برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفيعي
-پرسش و پاسخ
89-12-14
در واکن و به اين قفس مرده جان بده خود را به تشنگان تماشا نشان بده، تا باورت کنند چو فواره اي بلند ديوارها و فاصله ها را تکان بده بر هرچه قاب پنجره رو به آفتاب سهمي زنور تکه اي از آسمان بده، ما را زدست زنگي بي امان بگير ما را بدست حادثه اي ناگهان بده، زني خلق پُرشکايت گريان اين سفره هاي وا شده را آب و نان بده.
سوال – دختر 19 ساله اي هستم که عيد امسال به عقد همسرم درآمدم. با توجه به اينکه باايمان بودن همسرم برايم خيلي مهم بود با ايشان ازدواج کردم و شاکر پروردگار هم هستم ولي يک هفته است که مشکيي بين من و همسرم ايجاد شده است. مي گويد که عروسي نمي گيرم. مگر از شرايط ايمان به خدا وفاي بعهد نيست ؟ من چه برخوردي بايد با همسرم داشته باشم ؟
پاسخ – ما اينجا دو فضا را مطرح مي کنيم. يک همين که خانم گفتند و ما حق را به خانم مي دهيم و مي گوييم که اين آقا بايد به عهد خودش وفا کند اگر زمينه ي آن را دارد. اين اصل کلي است. در روايت داريم که موم سه خصوصيات دارد: يکي اينکه هنگام سخن گفتن دروغ نمي گويد، ديگر اينکه امانت دار است و ديگر اينکه وقتي وعده اي دارد به وعده اش عمل مي کند. در حديث داريم که چند چيز بين المللي است يعني اگر طرف شما کافر هم باشد بايد آنرا رعايت کنيد. يکي از آنها وقاي بعهد و مراعات پيمانهاست. اين يک بحث کلي است. اگر اين آقا هنگام عقد گفته اند که ما عقد نمي گيريم ولي عروسي مي گيريم و تالاري کرايه مي کنيم و حالا بطور کامل آنرا فراموش کرده اند و انکار مي کنند و مي گويند که حالا ما عقد کرده ايم و کارمان تمام شده است و ديگر جشني نمي گيريم، اين بي انصافي است. زيرا زير قول زدن يک کمي بي انصافي است. حالا فضاي دوم اين است که اين آقا در شرايطي بوده و وعده اي هم داده، فکر مي کرده که زمينه اش را هم داشته، اما الان مي بيند که وضع مالي اش مناسب نيست. يا مي بيند پول عروسي را مي توانند براي اجاره ي خانه يا خريد وسيله اي يا مسافرت مکه يا مشهدي هزينه کند و مي گويد مراسم را ساده تر برگزار کنيم. اينجا، جاي رفق و مداراست. جاي توافق و با هم کنار آمدن است. جاي به محاکمه کشيدن همديگر نيست. انالله يعمروا بالعدل و الاحسان. احسان يعني تفضل و بزرگواري است. من به خانواده ها مي گويم که ازدواج را کمي سهل بگيريد که زمينه ي ازدواج بيشتر فراهم بشود. بحث سهل گرفتن هم اين نيست که بعضي ها سوء استفاده کنند. يکي مي بينيد که ماشين و خانه و امکانات دارد و پولي هم دارد و بگويد خوب سهل بگيريم و ديگر عروسي نمي خواهد. خير اين طوري نيست. دختر خانم جوان است و آرزو دارد. در کارها بايد اعتدال و ميانه روي باشد. به اين خواهر مي گويم که زندگي را بين خودتان تلخ نکنيد بخاطر اين جور اختلافات زيرا همسرتان براي شما مهمتر است تا مراسم ازدواج. تا در آينده ي نقطه ي منفي در ذهنش ايجاد نشود. اگر اين مراسم را با ناراحتي و نخواستن بگيرد بعدا در زندگي مشترک براي شما نقطه ي منفي خواهد بود. اما به همسر ايشان هم مي گويم که شما هم بي انصافي نکنيد. حالا اگر نمي توانيد در تالار مراسم بگيريد در يک منزل عروسي بگيريد و يک مجلس حداقلي بگيريد که اين عروسي برگزار بشود. روايت داريم که پنج جا شام دادن مستحب است. مثلا اگر کسي از حج برمي گردد مستحب است که شام بدهد. کسي که خانه مي خرد يا فرزند دار مي شود. جاي ديگر که گفته اند مستحب است شام بدهيم مجلس عروسي است. که حتي خوردن شام عروسي هم توصيه شده است. البته بشرطي که عروسي ها خلاف شرع نباشد. اين جزء مستحبات است و برکت در زندگي شما مي آورد. اين برادرمان اين کار را انجام بدهند که اختلاف در زندگي شان ايجاد نشود.
سوال – در مورد آداب اسلامي در خانواده توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – يکي از آن توصيه هاي که در ارتباط با خانواده شده است ملايمت و مداراست. ببينيم کلمه ي مدارا کجا بکار مي برند. يک جاي انگشت زخم شده است و ممکن است به جاي ديگر بخورد و خون بيايد و خونش به لباس سرايت کند، مي گويند که با آن مدارا کن. يعني دست به جايي نزن، وزنه ي سنگين برندار. يا کسي بيماري گرفته و مي گويند که با آن مدارا کن. به ورزشکاري که يکي از عضوهايش در زمين مصدوم ميشود مي گويند که شما مدتي مدارا کن يعني زياد ازعضو آسيب ديده کار نکش. کلمه ي مدارا را جايي استفاده مي کنند که يک ضعفي در آنجا باشد. مثلا ماشيني که از کارخانه خريده اي مدارا کردن ندارد، با آن تند برويد ولي ماشيني که موتورش را تازه تعمير کرده ايد مي گويند با آن مدارا کن و 90 تا سرعت بيشتر با آن نرويد و روغنش را نگاه کن. وقتي زن و شوهردر خانه احساس مي کنند که توافق صددرصد ندارند بايد مدارا کنند که اگر جايي صددرصد توافق باشد معجزه است. گاهي بين پيامبر اسلام با خانواده اش اختلاف ايجاد مي شد. سوره تحريم اين اختلافات را درزندگي اولياء خدا نشان مي دهد. جاي مدارا اينجا است که اگر شما نقطه ضعفي مي بينيد کوتاه بياييد. روايتي مي گويم که اگر اين در جامعه ي ما پياده بشود خيلي ازمشکلات ما حل مي شود. پيامبر مي فرمايد: نشانه هاي خانواده ي خوب و مطلوب ديني چهار چيز است. يکي اينکه آن خانواده دين شناس است. مثلا کسي بهترين زندگي و جهيزيه را داشته باشد ولي در آنجا نماز نمي خواند و دين نداشته باشد اين ضعف بزرگي است. اين زندگي صرفا زندگي در بُعد حيواني آن است و در اين خانواده بعد روحي ارضاء نمي شود. اولين ويژگي خانواده ي موفق بُعد تقويت دين است. پيامبر فرمود که اگر جواني به خواستگاري دختر شما آمد و دين او را پسنديديد به او دختر بدهيد. البته ويژگي هاي ديگر مثل هم کفوي و زيباي و همسن بودن هم داشته باشد ولي اول به دين او نگاه کنيد. ديگر اينکه آنها در زندگي رفق و مدارا دارند. پيامبر خدا مدارا ميکرد، به او سنگ مي زدند دعا مي کرد و مي فرمود خدايا اينها را هدايت کن. در فتح مکه او را آزار دادند، همه را عفو کرد. مدارا يعني اينکه نگوييد که من يک هفته با شوهرم بخاطر کاري که کرده حرف نمي زنم. اگر جايي مشکلي پيش آمد، آنرا اصلاح کند و از خودش برخوردهايي هم نشان بدهد و تذکري هم بدهد. مثلا مدت کوتاهي با هم صحبت نکنند اما بعضي ها کينه دارند. مثلا مرد نشان بدهد که ناراحت است و خانم آن را يک جوري جبران کند. همه بايد رگ خواب همسرانشان را بدانند. پس اول دين شناسي و دوم مدارا و سوم اعتدال و ميانه روي است. مثلا فلاني مبلمان چند ميليوني خريده است، خوب بخرد مبلمان ما هنوز خوب، سالم و قابل مصرف است يا فلاني کل سرويس آشپزخانه اش را تغيير داده است، خوب بدهد. اين دليل نميشود که ما هم اين کار را بکنيم. اصل ميانه روي است. الان يک زندگي روستايي با شهري فرق مي کند. زندگي در شهر کوچک با شهر بزرگ فرق مي کند. ممکن است يک وسيله اي براي خانواده اي اسراف باشد ولي براي خانواده اي اعتدال باشد. بايد به اين هم توجه کرد. نکته ي بعدي اين است که کوچکتر ها بزرگترها را احترام کنند. الان اين در جامعه کمرنگ شده است. خواهر کوچک بايد به برادر بزرگتر يا خواهر بزرگتر احترام بگذارد. احترام فرزند بر پدر و مادر بايد رعايت بشود. اگر بخواهيد بدانيد که يک خانواده ي غير ديني و غير موفق چه ويژگي هايي دارد خيلي راحت است، دين شناسي، رفق، ميانه روي و احترام در خانواده شان ندارد. ادب ديگري که در روايات آمده است کمک کردن به همسر است. روايات فراوان است. داستان ايوب و همسرش را شنيده ايد که همسرش خيلي تحمل کرد. روايت داريم: هر زني که شوهرش را در سه چيز کمک کند: يکي در حج است. چطور يک زن مي تواند شوهرش را در حج کمک کند ؟ اگر خودش همراه شوهرش نمي رود، ميتواند ساک او را ببندد و وسايلش را آماده کند. مثلا مردي روحاني کاروان است يا کارگزار است يا اينکه خانم يک بار رفته و الان شرايط نيست که خانم برود، زن مي تواند کانون خانه را گرم نگه دارد و بچه ها را نگهداي کند و آيه يأس نخواند و کاري کند که مرد دلگرم باشد. ديگري کمک در جنگ است. بسياري از شهيدان و کساني که جنگ را هدايت کردند، بواسطه ي خانواده هايشان بود. بخاطر همين امام خميني فرمود که مرد از دامن زن به معراج مي رود. ديگري کمک به تحصيل علم است. آقا مي خواهد ادامه ي تحصيل بدهد. همسر شيخ انصاري گفته بود که بدترين هوو را من دارم و آن کتابهاي استاد است. البته نبايد آن جور هم باشد که طرف به خانواده بي توجهي کند. پس اگر زني اين سه کار را انجام داد، اجري که خدا به زن ايوب داد به اين زن مي دهد. ادب ديگري که بايد در خانواده رعايت بشود مخصوصا براي آقايان سفارش شده است هديه خريدن است. يعني شاد کردن همسر. در روايت داريم که فردي خدمت رسول اکرم آمد و پرسيد که پيش همسرم بنشينم ثوابش بيشتر است يا در مسجد ؟ پيامبر فرمود: اگر يک ساعت پيش همسرت بنشيني بالاتر از اين است که در مسجد النبي اعتکاف کني. روايت داريم: وقتي مسافرت مي رويد براي همسر هديه بخريد. رسول خدا فرمود: جمعه ها را پيش خانواده تان محبوب کنيد. گقتند که چطور جمعه را محبوب کنيم ؟ فرمود: با خريد گوشت و ميوه براي روزجمعه. مثلا بچه ها بگويند که امروز جمعه است و غذا کباب برگ است و يک فرقي با روزهاي ديگر داشته باشد. مرد در خانه خودش کباب يا جگر درست کند. برعکس بعضي ها مي گويند که غذاي روز جمعه ي ما گزارش هفتگي است و يا مادر غذا درست نمي کنند و به تميز کردن خانه مشغول است. مثلا بگويند که امروز به ميهماني مي رويم يا ناهار به پارک مي روييم. حتي اسلام به روز جمعه که عيد اسلامي هم هست توجه دارد و نمي گويد که حتما صبح جمعه به نماز ندبه برويد. در شهري براي سخنراني در دعاي ندبه رفته بودم و گفتند که در اينجا سخنراني دعاي ندبه تا ساعت 11 طول مي کشد. از ساعت به بعد به نماز جمعه مي روند و بعد از نماز جمعه و ناهار، اينجا دعاي سمات است. گفتم اگر دست بچه اي را بگيريد و به اينجا بياوريد از اسلام گريزان مي شود. حکايت داستان مسيحي بود که گفت دين شما به درد بيکارها مي خورد. با خريد گوشت و ميوه ي جديد روز جمعه را نزد خانواده تان محبوب کنيد. البته دعا هم به اندازه اش بايد باشد. از امام علي (ع) و امام صادق (ع) روايت داريم که يکي از آدابي که در خانواده بايد رعايت شود تغافل و چشم پوشي است. مي فرمايد: کسي که از خطاي ديگران چشم پوشي نکند زندگي اش بهم مي ريزد.
سوال – سوره اعراف آيات 81-74 را توضيح دهيد.
پاسخ – اين آيات در مورد حضرت صالح و نصيحت ها و پندهايش است. مي فرمايد: اي قوم من، من رسالت خودم را براي شما ابلاغ کردم. من وظيفه داشتم براي شما مطالبي را بگويم و گفتم. من شما را نصيحت کردم ولي شما نفس نصيحت را دوست نداريد. چکار کنم که شما ناصحين را دوست نداريد. بعضي ها لجبازي مي کنند و نصيحت را نمي پذيرند. اين گله ي حضرت صالج بود. اميدواريم ما جزء گله مندان حضرت صالح نباشيم.
سوال – نگاه قرآن در مورد احسان و نيکي به خانواده و ديگران چيست ؟
پاسخ – بحث ما در مورد خانواده بود که در مورد احسان به خانواده صحبت کرديم و اِلا احسان و نيکوکاري در قرآن بسيار فراگير است. مي فرمايد: کساني که احسان مي کنند، خدا هم به آنها احسان مي کند. هل جزاء الاحسان الا الاحسان. در مورد تمام ارز شهاي ديني بحث انفاق و احسان آمده است. اول سوره ي بقره مي فرمايد متقين کساني هستند که اهل نمازهستند و انفاق مي کنند. مي فرمايد: اي مردم بشتابيد به بهشت و اينها کساني هستند که پنهان و آشکار انفاق مي کنند.
ما نزديک عيدنوروز هستيم. بين ما ايرانيان سنت لباس خريدن، تميز کردن منزل و نو کردن لباس بچه ها است. بينندگان عزيز فقرا را از ياد نبريد. فقرا را از فاميل شروع کنيد. در فاميل بگرديد و نقطه ي فقر را پيدا کنيد و آن را رفع کنيد. روايت داريم: وقتي بنده اي از دنيا مي رود فرشته ها اول مي گويند که چه فرستاده است ؟ مردم مي گويند که چه گذاشته است ؟ خوشا بحال آن بنده اي که آنچه که فرستاده، از آنچه که گذاشته بيشتر باشد. شما که براي بچه ي خودت کفش و لباس مي خري، براي بچه ي ديگران هم انجام بده. به مليت، شهر فاميل بودن يا نبودن آنها هم نگاه نکن. بعضي ها توانگر هستند ولي به فاميل حساس هستند. به غزيبه کمک مي کنند ولي به فاميل کمک نمي کنند. اينها اقوام شما هستند. اين گدا پروري نيست. اگر يک زماني تنبلي مي کنند اين بحث ديگري است ولي يک نفر تلاشش را کرده و حقوقش کم است و يک کارگر ساده است ولي شما حقوقت بالا است و خانه و امکانات داري. واقعا الان خانواده هاي عيالوار نمي توانند هزينه ي لباس و کفش بچه هايشان را بدهند. اقشاري در جامعه هستند که عيدي ندارند يعني نوع کارشان قراردادي يا ساعتي است. اقشاري در جامعه هستند که روز مزد هستند و حقوق بگير نيستند. اين افراد عيدي ندارند. يک کارفرما مي تواند به کارگرش بگويد که پنج روز کار نکن و من پول آن را به تو مي دهم و اين عيدي توحساب بشود. اگر اين جوري باشد اين کارگر در روز عيد در کنار خانواده اش است و احتياجي نيست که سر چهارراه بايستد و دنبال کار باشد. اينها نکات مهمي است. من در احوال يک عارف بزرگوار خواند که فردي پيش او آمد و گفت گه بچه ام بيمار است و دارد مي ميرد. گفت اگر کاري به تو بگويم انجام مي دهي ؟ گفت: بله. گفت: يک گوسفند قرباني کن و نذر بچه ات کن. آبگوشتي بپز و سر چهارراه برو و به کارگر ها بگو که امشب شام منزل ما بياييد و بعد از شام به آنها بگو دستهايتان را بالا ببريد و براي شفاي بچه ي من دعا کنيد. اين دعا مستجاب است زيرا اين مدير کل نيست که فردا بروي و از او شغل بخواهي، رئيس بانک نيست که فردا از او وام بخواهي. واقعا قربت الي الله دعوت کرده اي. بعضي از آقايان گله مي کنند که خانم مان نمي گذارد به فقراي فاميل کمک کنيم و مي گويد ما خودمان پيري و بچه داريم يا مي گويند چراغي که به خانه رواست، به مسجد حرام است. بله ما اين را قبول داريم ولي بعضي خانه ها ده تا چراغ روشن است، يکي هم در خانه ي همسايه روشن کنيد. گاهي واقعا به خانه روا نيست. تلويزيون، فرش و ميل اين آقا چند ميليون قيمتش است ولي وقتي مي خواهد صد هزار تومان کمک کند دستش مي لرزد. اين خيلي بداست. بعضي ها مي گويند که اين وظيفه ي دولت است. کجاي قرآن اين را نوشته است ؟ دولت يک وظيفه اي دارد و ملت يک وظيفه ي ديگري دارد. اگر خانواده هايي پيدا مي شوند که مانع مي شوند، توصيه ي من اين است که به خانم هايشان نگويند که مي خواهند کمک کنند، اين کار چه ضرورتي دارد ؟ بخشي از اين کمک ها را به مستمندان بدهيد. دلم ميخواهد در اين باره بيشتر توضيح بدهم که انشاء الله بعدا توضيح خواهم داد. خانواده هايي فقر را مي بينم و در کنارشان افراد ثروتمندي را هم مي بينم که اگر به آنها کمک کنند هيچ فشاري به آنها نمي آيد. يک کارخانه داري که لوزام منزل توليد مي کند، مي تواند دو تا از لوازمي که توليد مي کند بعنوان عيدي به خانواده ي فقيري کمک کند.
سوال – آيا اگر ما پولدار نباشيم و در حد خودمان يعني در حد کمي به فقرا کمک کنيم اشکال دارد ؟
پاسخ – خير اشکالي ندارد. ما نبايد حتما پولدار باشيم تا به فقرا کمک کنيم. هر کس در حد ثروت خودش بايد کمک کند. اين طور نيست که چون ما پولدار نيستيم پس تکليف از ما برداشته مي شود. حتما نبايد تلويزيون چند ميليوني داشته باشد تا کمک کند. مثلا کسي که زندگي ساده اي دارد، مي تواند يک کفش براي کمک تهيه کند يا يک جعبه شيريني بگيرد. کساني که به خانواده هاي فقير کمک مي کنند، با تحقير کمک نکنند بلکه با تکريم کمک کنند. گاهي فردي سيد بزرگواري است بگوييد که نذر شما کردم و اين اشکالي ندارد. نذر بار شخصيتي دارد زيرا نذر ائمه هم مي کنند يا بگوييد که آن روز فلان کار را کردي و من اين را برايت هديه گرفته ام. مثلا مي بينيد که جشن تکليف بچه اش است بگوييد بعنوان جشن تکليف پسرت گرفته ام. يل يچه ي شما در درس به پسر من کمک کرده، من بعنوان هزينه ي درس برايش اين را گرفته ام. اين تکريم خيلي مهم است.
در روايت داريم که يک چيز را نگهداريد و يک چيز را رها کنيد. آن چيزي که بايد نگه داريد زبان است و آن چيزي که بايد رها کنيد دست است. خدايا به ما دست دهنده و زبان کنترل شده عنايت فرما و سال جديد را سال ظهور امام زمان (عج) قرار بده.