اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

89-02-18-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي-صله رحم

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي

-صله رحم

89-02-18

سوال – صله رحم يعني چه؟
پاسخ - دين مبين اسلام وقتي با بعثت پيامبر در حجاز ظهور کرد، سنتهايي در مردم عرب بود، غلط يا درست. اسلام سه جور با سنت هاي غير اسلامي برخورد مي کند. برخورد اول برخورد اثباتي است يعني يک سنتي خوب بوده که اسلام آنرا نياورده است ولي اسلام آنرا تاييد کرده است. در قبل از اسلام چهار ماه ازسال، جزء ماههاي حرام بود. در اسلام هم اين ها حرام بود. مثلا ميهمان نوازي عرب و سخاوت. برخورد دوم، برخورد انکاري بود که با کارهايي که کاملا غلط بود، مخالفت مي شد. مثل خرافاتي که بود. مثلا اعراب وقتي مي خواستند که تقاضاي باران بکنند، به دم گاو چوب مي بستند و آنرا آتش مي زدند و مي گفتند که اين نشانه ي رعد و برق است، پس باران مي آيد. کسي که مي خواست مسافرت برود، آتشي روشن مي کردند تا از روي آن بپرد. از مسافرت برمي گشت، آتش روشن مي کردند، اين ها را اسلام نفي کرد. چه ارتباطي بين آتش و سلامت است ؟ اين ها خرافات است و عقل سليم هم اين ها را نمي پذيرد. در ضمن خطراتي هم دارد. مثلا آتش روشن ميکردند و دور آن مي گشتند و پيمان مي بستند، اين روش نادرستي بود. اسلام اين ها را تعطيل کرد. برخورد سوم اصلاحي بود. سنتهايي بود که بايد در آن تغييراتي ايجاد ميشد. سنتهايي بود که بد نبود ولي بايد ترميم ميشد. زني اگر شوهرش مي ميرد، يکسال عده مي گرفت و آن يکسال هم نبايد از خانه خارج ميشد. اسلام عده را تقليل داد و آنرا به چهار ماه و ده روز تبديل کرد. حج مي رفتند ولي عريان دور خانه ي خدا مي گشتند. يا دور بُت مي گشتند. اسلام بت ها را برداشت و گفت که عريان نباشند.A  همه ي سنتهايي که ما داريم از طريق دين وارد نشده است. وقتي حضرت علي (ع) مالک اشتر را به مصر فرستاد، براي او نوشت: مالک اگر مردم آن منطقه سنت هاي خوبي دارند با آن مبارزه نکن. فرض کنيد که ما به آن طرف دنيا مي روييم و مي بينيم که سنت قشنگي دارند، اسلام هم با آن مخالفتي ندارد. اسلام هر چيز صالح و خوبي که به کسي ضربه نزد و خلاف عقل نباشد مي پذيرد. يکي از اين سنتها در ميان ما ايرانيان، نوروز است. هر کسي براي خودش آغاز سال دارد. اين ها همه اعتباري است. چه مسيحيان که در دي ميگيرند، چه عرب ها که در محرم مي گيرند، چه ايرانيان که در اول بهار مي گيرند. امام خميني از ابتدا با نوروز مخالفت نکردند و از سال اول پيام نوروزي داد. مقام معظم رهبري هر سال اسم گذاري ميکنند. اين سنت نوروز از اسلام نيامده است و يک سنت پسنديده است. که در بطن آن يکسري آداب نهفته است. يکي از اين آداب صله ي رحم است. چقدر زيباست. کينه ها کنار مي رود، بهم سر مي زنند، خانه ها تميز مي شود، بچه ها هديه مي گيرند، همدلي موج مي زند، اين خيلي زيباست. همانطور که طبيعت زيبا ميشود، خانه ها زيبا ميشود، لباس ها زيبا ميشود و حال ما هم به بهترين حال تبديل ميشود. صله رحم به ديدن هم رفتن و ديد و بازديد است، ساعتها کنار هم نشستن است، ميوه و شيريني خوردن و بهم عيدي دادن است.
سوال - آفات صله رحم چيست ؟
پاسخ - طبيعتا اين سنت زيبا، ممکن است دچار آفت و آسيب هم بشود. نخستين آسيب، سوءظن و بدگماني است. در حديث داريم که بدگماني قلب را بيمار مي کند و انسانها را در معرض تهمت قرار مي دهد. يعني اينکه وقتي انسان وارد خانه اي ميشود، نگاه منفي نداشته باشد. نگاه غلط نداشته باشد. روايت داريم که بدترين مردم کساني هستند که بد گمان هستند. بدگماني و سوء ظن از چند چيز ايجاد ميشود. يکي از ظاهر بيني است يعني انسان ظاهر را نگاه مي کند و مطلبي را مي گويد. اما کاظم (ع) به سفر مکه مي رفتند. فردي ايشان را ديد که لباس ساده اي پوشيده و فکر کرد که او صوفي و درويش است. مي خواست جلو برود و چيزي بگويد تا او را مسخره کند. تا جلو رفت ديد امام است و امام فرمود: بعضي بعض ديگر را مسخره نکنيد. نکته دوم در بحث سوءظن حسادت است. گاهي حسادت باعث بدگماني ميشود. پس وقتي ميخواهيم برويم و همديگر را ببينيم با اين نگاه منفي نرويم. دومين آسيب تجسس است. حديث داريم: بدترين مردم کساني هستند که بدگمان هستند و بدترين بد گمانان کساني هستند که تجسس مي کنند. خوب اين را از کجا آورده ايد ؟ حالا پسرتان در کنکور قبول نشد، مي خواهد چکار بکند ؟ اين دختر را شوهر نداديد، خواستگار ندارد ؟ خواستگار پارسال چه شد ؟ شما آمده ايد ده دقيقه يک احوالي بپرسيد و برويد. کسي که بحث را شروع مي کند، توپ برنده در دست اوست. اگر بحث از دختر شما شروع بشود تا آخر بحث همان است. من از بزرگتر ها خواهش ميکنم که يک بحث خوب وسط بياورند. البته بحث سياسي هم نباشد چون به آسيب مبتلا ميشود. بحث هاي غيبت ديگران هم نه. بطور مثال مي خواهيد امسال مسافرت کجا برويد ؟ سفر قبل چطور بود. در آن سفر چه اتفاقي افتاد ؟ ميشود مسائل تاريخي و اسلامي را مطرح کرد. قرآن مي فرمايد: لا تجسسوا. پيامبر فرمود: از ظن بپرهيزيد. سوظن بدترين دروغ است. کسي با نيت تجسس اين ديد و بازديد را انجام نمي دهد ولي پيش مي آيد. حس فضولي انسان را به اين مسئله مي کشد. آسيب سوم استهزاء و تمسخر است. بعضي ها در اين ميهمانيها دو جور استهزا مي کنند. گاهي استهزا غايب مي کنند و گاهي استهزا حاضر مي کنند. مثلا فلاني به ميهماني نيامده است و اين طرف بچه اي دارد که خيلي اذيت مي کند و يا خودش اخلاق خاصي دارد. هر کسي ممکن است نقطه ضعفي در بيان و رفتارش داشته باشد، بعضي ها مي آيند و عيوب ديگران را مصداق تمسخر و خنده جلساتشان قرا ر مي دهند، اين خيلي بد است. يا منطقه اي کارميکنند مثلا فلاني ها يا فلان شهري ها. قرآن مي فرمايد: همانا آنهايي که گناهکار و مجرم هستند، هميشه به دنياي مومنان مي خندند. داريم: همديگر را مسخره نکنيد. براي هم لطيفه بگوييد ولي نام کسي را نبريد. بگوييد که بعضي ها اين طور هستند. اسم و نام نبريد. گل مجلس ها تمسخر و دست انداختن ديگران نشود. گاهي در جلسه اي کسي را ملعبه قرار مي دهند. بدنبال استهزاء غيبت هم مي آيد و بدنبال غيبت، عيبجويي هم مي آيد و به دنبال آن کوبيدن افراد هم مي آيد. چهارمين آسيب سرزنش است. مثلا شما اين همه تلاش کردي، همين درآمدت است ؟ اين بچه اين قدر درس خواند، آخر هم قبول نشد ؟ هنوز مستاجر هستي و نتوانستي پشت خودت را ببندي ؟ قرآن مي فرمايد: خدا و ملائکه بر پيامبر درود مي فرستند، شما هم درود بفرستيد. هر کس خدا و پيامبر را آزار بدهد، خدا در دنيا و آخرت او را عذاب مي دهد. بعضي ها مي گويند: ما مردم آزاري شنيده ايم ولي خدا آزاري نشنيده ايم. بله پيامبر فرمود: هر کس مومني را آزار بدهد من را آزار داده است. و هر کس هم من را آزار بدهد خدا را آزار داده است و هر کس خدا را آزار بدهد ملعون است.

طرف نزد امام صادق ( ع ) آمد و امام فرمود ما را تحقير مي کني ؟ طرف گفت: کجا ؟ گفت: در جُعفه کسي جلوي تو را گرفت و او مر ا سوار نکردي و متکبرانه رد شدي، تو نمي داني اگر کسي مومني را تحقير کند ما را تحقير کرده است. هر کس حق مومني را سبک بشمرد ما را خوار شمرده و حرمت الهي را ناديده گرفته است. ابوهارون مي گويد: نزد امام صادق (ع) بوديم و شخصي از خراسان آمد و امام فرمود که چرا ما را خوار مي کنيد ؟ شخص خراساني گفت: من غلط بکنم که شما را خوار بکنم. آيا نشنيدي فلاني از تو خواسته اي خواست و تو به او توجه نکردي ؟ بعضي ها خوششان نمي آيد که بپرسيد کار بچه تان چه شد ؟ کار آقا چه شد ؟ شما وارد منزل شدي که صله ي رحم بکني و دلي بدست بياوري، نه اينکه دلي بشکني. شايد نمي خواهد بگويد و شايد نمي خواهد که شما بدانيد. آسيب پنجم حفظ چشم است. الان شما وارد خانه اي مي شويد، خانم و دخترش مي آيد، من به خانواده ها مي گويم که ما در اسلام يک حدود و حريمي داريم. درست است که اين خانم دختر خاله است ولي نامحرم است. برادر شوهر نامحرم است، من نمي خواهم تفکيک کنم. مبل است همه دور هم نشسته ايد و احوال همديگر را بپرسيد. اما اينکه خانم برادر بدون پوشش جلوي برادرش شوهر بنشيند، درست نيست. ممکن است که بگوييد که خارجي ها اين ها را حل کرده اند. خير شما به درون خانواده هاي آنها بروييد و ببينيد که چقدر مشکل دارند. چقدر اختلاف و جدايي دارند. من نمي گويم پشت پرده بنشينيد يا پوشيه بزنيد. رعايت حريم ها بشود. خودماني نشوند. شما با هر خانمي در خيابان احوال پرسي نميکنيد ولي با خانم برادر احوال پرسي ميکنيد. ولي بايد پوشش شرعي رعايت بشود. پس حريم ها را رعايت کنيد.

سه چيز از آداب سفر است. توشه دادن به ديگران، شما ميوه بدهيد و ديگري تخمه بدهد و ديگري اين است که وقتي سفر تمام شد ديگر پشت سرطرف حرف نزنيد، چهار چيز عيب نما است: سفر، آينه، سفره و معامله. حالا شما دراين سفر عيب هايي از طرف ديدي، نبايد آنرا افشا بکني. اگر خانه کسي رفتي، مثلا ماهواره داشت و بعد برويي و بگوييد طرف ماهواره دارد. نقاط ضعف طرف را مي بينيد، براي ديگري توضيح ندهيد. ولي حالا سفر مي روييد و ماشين تان در يکي از شهر ها خراب ميشود و آنها به شما کمک ميکنند. وقتي به شهر خودت رفتي از آنها تعريف کن ولي اگر عکس اين بود يعني به تو کمک نکردند آن را نقل نکن. وقتي با يک کارواني جايي مي روي، کل کاروان را زير سوال نبريد. اصلا نقاط ضعف را نبايد مطرح بشود. در مورد ميهماني رفتن اين را بگويم که فقط خانه ي پولدارها نرويم. خانه فقير ها هم برويم و ازهمان حداقل ها که از ما پذيرايي ميکنند، لذت ببريم. خانواده ها چه دارا و چه ندار، اين مسئله را در چشم هم چشمي و بورس نيندازيد. اجازه بدهيد که اين ميهمانيها هزينه بر نشود. حتما مقيد نباشيد به خوراکي هاي درجه يک و گران که اگر فقيري به خانه شما آمد، فکر کند که چطور در منزلش از شما پذيرايي بکند و چه چيزي جلوي شما بگذارد. در حديث داريم که دارا هم ميانه روي بکند. مثلا پير زني است که در يک اتاق کوچک زندگي ميکند و يک جعبه شيريني هم خريده و چايي هم گذاشته، او دوست دارد که از اين شيريني برداريد نه اينکه به ديده ي تحقير به آن نگاه بکنيد. متکبرانه به ميهماني نروييد. در ميهماني ها به يک غذا اکتفا کنيد. اينجا طرف مي فهمد که چه ميخورد ولي وقتي چند نوع باشد طرف نمي فهمد چه مي خورد. من از پولدارها مي خواهم که ساده برگزار کنيد تا رسم بشود. هدف دور هم بودن است نه خوردن. صميميت مهمتر است. من خيلي با ميهماني در رستوران موافق نيستم. تعاون و کمک کردن به همديگر خيلي خوب است. شما خانه ي کسي مي روييد، دختر بزرگي داريد به او بگوييد که بلند شود و کار بکند. تعامل کنيد که صاحبخانه خسته نشود و شما را دعا کند. حالا در سفر هم همين جور است. کمک کردن به صاحبخانه را فراموش نکنيد. در سفر به کساني که ماشين ندارند و يا جايي را ندارند کمک کنيد و با آنها به سفر برويد. و بيشتر خرج را هم شما بعهده بگيريد. سفر کوتاه هم خوب است حتما نبايد خيلي طولاني باشد که همه به مسافرت بروند. ششمين آسيب ها بدخُلقي است. روايت درايم که کسي که بدخُلق است، همنشين اوکم ميشود. روايت داريم که بعضي ها خيلي خشک و عبوس هستند. ششم تکبر است. روايت داريم که انسان متکبر دوست و صديق ندارد. امام وقتي به ايران آمد و مي خواست از هواپيما پياده بشود، به ايشان گفتند که آقاي پسنديده برادر بزرگ شما مي خواهد بالا بيايد. امام فرمود: اگر ايشان بالا بيايد، من پشت سر ايشان پايين مي روم و گفتند که شما رهبر هستيد و بايد جلو برويد. در آخر آقاي پسنديده را قانع کردند که نرود و در جايگاه بماند. رهبر انقلاب با آن جايگاه، اين طور ميگويد. شما وکيل هستي، برادر شما کارگر است، اشکالي ندارد خانه او برو و کلاس هم نگذار.