اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

89-08-03--حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي-آداب مسلماني

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين دکتر رفيعي

-آداب مسلماني

89-08-03

سول - آيا لازم است که اسلام اين قدر به ريزه کاري ها در خوردن و آشاميدن اهميت بدهد و ما را مقيد بکند يا اينکه اين آداب تشريفاتي است ؟
پاسخ – بالاخره بخواهيم و نخواهيم ما اين کارها را انجام مي دهيم. غذا خوردن، ميهماني رفتن، خوابيدن و مسافرت رفتن. اين ها مجموعه اي از رفتارهاي ما در زندگي هستند و زندگي يعني مجموعه اي از اين جور تعاملات. گاهي برخورد در تجارت و بازار و گاهي برخورد با همسر، برخورد با فرزند، گاهي در مسائل شخصي است و گاهي در مسائل خانوادگي است. ما بخواهيم و نخواهيم اين ها را داريم. اگر براي هر کدام از اين ها يک ضوابط و آدابي که سخت هم نيست و آنرا هم زيبا مي کند، قرار داديم، آيا اين سختي است يا يک نوع اهميت دادن به مسائل است بعبارت ديگر اگر يک دين و مسلکي فقط درباره ي آخرت گفت و اينکه بهشت هشت تا در دارد، جهنم هفت تا در دارد، بهشت نعمت قصر و حور دارد. خوب براي اين دنيا چه ؟ در درجه ي نخست دين براي دنياي ماست تا دنياي ما درست بشود و آنگاه دنيا مزرعه آخرت مي شود. اگر دين براي درست زيستن است، پس بايد آداب زيستن را به ما بگويد. بنده بايد غذا بخورم بالاخره يک جوري ميخورم. حالا وقتي اسلام يک قوانيني مي گذارد مثلا مي گويد که لقمه را خوب بجويد. اين چه اشکالي دارد؟ چه لطمه اي مي زند؟ اين الزام نيست و اگر شما خوب نجويديد، قيامت شما را محاکمه نمي کنند. ما در آداب غذا خوردن و آشاميدن و ميهماني رفتن، يک اصول و پايه هايي داريم که بايد باشد و دين وظيفه اش اين است که آن ها را بيان کند. يک آداب و روشي داريم. اينها بايد ندارد ولي بهتر است رعايت بشود. فرزند شما مي خواهد مدرسه برود، اصل لباس پوشيدن است و بايد لباس فرم مدرسه را بپوشد، حالا فرزند شما ميگويد که عطر هم بزنم ؟ خوب اگر بزند خيلي بهتر است. آيا اتو هم بکشد ؟ خيلي خوب ميشود. يک معلم به دانش آموز دو صفحه مشق ميگويد حالا اگر معلم گفت که اگرخط کشي کنيد و سوالها را با يک رنگ و جوابها را با يک رنگ ديگر بنويسيد، خوش خط بنويسيد، دفتر تميز باشد، خوب معلوم است که اين زيباتر ميشود. اصل مشق را بايد بنويسد و بياورد. مي تواند در يک ورق بد و خط کشي نشده بنويسد و بياورد و تکليفش را هم انجام داده است. حالا اگر آن را تزيين کند و خوش خط بنويسد خيلي بهتر است. اصل غذا خوردن اصولي دارد. اصل اين است که حلال و پاک باشد، نجس نباشد و حرام هم نباشد. اين قانون کلي آن است. حالا وقتي که دين مي گويد که اگر غذا ميخوري از جلوي خودت بخور، خوب است از خدا تشکر بکني و بسم الله الرحمن الرحيم بگويي، حالا اگر نمي خواهي نگو. هيچ اتفاقي نمي افتد ولي اگر از شما بعنوان يک مسلمان اين رفتار را ديدند و شما رعايت کرديد ميگويد اين عجب دين خوبي است. براي همه موارد ريز هم دستور دارد. در روايت داريم که پيامبر لباس سبز کمرنگ و سفيد را دوست داشت. حالا اگر کسي رنگ سبز را دوست نداشته باشد و بخواهد سرخ بپوشد اشکالي ندارد. بعضي از اين ها سيره است و بعضي از اين ها توصيه است. مثلا شما الان ميهماني داريد. در ديگ برنج را باز ميکنيد و يک فضله ي موش مي بينيد، اگر مقيد باشيد مي گوييد که اين غذا قابل خوردن نيست. اين مرز است. حالا غذا دود زده است خوردن اين اشکالي ندارد ولي بهتر بود که آشپز دقت مي کرد که غذا دود نمي زد. ما آداب را از اين باب مي گوييم و هيچ سختي هم نمي آورد. يکسري قواعد هست که بين المللي پسند است. مثلا احترام به والدين، در کدام مکتب دنيا مي گويند که احترام به والدين بد است. اگر اسلام توصيه کرده است اين ها چيزهاي جهاني است. عهد به پيمان و دروغ نگفتن. لقمه ي کوچک برداشتن و شستن دست جزء آداب است. نگاه نکردن به چهره ي ديگران و خوب جويدن است. خيلي از زخم معده ها بخاطر خوب نجويدن است. حالا اگر رعايت بکنيم ثواب هم دارد. مهم اين است که غذا خوردن شما شکل عبادت مي گيرد. شما مي خواهي شب بخوابي، اصل اينکه در جايي که مال غصبي است نخوابي يعني بايد مباح باشد و مال خودت باشد. اين اصل است اما ميگويد يک وضو بگير و يک قل هو الله هم بخوان، اين ضربه اي به شما نمي زند. خواب شما عبادت ميشود و احساس آرامشي هم به شما دست مي دهد. در مورد خوردن يک بايد ها و نبايد هايي داريم. البته نه انيکه قانون باشد. بايد ها و نبايد هاي که توصيه است. يعني بهتر است که اين ها رعايت بشود.

پيامبر فرمودند که دوازده تا توصيه در مورد خوردن داريم که چهار تاي آن ضرورت است يعني بهتر است رعايت بشود. يکي معرفت در غذاست که ببينيم غذا حلال است يا حرام ؟ يکي بسم الله الرحمن الرحيم و شکر گفتن است و يکي راضي بودن از غذاست. چهار تاي آن ادب است. لقمه ي کوچک برداشتن، خوب جويدن، نگاه نکردن به چهره ي ديگران هنگام غذا و شستن دست. چهار تاي آن سنت است. البته اين ها در شرايطي صادر شده که ميز و صندلي و قاشق نبوده است و اين براي زماني است که ما در اين شرايط باشيم. وزن را روي پاي چپ انداختن که حتما حکمتي دارد، با سه انگشت خوردن که اگر جايي قاشق نبود خوب است با سه انگشت بخوريم که لقمه خودش کوچک ميشود، از جلوي خودمان خوردن. بعضي ها از همه ي طرف غدا ميخورند. اگر از جلوي خودت غذا بخوري ممکن است نصف غذاي شما بماند که قابل استفاده است و تميز کردن انگشتان دست از چربي. حالا مي آييم سراغ نبايد ها، يکي از اين نبايد اين است که روي غذا عيب نگذاريد. روايت داريم که پيامبر هيچوقت روي غدا عيب نمي گذاشتند.

حالا آقا به خانه مي آيد، خانم غذا آماده کرده، سبزي، سالاد و ماست سر سفره گذاشته بجاي اينکه آقا بگويد: دست شما درد نکند مي گردد و يک عيبي را پيدا ميکند و اين همه زحمت را ناديده مي گيرد. حديث داريم که مثل زنبور باشيد يعني وقتي زنبور در باغ مي رود روي گل مي نشيند و شيره ي گل ميخورد و مي گويد که مثل مگس نباشيد زيرا مگس روي نقاط آلوده و منفي مي نشيند. اين يکي از آداب است که عيب روي غذا نگذاريم. گاهي غذا از ظهر يا شب ميماند. الان هم که هه جا يچال هست و امکان بهداشتي نگهداشتن غذا هست. حالا مي گويند که اين غذاها را مصرف کنيم که اسراف نشود و هم مخارج کم بشود و به زحمت نيفتند. بعضي از بچه ها نق مي زنند، بازم غذاي ديشب گزارش هفتگي يا آنچه گذشت و تيکه مي اندازند. توصيه ديگر اين است که پيامبر از خوردن غذاي داغ پرهيز مي کردند. الان پزشکان هم اين را توصيه مي کنند. يک وقت کسي پيش پيامبر غذا مي خورد و آروغي زد. پيامبر خيلي ناراحت شد و فرمود که خودت را نگهدار. اگر يک وقت هم مجبور شديد صدايش به آسمان نرسد. آهسته و جلوي دهان را ميگيريد. اگر مي خواهيد دهان را تميز کنيد دستي جلوي آن بگيريد. پس اين حرکت مذمت شده است. توصيه ديگر اين است که تنها غذا نخوريد. البته يک وقت انسان در خانه تنهاست ولي کنايه از اين است که با همديگر غذا بخوريد. تنظيم کنيد که مثلا آقا ساعت سه مي آيد خانم هم همان موقع غذا بخورد. الان البته همه تنهايي غذا مي خورند. دور هم غذا خوردن خوب است. توصيه ي ديگر اين است که در هنگام جنابت غذا نخوريد زيرا موجب فقر ميشود. حالا اگر شرايط غسل نبود توصيه شده است که وضو بگيريد. اگر کسي وضو بگيرد اين کراهت از بين مي رود. براي نماز واجب است که غسل واجب است. ديگر اينکه کسي که غذا مي خورد به ديگري که او را نگاه مي کند تعارف بکند. روايت داريم که اگر دو چشمي تو را نگاه ميکند و تو غذا مي خوري، اگر او را دخيل نکني درد بي درمان مي گيريد. عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زينب، خيلي دست و دل باز بود. روزي داشت از جايي رد ميشد، ديد غلامي سفره اي انداخته و سه قرص نان دارد. سگي او را نگاه ميکرد. او يک قرص نان را به سگ داد و باز سگ زوزه کشيد و نان ديگر داد و نان سوم را هم انداخت و حيوان خورد. غلام سفره ي خالي را جمع کرد. عبدالله بن جعفر گفت: شما گرسنه نبودي ؟ اوگفت: بله. چرا همه را به اين سگ دادي ؟ گفت اين سگ در اين محله غريب بود. وقتي اين سگ به من نگاه ميکرد من خجالت مي کشيدم که خودم بخورم و سير بشوم و اين سگ گرسنه بماند. او بخاطر اين کار غلام يک باغ بزرگ به غلام بخشيد. در احوالات سيد شَفتي که از بزرگان اصفهان بود، درايم که روزي فقيري پيش پادشاه رفت و او گفت پيش سيد برو، دنيا و آخرت پيش او است. خيلي وضعش خوب بود و خودش ميگويد که تمام اينها را از يک جريان دارم. شبي غذايي تهيه کرده بودم که بخورم. در گوشه ي خيابان ديدم سگي با طوله هايش ناله مي زنند و گرسنه هستند. غذا را جلوي آنها گذاشتم و خودم گرسنه در حجره خوابيدم. چند روز بعد فردي آمد و گفت که تاجري از دنيا رفته و يک سوم اموالش را براي شما وصيت کرده است.
خانمي گفتند که گربه آمده و جوجه ي بچه را خورده، من هم با چوب او را کشتم. اين کار حرام است ؟ کشتن موذي مثل عقرب، مار و...جايز است و گفته اند جوري بکشيد که زجر کش نشوند. ولي غذاي گربه جوجه است و حلالا طيبا که شامل گربه نميشود. غذايش همين است. بعضي ها به اين نکات توجه ندارند. انسان خوب است براي پرنده ها غذا بريزد، خيلي هم قشنگ است. گفتند: فردي داشت گريه ميکرد. فرد ديگري هم که نان دستش بود، پيش او نشست و گفت: چرا گريه ميکني ؟ گفت: گرسنه ام. او هم شروع به گريه کردن کرد. گفت: تو چرا گريه ميکني ؟ گفت: بخاطر تو که گرسنه هستي. گفت: بجاي گريه کردن يک کمي از نان هايت را به من بده، گفت: نه، هر چقدر گريه بخواهي مي کنم ولي نان نمي دهم.
ديگر آداب غذا خوردن کم خوردن غذاست. اطباء هم اين قانون را تاييد مي کنند. امام رضا (ع) فرمود: اگر مردم کم غذا مي خوردند ظاهر و باطنشان معتدل ميشد. الان پرخوري هم اثر روي جسم دارد و هم روي روح. اينکه خدا روزه را دوست دارد بخاطر شکم خالي بودن است. در روايت داريم که شکم خالي و گرسنه حکمت مي آورد. در شب معراج وقتي پيامبر از خدا پرسيد حکمت روزه چيست ؟ خطاب شد که روزه باعث ميشود که انسان حکيم بشود و فهمش بالا برود. آخرين توصيه خوردن اين است که در حال راه رفتن غذا نخوريد مگر اينکه مجبور بشويد مثل غذا خوردن در هواپيما که چاره اي نيست. اين اضطراب و استرس مي آورد. بعد از غذا هم آدابي هست که بعدا توضيح خواهيم داد. مثل مسواک زدن و دست شستن. انسان بايد به هر چيزي دقت داشته باشد. ما هميشه دغدغه غذا داريم. در چيزهاي ديگر اين دغدغه کمتر است. در اين امر مهم اصولي را رعايت کنيم و آداب را هم رعايت کنيم تا غذا خوردن هم عبادت بشود.
سوال – سوره ي بقره آيات 186 الي 190 را توضيح دهيد.
پاسخ – در اين آيه آمده که مال خودتان را به باطل و گناه مصرف نکنيد. امير المومنين سوار مرکب به مسجد رفتند و ديدند که فردي بيکار جلوي مسجد ايستاده بود. امير المومنين گفت که اين اسب من را نگهدار تا من بروم نماز بخوانم. ايشان وقتي از نماز برگشتند دو درهم از جيبشان در آوردند که به فردي که اسب را برايشان نگهداشته بود بدهند ولي طرف رفته بود و افسار اسب را دزده بود و اسب هم براي خودش رها شده بود. امام يکي از اصحابشان را به بازار فرستاد تا افسار بخرد. اصحاب در بازار افسار اسب حضرت را ديدند و آنرا به دو درهم خريدند و برگشتند. حضرت فرمودند که ببين بعضي ها چطور روزي را بر خودشان حرام ميکنند. بعضي ها مي گويند که خدا روزي انسان را مي رساند. بعضي مي گويند: ما بانک زديم و اين روزي ما بوده است. آقايي گفت به باجه تلفن عمومي رفتم و يکدفعه تمام پولهاي درون آن بيرون ريخت و به خدا گفتم: خدايا شکرت که روزي ما را رساند. پول حرام اصلا روزي نيست. روزي حلال روزي است، حرام روزي ديگران است. و در واقع شما روزي ديگران را استفاده مي کني. فردي پيش امام صادق (ع) رفت و گفت که روزي ام کم است. امام برايش دعا کرد و فرمود که گشايش روزي پيدا خواهي کرد. او از منزل امام بيرون آمد و يک کيسه اي ديد که در آن هفت صد دينار در آن بود. شيطان او را وسوسه کرد ولي او برنداشت و اعلام کرد و صاحبش را پيدا شد. طرف هفتاد دينار به او جايزه داد. کساني که ديگران پولشان را پيدا ميکنند پولي به طرف بدهند و جايزه بدهيد. امام هم سي دينار به او داد. در اين آيه مي گويد: مالتان را به حرام مصرف نکنيد. روايت داريم که ترک يک لقمه ي حرام از دو هزار رکعت نماز مستحبي بالاتر است. لقمه حرام معنويت را مي گيرد، روزي را کم ميکند، برکت را کم مي کند، روي نسل انسان تاثير مي گذارد. رشوه، ربا، مال دزدي، مال احتکار، کم فروشي، فروش آلات قمار و درآمد از مال حرام مثل کتاب وسي دي مبتذل فروختن، اين ها مصاديق حرام است.
سوال – کساني که با پدر و مادرشان زندگي ميکنند و نميدانند يا مي دانند که درآمد پدر از راه حرام است. گناه آنها چيست که بايد برکت از زندگي شان برود و اثرات سوء گريبان آنها را بگيرد ؟
پاسخ – از شرايط گناه اختيار بر ارتکاب است يعني من به اختيار خودم مرتکب گناه بشوم. لذا اگر کسي مضطر بود و اضطرار پيدا کرد مثلا از گرسنگي دارد مي ميرد مي تواند گوشت مردار بخورد و حرمت آن از بين مي رود. اين سوال را زياد از من مي کنند مثلا خانم هايي که مي گويند: شوهرانشان اهل خمس نيستند و مي دانند زندگي شوهرشان با ربا مي گذرد من چکار کنم ؟ آيا طلاق بگيرم ؟ در اين جور موارد خانواده وظيفه شان در حد امر به معروف و نهي از منکر است يعني فقط بگويند ولي وقتي بچه از خانه بيرون ميرود، وظيفه دارد که از درآمد خودش استفاده کند. تربيت معلول يک سري عواملي است. يک عاملش غذاست، يک عامل محيط و يک عامل اراده ي فردي و مربي است. پيامبران نانشان حلال است ولي پسر نوح منحرف شد. آسيه در خانه ي فرعون بزرگ شده و انسان مومني بود در حاليکه فرعون ادعاي خدايي ميکرد. اينها هستند که مي تواند بر ساير عوامل غلبه بشود تا اثر آن از بين برود. بنابراين اثر روي فرزند و همسر ندارد.