اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

95-11-20-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري – پاسخ به پرسش‌هاي بينندگان


برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسش‌هاي بينندگان
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 20-11-95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: سلام به شما و ايماني که از آن سرشار هستيد. سلام به شما و آسمان پاک و زلال دلهاي شما. خيلي خوشحاليم که امروز هم در کنار شما هستيم. حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم، خيلي خوش آمديد.  
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله و الصلاة و السلام علي رسول الله و علي آله آل الله. (قرائت دعاي فرج)
من هم خدمت شما و همکاران خوب اين برنامه و همه بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام و ادب و احترام دارم. اميدواريم خدا به همه ما توفيق بدهد در اين دهه‌ي مبارکه فجر قدر انقلاب و مملکت‌مان و امت اسلامي و قدر ولايت و امنيت‌مان را بدانيم و اين قدرشناسي را روز 22 بهمن نشان بدهيم. امام فرمود: روز 22 بهمن ضمن اينکه روز اسلام است. روز ايران است. ايران سربلند شد. ايران از مستأجري نجات پيدا کرد و مردم صاحب مملکت خودشان شدند. حتي کساني که شايد انقلاب را خيلي قبول نداشته باشند، حتي مسلمان نباشند، چون مذاهب و اديان هم مشارکت خيلي خوبي داشتند. حتي من و امثال من را هم قبول نداشته باشند. مسئولين را خيلي قبول نداشته باشند اما ايران را که قبول دارند. بخاطر ايران بيايند، که هرچه 22 بهمن باشکوهتر باشد، ايران سربلندتر است. مسئولين هم بايد قدر اين مردم را بدانند. مردمي که هروقت لازم بود، پشت سر نظام بودند و به ميدان آمدند. امام فرمودند: من شهادت مي‌دهم امت اسلامي ايران از امت عهد رسول الله بالاتر و بهتر بودند. انشاءالله همديگر را در راهپيمايي 22 بهمن ببينيم. حتي راهپيمايي 22 بهمن مکان استجابت دعاست. بياييد براي مريض‌ها و گرفتارها دعا کنيد. روز جمعه هم هست، براي فرج آقايمان هم دعا کنيم. يک دسته گل صلوات هم هديه به ساحت مقدس امام زمان و مادر نوراني‌اش فاطمه زهرا(س) بکنيم که اين ايام منتسب به اين بانوي بزرگوار است تقديم کنيم.
شريعتي: قرار همه سمت خدايي‌ها روز جمعه در راهپيمايي 22 بهمن است. مطمئن هستم که مردم مهيا و آماده مي‌شوند براي نمايش اقتدار و وحدت و همدلي. امروز آقاي ماندگاري اينجا هستند که به سؤالات شما که از طريق ايميل و پيامک به دست ما رسيده پاسخ بدهند.
با سلام و ادب خدمت برنامه‌ي گره گشاي سمت خدا. دختري 22 ساله هستم در برنامه‌اي که صحبت از يکي بودن ظاهر و باطن داشتيد من به ياد اطرافيان خودم افتادم که هرگز ظاهر و باطنشان براي من يکي نبوده است. پانزده سال پيش که همسر خواهرم اعتياد داشت و از ابتدا با نيرنگ وارد زندگي خواهرم شد تا به الآن که بخاطر همين موضوع از ازدواج ترسيدم و به کل تصميم گرفتم اصلاً ازدواج نکنم. از طرفي هم مادر من خيلي من را به اين تصميم تشويق مي‌کند. مي‌گويد: ما که ازدواج کرديم چه شد؟ من هم با خودم مي‌گويم: آمار مجردها را بالا ببرم بهتر از اين است که آمار طلاق را بالا ببرم. ايشان در ادامه مي‌گويند: خواهرم هم مي‌گويند: ازدواج نکني خيلي بهتر است.
حاج آقاي ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم. من مي‌گويم اگر ما چهار تصادف در جاده ببينيم ديگر سفر کردن را کنار مي‌گذاريم؟ سفر خودش يک کمال است. «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْض‏» (انعام/11) با چهار تا حوادث، الآن شما مي‌بينيد مردم در حوادث جاده‌اي هر سال آمار زيادي مي‌دهند. ولي سال بعد آمار سفرها بيشتر مي‌شود. مردم عاقل هستند. بخاطر چهار حادثه که اصل مسير کمال را براي خودشان نمي‌بندند. بايد بيشتر احتياط کنيد. اگر ما چهار آمار رفوزه و مردودي در دانشگاه داشته باشيم، بگويم: من آمار بي‌سوادي را بالا مي‌برم که مار مردودي را بالا نبرم! اين يعني اعلام ضعف خودم. اين يعني اعلام تنهايي و بي‌کسي خودم. مگر ما خدا نداريم؟ مگر قرار نيست با تکيه بر خدا اعتماد به خودمان کنيم. خدا به پيغمبر مي‌گويد: «حَسْبُكَ‏ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» (انفال/64) نهضت ملي نفت شکست خورد. مشروطه شکست خورد. خيلي از تلاش‌هايي که در اين صد ساله اخير در ايران اسلامي اتفاق افتاد به نتيجه کامل نرسيد. امام بفرمايند: من آمار انقلاب نکرده‌ها را بالا ببرم، بهتر از اين است که آمار شکست‌ها را بالا ببرم؟ «قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى‏» (سبأ/46) امام امروز ما به همه افسران نيروي هوايي فرمودند: شما با تکيه بر خدا مي‌توانيد همه سدها را از سر راه برداريد. مي‌توانيد همه موانع را از سر راه برداريد.
شخصي خدمت امام باقر آمد و گفت: من مي‌خواهم به حالت تجرد و مجرد بودن به مسير کمال ادامه بدهم. حضرت فرمودند: اگر اين مسير کمال بود، مادرم زهرا(س) بر شما سبقت مي‌گرفت. يک سؤال از اين خواهر بزرگوار و مشابه اين خواهر دارم. آقايان هم هستند. اين سؤال فراواني زياد دارد. آقا و خانم بزرگوار که ترجيح مي‌دهيد آمار مجردها را بالا ببريد، تا نکند آمار طلاق بالا برود. خواهش مي‌کنم اين فکر با عقلانيت شما سازگار نيست. آمار سفرها پايين بيايد، چون تصادفات جاده‌اي داريم. آمار پذيرش دانشگاه‌ها پايين بيايد. چون مردودي هم داريم. آمار تيم‌‌هاي ورزشي ما پايين بيايد چون شکست داريم. اين مسيرهايي که سر راه ما به نام ازدواج هست، ازدواج از يک طرف، اشتغال از يک طرف، همه مسيرهايي که در مقابل ماست، همه مسير کمال ماست. مثل اينکه يک دانش آموز از مقطع دبستان به مقطع دبيرستان آمد. از آنجا به مقطع دانشگاه مي‌رود. وقتي مي‌خواهد به مقطع دانشگاه برود، جشن مي‌گيرد. جشن مي‌گيرد به نظر شما يعني راحت مي‌شود؟ گرفتاري‌هاي مشابه ديگر و گرفتاري‌هاي سخت‌تري نصيبش مي‌شود. ولي اعتقاد دارد بزرگ مي‌شود.
شريعتي: همه ما فکر مي‌کنيم با ازدواج وارد يک فضاي گل و بلبلي خواهيم شد، بعد مي‌بينيم با واقعيت هم‌خواني ندارد.
حاج آقاي ماندگاري: با ازدواج شما وارد يک مرحله‌ي بالاتري از رشد و کمال مي‌شويد. اگر وجود نازنين معصوم فرمودند: «من تزوج‏ فقد احزر نصف دينه» (بحار، ج 103، ص 219) هرکس ازدواج کند، نصف دين است. چون اين مدرک گرفت و به مرحله‌ي بالاتر رفت. قرار نيست به قول شما در مرحله‌ي زندگي بعد ازدواج همه‌اش گل و بلبل باشد. قرار است من و شما با مشکلات دست و پنجه نرم کنيم. چون ظرفيت شما بالاتر رفته، امتحانت هم سخت‌تر مي‌شود. شهيد مطهري جمله‌ي خيلي زيبايي دارند. مي‌فرمايند: آنهايي که اين مسير کمال جلويشان مي‌آيد و مي‌توانستند در مسير کمال قرار بگيرند، چون بارها مواردي داشتيم که خانم‌ها و آقايان مي‌گويند: ما براي ازدواج آماده هستيم. يک عده مي‌گويند: امکان دارد. يک عده مي‌گويند: امکان ندارد. ما به امکان ندارد کار نداريم. ما مي‌گوييم: آنهايي که مي‌توانستند در اين مسير رشد وارد شوند و نشدند، آن کمالي که قرار بود در اين مسير گيرشان بيايد از کجا مي‌خواهند پيدا کنند؟ يک قطعه‌اي از کمال خودشان را به دست خودشان محروم کردند. من مي‌توانستم بعد از ديپلم دانشگاه بروم و ليسانس بگيرم، اما بخاطر اينکه ديدم چهار نفر از دوستان من دانشگاه رفتند و سه نفرشان مشروط شدند، من هم نرفتم! من وارد کار آزاد شدم، اما آن کمالي که در دانشگاه و حوزه پيدا مي‌کردم، کجا بايد پيدا کنم؟
شريعتي: يعني اگر قرار باشد ما به صد درجه کمال برسيم، و مثلاً پنجاه تا با ازدواج بدست بيايد، جاي خالي اين با چيزي پر نمي‌شود.
حاج آقاي ماندگاري: وقتي دين ما مي‌گويد: شما با ازدواج به يک مرحله‌اي از کمال وارد مي‌شويد، يک کمالي است که هزينه هم دارد. همچنان که هزينه دانشگاه رفتن از دبيرستان بيشتر است. همچنان که مسافرت رفتن از درون خانه ماندن بيشتر هزينه دارد. چون کمال دارد، هزينه دارد. هزينه ازدواج کردن هم قطعاً از مجردي بيشتر است. چون کمال دارد، هزينه دارد. خواهر بزرگوار، برادر بزرگوار! خواهش مي‌کنم خودتان را از اين کمال محروم نکنيد. چون آنهايي که با مسير ازدواج به کمال رسيدند، آمارشان خيلي بيشتر از آنهايي است که در نرفتن راه به کمال رسيده باشند. در همه مشکلات هم اساتيد ما مي‌گويند: شايد کمال آنها در برخورد با آن مشکلات بوده است. از کجا مي‌دانيد اطرافيان و خواهر شما که با مشکلات دست و پنجه نرم مي‌کنند، رشد نکردند؟
شريعتي: ديروز در برنامه حاج آقاي حسيني پيام چند نفر از مخاطبين را خواندند. خيلي از اينها اينقدر شاعرانه و عاشقانه زندگي‌شان را توصيف کرده بودند و نکته‌ي بسيار قابل توجه اين بود که همه اينها گفته بودند: ما در زندگي‌مان دچار مشکل هستيم ولي سعي کرديم مشکلات را مديريت کنيم.
حاج آقاي ماندگاري: باور کنيد ما در مديريت تنها نيستيم. خدا کمک مي‌کند به شرطي که توکل داشته باشيم. خدا به حضرت موسي فرمود: «تَفَرَّغْ لِعِبَادَتِي» حديث قدسي است. اگر تو خودت را براي بندگي من آماده کني، «وَ عَلَيَّ أَنْ أَسُدَّ فَاقَتَك‏» (کافي/ج2/ص83) خدا مي‌فرمايد: خودم بر خودم واجب مي‌کنم که مشکل شما را رفع کنم.
سؤال: شما مي‌گوييد: هرکه در اين ره مقرب‌تر است *** جام بلا بيشترش مي‌دهند؟
مفسرين مي‌فرمايند: خدا وقتي مي‌فرمايد بر من واجب است که مشکلش را حل کنم، معنايش اين نيست که مشکل را از سر راهش برمي‌دارم. معنايش اين است که ظرفيتش را بالا مي‌برم. «أَ لَمْ نَشْرَحْ‏ لَكَ صَدْرَكَ» (شرح/1) لذا در پيام‌ها بعضي از خانم‌ها اشاره مي‌کنند، ما مشکلات سه سال اول زندگي را تحمل کرديم، الآن اينقدر زندگي با وجود مشکلات براي ما شيرين شده است. چون ضمن اينکه داريم مشکلات را تحمل مي‌کنيم، داريم رشد مي‌کنيم. ظرف وجودي دارد وسيع‌تر مي‌شود. داريم بزرگ مي‌شويم.
يادي از دفاع مقدس کنيم. يادتان است بيت شعري که بچه‌ها مي‌خواندند. «جنگ ما را لايق خود کرده بود» بچه‌هاي سيزده ساله را امروز ما برايشان حساب باز نمي‌کنيم. ولي بچه‌هاي سيزده ساله با مشکل جنگ بزرگ شدند. ما 36 هزار تا از اينها را شهيد داريم.
پس ما بايد در مشکلات بزرگ شويم. به يک شرط 1- باور کنم قرار است بزرگ شويم. اينجا قرار نيست آسايش باشد، آخرت است. اگر باور کرديم که يک روز هم گفتيم هرچه اينجا سختي بکشيم، آن طرف جبراني داريم، هرچه اينجا کمبود بکشيم آن طرف جبراني داريم. به شرط اينکه همه تلاشمان را بکنيم. 1- رشد خودم را باور کنم. 2- باور کنم خدايي که در اين سختي مرا تنها نگذاشته است. اگر اينطور نگاه کنيم قطعاً دنبال زياد کردن آمار مجردها نيستيد. خيلي از دختر خانم‌هاي گل صبح يک مقدار با سختي بلند مي‌شوند. ولي ببينيد چه رشدي مي‌کند وقتي اين دختر خانم ازدواج مي‌کند و مادر مي‌شود. اين مادر نه تنها صبح براي نماز صبح بيدار مي‌شود بلکه از شب تا صبح ده بار با يک تکان بچه بلند مي‌شود، آن هم بيداري عاشقانه است. يک رشدي است. شما مي‌خواهي خودت را از رشد و کمالي که در مادر بودن است محروم کني؟ مي‌خواهي خودت را از رشد و کمالي که در همسر بودن است و پيغمبر ثواب مجاهدت و شهادت را دادند، محروم کني؟ اين کمال در مجردي نيست. شما نصف شب با يک صداي بچه عاشقانه بيدار مي‌شوي. ضمن اينکه بچه را شير مي‌دهي يک ارتباط هم با خدا برقرار مي‌کني. اين کجا پيدا مي‌شود؟ بخاطر همين کمال هم که شده انشاءالله زود عروس شويد و زود هم داماد شويد.
شريعتي:انشاءالله اين عينک بدبيني را بردارند و زود خبر ازدواجشان را به ما بدهند که ما هم از صميم دل به ايشان تبريک بگوييم.
لحن پيامي که مي‌خوانم خيلي تند است و بي‌مقدمه شروع کردند. حاج آقا آيا مي‌دانستيد پولدارها زودتر از فقرا به بهشت مي‌روند؟ چون من همه چيز را در پول ديدم. صدقه بده بلا دور مي‌شود. بکش، ديه بده. بزن، ديه بده. طلاق بده، مهريه بده. پول بده حج برو. پول داشته باش، نذري بده. پول داشته باش به فقير کمک کن. پول کلا خيلي از چيزها را حلال و حل مي‌کند. شما اگر بتوانيد يک مقدار اين فاصله‌ي طبقاتي را کم کنيد که همه با هم به بهشت برويم.    
حاج آقاي ماندگاري: انشاءالله همه ما اهل بهشت شويم. من سوار يک ماشيني شدم، اين آقا گفت: من رزمنده بودم. گفتم: الحمدلله! ديدم دارد حرف‌هاي بي‌ربطي مي‌زند. گفتم: ماهواره در خانه داري؟ گفت: از کجا فهميدي؟ گفتم: از حرف‌هاي بي‌ربط شما! اين آقا هم احتمالاً سرش خيلي در تلگرام است. قرار نيست هر حرف بي‌ربطي را که در تلگرام گذاشتند، من سريع براي همه بفرستم. چه کسي اين تهمت‌ها را دارد به اسلام مي‌زند؟ کجا اسلام گفته: بکش ديه بده! کجا اسلام گفته: طلاق بده، مهريه بده. طلاق را اسلام مبغوض ترين حلال دانسته است. يعني راه حال آخر آخر که همه تلاشي بکنند نشود اين زندگي را به هم چسباند، حالا طلاق بده. ولي مبغوض‌ترين حلال است. کجا اسلام گفته: تو فقط صدقه بده به بهشت مي‌روي؟ يا بزن، ديه بده. ما اول از اسلام دفاع کنيم، يک حرف‌هاي بي‌ربطي است که در فضاي مجازي بدون اطلاع و بدون استناد مي‌زنند، من هم نپرسيده و دقت نکرده، سريع پخش مي‌کنند. البته ايشان هم مي‌خواهد از اسلام دفاع کند و حس قشنگي دارد. اولاً اينطور نيست، هيچ فقيهي، هيچ آيه و روايتي، هيچ سندي چنين اجازه‌اي به کسي نداده است.
شريعتي: در اين حجم عظيم اطلاعاتي که در روز به سمت ما مي‌آيد، ما يک وقت‌هايي درست و غلط را با هم قاطي مي‌کنيم.
حاج آقاي ماندگاري: در فضاي مجازي گاهي درست و غلط با هم قاطي مي‌شود. گاهي هم «كلمة حقّ‏ يُراد بها الباطل» يعني حرف درستي مي‌زنند، ولي هدف نادرستي از پخش آن دارند. هر خوراکي که دست ما دادند، به بچه‌مان نمي‌دهيم. هر خوراکي، هر نوشيدني، هر خوردني به شما دادند دست خانواده مي‌دهيد يا چک مي‌کنيد؟ تو را به خدا مطالب تلگرام را چک کنيد. هرکدام درست است پخش کنيد. من خودم گفتم با تلگرام مبلغ دين شويد. نه هر حرف بي‌ربطي که در تلگرام يا فضاي مجازي پخش شد.
نکته‌ي دومي که اينجا مي‌خواهم عرض کنم، ببينيد در اسلام يک کلمه‌ي فقر داريم، يک کلمه‌ي غنا داريم، يک کلمه‌ي استغنا داريم. تا اين را قشنگ حلاجي نکنيم، مشکلات حل نمي‌شود. نه در اسلام به ما گفتند: برويد فقر شويد، نه به ما گفتند: برويد غني شويد. به ما گفتند: برويد استغنا پيدا کنيد. استغنا يعني چه؟ اگر فقير شديد، خودتان را ذليل نکنيد، اين استغنا است. اگر فقير شديد، ذليل نشويد. تلاش کنيد. اين امتحان شماست. بعضي‌ها مي‌گويند: کلمه‌ي امتحان را خيلي شنيديم، باز هم مي‌گوييم که بشنويد. چون خدايي که بالاي سر شما ايستاده است، وقتي شما فقير شديد، اگر شما تقصيري نداشتيد، مثل بچه‌اي که در خانواده فقير به دنيا آمده، اين امتحان را خدا گذاشته که در آخرت جبران کند. ولي تو بنا داشته باشي اولاً به خاطر فقر خودت را ذليل نکني. 1- استغنا يعني طبعت بالا برود، ذليل نشوي. 2- بنا داشته باشي اگر پولدار شدي، مغرور نشوي. نگويي: حالا که پولدار شدم من يک عمري بدبختي کشيدم، حالا به اينجا رسيدم. لااقل بگذار خودم بخورم. زن و بچه من بخورند، باقي را کار ندارم. آقا تو امروز خودت فقير بودي، نه! آنجا هم بناي خيرات داشته باشيد. از کجا معلوم مي‌شود؟ يک داستان براي شما بگويم.
عزيزي مي‌گفت: در پارک نشسته بوديم، براي تفريح رفته بوديم. يک پيرمردي کيسه‌ي پفک آورده بود، مي‌فروخت. مي‌گويد: پفک به شرط چاقو! رفتيم جلو بخريم، گفتم: اين يک پيرمرد است و سني از او گذشته است. بگذار کل کيسه را از او بخرم بيايد با ما بنشيند يک چاي بخورد. به او گفتم: گفت نه بايد بروم پفک‌هايم را بفروشم. به او گفتم: بگذار کل پفک‌هايت را بخرم تو هم بنشين اينجا يک مقدار با ما حرف بزن. گفت: نه، مي‌خواهم کاسبي کنم! گفتم: من همه را از تو مي‌خرم، تو هم کاسبي کردي! گفت: نه، کاسبي يعني من کاري را که از دستم برمي‌آيد، انجام بدهم، خدا هم برکت به زندگي من مي‌دهد. ولي همينطور که دارم راه مي‌روم، اين پفک‌ها را مي‌فروشم، يک بچه يتيم مي‌بينم. مي‌گفتم: خدا، اگر من پول داشتم اين را راه مي‌انداختم! يک دختر و پسر مي‌بينم در قصه‌ي ازدواجشان گير کردند، به من مي‌گويند: پيرمرد دعا کن مشکل ازدواج ما حل شود! اي خدا، من اگر پول داشتم اين را هم راه مي‌انداختم! تا شب که اين پفک‌ها را مي‌فروشم که زندگي من با رزق حلال است، صد تا کاسبي معنوي ديگر هم مي‌کنم. اين استغنا است. يعني نيت مي‌کنم که اگر داشته باشم، مست نشوم. يعني نداشته کاسب است. آي فقير عزيزي که نداشته کاسب هستي، به خدا خيلي از آنهايي که دارند، از اين کاسبي‌ها ندارند. باز هم بد است؟ يکي بايد در مغازه بايستد، تا شب دو زار گير بياورد. تو که نايستاده، کاسب هستي.
دين ما مي‌گويد: فقير باش، اشکال ندارد. ولي استغنا داشته باش. 1- ذليل نشوي، 2- بنا داشته باش تلاش کني. 3- اگر پولدار شدي، کمک کني. الآن نيت کن هر کار خير و هر مشکلي بود، نيت کن اگر داشتي باز مي‌کردي. غني بايد استغنا داشته باش. يعني چه؟ يعني حالا که پول داري. چقدر زيباست، فقير استغنا داشته باشد نيت مي‌کند. نيت خيرات زياد مي‌کند مثل اين پيرمرد پفک فروش. غني استغنا داشته باشد، مي‌گويد: الآن که دارم. شايد اين پول امتحان است و از من بگيرند. پس حالا خود عمل خيرات را انجام مي‌دهد و مغرور هم نمي‌شود. اين استغنا است. يعني غني وابسته نشود، فقير ذليل نشود.
شريعتي: نکته اولي که اين بيننده عزيز گفتند، پولدارها زودتر از فقرا به بهشت مي‌روند؟
حاج آقاي ماندگاري: والله اينطور نيست. اين تهمت به اسلام است. کسي زودتر به بهشت مي‌رود که «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ‏ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‏» (حجرات/13) مجاهدين زودتر به بهشت مي‌روند. در تاريخ نگاه کنيد آمار پولدارها در بهشتي‌ها بيشتر است، يا آمار بي‌پول‌ها؟ شهداي بالاي شهر بيشتر هستند يا پايين شهر؟
شريعتي: سراغ پيام بعدي برويم. يک جوان 32 ساله اين پيام را فرستادند و به نوعي درد دل کردند. سلام من جواني 32 ساله هستم. در سالهاي گذشته من خلافکار بودم و سه بار به حق زنداني شدم. تا اينکه در زندان يک روحاني با معرفت با دل و جان در خدمت زنداني‌ها بود. با او آشنا شدم. حتي وقتي فهميد من سُني هستم، بيشتر به من توجه مي‌کرد. به واسطه‌ي او با خدا آشنا شدم و در زماني که آزاد شدم خدا را شکر توبه‌ام را نشکستم. حالا چند سال از آن زمان مي‌گذرد اما من در جامعه پذيرفته نمي‌شوم. زيرا براي هر کاري يک برگه‌ي سوء پيشينه از من مي‌خواهند. مردم محله من بي انصاف هستند و من از آقاي ماندگاري مي‌پرسم که در حکومت حضرت علي(ع) هم افرادي مثل من از جامعه طرد مي‌شدند؟ لطفاً مرا راهنمايي کنيد تا دوباره راه را گم نکنم. چرا که من خرج مادر و خواهرم را هم بايد بدهم و دلم مي‌گيرد که مي‌بينم خواهرم براي خرج خانه جهيزيه‌اش را مي‌فروشد و هيچ کاري ‌از من بر نمي‌آيد؟ من منتظر راهنمايي حاج آقاي ماندگاري هستم چون حرف‌هاي ايشان آرامم مي‌کند.
حاج آقاي ماندگاري: من دو نکته قشنگ که در اين سؤال بود سريع بگويم. 1- معمولاً کساني که خداي نکرده خلاف کردند، مي‌گويند: به ما ظلم شده است. حق پذير و حقگو نيستند. همه مي‌گويند: ما را به اشتباه در زندان انداختند. ولي ايشان فرمود: مرا به حق زنداني کردند. يعني اشتباه را پذيرفته است. اين همان چيزي است که ما مي‌گوييم: تقصير! يک جوان خلاف کرده، حالا پذيرفته که خلاف کرده است. مي‌گويد: تو را به خدا بيشتر از خلافم مرا مجازات نکنيد. مي‌گويد: من زنداني‌ام را کشيدم و حالا به جامعه آمدم، کمکم کنيد! پس دم اين جوان گرم. دم آن روحاني با صفا هم گرم! همين‌جا به روحانيون عزيز مي‌گويم: به خدا زنداني‌ها هم بچه‌هاي خود ما هستند. اشتباهي آنجا رفتند. بارک الله به اين روحاني که براي ايشان وقت گذاشته و بارک الله به اين روحاني که وقتي فهميده ايشان سني است، کمکش کرده است. شيعه و سني براي ما فرقي ندارد. حتماً اين روحاني در يک ويژگي‌هاي     خيلي زيبا توانسته اين عزيز را جذب کند. خدا خيرش بدهد.
يک نکته به جوان‌هايي بگويم که خداي نکرده در مسير خلاف هستند. خلافکار عزيز، علاوه بر اينکه اگر گير بيافتي، مجازات مي‌شوي و زندان مي‌روي، بقيه زندگي تو روي خط زلزله است. ببينيد اين جوان چقدر گرفتاري دارد؟ به آينده‌ي خودت و زن و بچه‌ات فکر کن. قانون را نمي‌شود عوض کرد. حتماً آن قانون مستنداتي داشته است، سوء پيشينه مي‌خواهند. اگر تو خلاف کردي، تا آخر عمر محروم مي‌شوي. خلاف نکنيم!
نکته چهارم به اين جوان عزيز و جوان‌هايي که مشابه هستند بگويم که کارهاي اداري سوء پيشينه مي‌خواهد. کارهاي شرکتي سوء پيشينه مي‌خواهد. کارهاي آزاد هم سوء پيشينه مي‌خواهد؟ روي پاي خودت بايست. ما بارها در پيام‌ها خوانديم جوان با غيرتي که به کارهاي خدماتي، کارهايي که در جامعه شايد نگاه قشنگ نشود، رفته و روي پاي خودش ايستاده است. رفته و موفق هم شده است. حرف ما اين است که خدا به کار براي رزق حلال برکت مي‌دهد. همين‌جا در برنامه گفتيم پيرمردي که فرفره مي‌فروخت. جواني که واکس مي‌زد. نمي‌خواهم بگويم ايشان هم سراغ اين کارها برود. مي‌خواهم بگويم: روي پاي خودش بايستد. خواهر و مادرش هم مي‌توانند کمک کنند. کار آزاد هم يک بودجه مي‌خواهد. يک کارخانه‌اي را در مشهد اخبار نشان داد. خدا پدر و مادر آن مجموعه را بيامرزد که اصلاً کارگرانش را از آنهايي جمع کرده که سوء پيشينه داشتند. عجب غيرتي! ولي خيلي کار سختي است. واقعاً با خدا معامله کرده است.
بيننده‌هاي عزيز، من مي‌خواهم بگويم من از شما توقع ندارم که اينها را در کارخانه و مغازه‌تان بياوريد، آنوقت خودتان به من مي‌گوييد: آقاي ماندگاري خودت داشته باشي اين کار را مي‌کني؟ من مي‌گويم: مي‌توانيد با خدا معامله کنيد «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ‏ اللَّهَ قَرْضاً حَسَنا» (بقره/245) ده نفر از دور و اطرافيان اين جوان هرکدام پانصد هزار تومان به اين جوان قرض بدهند، بگويند: با اين پنج ميليون يک کار آزاد راه بيانداز. مثلاً يک جنسي را يک جايي بفروش. بعضي‌ها ممکن است بگويند: اين سوء پيشينه دارد شايد پول ما را برنگرداند. خواهش مي‌کنم اين پانصد هزار تومان را در دفترتان خط بزنيد. يقين دارم اين جوان برمي‌گرداند. ولي اگر يک درصد برنگرداند، شما با خدا معامله کرديد و ضرر نکرديد. اين گره را باز کرديد. امام صادق(ع) از قول پيامبر نقل کردند: هرکس گره يک مؤمن را باز کند، خدا هفتاد و سه گره او را باز مي‌کند که هفتاد و دو گره براي قيامت است. يکبار ديگر از امام رضا(ع) روايت خواندم. امام رضا فرمودند: گره يک نفر را باز کنيد، من تعهد مي‌دهم خدا گره قيامت شما را باز کند. ده نفر، نفري پانصد هزار تومان به اين جوان عزيز بدهند، من قول مي‌دهم اين جواني که اينقدر حق گو هست، اين جوان روي پاي خودش مي‌ايستد و خرجي خواهر و مادرش را هم مي‌دهد. بعد مي‌بينيد يک نفر را زنده کرديد. چقدر قشنگ است که به عشق اميرالمؤمنين بدهيد، اين جوان نام اميرالمؤمنين را آخرش برده بود. گفته بود در حکومت اميرالمؤمنين چرا نبايد به هم کمک کنند؟ پس با اين پانصد هزار تومان مي‌شود شفاعت اميرالمؤمنين را هم خريد.
شريعتي: پس آنهايي که خداي نکرده دچار سوء پيشينه هستند و براي کارشان گواهي عدم سوء پيشينه مي‌خواهند، کار دولتي هم نشد، دست به دست هم بدهند يک شغلي براي اين‌ها ايجاد کنند. امروز صفحه 485 قرآن کريم، آيات 16 تا 22 سوره‌ي مبارکه شوري در سمت خدا تلاوت مي‌شود.
«وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ‏ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ «16» اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ «17» يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ «18» اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ «19» مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ «20» أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَ لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «21» تَرَى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَ هُوَ واقِعٌ بِهِمْ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ «22»
ترجمه: و كسانى كه درباره خداوند پس از آنكه دعوت او را پذيرفته‏اند به جدال (مى‏پردازند) دليلشان نزد پروردگارشان باطل و بى‏پايه است و بر آنهاست خشم الهى و برايشان عذاب سختى است. خداست آنكه كتاب آسمانى و ميزان را به حقّ نازل كرد و چه مى‏دانى شايد قيامت نزديك باشد. كسانى كه ايمان به قيامت ندارند (نسبت به وقوع آن) شتاب مى‏ورزند، ولى كسانى كه به آن ايمان دارند از آن مى‏ترسند و مى‏دانند كه قيامت حقّ است، بدانيد محقّقا كسانى كه درباره قيامت به جدال مى‏پردازند در گمراهى دورى هستند. خداوند نسبت به بندگانش با مهر و لطف رفتار مى‏كند، هر كه را بخواهد (و صلاح بداند) روزى مى‏دهد و اوست تواناى غالب. آن كه كشت آخرت بخواهد براى او در كشتش مى‏افزاييم و آن كه كشت دنيا بخواهد از آن به او مى‏دهيم و در آخرت هيچ نصيبى ندارد. آيا خدايانِ باطلِ مشركان، احكامى از دين كه خداوند به آن اذن نداده براى مشركان قرار داده‏اند و اگر فرمان قطعى (خداوند مبنى بر مهلت دادن به منحرفان) نبود قطعاً ميان مشركان (به هلاكت) حكم مى‏شد و همانا ستمكاران برايشان عذابى دردناك است. ستمكاران را خواهى ديد كه از آنچه انجام داده‏اند هراسانند در حالى كه (كيفر) آن به آنان خواهد رسيد و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده‏اند در باغ‏هاى بهشت هستند، براى آنان نزد پروردگارشان هر چه را بخواهند (فراهم است). اين است آن فضل بزرگ.
شريعتي: انشاءالله فردا هم طبق قرار ما، روزهاي پنجشنبه حاج آقاي انصاريان عزيز مهمان برنامه ما خواهند بود. اشاره قرآني را بفرماييد.
حاج آقاي ماندگاري: با مدد از وجود نازنين امام رضا(ع). آيه‌ي 20 سوره‌ي شوري خيلي به من انرژي مي‌دهد. آنهايي که در امتحان فقر هستند، آنهايي که در امتحان مريضي هستند، آنهايي که در امتحان‌هاي مختلف هستند، اين آيه خيلي انرژي مي‌دهد. «مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ» خدا دارد اعلام مي‌کند مي‌خواهيد در اين دنيا سختي بکشيد، آن طرف جبران ببينيد. يا مي‌خواهيد در اين دنيا دائم در کيف و آسايش و عيش و نوش باشيد و آن طرف هيچي نداشته باشيد؟ با اين آيه هيچکس مجرد نماند. با اينکه متأهلي سخت است. هيچکس بي تفاوت نسبت به گرفتاري‌هاي مردم نباشد. با اينکه رسيدگي به گرفتاري‌هاي مردم سخت است. هيچکس به فکر دستگيري کردن نباشد، با اينکه دستگيري کردن خيلي سخت است. هيچکس به فکر جبهه رفتن نباشد، با اينکه جبهه رفتن سخت است. اصلاً تکليف سخت است. هيچکس به فکر فرار از نماز خواندن نباشد، با اينکه نماز خواندن سخت است. از خمس و زکات فرار نکند با اينکه اينها سخت است. اعتقاد به آخرت که قرار است خداي متعال، اين داور نازنين قرار است ما هرچه اينجا سختي کشيديم، هرچه کمبود داشتيم، نه تنبلي کنيم، ما همه تلاشمان را کرديم ولي نشد. آن طرف قرار است جبران کند. ولي اگر همه را اين طرف خواستيم، مي‌ترسم آن طرف هيچي نداشته باشيم. فقر آن طرف خيلي دردناک است. فقر اين طرف قابل تحمل است. مريضي اين طرف قابل تحمل است. گرفتاري اين طرف قابل تحمل است. ولي آن طرف واقعاً قابل تحمل نيست. به شما بشارت مي‌دهم اين آيه را حفظ کنيد و انرژي بگيريد.
شريعتي: اما نظرسنجي هفته گذشته‌ي ما، اگر خاطر دوستان عزيز ما باشد، در مورد موانع ازدواج آسان نظرسنجي کرديم که تجمل گرايي و تشريفاتي که هست خودش يکي از علل و عوامل اصلي ازدواج آسان است. حالا نتايج براي من خيلي جالب بود. سؤال اين بود که يکي از موانع ازدواج آسان در زمان حاضر تجمل‌گرايي در خريد جهيزيه است. به نظر شما در تجمل گرايي و خريد وسايل غير ضروري کدام يک از گروه‌هاي زير بيشتر مؤثر هستند؟ 1- خود دختران و نوعروسان، 2- والدين دختران 3- داماد و خانواده‌ي دختران، 4- ساير افراد و گروه‌ها.
خود دختران و نوعروسان طبق رأيي که دوستان دادند 60 درصد گفتند: خودشان باعث تجمل گرايي هستند. خودشان مانع ازدواج را فراهم مي‌کنند که خيلي رقم قابل توجهي است و جاي بحث دارد. والدين 17 درصد، داماد 16 درصد و ساير افراد و گروه‌ها هم 7 درصد.
حاج آقاي ماندگاري: براي من اين آمارها خيلي سخت بود. چون حدود ده سال پيش من در حد دور و اطرافيان خودم اين آمار را عکس مي‌ديدم. ديدم دختر و پسرها چون واقعاً ضرورت ازدواج را براي خودشان قائل هستند، مي‌گويند: ما حاضر هستيم با کمترين وسايل برويم. چون تأخير ازدواج از تأمين ازدواج برايشان مهمتر بود. پدر و مادرها چه کار کرديم که بچه‌هاي ما اينطور شدند؟ من مي‌خواهم بگويم: اشتباه شده است. دخترها و پسرهاي گل! مگر شما قبول نداريد ازدواج آن نيازي از شما را در مسير کمال تأمين مي‌کند که يخچال و فريزر معلوم نيست تأمين کند. من هم يخچال و فريزر آنچناني دوست دارم. امکانات خوب دوست دارم ولي شما بخاطر آنچه اولويت سوم و چهارم است، اولويت اول را به تأخير مي‌اندازيد. من حس مي‌کنم يک تجديد نظر بايد پدر و مادرها و دخترهاي گل بکنند. البته آمار آقا دامادها پايين بود. ولي دخترها من از اين آمار ناراحت شدم. باور کنيد اگر بخاطر تأمين تجملات ازدواج را به تأخير انداختيم، خساراتي به ما مي‌خورد که قابل جبران نيست. ما در زندگي دو سه بار لوازم زندگي را عوض مي‌کنيم. اينها قابل تدارک است. ولي خساراتي که در ازدواج مي‌خوريم ديگر قابل تدارک نيست.
شريعتي: من نظر سنجي اين هفته را هم بخوانم. از نگاه شما مهمترين خطري که جمهوري اسلامي را در حال حاضر تهديد مي‌کند، چيست؟
1- تهاجم نظامي و تحريم اقتصادي2- تهاجم فرهنگي داخلي و خارجي 3- اختلاف سياسي جناح‌ها 4- فاصله و شکاف بين مردم و مسئولين 5- مشکلات اقتصادي و معيشتي مردم 6- فساد مالي و مديريتي
دوستان اين را در کانال ما قرار خواهند داد. انشاءالله نظر خودتان را ثبت کنيد که هفته آينده در موردش صحبت کنيم. دعا بفرماييد و همه آمين بگوييم.
حاج آقاي ماندگاري: من به مريض‌ها قول دادم امروز يک «امن يجيب» بخوانم. «أَمَّنْ يُجِيبُ‏ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوء» خدايا به آبروي صديقه‌ي طاهره(س) همه مريض‌ها را لباس عافيت و همه‌ي شهدا و اموات را علو درجات و مغفرت، و همه‌ي رزمندگان را نصرت و فرج امام زمان را برسان. به برکت صلوات بر امام رضا(ع).