برنامه سمت خدا
حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
-خطاب هاي قرآني
91-05-14
آن کريمي که در پياله ي دست هر چه مي ريخت لم يزل مي ريخت، از هر آن کوچه اي که رد مي شد حسن يوسف در آن محل مي روييد، آن امامي که در روزعاشورا از لب قاسمش عسل مي ريخت.
سوال – در مورد خطاب هاي قرآني ( آيه 200 سوره آل عمران ) توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ - علامه طباطبايي ذيل اين آيه زيبا بحث کرده است و پانزده مطلب مهم آورده است. تعبير ايشان اين است که خلاصه مباحث قرآني در اين آيه آمده است. خدا مي فرمايد: اي مومنان صبور باشيد، به يکديگر توصيه ي به صبر کنيد، حريم ها را حفظ کنيد و تقوا داشته باشيد. امام حسن (ع) مظهر بردباري و صبر است. امامي که همسرش قاتل او است و عليه او اقدام نمي کند و امامي که دوستانش بعلت عدم درک صحيح صلحش به او اهانت مي کنند ولي اقدامي نمي کرد، اين امام واقعا مظهر صبر است. خوب است که حلم امام حسن (ع) در خانواده ها و اجتماع ما رسوخ کند. بعد مي فرمايد که به يکديگر توصيه ي به صبر کنيد. يک وقت دو نفر باهم دعوايشان مي شود و شما به آنها توصيه ي به صبر مي کنيد. اگر همه توصيه به صبر بکنند جامعه اصلاح مي شود. خدا مي فرمايد: حريم ها را حفظ کنيد و حد نگه داريد و مي فرمايد: تقوا داشته باشيد. يعني قرآن مي فرمايد اساس صبر وبردباري خويشتن داري است وقتي کسي خويشتن دار بود، صبور هم مي شود. انسان بايد اين آيه را براي ديگران نقل کند. مضامين بلندي دراين آيه نهفته است.
سوال – در مورد امام حسن مجتبي(ع) توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – امام محتبي غريب است زيرا شهادت ايشان تحت شعاع رحلت پيامبر قرار مي گيرد و تولد ايشان هم درنيمه ي رمضان است و مراسم ها کمتر برگزار مي شود.
خيلي از دانشمندان مسلمان از امام حسن(ع) تعريف کرده اند ولي هيچ مدحي بالاتر از مدح پيامبر نيست. مدح پيامبر را خدا در قرآن گفته است و اين پيامبر در مورد امام حسن (ع) مي فرمايد: ايشان پسر من است و از من است و نور چشم من است و باعث روشنايي قلب من است و ميوه ي دل من است، حرف او حرف من و فرمان او فرمان من است، هر کس که از امام حسن (ع) تبعيت کند از من تبعيت کرده است و هر که با او مخالفت کند از من نيست. ( بني اميه مي خواست که کلمه ي ابني را از مسلمانان بگيرند. هارون الرشيد به موسي بن جعفر اعتراض کرد که چرا مي گويند: يا ابن رسول الله، مگر از طريق دختر هم فرزند حساب مي شود؟ عربها مي گفتند که پسر پسر، پسر است پسر دختر، پسر نيست. اين يک باور بود و قرآن اين باور را در آيه مباهله شکست. خدا به پيامبر فرمود که بگو ما پسران مان را مي آوريم يعني حسن و حسين. موسي بن جعفر فرمود: عيسي را از فرزندان ابراهيم مي دانيم در حاليکه عيسي پدر نداشت و از طريق مادر به ابراهيم مي ر سد. اميرالمومنين در جنگ جمل فرمودند: اينها (حسن و حسين از فرزندان پيامبرهستند، مواظب آنها باشيد.)
نوشته اند که امام حسين (ع) براي احترام به برادرش، هيچ گاه جلوي پاي امام حسن (ع) راه نمي رفت. و هيچ گاه امام حسين (ع) در مقابل امام حسن (ع) سخن نمي گفت. فردي بنام قيس خدمت امام حسين(ع) آمد و خواست که بخاطر صلح امام حسين (ع) تحريکي بکند و جلو آمد و گفت که ما در خدمت شما هستيم و امام حسين (ع )فرمود: اي قيس، امام و حجت خدا بر من امام حسن (ع) است. همه براي امام حسين (ع) مصيبت مي خوانند ولي امام حسين (ع) وقتي خواست امام حسن (ع) را دفن کند مرثيه مي خواند: مصيبت زده کسي است که برادرش را دفن مي کند. اين نشانه ي جايگاه و عظمت امام حسن(ع) است. امام حسن (ع) در صلح با معاويه اسلام را حفظ کردند. ما در تاريخ صلح هايي داريم. پيامبر خدا در صلح حديبيه مورد سرزنش قرار گرفتند و مردم مي گفتند که بد صلحي است ولي پيامبر محکم ايستاد و بعدا آثار و برکات اين صلح را ديدند. در تاريخ به آثار صلح امام حسن (ع) توجه نشده است و حق امام ادا نشده است. امام حسن(ع) خيلي شجاع بود. امام در جنگ جمل، جنگ را به سوي پيروزي کشاند و وارد عرصه ي جنگ شد. بعد از شهادت پدرش لشکر آماده کرد و به مدائن آمد و آماده ي نبرد شد. ولي ياران امام او را ياري نکردند و سجاده از زير پاي امام کشيدند و ايشان مجبور به صلح شد. پس شجاعت امام حسن (ع) و امام حسين (ع) با هم تفاوتي ندارد. اقتضائات با هم فرق مي کرد.
امام حسن (ع) مي فرمايد: کسي که به اين سه شکل بتواند به مردم کمک کند، در روز قيامت با همه ي انبيا، شهدا و صالحين محشورمي شود. ما در نمازهاي واجب روزي ده مرتبه مي گوييم که خدايا ما را به راه راست هدايت کن.، راه کساني که به آنها نعمت داده اي در سوره نساء آيه 69 خدا مي فرمايد: راه کساني که به آنها نعمت (غيرمادي) داده شده است راه چهار گروه است، انبياء، جانشينان انبيا، شهدا و صالحين. امام مي فرمايد: يکي کسي که با پول به مردم کمک کند. روزي امام سوار قاطر بود و فردي به امام گفت که شما عجب مرکبي داريد. امام فرمود: مگر تو مرکب نداري؟ او گفت: خير. امام از مرکب پياده شد و افسار را به آن مرد داد. فردي به مسجد آمد و ديه بر گردنش آمده بود. او گفت که من بدهکار ديه هستم. به او مقداري دارند ولي خيلي کم بود. فردي گفت که اگر کمک مي خواهي از آن سه نفر کمک بخواه که يک امام حسين (ع) و يکي امام حسين (ع) و يکي عبدالله بن جعفر بود. امام حسين(ع) پانصد درهم و امام حسين (ع) 499 درهم و عبدالله بن جعفر 480 درهم داد. سوره ي هل اتي در شان مادر اين دو امام نازل شده است. امام مي فرمايد: با آبرو به ديگران کمک کند. امام حسن (ع)داشت طواف مي کرد و معتکف هم بود و نمي توانست از مسجد بيرون بيايد. فردي به امام گفت که من بدهکار هستم و فرد طلبش را مي خواهد. شما به او بگوييد که او فرصتي به من بدهد. امام از مسجد بيرون رفت و کار را انجام داد و برگشت. به امام گفتند که شما معتکف بوديد. امام حسن(ع) فرمود که از رسول خدا شنيدم که اگر مشکل کسي را حل کني ثوابش از يک ماه اعتکاف بيشتر است. امام در اينجا از اعتبارش استفاده کرد. اميرالمومنين با آبروي خودش از زني که همسرش او را از خانه بيرون کرده بود حمايت کرد. گاهي نامه هايي از علما به مسئولين نوشته مي شود، خوب است که به اين نامه ها احترام بگذارند. زکات آبرو، شفاعت است. در ادامه امام فرمود: با سخن پاکيزه به مردم کمک کنيد. گاهي شما با سخن زيبا مي توانيد فرد را نصيحت کنيد و او را هدايت کنيد. شما با اين کار کار انبياء را انجام مي دهيد. امام حسن (ع) ديدند که چند جوان با هم شوخي هاي زشت مي کنند. ( داريم که در سفر سه چيز نشانه ي جوانمردي است: به يکديگر توشه دادن، مزاح کردن و پشت سر هم حرف نزدن. البته تمسخر با مزاج فرق مي کند ) امام نگاهي به اين جوانان کردند و گفتند که شما اين آيه را مي دانيد که همه مردم به جهنم مي روند ولي مومن از آن عبور مي کند ولي کافر در جهنم مي ماند. در واقع راه بهشت از جهنم مي گذرد. ما کساني را نجات مي دهيم که اهل تقوا باشند. آيا شما مطمئن هستيد که به بهشت مي رويد و از جهنم عبور مي کند. ياد قيامت انسان را مي سازد. اين جوانان تکان خوردند و بيهودگي را کنار گذاشتند. يک روز امام حسن(ع) در روز عيد ديدند که چند جوان کارهاي زشت مي کنند و امام به آنها فرمود که خدا امروز جايزه مي دهد، پس چرا شما بجاي ذکر و دعا، اين کارهاي ناپسند را مي کنيد؟ پس امام فرمود: کسي که برادري کند به مال، آبروي و سخنان پاکيزه، روز قيامت با چهار گروه انبياء، جانشينان، شهدا و صالحين محشور مي شود.
سوال – صفحه ي 44 قرآن کريم را توضيح بفرماييد
پاسخ – دراين صفحه در مورد انفاق مال است. خدا مي فرمايد که انفاق کنيد و اگر انفاق نمي کنيد مردم را اذيت نکنيد و منت هم نگذاريد. داريم که قول خوب گفتن بهتر است از دادن صدقه با آزارو اذيت است. در روايت داريم که دو چيز را فراموش کنيد: يکي احسان به ديگران و بدي ديگران در حق خودتان.
سوال – آيا کساني هم که وضعيت مالي خيلي خوبي ندارند، بايد به ديگران يا افراد پايين تر از خودشان کمک کنند؟
پاسخ – در روايت داريم که سخاوت انسان را بهشتي مي کند. در قرآن داريم که کساني که رزق شان کم است انفاق کنند. انفاق مخصوص افراد پولدار نيست. قرآن مي فرمايد: بعضي ها ايثار مي کنند در حاليکه خودشان دارا نيستند. در اسلام کميت با کيفيت فرق مي کند ولي مهمتر از کميت، کيفيت است. براي يک انگشتر حضرت علي(ع)که به فقير داده شد يک آيه نازل شد.حتي تبسم در چهره مردم صدقه است.
بعضي ها براي فرار از مسئوليت سعي مي کنند که فاصله ي خودشان را با معصومين زياد کنند. بعضي ها مي گويند که پيامبر بود که خوش اخلاق بود. خدا در قرآن مي فرمايد که اي پيامبر تو انبياء را الگو قرار بده و بعد مي فرمايد که شما هم پيامبر را اسوه خودتان قرار بدهيد. خلق و خوي نبي پيدا کردن امکان دارد که خدا آنرا در قرآن امر کرده است. خدا مي فرمايد که هر چقد رخدا را دوست داريد از پيامبر تبعيت کنيد. اهل بيت ما عبادات وانفاق داشتند و ما هم بايد سعي کنيم که اين کارها را داشته باشيم. در قرآن داريم کهمرد با تقوا باشيد و با صادقين باشيد.
سوال – در مورد عبادات امام حسن (ع) توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – در زندگي ارتباط با خدا، خداشناسي و عبادت از ما خواسته شده است. خدا براي بندگي ائمه را الگوي ما قرار داده است. عصمت خدادادي است ولي فرد بايد زمينه اش را هم داشته باشد.
يکي از ويژگي امام حسن (ع) نماز امام بود. هنگام اذان امام اشک مي ريخت و هنگام وضو وقتي به آب نگاه مي کرد اشک مي ريخت و جلوي مسجد اشک مي ريخت و هنگام خواندن نماز بدنش مي لرزيد. خوب است که ما هم به نمازهاي مان اهميت بدهيم. نماز عروج مومن است وقتي که انسان خودش را از دنيا جدا کند. و حضور قلب داشته باشد، مقدمات نماز حضور قلب مي آورد. يکي ديگر از ويژگي هاي امام حسن (ع) قرآن خواندن ايشان بود. امام هر شب سوره ي کهف را مي خواند. سفارش شده است که شب هاي جمعه سوره ي کهف را بخوانيد زيرا آثار زيادي دارد. امام حسن (,) زياد به ياد قيامت بودند. امام هنگام شهادت گريه مي کرد و مي فرمود که من براي دو چيز گريه مي کنم: يکي بخاطر جدا شدن از دوستان و ترس از قيامت. ما بايد زندگي ائمه رالگوي خودمان قرار بدهيم.
خدايا همه ي فقيرها را غني کن و همه ي گرسنه ها را سير کن.