-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
-دعا
88-09-22
صحبت هاي کلي درباره دعا را مطرح کنيد.
هدف اوليه دعا، ارتباط با خداست. بخاطر همين، ما مواردي دعا مي کنيم که همه اسباب براي ما فراهم است. خانه داريم، ماشين داريم، هتل هم رزرو کرده ايم ولي باز دعا مي کنيم که خدايا سالم به مقصد برسيم. هدف از دعا اين است که ما ابتدا با خالق صحبت کنيم. گفتگو کنيم و باب رابطه را باز کنيم. هزاران موضوع از هزاران انسان هر روز از خدا درخواست مي شود. هر کس نياز خودش را مي بيند و طلب ميکند. اگر از بالا به اين حاجات نگاه کنيم، ممکن است اين حاجات در جاهايي با هم در تضاد باشند. مثلا اين آقا از خدا پسر مي خواهد و به صلاحش نيست که پسر داشته باشد. ممکن است اگر پسري داشته باشد فرد ي بي ايمان و لاابالي بار بيايد. بعضي ها هم دعا ميکنند زندگي ما سالم و بدون دغدغه باشد. حالا اگر آن پسر بدنيا بيايد، دنيا را بهم مي زند. اگر کسي از بالاتر نگاه کند، مي بيند به صلاح نيست که اين دعا به استجابت برسد. خدا به اين آقا پسر نمي دهد ولي در عوض جلوي خيلي از دغدغه هاي دعا کنندگان گرفته مي شود. جرياني در مثنوي است که مار گيري ماري داشت. با اين مار کاسبي مي کرد. خيلي هم خوشحال بود. يک روز ما را از او سرقت کردند. او بيکار شد و غصه مي خورد و هر شب دعا ميکرد که خدايا اين سرمايه من را برگردان. يک روز از خانه بيرون آمد. ديد جايي شلوغ است. جلو رفت. ديد ماري فردي را گزيده است و او مرده است. به مار نگاه کرد و ديد مار او است. او نميدانست اين مار زهر و نيش دارد. ديد سارق توسط نيش مار کشته شده است. گفت: شکر حق کن دعا مردود شد، من زيان پنداشتم وان سود شد. گاهي شما چيزي را دوست داريد که بنفع شما نيست. يکي از مهمترين عواملي که اقتضا ميکند دعا به اجابت نرسد، حکمت الهي است. هدف با دعا کردن حاصل ميشود ولو به اجابت نرسد. همين که شما ارتباط برقرار مي کنيد و اشک مي ريزيد، گفتگو ميکنيد، کافي است و بخش عمده اي از دعاهايي که به ما رسيده مثل صحيفه سجاديه، دعاي صباح و دعاي کمبيل درخواستهاي مادي نيست بيشتر درخواست هاي معنوي است. بحث مغفرت و ترک گناه است. ترک گناه براي معصوم معني ندارد ولي به اين ترتيب ميخواهد با خدا حرف بزند. در بعضي مواقع ما دعاهاي معنوي هم مي کنيم و اجابت نمي شود. بيشتر اين ها بخاطر ضعف اراده است. اين همان است که کسي به امام صادق (ع) گفت: من در خانه مي نشينم و از خدا طلب روزي ميکنم. امام فرمود: دعاي چند گروه برآورده نميشود. يکي فردي که در خانه بنشيند و طلب روزي بکند. برو تلاش کن. مثلا اينکه طرف وسواس دارد. ميگويد دعا کرده ام ولي درست نميشوم. خوب دعا درست، ولي آيا خودت هم قدمي برداشته اي ؟ مثلا فرشي را که اطمينان نداري نجس است، سعي کرده اي روي آن آب نگيري ؟ يا آقايي از خدا مي خواهد توفيق معنويت و توفيق نماز صبح را پيدا کند.
امام رضا (ع) فرمود: هفت گروه خودشان را مسخره مي کنند. کسي که چيزي را از خدا بخواهد و دعا بکند و تلاش نکند. اين درست مثل مُحصلي مي ماند که دعا ميکند نمره ي خوب بگيرد و درس نميخواند. بنظر شما نمره خوب مي گيرد ؟ اگر کسي مي خواهد نماز صبح را اول وقت بخواند، بايد ساعت کوک کند. شب زودتر بخوابد و به يکي بسپرد که او را بيدار کند. نه اينکه هر روز بلند شود و ببيند آفتا ب زده و توي سر خودش بزند. راه کاري پيدا کند. آيت الله بروجردي قدري عصباني مي شد. نذر کرده بود که اگر عصباني بشود، يکسال روزه بگيرد و لذا هيچ وقت عصباني نمي شد. با نذر، با خود کنترلي، با مديريت و با نظارت اجتماعي بايد آن را تقويت کرد. من وقتي از خدا ميخواهم که توفيق بدهد، خوش قول باشم. پس خودت هم خوش قول باش. حضرت علي (ع) ديد در مسجد، فردي ميگويد: استغفرالله. امام گفت: مادرت به عزايت بنشيند. تو ميداني اين کلمه چيست که مي گويي ؟ گفت: من حرف بدي نزدم. امام گفت: کسي که اين کلمه را ادا ميکند، بايد مال مردم را بدهد، گوشتي که از حرام در بدنش روييده، آب کند و.. . فردي از پيامبر پرسيد چرا دعاي مان مستجاب نميشود ؟ پيامبر عواملي را گفتند و يکي از عوامل اين بود که فرمودند: شما بهشت را دوست داريد ولي کار بهشت ساز نمي کنيد. از جهنم بدتان مي آيد ولي کاري نميکنيد که از آتش دور بشويد. از شيطان بدتان مي آيد ولي عملا با او موافقت مي کنيد. همه شما خدا را مي شناسيد ولي حق معرفتش را به جا نمي آوريد. در داستانهاي شگفت آقاي دستغيب آورده اند که يک استانداري از دنيا رفت. يک قاري قرآن سر قبر او آوردند و گفتند: سه شبانه روز براي او قرآن بخوان. قاري شب اول فرار کرد و گفت: من براي مرده شما قرآن نمي خوانم. او گفت: اول شب لحظه اي خوابم برد. مرده ي شما به خوابم آمد و گفت: براي من قرآن نخوان. هر آيه اي که تو ميخواني، توي سر من مي زنند و مي گويند: تو عمل نکردي و زير پا گذاشتي. روايت داريم: کسي هست که قرآن مي خواند و قرآن او را لعنت مي کند. در قرآن مي خوانيم: غيبت نکنيد ولي غيبت مي کنيم. من آيه ميخوانم همديگر را مسخره نکنيد ولي مسخره مي کنم. آيه مي خوانم ربا زندگي را مي سوزاند ولي ربا مي خورم. AA مال مردم را نخوريد، کسي که مال مردم را مي خورد آتش در شکمش است. اين ها همه موانع ميشود. اصلا دعاي مادي را کنار ميگذاريم. بحث دعاي معنوي است. من توفيق مکه و کربلا و آمرزش مي خواهم. دعا يک عامل محرک است و محرک دوم اراده و توان انسان است. پس يکي از موانع استجابت دعا ضعف اراده انسانها است. خيلي ها وسواس دارند. پيش روانشناس مي روند. پيش من مي آيند و من مي گويم: هيچ راهي ندارد مگر اينکه بگوييد: من به وسواس اهميت نمي دهم. خيلي خانواده ها بخاطر وسواس از هم پاشيده شده اند. راه را مي دانيم و درمان را هم مي دانيم. دردش نگاه کردن به حرام است و درمان آن هم نگاه نکردن و ترک آن است. در مسائل معنوي ما نبايد منتظر معجزه باشيم. روايت داريم: برگرداندن کسي که به چيزي عادت کرده است ( اعتياد ) معجزه است. عادت، دشمني است که انسان را به ملکيت در ميآورد. اگر عادت بشود خطرناک است. اگر عادت به نگاه حرام بکنيم تا هفتاد سالگي هم اين کار را انجام مي دهيم. حضرت علي (ع) به امام حسن (ع) مي فرمايد: صبر را به خودت عادت بده. خوب صحبت کردن را به خودت عادت بده. اگر انسان چند تا دوست متدين که خيلي خوب صحبت مي کنند داشته باشد روي او هم اثر مي گذارند. وقتي آدم در محيط گناه وارد ميشود، گناه در او اثر ميکند. بعضي ها خطا برايشان ملکه شده است.
AA موانع استجابت دعا را بگوييد.
يکي از منابع دعا قرآن است. کليه دعاهايي معنوي را مي توانيم در قرآن پيدا کنيم. پس دعاهاي قرآني را مورد توجه قراردهيد. نکته بعدي اينکه دعاي ائمه را فراموش نکنيد. دعاي امام سجاد در صحيفه سجاديه. در دعاي هشتم 44 بيماري روحي را توضيحAA AA مي دهد و روي آن دست مي گذارد. من ديدم تمام بيماري هاي ما در همين 44 بيماري است. لذا گفتم براي اين ها شرحي بنويسم. حرص، غضب، کم قناعتي، کم صبريAA و بد خلقي. اين دعا يک آموزش تربيتي هم هست. از رذايل اخلاقي به خدا پناه ميبرد. اين 44 بيماري اخلاقي که امام سجاد (ع) نام برده است، مانع استجابت دعا است. درمان بيماري هاي روحي و رواني به مراتب سخت تر از بيماري هاي جسمي است. تشخيص آن هم سخت تر است. ولي با کدام آزمايش مي توان تشخيص داد که من حسود هستم ؟ يا سوء ظن دارم ؟ بيماري هاي اخلاقي هم تشخيص آن مهم است و هم درمان آن مهم است. بهترين راه و مصدر آن قرآن کريم و روايات اهل بيت است.
روايتي داريم از امام سجاد (ع) که امام به چند عامل اشاره کرده است. مي فرمايد: موانعي که نميگذارد دعاهاي ما به اجابت برسد اينها هستند. 1 - سوء نيت. يعني نيت انسان سوء باشد. يکي از عواملي که به استجابت دعا کمک مي کند حسن نيت است. انسان بايد به خدا حُسن نيت داشته باشد. اگر به خودش سوء ظن داشته باشد اشکالي ندارد. به اين معنا که کار خودش را بزرگ نبيند. نسبت به مردم و خالق حسن نيت داشته باشد، به استجابت دعا کمک مي کند. 2 - ناپاکي درون. به اين معنا که بعضي مواقع درون انسان با بيرون انسان مطابقت ندارد. يک نفاقي در انسان است. جلوي شما تعريف مي کند و پشت سر شما غيبت مي کند. هم با تملق و هم با غيبت ضربه مي زند. 3 – نفاق. از گناهان بسيار زشت نفاق است. البته نفاق درجاتي دارد. بعضي ها نفاقشان به حد کفر مي رسد. در قرآن منافق اعتقادي را کفر ناميده است. و مي فرمايد: اين ها ايمان ندارند. اي پيامبر تو براي اينها طلب مغفرت هم بکني فايده اي ندارد. منافق اعتقادي کسي است که مي گويد: من پيغمبر را قبول دارم ولي پشت سر او کفر مي گويد. اين منافق کافر است و ما با آنها کار نداريم. اين نفاق يعني دو چهره بودن با مردم. در صحراي محشر بعضي ها با دو زبان و دو چهره هستند. 4 – انسان خودش اعتقاد به اجابت نداشته باشد. بعضي ها ميگويند: کار از دعا گذشته. تو خودت که دعا را قبول نداري، دعا اين را حل نمي کند. در دعاي انبيا مي بينيم مُرده زنده شده است. بعضي مواقع ما خودمان در دعا يک يأسي از اجابت داريم. طبيعي است که اين دعا هم به اجابت نمي رسد. 5 – تاخير انداختن در نمازهاي واجب. يعني نماز اول وقت. بعضي ها ميگويند: اول وقت با آخر وقت براي خدا فرقي ندارد. چرا فرق دارد. بچه اي که اول وقت مدرسه ميرود با بچه اي که آخر وقت مي آيد، فرقي ندارد ؟ نمره ده با نمره بيست يکسان است ؟ اينکه اول وقت به نماز مي ايستد، يک امتياز است. يک اهميت است. در روايت داريم: فضيلت نماز اول وقت به آخر وقت مثل فضيلت آخرت بر دنيا است. آخر وقت نماز خواندن، يک نوع رفع تکليف است. اهميت دادن نيست. واقعا بعضي ها که نماز مي خوانند، انسان حجالت مي کشد. اين رکوع و سجده هاي سريع. اين نماز شستشو است. شما هم اين جوري حمام مي روييد ؟ نماز شنا کردن در درياي بيکران الهي است. اين ها را بيشتر اهميت بدهيد. يکي درست ادا کردن نماز است و يکي اهميت به نماز. درست ادا کردن هميشه به آرام خواندن نيست. آرام خواندن توجه را زياد ميکند ولي اينکه مثل کلاغ به زمين نوک زدن باشد، ديگر به توجه نمي رسد. جوانها اين نماز براي شما پالايش است و شما را رشد مي دهد. شما را ترقي مي دهد. اگر همه نماز بخوانند يا نخوانند چيزي به بنده نمي دهند. خدا مي فرمايد: اگر همه عالم کافر بشوند، به او لطمه اي وارد نميشود. چون او غني محض است. به نماز اهميت بدهيد. بعضي ها وقتي بزرگتر ميشوند، کمتر اهميتAA مي دهند. در مدينه جواني بود که نماز ميخواند ولي گناه مي کرد. پيامبر گفت: غصه نخوريد، گناهش برطرف ميشود. انسان وقتي نماز نخواند يک نوع سد و حجابي براي او ايجاد ميشود و کم کم گناه براي او عادي ميشود. گناه برايش شيرين ميشود. واي به حال کسي که ذائقه اش تغيير کند يعني کسي که مسخره کردن را دوست دارد و وقتيAA مي گويند: نماز بخوان ناراحت ميشود. جواني ميگويد: وقتي نماز صبح خواب ميمانم خيلي نارحت مي شوم. اين ذائقه اش سالم است. AA واي بر کسي که نماز نميخواند و لذت هم مي برد. 6 – اينکه انسان بر و نيکي در زندگي اش نباشد. وقتي از خدا نيکي ميخواهي خودت بايد دست بده داشته باشيد. من ميگويم: خدايا به من رحم کن. خودت تا بحال به چند نفر رحم کرده اي ؟ به خانواده ات رحم مي کني ؟ يا با بدخلقي و زور و آزار خانواده ات را اذيت ميکني ؟ آقايي که خرجي نميدهد و معتاد است و دختر بزرگ در خانه دارد. بخاطر اعتياد يک مرد، خانواده از هم مي پاشد. جوان عزير اين را کنار بگذار، خودت را بدبخت مي کني، به خانواده ات رحم نمي کني. طبيعي است که خدا هم به تو رحم نميکند. کسي که دچار بدخلقي است، اول خودش را اذيت مي کند، بعد با فحش و عصبانيت زن و بچه اش آزار مي بينند، همکارانش آزار مي ببيند، تو که حاضر نيستي با خشونت اخلاقي به ديگران رحم کني، انتظار داري خدا به تو رحم کند. تو که آبروي ديگران را مي ريزي، مي خوهي خدا ستار العيوب شما بشود. خودت خوبي ديگران را فراموش مي کني. بيست سال است با خانم زندگي ميکني، ندار بودي، تو را دارا کرد. بي خانه بودي، تو را خانه دار کرد. تو را اولا دار کرد. اين زن جواني اش را به پاي تو ريخت حالا که قدري شکسته شده، فوري رفتي سر زندگي دوم. اسلام مي گويد: اگر مي ترسيد عدالت را برقرار نکنيد به همان يک زن اکتفا کنيد. تو که خدمات خانم را بي توجهي کردي و اهل نيکي نبودي و از خدا انتظار نيکي داري ؟ 7 – فحش و بددهاني مانع استجابت دعا است. زباني که مي خواهد يا رب بگويد، چطور فحش مي دهد. در روايت داريم: فحش دادن مانع ورود به بهشت است. اين روايت را مي توانيد در جلد 73 بحار کامل بخوانيد. بنظر من عامل ديگر حق الناس است. ديگري بي احترامي به والدين است که مانع استجابت دعا ميشود. اين دو عامل مهمي است که مانع استجابت دعا است. خوب است اگر به مسئله دعا پرداخته ميشود همه جانبه پرداخته بشود. شايد فردي بگويد: هيچکدام از اين ها در زندگي من نيست ولي باز دعاي من برآورده نميشود. بايد دقت کنيم عواملي که باعث ميشود دعا مستجاب نشود، متعدد است. گاهي اوقات بحث عدم اجابت نيست، بحث تاخير در اجابت است. در روايت داريم: گاهي خداوند کساني را که دوست دارد، دعاي آنها را به تاخير مي اندازد. بهترين دعا در اين دقايق پاياني عاقبت به خيري است.