اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

95-06-24-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري – تقوا

حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري – تقوا
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: تقوا
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 24-06-95

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

شريعتي: سلام مي‌کنم به همه شما هموطنان عزيزم، بيننده‌ها و شنونده‌هاي عزيزمان. انشاءالله هرکجا که هستيد سلامت و پاينده باشيد. حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم خيلي خوش آمديد.  
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحيم. الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين. دهه ولايت را تبريک مي‌گويم. اميدوارم خداي تبارک و تعالي به همه ما توفيق بهره‌مندي بيشتر از نعمت ولايت را «اتممت عليکم نعمتي» را بفرمايد. روز عرفه را در محضر آقا ابي عبدالله الحسين و حرم شريف اميرالمؤمنين و حرف شريف کاظمين و سامرا بوديم. خدا گواه هست که براي همه اين دعا را کردم که تو بهتر از هرکسي مي‌داني که خير ما و ملتمسين دعا در چه چيزي است. دعاي سلامت امام زمان را همه با هم بخوانيم.  (قرائت دعاي فرج) دسته گل صلواتي هم براي تبريک ايام عيد ولايت محر آقا تقديم کنيم. (اللهم صل علي محمد و آل محمد)
شريعتي: سراغ سؤالات برويم. انشاءالله پاسخ حاج آقاي ماندگاري مثل هميشه راه گشا باشد.
پرسيدند که جناب حاج آقاي ماندگاري چرا تا صحبت از امر به معروف و نهي از منکر مي‌شود همه سريع سراغ پوشاندن مو و رعايت حجاب مي‌روند؟ آيا پرداختن به اختلاس‌ها، پارتي بازي و حقوق‌هاي نجومي نهي از منکر نيست و نبايد کاري کرد؟
حاج آقاي ماندگاري: در پاسخ به سؤال اين بيننده‌ي عزيز، که مي‌گويند: تا صحبت از امر به معروف و نهي از منکر مي‌شود شما به حجاب گير مي‌دهيد. بحث حياء و عفت را مطرح مي‌کنيد. من بايد عرض کنم که ما به بحث حياء و عفت گير مي‌دهيم که حياء و عفت هم منحصر به چهار تا مو نيست. حياء و عفت اختصاص به زن ندارد. اما مي‌خواهم اين سؤال را از بينندگان و شنوندگان بپرسم، آنقدري که در اين فضاهاي مجازي، در مطبوعات از اختلاس و دزدي‌هاي بيت المال گفته مي‌شود، در مورد بي‌حيايي هم گفته مي‌شود؟ انصاف داشته باشيم. دست زدن به متقالي از بيت المال منکر است. ما اين را قبول داريم. تخم مرغ دزد هم شتر دزد مي‌شود. بايد از همان اول جلويش را بگيرند. آيا به اندازه‌اي که اين منکرات دارد اعلام برائت مي‌شود، از بي‌حيايي هم اعلام برائت مي‌شود؟ نه! آيا به اندازه‌اي که دارند بي‌حيايي را تئوريزه مي‌کنند، يعني مي‌خواهند موجه جلوه بدهند، دارند براي بي‌حيايي فرهنگ سازي مي‌کنند. چه کار به پوشش مردم داريد! چه کار داريد اين آقا و خانم چه کاره هستند؟! اينقدر اين مسائل را عادي سازي مي‌کنند، براي منکرات ديگر هم مي‌کنند؟ ما مي‌گوييم ما سراغ منکري رفتيم که غريب است. بي‌حيايي يک منکري است که نه تنها مخالف ندارد، موافق هم پيدا مي‌کند. اعلام برائت از آن کم مي‌شود. مي‌خواهند عادي سازي کنند و قبح آن را بريزند. يک طرف هم دين مي‌گويد: اگر بي‌حيايي باب شد، دين زدايي هم باب مي‌شود. زن و مرد که در همه چيز بي‌حيا شدند، در نگاه، کلام، اخلاق، در هر چيزي که بي‌حيا شدند، بي‌غيرت مي‌شوند. بي‌غيرت که شدند، بي تعصب مي‌شوند. بي‌تعصب که شدند از حمله‌اي که به دين مي‌شود، دفاع نمي‌کنند، بي‌حيايي جنگ است ولي ظاهرش خيلي خوش آب و رنگ است. در مورد بي‌حيايي حتي در شعارهاي انتخاباتي هم دارند وعده مي‌دهند. به ما رأي بدهيد ما حجاب را آزاد مي‌کنيم. چون نسبت به اين منکر اينقدر جفا مي‌شود، نه نهي مي‌کنند، بلکه تشويق و ترغيب هم مي‌کنند. وعده هم مي‌دهند و اعلام برائت هم مي‌کنند، ما بيشتر به اين مي‌پردازيم. آن کسي که اختلاس مي‌کند خودش توجيه مي‌کند و زير بار نمي‌رود. ولي کسي که بي‌حيايي مي‌کند، خودش توجيه مي‌کند، فضاهاي مجازي هم توجيه مي‌کنند که چه کار داري؟ اگر آلودگي صدا و هوا اشکال دارد، پس آلودگي روح هم اشکال دارد.
شريعتي: پرسيدند: مي‌خواهم بدانم که پيامبر(ص) مثل شيعيان وضو مي‌گرفت و نماز مي‌خواند يا مثل اهل سنت؟
حاج آقاي ماندگاري: من سه نکته را عرض مي‌کنم. 1- همه مردم خوب ما چه شيعيان و چه اهل سنت اين حکايت تاريخي را شنيدند. خليفه دوم براي خلافت بعد از خودشان يک شورايي را قرار دادند و گفتند: هرکسي را اين شورا انتخاب کند، خليفه بعد خواهد بود. اين شورا اول سراغ حضرت علي(ع) آمدند. گفتند: آيا تعهد مي‌دهي به کتاب خدا و سنت رسول خدا، به عملکرد دو خليفه قبل عمل کني؟ پاي حکومت در ميان است. اميرالمؤمنين هم مي‌داند حکومت يعني چه. اميرالمؤمنين فرمودند: دو مورد اول را تعهد مي‌دهم و سومي را نه! من عمل به کتاب خدا و رسول خدا را تعهد مي‌دهم و ولي عمل به عملکرد دو خليفه قبل را تعهد نمي‌دهم. اينجا معلوم مي‌شود عملکرد خليفه قبل با کتاب و سنت خدا متفاوت بوده است. براين اساس هم اميرالمؤمنين را انتخاب نکردند. سراغ خليفه سوم رفتند و ايشان خليفه شدند. بعد از خليفه سوم دوباره سراغ اميرالمؤمنين آمدند.
پس اين حکايت تاريخي حکايتي است که بارها شنيده شده است. شايد شبکه‌هاي مختلف از شيعه و سني هم بيان کرده باشند، اين نشان مي‌دهد که اميرالمؤمنين(ع) سلوکش، ملاکش، عملش فقط کتاب خدا و رسول خداست. حتي به خاطر حکومت هم از اين دو مورد کوتاه نيامد. من برادران شيعه و اهل سنت را با اين حکايت فقط دعوت به انصاف مي‌کنم.
2- اميرالمؤمنين کيست که ما وضو و نماز و دين‌مان را از او و اولاد او گرفتيم؟ اميرالمؤمنين کسي است که خدا در آيه تطهير، او و فرزندانش را تطهير و تصديق کرده است. «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ‏ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» (احزاب/33) اميرالمؤمنين(ع) کسي است که خدا در آيه غدير فرمود: از روزي که اين علمدار بعد از پيغمبر شد، «وَ رَضِيتُ‏ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا» (مائده/3) يعني آن اسلامي که پيغمبر آورده است با وجود اين مرضي است. يعني احکام خودتان را از اين وجود نازنين بگيريد. ما شيعيان اگر مي‌گوييم: وضوي پيغمبر اينگونه بوده، نماز پيغمبر اينگونه بوده است، که پيغمبر فرمودند: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‏» (نهج‏الحق/ص426) اعتقاد داريم کانال رسيدن وضو و نماز پيغمبر و احکام دين خدا از وجود نازنين اميرالمؤمنين و فرزندان معصومينش که مورد تطهير و تصديق الهي قرار گرفتند به ما رسيده است.     اگر عملکرد دو خليفه قبل عين کتاب خدا و سنت رسول خدا بود مشکلي نبود و اميرالمؤمنين مي‌پذيرفتند. پس آنها هم مي‌دانستند عين نيست و اصرار مي‌کردند.
3- خود بزرگان اهل سنت تصريح دارند که مدل وضوي اهل سنت مستند به خليفه دوم است نه مستند به رسول الله. ولي ما مي‌گوييم: وضو و نمازمان با کانال اهل‌بيت(عليهم‌السلام) که پاک‌ترين و سالم‌ترين کانال در عالم هستي و تاريخ بشريت هست، مستقيم از وجود نازنين آن بزرگان است. صادقيني که خدا آنها را تصديق کرده است. يعني دست در دست اميرالمؤمنين به سنت پيغمبر عمل مي‌کنيم. براي اين بود که پيغمبر در غدير فرمودند: «اللهم وال من والاه‏ و عاد من عاداه و احب من احبه‏»
من از بينندگان و هنرمندان عزيز و از هرکسي که يک امکاني در دست دارد، يک خواهشي دارم. اينکه مي‌گوييم: امام زمان براي اينکه بيايند، بايد ظهورشان جهاني شود. امام حسين از سه کانال جهاني شدند. يکي اربعين است. ديگر هيچ کس در دنيا نمي‌تواند اين بزرگترين اجتماع بشري دوستداران امام حسين را منکر شود. به برکت اربعين شيرخوارگان امام حسين هم جهاني شده است. عرفه امام حسين هم جهاني دارد مي‌شود. ما شب عرفه نتوانستيم در حرم امام حسين برويم. حالا اگر همه اينها جهاني شده به برکت همه همت‌ها، آنهايي که مال داشتند، علم و هنر داشتند، خط و نقاشي بلد بودند، هرچه بلد بودند ريشه همه اينها غدير است. غدير بايد جهاني شود.
اگر غدير جهاني شود با فطرت پاکي که مردم دنيا دارند، صاحب عقل و فطرت پاک و وجدان و انصاف هستند، خواهند ديد و فهميد که «وَ رَضِيتُ‏ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» يعني چه. «اتممت عليکم دينکم» يعني چه. من تقاضا مي‌کنم هرکس هرکاري مي‌تواند براي جهاني کردن غدير اعلام کند. من يقين دارم همه دلهاي پاک انشاءالله به سمت ولايت اميرالمؤمنين جذب خواهد شد، «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنْ المتمسكين‏ بولاية أمير المؤمنين و الائمة (عليه السلام)»
غدير و ولايت سه برکت براي بشريت دارد. يکي امنيت، يکي هدايت، يکي عزت است. جمهوري اسلامي نظام ولايت است. با تمام کارشکني‌هاي بيروني و کم کاري‌هاي دروني 37 سال است همه اعتراف مي‌کنند، جزيره ثبات و امنيت دنيا شده است. 37 سال است با تمام مشکلات روند رشد آن کوتاه و کم سرعت نشده است. 37 سال است عزتش بالاترين عزت است. هرچه خواستند عزتش را کم کنند، نوانستند. اين بهترين دليل براي حقانيت غدير و ولايت نيست. اميدوارم هرچه ولايت پذيري ما زيادتر مي‌شود، ولايت الهيه و نبويه و علويه و فقيه را بپذيريم، قطعاً امنيت ما بيشتر خواهد شد. همه به امنيت و موفقيت و عزت اين نظام قائل هستند. با اين مستند غدير را تبليغ کنيم که اگر آقاي ما فرزند غدير بيايد چه مي‌شود. انشاءالله خدا عيدي ما را فرج حضرت قرار بدهد.    
شريعتي: گفتند: هفته گذشته پيام خانمي را که بچه معلول داشتند و شوهرشان مدام به او سرزنش مي‌کرد و هيچ کمکي به او نمي‌کرد را خوانديد. من مطمئن هستم به غير از من خيلي‌ها از اين پيام متأثر شدند. خواستم بگويم: من هم مثل آن خانم بچه مريض دارم. با اين تفاوت که خانواده شوهرم و همسرم يازده سال است به من با نهايت احترام همکاري مي‌کنند. با وجود اينکه خانواده من از نظر اقتصادي اصلاً هم سطح خانواده همسرم نيستند و شرايطشان فقيرانه است. هيچوقت شوهر من به آنها بي احترامي نکرده است. حتي هميشه دستشان را مي‌گيرد بدون اينکه من متوجه شوم. اين را گفتم که امثال آن آقا بشنوند تا بلکه راهشان را اصلاح کنند. کاش شما سمت خدايي‌ها به نحوي در زندگي اين خانم وارد مي‌شديد و شايد نصيحت‌هاي شما روي اين مرد اثر مي‌گذاشت.
حاج آقاي ماندگاري: سمت خدايي‌ها فقط ما نيستيم. خود اين خانم سمت خدايي هستند. سمت خدا يک خانواده چند ميليوني است. اگر همه اين خانواده چند ده ميليوني را خانواده سمت خدايي بدانيم، وقتي پيامي خوانده مي‌شود، يک نفر مشکل مالي دارد يا مريض دارد، آن خانواده‌اي که مريض دارد، حتماً اطرافيانش برنامه را گوش مي‌دهند. من مي‌خواهم به تمام شما خانواده سمت خدايي که همه مردم خوب و مهربان ما جزء آن هستند، بگويم که شما سه نوع حکومت مي‌توانيد بکنيد. همه بياييد آستين بالا بزنيد.
1- کمک مالي کنيد. يعني اگر مي‌توانيم اين را به طريقي هديه بدهيم، به مرد خانواده بگوييم: شما هم روز پنجشنبه بچه معلولت را در ماشين بگذار و گردش ببر.
2- يک کمک ديگر اين است که شما اين بچه مريض را بدهيد ما هم از اين ثواب مريض‌داري که شما مي‌بريد، بهره مند شويم. پدر و مادر را مشهد امام رضا بفرستيم. شما يک عمري مريض داري کرديد. يک هفته کمک مي‌کنيم مشهد برويد.
3- گاهي وقت‌ها حرف‌هايشان را گوش بدهيم. خدا به پيغمبر فرمود: تو درد دل اينها را گوش کني، آرام مي‌شوند. حرف‌هايشان را گوش کنيم. اگر کاري از دستمان برنيامد براي رفع مشکلشان دعا کنيم. همه خانواده سمت خدايي‌ها اگر اين سه تا کار از دستشان برمي‌آيد انجام بدهند، به نظر شما ديگر لازم است مريضي در آسايشگاه برود؟ مؤمنين و مؤمنات اين را تقسيم کنند و از اين فيض بهره‌مند شوند. اطراف خودتان را نگاه کنيد اگر کسي از اين مشکلات دارد کمک کنيد و ثوابش را هديه کنيد به آقايمان اميرالمؤمنين(ع).
شريعتي: گفتند: جواني هستم 21 ساله که بارها تلاش کردم و موفق شدم ديدن فيلم‌هاي مبتذل را ترک کنم. اما باز هم با گذشت زمان پشيماني‌هاي قبلي را فراموش مي‌کنم و دوباره گرفتار مي‌شوم. از خدا خواستم خيلي زياد ولي تو را به خدا بگوييد: من بايد چه کنم؟                 
حاج آقاي ماندگاري: همين که دوست دارد گناه نکند خيلي خوب است. آيات عذاب الهي انذار است. اگر فرض کنيم خدا کسي را عذاب نمي‌کند ولي خود آيات عذاب الهي کنترل کننده است. جواني آمد به من گفت: من گناه مي‌کنم. گفتم: حاضر هستي هروقت گناه کردي، بيايي من حد الهي را براي تو اجرا کنم؟ گفت: واقعاً مرا مي‌زنيد. گفتم: بله. خدا حد تعيين کرده است. اينجا نخوري، قيامت مي‌خوري. بدش آمد گفت: عجب، چه زيبا بود. ترس از شلاق خوردن مرا کنترل کرد. در آيات عذاب الهي نگاه کنيد. پيغمبر فرمود: به اندازه‌اي که طاقت عذاب داريد گناه کنيد. 2- ايشان حس مي‌کند که با هر بار خطا، توبه کرده، خدا را با آدم‌ها مقايسه مي‌کند. مي‌گويد: ديگر رويم نمي‌شود با خدا صحبت کنم. خدا فرمود: صدبار اگر توبه شکستي باز آ. تفکر در رحمت الهي به او اميد مي‌دهد. خدا گفته: حتي اگر نمي‌تواني گناه را ترک کني، استغفار را ترک نکن.
3- معتادها وقتي در جايي که مي‌روند ترک کنند، اعلام مي‌کنند چند روز هست پاک هستم. تشويقش مي‌کنند. اين جوان هم فکر کند که وقتي پاکي خودش را نگه مي‌دارد چه کساني او را تشويق مي‌کنند؟ ملائکه آسمان او را تشويق مي‌کنند. «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ‏ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» (فصلت/30) مي‌آيم تشويقش مي‌کنم. به تشويق اولياء و ملائکه فکر کند انگيزه پيدا مي‌کند. کسي که روي سيستم خود فيلتر شکن گذاشته است، مي‌تواند بگويد: چطور خودم را کنترل کنم؟ فيلترشکن را پاک کن. بهانه مي‌آورد مي‌خواهم اخبار را بشنوم. ارزش دارد به بهانه يک اخبار، عذاب الهي را براي خودم بخرم؟ فيلتر شکن را پاک کند. کانال هاي بد را پاک کند. ساعات رفتن به اينترنت را محدود کند. رفت و آمد با بعضي افراد را محدود کند. از اين طرف هم هر روز صبح بگويد: يا صاحب الزمان دست مرا بگير.
اين ديده نيست لايق ديدار روي تو *** چشم دگر بده که تماشا کنم تو را
شريعتي: دوست عزيزي مي‌گفت: من گرفتار گناه بودم. عذاب وجدان هم داشت. مي‌گفت: چيزي نوشتم و در اتاقم نصب کردم «يا صاحب الزمان امان ز لحظه غفلت که شاهدم هستي» ديگر تمام شد.
حاج آقاي ماندگاري: انشاءالله خداوند به همه کساني که آلوده به گناه شدند، توفيق کندن از گناه را عنايت بفرمايد.    
شريعتي: امروز صفحه 338 قرآن کريم، آيات 47 تا 55 سوره مبارکه حج در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود.    
«وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ يُخْلِفَ‏ اللَّهُ‏ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ «47» وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَها وَ هِيَ ظالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُها وَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ «48» قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ «49» فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «50» وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ «51» وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «52» لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ «53» وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «54» وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ»
ترجمه: و كفّار، تعجيل عذاب الهى را از تو مى‏خواهند، در حالى كه خداوند هرگز از وعده‏ى خود تخلف نمى‏كند و يك روز نزد پروردگارت به منزله‏ى هزار سال (از سال‏هايى) است كه شما مى‏شمريد. و چه بسيار از (شهرها و) آبادى‏هايى كه به (اهل) آن مهلت دادم در حالى كه ستمگر بودند (امّا از اين مهلت، براى توبه و اصلاح خويش استفاده نكردند و بر كفر خود اصرار ورزيدند). سپس آن (ها) را با قهر خود گرفتم و بازگشت (همه) به سوى من است. بگو: اى مردم! همانا من براى شما هشدار دهنده‏اى روشنگرم. پس كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، برايشان آمرزش و رزق نيكو خواهد بود. و كسانى كه در (انكار و رد) آيات ما تلاش كردند و چنين پنداشتند كه مى‏توانند مارا عاجز كنند (و بر ما پيروز شوند) آنان اهل دوزخند. و پيش از تو هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم، مگر اين كه هرگاه آرزو مى‏كرد (و براى پيشبرد اهداف الهى خود طرحى مى‏ريخت) شيطان در (طرح و) آرزوى او (مسائلى را) القا مى‏كرد، لكن خداوند هر چه را كه شيطان القا مى‏كرد از بين مى‏برد، سپس آيات خود را استحكام مى‏بخشيد و خداوند آگاه و حكيم است. تا (خداوند) القائات شيطان را براى آنان كه در دل‏هايشان بيمارى است و (نيز) براى سنگدلان، وسيله‏ى آزمايش قرار دهد و قطعاً ستمگران در دشمنى طولانى و عميقى هستند. و نيز آگاهان بدانند (وحى كدام است و القائات شيطان كدام، و بدانند) كه طرح و آرزوى انبيا حقّى است از طرف پروردگار تو، پس به آن ايمان آورند و دل‏هايشان در برابر آن خاضع گردد و قطعاً خدا كسانى را كه ايمان آورده‏اند به راه مستقيم هدايت مى‏كند. و كسانى كه كفر ورزيدند همواره از قرآن و نبوّت در شك هستند، تا زمانى كه قيامت به طور ناگهانى براى آنان فرا رسد، يا عذاب روز عقيم (روزى كه بر جبران گذشته قادر نيستند) به سراغشان آيد.
شريعتي: اشاره قرآني را بفرماييد و بعد وارد بحث دوم شويم.
حاج آقاي ماندگاري: آيه 50 مي‌فرمايد: «فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ» همه ما از دو چيز نگران هستيم. يکي اينکه گذشته ما بخشيده مي‌شود يا نه؟ يکي هم اينکه رزق با کرامت داريم يا نه؟ بالاترين رزق با کرامت بهشت است. شهادت است. خدا خيلي زيبا و ساده در اين آيه فرموده: هرکس ايمان بياورد و عمل صالح انجام بدهد، همين تقوا، تقوا ايمان و عمل صالح است. يعني خدا را باور کنم. قيامت را باور کنم. براساس اين دو باور خودم را تنظيم کنم. اين باور ايمان است و تنظيم عمل صالح است. در جاده صاف زندگي‌مان، که جاده عافيت‌ها و دارايي ما است، تقوا يعني در اين دارايي مست نشوي. در اين دارايي خوابت نبرد. از اين دارايي براي روز نداري خودت استفاده کن. چطور استفاده کني؟ به ندارهايي که در اين دنيا هستند، توجه کني. حالا تو پولدار هستي و يکي ندارد. تو پدر داري و يکي ندارد. تو اعتبار داري و يکي ندارد. تو آبرو داري و يکي ندارد. تو بچه سالم داري و يکي ندارد. از اين دارايي براي ندارهاي اين دنيا استفاده کن، اين پس انداز نداري روز قيامت خودت مي‌شود. اين معني تقوا است.
مرحله دوم تقوا گفتيم، در جاده زندگي به سربالايي واجبات مي‌رسيم. در سربالايي واجبات مردم کم مي‌آورند. لذا آمار نماز خوان‌ها و روزه بگيرها و حج رفتن‌ها و امر به معروف و نهي از منکرها کم مي‌شود. مي‌گوييم: اگر مي‌خواهيد تقوا داشته باشيد، 1- پاداش‌هايي که مي‌خواهند، بدهند. بچه کوچک هم که مي‌خواهد چهار دست و پا برود به خاطر يک چيزي تشويق مي‌شود برود. يک عروسک جلويش مي‌گيريم، هي تلاش مي‌کند به اين برسد. خدا هم پاداش را يک مقدار عقب برده که ما تلاش کنيم. تو بهشت مي‌خواهي بايد جور واجبات را بکشي. واجبات سوخت بهشت است. از آن طرف هم بدان با خدا معامله مي‌کني. واجبات ارتباط با خداست. اين ارتباطي که همه دنبال رابطه هستند. با داراترين، با آبرو دارترين، با قدرتمندترين، با مشهور ترين که اينها همه در خدا هست. سراغ کس ديگر برويم اشتباه کرديم. پس اينها خودش کمک به ما است. براي اينکه در واجبات کم نياوريم. واجبات وقت ملاقات با خداست. از جايت بلند شو! براي نماز صبح بيدار شو همانطور که اگر با رئيس جمهور قرار ملاقات داشتي بيدار مي‌شدي! تقوا يعني بداني که با چه کسي معامله مي‌کني. بداني براي خودت آذوقه مي‌خري، سوخت و سرمايه آخرت خودت است. سفر خودت است و ما همه مسافر هستيم.
سومين مرحله ايستگاه‌ها بود که به مناسبت ولادت‌ها و شهادت‌ها اشاره کرديم. گفتيم: در ايستگاه ايستاديم خودمان را چک کنيم. معصومين هم خط‌کش هستند. بهترين خط‌کش‌هاي ما هستند. اينها معيار صراط مستقيم هستند. تو نگاه کن ببين چقدر زندگي ما شباهت به اينها دارد، تا اينها ما را شفاعت کنند. تقوا در ايستگاه‌ها يعني ببينيم چقدر زندگي ما به اهل بيت شباهت دارد تا از شفاعت آنها بهره‌مند شويم. همين‌جا مي‌خواهم يک نکته ديگر را بگويم که قبلاً نگفتم. در حرم امام حسين به بعضي از دوستان گفتم: حرم امام حسين ديگر غربت ظاهري ندارد. ولي يک غربتي خيلي ما را اذيت مي‌کند. حرم امام رضا غربت ظاهري ندارد. حرم حضرت معصوم غربت ندارد. کاظمين غربت ندارد ولي سامرا غربت دارد. هم غربت ظاهري و هم غربت باطني دارد. غربت ظاهري را همه مي‌فهمند. هنوز ضريح امامين عسگريين آماده نشده است. هنوز حرم خرابه است. بخاطر اينکه منطقه جنگي است. انشاءالله خداوند حرمين شريفين را از دست     دشمنان و از گزند دشمنان نجات بدهد.
دوستان گفتند: غربت باطني چيست؟ گفتم: غربت باطني اين است که دور ضريح امام حسين مي‌چرخم ولي به خودم که نگاه مي‌کنم، الگوي من کس ديگري است. پسر دور ضريح نشسته بود. گفتم: الگوي مويت را از چه کسي گرفتي؟ گفت: از فلان فوتباليست اروپا. گفتم: امام حسين الگوي مو درست کردن ندارد؟ امام حسين ناراحت نمي‌شود؟ اين معناي آيه 52 سوره فرقان است. «فَلا تُطِعِ‏ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً» ما در ايستگاه‌ها بايد بايستيم، ببينيم سبک زندگي ما به اهل‌بيت شباهت دارد که اينقدر دوستشان داريم. غربت اين است. در حرم امام حسين، امام حسين غريب است. در حرم امام حسين، امام حسين غريب است. در چه چيزي غريب است. اينها که همه لبيک يا حسين مي‌گويند. در الگو قرار گرفتن زندگي من غريب هستند. در جهاد اصغر دشمن با سلاح و گلوله مي‌آيد. در جهاد اکبر با وسوسه مي‌آيد، در جهاد کبير با الگو مي‌آيد. انشاءالله اگر اين را رعايت کنيم، پس تقوا در زندگي الگو گرفتن از اهل بيت و الگو نگرفتن از کفار و مشرکين است.  
شريعتي: دعا بفرماييد.
حاج آقاي ماندگاري: خدايا لذت شيرين تقوا را که در عافيت‌ها کمک ندارها بودن. در واجبات پر حرکت بودن، در ايستگاه‌ها و زيارت‌ها و اعياد و ولادت‌ها و شهادت‌ها متنبه شدن براي شباهت به اهل بيت را به همه ما عنايت بفرما.
شريعتي: والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آل الطاهرين.