اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

89-10-27-حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفيعي-حجاب

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفيعي

-حجاب

89-10-27

خورشيد خم شد تا نگاهت را ببوسد گل غنچه شد تا قرص ماهت را ببوسد، هفت آسمان افتاد در آئينه ي آب تا لحظه اي رد نگاهت را ببوسد، افتاد حتي سايه ي خورشيد بر خاک تا ذره اي از گرد راهت را ببوسد، شب خيمه زد بر سايه ي روشن هاي نيزار تا تار مژگان سياهت را ببوسد، در برکه خم شد روي عکس ماه در آب نيلوفري تا روي ماهت را ببوسد، دل آستين افشاند بر وَهم دو عالم تا آستان بارگاهت را ببوسد.

سوال – بعضي از بينندگان گفته اند که ما با اصل حجاب که در قرآن آمده مشکل نداريم و هر عقل سليمي برهنگي و بي حجابي را نفي مي کند. اما بنظر ميرسد قوانيني که در خصوص حجاب وضع شده است يعني بايد ها و نبايدهاي حجاب کمي براي ما محدوديت ايجاد مي کند و سختي هاي خاص خودش را دارد. مثلا مي گويند که نبايد يک تار مويت بيرون باشد و نکاتي از اين دست که شما در بحث هفته ي گذشته به آن اشاره کرديد. با وجود اين قوانين و سختيها ما فکر مي کنيم که حجاب گاهي ما را به دردسر مياندازد که شايد حقيقتا ارزشش را نداشته باشد. پاسخ شما چيست؟
پاسخ – ما اول يک تعريفي از سختي و آساني داشته باشيم. فرض کنيم دانشجويي که مي خواهد مهندسي بگيرد يا مي خواهد در پزشکي يا علوم انساني دکترا بگيرد. طبعا سختي زياد دارد. بايد به خوابگاه برود و از خانه و خانواده جدا بشود، اگر يک نمره کمتر از حدنصاب بياورد آن واحدش حذف ميشود. اگر اندکي دچار مشکلات قوانين بشود مشروط يا اخراج ميشود و همه ي اين ها سختي است. چرا اين دانشجو سختي ها را بر خودش هموار مي کند، زحمت مي دهد، شب نمي خوابد و درس مي خواند چون افقي را مي بيند. آن افق مهندسي و دکترايي که مي بند و بعد مي تواند به جامعه خدمت کند مي تواند پشتوانه ي مالي براي خودش باشد يا فرض کنيد يک کارگر، بنا، اداري يا يک وزير که صبح بلند ميشود و سرکار مي آيد، اگر در خانه بنشيند راحت تر است. پاي تلويزيون مي نشيند و تفريح مي کند و کسي هم به او پول ميدهد. چطور ميشود که با اين همه سختيها اول صبح بلند ميشود و تا بعدازظهر سرکار مي ماند و اين سختي ها را برخودش تحمل مي کند ؟ بخاطر اينکه افقي را مي بيند. بالاخره مي خواهد به خانواده اش خرجي بدهد، مي خواهد دستش توي جيب خودش برود، مي خواهد آينده فرزندانش را تامين کند. يک مادر براي چه چيزي مي خواهد مادر بشود مگر کم زحمت دارد ؟ نه ماه فرزند را همراه داشتن و درد زايمان را تحمل کردن و بعد شب نخوابيدن تحمل بيماري فرزند مواظب بچه بودن و به دکتر بردن بچه، دلش خوش است که اين بچه بزرگ ميشود و در آينده براي خودش کسي ميشود و من لذت مي برم. و احساس آرامش مي کنم. اين سختي ارزش دارد. تمام دستورات ديني را نگاه کنيد. آيا سخت نيست که در تابستان چندين ساعت گرسنگي و تشنگي را تحمل کنيم ؟ انسان به چه اميدي روزه ميگيرد ؟ درست است که اين موقت است ولي خانم هم که در تمام مدت بيرون نيست. خانم در عروسي، در خانه، پيش همسر و فرزند راحت است. مثلا آيا نماز صبح سخت نيست که بايد گرماي رختخواب را رها کند و نماز صبح بخواند ؟ رفتن به حج کم سختي دارد ؟ در منا و عرفات و در شلوغي ها انسان بدود، در صفا و مروه ؟ اصلا کلمه ي تکليف از کلفت يعني سختي مي آيد. اين سختي است که همراه آن آساني است. اگر خانم به آثار دنيايي حجاب نگاه کند مي بيند که امنيت و آسايش خودش بيشتر است مال همسرت هستي و اساس خانواده ات محکمتر است. اگر آثار اخروي آنرا ببيني بهشت پشت سر شما است و ثواب هايي بر آن مترتب ميشود. پس هر سختي بدي نيست. اگر سختي مثل خندق کندن امنيت پشت آن باشد، اگر مثل درس خواندن مدرک پشتش باشد، اگر مثل کارکردن درآمد پشتش باشد، باعث آرامش است. بنظر من نبايد سختي باشد. تعريف سختي چيست ؟ يک زماني در جنگ مي گفتند که چه کسي خسته است. مي گفتند: دشمن. پس اصلا خستگي را تعريف کنيم. رزمنده اي که مي جنگيد سختي نمي کشيد ؟ اباعبدالله روز عاشورا اين همه سختي ديد البته ما مي گوييم سختي حضرت سختي نمي گويد. اين همه مشکلات ديد ولي مي فرمايد: همه ي اين ها آسان است چون خدا راست است و براي خدا است. واقعا چطور ميشود که داغ جوان، نوجوان، طفل و اسارت زن و بچه براي امام حسين (ع) سخت نباشد ؟ چون خدا را پشت قضيه مي بيند. چون انگيزه، انگيزه ي قوي است. ايشان که مي گويند يک تار مو، تعمد در بي حجابي اشکال دارد و اگر کسي عمدا موها را بيرون بگذارد، لباس محرک بپوشد، خود را به گونه اي جلوه بدهد که نامحرم ها را بشوي خودش جلب کنند اما حالا يک خانمي از خانه بيرون آمد و حواسش هم نبود مواخذه اش نمي کنند همچنان که اگر کسي براي نماز صبح خواب ماند او را عذاب نمي کنند و قضايش را بجا مي آورد. اگر اين خواهري که اين سوال را کرده اگر پرستار يک بيمارستان باشد مثلا بخواهد دوازده ساعت کار کند، لباس مخصوص پرستاري را مي پوشد و دستگاههاي مخصوص هم همراهش خواهد بود و ساعتها هم احساس سختي نمي کند. چون کارش اقتضا مي کند. مي گويد که من با کارم کنار آمده ام و عادت کرده ام. اگر حجاب براي ما يک فرهنگ و يک رويه بشود هيچ وقت آن سختي را نخواهد داشت. اگر منظور از اين سوال اين است که قوانين کلي اسلام سخت است و سختي را اين معنا کنيم درست است. نماز، روزه و خمس هم سخت است چون تکليف است اما اگر نگاه مان نگاه از افق برتري باشد يعني وقتي به اين مسئله نگاه مي کنيم آثار و مصونيت آنرا ببينيم، رويهم که بسنجيم مي بينيم که اين سختي مي ارزد و در واقع سختي نيست. مثل مادري که حمل و شيردهي را تحمل مي کند اما آينده ي فرزند را مي بيند. اين يک نوع شيريني در بطن ان نهفته است.
سوال – آيا حجاب دست و پاي ما را مي بندد و جلوي آزادي ما را مي گيرد ؟ آيا حجاب محدوديت است يا مصونيت مي آورد ؟
پاسخ – ما بايد آزادي را تعريف کنيم. اگر منظور از آزادي، آزادي غرايز، اميال و خواسته ها است، بله حجاب مانع آزادي است. اگر من دلم خواست به هر کسي نگاه کنم، با هرکسي ارتباط داشته باشم، هرچه دلم خواست aبخورم، هر جوري دلم خواست در جامعه برخورد کنم، اين نوع آزادي را حتي کساني که خودشان مروج آزادي هستند و در منشور سازمان الملل هستند اين حرف را نمي زنند واين نوع آزادي را قبول ندارند. يعني در همان جامعه هم اگر کسي مشروب بخورد و در خيابان عربده بکشد جلوي او را مي گيرند. اگر شيشه ي مغازه را بشکند جلوي او را ميگيرند. اگر بخواهد از شما سلب آزادي بکند جلوي او را مي گيرند. آزادي، آزادي غرايز و اميال نيست. آزادي اين نيست که هر جوري بخواهيم برخورد کنيم. آزادي به اين معنا است که انسان در محدوده ي خودش آزاد باشد ولي سلب آزادي از ديگران نکند و زحمت براي ديگران ايجاد نکند. در روايات داريم که چند چيز اگر در زندگي انسان نباشد زندگي انسان بهم مي ريزد. از معصوم روايت داريم که اگر در انسان چند ويژگي نباشد زندگي اش بهم مي ريزد. يکي سلامتي است. يکي امنيت است. يکي غناي مالي و پولداري است و ثروت داشتن در زندگي است. يکي ديگر آزادي است. دين به دنبال آزادي انسان است. دين آمده که انسان را از اسارت و زنجيرها نجات بدهد. بت پرستي يک جور اسارت و زنجير است. قرآن اشاره دارد که پيامبر اکرم مبعوث شد که شما را از آتش فساد نجات بدهد. از غل و زنجير شما را نجات داد. پس آزادي يعني اينکه انسان در خواسته هاي خودش مشروط به اينکه سلب آزادي از ديگران نکند مجاز است فعاليت بکند. من جلوي اگر جلوي بيان شما را بگيرم اين سلب آزادي است. من اگر جلوي فعاليت کاري شما را بگيرم اين سلب آزادي است. حجاب نه تنها با آزادي منافات ندارد بلکه عين آزادي است. اسلام مي گويد شما با حجاب خودتان باعث زحمت ديگران نشويد. که اين جوان به دنبال شما بيفتد و شهوتراني کند. و شما آزادي او را سلب مي کنيد. شما با ظاهر خودتان باعث بهم ريختن جامعه اسلامي نشويد. جامعه ي اسلامي يک وجه دروني و يک وجه بيروني دارد. وجه ي بيروني آن بايد وجه اسلامي داشته باشد. شماکه بدحجاب بيرون مي آيي عفاف عمومي را بهم مي ريزي. در واقع شما داريد از يک چهره ي ديني و اسلامي در جامعه جلوگيري مي کنيد. حجاب نه تنها با آزادي منافاتي ندارد بلکه به شکلي رعايت آزادي ديگران است.
سوال – براي من جاي تعجب است که چرا اسلام بين نامحرم ها و کساني که بايد حجاب را رعايت بکنيم تفاوتي قائل نشده اند. مثلا در نگاه اسلام پسرعموي يک خانم با يک نامحرم فرقي ندارد. آيا بنظر شما ميزان روابط و پوشش يک فرد با پسرخاله با روابط و پوشش با کسي که اصلا او را نمي شناسد و رابطه ي فاميلي ندارد بايد يکسان باشد ؟
پاسخ – ايشان مي گويند روابط و پوشش. بايد اين ها را تفکيک کرد. روابط ما و شما هم با اقوام و غريبه متفاوت است. الان در خيابان يک کسي که غريبه است و از خيابان رد ميشود شما را بعنوانمجري مي شناسد يک سلامي مي کند و رد ميشود. اما اگر همين فرد پسرخاله ي شما باشد، مي ايستيد، با هم دست مي دهيد، احوال پرسي مي کنيد، از پدر و مادرش مي پرسيد، روابط شما با يک غريبه متفاوت است با يک روابطي که با فاميل داريد. روابط با هم متفاوت است. اين خانم اگر پسرخاله اش است يا آقا دختر خاله اش است با هم ارتباط دارند، خانه ي همديگر مي روند، احوال همديگر را مي پرسند و اگر کاري دارد به او کمک مي کنند. در روابط، غريبه با فاميل متفاوت است. اما در پوشش نامحرم، نامحرم است. اسلام مي گويد که دست دادن به نامحرم حرام است. حالا اين فرد پسرخاله باشد يا مرد غريبه، فرقي نمي کند. اما نمي گويد که در عروسي اگر پسرخاله ي شما آمد با او مثل غريبه برخورد کن. با او احوال پرسي داشته باش. روابط و تعامل کاملا خانوادگي است. ما در سيره ي پيامبر اسلام هم اين را مي بينيم. اسماء دختر يکي از اصحاب بود که خانه ي پيامبر رفت و آمد ميکرد. با لباس نازکي پيش پيامبر آمد و پيامبر رويش را برگرداند و به او فرمود دختري که به سن بلوغ ميرسد جايز نيست بدن او را نامحرم ببيند جزء کفين و صورت. اين مانع از آن نبود که پيامبر با او صحبت نکند. در روايات داريم که گاهي سلمان خدمت حضرت زهرا (س) مي رسيدند. پس مسلم است روابط با آشنا و فاميل با روابط با غريبه تفاوت مي کند. اما پوشش و حجاب فرقي نمي کند. پس نامحرم و نامحرم تر نداريم.
سوال – شما براي ترغيب افراد به مسئله ي حجاب چه راهي را پيشنهاد مي کنيد. تشويق، تنبيه، آزاد گذاشتن، بيان خوبي ها و ثواب ها يا بيان عذاب هاي اخروي ؟
پاسخ – تمام اين راههايي که گفتيد با هم قابل جمع هستند يعني منافاتي با هم ندارد. بايد خوبي حجاب در برنامه ي کارشناسانه اي تبيين بشود. ما چند سالي است که سمينار نماز برگزار مي شود. افرادي هم مسئول پيگيري هستند. من نمي خواهم بگويم که اين ها همه ي مردم را نمازخوان کرده اند ولي در جاده که مي رويد مي بيند که هر پمپ بنزين يک نمازخانه ي تميزي هست و يک امکاناتي هم در اختيارش است ولي سابق اين طور نبود. هر سال که اين همايش نماز برگزار ميشود، مقام معظم رهبري پيام مي دهند، کارشناسان صحبت مي کنند، بالاخره هر سال در بحث نماز کشور يک تکاني مي خورد. همچنين بودجه هايي براي ان گذاشته شده است. اين مسئله در نهادها و وزارت خانه ها پيگيري ميشود. من دقيقا اين پيشنهاد را راجع به حجاب دارم. يک نهادي در کشور اين موضوع نماز را مثل حجاب زير نظر داشته باشد. منظور من بگيرو ببند نيست. در ستاد اقامه ي نماز کسي گوش کسي را نميگيرد که نماز نخواندي. بلکه کار فرهنگي ميشود. دهها کتاب و جروه کار ستاد اقامه ي نماز است. هر سال همايش عالي برگزار ميشود. تجهيز مسجدها و نمازخانه ها هم کار انها است و بقيه اين ها را آقاي قرائتي بايد توضيح بدهد. در واقع يک نهضتي از اين قضيه در کشور صورت گرفته است. چه اشکالي دارد که در کشور يک چنين بنياني داشته باشيم و در هر اداره کار فرهنگي بشود نه اين که کسي دم در باشد که بگويد حجابت را درست کن. الان راجع به حجاب خيلي کم جزوه و کتاب چاپ ميشود. يک همايشي هر سال برگزار بشود. جزوات و مطالب خوبي در تمام سطوح داده بشود. از بچه هاي دبستاني گرفته تا دانشگاهي. آقايي مسئول ثبت نام دانشگاه بود و مي گفت: بچه هايي که قبول ميشوند و روز اول براي ثبت نام مي آيند مخصوصا شهرستاني ها حجاب خيلي کاملي دارند و پدر او را همراهي مي کند و دختر را حمايت ميکند. در ترم اول 10درصد تغيير مي کنند و در ترم دوم و سوم صد درصد عوض ميشوند و حجاب کاملا کنار مي رود. چه اتفاقي اين وسط مي افتد که پدر دختر را رها مي کند. ايشان مي گفت که اگر يک دوربيني بود و من مجاز بودم روز اول از اين ها عکس مي گيرم و روز آخر هم عکس بگيرم و تفاوت را نشان بدهم. چه اتفاقي مي افتد که اين روند تغيير مي کند ؟ نگاه ما بايد نگاه تشويق باشد ولي خانواده ها هم نقش مهمي دارند. بايد دقت کنند و لباس خوب بخرند وتشويق کنند. اگر يک وقتي دختر حجاب را رعايت نمي کند با او کمي اخم کند و يک روز قهر کند و دختر يک جوري احساس کند که را من حجاب داشته باشم روابط پدر و مادرم با من بهتر است. نکته ي ديگر تبيين آثار حجاب ونشان دادن بعي برنامه اي تلويزيوني. الان در تلويزيون در بحث اعتياد برنامه هايي است که نشان ميدهد که اين پسر چور معتاد شده است و از خانه رانده شده است، اين ها خيلي موثر است. يعني مبارزه با اعتياد را احيا مي کند. ما در بحث عفاف و حجاب نياز به احيا داريم. اين احيا گري با اين روش هايي که گفتم امکان پذير است و پشت قضيه هم کار پژوهشي لازم است. با بگير و ببند و صرف برگزاري جلسات نباشد. نياز به کار فرهنگي داريم. نکند که شروع خوبي داشته باشد و يک دفعه قطع بشود. بايد ادامه دار باشد مثل بحث نماز که چون رها نشده تاثير خودش را گذاشته است.
سوال – سوره مائده 36-32 آيات را توضيح بدهيد.
پاسخ – آيه ي 35 مي فرمايد: مردم تقوا داشته باشيد. به سوي خدا با وسيله برويد و با وسيله به خدا متمسک بشويد. مفسرين مي گويند که وسيله منظور دو چيز است. يکي اشخاص مثل رسول الله و معصومين و معناي توسل هم همين است. حتي مفسرين سُني هم اين را در قرآن نوشته اند. کساني که پيش خدا مقرب تر هستند به آنها متوسل بشويد و از خدا حاجت خود را بخواهيد. ديگري خود قرآن است.
سوال – من احساس مي کنم که دين اسلام زيبايي هاي فراواني دارد مثل کمک به همنوع، رعايت حق الناس، يتيم نوازي، صدقه و قرض الحسنه که در بين اين ها واقعا مسئله ي حجاب و ميزان پوشش و وضع قوانين مختلف درباره ي آن شايد هيچ اهميتي نداشته باشد.
من فکر نمي کنم که اسلام اين قدر سخت گرفته باشد. بعضي از روحانيون اين قوانين سخت را ابداع کرده اند. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – خدا زيبا است و زيبايي را هم دوست دارد. آنچه که خدا براي بشر بايد و نبايد دارد زيبا است. اگر فرموده است که يک کاري را انجام بدهيد بخاطر اين است که زيبايي دارد و اگر فرموده انجام ندهيد زشتي دارد. قرآن در يک پيام کلي مي فرمايد: بگو مردم خبيث با طيب با هم مساوي نيستند. خدا تاکيد مي ند که هيچ گاه به بدي، زشتي و ظلم فرمان نمي دهد. مي فرمايد: هر چه زشتي است خدا از آن نهي ميکند. و هرچه خوبي است خدا به آن امر مي کند. پس هر جا خدا بايد گفته است زيبا است. يکي از آنها حجاب است و حجاب هم يک زيبايي است. اين بيننده ي عزيز ما زيبايي هاي اجتماعي را مطرح کرده اند. کمک به مردم، دستگيري از ديگران و.. .بله اين ها زيبا است. نماز هم زيبا است. آيا ما زيبايي هاي ديگر نداريم ؟ رابطه ي بين عبد و خالق هم زيبا است. حجاب هم زيباست. زيرا يک پوشش است و حفظ عفاف و حريم است. آلوده نشدن دامن است. نبودن نگاههاي هوس آلود بدنبال انسان است بعبارت ديگر حجاب حفظ خويش از عوارض و مشکلات است. نميشود که بگوييم آب زيباست ولي بيابان زيبا نيست. آب بجاي خودش زيبا است و بيابان هم بجاي خودش زيبا است. جنگل زيبا است و کوير هم زيبا است. شهادت کشته شدن و خون روي زمين ريختن است. اين مسئله براي امام حسين (ع) پيش آمد و حرت زينب فرمود که اين ها در چشم ما زيبا است. زيرا ايشانيک نگاه زيبايي دارد. شهادت هم زيبا است. کشته شدن هم زيبا است با اينکه درد و رنج دارد. يک خانمي که فرزنددار ميشود خيلي سخت است ولي ميگويد که زيبا و شيرين بود. اين بستگي به نگاه دارد و نگاه مهم است. ولي ما اين نگاه کلي را اصلاح کنيم که خدا هر چه زشتي باشد به آن امر نمي کند. اگر حجاب زشت بود خدا در سوره ي نور اين را نمي فرمود.
من در رمل جمرات بودم و خانمي مي خواست سنگ بزند و آقا به او ميگفت که نمي خواهد سنگ بزني اين ها را آخوندها مي گويند. او با يک حکم مي خواست حج خانم را خراب کند. يکي از دوستان تعريف مي کرد که خدمت يکي از مراجع بزرگ بودم. پيرمردي اند و مقداري خمس و وجوهات آورد و به ايشان داد. بعد گفت که پسر من از دنيا رفته است. من آمده ام که شما يک کاري براي من انجام بدهيد. گفت که من م يخواهم اين عروس خودم را بگيرم و با او ازدواج کنم که بچه هايش بي سرپرست نشوند. شما خطبه اي بخوانيد که عروسم به من محرم بشود آقا تعجب کردند و گفتند که حرام است. عروس محرم شما است و نمي تواند زن شما بشود. گفت: آقا دست شما است شما سخت مي گيريد. هرچه آقا توضيح داد او قانع نشد و در آخرهم با ناراحتي بيرون رفت. گفت که آقا من براي شما وجوهات هم آوردم ولي شما براي من کاري انجام نداديد. بعضي ها فکر مي کنند که حرام و حلال دست روحانيون است. علما و مراجع ما تمام فتواهايي که ميدهند بايد مستند باشد. يعني يا به قرآن يا به حديث يا اجماع و عقل بايد منطبق باشد. عمده ي سند قرآن و حديث است. روي اين هم فوق العاده وسواس دارند. اين دين و اعتقادات مردم است. در مسائل عرفي مثلا شوراي انقلاب فرهنگي يا شوراي علمي آموزش و پرورش گفتند که اين کتاب علوم تجربي اين طور چاپ بشود. اگر چاپ شد و بعد ديدند که اشتباه است آنرا عوض مي کنند. نمي گويند که دين مردم به خطر افتاد. يک قانوني مي گذارند و بعد انرا تغيير مي دهند. ولي دين مردم اين طور نيست. شوخي بردار نيست. علما حساسيت شان روي دين مردم است. بعضي ها فکر م يکنند که اين فتواها دست خود مراجع است. بعضي ها سوال مي کنند که تفاوت فتوا براي چيست ؟ براي اين است که اين مرجع بزرگوار با اين منابع به اين نتيجه رسيده و مرجع ديگر به نتيجه ي ديگري رسيده است. هر دو هم حجتي براي مقلدين شان هستند. حجاب سخت گيري روحانيون نيست. يک کسي گفت که گوش تو را ميگيرم و دور کوهها مي چرخانم. طرف گفت که خودت هم بايد با من دور کوهها بچرخي. اين آقا بايد خودش و خانواده اش هم به فتواهايش عمل کند. دختر و خانم خودش هم بايد حجاب داشته باشد. مراجع و علما نيستد که حلال و حرام مي کنند. حلال و حرام مال خداست. استخراج آن دست مراجع است که بايد وسواس هم روي اين مسئله داشته باشند.
سوال – اين حجابي که واجب است و جزء ضروريات دين ما است، خانمهايي که به آن مقيد هستند پيش خدا عزيز هستند و ثواب هم مي برند ؟
پاسخ – زني که بخاطر خدا و بخاطر حفظ حريمش حجاب را رعايت کند خدا به او ثواب مي دهد. و چقدر در اين مورد روايت داريم. مثل عبادت هاي ديگر مي ماند. روايت داريم که بالاترين عبادت عفاف است.
سوال – در مورد حجاب منبع معرفي کنيد.
پاسخ – سه جلد کتاب پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي چاپ کرده است بنام حجاب مسئوليت ها و اختيارات دولت اسلامي. اين يکسري مصاحبه با کارشناسان است و يکسري سخنراني مراجع است مثل آيت الله مکارم شيرازي، آيت الله سبحاني و آيت الله صافي. اين را براي مسئولين فرهنگي و دانشگاهها و نهادهاي نمايندگي رهبري توصيه مي کنم. کتاب ديگري حجاب چرا و چگونه نوشته ي آقاي علي اصغر رضواني است.