برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
- پرسش و پاسخ
91-06-18
تا بپيوندد به دريا کوه را تنها گذاشت رود رفت و اما مسير رفتنش را جا گذاشت، هيچ وصلي بي جدايي نيست اين را گفت و رود ديده به دريا کرد و سر به دامن صحرا گذاشت، هر که ويران کرد ويران شد در اين آتش سرا هيزم اول عامل سوزاندن خود بود، اعتبار و سر بلندي در فروتن بودن است چشمه شد فواره وقتي بر سر خود پا گذاشت، موج راز سَر به مُهري را به دنيا گفت و رفت با صدف هايي که بين ساحل و دريا گذاشت.
سوال – من جواني شانزده ساله هستم. قناعت يعني چه ؟ قناعت يعني اينکه تا لباس و کفش مان خراب نشده آنها را نخريم يا براي مدرسه لباس ندوزيم. من دوست دارم شيک و زيبا بپوشم. پس چطور مي توان قناعت کرد ؟
پاسخ – اکثرا بينندگان برنامه جوانان هستند و دغدغه ي موضوعات ديني دغدغه ي دارند و اين خوب است. قناعت مقابل اسراف است. وقتي ما مي خواهيم روز را به فردي بشناسيم متضاد آنرا يعني شب را به او نشان مي دهيم و مي گوييم که اين متضاد روز است تا فرد خوب متوجه بشود. معناي قناعت مصرف نکردن نيست بلکه معنايش خوب و درست مصرف کردن است. اسرافAA يعني زياده روي در مصرف و خرج کردن. قناعت با بخل فرق دارد. فردي در يکي از مناطق مدينه خانه ي قديمي و کوچکي داشت و امام صادق (ع)AA به ديدن او رفت و با سختي مواجه شد، امام فرمود: چرا خانه ات را عوض نمي کني ؟ او گفت که اين يادگار پدرمن است. امام فرمود که چرا با اينکه تو امکانات داري در اين محل زندگي مي کني؟ در حديث داريم که چهار چيز از نشانه هاي مرد است: خانه ي ي بزرگ، همسر خوب، اولاد صالح و مرکب خوب. در قرآن داريم: چرا زينت هاي خدا را بر خودتان حرام مي کنيد ؟ قناعت يعني اينکه شما از وسيله اي استفاده ي بهينه بکنيد. شما مي توانيد در عيد کفش نو بخريد ولي کفش قبلي که قابل استفاده است را در جاي ديگري استفاده کنيد. امام صادق (ع) لباسي پوشيدند که کمي وصله داشت، فردي ايشان را نگاه کردند و گفتند که چرا لباس تان وصله دارد ؟ امام فرمود: هر کس لباس کهنه نپوشد، لباس نو هم نخواهد داشت. شما نبايد با لباس نو به نانوايي برويد بلکه با همان لباس قبلي به نانوايي برويد و آن لباس نو را براي ميهماني بگذاريد. معناي قناعت مصرف نکردن نيست بلکه درست مصرف کردن است. مصرف صحيح همان قناعت است. گاهي در ميهماني ها ده رقم غذا وجود دارد و در شب بقيه ي غذاها را به سطل آَشغال مي ريزند. اين اسراف است. همه افراد بيشتر از يک پرس نمي توانند غذا بخورند.اسراف، زياده روي در مصرف است. ممکن است فردي دو تا ماشين دارد که يکي براي داخل شهر و يک براي خارج از شهر است، اين مي تواند با قناعت باشد ولي ممکن است که فردي يک ماشين دارد و آنرا در کوچه رها مي کند و به تعميرگاه نمي برد و خراب مي شود، اين عدم قناعت است. جوان بايد شيک تر و زيباتر لباس بپوشد. گاهي جوان کيفي خريده است که هنوز قابل استفاده است، پس آنرا استفاده کند و کيف نو هم بخرد. اگر بچه ها پاک کن سال گذشته را دور بيندازند اسراف است ولي اگر آنرا استفاده کنند و در کنار آن پاک کن جديد هم بخرند اين اسراف نيست بلکه قناعت است. گاهي ما وسايلي داريم که قابل استفاده است و مي توانيم آنها را به افرادي بدهيم که از آن استفاده کنند. خوب است که ما وسايل مان را مديريت کنيم که دور ريخته نشود. حضرت علي (ع) مي فرمايد: قناعت گنج بي پايان است.
سوال – من دختري پانزده ساله هستم. بعضي از آقايان غيرت اضافي دارند. من وقتي به پارک مي روم بايد در گوشه اي بنشيم و بازي نکنم، اين غيرت، نوجوان بودن را از من سلب کرده است. من اسلام را پذيرفته ام و اين کارها را تقصير اسلام نمي گذارم. آيا خدا مي پسندد که با ما اين طور رفتار بشود ؟
پاسخ – داريم که خدا غيور است و انسانهاي با غيرت را هم دوست دارد. در دين ما همه ي مسائل بايد در حد وسط باشد. بهترين امور ميانه روي است. حتي خدا در نماز خواندن مي فرمايد که صدايتان نه خيلي بالا و نه خيلي پايين باشد. يکي از مفسران مي گويد که قرآن، فرهنگ اعتدال را در مسائل جزئي هم آورده است. در انفاق نه اسراف داشته باشيد و نه بخل کنيد.اگر غيرت از حد بگذرد خطرناک است. اميرالمومنين فرمودند: بپرهيزيد از غيرت اضافي در غير از جاي خودش. گاهي بعضي از آقايان نام و نام خانوادگي همسرشان را در فرم هاي اداري نمي نويسند. همه ي عالم مي دانستند که نام دختر و همسر پيامبر زهرا و خديجه است. نام حضرت مريم در قرآن بعنوان يک سوره آمده است. اين غيرت بي موضع است. در قم دختر خانمي به من گفت که من پنج سال است که رنگ پارک و تفريح را نديده ام زيرا پدرم مي گويد که نامحرم بدن شما را مي بيند. حضرت زهرا در مسجد خطبه خوانده است. بعضي ها اجازه ي تحصيل به دخترهايشان نمي دهند. آيا شما دوست داريد که همسر شما نزد دندانپزشک مرد برود ؟ پدراني هستند که حتي اجازه نمي دهند که دامادشان که عقد خوانده است به ديدن دخترشان بيايد يا با هم به مسافرت بروند و عده اي هم هستند که بدون هيچ محرميتي اجازه مي دهند که آقاپسر شش ماه به خانه شان رفت و آمد کند که با دخترشان آشنا بشود. اين افراط و تفريط است و اشتباه است. اگر دختر خانمي بدون خانواده و بدون حجاب به پارک برود اشتباه است ولي اگر اين دختر همراه با خانواده به پارک برود و در محلي که جلوي ديد نامحرم نباشد بازي کند اشکالي ندارد. مديريت درست است ولي وسواس و دخالت درست نيست. اسلام در همه ارزش هاي ديني حد دارد و بايد آنرا رعايت بکند. پيامبر به مُبَلغ هايش مي فرمود که به مردم سخت نگيرد و آسان بگيرد و بشارت بدهيد و از دين نفرت ايجاد نکنيد. خانمي مي گفتند که شوهر من اجازه ي رفت و آمد به خانه ي خواهرم را نمي دهد زيرا به شوهرش سوءظن دارد. فرهنگ ائمه ي ما اين طور نبوده است.
سوال – در بعضي از مناطق مراسمي مثل ميلادحضرت رقيه، ميلاد حضرت ام البنين و اربعين حضرت علي (ع).AA . . مرسوم شده است. آيا تاريخ سازي هاي که سند و پايه ي درستي ندارد بدعت نيست ؟آيا براي گسترش فرهنگ ائمه، ما اجازه داريم که دست به چنين ابداعاتي بزنيم ؟ راه تکريم بزرگاني که در تاريخ روز ولادت و شهادت شان بواسطه ي جور حاکمان بر اهل بيت مشخص نيست چيست ؟
پاسخ – ائمه ي بزرگواري که تاريخ تولد و شهادت حتي چند روايتي دارند بايد تکريم و تجيل بشوند. مثلا در مورد تاريخ شهادت حضرت فاطمه، دو تا تاريخ مشخص است که هر دو روز تکريم مي شود. در برپايي مراسم رسمي در تقويم، يک روز کافي است. در مورد تاريخ تولد حضرت امام رضا(ع) نقل هاي مختلفي وجود دارد که ما همه ي روزها را تکريم مي کنيم زيرا اينها در کتب کهن تاريخ نوشته شده است و ما مي توانيم به آنها استناد کنيم. گاهي اگر موارد تاريخ هاي شهادت زياد است براي اينکه براي مردم ايجاد زحمت نشود مي توان يکي از آن تاريخ ها را مطرح کرد. بعضي از مناسبت ها، تاريخ ضعيفي دارد يا تاريخ ندارد، در اينجا مي توان تکريم کرد ولي مناسبت هايي هستند که هيچ سندي ندارند. مثلا در هيچ کتابي نوشته نشده است که تاريخ تولد فلان امامزاده چه روزي است، پس تولد گرفتن براي اين امامزاده کار درستي نيست. حضرت عبدالعظيم حسني مثل جدش امام حسن مجتبي (ع) کريم است و حاجات ما را رفع مي کند. امام هادي(ع)به حضرت عبدالعظيم حسني مدالي دادند و فرمودند که تو از ما هستي. تاريخ تولد ايشان در کتاب هاي کهن نيست ولي ما دل مان مي خواهد يادبودي از ايشان داشته باشيم بنابراين يک بزرگداشت يا نکوداشت ميلاد براي حضرت عبدالعظيم حسني برپا مي کنيم. بعضي ها بطور حدسي تاريخ ها را مشخص مي کنند که اين درست نيست ولي مي توان بزرگداشت گرفت. ما نمي توانيم يک تاريخ را براي تولد حضرت علي اصغر بگوييم و آنرا در تاريخ بنويسيم زيرا اين جعل تاريخ مي شود. ما مي توانيم نکوداشت و بزرگداشت حضرت علي اصغر يا حضرت ام البنين يا. .. را AA برگزار کنيم. پس ما نمي توانيم اسم تولد يا وفات روي اين مراسم بگذاريم. ما نبايد تاريخ سازي غلط انجام بدهيم. هر چه توسل، روضه هاي خانگي و هيئت ها بيشتر بشود بهتر است. خوب است ما جلساتي را به اسم قاسم بن حسن يا ابراهيم بن رسول بگذاريم ولي نبايد تاريخ سازي بکنيم. درضمن ما نبايد جرياناتي را در مورد اين افراد از خودمان در مراسم روضه نقل کنيم. تهراني ها بيشتر به زيارت حضرت عبدالعظيم حسني بروند تا ثواب زيارت امام حسين (ع) را ببرند.
سوال – قرآن صفحه 79 را توضيح بفرماييد.
پاسخ – آخرين آيه ي اين صفحه مي فرمايد: کسي که با خدا و پيامبر مخالفت کند و حدود الهي را تجاوز کند، وارد جهنم مي شود. ما نبايد مرز شکن باشيم، در ضمن نبايد مرز تراش هم باشيم. بعضي ها براي اسلام مرز مي گذارند.
سوال – هميشه عصمت ائمه ذهن من را درگير مي کند. اگر ائمه نتوانند گناه بکنند، پس اين گناه نکردن چه ارزشي دارد؟ به نظر من خدا، همه چيز را به ائمه داده است. بعضي ها مي گويند که آنها ظرفيتش را داشته اند، مگر قبل از اين دنيا، دنيايي بوده است که آنها شناخته بشوند؟ راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – اين سوال اعتقادي و قديمي است. اگر ايشان کتاب هاي پيامبر شناسي را مطالعه کنند مي توانند جواب خودشان را پيدا کنند. مثل کتاب خداشناسي آيت الله سبحاني، کتاب عقايد آيت الله مصباح،کتاب نبوت آقاي قرائتي.
عصمت يعني کسي که خلاقيت در گناه نکردن دارد بعبارت ديگر کسي که اراده ي و توانمندي گناه نکردن را دارد، خدا به او امتياز عصمت را مي دهد. مثلا شما نفر اول المپياد مي شويد،آيا به او اين امتياز را داده اند؟ خير. چون شما نمراتي کسب کرده ايد شما را نفر اول المپياد قرار مي دهند. اين امتياز اول شدن را وزير علوم به شما مي دهد ولي اين امتياز را به ديگران نمي دهد زيرا به کارنامه ي گذشته ي شما نگاه مي کنند و بعد اين امتياز را به شما مي دهند. کارنامه ي گذشته ي اهل بيت به اختيار خودشان بوده است و از معصوم سلب اختيار نشده است که نتواند گناه کند. عصمت فرشته ها هنر نيست ولي امام قواي جنسي و. .. را دارد و خدا قوه ي نگاه کردن به نامحرم را از چشم امام نگرفته است. امام بواسطه ي تقوا و تدين گناه نمي کند و خدا به او عصمت مي دهد.پيامبر اسلام در حجاز زندگي مي کرد ولي از اول دروغ نمي گفتند و کارهاي زشت انجام نمي دادند. حضرت تا چهل سالگي اين طور زندگي مي کردند و بعد خدا به ايشان مقام نبوت را دادند. پس عصمت به کسي اعطا مي شود که خلاقيت، ظرفيت و اراده ي گناه نکردن را داشته باشد. از مرحوم کاشف القطاع سوال کردند که مگر مي شود امام گناه نکند. ايشان فرمودند: من خودم تا بحال عمل مکروه انجام نداده ام. عصمت مقامي نيست که اول به فرد بدهند و بعد فرد قدرت ترک گناه پيدا بکند. معجزاتي که به ائمه داده مي شود خدا به آنها داده است ولي عصمت با آنها فرق مي کند. پس عصمت خدادادي است ولي بخاطر خلاقيت خود فرد است و سلب اختيار هم نيست.
سوال – من سالها است که دعا مي کنم تا گره از کارم باز بشود، نماز و روزه انجام داده ام و گريه هاي زيادي کرده ام ولي هر روز زندگي ام سخت تر مي شود. من خسته شده ام، از زيارت رفتن فقط پرداخت وام آن براي من مي ماند و از نماز و دعا خستگي و دل شکستگي آن براي من مي ماند. ما چطور بايد دعا کنيم که خدا آنرا اجابت کند؟ من که يعقوب نيستم که بتوانم اين قدر دعا کنم و صبرکنم. آيا نماز و زيارت فقط به درد آن دنيا مي خورد ؟ بنظر من در اين دنيا فقط پول و پارتي به درد مي خورد که انسان را حمايت کند. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – اين تقريبا يک رنج نامه است و قضايا را يکسويه نگاه کردن است. اين فرد قدرت عقل دارد و مي تواند خوب بنويسد، ايشان اين ها را نمي بيند و فقط مشکلات را مي بيند. آيا ايشان واقعا در آخر خط است ؟ خير. بخاطر دلايلي بعضي از مشکلات در زندگي ما ايجاد مي شود. گاهي بعضي از مشکلات طبيعي است مثلا کسي که با فاميل خودش ازدواج مي کند ممکن است که فرزند عقب افتاده بدنيا بياورد. بالاخره خدا به شما صبر و اجر مي دهد. ممکن است که نويسنده ي اين نامه گير فرد ظالمي افتاده است و دعا مي کند که از ظلم او رها شود. مشکل ما اين است که منتظر معجزه هستيم. ادعوني استجب لکم يعني ارتباط مستمر با خدا. در روز هزاران نفر دعا مي کنند، تعدادي از آنها مستجاب مي شود و خدا به تعدادي از دعا کننده ها صبر مي دهد و خدا براي تعدادي از آنها وسعت در قيامت قرار مي دهد. بايد همه ي اينها را با هم ديد. تاريخ مصرف نماز و روزه تمام نشده است و نماز در اين دنيا آرامش مي دهد و رزق حلال در اين دنيا برکت مي آورد. شما نبايد توقع داشته باشيد که مشکلات شما در يک مسير حل بشود. حتي در ضمن داشتن مشکل شما بايد برنامه ريزي داشته باشيد و به زندگي تان ادامه بدهيد. در زمان امام صادق (ع) فردي دچار بيماري برص شد و ديگر از منزل بيرون نمي آمد. امام دنبال او فرستاد و به او فرمود: مومن آل فرعون مشکلي در دستانش بود ولي ايشان سخنراني مي کرد و دستش را هم بيرون مي آورد. پس تو هم به تبليغ ديني بپرداز. نارسائي دليل دارد و ما نمي توانيم آنرا گردن خدا بيندازيم. در اصحاب ائمه نابينا و فلج هم بوده اند. ما نبايد مشکلات را برجسته کنيم، بايد صبر و توکل کرد و بايد خوبي ها را ديد.