برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفيعي
-پرسش و پاسخ
89-12-21
سوال – شما هفته ي قبل از احسان و نيکوکاري به اقوام گفتيد، خانواده ي خواهر و برادر من وضعيت مناسبي ندارند و وقتي از شوهرم مي خواهم که به آنها کمک کند، با اينکه وضعيت مالي خوبي دارد مي گويد که زن اجازه ندارد بدون اجازه ي شوهرش حتي به پدر و مادرش کمک کند. و به من هم اجازه نمي دهد. آيا واقعا اسلام اين را گفته که من بعد از چندين سال زندگي مشترک نتوانم به پدر و مادرم کمک کنم؟
پاسخ – ما بايد قوانين اسلام را با هم ببينيم. سوره نحل آيه 90 مي فرمايد: يعمروا بالعدل و الاحسان و ايتاء ذي القربي. امير المومنين مي فرمايد: العدل الانصاف. خدا فرمان به عدل مي دهد يعني دستور به انصاف مي دهد. احسان يعني تفضل و لطف. ما خودمان در دعا مي گوييم که خدايا تو عادل هستي ولي با عدل خودت با ما رفتار نکن با احسان خودت با ما رفتار کن. ما در اسلام قوانيني داريم که براي مرزها گذاشته شده است. مثلا خانمي قانونا مي تواند به همسرش بگويد که تو بايد براي شيردهي پول بپردازي يعني مي تواند در ازاي شير دادن هزينه بگيرد زيرا وظيفه اش نيست ولي آيا واقعا اين طور است که خدا در قرآن دستور مي دهد که مادر دو سال کامل به بچه شير بدهد، مادر با وضوء به بچه شير بدهد و توصيه هاي ديگر هم داريم و يک قانون هم براي زمان نزاع وضع شده است. ما بايد همه ي قوانين را با هم ببينيم. آيا تا بحال شما شنيده ايد که مادري به همسرش بگويد تا هزينه شير دادن را پرداخت نکني من به بچه شير نمي دهم ؟ اصلا مادر طاقت گرسنه ماندن بچه را ندارد. شما در مباحث ارث و حق اولاد و...، ما يکسري قوانيني داريم که اين جاي خودش است اما در کنارش يک نگاه عميق تر و عاطفي تري هم داريم. بله يک خانم بدون اجازه ي شوهرش نمي تواند به کسي کمک کند. اما آيا اين انصاف است که پدر و مادري که دختر را مثل دسته گل بزرگ کرده اند و به شما آقا تحويل داده اند، شما اجازه ندهي که پدر و مادرش را دعوت کنند يا کمکي به آنها بکند. من با مخفي کاري مخالف هستم. زن و شوهر بايد کاملا با هم شفاف مثل يک روي خورشيد باشند. من با اين سخت گيري هم مخالف هستم. خود آن آقا بايد بگويد که الان عيد نوروز است و مادر شما به فلان چيز نياز دارد، مبلغي از آن را من مي دهم البته بدون منت. چه فرقي مي کند اگر آقا به پدر و مادر خودش کمک مي کند، اينها هم پدر و مادر خانمش هستند. يک وقت زن درآمدهاي خاص خودش را دارد و اجازه هم نمي خواهد. بعضي مواقع خانم حقوق بگير است و شادي حتي حقوقش از مرد هم بيشتر باشد. مثل خانم پزشک است و آقا پرستار است يا خانم مدير است و آقا معلم است. آقا مي گويد که خانم پول را به رخ ما مي کشد و مي گويد پول خودم است. اين براي يک مرد خيلي شکننده است. اصلا من و تويي بايد از بين برود. بايد بگويند ما زن و شوهر با هم ماهي مثلا يک ميليون تومان درآمد داريم. اگر قرار است که ده هزارتومان به پدر و مادرمان کمک کنيم با هم کمک کنيم. اينجا بايد نگاه عاطفي اسلام را آورد و اين جور قوانين را با اين نگاه تلطيف کرد. البته ما نمي خواهيم اين قانون را نقض بکنيم منتها از آقايان مي خواهيم که نگاه دوسويه داشته باشند نه نگاه يک سويه. در ضمن اين مسائل باعث کدورت مي شود و ارزشي هم ندارد.
سوال – الان چند ماهي است که خانواده ي پدر شوهرم با ما و خانواده ام قهر هستند. پدر شوهرم به خانه ي ما مي آيد ولي بقيه به ما محل نمي گذارند. با اينکه ما تلاش مي کنيم که اين مشکل حل شود ولي آنها دوست دارند که قهر باشند. من دختري هستم که دوسال است با برادرم که با هم زندگي مي کنيم حرف نمي زنم زيرا قبلا خيلي با هم دعوا مي کرديم و صلاح دانستيم که ديگر با هم حرف نزنيم. گاهي بدون حرف زدن به هم کمک مي کنيم. من چند بار خواستم که با او حرف بزنم ولي او نخواست. آيا ما مرتکب گناه شده ايم يا خير ؟ دامادهاي ما چهار سال است که با هم قهر هستند. ما بايد چکار بکنيم ؟
پاسخ – اين سه تا قهر شد: قهر پدر شوهر با عروس، قهر برادر و خواهر و قهر دامادها. اين برادر و خواهربا هم قهر نيستند بلکه با هم حرف نمي زنند. با هم سر يک سفره مي نشينند، در يک ماشين مي نشينند، بهم کمک مي کنند و با هم به ميهماني مي روند. اين ها با هم قهر نيستد بلکه يک حجبي بين اينها ايجاد شده است. شايد اينها ديگر خجالت مي کشند با هم حرف بزنند. اين قهر ناشي از عناد نيست. کلمه ي قهر يعني دوري واجتناب. اينها با هم تکلم نمي کنند و مي گويند برايشان بهتر است زيرا باعث دعوا نمي شود. بنظر من اين منعي نمي تواند داشته باشد. البته اينها همه کارها را انجام مي دهند جز تکلم که اگر اين حل بشود خيلي بهتر است. مي توانيم روشي اتخاذ کنيم. مثلا برادر بيمار مي شود و به بيمارستان مير ود، خواهر برود پيش او بماند و يا خواهر به مدرسه مي رود و برادر او را با موتور يا ماشين بياورد و در راه با هم صحبت کنند. شايد اگر جوري درکنار هم قرار بگيرند، بحث تکلم شان هم حل بشود.
اصولا قهر و دوري در منابع ديني ما مذمت شده است. در روايت هم داريم که اگر دو مسلمان بيش از سه روز با هم قهر ( کاملا ازهم جدا و روي خود را از هم برگردانند و نسبت به هم کينه اي داشته باشند ) باشند، از مسلماني خارج هستند. قهرهاي ما دو جور است. گاهي بعضي از قهرها منشا عقيدتي و تربيتي دارد. مثلا من فاميل خودم قهر هستم زيرا اگر بچه هايم با آنها رفت و آمد کنند فاسد مي شوند چون اهل شراب، اعتياد، فساد و لقمه ي حرام است. در اينجا طبيعتاً رفت و آمد خودم را کم مي کنم. تلفني صحبت مي کنند و احوال يکديگر را مي پرسند و در مجالس با همديگر صحبت مي کنند. اما قهر ديگري ناشي از عوارضي است که در جامعه ي ما اين نوع قهر بيشتر است. بقول يکي از دوستان عوارضي مثل اينکه به همه کارت داد ولي ما را تلفني دعوت کرد يا شب عروسي همه را سوار ماشين شخصي کرد ولي ما را با ميني بوس فرستاد يا با همه سلام وعليک کرد ولي براي ما دست تکان داد. الان سال جديد است و ثواب دارد که اين کدورت ها رفع بشود و اين قهرها تبديل به آشتي بشود. روش آن بستگان هستند که يک نفر از بستگان آنها را دعوت کند و آنها را با هم آشتي بدهد و تمام بشود. نقش واسطه ها خيلي پررنگ است و خيلي هم ثواب دارد. امير المومنين در بستر شهادت به فرزندانش فرمود: پيامبر به من فرمود که اگر بتواني بين دو نفر را صلح بدهي، از يکسال نماز و روزه بالاتر است. يک دامادي با پدرخانم خودش سر پول دعوايشان بود. يکي از اصحاب امام صادق (ع) رسيد وگفت که دعوايتان سر چيست ؟ آنها گفتند که دعواي ما سر چهارصد درهم است. او چهارصد درهم به آنها داد که دعوا نکنند. پرسيدند که اين پولها را از کجا آورده اي ؟ گفت که اين پولها مال امام صادق (ع) است و پيش من گذاشته و گفته که هر کجا توانستي با اين پولها دعوايي را حل کني، از آنها استفاده کن. مي خواهم بگويم اين قدر ثواب دارد که حتي شما جايي پول بدهي تا دو نفر با هم دعوا نکنند. توصيه ي من به واسطه اين است که اينها را دور هم جمع کند و آشتي بدهد و بداند که ثواب اين ميهماني و آشتي دادن از نماز و روزه کمتر نيست.
سوال – خوب است که همانطور که در سال جديد وسايل قديم را نو و جديد مي کنيم و آنها را عوض مي کنيم، اخلاق هاي بدمان را هم کنار بگذاريم و اخلاق هاي خوب جايگزين آن بکنيم. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – دعاي سال تحويل هم همين است که همين که روزها جديد مي شود اگر در خودمان احساس تغيير در خودمان نکنيم ضرر کرده ايم. ما بايد ببينيم که نسبت به سال قبل خوش اخلاق تر و مهربانتر شده باشيم و اِلا سير، سير نزولي است و انسان ضرر مي کند. در روايت داريم که اگر انسان دو روزش مثل هم باشد، انسان ضرر کرده است. مثلا اگر ديروز خوش اخلاق بوده، فردا خوش اخلاق تر شد باشد.
سوال – پدر و مادر مدام درخانه با هم بحث و جدل مي کنند و مادرم از بازنشستگي پدرم ناراحت است وميگويد که در خانه به من گير ميدهد و پدرم هم از زبان تند مادرم و از اينکه قدر نشناس است ناراحت است. چند بار تا مرز طلاق پيش رفته اند ولي بخاطر ما اين کار را نکرده اند. ما سه فرزند در خانه هستيم و از اين وضعيت خسته شد ايم و بدتر اينکه مادرم ما را نفرين مي کند که از او دفاع نمي کنيم. البته به نظر ما هر دوي آنها مقصر هستند و ما نمي توانيم به پدرم بي احترامي کنيم. آيا اين نفرين ها گريبان گير ما مي شود ؟ و براي مان جاي سوال است که بعضي فرزندان در کمال آسايش زندگي مي کنند و دعاي خير پدر و مادرشان همراهشان است. و بعضي ها با جنگ اعصاب خانواده، نفرين هم مي شوند. به پدر و مادر ما نصيحتي بکنيد و ما را راهنمايي بکنيم که چه وظيفه اي داريم.
پاسخ – من اين سوال را در دو بخش جواب مي دهم. بخش اول در مورد پدر ايشان است که با مادر بحث دارند و راهش اين است که اين دو از هم فاصله بگيرند يعني اين پدر بزرگوار ساعتي را از خانه بيرون برود. ساعاتي را به پارک و تفريح و در مغازه ي دوستان رفتن بگذراند. اين کنار هم بودن هميشگي خودش بحث مي آورد. يک مرد که هميشه در خانه است مي بيند که خانم ظرفها را دير شست و در اين رابطه چيزي مي گويد يا بوي غذاي سرخ کردني بلند شد و مي خواهد اعتراض کند. اين خانم هم که در خانه است گاهي به مراسم جشن يا روضه يا ورزش يا به فاميلها سر بزند و يک برنامه اي براي خودش داشته باشد. من نمي خواهم بگويم که هميشه دوري و دوستي مهم است ولي هميشه کنار هم بودن مخصوصا با اين تفاوت اخلاقي که هست، گاهي اين عوارض را خواهد داشت. توصيه ي ما به خانواده ها اين است که هم خانمها يک ساعاتي را از خانه بيرون بروند و هم آقايان برنامه ريزي براي خودشان بکنند. ديگر اينکه خانم ها و آقاياني که در خانه کنار همديگر هستند حتي ممکن است درخانه با هم کار مي کنند و قالي مي بافند، توصيه ي من اين است که نگذارند کار به اين جاها بکشد. بحث هاي جدل انگيز را وسط نياورند و وارد اين فضاها نشوند. گاهي سر برادر خانم دعوا مي کنند و برادرخانم جاي ديگر زندگي مي کند. اينها با هم دعوا مي کنند و او زندگي خودش را مي کند. وارد فضاهاي زندگي ديگران و مسائل تنش زا نشوند. بچه ها هم در اين جور موارد خودشان را وارد نکنند و دخالت نکنند. اگر دعوايي بين پدر و مادر پيش مي آيد به اتاق ديگر بروند و مشغول کار خودشان باشند و طرف هيچ کدام را نگيرند. مادر هم کار خوبي نم يکند که بچه ها را نفرين مي کند که طرف او را نمي گيرند. اين نفرين ها غالبا نفرين هايي نيست که از ته دل باشد. الفاظي است که بر زبان جاري مي شود و مراد مادر نفرين نيست. هنگامي که به شما مي گويد جوانمرگ بشوي، اگر پايت به پله بخورد مي گويد: چه شد، قربانت بروم. اين نفرين از ته دل نيست و با انگيزه نيست و تاثيري هم ندارد. به مادرها هم توصيه مي کنيم که خودشان را عادت بدهند که مثلا وقتي عصباني مي شوند بگويند که انشاء الله بزرگ بشوي يا عاقبت به خير بشوي.
سوال – برادرم چند وقت است که معتاد شده است و براي زن و بچه اش دردسر درست مي کند و چون پدرم را اذيت مي کند، پدرم او را دعا نمي کند. به پدرم توصيه کنيد که براي او دعا کند.
پاسخ – در سالروز وفات حضرت معصومه هم هستيم، به حق حضرت معصومه انشاء الله اين مشکل اعتياد در مملکت ما ريشه کن بشود. چند روز پيش جايي رفتيم، جواني هجده ساله اي را ديدم که حرفهاي نامربوط مي زد و چند جاي بدنش زخم بود و فهميدم که او به کراک اعتياد داشت. اين موادمخدر صنعتي واقعا جوانها را تهديد مي کند. من توصيه مي کنم که دولت يک فکري بکند. کمپ ها و مراکز ترک اعتياد را گسترش بدهد و درمان معتادان را مجاني کند. مثل شير مجاني که در مدارس به بچه ها مي دهند. اين خيلي مهم است. نجات يک معتاد نجات يک خانواده و جامعه است. ديگر اينکه افراد معتاد، بيمارهستند و متروک نيستند. او بخاطر رفيق بد، بيکاري، پول زياد يا بي پولي به اين بيماري مبتلا شده است، اينها را طرد نکنيد زيرا بدتر مي شوند. اينها مشکلات عاطفي دارند. اين پدر او را دعا کند. و ديگر اينکه اين پدر وقت بگذارد تا بچه اش را خوب کند. بعضي ها مي گويند که فايده ندارد، من اين را قبول ندارم. من افرادي را مي شناسم که پنج سال است پاکي دارند. حتي من با مسئول انجمن آنها صحبت کردم و ايشان مي گفتند که ما خيلي موفق بوده ايم و کساني که اين کمپ را اداره مي کنند خودشان قبلا معتاد بوده اند. اين روش هاي جديد جواب مي دهد. اين روشهاهم بيشتر بار عاطفي دارد نه بار دارويي. هم دولت و هم مسئولين روي اين مسئله سرمايه گذاري کنند. روحانيون در سخنراني هايشان سرمايه گذاري کنند. حتي علما، نويسندگان، همايش ها، خانواده و فاميل وقت بگذارند تا آنها خوب بشوند. بعضي ها معتاد را رها کرده اند. مي گويند: چکار کنيم ؟ بايد مشکل او را حل کرد. بالاخره روي آوردن به اعتياد ناشي از يک سرخوردگي اجتماعي است. يا بداخلاقي همسر بوده يا مشکل اولاد يا پدر و مادر بوده است. کساني دچار اين مشکل مي شوند که يا محبت زياد به آنها شده است يا به آنه کم محبت شده است.
من بعنوان دعا قسمتي از زيارتنامه حضرت معصومه را مي خوانم: خدايا ما از تو مي خواهيم که عاقبت ما به خير و سعادت بشود، آن چيزهايي که ما داريم ولايت، امنيت و سلامت را از ما نگير. انشاء الله همه عاقبت بخير بشوييد.
A