برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهاي بينندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 24-03-96
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
اين دل ما تنگه اگه براتون *** ميدونيه واسه برو بياتون
دستاي مهربون کي شبارو *** گره زده به زلف ماجراتون
شبا که خورشيدم دلش ميگيره *** آهسته ميخزه زير عباتون
ما که از اول نبوديم غريبه *** با غم و غصههاي آشناتون
به چاه سينههاي ما ميريزه *** هق هق گريههاي بي صداتون
دستاي خاليمونو هي گرفتيم *** مثل پياله زير هل اتي تون
سر ميره از ظرفاي کوچيک ما *** محبت شما و بچه هاتون
تخت خلافت شما رو عرشه *** کي ميتونه بياد بشينه جاتون
حکومت آخرتو گرفتيد *** دنيا بمونه واسه دشمناتون
هر چي دويديم نرسيديم آقا *** به انتها که نه به ابتداتون
شريعتي: سلام به اميرالمؤمنين علي (ع) و سلام به همه شما دوستان خوبم، خانمها و آقايان. عزاداريهاي شما قبول باشد. انشاءالله شب قدري که پشت سر گذاشتيم شب بهترينها باشد. رقم خوردن سرنوشت يک سال من و شما در ديشب و شب قدري که پيش رو است نوشته خواهد شد. انشاءالله بهترينها براي همه ما رقم بخورد. حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم، خيلي خوش آمديد.
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين. من هم خدمت شما و همکاران خوب برنامه و همه داغ ديدگان عزاي اميرالمؤمنين(ع) عرض ادب و سلام و احترام دارم. اميرالمؤمنين پدر ما بودند، پيغمبر فرمودند: «أنا و علىّ أبَوا هذه الامّة» يقيناً همه دوستداران اهلبيت و همه مسلمانها امروز حال يتيمي به خودشان گرفتند و پدر عزيزشان را در بستر مرگ ميبينند. انشاءالله خداوند به آبروي اميرالمؤمنين(ع) به همه ما توفيق معرفت و اطاعتشان و توفيق نصرتشان را عنايت بفرمايد. براي تسلاي دل آقايمان امام زمان دعاي سلامت حضرت را بخوانيم. (قرائت دعاي سلامت امام زمان) دسته گل صلواتي را براي آرامش دل آقايمان و هديه به ساحت مقدس اميرالمؤمنين داشته باشيم.
شريعتي: انشاءالله زيارت نجف اشرف نصيب همه بشود. امروز آقاي ماندگاري اينجا هستند که به سؤالات شما که از طريق ايميل و پيامک به دست ما رسيده پاسخ بدهند. انشاءالله امروز هم نکات خوبي را بشنويم که در مسير بندگيمان راهگشا باشد. من اولين سؤال را بخوانم و پاسخ شما را بشنويم.
با سلام و قبولي طاعات، خواستم عرض کنم که شوهر من کارگر يکي از کارخانههاي خصوصي يکي از شهرستانهاست، گذشته از طول سال در اين ايام ماه مبارک هم خيلي به آنها فشار ميآورند. شيفتهاي دوازده يا شانزده ساعته کاري ميگذارند که اين نميگذارد شوهر من و همکارانش توان روزهداري را داشته باشند، حتي مديران کارخانه ميگويند: براي اينکه راندمان کار ما بالا برود، به شما ناهار هم ميدهيم بيشتر کار کنيد. آنهايي که فکري براي سرمايههاي اخروي کارگرهايشان ندارند. با تشکر از زحمات شما براي اشاعه فرهنگ و ترويج دين.
حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم. اول دعا کنيم. خدا به آبروي صاحب امروز اميرالمؤمنين، صاحب ايام و ليالي قدر، به مردم عزيز بگويم: ليلة القدر يک بيست و چند ساعت است، يعني روزها هم فضيلت شبهاي قدر را دارد. انشاءالله قدر امروز را هم بدانيم. دعا ميکنيم خدا به آبروي صاحب امروز و اين ماه دغدغهي دينداري به همه ما، کارفرمايان و کارگران و کارمندان ما، مديران و مسئولان ما، پدر و مادران و فرزندان ما عنايت بفرمايد.
اگر ما فقط نيازهاي زندگيمان، نيازهاي دنيوي و مادي بود، اين کارفرماها درست ميگفتند. دوازده ساعت و شانزده ساعت کار کنيد، هم پول بيشتر به شما ميدهيم و هم ناهار به شما ميدهيم. ديگر چه ميخواهيد؟ راندمان ما بيشتر ميشود. سود ما بيشتر ميشود، پول هم به شما بيشتر ميدهيم. اگر فقط اين بود، اما واقعاً اين کارفرمايان محترم اين مديران و مسئولين و اين بزرگترها و پدر و مادرها توجه ندارند که ما و فرزندان ما غير از نيازهاي مادي، نياز معنوي هم داريم؟ غير از نيازهاي جسمي، نيازهاي روحي هم داريم. غير از نيازهاي دنيوي، نيازهاي اخروي هم داريم. خانمي دکتر آمده است، آقاي دکتر من دل درد دارم. آقاي دکتر هم سريع دارو مينويسد و نميپرسد شما وضعيتت چطور است؟ نميپرسد آيا شما باردار نيستي؟ مشکل ديگري نداري؟ همه اين جوانب اين زن را در نظر نميگيرد؟ فقط براي معدهاش نسخه ميدهد؟ کارفرمايان عزيز فقط ميخواهيد براي دنياي خودتان فکر کنيد. حتي فقط براي دنيا کارگرهايتان ميخواهيد فکر کنيد، آقا پول بيشتر به شما ميدهيم. ناهار هم به شما ميدهيم. اين کارگر شما روح ندارد. خود شما و کارگر شما معنويت نداريد، آخرت نداريد. فکر ميکنيم اگر روح را ناديده گرفتيم، آخرت را ناديده گرفتيم، معنويت را ناديده گرفتيم، آنها پاک ميشوند؟ دين ما چون از طرف خدايي است که خالق ماست، فقط دغدغهي دنياي ما را ندارد. ولو دنياي شما گفته تلاش کنيد، «لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى» (نجم/39) خوب هم تلاش کنيد، زياد هم تلاش کنيد، پول هم بدست بياوريد، نوش جانتان، غذا بخوريد، استراحت کنيد، ورزش کنيد براي دنياي ماست و براي جسم ماست ولي براي روحمان هم خدا نسخه داده است. همچنان که شما ميخواهي براي دنيايت پول بيشتري از اين کارخانه در بياوري، حتماً دين ما ميخواهد براي آخرت هم پول بيشتري در بياوري. سرمايهگذاري آخرتي هم لازم داري، سرمايهگذاري معنوي هم لازم داري. مديران محترم، کارفرمايان و مسئولين محترم، پدر و مادرهاي محترم، مربيان محترم به خدا اگر براي خودمان و کساني که زيردست ما هستند، فقط به فکر جسم و دنيايشان و ماديهايشان باشيم هم به آنها ظلم کرديم و هم به خودمان ولي اگر براساس نسخه دين خدا با همان تعادلي که خدا گفته، لااقل به روح خودمان و به معناي خودمان و به آخرت خودمان برسيم. و الا دست ما خالي است، روزي که ديگر هيچکس به هيچکس کمک نميکند. همين کارفرماي محترم اگر در کارخانه از نظر پولي کم بياورد، احتمالاً ده تا رفيق دارد از هرکدام پولي بگيرد. ده تا بانک اعتبار دارد مشکلش را حل کند و وام بگيرد. ولي براي قيامتش «أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» (نجم/38) اگر امروز روزه نگرفت و به کارگرهايش فشار آورد که او هم روزه نگيرد، روز قيامت چطور ميخواهد جواب خدا را بدهد که خدايا من نه براي آخرتم چيزي آوردم، نه گذاشتم اينها براي آخرت خودشان چيزي بياورند. وقتي از يک کارگر شانزده ساعت کار بگيرد، اين بنده خدا چطور ميخواهد روزه بگيرد. ميترسم از روزي که «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ، وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ، وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ» (عبس/34 تا 37) «يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ، إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» (شعرا/88 و 89) تو را به خدا يک مقدار به فکر آخرت خودمان باشيم. خدا نميخواسته ما را شکنجه بدهد. خدا که نميخواهد ما را اذيت کند فقط خدا همه ابعاد من و شما را با هم ديده است. بد است؟ دکتري که آزمايش ميدهد، عکس ميگيرد، انواع و اقسام کارها را انجام ميدهد تا تمام ابعاد وجود مريضش را متوجه شود و بعد نسخه بدهد،بد است؟ همه ميگويند: عجب دکتر خوب و فهميدهاي بود. عجب خالق قشنگي داريم! همه ابعاد وجودي ما را در نظر گرفته و ميداند من و شما هم جسم داريم و هم روح، هم دنيا داريم و هم آخرت. بياييم به تدبير خالقمان احترام بگذاريم و براي خودمان و کساني که تحت امر ما هستند از اين بعد غذاي معنوي که عبادات است خودمان و اينها را محروم نکنيم که روزي دست ما خالي بماند، هيچکس کمک ما نخواهد کرد.
شريعتي: يکوقتي تأييد کرديد که بياييد به دينداري ديگران کمک کنيم و اين خيلي ميتواند به خود ما و رزق ما برکت بدهد و وسعت ببخشد.
حاج آقاي ماندگاري: ميشود بستر را به گونهاي فراهم کنند، قوانين و مديريت را در ادارهجات و کارخانجات، همه مؤسسات و مجموعهها که مردم براي دينداريشان راحت باشند. براي نماز و روزه و جهاد و امر به معروف و نهي از منکرشان، براي حج و زکات و خمس و براي همه چيز اصلاً انگار حکومت دارد همه را هول ميدهد و بستر فراهم کرده است. قطعاً خدا هم جبران ميکند.
شريعتي: سؤال دوم گفتند: که آقاي ماندگاري خواهش ميکنم به داد من برسيد. امروز که بيش از نصف روزهاي ماه مبارک رمضان گذشته است من حتي نتوانستم روزي يک جزء قرآن را مرتب بخوانم. فکر کنم الآن جزء ششم باشم. در حالي که در سالهاي گذشته در چنين روزي من يکبار ختم قرآن کرده بودم. دليل اين عقب افتادگي را ميدانم. خودم ميدانم حضور زياد در فضاي مجازي است. يکوقت فکر نکنيد من در سايتهاي نامناسب و گروههايي که هدفي جزء وقت گذراني ندارند، حضور دارم. نه! من در اين ماه بيشتر وقتم صرف بحث و جدل در گروههاي مجازي با کساني ميشود که يا دين را قبول ندارند يا به احکام اشکال ميکنند يا به جمهوري اسلامي زاويه دارند و ماشاءالله هر روز هم حرف تازه دارند و اصرار دارند با تفسيري که خودشان از آن مطلب دارند به تمام ارزشها حمله کنند و حتي بعضي از احکام دين را هم منکر ميشوند. با اين همه وقت گذاشتن هنوز نتوانستم حتي يک نفر را هم در اين موضوع قانع کنم. بگوييد من چه کار کنم؟
حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم، يک آيهاي داريم «إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُوْلئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولا» (اسراء/36) يک روايت داريم «كُلّكم راع و كُلّكم مسؤل عن رَعيّته» يعني عزيزان، برادران و خواهران عزيز! همه ما نسبت به دين بايد احساس مسئوليت کنيم. ولي اول بايد نسبت به دين خودمان احساس مسئوليت کنيم. اول پاي خودمان را محکم کنيم و بعد به ديگران بپردازيم. هيچ آيهاي در قرآن، هيچ روايتي، هيچ اولياي خدايي به ما نفرمودند: خودتان را رها کنيد و اول برويد به ديگران بپردازيد. خدا به پيغمبر فرمود: «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ» (تحريم/6) اول خودت بعد «اهليکم» اول به پيغمبر فرمود: «يا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ» (مدثر/1) بعد فرمود: «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِين» (شعرا/214) پس اولويت در دينداري خودمان هستيم. يعني اول خودمان، خودمان را از لحاظ باورها متدين کنيم. از لحاظ عبادات، وقتي اين عزيز بزرگوار صادقانه ميگويد: روز پانزدهم است و من از پارسال هم عقبتر هستم، اين با آن روايتي که ميگويد: هرکس دو روزش مثل هم باشد، اين که عقب مانده است. پس شما اول به خودت برس، اول خودم را تثبيت کنم، پاي خودم را در دينداري تثبيت کنم. حالا من ديندار هستم. حالا که ديندار شدم، اعتقادم محکم و عبادتم سر جاي خودش، دغدغهي دينداري ديگران هم دارم خوب است.
براي دغدغه دينداري ديگران خدا به ما گفته: امر به معروف و نهي از منکر، براي اينکه دلت براي ديگران ميسوزد، تنها خوري نکن. تو از نماز داري لذت ميبري. از تلاوت قرآن داري لذت ميبري، از روزه داري لذت ميبري، به ديگران هم منتقل کن. براي اينکه تو خودت را از آتش داري دور نگه ميداري، دغدغهي ديگران هم داري. «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نارا» ديگران را هم از آتش دور کن. حتي اگر متوجه نيست و بچه است برو او را بغل کن و از آتش بيرون بياور. پس فرض ما بر اين است که کسي که ميخواهد متوجه ديگران شود، اول بايد خودش را خوب تربيت کرده باشد. من احساس ميکنم سؤال ايشان اشاره به تعبيري دارد که اخيراً حضرت آقا فرمودند. حضرت آقا بحث آتش به اختيار را فرمودند. در فضاي مجازي چه غوغايي شد که اين بحث دارد خودسري و اخلال ايجاد ميکند. اين بحث ديگر هرکسي اسلحه برميدارد و زود راه ميافتد خودش را بکشد. خيلي غلط است! چه کسي اين حرف را زده است؟ کدام مرجع تقليدي چنين اجازهاي را ميدهد. شما اول بياييد مباني ديني ما را در اين تعابير پيدا کنيد. آتش به اختيار يعني امر به معروف و نهي از منکر، ضمن اينکه تمام نهادها مسئول هستند، تمام اشخاص هم مسئول هستند. تک تک افراد براي نهي از منکر مسئول هستند. آتش به اختيار يعني «لا ضرر و لا ضرار فى الأسلام» مردم داستانش را شنيدند. داستان براي ثمرة بن جُندب است.
يک بنده خدايي باغي داشت، اين آقا يک درختي در اين باغ داشت. هر روز ميآمد بدون اينکه يا الله بگويد، سرش را پايين ميانداخت ميرفت به درختش رسيدگي کنيد. اين بنده خدا هم خانمش در باغ بود. رفت نزد پيامبر که شکايت کند. گفت: يا رسول الله اين امنيت را از ما سلب کرده است. پيغمبر بار اول تذکر دادند که يا الله بگو. يک کاري کن. گوش نداد. بار ديگر گوش نداد. بار سوم گوش نداد. خود پيغمبر رفتند درخت را از جا کندند. درخت را بردار برو! چون اسلام قائل به قانون ضرر که نيست. آتش به اختيار يعني ضمن اينکه ميخواهيم نهي از منکر کنيم، اينجا هم براي نهي از منکر است.
حالا ميخواهي نهي از منکر کني. اولاً با آن مقدمهاي که گفتم خودت را بساز. خارج از چهارچوب دين حق نداري کسي را اذيت کني. خارج از چهارچوب دين حق نداري نهي از منکر کني. در چهارچوب دين، در چهارچوب قانون، در چهارچوب مسائل جامعه اسلامي، يعني آتش به اختيار سه تا غيب دارد. تو ميخواهي نهي از منکر کني، ضمن اينکه خودت را اصلاح کردي حالا ميخواهي بروي اين نهاد را هرچه تذکر داديم اين امر را اصلاح کند. اصلاح نکرد، اين آقا را تذکر داديم اصلاح کند، نکرد. از مراجع قانوني استفاده کرديم. اصلاح نکرد، به عنوان مثال ما مجلس را داريم براي مطالبهگري نسبت به دولت، به هر دليلي هرچه به مجلس محترم گفتيم از دولت مطالبه کنيد، مطالبه نکردند. نهادهاي نظارتي مطالبه نکردند. من به عنوان يک مسلمان بروم مطالبه کنم. اين آتش به اختيار است. منتظر نباشيم که فقط اين سيکل کارش را انجام بدهد. فقط نظام کارش را انجام بدهد. فرض ميکنيم بخشي از نظام کارهايشان را درست انجام ندادند، اين را حضرت امام هم در وصيتنامهشان فرمودند. اگر به مسئولين تذکر داديد، عمل نکردند خودتان اقدام کنيد. ولي اقدام خودسرانه نيست. اقدام حتماً بايد در چهارچوب دين باشد. مرجع ديني ما فضاي مجازي نيست، اين عزيز ميگويد: من کلي از وقتم را در فضاي مجازي ميگذارم. فضاي مجازي جاي مباحثه نيست. چون نميداني طرف مقابلت کيست. ميخواهي مباحثه کني جلوي يک عالم برو زانو بزن، به عالم بگو: اين مسأله که رهبري فرمودند، براي من توضيح بدهيد. ايشان خواهند گفت: امر به معروف و نهي از منکر مبناي اين مسأله است. «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نارا» مبناي اين مسأله است. «لا ضرر و لا ضرار في الاسلام» مبناي اين مسأله است. اين در واقع احساس مسئوليت همگاني است. ما چندين بار در برنامه در مورد واجب فراموش شده صحبت کرديم. امروز حضرت آقا به عنوان ناخداي کشتي انقلاب و نظام اسلامي امر به معروف و نهي از منکر را که واجب فراموش شده است در اصطلاح آتش به اختيار آوردند. حالا ميگويند: يک اصطلاح نظامي است. از همه جا حمله ميکنند. ميخواهند جنگ راه بياندازند! نه! همه اين حرفها بي ربط است. «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» (آلعمران/110) اين همان چيزي است که همه انبياء و اولياء، مثل امام حسين که آتش به اختيار عمل کردند. هرچه به واليان حکومت تذکر دادند. هرچه به يزيد تذکر دادند، انجام ندادند. حضرت فرمودند: «أني لم أخرج أشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما» هرکس ميخواهد آتش به اختيار باشد، اين اصول من است. ما حق نداريم به باطل کاري را کنيم و بگوييم: ما ميخواهيم به يک هدف حق برسيم. قطعاً اينطور نيست. بعد فرمودند: «و إنما خرجت لطلب الاصلاح في أمة جدي (ص) أريد أن آمر بالمعروف و انهي عن المنکر» آتش به اختيار يعني حرکت امر به معروف و نهي از منکر و هزار و اندي سال است علما چهارچوب امر به معروف و نهي از منکر را گفتند و تا به حال اينقدر امر به معروف و نهي از منکر کرديم هرج و مرج شده است. امر به معروف و نهي از منکر يعني هدايت همگاني و صيانت همگاني! حضرت آقا بارها فرمودند، الحمدلله خودم دارم تفسير حرفهاي خودم را ميگويم و لازم نيست دشمنان حرفهاي مرا تفسير کنند. الحمدلله خود حضرت آقا و کساني که فکر و مسير و مرام ايشان را خوب درک کردند دارند تفسير کلام ايشان را ميگويند. آتش به اختياري که حضرت آقا فرمودند، يعني احساس مسئوليت همگاني و بي تفاوتي را کنار بگذاريد. بي تفاوت نباشيم! علماي حوزه علميه، مراجع اعظام تقليد، بي تفاوت نباشيم. معلمين و اساتيد حوزه و دانشگاه بي تفاوت نباشيم. زن و مرد مسلمان و دختر و پسر بي تفاوت نباشيم. بارها گفتم: يک نفر در حرم امام رضا بي حجاب راه ميرود؟ نه. چون تا راه برود همه تذکر ميدهند. زائران در حرم امام رضا منتظر هستند که يک نفر با آرام انتظامات بيايد تذکر بدهد؟ نه! همين آتش به اختيار است. يعني اختيار داري نهي از منکر کني. اختيار داري جلوي گناه را در حد توانت بگيري. اختيار داري مردم را براي اقامه معروف و ابطال منکر تشويق کني. نگوييم به ما چه!؟ آتش به اختيار يعني بي تفاوتي کنار برود. الآن از فضاي بي حيايي جامعه، از فضاي حرام خوري در جامعه، از فضاي اختلاس و دست درازي به بيت المال همه داريم عذاب ميکشيم.
شريعتي: الآن همين طرح خانههاي نوراني که داشتيم در ايام ماه مبارک رمضان گذشته و امسال هم بعد از چند سال دوستان هنوز برگزار ميکنند، نميشود گفت: بياييم منتظر سازمان اوقاف و تبليغات بمانيم که بيايد در خانه ما يک طرح قرآني برگزار کند.
حاج آقاي ماندگاري: ما براي نماز خواندن منتظر هستيم يکي بساط نماز راه بياندازد؟ براي انفاقمان، براي روزهمان، براي حج و جهادمان، ما ميگوييم براي جلوگيري از منکرات هم منتظر سازمان و نهاد نباشيم. در چهارچوب دين و قانون و در چهارچوب منطق برويم اقدام کنيم، اگر چهارچوبها را نميدانيم برويم محضر مراجع زانو بزنيم، محضر بزرگان برويم و بپرسيم به ما بگويند. فضاي مجازي تحليل کننده شيوههاي ما نباشد.
شريعتي: سؤال بعدي گفتند: به آقاي ماندگاري بفرماييد کسي مثل من که تا به حال خمس نپرداختم و دلم ميخواهد خمس اموالم را بدهم ولي در حال حاضر که دغدغهي دامادي پسرم را دارم و بايد در آينده هم در خرج خانه به او کمک کنم، بايد چه کار کنم و تکليف من چيست؟
حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم، انشاءالله خداوند شيريني عبادت و تکاليف سخت را به همه ما بچشاند. يکي از بحثهاي من ديشب در محافلي که داشتم اين بود که گفتم: تکليف سخت است. سختترين تکاليف هم جهاد است. ولي چه شد که جهاد براي سيزده ساله امام حسين «احلي من العسل» شد. چه اتفاقي افتاد که تکليف به اين سختي شيرينتر از عسل شد؟ خمس ديگر در برابر جان دادن چيزي نيست. بعضي تکاليف ديني را خيلي سخت جلوه دادند. نماز، روزه، زکات، خمس، حجاب، سختش کردند و مردم را يک مقدار فراري دادند. و الا اين تکاليف خيلي شيرين است. سختياش اين است که يا فلسفهاش را نفهميديم يا شيوهاش را نفهميديم. اين بيشتر در مورد شيوه است. ايشان ميداند خمس مايه برکت است، خمس زندگياش را پاک ميکند، خمس نورانيت در زندگياش ميآورد. فقط در مورد شيوهاش بد متوجه شده است. ترس او را برداشته است. خواهر و برادر بزرگوار و هر عزيزي که نسبت به خمستان کوتاهي کرديد، امروز روز قدر است، بياييد تصميم بگيريم، خمس اين نيست که تا دفتر مرجع تقليد رفتيم زود جيبهاي ما را خالي کنند و همه حسابهاي ما را خالي کنند. نه! از شما وضعيت زندگي را سؤال ميکنند. چه بسا اصلاً خمس هم تعلق نگيرد. بگويند: شما کارمند بوديد، کارگر بوديد، خرجي از سال شما اضافه نيامده است. امسال هم اگر دو هزار اضافه داريد، خواستيد خرج داماديتان بکنيد، کسي شما را بازداشت نميکند. ولي شيوه يک مقدار ترسناک شده است. برويد از کارشناس دين و دفتر مرجع تقليدتان بپرسيد. اگر مبلغي بدهکار شدم. ده تومان، بيست تومان يا صد ميليون بدهکار شدم. باز هيچ مرجع تقليدي يک جا نميگيرد. اينها را قسطي ميکنند. مثلاً ميگويند: ميتواني دويست هزار تومان خمست را در ده تا قسط بيست هزار توماني بدهي؟ ميگويد: بله. اين تقسيط کردن خودش راهي است که خمس دادن را شيرين ميکند.
نکته سوم وقتي گرفتار در خودشان ميبينند، مقداري را به آنها ميبخشند. آن نماينده مرجع تقليد از طرف مرجع تقليد و مرجع از طرف امام زمان اجازه دارند، آقا پسر من دانشجو است، پسر من طلبه است. دختر من اينطور است. عمه من، خاله من، عموي من گرفتار است، ميشود يک مقدارش را به من بدهيد. حتي سيد فقير داريم باز مقداري را خودشان اجازه ميدهند. پس اولاً خمس که مايه برکت است و شما اين را ميدانيد پس برويد حساب باز کنيد. ثانياً نترسيد و هيچکس شما را مجبور نميکند. قسطي ميکنند و مهلت ميدهند. ثالثاً مقداري ميدهند که انشاءالله خودتان گرههايتان باز شود.
شريعتي: انشاءالله خداوند به همه آنهايي که گرفتاري دارند به برکت شهيد امروز و به برکت اين شبها وسعت رزق بدهد و رفع گرفتاري و مشکلات از زندگيشان بشود. در روز نوزدهم ماه مبارک رمضان در سالروز ضربت خوردن علي (ع) همراه شما هستيم. چقدر خوب است ثواب تلاوت آيات را به روح بلند قرآن ناطق علي (ع) هديه کنيم. انشاءالله زيارت نجف اشرف نصيب همه شما شود. امروز از جزء نوزدهم قرآن کريم، صفحه 366 آيات 68 تا 77 سوره فرقان را به اتفاق تلاوت ميکنيم.
«وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً «68» يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً «69» إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «70» وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً «71» وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً «72» وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً «73» وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً «74» أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً «75» خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً «76» قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً «77»
ترجمه: و (بندگان خاص خدا) كسانى هستند كه با خداوند، خداى ديگرى را نمىخوانند و انسانى كه خداوند (خونش را) حرام كرده است، جز به حقّ نمىكشند، و زنانمىكنند، و هر كس چنين كند عقوبت گناهش را خواهد ديد. در روز قيامت عذاب او دوچندان مىشود و هميشه به خوارى در آن خواهد ماند. مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند. پس اينان (كسانى هستند كه) خداوند بدىهايشان را به نيكى تبديل مىكند، و خداوند آمرزنده و مهربان است. و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد، در حقيقت به سوى خدا بازگشتى پسنديده دارد (و پاداش خود را از او مىگيرد). و (بندگان خدا) كسانى هستند كه در مجلس (گفتار و كردار) باطل حاضر نمىشوند و چون بر لغوى عبور كنند كريمانه بگذرند. وآنان كسانى هستند كه چون به آيات پروردگارشان تذكّر داده شوند، كر و كور (چشم وگوش بسته) به سجده نمىافتند (بلكه عمل آنان آگاهانه است). و كسانىاند كه مىگويند: پروردگارا! به ما از ناحيهى همسران و فرزندانمان مايهى روشنى چشم عطا كن و مارا پيشواى پرهيزگاران قرار ده. آنان (بندگان رحمن) به خاطر آن كه صبر كردند، غرفههاى بهشتى داده مىشوند و در آن جا با تحيّت و سلام گرم روبرو خواهند شد. در آن جا، جاودانه هستند. چه نيكو جايگاه و منزلگاهى است. بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگار من براى شما وزن و ارزشى قائل نيست (زيرا سابقهى خوبى نداريد). شما حقّ را تكذيب كردهايد و به زودى كيفر تكذيبتان دامن شما را خواهد گرفت.
شريعتي:
زمان به خواب ببيند که باز اميراني
رقم زنند به رسم تو نامه روي زمين
مرا بس است همين يک،دو قرص نان ز جهان
مرا بس است همين يک دو جامه روي زمين
حضرت فرمودند: شما نميتوانيد مثل من باشيد، ولي «أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد» انشاءالله حواس ما باشد و در اين شبهاي قدر و روزهاي باقيمانده ماه مبارک رمضان به ياري حضرت بشتابيم. اشاره قرآني اين جزء را ميشنويم.
حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم، خيلي از پدرها و مادرها ميگويند که بچههاي ما يک مقدار منحرف شدند و کاهل نماز و کاهل حجاب شدند. غصه ميخورند. ما قبلاً در برنامه گفتيم: نماز والدين براي فرزندان، باز هم توصيه ميکنم که امام صادق هرشب نماز ميخواندند. باور کنيم نماز، دعا، صدقه، چهار قل، آيت الکرسي، استغفار براي بچهها اثر دارد. در کنار نصيحت و تربيت و لقمه حلال اينها هم اثر دارد. من آيه 74 سوره فرقان، من اين نمازي که امام صادق(ع) توصيه کردند را ميگويم. دو رکعت نماز مثل نماز صبح است، رکعت اول بعد از حمد سوره قدر را بخوانيم. رکعت دوم بعد از حمد سوره کوثر را بخوانيم. در قنوتش اين آيه را بخوانيد، من دارم سفارش به خواندن اين آيه ميکنم و الا در نماز نيست. اميرالمؤمنين هم در قنوتش اين آيه را ميخواند. «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماما» خدايا اينقدر به ما لطف و عنايت کن و دست ما را بگير که فرزندان ما و همسران ما نور چشم ما باشند. يعني مايه آبروي ما باشند و بعد ما و فرزندان ما را امام متقين قرار بده. اين قنوت اميرالمؤمنين بوده است. ما هم اين آيه را در قنوت نمازهايمان بخوانيم به اميد اينکه در کنار اين نماز و چهار قل و آيت الکرسي و استغفار و صدقه و دعا و در کنار لقمه حلال و توصيه و بسترسازي تربيت فرزندان خوبي داشته باشيم. خدايا به آبروي اميرالمؤمنين فرزندان ما و نسل ما را شيعه واقعي اميرالمؤمنين قرار بده.
شريعتي: سلام کردند و گفتند: من قبلاً برنامه شما را نگاه نميکردم و برداشت غلطي نسبت به کارشناسان شما داشتم. اما چند وقتي است که برنامه را نگاه ميکنم و از طرز فکرو نوع نگاهم پشيمان هستم. لذا از شما درخواست ميکنم از کارشناسان محترم براي من طلب حلاليت کنيد.
حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم، من به نيت خودم و آقاي شريعتي و همه کارشناسان محترم متواضعانه همه شما را بخشيديم به شرط اينکه شما هم ما را ببخشيد. وقت شما را گرفتيم و شايد حق مطلب را ادا نکرده باشيم. معمولاً شبهاي قدر آيه 22 سوره نور را ميگويم. خدا ميگويد: اگر ميخواهيد من شما را ببخشم، شما هم ببخشيد. «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» ببخشيد و بگذريد. اجازه بدهيد به بهانه سؤال قشنگ ايشان از همه بخواهم دستشان را بلند کنند، خدايا هرکس ما به گردن او حقي داريم، به ما ظلمي کرده و غيبت کرده و تهمتي زده، مال ما را ضايع کرده است، خدايا هرکس ما بر گردنش حقي داريم، ما او را بخشيديم، تو هم او را ببخش. چون ما آنها را بخشيديم و خدا هم به دل آنها مياندازند که آنها هم ما را ببخشند و فارغ البال شويم و بتوانيم در باقيمانده ماه رمضان و شبهاي قدر استفاده بيشتري ببريم انشاءالله.
شريعتي: سلام کردند و گفتند: همسر من زياد به روزه معتقد نيست. من از اواخر ماه رجب تا به حال روزه گرفتم. همسرم به من ميگويد: روزه نگير. آنها که روزه مستحبي بود هيچ. آيا اين روزهها که واجب است بخاطر ناراضي بودنش باطل است؟
حاج آقاي ماندگاري: در واجب اجازه همسر و پدر و مادر شرط نيست ولي در مستحب ميتواند اجازه پدر و مادر مانع شود. در مستحب اجازه همسر وقتي مانع است که مانع اداي حق زن به شوهرش شود. پس خاطر جمع باشيد براي روزه واجب شما اجازه شوهر لازم نيست. اما با مهرباني به شوهر بفهمانيد که اشتباه ميکند روزه نميگيرد و مانع روزه ديگران هم ميشود. ميخواهم به شوهر بزرگوار توصيه کنم به قول امام رضا(ع) و به قول روايت بين روزه گير و کسي که روزه نميگيرد چقدر فاصله است؟ يک وعده غذا. ولي روز قيامت فاصله خيلي زياد است. بين کسي که نماز ميخواند با کسي که نماز نميخواند هفده رکعت فاصله يعني 34 دقيقه فاصله هست. 34 دقيقه زياد نيست ولي روز قيامت فاصله خيلي زياد است. آقاي محترم، شوهر بزرگوار اين خانم محترم، باور کنيد خيلي برد نکرديد وقتي آن طرف برسيم فکر کنيم روزه نگرفتيم و يک وعده ناهار بيشتر خورديم. آن طرف ميفهميد خيلي خسارت برديد. انشاءالله همسر بزرگوار ايشان در مسير روزه داري هم بيايند.
شريعتي: سلام کردند و گفتند: شوهر من بد دهان است و مرتب اين اتفاق ميافتد. چه در خوشي و چه در ناخوشي! به من و مادر و پدر بي گناه من فحش ميدهد. از خدا بابت اين شوهر گله مند هستم. چرا؟ چون روز اعتکاف در مسجد از خدا يک شوهر خوب خواستم اين را نصيب من کرده است. خيلي بدبخت هستم که نه خداي خوبي دارم و نه شوهر خوش زباني.
حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم، استغفرالله ربي و اتوب اليه. اينکه فرمودند: خداي خوبي ندارم انشاءالله حواسشان نبوده است. ولي از اينکه انتخاب شوهرشان را گردن خدا مياندازند قبلاً هم مشابه اين را داشتيم. خدا گفته برويد کسي که متدين و لايق است را انتخاب کنيد. خودتان تحقيق نکرديد و کسي آمده در خانه شما را زده و شما هم قبول کرديد. انتخاب شوهرتان را به گردن خدا نياندازيد. اما اينکه فرمودند: نه خداي خوبي دارم و نه شوهر خوبي، خيلي حرف بدي است. خدايي که از ما طاعت کم قبول کرده و پاداش بسيار ميدهد، خدايي که از ما گناهان زياد را ميبخشد و حتي به حسنات تبديل ميکند. «فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً»(فرقان/70) اين خدا نعوذ بالله بد است؟ خدايي که ميگويد: يک قدم بيا، من صد قدم ميآيم. خدايي که ميگويد: تو تکليفت را انجام بده، من دو برابر پاداش ميدهم. چند برابر، ده برابر، هفتصد برابر به غير حساب، خدايي که ميگويد: هرچه سختي کشيدي اگر اينجا جبران نشد من در قيامت جبران ميکنم. خدايي که گفته يک قطره اشک بريزي عرش من ميلرزد و من تو را ميبخشم. خدايي که براي ما ميميرد. خدايي که عاشق ما است، اين خدا نعوذ بالله بد است؟ خدايي که درهاي رحمت را در ماه رمضان اينطور باز کرده است. اين همه نعمت به ما داده، قرآن داده، پيغمبر داده، امام حسين داده است، اين خدا نعوذ بالله بد است؟ خدايي که رحمتش در قيامت صد برابر دنيا است و 99 برابر دنيا است بد است؟ خدايي که اين چهره زيبا را به ما داده است بد است؟ خدايي که نعمتهايش را نميتوانيم بشماريم بد است؟خدايي که شب قدر گذاشته و ميگويد: در يک شب من يک عمر را بر تو ميبخشم، اين خدا بد است؟ حتماً استغفار کنيد از اين جمله و يقين بدانيد خداي ما خيلي ارحم الراحمين است. خيلي لطيف و رحيم و رئوف و عطوف است و خيلي نازنين است. قطعاً مثل اين خدا را جايي پيدا نميکنيم.
شريعتي: اين ماه رمضان و شبهاي قدر فرصت خوبي است که اين آقا هم استغفار کند.
حاج آقاي ماندگاري: اين خانم براي شوهرشان دعا کنند. به اين آقا هم ميگويم: يقين دارم شما در داخل قبر تحمل گزندههايي که ميآيند نيش بزنند را نداري! آنجا داد ميزني اينها چه هستند؟ جواب خواهند داد: اينها همان زبان نيش دار و فحاش تو هستند که به ناموست حرف بد زدي. من از طرف اين آقا استغفار ميکنم. شما هم از طرف شوهرتان استغفار کنيد. انشاءالله دل او هم بلرزد و خدا عوضش کند و او هم استغفار کند. استغفرالله ربي و اتوب اليه. همه براي هم يک استغفار جمعي داشته باشيم. استغفرالله ربي و اتوب اليه!
شريعتي: زباني که در اين شبها بعليٍ بعليٍ بعلي ميگويد حيف است که آلوده به اين فحش و الفاظ رکيک شود آن هم در محيط خانواده و نسبت به همسر و فرزندان. انشاءالله ماه رمضان فرصت مناسبي باشد براي اينکه يک فصل جديدي در زندگي ما شروع شود. اگر نکتهاي باقي مانده بفرماييد و بعد هم دعا کنيد.
حاج آقاي ماندگاري: امروز آقاي ما در بستر بيماري است. امام حسن(ع) در خانه آمدند و فرمودند: همه برويد. پدرم ممنوع الملاقات است. همه رفتند خيلي راحت رفتند ولي وجود نازنين اسبق بن نواته سر به ديوار گذاشته بود و ايستاده بود. امام حسن فرمودند: چرا نميروي؟ گفت آقا و مولاي من در اين خانه دارد جان ميدهد، من بروم راحت بخوابم؟ امام حسن آمدند ماجرا را گفتند و اميرالمؤمنين فرمود: بگو اسبق بيايد. آمد کنار بستر اميرالمؤمنين نشست و دستش را در دست اميرالمؤمنين گذاشت. مردم اگر ما هم به درد امام زمانمان بي اعتنا نباشيم، دنبال کارمان نرويم، امام زمان هم ما را کنار بستر خودش ميبرد و دست ما را در دست خودش ميگذارد. اين بي اعتنايي ماست که زخم اميرالمؤمنين را درد دارش کرده است. بي اعتنايي ما به دردهاي امام زمان(ع)، امام زمان از درد مردم يمن و بحرين و عراق و سوريه و لبنان و نيجريه و ميانمار و افغانستان و پاکستان دلش خون است. دلش از درد ايتام خون است. آنوقت ما راحت در شبهاي قدر ميخوابيم. يک مقدار به امام زمانمان بگوييم: آيا ميتوانم به شما کمک کنم؟ آيا ميتوانم با گريههايم به شما کمک کنم؟ آيا ميتوانم با اعمالم به شما کمک کنم؟ انشاءالله دل ما نزد آقا امام زمان باشد تا حضرت خودش دعا کند ما بتوانيم کمک حضرت باشيم. «اللهم اجعلني من اعوانه و انصاره و المستشهدين بين يديه في جملة اوليائه»
شريعتي: در اين شبها و روزها ما را دعا کنيد. بهترينها نصيب شما شود.
کو شب قدر که قرآن به سر از دلتنگي *** هي بگويم بعليٍ بعليٍ بعلي
«والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين»