برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي
-پرسش و پاسخ
90-06-04
سوال – من نحوه ي برخورد با بعضي از اطرافيانم را نمي دانم. بعضي ها نماز نمي خوانند ولي روزه مي گيرند، بعضي ها نماز و قرآن مي خوانند ولي روزه نمي گيرند. بعضي ها هم با لباسي که موي سگ به آن چسبيده نماز مي خوانند و اگر حرفي هم بزنيم خودشان را عارف مي پندارند و ما را سطحي نگر مي دانند. ما چکار بايد بکنيم ؟
پاسخ – بايد به دين يک نگاه پازلي داشت. اگر يک قطعه ي پازل نباشد تصوير درست نمي شود. بايد مجموعه ي مباني ديني هم با هم ديده بشود. نمي شود که فردي بگويد که من روزه مي گيرم ولي نماز نمي خوانم يا اينکه نماز مي خوانم ولي زکات نمي دهم. امام رضا (ع) مي فرمايد: هر کس نماز بخواند ولي زکات ندهد نمازش پذيرفته نيست. زيرا در قرآن هر جا اسم نماز مي آيد بعد از آن اسم زکات مي آيد. البته ما نمي خواهيم در اينجا ياس ايجاد کنيم. و عده اي بگويند که پس چون ما زکات نمي دهيم، ديگر نماز هم نخوانيم. مثلا يک خانم متديني که نماز مي خواند و روزه مي گيرد و اهل خمس است نمي تواند بگويد که من حجاب را رعايت نمي کنم زيرا حجاب هم جزو ضروريات دين است. در حديث داريم که دين مثل يک شجره است. بعد مي گويد که شاخه و تنه و ريشه ي و. .. اين درخت چيست. ثمره ي دين زماني ظاهر مي شود که همه ي اينها رعايت بشود. بعضي ها مقيد بودند که خدمت ائمه برسند و دينشان را سوال کنند. حضرت عبدالعظيم حسني خدمت امام رضا (ع) مي رسيد و مي گفت که من نماز مي خوانم و روزه مي گيرم و. .. امام مي فرمود که دين شما اشکالي ندارد. گاهي امامان معيار دين را براي آنها بيان مي کردند. پس نگاه ما به دين نبايد تبعيضي باشد و بايد همه مباني دين رارعايت کنيم. از طرفي از کسي بخشي از مباني ديني را انجام نمي دهد و بخشي را انجام مي دهد، بهتر از اين است که آنرا کنار بگذارد. ما نمي خواهيم بگوييم کسي که نماز نمي خواند روزه اش قبول هست يا نيست زيرا خدا است و کرمش. اما آنها بدانند که نمره ي بيست نمي گيرند و معدل اين مباني مهم است. در معدل يک چيزهايي پايه است. مثلا نماز پايه است. داريم که اگر نماز شما قبول شد کارهاي ديگر شما هم قبول مي شود. يکسري کارها ارکان است. پس طبق اين حديث کسي که روزه مي گيرد ولي نماز نمي خواند، روزه اش قابل قبول نيست. مثل اينکه ما بگوييم که اين ساختمان چهار تا ستون مي خواهد ولي ما دو تا ستون مي زنيم و دوتا ستون نمي زنيم. آيا اين کار اشکال دارد ؟ بله. بالاخره اين سقف مي ريزد. پس به دين نگاه فصلي نداشته باشيم که مثلا بعضي ها فقط در ماه رمضان بک ياالله مي گويند و بعدا ديگر با خدا کاري ندارند.
سوال – اخلاق پدر من در خانه با مادرم و بچه ها خوب نيست. او به مادرم ناسزا مي گويد و تهمت مي زند. جايگاه چنين مردي در قيامت از نظر اسلام کجاست ؟ آيا فقط نماز و روزه شرط بهشتي بودن است ؟
پاسخ – حُسن خلق و سوء خلق دو تا اثر دارد. بعضي از آثار حسن خلق دنيوي است. در روايت داريم که حسن خلق عمر را زياد مي کند، سلامت جسم مي آورد و رزق را زياد مي کند. کسي که خوش اخلاق است اعصابش بهم نمي ريزد که بيمار بشود. کسي که کاسب خوش اخلاقي است مراجعات بيشتري دارد و درآمدش هم بيشتر است. کسي که حسن خلق دارد باعث مي شود که شهر ها آباد بشود. کسي که حسن خلق دارد دعوا نمي کند و ترافيک ايجاد نمي کند بنابراين شهر آباد مي ماند. آثار سوءخلق اين است که رزق را کم مي کند و انسان را بيمار مي کند و عمر انسان را کوتاه مي کند. اينها آثار دنيوي آن است. در مورد آثار اخروي بايد گفت که بدخلقي فشار قبر دارد و باعث مي شود که انسان در صحراي محشر معطل بماند. بد خلقي باعث مي شود که کفه ي اعمال انسان سبک باشد. در روز قيامت اعمال ما را مي سنجند. فمن ثلت موازينه فهو عيشة الراضية و اما خفت موازينه جايش در جهنم است. رسول خدا فرمود: هر روز صدقه بدهيد. گفتند که ما توان مالي نداريم. پيامبر فرمود: تبسم در چهره ي مردم صدقه است. گروهي از آقايان لعنت شده اند و از رحمت خدا مايوس هستند، يکي مردي است که در خانه بد اخلاق است. گاهي آقا مي داند که اخلاقش بد است و نمي تواند آن را ترک کند. اين آقا مي تواند با نذر، تمرين و حوصله اين را ترک کند. خانمي مي گفت که شوهر پولداري دارم ولي خيلي بد اخلاق است. اي کاش او پول نداشت ولي اخلاق داشت زيرا اخلاق خوب باعث مي شود که خانواده دور هم جمع بشود. تحکم و روزگويي خيلي بد است مخصوصا اگر طرف اهل نماز باشد زيرا باعث مي شود که بچه ها به دين بدبين بشوند.
سوال – پسر 25 ساله اي هستم که چند وقت است که نامزد کرده ام. مادر بزرگ نامزدم هفت ماه است که فوت نموده است. ما قرار داشتيم که در اعياد گذشته عقد کنيم ولي خانواده ي نامزدم مخالفت کردند. آنها حدود پنج ما است که لباس مشکي پوشيده اند و عزا نگه داشته اند و آنها تا سال مادربزرگ شان راضي نيستند که من با همسرم عقد بکنيم زيرا مي گويند که بد است. حتي مادر ايشان با خواندن صيغه ي محرميت ما مخالف است. آيا اين باورهاي غلط درست است ؟ آيا درست است که بخاطر اين عقايد جلوي کارهاي خير گرفته بشود ؟ آيا خداوند راضي است که ما براي بزرگان مان اين جوري عزاداري کنيم ؟ راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – در بين مردم ما يکسري باورهاي غلطي هست که اينها ريشه اي در دين ندارد. گاهي وقتي اينها را مطرح مي کنيم متهم هم مي شويم. يکي از باورهاي غلط ازدواج مجدد براي کساني است که همسر از دست مي دهند. در صدر اسلام اين جوري نبوده است. الان وقتي آقايي بعد از مرگ همسرش ازدواج مي کند گويي گناه کبيره انجام داده است و مادر و خواهرخانم مي گويند که او وفادار نبود. حضرت فاطمه هنگام شهادتش به حضرت امير سفارش کرد که بلافاصله بعد از مرگ من ازدواج کن. اين سنت غلطي است. يکي ديگر از باورهاي غلط اين است که وقتي فردي در فاميل فوت مي کند مي گويند که تا سال فرد، نبايد ازدواجي در فاميل صورت بگيرد. مگر ازدواج يک امر خير نيست ؟ شما که پدرتان فوت کرده اطعام يا صدقه نمي دهيد ؟ اگر آن کارها خير است، ازدواج هم يک کار خير است. پس کارهاي خير ديگر راهم تعطيل کنيد مثلا مسجد نرويد و ميهماني نگيريد. داريم که بالاترين شفاعت اين است که بين دو نفر واسطه ي ازدواج بشويد. حالا يک وقت فرد مي خواهد ادب را رعايت کند مي تواند مراسم خاصي نگيرد نه اينکه اصلا نگذاريد طرف صيغه ي محرميت بخواند. ديگر اينکه اين خانواده چه تضميني مي دهد که تا سال ديگر فرد ديگري فوت نکند؟ ما بايد با باورهاي غلظ مبارزه کنيم. اگر فردي از دنيا برود آدابي دارد. مثلا خانم بايد مدتي عده نگه دارد و اين يک احترام است ولي اين طور نيست که کل فاميل يکسال برنامه هاي خيرشان را تعطيل کنند. آقايي مي گفتند که در نجف خدمت امام خميني رفتم و گفتم که خانواده اي فقير است. امام مبلغي به من دادند که به آنها بدهم. فردا صبح که مي خواستم پول را ببرم ديدم که در خانه ي امام شلوغ است و متوجه شدم که پسر ايشان حاج آقا مصطفي فوت کرده است. من يادم رفت که اين پول را به آن خانواده برسانم. در مراسم امام من را صدا زدند و پرسيدند که پول را به آن خانواده رساندي ؟ من گفتم که فراموش کردم و امام فرمود که همين الان مراسم را ترک مي کني و اين کار را مي کني. استادي داشتيم که در مسجداعظم براي ما رسائل مي گفتند. يک روز که براي درس آمده بوديم ديدم که تابوتي جلوي درمسجد است. وارد کلاس شديم و استاد درس را شروع کرد. درس که تمام شد. استاد گفت که اين جنازه ي مادر من است که از دنيا رفته است. مادر من راضي نبود که من درس را ترک کنم. هر کس دوست دارد در مراسم مادر من شرکت کند. اتفاقا همه ي طلبه ها در تشييع جنازه شرکت کردند. صاحب جواهر پسرش از دنيا رفت. شب جنازه را در نجف در محلي گذاشت و ايشان در کنار جنازه کتابش را نوشت. حتي قيد کرد که من اين سطور را در کنار جنازه ي فرزندم مي نويسم. ايشان اين قدر مقيد بودند. مرحوم آميرزا ملي تبزيري استاد اخلاق، در روز عيد مردم به ديدنش مي آمدند. در آنروز بچه اش در حوض افتاد و خفه شد. ايشان گفتند که عيد مردم را خراب نکنيد. ظهر اعلام مي کنيم که بچه فوت کرده است. آيا اگر ما باشيم اين کار را مي کنيم؟ ازدواج و تشکيل يک خانواده ثوابش از اين کارهايي که من گفتم بيشتر است، چرا بايد ازدواج اين آقا عقب بيفتد ؟
سوال – شما گفتيد: فردي که رابطه ي نامشروع دارد، مورد نفرين فرشته هاست. دوست من ناخواسته وارد اين راه شده است. لطف کنيد و راه را به او نشان بدهيد چون ممکن است که ديگر نتواند از اين راه برگردد. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – کسي که رابطه ي نامشروع يا گناه مي کند از خدا دور مي شود وکسي که از خدا دور مي شود ملعون است. رسول خدا فرمود: در شب معراج در روي يکي از درهاي جهنم نوشته بودند: لعنت بر ظالم، بخيل و دروغگو. در قرآن داريم که کساني که پيامبر را آزار دادند خدا آنها را لعن مي کند، کسانيکه حق را کتمان کنند خدا آنها را لعن مي کند، کساني که خق را وارانه مي کنند خدا آنها را لنعت مي کند و. .. پس نه تنها روابط نامشروع مورد لعن خداست بلکه اين ها هم مورد لعن خداست منتها تا وقتي که در اين دايره باشند. حالا کسي که چنين گناهي کرده است و توبه مي کند ديگر مورد لعن خدا قرار نمي گيرد. اگر کسي اين کار را کنار گذاشت و جبران کرد، خدا توبه او را قبول مي کند.
سوال – سوره حج آيات 24 تا 30 را توضيح بفرماييد.
پاسخ – اين آيات مربوط به احکام حج است. آيه30 مي فرمايد که از دو چيز بپرهيزيد يکي از شرک و ديگري از سخن زور يا دروغگويي. ما در دين خودمان بايد ها و نبايدهايي داريم که اين نبايدها، حکمت است.
سوال – مي گويند امر به معروف و نهي ازمنکر وظيفه ي هر انساني است. من دوازده سال دارم. کسي خيلي به حرفهاي من توجه ندارد. آيا باز هم وظيفه ي من امر به معروف و نهي از منکر است؟
پاسخ – امر به معروف چند مرحله دارد. يک مرحله ي آن عمل است. مثلا اگر بين دوستان اين آقا پسر، کسي نماز نمي خواند، دروغ مي گويد مي تواند با عمل خودش امر به معروف و نهي از منکر بکند. مثلا اگر با آنها به اردو مي رود اول وقت نماز بخواند، اگر آنها غيبت مي کنند از ميان آنها بلند بشود، اگر در خانه پدر و مادر دروغ مي گويند چهره در هم بکشد و بلند بشود، اين خودش امر به معروف و نهي ازمنکر است. انسان بايد با عملش بفهماند که معروف و منکر چيست. آقا پسري مي گفت که پدر من خمس نمي دهد. به ايشان گفتم که شما تکليفي نداريد ولي مي توانيد يک جوري نشان بدهيد که از اين وضعيت ناراحت هستيد. خود اين نشان دادن مي شود امر به معروف و نهي از منکر. اين آقا پسر در مورد هم سن و سالان خودش مي تواند امر به معروف و نهي از منکر داشته باشد. شرايط امر به معروف و نهي از منکر يکي عالم بودن و يکي قادر بودن است. يکي از راههاي پياده کردن امر به معروف و نهي از منکر در فاميل اين است که انسان به خوبي پايبند باشد و بدي را ترک کند، آثار آنها را براي مردم بگويد و سعي کندک ه با حسن خلق و قول نرم مردم را به طرف دين جذب کند. مثل داستان وضو گرفتن امام حسن (ع) و امام حسين (ع) در مقابل پير مردي که اشتباه وضو مي گرفت. اگر اينها را با گوشه و کنايه بگوييم بهتر از اين است که مستقيم بگوييم. گاهي ممکن است که عمل من خودش تاثيري دارد. اين روش و منش تاثيرگذار است. شهيد مدني وقتي به طلبه اي در مدرسه اش حجره مي داد، چند شب نماز شب خودش را در حجره ي آن طلبه مي خواند تا او ببيند که چيزي بنام نماز شب هم هست. خود اين ترويج نماز شب مي شود.
سوال – من جواني بيست ساله هستم. امروز که روز بيست و ششم ماه رمضان است من هيچ تغييري در خودم نمي بينم. با وجود اينکه روزه ام را گرفته ام و نمازم را خوانده ام و قرآن و دو رکعت نماز شب هم خوانده ام. من احساس پاک بودن و سبک بودن را نمي کنم و با خودم مي گويم که هيچ کدام از اين عبادت ها قبول نشده است. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – همين که ايشان احساس مي کنند که تغيير نکرده اند خودش تغيير است. اولين مرحله ي بازگشت و توبه توجه کردن است. يعني اينکه انسان متوجه بشود که اشتباه کرده است. ما نبايد دچار ياس بشويم.ياس خودش گناه کبيره است. اصلاح تدريجي است. البته اصلاح آني مثل حُر و فضيل عياض هم داريم ولي نادر است. ما بايد دست آوردهاي ماه رمضان را حفظ کنيم. يکي از علما در جلسه اي سجده کرد. و گفت که بيست سال است که با صفت رذيله اي مقابله مي کردم و امروز بر آن پيروز شدم. يک گناه بزودي ريشه کن نمي شود و احتياج به استمرار دارد. حضرت امير با اين همه عصمت خودش در دعاي کميل مي فرمايد که من به خودم ظلم کردم و. .. امام سجاد (ع) هم در دعاهايش خودش را مصون نمي داند. احساس سبکي و آرامش اگر تبديل به خود بيني بشود، خطرناک است و تبديل به عُجب مي شود. اگر انسان عبادت ثقلين هم داشته باشد بايد احساس کمبود بکند.
سوال – در اين چند روز باقيمانده از ماه مبارک رمضان چکاري مي توانيم انجام بدهيم ؟
پاسخ – رسول اکرم در آخر ماه رمضان اين دعا را مي خواند: خدايا اين ماه رمضان را ماه رمضان آخر عمر ما قرارنده، اگر من از دنيا رفتم من را ببخش. کسيکه اين دو دعا را مي خواند دو حالت دارد يا قسمت اول دعا برايش مستجاب مي شود که خوب است و اگر قسمت دوم هم مستجاب بشود آمرزيده مي شود. امام سجاد (ع) دعايي دارد که در آن با ماه رمضان وداع مي کند. با عبادتها، سحرها، شب هاي قدر ماه رمضان خداحافظي مي کند. انسان نبايد باقيمانده ي فرصت را از دست بدهد. همين چند روي که از ماه رمضان باقيمانده است، انسان مي تواند شروع کند. پس عزيزاني که در اي ماه موفق بوده اند به بقيه اش ادامه بدهند و کساني که در اين ماه موفق نبوده اند همين الان شروع کنند و بدانند که خدا در شبهاي ماه رمضان به عده اي جواز بهشت مي دهد. در شب عيد فطر به اندازه کل ماه مبارک رمضان جواز بهشت مي دهد. عيد يعني بازگشت و عود. خود عيدي موضوعي براي بازگشت و تحول است.
سوال – من دختري بيست ساله هستم که پدرم تابحال به من محبت نکرده است. هميشه حرفهاي ناروا به من مي زند ولي من به خدا توکل کرده ام. در ضمن بين پسرها با دخترها فرق مي گذارد. با اينکه برادرم آنها را خيلي اذيت مي کند ولي او را بيشتر دوست دارند و به آن توجه مي کنند. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – ما در روايات داريم که بين فرزندانتان فرق نگذاريد. رسول خدا فرمود: براي دادن سوغاتي از دختر شروع کنيد زيراعاطفي تر هستند. سيره ي پيامبر ما محبت به فاطمه بود. اين خيلي ظلم است که دختري بيست سالش شده باشد و پدرش دست نوازش به سرش نکشيده شده باشد. به اين دختر خانم مي گويم که ضمن اينکه پدر و مادر ايشان پيش خدا مسئول هستند، اين خانم براي ايجاد آرامش، فضاهاي ديگري در زندگي شان ايجاد کنند. خدا و ائمه شما را دوست دارند. انس با قرآن پيدا کنيد. نگذاريد حسادت در شما رشد کند. بگوييد که او هم برادر من است که مادرم دوستش دارد. با اين تحليل ها و نگاه ها هم ثواب خودتان را زياد مي کنيد و هم موجب حفظ آرامش خودتان مي شويد. البته تبعيض سخت است ولي ساختارها را نمي توان تغيير داد. شما مي توانيد با فکر نکردن به اين موضوع، اين نقيصه را در زندگي تان نديده بگيريد. براي پدر و مادرتان هم دعا کنيد. ممکن است که انسان يک بچه اي را بيشتر از بچه ي ديگر دوست داشته باشد اين اشکالي ندارد ولي در ابزار محبت بايد تساوي را رعايت کند. يکپدر مي تواند در زمان حياتش همه مالش را به يک فرزندش ببخشد و اشکال شرعي ندارد ولي اين بي انصافي است. کسي پيش مرحوم خوانساري آمد وگفت که من تاجر هستم و جنسي را صد تومان مي خرم و هزارتومان مي فروشم، آيا اين اشکال شرعي دارد ؟ گفت: خير. البته بي انصافي است. يعني کاري که شمر با امام حسين (ع) کرد. بي انصافي گناه کمي نيست. شما اموال خودتان را طبق شرع به بچه هايتان ببخشيد. در زمان پيامبر فردي که مرده بود، با اينکه بچه داشت، تمام اموالش را به فقرا بخشيده بود. پيامبر گفت که اگر اين را مي دانستم نمي گذاشتم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنند. يک وقت مي بينيد که همين پدر به دوستش خيلي محبت مي کند ولي به فرزند بيست ساله ي خودش محبت نمي کند. اين فاجعه است. اگر اين دختر اين محبت را در دامان ديگران جست، شما بعنوان پدر مسئول هستي.
اميدوارم خداوند ما را مشمول رحمت خودش قرار بدهد. امام رضا (ع) فرمودند که اگر کسي در ماه رمضان آمرزيده نشود، چه وقت مي خواهد آمرزيده بشود ؟