حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري – راه امام حسين(ع)، راه نجات
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: راه امام حسين(ع)، راه نجات
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 21-07-95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: «السلام علي الحسين، و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين» سلام ميکنم به همه شما عزاداران سيدالشهداء. سلام ميکنم به همه عزيزاني که روز عاشورا را تجربه ميکنند و سپري ميکنند. خوشا به حال تمام کساني که به بهانه نام و ياد امام حسين امروز دارند هواي کربلا را نفس ميکشند. همديگر را از دعاي خير فراموش نکنيم. حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم خيلي خوش آمديد.
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين. من هم خدمت شما و همکاران خوب اين برنامه و همه شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. ايام عزاي ابي عبدالله(ع) را تسليت ميگويم. پيش از همه به محضر حضرت و مولايمان، بقية الله الاعظم که نميدانم چطور عزاداري ميکنند، عرض سلام و تسليت دارم. براي تسلي دلشان هم دعا ميکنيم و هم صدقهاي را کنار بگذاريم. (قرائت دعاي فرج) صلواتي را هم براي آرامش دل امام زمان هديه کنيم.
شريعتي: يک شعري را انتخاب کردم ميخوانم و بعد وارد بحث امروز ميشويم.
اي کاش ماجراي بيابان دروغ بود *** اين حرفهاي مرثيه خوانان دروغ بود
اي کاش اين روايت پر غم سند نداشت *** بر نيزهها نشاندن قرآن دروغ بود
اي کاش گرگ تاخته بر يوسف حجاز *** مانند گرگ قصهي کنعان دروغ بود
حيف از شکوفهها و دريغ از بهار کاش *** بر جان باغ، داغ زمستان دروغ بود
حاج آقاي ماندگاري: امام حسين(ع) شاخصهي کساني که ميتوانند همراهشان باشند را زماني که ميخواستند حرکت کنند، فرمودند. «مَنْ كَانَ فِينَا بَاذِلا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَي لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا» (كشفالغمة/ج2/ص29) حضرت افرادي را ميخواستند که بيقرار باشند نه بيخيال. لذا کساني ميتوانند رهرو راه امام حسين باشند که بيقرار هستند. شمر روي سينه حضرت نشست. حضرت بيقرار شمر است. نصيحتش ميکند. کجاي عالم چنين نمونهاي را پيدا ميکنيم؟ قاتل روي سينه نشسته و نهايت خباثت را به خرج ميدهد، آن کسي که زير چکمه قاتل است دارد بيقراري ميکند. ما جزء اين مکتب هستيم. اگر بخواهيم بيقرار باشيم بايد چه کنيم؟ امام حسين فرمود: هرکس بيقرار ما هست و ميخواهد اين بيقراري را با خدا معامله کند، ميخواهد بيقرار برود تا برسد. اصلاً خبر داريد خدا ما را بيقرار خلق کرده است. لذا با هيچ چيز آرام نميشود الا با خودش. اشتباه ميکنيم فکر ميکنيم ثروت ما را آرام ميکند، قدرت ما را آرام ميکند. شهوت ما را آرام ميکند. امام حسين در گودي قتلگاه گفت: چقدر آرام شدم! «الهى رضًا برضاك» لذا آنهايي که بيقرار بودند، ماندند. اينهايي که بيخيال بودند، از حضرت جدا شدند. امامشان را تنها گذاشتند.
چه ميشود که من بيقراريام را از دست ميدهم و بيخيال ميشوم؟ در معارف دين ما چهار چيز را گفتند که اگر به اين چهار چيز وابسته باشي، نميتوانيد بيقرار باشيد. اول اينکه اگر گناه در زندگي ما بيايد، بيقراري به هم ميخورد. لذا ميگويند: شرط اولي که بايد با حسين باشي اين است که از گناه بگذري. لذا من بارها گفتم: کربلا يعني گذشت از هرچه هست! آن چيزهايي که دور و اطراف ما هست، اولي گناه است. نميتوانم هم گناه داشته باشم و هم بيقرار امام حسين باشم. اميدواريم گناه دروغ باشد. اميدواريم که اين جوانها بيقراري براي امام حسينشان درست باشد. اينهايي که اينطور براي امام حسين خرج ميکنند و به سر و سينه ميزنند. نميشود من با گناه باشم و بيقرار حسيني باشم. بيقرار خدا باشم. چون خدا فرموده: هرکس تبعيت از شهوات کند، «أَضاعُوا الصَّلاة» (مريم/59) رابطهاش با خدا خراب ميشود. رابطه با خدا که خراب شد، بي قراري با خدا يادم ميرود. ميگويند: کسي که از چشم برود، احتمال دارد از دل هم برود. وقتي رابطه روزانه ما با خدا قطع شود، احتمال دارد خدا از دلمان هم برود.
خواهرها و برادرهاي حسيني! پدر و مادرهاي گرامي، هيچکس را نميتوانيد پيدا کنيد که امروز متأثر امام حسين نباشد. بياييد يک قراري بگذاريم، آفت بيقراري و عشق به امام حسين را از بين ببريم. از گناه بگذريم. گذشتن از گناهي که در دسترس است، گناهي که فراوان و جذاب شده خيلي سخت است. ولي بخاطر امام حسين بگذر.
در يک مسافرتي با آقايي که کنار من نشسته بود رفيق شديم. اين آقا اهل سيگار بود. خواست سيگار روشن کند، گفت: اجازه ميدهيد؟ گفتم: اگر اجازه ندهم چه ميکنيد؟ گفت: به احترام شما نميکشم. گفتم: بارک الله! آخر که ميخواستيم از هم جدا شويم، گفتم: شما با امام حسين هم رفيق هستي؟ گفت: بله. گفتم: شده از امام حسين هم اجازه بگيري؟ گفت: عجب حرفي زدي. گفتم: بيا به احترام امام حسين اين کار را نکن. بياييد به احترام رفاقت با امام حسين يک مقدار حيا را رعايت کنيم. به احترام رفاقت با امام حسين حلال و حرام را بيشتر رعايت کنيم. حقالناس را رعايت کنيم. قطعاً خودش هم دست ما را ميگيرد.
همه ميگويند: شب عاشورا که امام حسين مهلت ميگيرد، براي سه چيز بود. يکي ميخواست نماز بخواند. يکي قرآن بخوانند و يکي مناجات کنند. دل من يک چيز ديگر ميگويد. من ميگويم: امام حسين شب عاشورا ضمن اينکه ميخواست نماز و دعا بخواند، قرآن بخواند، يک کار ديگر هم ميخواست بکند. امام حسين ميخواست دعا کند حُر برگردد. آخر حر به مادرش احترام گذاشته بود. ما امروز به امام حسين بگوييم: آقا ميشود دعا کنيد ما هم برگرديم؟ جوانهاي ما گناه دارند. مسئولين ما گناه دارند. دعا کن برگرديم. اگر خطايي در جمهوري اسلامي نشود، آبروي امام حسين خيلي بيشتر حفظ ميشود. دعا کن ما برگرديم.
پيرمردي نزد اميرالمؤمنين آمد. گفت: من عاشق شما هستم و بچه من با شما مشکل دارد. حضرت فرمود: ميشود او را در مسير راه من بياوري، من او را ببينم؟ يک کاري کرد که مسير عبور اميرالمؤمنين با اين پسر يکي شود. پسر از دور ديد و با ناراحتي نگاه ميکرد. حضرت يک نگاه ولايتي کردند. تصرف به وجودشان کردند. خودش را از روي اسب به قدمهاي اميرالمؤمنين انداخت. اين پيرمرد خوشحال شد که پسرم خوب شد.
کساني که عزيزانشان گرفتار بيديني و فساد شدند، امروز به امام حسين بگويند: و هم پسر اميرالمؤمنين هستي. ميشود يک نگاهي به ما بکني؟ نگاه به پدر و مادر و خواهر و برادر ما بکني. نگاه به خود ما بکني، نميدانم حاضر هستيم هزينهاش را پرداخت کنيم يا نه؟ هفته گذشته اگر خاطر بينندگان باشد گفتم، هزينه بعضي از پاک شدنها ابتلائات سخت است. چون بعضي از مصيبتهاي بزرگ آدم را پاک ميکند. بايد آماده باشيم. پس لازمه عاشورايي بودن و بيقرار امام حسين بود، گذشتن از گناه است. براي از دين گذشتن هم دين خيلي به ما فرجه داده است. فرموده اول ورع پيشه کنيد، به زمينههاي گناه نزديک نشويد. قطعاً وجود فيلتر شکن روي موبايل و هر وسيله ديگر اين زمينه گناه است. اول اين را بردار! وقتي در بعضي مهمانيها و بعضي کانالها و بعضي مسيرها بروي، ميداني به گناه ميافتي، نرو. اين پرهيز از زمينهها ميشود. اگر در ميدان گناه قرار گرفتيم، خودمان را کنترل کنيم. تو که امروز به اين زيبايي يا حسين ميگويي، وقتي با گناه برخورد کردي يک ياحسين بگو. جواني شراب خورده بود و در کوچه پشتش را به امام صادق کرد. حضرت دست به پشت او زدند و گفتند: گناه هم کردي پشتت را به ما نکن. از ما روي برنگردان.
بعد از گناه هم استغفار کنيم. «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ» (يوسف/97) امروز هم به امام حسين و به امام زمان بگوييد: «يا أبانا» تو پدر ما هستي. تو براي ما استغفار کن. به آن اشکهايي که کنار بدن علي اکبر ريختي براي ما استغفار کن. تا اين گناه در زندگي ما کم نشود، ما حسيني بودنمان اطميناني نيست. نميتوانيم خاطر جمع باشيم. چون ميترسيم گناه يک روزي کار دست ما بدهد. لازمه اول بيقراري گذشت از گناه است.
يادم است در روايت داريم و بزرگان هم فرمودند: گناه آتش است و فکر گناه دود است. نميسوزاند ولي خانه را کثيف ميکند. اگر کسي بخواهد در زمينه گناه پرسه بزند، فکر گناه هم زياد سراغش ميآيد. پس با امام حسين عهد ببنديم. کوفيان از آب هم مضايقه کردند. براي چه با امام حسين عهد شکني کردند؟ چون يک گناه بزرگي به نام دنيا طلبي در وجودشان بود. يک گناه بزرگي در وجودشان به نام خودخواهي بود. يک گناه بزرگي به نام عافيت طلبي در وجودشان بود. يک گناه بزرگي به نام ترک امر به معروف و نهي از منکر در وجودشان بود. يک گناه بزرگي به نام تجمل گرايي در وجودشان بود. يک گناه بزرگي به نام ترس در وجودشان بود. با اينکه توابين بعد هم توبه کردند و شهيد شدند، ولي آن شهادت کجا و اين شهادت کجا!
پس کسي که بخواهد عاشورايي شود اولين قدم کنار گذاشتن گناه است. حتي يک گناه را امروز کنار بگذارند. و اين ميتواند يک نقطه شروع خوبي باشد. خوشا به حال حر که امروز هم نقطه شروع و هم نقطه پايانش بود. مدرسه عاشقان امام حسين هيچ محدوديتي ندارد. علي اصغر نشان ميدهد که هيچ محدوديتي ندارد. همه بيايند. وجود نازنين زينب کبري نشان داد که محدوديت جنسي هم ندارد. وجود نازنين حر هم نشان داد که محدوديت سوء پيشينه هم ندارد. اينکه گفتم بايد هزينه بدهي، براي اين بود که حر محضر امام حسين آمد، گفت: من گناه بزرگي کردم. دل شما و زينب شما را شکستم. ميخواهم اول کسي باشم که جانم را براي شما فدا کنم. دو فرزندش را هم آورده بود. حضرت فرمودند: تو مهمان ما هستي. رسم ما نيست که مهمان را به ميدان بفرستيم. تو را بخشيدم. چون اول فرمود: راه توبه براي من هست؟ حضرت هم او را در آغوش گرفتند و گفتند: تو را بخشيدم. فرمودند: تو مهمان ما هستي. امام حسين را راضي کرد، چون ميدانست توبه هزينه دارد. جوانهاي عزيز ما هم امروز با هم توبه کنيم و هزينهاش را هم بپردازيم. به امام حسين بگوييم: هرچه هزينهاش ميخواهد باشد. من هرچقدر هم آلوده باشم عاشورا تاسوعا پيش امام حسين ميآيم. حالا امام حسين ميخواهد مرا در تور بياندازد. من به هرکس که گناهکار است ميگويم: نميخواهي در تور امام حسين بروي؟ قول بدهيم از گناه دوري کنيم. امام حسين تورش را براي ما باز کرده است. رفيقها ما را رها کنند. کارم را از دست بدهم. بخدا ارزش دارد. ابالفضل و حسين رفيق تو ميشوند.
با يک جواني برخورد کردم متأسفانه آلوده به خيلي از گناهها شده بود. گفتم: رابطهات با ابالفضل چطور است؟ گفت: من خيلي آلوده هستم ولي براي عباس ميميرم. عاشورا و تاسوعا پاي کار عباس ميآيم. گفتم: در اتاق باشي و گناه کني، در اتاق باز بشود و ابالفضل وارد شود چه حالي داري؟ سرش را روي فرمان گذاشت و گفت: از خجالت آب ميشوم. گفتم: بيحيا تو فکر ميکني ابالفضل تو را نميبيند. امام حسين تو را نميبيند. مادرش زهرا تو را نميبيند؟ گفت: ميشود يک فرمولي به من ياد بدهي آبرويم پيش عباس نرود؟ پس اولين لازمه حسيني شدن امروز داد زدن نيست. حتي اشک ريختن نيست. اولين شرطش گذشت از گناه است.
دومين مانع کينههايي است که در دل ما هست. گذشت از کينهها يعني گذشت از خطاي ديگران. همه ما ميدانيم ديگران نسبت به ما خطايي داشتند و ما هم نسبت به ديگران خطايي داشتيم. اگر ميخواهيم آنها ما را ببخشند، خدا هم ببخشد، ما هم ببخشيم. شمر روي سينهي امام حسين نشسته، ميگويد: تو را ميبخشم. به عمر سعد ميگويد: همه آن چيزي که فکر ميکني سپاه يزيد از تو بگيرند و به تو خسارت بزند، من جبران ميکنم. حتي داريم که حر فرمود: بگذاريد من از زينب عذرخواهي کنم. حضرت فرمودند: من خودم ضامن تو ميشوم. ما ببخشيم تا امام حسين ضامن ما شود. کسي که در دلش کينه هست نميتواند به درد امام حسين بخورد. چون کينه از جنس ظلمت است و امام حسين از جنس نور است. اين دو با هم نميسازند. زهير خيلي دوست نداشت با امام حسين باشد. همين که در خيمه امام حسين رفت و برگشت، عوض شد. آقا جان از آن نگاههايي که به زهير کردي به ما هم بکن.
هرکسي از کسي کينه دارد ببخشد. حتي مسئولين عزيز اگر نسبت به کسي که خط و خطوط سياسي شما به هم نميخورد، کينه داريد، برويد به برکت امام حسين همديگر را ببوسيد.
سوم گذشت از مال و داراييهاست. من يک خواهش دارم. بياييد روز عاشورا يک نيت کنيد. من نذري را نميگويم. من ميخواهم روز عاشورا شما مردم عزيز يک نيت کنيد. درصدي را براي امام حسين در طول سال بگذاريد. مقدارش مهم نيست. فقط نيت کنيد. در طول سال هر روز براي امام حسين ماهانه يک سهمي براي امام حسين بگذاريم. براي اهداف امام حسين يک سهمي بگذاريم. مثلاً يکي از اهداف امام حسين اين است که تمام عالم حسيني شود.
يک نفر به من گفت: حاج آقا من در ماه در صدي را براي ابالفضل کنار گذاشتم. در هر صندوقي که به نيت ابالفضل است مياندازم. شهداء خودشان را وقف امام حسين کردند. ما بياييم مالمان را وقف امام حسين کنيم. آقاي دکتر شما بگو: من ماهي يک روز در مسجد ميآيم به خاطر امام حسين مريضهاي بيبضاعت را ويزيت ميکنم. امام جماعت مسجد بگويد: من هفتهاي يک ساعت مينشينم به مردم مشاوره ميدهم. همه براي امام حسين نذر کنيم. يک مشارکت مالي که داراييهاي ما وسط بيايد. دل کندن از مال را تمرين کنيم.
مورد چهارم هم گذشت از جان است. اينجا بايد آمادگي داشته باشي. مرحبا به شهداء و خانواده شهداء و جانبازان و ايثارگران. عباس شاکري در عمليات بدر ترکش به چشمش خورد، ترکش به دستش هم خورده و يک دستش آويزان است. اين بيقرار است. ميگويد: هنوز يک دست و چشم ديگر براي حسين دارم! مثل عباس(س) که فرمود: «و الله إن قطعتموا يميني إني أحامي أبدا عن ديني» (المناقب/ج4/ ص108) اين بيقرار است. نگفتم همه مال و جانمان را بدهيم. ميگويم: جانمان را آماده باشيم و مالمان را هم يک مقدار بدهيم. تمرين کنيم عاشورا وقتش است. بعد ببينيم عاشورا نقطه عطف زندگي ما ميشود يا نميشود؟ عاشورا به عاشورا خودمان را اندازه بگيريم. گذشته انسان را بزرگ ميکند. عاشورا روز بزرگ شدن حتي براي شيرخوارهها است. عاشورا روز بزرگ شدن سيزده سالهها است. عاشورا روز بزرگ شدن خطا کارها است. عاشورا روز بزرگ شدن تازه به دوران رسيدهها است. وَهب، تازه آمده بود مسلمان شده بود. عاشورا روز نا اميد کردن شيطان است. البته شياطين انسي امروز اعتراف کردند که يک سال ما با ماهواره و فضاي مجازي و تمام ابزار ميخواهيم جوانهاي ايران را خراب کنيم، يک عاشورا و تاسوعا همه اوضاع ما را خراب ميکند. اين خاصيت امام حسين است. در طول اين 1400 سال تاريخ اسلام همه اهلبيت خواستند ما روضهخواني کنيم. محفل عاشورا گرم بماند. امام صادق روز عاشورا بلند بلند گريه ميکردند. پرسيدند: چرا اينطور گريه ميکنيد؟ فرمودند: شما خبر نداريد. روز عاشورا ميخواستند عمههاي ما ر هم سر ببرند. روز عاشورا بايد يک طور ديگر به امام حسين سلام داد. بايد بگوييم: سلام به آن پيشاني شکسته. سلام به آن دندان شکسته. سلام به صورت خاک آلوده. سلام به محاسن به خون خضاب شده. سلام به رأس بريده. سلام بر بدن زير سم اسبان لگد مال شده. سلام بر انگشت بريده. سلام بر پيراهن غارت شده. سلام بر طفل شش ماهه. سلام بر خيمههاي نيم سوخته. سلام بر دستهاي قلم شده و فرق شکافته. در زيارت ناحيه مقدسه هست که «أَلسَّلامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضيبِ،أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّريبِ» اميدواريم خداي متعال به همه ما توفيق بدهد عاشورا ما را عوض کند. عاشورا ما را اهل گذشت از گناه بکند ولو يک گناه. اهل گذشت از خطاي ديگران بکند ولو يک خطا. اهل گذشت از مال بکند ولو يک واحد مال. اهل گذشت از جان بکند ولو حداقل به آمادگي گذشت از جان. اميدواريم با عاشورا براي منتقم خون امام حسين آماده شويم که ميگوييم: کجاست منتقم خون ابي عبدالله الحسين! «أين الطالب بدم المقتول بکربلا»
شريعتي: خوشا به حال آنهايي که اگر قرار است متولد شوند عاشورا روز تولدشان باشد و آنهايي که ميخواهند بميرند عاشورا روز مرگشان باشد. انشاءالله جنس مرگشان شهادتي از جنس امام حسين(ع) باشد. امروز صفحه 366 قرآن کريم، آيات پاياني سوره مبارکه فرقان براي شما تلاوت ميشود. چه خوب است ثواب تلاوت اين آيات را به امامي هديه کنيم که سر بريدهاش بالاي ني قرآن تلاوت ميکرد.
«وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً «68» يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً «69» إِلَّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً «70» وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً «71» وَ الَّذِينَ لا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً «72» وَ الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْياناً «73» وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً «74» أُوْلئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيها تَحِيَّةً وَ سَلاماً «75» خالِدِينَ فِيها حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً «76» قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاماً «77»
ترجمه: و (بندگان خاص خدا) كسانى هستند كه با خداوند، خداى ديگرى را نمىخوانند و انسانى كه خداوند (خونش را) حرام كرده است، جز به حقّ نمىكشند، و زنانمىكنند، و هر كس چنين كند عقوبت گناهش را خواهد ديد. در روز قيامت عذاب او دوچندان مىشود و هميشه به خوارى در آن خواهد ماند. مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند. پس اينان (كسانى هستند كه) خداوند بدىهايشان را به نيكى تبديل مىكند، و خداوند آمرزنده و مهربان است. و هر كس توبه كند و كار شايسته انجام دهد، در حقيقت به سوى خدا بازگشتى پسنديده دارد (و پاداش خود را از او مىگيرد). و (بندگان خدا) كسانى هستند كه در مجلس (گفتار و كردار) باطل حاضر نمىشوند و چون بر لغوى عبور كنند كريمانه بگذرند. وآنان كسانى هستند كه چون به آيات پروردگارشان تذكّر داده شوند، كر و كور (چشم وگوش بسته) به سجده نمىافتند (بلكه عمل آنان آگاهانه است). و كسانىاند كه مىگويند: پروردگارا! به ما از ناحيهى همسران و فرزندانمان مايهى روشنى چشم عطا كن و مارا پيشواى پرهيزگاران قرار ده. آنان (بندگان رحمن) به خاطر آن كه صبر كردند، غرفههاى بهشتى داده مىشوند و در آن جا با تحيّت و سلام گرم روبرو خواهند شد. در آن جا، جاودانه هستند. چه نيكو جايگاه و منزلگاهى است. بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگار من براى شما وزن و ارزشى قائل نيست (زيرا سابقهى خوبى نداريد). شما حقّ را تكذيب كردهايد و به زودى كيفر تكذيبتان دامن شما را خواهد گرفت.
شريعتي: اشاره قرآني را بفرماييد.
حاج آقاي ماندگاري: امروز چون روز شهادت قرآن ناطق است با مدد از امام رضا و امام حسين به سه آيه اشاره ميکنم. آيه 70 سوره فرقان نويد خيلي قشنگي به ما ميدهد. «إِلَّا مَنْ تابَ» آيه قبلش ميگويد: عذاب هست الا براي کساني که توبه کنند. بهترين موقع توبه عاشورا است. «وَ آمَنَ» ايمان بياورند که دستم در دست امام حسين باشد نجات پيدا ميکنم. «وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً» اين چهار گذشت را انجام بدهند. «فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ» خدا پرونده عمر چهل سال و پنجاه ساله مرا عوض ميکند. از اين بهتر هست؟ چه کسي را در عالم پيدا ميکني نامه عمل را عوض کند؟ خدا ميگويد: به برکت امام حسين عوض ميکنم. تو فقط درست شو. خدا فرمود: وقتي بنده گناهکار من توبه ميکند، من به اندازه مادري که بچه گمشدهاش را پيدا کرده بيشتر خوشحال ميشوم. امروز بياييم خدا را خوشحال کنيم. چون امروز خدا هم حزن دارد. از اينکه عزيزترين خلقش با اين وضعيت به شهادت ميرسد خدا هم نسبت به دشمنان غضبناک است و نظارهگر بود. لذا امام حسين وقتي شهادت علي اصغر اتفاق افتاد، خونها را به آسمان ريختند. در روايت داريم که از آسمان براي امام حسين تسليت آمد. حضرت فرمودند: اين داغ را براي من آسان ميکند که تو داري نگاه ميکني. بياييم ما خدا را مسرور کنيم. بگوييم: خدايا درست است امام حسين با اين وضع به شهادت رسيد ولي ما به برکت اين شهادت هدايت شديم. پس امروز روز بازگشت و تصميم است. آيه 74 سوره فرقان ميگويد: «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» بيقراري من و شما هم در هفتاد پشت ما و هم در هفتاد نسل ما اثرگذار است. هرکس بيقرار نسل آينده هست و ميگويد: ميخواهيم براي بچههايمان کاري کنيم، من يک توصيه فقط ميکنم. امام حسين امروز وقتي سپاه عمر سعد را هرچه نصيحت کردند درست نشدند، فرمود: شکم اينها از حرام پر شده که اينها حاضر شدند جلوي ولي خدا شمشير بکشند. امروز هرکس دلش براي بچههايش ميسوزد لقمههايش را پاک کند. تصميم بگيريم و يک بازنگري کنيم. من در مدارس به بچهها گفتم: بچهها شما ميتوانيد به پدرهايتان بگوييد: ما حاضر هستيم نان خالي بخوريم ولي نان حرام نخوريم. خانم خانه و بچهها به پدر بگويند: ما حاضر هستيم کم بخوريم، ولي حرام نخوريم. اينکه از هر راه غير شرعي پول دربيايد اين ظلم به بچههاست. اگر قرار است ذريهي ما حسيني شوند لقمه حلال به آنها بدهيم.
«قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ» امروز امام حسين تا آخرين لحظه دعا کرد. اينقدر دعا کرد براي همه کساني که تا قيامت رهرو راه حسين هستند. ما هم بياييم خيلي دعا کنيم. دعا خيلي اثر دارد. امروز در جامعه ما خيلي دعا کم شده و نفرين و شکايت زياد شده است. بياييم دعا را زياد کنيم. امام حسين روي نيزه هم دعا کرد. براي همه دعا کرد. به زينب هم گفت: تو هم در نماز شبت دعا کن. من هروقت روز عاشورا سخنراني ميکنم. ميگويم: هرکس اهل نماز شب هست يا نيست، امشب را به احترام حضرت زينب دو رکعت نماز شب بخوانيم و به امام حسين هديه کنيم. حضرت زينب امشب نماز شبش را نشسته خواند. امام سجاد فرمودند: عمه جان براي چه نشسته ميخواني؟ فرمود: ديگر در پاهايم تواني نيست. دويدن دنبال بچههاي گمشده در خيمههاي نيم سوخته رمق زينب را گرفت. اما باز هم زينب اتصالش را با خدا قطع نکرد. دختر از مادر ياد ميگيرد. مادرش فاطمه هم با پهلوي آزرده نماز شبش را نشسته خواند. امشب زينب نمازش را شکسته خواند که هم به خدا بگويد: خدايا من از تو دست برنميدارم. هم به مادر بگويد: مادر ممنون تو هستم. سنت زيبايي را به من ياد دادي. دين ما ميگويد: قدرت ما آدمها به اندازه اتصال آنها با خداست. نه به اندازه امکاناتشان. زينب ميدانست اگر ميخواهد بار اسارت را بکشد بايد خودش را قوي کند. امروز بعضي از پدر و مادرها در برخورد با بچهها که کم ميآورند، چون شبها خودشان را شارژ نميکنند. زينب ميدانست بعد از اين چه سفري در پيش دارد. بايد به کوفه و شام برود. تا به حال با برادرش بود و از حالا بايد با سر بالاي نيزه برود. لذا نصف شب حضرت زينب خودش را شارژ کرد. امشب به احترام حضرت زينب دو رکعت نماز بخوانيم.
شريعتي: دعا بفرماييد.
حاج آقاي ماندگاري: خدايا به خون به ناحق ريخته امام حسين و اشکهاي ابي عبدالله و فرزندان امام حسين قسمت ميدهيم گره از کار دوستداران اهل بيت باز بفرما. فرج صاحب ما را برسان. مشکلات جامعه ما را حل بفرما. توفيق بيقراري حسيني را به همه ما عنايت بفرما.
شريعتي: آنچه امروز از آقاي ماندگاري شنيديم مهمترين نکتهاش به نظر من براي ما جوانها اين بود که به خاطر امام حسين گناه نکنيم و حواسمان را بيشتر جمع کنيم و امروز يک نقطه شروع و تولد براي ما باشد. چقدر خوب گفت: «تا تو زمين سجدهاي سر به هوا نميشوم». السلام عليک يا ابا عبدالله.
والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آل الطاهرين.