اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

89-11-11-حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفيعي-آداب زيارت

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفيعي

-آداب زيارت

89-11-11

تو صد مدينه دردي تو صد بقي داغي يتيم ميشود خاک اگر که برنگردي، تمام شب نيفتاد صداي گريه ي باد چه بادهاي زردي چه کوچه هاي سردي، دو قريه آن طرفتر بپيچ سمت لبخند شکوفه مي فروشند بهار دوره گردي، از آسمان چهارم مسيح بازگشته است زمين ولي چه تنهاست اگر که برنگردي.

سوال – ما چگونه زندگي و بندگي کنيم حضرت رسول اکرم مي پسندند ؟ چکار کنيم تا ما هم نورچشمي حضرت رسول اکرم بشويم ؟


پاسخ – قرآن آيات زيادي را در مورد رسول اکرم اختصاص داده است حتي و سوره اي بنام آن حضرت در قرآن آمده است. آياتي که در قرآن کريم آمده است دو بخش است. بخشي معرفي پيامبر و اهداف اوست. مثلا اين پيامبر امي است، آموزش حکمت و قرآن مي دهد، اين پيامبر مهربان و درد آشناست. بخش ديگري از آيات وظايف مردم را در مقابل پيامبر اکرم بيان مي کند. در واقع سوال شما هم در بخش دوم مي آيد. اگر ما به اين وظايف آشنا باشيم خيلي مهم است. خيلي از ما به پيامبر اظهار محبت و دوستي مي کنيم، خدمت ايشان درود مي فرستيم، دلمان مي خواهد که پيامبر شفاعت مان را بکند، فتقبل شفاعته: خدايا شفاعت او را در مورد ما بپذير. اما شايد گاهي با اين وظايف آشنا نباشيم که در قرآن و روايات آمده است. اين وظايف دو قسم است، بعضي ايجابي و بعضي سلبي است. يعني بعضي کارهايي که بايد انجام بدهيم و بعضي کارهايي که نبايد انجام بدهيم. مثلا يک از بايدهايي که در قرآن آمده، ادب و احترام در مقابل پيامبر است. قرآن مي فرمايد: ان الله و ملائکته يسلون علي النبي يا ايهاالذين امنوا سلوا عليهم و سلموا تسليما. خدا و ملائکه بر پيامبر درود مي فرستند. اما شما دو تا کار بکنيد. يکي درود بفرستيد که اين همان کار خدا و ملائکه است و ديگر اينکه خلاف فرمان پيامبر عمل نکنيم. اتفاق مي افتد که انسان کاري را انجام ميدهد که سخن پيامبر با او تنافي دارد. اين يکي از وظايف مهم در مقابل پيامبر که ادب داشتن است. وظيفه ي ديگري که قرآن روي آن تاکيد دارد اطاعت است. اطيعوا الله و اطيعواالرسول واولي الامر منکم. اطاعت هم در همه ي جنبه هاست. اطاعت از پيامبر دو جور است. گاهي موضوعي و گاهي طريقي است.

گاهي پيامبر مي فرمايد که خد اين را گفته که اينجا پيامبر واسطه است. مي فرمايد: خدا گفته نماز بخوانيد، من هم به شما مي گويم که نماز بخوانيد. اين اطاعت طريقي ميشود. گاهي موضوعيت دارد. شخص پيامبر مي فرمايد: سنت من آن است که با فقرا نشست و برخاست کنم، شما به اين سنت عمل کنيد. اطاعت چه موضوعي و چه طريقي، وظيفه اي ست که قرآن به گردن ما گذاشته است. نکته ي بعدي اخذ از پيامبر است. يعني آنچه که پيامبر اکرم فرموده، ما بگيريم. بعضي ها گيرايي شان خوب نيست و فرموده هاي حضرت را نمي گيرند. قرآن مي فرمايد: هرچه که پيامبر براي شما آورده بگيريد. نه اينکه بگوييد که پيامبر فرموده بت نپرستيد و نماز بخوانيد، مي گوييم: چشم ولي گفته که شراب نخوريد. ميگوييم که اين نميشود زيرا مشکل است. اگر شما در مدرسه همه ي نمراتت بالا باشد ولي يک درس را صفر بشوي، معدل شما پايين مي آيد. دستورات پيامبر جدا کردني نيست که به بعضي ايمان بياوريد و به بعضي کافر بشويد. بعضي ها مي گويند که ما نماز مي خوانيم و روزه مي گيرم ولي موسيقي به معناي غِناء را فاکتور مي گيرند. دينداري بعضي ها دينداري فصلي است. مثل بخاري که زمستان مي گذاريم و تابستان برمي داريم. بعضي ها تصورشان اين است که ميشود در يک مقطع خاصي فرماني از پيامبر را گرفت و بقيه را فراموش کرد. قرآن مي فرمايد: به مردم بگو به والدين خودتان احسان کنيد. مي گوييم: تا کوچک سهيم و ابتدايي و راهنمايي هستيم احترام مي کنيم ولي وقتي دبيرستان رفتيم من براي خودم يلي شده ام، باز هم به پدر و مادرم احترام بگذارم؟ الان زن و بچه دارم، پدرم پير است، حافظه اش را از دست داده و تند خو شده است، بازهم به او احترام بگذارم ؟ احسان به پدر و مادر براي همه ي زمان ها است. وظيفه ي ديگر که خدا روي آن تاکيد دارد و جزء کارهاي سلبيه است که نبايد انجام بدهيم. اول سوره حجرات مي فرمايد: از خدا و پيامبر جلو نيفتيد. بعضي ها از خدا جلومي زنند. خدا مي فرمايد اين مقدار آب براي وضو کافي است و طرف مي گويد که بايد سه برابر اين آب باشد. خدا ميگويد: اين نمازي که شما ميخوانيد، با همين شکل درست است و طرف ميگويد: نه آن نمازي که من ميگويم درست است. پيامبر مي فرمايد ک مثل من نماز بخوانيد و طرف جور ديگري نماز مي خواند. پيامبر مي فرمايد: رهبانيت و ترک دنيا نداشته باشيد و رهبانيت امت من جهاد، هجرت و نمازشان است، بعضي ها در غار مي رفتند و مي نشستند و ترک دنيا مي کردند. خبر به پيامبر دادند که عده اي هستند که مي گويند که ما نه زن مي گيريم، نه با مردم حرف مي زنيم، نه غذاي خوب مي خوريم، چون اين ها باعث ميشود که به انحراف کشيده بشويم.

رسول خد اين ها را خواست و فرمود: اينها سنت من نيست. من هم ازدواج کردم، هم غذاي خوب مي خورم، هم با همسرانم ارتباط دارم و با مردم هم ارتباط دارم. رسول خدا در يکي از سفر به جنگ مي رفتند و ايشان روزه بودند. وقتي ايشان از مدينه بيرون آمدند چون مسافر بودند کنار برکه ي آبي نشستند و آب خوردند و روزه شان را باز کردند. بعضي ها گفتند با اينکه پيامبر اين کار را کرده است ما روزه مان را باز نمي کنيم. اگر پيامبر روزه را باز کرد شما بگوييد: چشم، در جنگ احد گفت که دراحد بجنگيم و در جنگ بدر فرمود که در بدر بجنگيم يا اصلا ممکن است در يک شرايطي رسول اکرم صلاح بداند که صلح کنيد. در صلح حديبيه وقتي پيامبر صلح کرد، بعضي ها زير بار صلح نرفتند. و مي گفتند که چرا صلح کنيم ؟ يعني خودمان و نفس مان را بر پيامبر مقدم ندانيم. بعضي از اين نبايد ها را بالاي قبر پيامبر نوشته است. يکي ديگر از نبايد ها اين است که خدا مي فرمايد: خدا و پيامبر را اذيت نکنيد. بعضي ها مي گويند که ما خدا آزاري و پيامبر آزاري نشنيده ايم ولي مردم آزاري شنيده ايم. مثلا شما يک مومنين را تحقير مي کني، پيامبر مي فرمايد: هر کس مومني را تحقير کند من پيامبر را آزار داده است. و مي فرمايد: هرکس من را آزار بدهد، خدا را آزار داده است. پيامبرفرمود: هر که فاطمه را آزار بدهد، من را آزار داده است، اين ميشود پيامبرآزاري. گاهي اوقات ممکن است انسان رفتاري انجام بدهد که اين رفتار مورد رضايت خدا و پيامبر و ائمه نباشد. ما داشتيم از اصحاب ائمه که دچار غلو مي شدند. مثلا به امام مي گفتند که تو خداي ما هستي. اين حرف، حرف نادرستي است زيرا امام را پيش خودش بالا مي برده است. ائمه ما افتخارشان اين بود که بنده ي خدا بودند. اين امام را آزار ميدهد. فردي بنام محمد بن علي شلمقاني واسطه ي امام زمان (عج) با مردم بود. او معتقد به الوهيت شد و معتقد به هلول روح پيامبر در اشخاص شد. اينها باعث آزار است. امام زمان (عج) او را لعنت کرد و گفت که او از ما نيست. اگر کسي بدعت در دين بگذارد يا غلو در دين بکنند يا مومني را آزار بدهد، اينها آزار ميشود. پس وظيفه ي ما در مقابل پيامبر اين است که او را آزار ندهيم، جلو نيفتيم و بي ادبي نکنيم. در بالاي قبر پيامبر نوشته که صدايتان را از پيامبر بالاتر نبريد. بعضي ها مي گويند که اين براي زمان پيامبر بوده که بعضي ها در نزد ايشان صدايشان را بالاتر از حضرت مي برند. خير اين طور نست. وقتي جنازه ي امام حسن مجتبي 0ع) را کنار قبر پيامبر تير باران کردند، سر و صدا بلند شد.

امام حسين (ع) فرياد برآورد که صدايتان را از پيامبر بالاتر نبريد. امام حسين (ع) اين را وقتي مي گويد که پيامبر از دنيا رفته است. در بحث زيارت امام رضا (ع) بعضي ها در حرم داد و فرياد مي زنند و گاهي خانم ها جيغ مي زنند، اين ها بي احترامي به امام است. اين بايدها و نبايد ها از نظر قرآن است. در روايات فراوان داريم که پيامبر مي فرمايد: فلان کار را بکنيد به من شبيه مي شويد. يا اگر فلان کار را بکنيد روز قيامت به من نزديک مي شويد. در جمع اصحاب بصورت سوالي ( براي آنکه آنها را تحريک کنند ) گفتند که مي خواهيد بدانيد در روز قيامت چه کسي به من نزديکتر است ؟ پيامبر نزدکي از نظر جسم و نزديک مکاني نيست. اويس قرني پيامبر را نديد ولي از همه به پيامبر نزديکتر بود. کساني هم بودند که کنار پيامبر زندگي مي کردند و بعد دچار نفاق شدند. و همان موقع هم به پيامبر ارادتي نداشتند. ابولهب عموي پيامبر است و خدا فرمود: دو دست ابولهب بريده باد. اويس در يمن بود و رسول خدا را هم نديد ولي پيامبر مرتب سراغ او را مي گرفت و مي فرمود که دلم براي او تنگ شده است. پس منظور قرب مکاني نيست منظور قرب منزلتي و نزديکي معنوي است. پيامبر فرمود کسي به قيامت به من نزديکتر است که به عهد و پيمانش وفادارتر باشد و بد قولي نکند. اگر به هر کس قول مي دهيد بايد ضابطه اي داشته باشد. اگر به خدا قول ميدهيد که خيلي مهم است و از صفات مومن وفاي به عهد است. ديگر اينکه امانت داري شان بيشتر است. به بيت المال خيانت نمي کنند و به آنچه که براي نسل هاي آينده است خيانت نمي کنند. به ناموس و عِرض شان خيانت نمي کنند. اگر خانمي نسبت به رعايت عفاف، حجاب و گفتارش رعايت نکرد، اين يک نوع خيانت به امانت است زيرا اين امانت شوهرش است و نبايد در اختيار غير او قرار بگيرد. اگر مردي نگاهش را از نامحرم پر کرد و ارتباط با نامحرم برقرار کرد، اين خيانت به همسر است. اين زن و مرد مال همديگر هستند و لباس يکديگرند. اگر لباس ما را ديگري بپوشد صداي ما درنمي آيد ؟ و ديگري کسي که بيشتر به والدينش برسد. پيامبر وقتي مبعوث شد پدر و مادرنداشت. ايشان وقتي مادر رضاعي شان که مدتي به او شير داده بود مي آمد، تمام قد جلويشان بلند ميشد. مي فرمود که اين مادرم است. فاطمه بنت اسد مادر حضرت علي (ع) مدتي پيامبر را سرپرستي کرده بود و غذا داده بود، وقتي او از دنيا رفت پيامبر فرمود که مادر من از دنيا رفته است و در قبرش خوابيد تا قبر به او کاري نداشته باشد و بعد او را در قبر گذاشتند. علاوه بر کفن، لباسش را تن فاطمه بنت اسد کرد که پوشش داشته باشد. الان بعضي از جوانان و نوجوانان به اين موضع بي توجه هستند و وقتي از روضه به خانه مي آيند با مادرشان بدخلقي مي کنند. ديگر اينکه پيامبر فرمود: کساني که صادق در گفتارشان باشند.

سوال – در آداب زيارت نکاتي را بفرماييد.

پاسخ – کتابها و منابعي در اين رابطه هست و ما قبلا اشاره کرديم. مرحوم آقا شيخ عباس قمي در مفاتيح يک فصلي در مورد آداب صفر و آداب زيارت دارد. بعضي از آداب زيارت معنوي است مثل معرفت توفيق الهي و تشکر کردن. براي اينکه زيارت يک زيارت مطلوبي باشد، يکسري آداب ظاهري هم دارد. مثل اينکه انسان وقتي مي خواهد زيارت برود نيتش را براي خدا خالص کند. در زيارت امام رضا (ع) مي خوانيم که خدايا من بخاطر تو زيارت آمده ام و اين همان تعبيري است که نيت خالص باشد. به انگيزه ي اينکه خدا رضايت انسان را کسب کند زيارت برود. به انگيزه ي اينکه زيارت آن امام رويش تاثير بگذارد. پس اولين عمل مهم خلوص نيت در زيارت است. نکته ي ديگر اينکه زيارت از مال حالال باشد. انسان سعي کند پولي را که کنار مي گذارد، خمسش را داده باشد زکاتش را داده باشد مال مردم در آن نباشد، در آن حق الناس نباشد. در روايات داريم که يکي از بيچاره ترين افراد در روز قيامت کسي است که حق الناس برگردنش است ولي حق الله آن کامل است. در قرآن داريم: ان ربک لبالمرصاد. در ورايت داريم که مرصاد پل و گذرگاهي است که کنار صراط، امام صادق مي فرمايد: اگر کسي حق الناس برگردنش باشد از مرصاد عبور نمي کند. معلوم ميشود مرصاد گذرگاه حق الناس است. خوب است انسان با مالي به زيارت برود که عاري از حق الناس باشد البته نبايد وسواس به خرج بدهد. چون بعضي ها دچار وسواس مي شوند و مي گويند که پس من هيچ وقت به زيارت نمي روم. اگر درآمدي که دارد حدودش را رعايت کند کافي است. در زيارت ائمه سفارش شده که غسل کنيم. و در غسل دعاي جالبي است. مي فرمايد: خدايا هم خودم و هم قلبم را پاکيزه کن. اين مي خواهد يک نوع آمدگي براي زيارت پيدا کنيم. شما وقتي در غسل مي گوييم که خدايا بخاطر تو زيارت مي کنم قرب الي الله، يک احساس آرامشي مي کني در واقع يک نوع توبه، استغفار، پاکيزگي، يک نوع پيرايش که بعد بشود آرايش و يک نوع تخليه که بعد بشود تجليه. رو خويش را صد آب شوي از کينه ها وانگه شراب عشق را پيمانه شو. انسان وقتي غسل مي کند بايد بگويد از دست کساني که ناراحت هستم مي گذرم و با آرامش از خانه بيرون مي آيد. يکي از آداب زيارت ترک کلام بيهوده و مخاصمه است. در مسير حرم از همه چيز صحبت نکنيد و سوغات نخريد زيارت برويد و بعد مستقل براي سوغات از خانه بيرون بياييد. در مسير زيارت مستحب است که انسان ذکر بگويد. شما تصور کنيد که چقدر زيبا ميشود که هزاران نفر که براي زيارت مي روند همه سرها پايين، قدم ها کوتاه، آرام و با گفتن ذکر باشد. اين خودش يک اثر تربيتي ميشود. نکته ي ديگر که تاکيد شده مستحب است که هنگام زيارت انسان جامه ي نو و تميز بپوشد. سعي مي کنند انسان را در يک بعد تربيتي قرار بدهند. يکي از موردهايي که هنگام ورود به حرم بايد رعايت کرد خشوع است. خشوع يعني دل شکستن يعني يک نوع آمادگي پيدا کردن. لذا در ورود به حرم ها دعاي اذن دخول است. ما نميگوييم حتما اين اذن دخول را عربي بگوييد، شايد بعضي ها سواد نداشته باشند يا بلد نباشند که آنرا بخوانند. مي توانند در مقابل حرم بايستند و بگويد يا علي بن موسي الرضا اجازه مي دهيد که من وارد بشوم ؟ من يک زائر هستم که از فلان شهر آمده ام. اگر انسان بتواند عربي زيارتنامه ها را بخواند خيلي عالي است. مرحون آقا شيخ عباس قمي در مفاتيح دارد که اگر دلت شکست، اين اذن دخول است. ممکن است زيباترين زيارتنامه هاي عربي را هم بخواني ولي دل نشکند.

سوال – آيا خواندن زيارتنامه در حرم ضروري است؟

پاسخ – البته زيارت هم به معناي واجب نيست. اين يک ارزش است. بعضي ها وقتي وارد حرم امام رضا (ع) ميشوند اول ضريح را هدف مي گيرند. بعضي مواقع مي گويند که زيارت کردي ؟ ميگويد نه من موفق نشدم زيارت کنم يعني منظورش اين است که نتوانستم ضريح را ببوسم. او در صحن امام رضا (ع) است و مي گويد که زيارت نکرده است. بوسيدن پاشنه ي ورودي حرم و بوسيدن ضريح خوب است و ثواب دارد حتي مي توانيم ضريح را در آغوش بگيريم اما بشرطي که خلوت باشد و زحمت نباشد. وقتي صدها نفر پشت حرم ايستاده اند، وقتي من جلو بروم باعث آزار و اذيت مي شوم مخصوصا در خانم ها که بعضي مواقع جيغ و فريادهايي است که نامحرم مي شنود. من مکرر ديده بودم بزرگاني مثل آيت الله بهجت و مراجع ديگر که اين کار را مي کردند و ما هم بايد اين کار را بکنيم يعني وقتي انسان وارد حرم ها ميشود اگر بلد است زيارت هايي مثل زيارت امين الله و دعاي عالية المضامين را بخواند و اگر بلد نيستند وي ا سواد ندارند ذکر بخوانند يا قل هوالله بخوانند. صد تا قل هوالله بخوانند و به روح امام رضا (ع) هديه کنند يا صلوات بفرستند و به روح امام رضا (ع) هديه کنند. حتما لازم نيست اين دعاهاي پيچيده خوانده بشود. قرائت قرآن در حرم هاي عصمت و طهارت کم رنگ است. من بزرگاني را ديده ام که مي آيند و يک جزء قرآن مي خوانند و به روح آن امام هديه مي کنند. البته اين منافاتي با زيارت خواندن ندارد. نکته ي ديگر که در آداب زيارت تاکيد شده است رعايت حال زائر است. مثلا بالاي سر امام رضا (ع) خواندن دو رکعت نماز مستحب است و مجموع افرادي که آنجا جا ميشوند صد نفر است. مثلا طرف مي آيد و آنجا مي نشيند ولي ذديگر بلند نميشود. هر چه دعا و نماز بلد است آنجا مي خواند. عزيز من دو رکعت نماز بخوان و به مکان ديگري برو. در محراب پيامبر مستحب است که انسان نماز بخواند. بعضي ها از صبح مي آيند براي نماز صبح وقت مي گيرند. مراعات حال زائر مهم است. عربها زياد به زيارت امام حسين (ع) مي آيند ولي آداب خوبي دارند. در روز زيارتي امام ميليون ها انسان به زيارت مي آيند ولي دور ضريح ازدحام نيست. چون يک سلام ميدهند و دور مي زنند و مي روند. ولي ما اين جوري نيستيم و وقتي دستمان به ضريح مي رسد فکر مي کنيم که ضريح شخصي است و يک ساعت آنجا مي مانيم. ما بايد يک اظهار محبت بکنيم و کنار بياييم تا ديگري برود. اگر اينطور باشد همه مي توانند زيارت کنند به ديگران جا بدهيم و به زائر احترام کنيم. اين ها نکاتي است که بايد در زيارت ها به آن توجه بشود. و نکته ي مهم ديگر اين که در موقع گفتن اذان زائر امام رضا(ع) نباشيم. هر کجا هستيم وقتي صداي اذان بلند شد زيارت را تعطيل کنيد. کعبه با آن عظمتش هنگام اذان تعطيل ميشود.

سوال – سوره مائده آيات 120 -114 را توضيح دهيد.

پاسخ – مي فرمايد: قيامت روزي است که فقط صداقت به درد مي خورد. در تمام مراحل زندگي تان صادق باشيد. صداقت فقط در گفتار نيست، صداقت در وفا، عمل، باورها هم هست. اين است که انسان در تمام مراحل زندگي اش يک رنگ باشد. و آخر آيه مي فرمايد: کساني که خدا از آنها راضي است و آنها هم از خدا راضي هستند آنها رستگار هستند. ما خيلي دلمان مي خواهد که در زندگي رستگار باشيم. مهمترين نشانه ي رستگاري اين است که کاري کنيم که خدا از ما راضي باشد و ما هم از خدا راضي باشيم. ما چطور از خدا راضي باشيم ؟ نق نزنيم، شکوه نکنيم. خدا چطور از ما راضي ميشود ؟ اعمال ما مطابق دستورات خدا باشد و گناه نکنيم. اين پيامي است که از اين آيه استفاده ميشود.

سوال – در مورد بحث خادم بودن معنوي امام رضا(ع) نظرتان چيست ؟


پاسخ – من گاهي اوقات که مشهد مشرف مي شدم يکروز در جمع خادمان افتخاري امام سخنراني کردم. سال گذشت که حدود 300 الي 400 نفر بطور موقت خادم افتخاري امام شده بودند. ميگفتند که هزاران نفر در نوبت هستند که گاهي عمرشان کفاف ندهد. کساني هم که سه ساله خادم ميشوند، بعد دنبال اين هستند که اين را تمديد کنند. من در مشهد ديده ام که وزراء، شخصيت ها سياسي، علمي، حوزوي و دانشگاهي در لباس خدمتگزاري امام رضا (ع) بوده اند و اين خودش يک افتخار است که انسان بتواند آنرا انجام بدهد منتها اين پيشنهادي که ايشان فرمودند مطلب درستي است. خدمت به دين، اسلام و ائمه و بخصوص امام رضا(ع) حتما اين نيست که در آن فضا حضور داشته باشد. بعضي از پزشکان اسرار دارند که يک روز در حرم خادم باشند. اگر اين آقاي پزشک گفت که من يکروز در ماه، بيمارانم را مجاني ويزيت مي کنم و به فقرا و مستمندان اختصاص مي دهم بخاطر امام رضا (ع) و ثوابش هديه به روح امام رضا (ع)، اين خادم معنوي امام رضا (ع) ميشود. کار مردم را راه انداختن ورسيدگي به امور مردم خوب است و تمام اقشار ميتوانند اين کار را انجام بدهند. تمام اقشار درحرفه هاي مختلف مي توانند بخشي ازکارشان را به امام رضا (ع) اختصاص بدهند. اين خودش خدمت معنوي به امام رضا(ع) ميشود و دستگيري از کساني که امام را از آنها دستگيري مي کرده.

يکي از ويژگيهاي امام رضا (ع) مرتب به فقرا کمک ميکرد. وقتي سفره پهن ميشد، قبل از اينکه مشغول غذا بشود، مقداري از بهترين قسمت غذا را برمي داشت و مي گفت: اين را به فقرا بدهيد و بعد غذا مي خورد. حالا من ميخواهم خادم معنوي باشم و اين روش را انجام بدهم به تاسي از امام رضا (ع) ودر ثوابش شريک باشم. فقيري به در خانه ي امام آمد. امام از پشت در به فقير پول داد و فقير رفت. گفتند: چرا از مقابل به او کمک نکرديد ؟ امام فرمود: اگر از مقابل به او کمک ميکردم احساس شرمندگي مي کرد. مي خواستم شرمنده نشود لذا بودن اينکه چهره ي من را ببيند من کمکش کردم. خوب، ما هم اين کار را انجام بدهيم. هميشه حضور فيزيکي در حرم لازم نيست. وقتي ما سيره ي ائمه را انجام بدهيم، اين خودش يک نوع خدمت ميشود. رسول خدا فرمود چند کار است که دلم مي خواهد بعد از من سنت بشود، يکي سلام کردن به کودکان است. پس اگر ما به کودکان سالم کنيم سنت پيامبر را احيا کرده ايم. پس اين خودش يک نوع خدمت به رسول خدا ميشود. البته اگر فضا باشد که انسان به کنار حرم امام رضا (ع) برود و خدمت کند، اين خيلي عالي است. ما براي اصلاح جايي، جاي ديگر را تخريب نمي کنيم. حالا اگر من شب در مسجد محله جارو دست گرفتم، جارو کردم و به ديگران کمک کردم کمتر از آن نيست.