اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

90-05-22-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي-راههاي عملي خودسازي

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي

-راههاي عملي خودسازي

90-05-22

سوال – راههاي عملي خودسازي و خودشناسي را توضيح دهيد.
پاسخ – گام هاي عملي را در کتابهاي اخلاقي مثل مرحوم فيض کاشاني کتاب محجةالبيضاء، مرحوم نراقي کتاب معراج السعادة که نسبتا کتاب راحتي تري نسبت به کتاب محجة البيضاء است. اين کتاب فارسي است و نويسنده ي اين کتاب عامل است و خودش معلم اخلاق است. اين کتاب يکي يکي وارد رذايل اخلاقي مي شود و راه کارهاي آنرا هم مي گويد. علت رذايل اخلاقي را مي گويد و درمان آنرا هم مي گويد مثل يک پزشک حاذق. يکي از راههاي عملي خودسازي توبه است. بعضي ها گفته اند که اين گام نخست است. بالاخره يک دانش آموزي که نمره ي منفي آورده و از مدرسه طرد شده است، اولين گام او اين است که بگويد من اشتباه کرده ام. علماي اخلاق گفته اند که توبه هم واجب است توبوا الي الله، هم يکي از ارکان مباحث اخلاقي است. آيه صدو سي پنج سوره ي آل عمران مي فرمايد: کساني که کار زشتي انجام مي دهند يا به خودش بد کرد، اول خدا را يادش بيفتد بعد استغفار بکند. گناهکار اول به خودش بد مي کند ظلمت نفسي، وقتي آدم و حوا خطا کردند گفتند: ربنا ظلمنا انفسنا يا وقتي يونس آن اشتباه را کرد گفت: اني کنت من الظالمين. يکي اينکه کسي جز خدا نمي تواند آنرا ببخشد. پس غفار الذنوب فقط خداست. ديگر اينکه شما که مي خواهي توبه کني اصرار بر گناه قبلي ات نکن وشما مي دانيدکه اين کار زشت است. نگوييد شب که بيست و يکم به خدا مي گوييم ما را ببخشد و بعد از آن دوباره کارمان را ادامه مي دهيم. در اين آيه تعريف توبه هم هست که ياد خدا کنيد اصرار بر گناه نکنيد و استغفار کنيد. آيا پنجاه و چهار سوره ي انعام مي فرمايد: اگر کسي از روي جهالت و ناداني کار زشتي انجام داد، رفتارش را اصلاح کند خدا غفور ور حيم است. يعني شما را با لطف و عنايت مي بخشد. اگر در اينجا کسي از روي ناداني کاري را انجام ندهد کارش کمي سخت تر است. در اينجا هم توبه کردن و هم اصلاح کردن دارد. آيه اي که نشان دهنده ي اين است که توبه واجب است، سي و يکم سوره نور مي فرمايد: همه ي مومنان، هر کاري انجام داده ايد توبه کنيد تا باعث رستگاري شما بشود. آيه سي و نه سوره مائده مي فرمايد: گناه ظلم است. هر کسي بعد از ظلم و بدي که کرده توبه کند و اصلاح کند همانا خداوند او را مي بخشد. آيه پنجاه و سه سوره ي زمز مي فرمايد: خدا همه گناهان شما را مي بخشد و آمرزنده و غفور است. روزهاي آخري که پيامبر از دنيا مي رفتند براي سخنراني به مسجد آمدند. ايشان فرمودند که اگر کسي با من کاري دارد بگويد. فردي گفت که يا رسول الله من انسان منافقي بودم. فردي به او گفت که چرا آبروي خودت را بُردي ؟ پيامبر فرمود که آبروريزي در دنيا خيلي بهتر از آبروريزي در آخرت است. آيه پنجاه و شش زمر مي فرمايد: وقتي گناهکاران به صحراي محشر مي آيند و وضع آنجا را مي بينند، مي گويند که واي بر ما که چقدر در مورد خدا کوتاهي کرده ايم. يکي از نام هاي قيامت يوم الحسرة است يعني روزي که قابل جبران نيست. پيامبر براي او دعا کردند که خدايا نفاق را از او ببر و آن بعد فرد توبه کرد. استغفار طلب مغفرت و بروز توبه است ولي توبه يعني بازگشت. شما وقتي مي خواهي باز گردي با طلب مغفرت باز مي گردي. وقتي شما مي گوييد: استغفرالله ربي وابو اليه يعني مي خواهي به سمت خدا باز گردي. يعني اين ذکر آغاز توبه است. گاهي براي بازگشت فرصت هاي خبي هست. مثلا غلامي نسبت به پادشاه خطايي مي کند و طرد مي شود. به او مي گويند که امشب عروسي دختر پادشاه است. اگر تو بين جمعيت رفتي و از او طلب عفو بکني، احتمال بخشش خيلي زياد است زيرا فرصت در آنجاست. فردي در نجف بود که اهل آزار مردم و اهل شراب بود و انسان بدي بود. مرحوم قاضي طباطبايي که استاد علامه طباطبايي بود با او رفيق بود. اين فرد به مرحوم قاضي گفت که تو از من چه مي خواهي ؟ ايشان گفت که امشب دو رکعت نماز شب بخوان. فرد گفت که من نماز صبح هم نمي خوانم چه برسد به نماز شب. قاضي گفت که من تو را بيدار مي کنم که نماز بخواني. اينفرد از خواب بلند شد و نماز خواند و تا الله اکبر گفت اشک از چشمانش سرازير شد و مرحوم قاضي فرمود که او با خدا قهر کرده بود و من او را با خدا در رودربايستي انداختم. واين زمينه اش شد تا او توبه کند. ما در زندگي مان فرصت هايي داريم. بعضي فرصت ها زماني است مثل شب بيست و يکم ماه رمضان، شب عيد فطر، گاهي مکاني است مثل حرم و مسجد، گاهي فرصت هايي است که شخصي است مثل اينکه جوان گناهي بکند و خدا او را زود مي بخشد. گاهي فرصت مربوط به اشخاص است. مثل شب بيست و هفت رجب شبي است که حضرت رسول واسطه است، در اين مواقع توبه زودتر اجابت مي شود. روزه خوابش هم عبادت است ولي نبايد ما فرصت را ازدست ندهيم. امام حسن (ع) در روز عيد فطر ديدند که فردي شوخي هاي زننده مي کند و البته اين کار در صدا و سيماي ما دارد نهادينه مي شود. مسخره کردن افراد کار خوبي نيست. مخصوصا اگر شخص راضي نباشد. امام به ايشان گفت که امروز روز جايزه است و نبايد فرصت را از دست بدهيد. دعايي است که بايد در آخر ماه رمضان بخوانيم. آخر رمضان دوحالت دارد يا ما آنرادرک کرده ايم يا درک نکرده ايم. اگر آنرا درک کرديم از خدا تشکر مي کنيم ولي اگر آنرا درک نکرديم از خدا مي خواهيم که ما را ببخشد. در اين دعا داريم که خدايا ما را محروم از شب قدرسال ديگر قرار نده. و اگر قرار است که در سال ديگر جزو محروم ها باشم، من را ببخش. روايت داريم که چند چيز از گناه بدتراست. يکي پافشاري روي گناه و ديگري توجيه گناه است.
سوال – سوره ي طه آيات 126تا 135 را توضيح بدهيد.
پاسخ- مي فرمايد که ما عده اي ر ا کور وارد صحراي محشر مي کنيم و آنها علت را مي پرسند. به آنها خطاب مي شود که تو در دنيا آيات ما را نديده گرفتي و به آنها توجه نکردي و تو امروز فراموش شدي. اگر ما در دنيا چشم مان را به حقايق بستيم انعکاس آن همان کوري در قيامت خواهد بود. و خدا در قيامت شما را تحويل نمي گيرد.
سوال – آيا ما مجاز هستيم که گناهان خودمان را براي ديگران بيان بکنيم؟
پاسخ- ما مي توانيم گناه را براي خدا مطرح کنيم. انسان درتاريکي ونيمه شب با خدا صحبت مي کند وگناهانش را مي گويد و استغفار مي کند. قرآن مي فرمايد که اگر مردم پيش تو بيايند و گناهانشان را اقرارکنند ما آنها را مي بخشيم. پيامبر کسي است که خدا در قرآن مي فرمايد: اي مردم هر چقدر من را دوست داريد از پيامبر تبعيت کنيد. پيامبر واسطه ي خلقت است و بنده ي برگزيده است و مقام محمود دارد. نزد يپامبر و ائمه اعتراف به گناهان اشکالي ندارد. حضرت بر اساس نوع گناه مي تواند درمان را به او بگويد. پس اعتراف پيش خدا خوب است. اما نقل گناه براي ديگران جايز نيست. انسان نبايد گناهانش را به ديگران بگويد. يک موقع من پيش معلم اخلاقي مي روم ومشکل خودم را مي گويم تا ايشان به من راهکار بدهد. اين خوب نيست که انسان پيش مردم اعتراف به گناه بکند و آبروي خودش را ببرد حتي گناهاني که حد دارد. مثلا کسي شراب خورده، حق ندارد که براي کسي اين را بيان کند. بعضي ها که به پيامبر مي گفتند که ما مرتکب چنين گناهي شده ايم پيامبر مي گفت که شما اشتباه مي کنيد. پس ما نبايد اعتراف بکنيم مگر اينکه از معلم راه کار بخواهيم.
سوال – اگر ما نتوانيم همه ي گناهان مان را ترک کنيم و فقط آنرا کمتر کنيم آيا باز مورد رحمت خدا قرار خواهيم گرفت ؟
پاسخ – بحثي بين علماي اخلاق مطرح است که آيا توبه بايد از همه ي گناهان باشد يا از يکي از گناهانان باشد ؟ مثلا کسي غيبت مي کند، دروغ هم مي گويد و شراب هم مي خورد. اين فرد با تمام تلاشي که کرده شراب را کنار گذاشته است و دروغ هم نمي گويد ولي غيبت را نتوانسته ترک کند. کارنامه ي دانشگاه به اين صورت است که شما بايد معدل تان دوازده باشد و نمره ي زير ده نداشته باشيد. ممکن است که شما در درس هايي بيست و هجده گرفته اي ولي فيزيک را هشت شده اي، به شما کارنامه ي قبولي نمي دهند. آيا در مواردغيبت و دروغ و شراب هم اين طور است ؟ دانشمندان اخلاق مي گويند که قبولي در اينها بصورت تک تک است و مثل کارنامه ي دانشگاه نيست. اگر کسي دروغ و شراب را کنار گذاشت ولي غيبت را کنار نگذاشت، در آن دو تا نمره ي قبولي مي گيرد. بايدغيبت را هم کنار بگذارد. کاهش گناه درجه اي از رشد است. مثلا کسي روزي پنج بار عصباني مي شده يا دروغ مي گفته، حالا روزي يکبار دروغ مي گويد ياعصباني مي شود. اين نگاه را نداشته باشيم که گناه، گناه است. اين مثل پارچه اي است که شما نصف آنرا را تطهير کرده اي و نصف ديگر آن مانده است. و بايد آنرا تطهير بکنيد. توبه بايد تدريجي و اندک اندک باشد.
سوال – من پسري هفده ساله هستم. بعضي وقتها گناهاني مي کنم که پيش خدا شرمنده مي شوم و توبه مي کنمو نماز مي خوانم ولي دوباره بطرف گناه سوق پيدا مي کنم. به سمت کتاب قرآن مي روم ولي خدا آنرا ساده نگفته که من بفهمم. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – يکي از مهمترين شرايط و راه کارها براي بازگشت دائم از گناه عزم است. در سوره ي طه خدا وقتي داستان حضرت آدم را بيان مي کند مي فرمايد که ما با آدم وحوا تعهداتي داشتيم ولي آدم آنرا فراموش کرد و عزم نداشت. چون او عزم نداشت مرتکب اين خطا شد. عزم يعني اراده ي قوي و تصميم. من شما را به قبل از گناه و بعد از گناه ارجاع مي دهم. ايشان بعد از گناه عزم دارد که پشيمان مي شود. ما در هنگام ارتکاب گناه عزم مان ضعيف است. ولي بعد از ارتکاب گناه عزم مان قوي مي شود که چرا اين کار را انجام داديم. شما تازه به تکليف رسيده اي، اگر از الان بگويي که نمي شود و راحت به سمت گناه بروي، وقتي به سن بالاتر بروي مي خواهي چکار بکني ؟ پس عزم و اراده ي خودت را تقويت کن. ممکن است که با نذر اينکار را انجام بدهد يا ممکن است با ترک دوستان اين کار را بکند يا اينکه عوامل محرک را ترک کند. ممکن است که يک فيلم يا فکر يا رفيق يا کتاب يا عکس عامل تحريک باشد. خدا با زبان ساده با ما صحبت مي کند. پس شما يک کار سلبي و يک کار ايجابي بکنيد. کار سلبي اين است که عزم خودت را قوي کن و عوامل تحريک را ترک کن و کار ايجابي اين است که مسجد بروي و تنها نماندو ذکر بگو تا گناه در زندگي شما ريشه کن بشود. البته سن بين پانزده تا سن ازدواج، سن خطر است زيرا قوه ي شهواني انسان فعال است. استعداد، توان و انرژي انسان در اين سن زياد است. شما بايد استعدادها را در ورزش و درس خواندن خرج بکنيد. داريم که برگرداندن کسي که به گناه عادت کرده است معجره است. وقتي کاري عادت بشود ترک آن زحمت دارد.
سوال – من يک کليه دارم. دکتر به من گفته که تا آخر عمر نبايد روزه بگيرم زير من بايد هر ساعت يک ليوان آب بخورم. من نگران هستم ومي ترسم که خدا از من راضي نباشد. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – نگراني ايشان بي مورد است. خدا در قرآن مي فرمايد: لايکلف الله نفسا الا وسعها. خداوند به هر کسي به اندازه ي وسعش تکليف مي دهد. شخصي به دفتر مرجعي به قم آمد و گفت که من بايد روزي هشت ليوان آب بخورم ولي دلم نمي آيد که ماه رمضان روزه نگيرم. ايشان فرمودند که رگ عوامي ات عود نکند. اگر پزشکي به شما مي گويد که بدنتان به آب نياز دارد شما نبايد روزه بگيريد. اگرکسي بيماري دارد و خودش تشخيص مي دهد که با گرفتن زوره بيماري اش تشديد مي شود يا پزشک بگويد که ضرر دارد، نبايد نگران باشد. در ماه رمضان موقع سحر و افطار و قرآن خواندن محفوظ است. حتي براي رفتن به حج خدا شرط استطاعت را گذاشته است. و اگرکسي قرض بکند و به حج برود جايز نيست. دراينجا روزه نگرفتن نبايد باعث دغدغه و نگراني بشود. حالا بعضي ها مي گويند که من مي خواهم درس بخوانم و روزه براي من ضرر دارد يا احساس تشنگي و گرسنگي مي کنم. اين افراد براي خودشان فتوا صادر مي کنند درست نيست. کسي که کارگر است روزه اش ثواب بيشتري دارد. کسي با احتمالات نمي تواند از روزه گرفتن فرار کند. روزه شيرين است و آثار خوبي دارد. ترک عمدي آن کفاره ي زيادي دارد.