اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

89-09-15--حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفيعي-سيره عزاداري اهل بيت

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام و المسلمين دکتر رفيعي

-سيره عزاداري اهل بيت

89-09-15

مي آيم از رهي که خطرها در او گم است از هفت منزل که سفرها در او گم است. از لابلاي آتش و خون جمع کرده ام اوراق مقتلي که خبرها در او گم است. دردي کشيده ام که دلم داغدار اوست، داغي چشيده ام که جگرها در او گم است. هفتاد و دو ستاره غريبانه سوختند اين است آن شبي که سحرها در او گم است. اين سرخي غروب که همرنگ آتش است طوفان کربلاست که سرها در او گم است.
سوال – با توجه به ماه محرم، سيره اهل بيت را در عزاداري بگوييد.
پاسخ – فرا رسيدن ماه محرم را تسليت عرض مي کنم مخصوصا به عزادار واقعي يعني امام زمان (عج ). اين حادثه اي که باعث ماندگاري اسلام شد و به تعبير بعضي ها اگر اسلام نبوي الحدوث است، حسيني البقاء است يعني اگر آغازش با پيامبر بوده است استمرار آن با خون سرخ ابا عبدالله است که شايد تعبير حسين مني و انا من حسيني، اشاره به همين نکته باشد. شما مي دانيد که کربلا يک سرزمين و عاشورا يک روز کوتاه چند ساعته نيست. درست است که در ساعات محدودي در سرزمين عراق خون چند نفر انسانهاي برگزيده روي زمين ريخت اما نه عاشورا يک روز است و نه کربلا يک سرزمين و نه جغرافياي اين حادثه محدود به سال 61 هجري قمري نيست. کربلا و عاشورا تا قيامت برقرار است. و همواره همه سرزمين هاي بشري را تحت تاثير قرار داده است. به همين دليل ما از ميان يازده امام مان که به شهادت رسيدند و وجود امام زمان (عج) که در قيد حيات هستند، مي بينيم که در مورد امام حسين (ع) يک ويژگي هايي است و يک عنايت خاصي روي عزاداري، نام، دعا، زيارت قبرش است که اين ويژگي در مورد ائمه ي ديگر به چشم نمي خورد. و اين ويژگي را خود ائمه براي ايشان قائل شده اند يعني قبل از آنکه امام حسين (ع) به کربلا بيايد و به شهادت برسد مي بينيم که ابن عباس ميگويد که از سرزمين نينوا عبور مي کرديم ديدم آقا اميرالمومنين پياده شد. يک قدري در اين سرزمين گشت و خاک آنرا بوييد و بعد فرمود: اي خاک خوشا به حال تو، انسانهايي روي تو به شهادت مي رسند که بي نظير هستند، در گذشته سابقه نداشته و در آينده وجود نخواهد داشت، و شروع به گريه کرد. يکي از ياران ميگويد که من پيش خودم اين را بعيد شمردم که آقا چه مي گويد، امام حسين (ع) که اينجا ايستاده است. بعضي ها در امام شناسي ضعيف بوده اند. وقتي امير المومنين بعضي حرفها را در مسجد کوفه مي زد، بعضي ها ميگفتند که آقا شما غيب ميدانيد ؟ بعد ميگويد که بيست و سه سال از اين ماجرا گذشت و من خودم در لشکر عمر سعد بودم. يک روز که در اين سرزمين فرود آمديم ياد کلام آقا افتادم و جالب است که خودش هم پيش امام حسين (ع) آمده و قصه را گفته و امام مي پرسد که تو ما را ياري ميکني ؟ او ميگويد: من خانواده دارم و امام را تنها گذاشت و به کوفه رفت. بعضي ها چقدر بي توفيق هستند. رسول اکرم وقتي به قنداقه ي حسين نگاه مي کرد ميگفت: يزيد با من و فرزند من چکار دارد ؟ يا داريم گاهي سينه، دست، زير گلو و پيشاني او را مي بوسيد. سوال ميکردند که چرا شما پيشاني، سينه، دست و گلو را مي بوسيد ؟ مي فرمود: من جاي سنگها و نيزه ها را مي بوسم. اين داستان مطرحي بوده است. خدا به موسي فرمود که امت آخر الزمان ده تا ويژگي دارند. ويژگي که در امت هاي قبل نبوده است مثل حج و نماز جمعه و روزه که به اين شکل نبوده است. و يکي ديگر را عاشورا نام برد. موسي گفت: خدايا عاشورا ديگر چيست ؟ خدا فرمود: عاشورا گريه بر حسين و فرزند پيامبر است. اين مرثيه ريشه اش به خيلي قبل و حتي به زمان حضرت آدم بر مي گردد. وقتي حضرت آدم ميخواست توبه کند به او اسامي آموختند و گفتند که خدا را به نام آنها قسم بده تا تو را ببخشد. وقتي جبرئيل نام پنج تن را به او آموزش ميداد حضرت آدم به جبرئيل گفت که اين حسين کيست که وقتي من نام او را مي گويم دلم مي لرزد و حالت حزني به من دست مي دهد و جبرئيل براي او تعريف کرد که حسين اين قدر تشنه ميشود که ديگر آسمان را نمي بيند و دود و غبار مي بيند. اولين عزاداري و ابتدايي ترين شکل عزاداري در روز عاشورا و در گودي قتلگاه تشکيل شده است. وقتي عقيله ي بني هاشم به گودي قتلگاه آمدند گريه کردند و همه را هم به گريه انداخت. نه فقط دوستان گريه کردند بلکه دشمنان هم گريه کردند. تعبير مقتل اين است که ديدم زينب اشک مي ريزد، دوست و دشمن را به گريه مياندازد. عزاداري از آنجا شروع شد. دشمن مي خواست داستان کربلا منتشر نشود و بدنبال تحريف آن بود. مي گفتند که جبر بوده و خدا مي خواسته که حسين کشته بشود و يزيد پيروز شود و يزيد اين آيه را براي امام سجاد (ع) مي خواند: مااصابکم من مصيبه. ... بعد گردن ابن زياد انداختند و اوگردن عمر سعد انداخت و مغلطه کردند. حکومت هايي که بعد از کربلا سرکار بودند حکومت هاي ظالمي بودند. از نسل خود بني اميه تا بني عباس همه ظالم بوند. شاعر مي گفت: بني عباس در کربلا نبودند تا حسين را بکشند. بجايش متوکل چند بار قبر ابا عبدالله را تخريب کرد. براي زيارت رفتن چقدر انسانها را کشت. در اين جو يعني ائمه ي ما تا 260 که امام حسن عسگري (ع) شهيد شدند چگونه مردم را براي حفظ کربلا ترغيب کردند ؟ محور اول تاکيد بر زيارت است. صدها روايت در مورد زيارت داريم. بعضي مي گويد که زيارت حسين فريضه است. بعضي مي گويد که اگر کسي به زيارت امام حسين (ع) رفت، در روز قيامت از ساير بهشتيان بالاتر است و رتبه ي شان بالاتر است. بعضي ها مي گويند که فاطمه زهرا (س) زوار را بدرقه ميکند. بعضي ميگويند کساني که به زيارت حسين مي روند از درخانه، چهار هزار فرشته آنها را دنبال ميکنند. امام صادق (ع) در سجده دعا مي کرد که اگر زوار حسين خرجي کرده اند به آنها برگردان و اگر سختي کشيده اند به آنها راحتي بده. معاوية بن لهب مي گويد که آقا اين قدر دعا کردند که به او گفتم آقا چقدر دعا ميکنيد ؟ آقا فرمود: آنهايي که در آسمان براي زوار حسين دعا ميکنند بيشتر از اين ها دعا ميکنند. امام هادي (ع) بيماري برايشان پيش مي آيد و به ابو هاشم جعفري پولي مي دهد و ميگويد به زيارت امام حسين (ع) برو و در آنجا براي شفاي من دعا کن و اومي گويد که در ذهن من آمد که شما هم يک امام هستي چرا آنجا دعا کنم ؟ آقا فرمود: خدا بعضي از مواضع را موضعه اجابت دعا قرار داده است و يکي از آنها کربلا است. دور قبر امام حسين (ع) اين را نوشته است که خدا بخاطر اين جانفشاني تو سه تا جايزه به تو داد. يکي اينکه زير قبه ي تو دعا مستجاب است البته با توجه به اينکه شرايط آن رعايت بشود. دوم شفا در تربت تو است. فقط خوردن خاک کربلا جايز است و سوم ائمه در نسل تو هستند. مهدي از ولد حسين است. نُه امام ميگفتد: انا ابن الحسين.

اولين تاکيد ائمه بر زيارت بوده است. اگر مي توانيد زير آسمان برويد و سه مرتبه بگوييد: صل الله عليه يا ابا عبدالله. اسم شما جزء زوار امام حسين (ع) نوشته ميشود. اگر مي توانيم به کربلا برويم و اگر نتوانستيم از اين راه زيارت بکنيم. من به بينندگان توصيه مي کند که اين کار را از اول محرم و در طول سال انجام بدهند و انسان با اين کار بيمه ميشود. يکي از علما را ديدم که وقتي نماز را تمام مي کرد، بعد از تسبيحات ميگفت: السلام عيک يا ابا عبدالله و از ايشان سوال کردند که اين سنت است ؟ ايشان فرمودند: دهها روايت داريم که در همه حال سلام بر حسين بگوييد. و ديگر نکته اي که ائمه روي آن تاکيد داشتند برپايي مجالس عزاداري حسين است. به تعداد جمعيت آن نگاه نکنيم يا نخواهيم که چشم هم چشمي بکنيم. لازم نيست که با فلان مداح جمعيت را جمع کنيد. يک مجلس ساده کافي است. امام صادق (ع) در منا بود. فردي آمد و گفت که مي خواهم شعر بخوانم. امام فرمودند که اينجا منا است جاي شعرخواندن نيست. قرآن مي فرمايد: در منا ذکر خدا را بگوييد. فرد گفت که مي خواهم درباره ي امام حسين (ع) بخوانم. تا امام صادق (ع) اين را شنيد بلند شد و پرده اي زد و زنان را از مردان جدا کرد و خودشان هم نشستند. آن شخص مرثيه سرايي کردند. امام خيلي دعا کرد و فرمود که فرشته ها اينجا حاضر شدند، خدا گناهان گذشته و حال و آينده تو را بيامرزد. علامه اميني در الغدير در جلد دوم آورده است که بعد از اينکه اشعار کميت تمام شد امام فرمودند: خدايا اينقدر به او بده که راضي بشود. دعبل خزاعي وقتي قبل از مرو به او ميگويند که اشعارت را بخوان، مي گويد: من آن را پيش امام مي خوانم. وقتي خدمت امام رضا (ع) مي رسد امام مجلس تشکيل ميدهد و حتي مامون هم در آن مجلس شرکت کرد. امام رضا (ع) بر اين اشعار خيلي اشک ريخت. امام صادق (ع) در مدينه هم مکرر مجلس عزاداري برپا مي کردند. و حتي زماني اختناق بود که صداي گريه بلند ميشود ماموران حمله کردند و امام براي اينکه آنها نفهمند گفت که بچه اي غش کرده است و زنان جيغ و فرياد ميکنند. در واقع آقا توريه کردند و منظورشان اين بود که علي اضعر غش کرده بوند. کتابي بنام سيرتُنا و سُنتنا سيرت نَبينا و سُنت نَبينا. سيره ي و سنت ما سيره رسول ماست. پيامبر در بدو تولد امام حسين (ع) برايش مجلس برپا کرد. ببينيم ائمه ما چه جوري مجلس برپا مي کردند ؟ يک شاعري اشعار زيبايي خوانده و امام اشک ريخته اند. حرکاتي که امروز با مجالس ما در آميخته است در آن زمان نبوده است مثل سبک هاي موسيقي، غنا، حرکاتي که موجب سستي عزاداري ميشود. منظورم اين است که شيوه ي آنها را پياده کنيم. دعبل همان اشعار را به امام نشان داد. يک عالمي اشعار مداحان ما را ببيند که درآن غلو نباشد. در اين اشعار دروغ نباشد. ما واقعا در روضه ها احتياج به دروغ نداريم. مطالب کربلا خودش اين قدر حزن آور است که اگر براي مردم صحيح مطرح شود، نيازي به اين دروغ ها نيست. توصيه ي بعدي گريه بر ابا عبدالله است. چرا اين همه روايت در مورد اشک بر اباعبدالله داريم ؟ سوال ميکنند که اثر اين گريه چيست ؟ بعضي مواقع گريه بر عجز است. مثلا فردي را مي خواهند پيش پادشاه گردن بزنند شروع مي کند به گريه ولي ميثم تمار هيچ وقت اين کار را نکرد. مسلم بن عقيل را وقتي پيش ابن زياد آوردند او ثابت قدم ايستاد. کسي که در اينجا گريه ميکند از مرگ مي ترسد و حب دنيا دارد. در جنگها اسيري را پيش پيامبر آوردند که گريه مي کرد که از روي ترس بود. گاهي گريه از روي تزوير است يعني همان اشک تمساح. مي خواهد ديگران را بسوي خودش بکشد و همراه با دروغ است. در سوره توبه داريم که عده اي پيش پيامبر آمدند و گفتند که ما ميخواهيم به جهاد برويم. پيامبر گفت: جهاد شمشير، اسب و زره مي خواهد. آنها گفتند که ما هيچي نداريم و پيامبر آنها را از جنگ معاف کرد و آنها اشک ريختند. اين گريه محروميت و فقدان است که چرا ما نميتوانيم به جهاد برويم ؟ يا ليتنا کنا معک فوزا عظيما. يک بُعد گريه ما بر ابا عبدالله گريه ي محروميت است که چرا من در جنگ نبودم و از او فاصله داشتم. در دعاي امام زمان (عج) دارد که من هر صبح و شام بر تو اشک مي ريزم. اصلا گريه ي شوق است. شما سالها پدرتان را نديده ايد و وقتي او را مي بيند اشک مي ريزيد. وقتي مي گويند که ابوالفضل به شريعه زد و چهار هزار نفر گريختند. انسان از اين رشادت و شجاعت گريه اش مي گيرد. مي گويند که وقتي امام به قلب دشمن مي زد دشمن را يک نفر فرض مي کرد. و آنها هر عضو امام را يک لشکر فرض مي کردند. اينجا اشک انسان جاري ميشود. اين اشک شوق است و گاهي هم اشک رافت است. در تاريخ قبل از بعث داريم که پيامبر از جايي رد ميشدند. عده اي مرغ ها را بسته بودند و به آنها تير مي زدند تا کشته بشوند. پيامبر گفت اين ها را با تير نزنيد و نبنديد. از اينکه تير به يک مرغ بسته مي خورد ناراحت مي شدند. حالا تير به شش ماهه امام بزنند، زن و بچه را آواره کنند اين ها رافت و تاسف مي آورد.

ابن شبيب در روز اول محرم نزد امام رضا (ع) رفت و ديد که امام ناراحت است. سوال کرد و امام فرمود: مي داني که امروز اول محرم است، محرم ماهي است که عرب قبل از اسلام آن را محترم مي شمرده است. و در آن ماه جنگ نميکردند ولي ديدي که در اين ماه با حسين چه کردند ؟ خدا هيچ وقت آنها را نيامرزد. اي پسر شبيب به مردم بگو هر مصيبتي داشتيد براي امام حسين (ع) گريه کنيد. ما آخر مجالس مان گريزي به روضه ي امام حسين (ع) مي زنيم و اين همان توصيه امام رضا (ع) است. بعد امام فرمود: حسين ما را ذبح کردند يعني جان داشت و سر او را از بدنش جدا کردند ولي شهيدان کربلا بعد از شهيد شدن سر از بدن شان جدا شد. بعضي ها سوال ميکنند که دليل استمرار هر ساله ي عزاداريها چيست ؟ قرآن مي فرمايد: کساني که شعائر الهي را پاس بدارند، اينها نشانه ي تقوي و پرهيزگاري قلبهاست. پاس داشت شعائر يعني پاس داشت چيزهايي که نشانه ي خداست. خدا مي فرمايد آن شتري که در منا قرباني مي کنيد از شعائر الهي است يا صفا و مروه از شعئر اسلامي است. هاجر هفت بار اين مسير را رفته است و هرکس که به حج مي رود بايد هفت بار اين عمل را انجام دهد تا شعائر حفظ شود. ابراهيم در منا قرباني کرده است و هر حاجي بايد اين کار را در منا انجام بدهد. مکه از شعائر الهي است. بعضي ها مي گويند اسراف ميشود که اين همه قرباني کنيم ؟ خير اين از شعائرالهي است. يکي از شعائر الهي ابا عبدالله الحسين است. بقول مرحوم شوشتري اگر هاجر هفت بار بين صفا و مروه به دنبال آب رفت، امام حسين (ع) هزاران بار بين خميه گاه رفت و آمد کرد. اگر ابراهيم حيواني را قرباني کرد، امام حسين (ع) صد نفر از يارانش قرباني شدند. چطور است که ما بايد از قرباني که بجاي قرباني ابراهيم آمد تجليل کنيم ولي ابا عبدالله که فرزندان و يارانش قطعه قطعه شدند را فراموش کنيم. چرا امام حسين (ع) را تجليل ميکنيم ؟ زيرا پاس داشت شعائر است. و اين اختصاص به قشر خاصي هم ندارد. اهل سنت متعدد مقتل نوشته اند مثل مقتل خوارزمي. خوارزمي عالم سُني است و مقتل امام حسين (ع) نوشته است. در جاهاي متعدد در ايران در روز عاشورا خرج مي دهند. عزاداري ميکنند و سياه پوش مي کنند. امام حسين (ع) بين المللي است. اختصاص به شيعه و اسلام ندارد. همه ي اديان او را تجليل و تکريم مي کنند. فردي مي گفت که نگهباني در بيمارستان بود که روز عاشورا به هزار نفر غذا مي داد و وضع مالي خوبي هم نداشت. گفتند: توکه وضع مالي ات خوب نيست چرا غذا مي دهي ؟ گفت: اين غذاها براي يک دکترمسيحي است که گرفتاري داشته و نذر کرده و مشکلش حل شده و اين غذاها را به من مي دهد که بدهم زيرا مي گويد که تو مسلمان هستي و اين کار را بکن.
سوال – سوره ي آل عمران آيات 158-165 را توضيح دهيد.
پاسخ – خدا در آيه 160 مي فرمايد: اگر خدا شما را ياري کند هيچ کس نمي تواند شما را زمين بزند و مغلوب کند. اگر خدا شما را ياري نکند چه کسي ميخواهد شما را ياري کند ؟ مومنان بايد بر خدا توکل کنند. خدا امام حسين (ع) را ياري کرد درست است که شهيد شد. فردي از امام سجاد (ع) پرسيد که شما پيروزشديد يا يزيد ؟ امام فرمودند ببينيد که در اذان جد مرا مي خوانند يا جد يزيد را ؟ خدا خواست که ابا عبدالله بماند و او هم ماند.