اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

91-04-24-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي- خطاب هاي قرآن

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي

- خطاب هاي قرآن

91-04-24

سوال – در مورد خطاب هاي قرآن ( يا ايها الذين امنو و يا ايها الناس) توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – کلام قرآن براي درک و فهم و تذکر است. اين کتاب مخصوص افراد خاصي نيست و براي هدايت مردم است و مردم بايد آنرا بفهمند. پس قرآن هم بايد مثل هر متني توضيح داده بشود و به مردم گفته بشود. آيه 254 سوره بقره مي فرمايد: اي کساني که ايمان آورده ايد از آنچه که خدا به شما داده است انفاق کنيد. روز قيامت روزي است که سه چيز به درد انسان نمي خورد: بيع ( در دنيا اگر کسي ورشکست بشود دوباره کار مي کند تا آنرا جبران کند ولي درقيامت تجارتي نيست )، دوستي، شفاعت ( واسطه هم به کار نمي آيد. در اين آيه منظور اين است که کسي که مايه ي ديني ندارد شفاعت به درد او نمي خورد ولي کسي که امور ديني را انجام داده است و نواقصي دارد به او کمک مي شود. مثلا در دبيرستان و دانشگاه به کسي نمره نمي دهند ولي کسي که يازده و هفتادوپنج شده است به او دوازده مي دهند که قبول بشود.

مباني انفاق و خدمت رساني چيست ؟خدمت رساني عبادت بزرگي است. در روايت داريم که چيزي به اندازه ي خدمت رساني خدا را شاد نمي کند. انفاق در اينجا به معناي کمک کردن است. انفاق بر دو قسم واجب و مستحب است. انفاق واجب مثل زکات و انفاق مستحب مثل قرض و صدقه. از لحاظي انفاق به دو قسم است: مادي و معنوي. وقتي شما به کسي چيزي ياد مي دهيد اين انفاق معنوي است يا وقتي شما فردي را هدايت مي کنيد تا به گناه کشيده نشود، اين هم انفاق معنوي است. گاهي شما به کسي مالي کمک مي کنيد که به آن انفاق مالي مي گويند. هر کاري که ما انجام مي دهيم بايد پشتوانه اي داشته باشد.مثلا ما نماز مي خوانيم چون مسلمان هستيم و همه ي عبادات ما منوط به نماز است و اگر نماز پذيرفته نشود عبادات ديگر پذيرفته نمي شود.کساني که انفاق مي کنند دلايلي دارند: ايمان به خدا. پس منشا انفاق ايمان به خداست. خدا در حديث قدسي به پيامبر فرمود: ايمان نياورده به من، کسي که سير بخوابد و برادر مسلمانش گرسنه باشد.کسي که انفاق مي کند خدا را باور دارد. علت ديگر انفاق عقل است. روايت داريم: راس عقل دوست داشتن مردم و خير رساني به مردم است. عقل به انسان مي گويد که اين فرد فقير هم انسان است و بايد به او کمک کرد. بعضي از افراد در جامعه از نظر سطح مالي پايين هستند. پزشکي که درآمد بالا دارد نبايد بگويد که من زحمت کشيده ام و درس خوانده ام و به من ربطي ندارد که فلاني فقير است. خدا به شما استعداد و توان داده است که به ديگران کمک کنيد. علت ديگر انفاق عبادت است. روايت داريم: شيطان تورهايي دارد و يکي از تورهاي شيطان مانع شدن براي کمک به ديگران است. امام صادق (ع) مي فرمايد: خدا به هيچ چيزي به اندازه اي کم کردن به مردم عبادت نشده است. يعني بالاترين عبادت کمک کردن به مردم است. علت ديگر انفاق ايمان به معاد است. وقتي جهنميان را به طرف جهنم مي برند از آنها سوال مي شود که چه چيزي باعث جهنمي شدن شما شد و آنها مي گويند: ما به فقيرها کمک نمي کرديم.

در سوره هل اتي داريم: که پنج تن، به فقير و اسير انفاق کردند زيرا آنها به ياد معاد و قيامت بودند.انگيزه ي انفاق ترحم و دلسوزي نيست. علت ديگر انفاق، رشد و تعالي است يعني دريافت جايزه ي الهي. سوره ي سجده آيه 16 داريم: اگر کسي اين دو کار را انجام بدهد يعني نماز شب و انفاق، کسي نمي داند که ما چه جايزه اي به او خواهيم داد. خدا در اين سوره نماز شب و انفاق را کنار هم گذاشته است. مرحوم راشد پسر ملا عباس تربتي ( دوچيز در زندگي ايشان خيلي برجسته بود: يکي نماز ودعا و ديگر خدمت کردن به مردم. تمام زندگي اين مرد وقف خدا بود.)کتابي بنام فضيلت هاي فراموش شده نوشته است که منظورش از فضيلت هاي فراموش شده يعني کارهايي که امروزه در ميان مردم کمرنگ شده است مثل قرض، انفاق، ايثار، عيادت، بيمار و. .. امروزه خيلي از مردم برايشان منطقي نيست که يک ميليون تومان قرض بدهند و سال بعد يک ميليون تومان از طرف پس بگيرند. قرض دادن يک نوع هزينه کردن براي دين است. همانطور که شما براي روضه امام حسين(ع) و ايام محرم هزينه مي کنيد يا براي رفتن به عمره هزينه مي کنيد بايد براي قرض دادن هم هزينه کنيد. ثواب قرض دادن از حج بالاتر است. مرحوم ملا عباس تُربتي سفري به کربلا رفت و هشت ماه در راه بود. وقتي ايشان از سفر برگشت خانمي به استقبال او آمد و گفت: دين آمد، اسلام آمد، قرآن آمد، نور آمد، رحمت آمد، وقتي شما رفتيد ايمان و خير و برکت از زندگي مان رفت.

بحث خدمت رساني در سيره ي زندگي معصومين ما بوده است. فقط حضرت علي (ع) به فقرا کمک نمي کرد بلکه امام صادق ( ع) و امام حسين(ع)هم اين کمک ها را داشتند.A  وقتي سيد الشهدا را دفن مي کردند، آثار انبان ها بر روي دوش حضرت بود. رسيدگي به مردم و بار از دوش مردم برداشتن از سيره ي انبياء بوده است. در صفحه ي اول قرآن ما بحث انفاق را داريم. همديگر را دريابيم. ماه رمضان نزديک است و عده اي به مواد غذايي نياز دارند. کارفرماها مي توانند کار کارگران را کم کنند، اين خودش انفاق است. هر کس هر چقدر مي تواند انفاق کند.

ما پنج مصداق براي انفاق برمي شماريم: انفاق فکري و فرهنگي، همه ي مردم نيازمند مالي نيستند و از نظر مالي تامين هستند ولي بچه شان نماز نمي خواند يا معتاد است. کساني که توان دارند وارد زندگي اين افراد بشوند و اين جوانان را با دين آشنا کنند. پيامبر معاذ را به يمن فرستاد و فرمود که قرآن را در ميان مردم يمن گسترش بده و معلمين آنها را تکريم کن، مردم را نترسان و به آنها سخت نگير و نفرت از دين ايجاد نکن. اينها انفاق فکري است. مرحوم علامه اميني و مرحوم شيخ عباس قمي قلم شان را وقف اسلام کردند. کتابهاي شهيد مطهري به همه ي مردم سود مي رساند و اين بالاترين انفاق است. مصداق بعدي انفاق اجتماعي است يعني روابط اجتماعي را در جامعه گسترش بدهيم. مثلا دونفر با هم قهر هستند و شما آنها را آشتي مي دهيد که در واقع شما وقت و آبروي تان را انفاق کرده ايد. مثلا عروس و دامادي با هم مشکل پيدا کرده اند و شما آنها را آشتي مي دهيد اين انفاق اجتماعي است. مصداق بعدي انفاق مالي است. انفاق مالي عبارتند از: صدقه، اطعام مخصوصا در ماه رمضان. پيامبر فرمود: افطار بدهيد حتي با يک خرما. سفره هاي افطاري خيلي خوب است و افراد فقير هم دعوت بشوند. دادن افطاري به در خانه ها هم کار خوبي است. قرباني کردن گوسفند و دادن گوشت به ديگران خيلي خوب است. خون ريختن براي رفع بلا و چشم زخم موثر است. انفاق بايد با اکرام و تکريم باشد. قرض الحسنه دادن و آزاد کردن زنداني ( البته زنداني هايي که جري نشوند )هم جزو همين انفاق مالي است.

سوال – صفحه ي 23 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در اين آيات خدا مي فرمايد که در کار خير سبقت بگيريد. هر کجا باشيد خدا شما را خواهد آورد.

عالمي مشکلات افرادي که به پيش او مي آمدند به صاحب ثروتي ارجا مي داد و اين کار را تکرار مي کرد. صاحب ثروت به عالم پيغام داد که چرا شما همه ي اين افراد را به من ارجا مي دهيد ؟ عالم فرمود: براي اينکه مي خواهم ثواب به تو برسد. شما خدا را شکر کنيد که خدا زمينه ي ثواب را براي شما قرار داده است. خداوند مي فرمايد: اي پيامبر، اگر ما مي خواستيم همه را هدايت مي کرديم و نيازي به پيامبر نبود. يک پدر مي تواند همه ي کارها را انجام بدهد ولي بعضي کارها را به بچه اش مي دهد تا بچه روابط اجتماعي را ياد بگيرد. همه ي چيزهايي که ما انفاق مي کنيم براي خداست ولي ما واسطه قرار گرفته ايم. در قرآن داريم: از آنچه که ما داده ايم انفاق کنيد.

سوال – در مورد ادامه ي اقسام انفاق توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – اقسام انفاق عبارت است از: انفاق فرهنگي و علمي، اجتماعي، مالي، آبرويي (يعني بعضي با آبرويشان مي توانند واسطه ي کار راه اندازي مردم بشوند. فردي نزد امام کاظم (ع) آمد و گفت که فرماندار ري براي ما ماليات سنگيني نوشته است. شما نامه اي بنويسيد تا ماليات من را ببخشد يا کم کند. امام هم اين کار را کرد. مثلا وقتي عروسي قهر کرده است بزرگتري او را به خانه اش مي برد و بخاطر اين فرد از خطاي عروس هم مي گذرند. در واقع اين انفاق اعتباري است. مسئولين هم تا آنجا که درتوان شان است بايد خدمت رساني و انفاق کنند. گاهي در حيطه ي قانون مي توان کار مردم را راه انداخت. خدمت رساني به گفته ي بزرگان راه را براي ما در روز قيامت تسهيل مي کند.

اعتدال در همه ي امور خوب است. فردي به من زنگ زد که همسر م مي گويد که ما هر چه درآمد داريم بايد انفاق کنيم و نبايد پس انداز داشته باشيم. سوره ي فرقان مي فرمايد: حتي در انفاق هم اسراف نکنيد. گاهي افراد به خدمت امامان مي رفتند و امامان براي آنها دعا مي کردند تا گشايش روزي بشود يعني زمينه ي کمک فراهم نبود. افراد بايد پس انداز داشته باشند و خانواده شان را تامين کنند. ازنظر تامين همسر، پدرو مادر، خويشاوندان و همسايگان در اولويت هستند. عده اي آنقدر به ديگران کمک مي کنند که خانواده شان دچار استيصال مي شود که اين هم درست نيست.

انفاق ها و کمک ها با منت و اذيت باطل مي شود. خدا مي فرمايد: صدقات تان را با منت و اذيت باطل نکنيد. منت يعني رخ کشيدن است.

سوال – درست است که انگيزه ي انفاق الهي است ولي آيا اين انگيزه الهي ما مانع از قدرداني و تشکر مي شود ؟

پاسخ – فرد انفاق شده موظف است که تشکر کند. روايت داريم: اگر کسي واسطه ي شکر نعمت را بجا نياورد شکر مرا بجا نياورده است. در روز قيامت عده اي مي بينند که در پرونده شان شکر نيست و به آنها مي گويند که شما تشکر واسطه ي شکر را بجا نياورده ايد. حضرت خديجه با اينکه تمام ثروتش را در اختيار پيامبر گذاشت هيچ وقت آنرا نگفت ولي پيامبر هميشه از خدمات خديجه ياد مي کرد حتي پيامبر از کفاري که به او خدمت کرده بودند ياد مي کرد.