-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
-آثار و برکات روزه
88-07-05
راجع به اهميت روزه صحبت کنيد.
يکي از بالاترين مصاديق روزه عبادت است. در اهميت روزه که همان صم هست آيه کتب عليکم الصيام نازل شده است. اين روزه فراگير است و قبل از شما هم روزه داشته اند. اين روزه موجب تقوي و قدرت خويشتن داري و پرهيز ميشود. در روايت داريم: روزه ما من است و من جزاي او را مي دهم. سوال ميکنند: مگر حج مال خدا نيست ؟ ببينيد تمام مساجد مال خداست. ولي ميگوييم مسجدالحرام يا بيت اله يعني خانه خدا. تمام حيوانات را خدا آفريده ولي شتر صالح را ميگوييم: ناقةالله. در واقع انتصاب مي دهيم. انتصاب ممکن است نشان از اهميت بيشتر و نشانه بودن و برجستگي آن علامت باشد. بعضي ها گفته اند: ساير عبادات را فرشتگان بواسطه جزا مي دهند ولي روزه را خدا جزا مي دهد. چند تا معنا شده است که بنظر من اين لطيفتر است. روزه تشبّهي به خالق است. خدا نمي خورد، نمي آشامد. خدا سلام محض است. روزه دار يکنوع تشبه به خالق پيدا ميکند. يعني روزه دار يک قدرت حفظي براي خودش دارد. در اهميت روزه همان بس که در روايت داريم: بهشت هشت در دارد و يکي از درهاي بهشت باب الصائمون است. يعني دري که مخصوص ورود روزه داران است. مثلا شما در شبهاي عادي بيدار باشيد، يک ثوابي دارد. اما شب قدر از هزار ماه بيشتر ميشود يعني يک عمر ميشود. در رمضان خواب و نفس کشيدن عبادت است. دعاي سه گروه مستجاب است. البته زماني که نورانيت را حفظ کند. دعاي پدر در حق فرزندش، دعايي که مظلوم عليه ظالم بکند، دعاي روزه دار هنگام افطار. در هنگام افطار روزه دار يک فرهت و شادي دارد. حالا قطع نظر از آثار پزشکي که دارد. پيامبر سه ماه رجب و شعبان و رمضان را روزه مي گرفتند و روي اين عبادت تاکيد ميکردند.
درباره آثار و برکات روزه صحبت کنيد.
شبي که رسول خدا به معراج رفتند، همين سوال را پيامبر از خدا پرسيد. گفتگوي پروردگار و رسول گرامي: خدايا ثمره ي روزه چيست ؟ البته پيامبر قبل از آن هم که مسلمان بشود، روزه مي گرفت. پيامبر در اول رسالت هم روزه مي گرفت در آن زمان بر پيامبر واجب بود ولي هنوز بر مردم واجب نشده بود. خدا فرمود: روزه باعث حکمت ميشود. در روزه بيشتر کارشناسان روي مباحث اجتماعي بحث ميکنند. حکمت غير از علم است. حکمت يعني قدرت فهم و تشخيص قدرت، راه پيداکردن، سر دو راهي نماندن. حکمت قوه اي است که خدا به انسان مي دهد. در قرآن ميگويد: به هرکس حکمت داديم خير کثيري به او داديم. ممکن است کسي عالم باشد ولي حکيم نباشد. حکمت قدرت فهم کتاب است. اين در پرتو روزه پيدا ميشود. از لقمان پرسيدند چرا حکيم شدي ؟ گفت: من غذايم را کنترل کردم، هر چيزي نخوردم. زبانم را کنترل کردم، هر چيزي نگفتم. چشمم را کنترل کردم و هرچيزي را نديدم. ما در روزه اين کار را انجام ميدهيم. حکمت در واقع با کنترل مبادي ورودي قلب است. چشم و قلب و زبان را کنترل کردن. روزه دار اينها را کنترل مي کند. از حلال نمي خورد چه برسد به حرام. روزه دار کمتر چشم به حرام مي دوزد و هر چيزي را گوش نمي دهد چون ميگويد: روزه هستيم. وقتي مبادي ورودي سالم شد، طبيعتا اين نور حکمت از قلب متصاعد ميشود. اين مهمترين اثر روزه است. در ادامه اين روايت دارد که حکمت باعث معرفت ميشود و معرفت باعث يقين ميشود. يقين بالاترين ارزش است. اگر انسان يقين داشته باشد خيلي از کارها را انجام نميدهد. بيشتر ما که گناه ميکنيم بخاطر اين است که يقين ما ضعيف است. اگر به معصيت يقين داشته باشيم گناه نمي کنيم. اثر ديگر روزه تقويت اراده است. خيلي ها ميگويند ميخواهيم گناه نکنيم ولي نمي شود. دلم مي خواهد دروغ نگويم ولي نمي توانم. سخت است. اين روزه اين اراده را تقويت مي کند. چطور شما پانزده ساعت در هواي گرم نمي آشامي، پس مي تواني حرام هم نبيني. در واقع يک ممارست و تمرين است. مهمترين اثر روزه تقويت اراده است. آثار ديگر روزه اين است که تعبدي را در انسان مي رساند. يک تمرين نظم وبرنامه ريزي. شما داريد غذا مي خوريد. صداي اذان مي آيد ديگر نمي خوريد. تا مغرب هم نميخوريد. يک نظمي دارد. پس تمرين براي نظم در زندگي است. ديگر آثار روزه تمرين صبر و بردباري است. صبر ساده نيست. در روايت داريم: صبر مثل سر در بدن است. مشکل عمده مردم ما کم صبري است. صبر باعث ميشود انسان به کمالات برسد. صبر در کنار شُکر آمده است. صبر در کنار نماز آمده است. صبر در کنار حق آمده است. اگر اين صبر و تحمل در انسان باشد، صبر بر عبادت ميکند، صبر بر مصيبت ميکند، صبر بر معصيت مي کند. اين صبر با روزه تقويت مي شود. روزه به شما صبوري مي دهد. چطور پانزده ساعت شما صبر مي کنيد. علي رغم گرسنگي و تشنگي. يکي ديگر از آثار روزه کنترل غرايز و شهوات است. مشکلي که در جوانان داريم طوفاني بودن شهوت و غرايز است. مخصوصا کسانيکه سن ازدواجشان گذشته و صحنه هايي راه درجامعه مي بينند. و جوان تحريک نمي شود. روزه باعث کاهش شهوات مي شود. در واقع يک نوع مديريت شهوت و غرايز است. غضب را کنترل مي کند. اينکه ميگويند: در عيد فطر روزه دار جايزه مي گيرد و روزه يکي از درهاي بهشت است، بخاطر آثار آن است.
چه کار بايد کرد که اين آثار و فوايد کل سال همراه ما باشد؟
کسي پيش پيامبر آمد. خيلي ناراحت بود و گفت: من منافق شده ام. پيامبر گفت: چرا ؟ من که پيش شما مي آيم حال خوشي دارم از دنيا و مال خوشم نمي آيد، از گناه بدم ميايد ولي همنيکه به بازار مي روم و با مردم ازتباط برقرار مي کنم آن حال را از دست ميدهم. پيامبر گفت: اين طبيعي است. اگر شما ميتوانستيد آن حال خوش را هميشه همراه داشته باشيد، فرشتگان با شما مصافحه مي کردند. مردم مي گويند: وقتي حرم امام رضا (ع) مي رويم يک حال خوشي پيدا مي کنيم و هر نامحرمي هم که پيش ما بيايد نميخواهيم به آن نگاه کنيم. ولي به محض اينکه بيرون مي آييم و با مردم ارتباط برقرار مي کنيم. و آن حال تمام ميشود. توقع نداشته باشيد حال يازده ماه سال مثل ماه مبارک رمضان باشد. نمي شود. زيرا حالتهاي غير معنوي مي آيد. اگر 40 درصد از همان حال را در سال نگهداريم، خيلي است. اما وقتي قرآن مي گويد: تقوي پيشه کنيد. يعني هميشه تقوي پيشه کنيد. ما با اين يک ماه تمرين بکنيم که يازده ماه سال را معصيت نکنيم. ولي چون اين توقع بالايي است، بينندگان فکر نکنند هميشه بايد اين حال را داشته باشند.A اگر شب قدر اثرش همين قدر باشد که ما بعد از ماه مبارک دروغ نگوييم و لقمه حرام نخوريم، اين کافي است. شايد علت تکرار آن هم همين است چون اگر قرار بود حفظ بشود، ديگر نمي آمد.
آيا صرف روزه گرفتن طبق آيه " کتب عليکم الصيام...لعلکم تتقون " مي شود جزء متقين شد ؟
در روايت داريم: چه روزه داراني که از روزه جز تشنگي و گرسنگي چيزي بدست نمي آورند. در زمان پيغمبر چون ساعات اذان مشخص نبود پيش پيامبر مي آمدند و اجازه مي گرفتند. خانمي به پيامبر گفت: دختر من روزه است. آيا مي تواند افطار کند. پيامبر گفت: خير او روزه نيست. او چيزي خورده است. مادر گفت: من خودم ديده ام که روزه است. گفت: او غيبت کرده است وغيبت يک جور گوشت مرده خوردن است. نميگويد روزه او باطل است. پيامبر مي خواهد بگويد: آثار را کاهش مي دهد. من به دو حديث اشاره مي کنم. پيامبر به جابر بن انصاري مي فرمايد: اين ماه مبارک رمضان است. هرکس روزه بگيرد و شب هم عبادت کند و شکمش را از حرام کنترل کند و قواي جنس اش را از حرام کنترل کند و زبانش را کنترل کند همين طور که از ماه رمضان خارج مي شود از گناه هم خارج ميشود. جابر از اين حديث خوشش آمد. جابر گفت: چقدر اين حديث قشنگ است. پيامبر گفت: حديث قشنگ است ولي شرط هاي آن مشکل است. سه شرط مهم در اينجا نقل شده است. امام صادق (ع): وقتي روزه مي گيرد، گوش شما هم بايد روزه بگيرد. اگر کسي روزه گرفت و حرام گوش کرد، فايده هم ندارد. چشم شما هم بايد روزه بگيرد. موي تو هم بايد روزه بگيرد. يعني مو را بايد از نامحرم پوشاند. حجاب بايد رعايت بشود و فرمود: پوست شما هم بايد روزه باشد. روزهايي که روزه هستي، نبايد مثل ساير ايام باشد و بايد روي شما تاثير بگذارد. بحثي داريم بنام ادب روزه که در احکام نيست. روزه واقعي پرهيز از محرمات است. روزه دار يک وقت عام است. يک وقت خاص است. يک وقت اخص است. يکي نمي خورد و نمي آشامد، اين عام است. روزه خاص که زبان و گوش و چشم هم روزه است و در روزه اخص، فکر هم روزه است. دعاي امام سجاد (ع) در صحيفه سجاديه به مناسبت ورود ماه رمضان، مي فرمايد: خدايا به ما کمک کن روزه بگيريم با نگهداشتن جوارح مان از گناه. و آنها را جايي استفاده کنيم که تو راضي هستي. يک روزه دار بايد مديريت داشته باشد. يعني اگر بد دهان است در زمان روزه داري هم، همان نباشد. در مجموع بتواند کنترلي روي اعضا داشته باشد. اين روزه دار جزء تتقون ميشود. اين روزه دار مجموع کارهايش در اين ماه عبادت است.
چه کار کنيم که توبه مان پذيرفته بشود؟
از رحمت خدا مايوس نشويد. خدا مي فرمايد: هر گناهي را مي بخشم جز شرک را. البته اگر او هم مسلمان بشود، بخشيده ميشود. سوره قل يا ايه العبادي. .در اين آيه هفده نکته ادبي و عاطفي در اين آيه است. اي بنده هايي که به خودتان بد کرده ايد از رحمت خدا مايوس نشويد. توبه ذکر خاصي ندارد. استغفراله ربي واتوب اليه. مهمترين کار در توبه دو چيز است. ترک و پشيماني. انسان نسبت به گذشته پشيمان بشود و در آينده هم ترک کند. نکته بعدي جبران. مثلا ساعت ها پاي صحنه حرام مي نشستم. الان اينکار را نميکنم و به جاي آن قرآن مي خوانم. اگر گناهي در خفا کردي، ثواب در خفا بکن و اگر گناهي در آشکار کردي، ثواب در آشکار بکن. ممکن است توبه کنيم و با دوباره گناه کنيم. تکرارگناه هم نبايد باعث ياس بشود. البته اين طور هم نباشد که باعث تمسخر نباشد ولي با اين فرض هم، باز نبايد باعث ياس نشود. خدا توبه را قرار داده تا به هر شکل بنده را بطرف خودش بکشد و رها نشود.
حکمت هاي روزه را توضيح دهيد.
از امام صادق (ع) داريم: علت روزه چيست ؟ غني و فقير يکي ميشود. در حالت غير ماه رمضان ممکن است فقيري نان و پنير بخورد و فرد غني کباب بخورد ولي در اين ماه هردو ناهار نمي خورند. فرد غني با همان امکاناتي که دارد بايد مثل فقير غذا نخورد. فرد غني به خودش ميآيد و مي گويد: گرسنگي هم سخت است. و روزه باعث ميشود به او حالت احسان و انفاق دست بدهد. روزه يک حالت مانع نشدن از بخل است. قرآن ميگويد: آنهايي که بخل نفسشان را کنترل ميکنند، رستگار هستند. بخل را از انسان مي گيرد و انفاق را به انسان ميدهد. تشنگي و گرسنگي قيامت را به ياد انسان مي آورد وانسان را ياد مرگ و معاد مي اندازد. روزه موجب ميشود انسان يک حالت همدردي و رقت قلب در انسان بوجود بيايد. حُسن خلق در اين ماه را رعايت کنيد. روزه داشته باشيد و لبخند بزنيد. حضرت عيسي وقتي روزه مي گرفت عطر مي زد و لبخند مي زند. روزه تنها عبادتي است که درآن ريا نيست. بحث صله رحم است. در اين شبها به همديگر سر بزنيد و بهمديگر احسان کنيد.
چه کار کنيم آثار اجتماعي روزه در جامعه بيشتر بشود؟
ممکن است کسي روزه نباشد. مريض باشد و يا اعتقادي به روزه نداشته باشد. بايد از امساک خود داري کنيد. يک همت و اراده جمعي باشد که همه احساس کنند يک لباس روزه بر تنشان است به اين درجه و جايگاه مي رسند.