اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

95-04-23-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري – توفيق بندگي خدا

حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري – توفيق بندگي خدا
برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: توفيق بندگي خدا
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 23-04-95
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
هرچقدر اين خاک باران خورده و تر مي‌شود *** بيشتر از پيشتر جانش معطر مي‌شود
اين حريم آسماني گنبدش فيروزه‌اي است *** روز و شب مفروش با بال کبوتر مي‌شود
هر رواقش آينه در آينه نور است نور *** صحن در صحنش صلاه ظهر محشر مي‌شود
دل تمنا مي‌کند باب الکرم را عاقبت *** با امام مجتبي اينجا ميسر مي‌شود
قال باقر، قال صادق مي‌نشيند بر زبان *** دور تا دور حرم يک روز منبر مي‌شود
کربلا هم مي‌رسد اينجا لبي را تر کند *** طرح سقاخانه‌ها روزي مقدر مي‌شود
روضه‌خوان اينجا نشسته، روضه خواني مي‌کند *** در دلم تازه غم و اندوه مادر مي‌شود
شريعتي: سلام مي‌کنم به همه شما هموطنان عزيزم و همينطور شنونده‌هاي خوب و نازنين ما در راديو قرآن. هشتم شوال سالروز تخريب قبور نوراني ائمه بقيع را تسليت مي‌کويم. انشاءالله زيارت مدينه منوره و بقيع نوراني و زيارت مسجدالنبي نصيب فرد فردمان شود و همه ما مشمول شفاعت آن ائمه بزرگوار باشيم. امروز در خدمت حاج آقاي ماندگاري هستيم. سلام عليکم خيلي خوش آمديد.  
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحيم. السلام علي رسول الله و علي آله آل الله. من هم خدمت شما و همه بينندگان و شنوندگان عزيز سلام عرض مي‌کنم. اميدواريم که خداي تبارک و تعالي به همه ما توفيق بده زندگي ما از سمت خدا منحرف نشود. (قرائت دعاي فرج)
خدا را قسم مي‌دهيم براي خرسندي قلب امام زمان هرچه زودتر خبر نابودي آل سعود و خائنين به حرمين شريفين را به همه شيعيان برساند. اللهم صل علي محمد و آل محمد.
شريعتي: سؤال‌هاي بيننده‌ها خوب و پاسخ‌هاي خوب شما در ذهن ما هست. انشاءالله فرصت باشد در فصل جديد هم که در خدمت حاج آقاي ماندگاري هستيم به بخشي از سؤالات شما پاسخ مي‌دهيم. در ابتداي بحث امروز چه براي ما به ارمغان آوردند که همه ما استفاده کنيم و بهره ببريم.
حاج آقاي ماندگاري: من هم به قرآن کريم و هم به اهل بيت(ع) توسل کردم. چون بارها گفتيم چيزي از خودمان نداريم به مردم بدهيم. همان دعاي قشنگ حاج آقاي قرائتي عزيز که مي‌گويند: الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي. ما بايد مطالعاتمان را داشته باشيم در همه موقعيت‌ها حتماً بايد موقعيت‌شناسي‌مان را داشته باشيم. حتماً بايد روي روش‌ها و قالب‌ها بحث کنيم. ولي چون امر تبليغ امر الهي است، چون هدايت خلق سنت الهي است. نصرت دين سنت الهي است، ما اگر بخواهيم کارگر خدا باشيم خدا بايد کمک ما کند. اينکه معمولاً مي‌گويند: سخن کز دل برآيد لاجرم بر دل نشيند! من صغير نه صاحب دل خودم هستم. نه صاحب دل مخاطبان. حتماً بايد خالق سخن، سخن را بر زبان من بگذارد، و از دل من بيرون بياورد و بر دل مخاطب بنشاند. مردم از ما مي‌شنوند که منبر مي‌رويم ببينيم که رزق مردم چيست به آنها بگوييم. اين به اين معنا نيست که حاج آقا بي مطالعه حرف مي‌زند. اين معنايش اين نيست که حاج آقا در معارف دين و در مخاطب شناسي و در روش‌ها هيچ مطالعه‌اي نکرده است. نه! معنايش اين است که مطالعه کرده، تکيه به مطالعاتش نمي‌کند. چون قرار نيست من فروشنده مطالب باشم. تا بگويم همه جنس‌هايم را جور کردم. من فروشنده مطالب نيستم. که بگويم: جنس من جور است در مغازه را باز کنيد. «لِتُبَيِّنَ‏ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (نحل/44) رسالت من تبيين «ما انزل الله» است. آنچه که خدا براي مردم فرستاده است. لذا خدا اگر به ما توفيق بدهد، نور هدايت الهي را در زندگي خودمان و مردم منتشر کنيم خيلي کار کرديم. اگر من بخواهم حرف‌هاي خودم را بزنم، مطالعات خودم را بگويم، جنس‌هايي که خودم جمع کردم به فروش برسانم، بازار خودم را رونق بدهم، ظلمت بيشتر به مردم نمي‌دهم. نمي‌دانم چرا اول حرف‌هايم اين را گفتم. انشاءالله که درست گفته باشيم. لذا توسل کردم و خواستم و اين عنايت را کردم که همين آيه قرآن را که همه مردم بيشتر شنيدند، چرا اين آيه قرآن را بيشتر بحث نمي‌کنيد؟ «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ‏ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون» (بقره/183) يک ماه خدا به ما گفت: خودت خودت را کنترل کن. فرمان خودت را دستت بگير. نوشيدني و خوردني جلويت باشد ببينم مي‌تواني نخوري. مردم نشان دادند مي‌توانند نخورند. مي‌توانند چشمشان را کنترل کنند. مي‌توانند زبانشان را کنترل کنند. بارها اين تعبير را در ماه رمضان از همديگر شنيديم. اگر صحنه گناهي بود جلوي چشمش را گرفت و گفت: ماه رمضان است. اگر گناه و غيبت و دروغي ميخواست بحث بشود، مي‌گفت: حيف که ماه رمضان است. حتي به شوخي مي‌گفت: بگذار براي بعد افطار. حيف که دهانم روزه است. پس مي‌توانم! اين مي‌توانم همان تقوا است. خدا گفته: من مي‌توانم اين قدرت را به تو بدهم. خودت را کنترل کني. من هم کمکت مي‌کنم.
ماه رمضان را گذاشت براي رانندگي نفسمان، يک جوان يک جلسه دو جلسه، سه جلسه ديگر خيلي کند ذهن باشد، پنج، شش جلسه مي‌رود تمرين رانندگي مي‌کند و گواهينامه مي‌گيرد. مي‌گويند: تو ديگر مي‌تواني اين فرمان و کلاج و گاز را کنترل کني. ماشين در دست توست! همه انبياء و اوليا آمدند به ما رانندگي ياد دادند. اين گواهي نامه‌اي که من بتوانم خودم را کنترل کنم اسمش تقوا است. مهار خودم دست خودم باشد. اينکه مهار خودم دست خودم باشد فقط نه گفتن نيست. من اگر تقوا داشته باشم يعني گواهينامه بندگي دارم. اگر بنده بودم آرامش دارم. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏» (رعد/28) ديگر در شادي من آرامش دارم. در پولداري‌ام آرامش دارم. در نداري هم آرامش دارم. در شهرت هم آرامش دارم. در غربت هم آرامش دارم. در سفر هم آرامش دارم. اين ناآرامي بخاطر اين است من بنده نيستم. در عصر عاشورا هم آرامش دارم. در دامن رسول الله هم آرامش دارم. من اگر گواهي نامه بندگي خدا را پيدا کردم پس حتماً آرامش دارم.
از بينندگان تقاضا دارم که در حرم امام رضا و حضرت معصومه هم مي‌گوييم. از اين برنامه‌ها سوغات معنوي با خودمان ببريم. صرف شنيدن حيف است. اگر من خودم را درست رانندگي کردم، نفسم و افکارم را درست رانندگي کردم، افکار من نبايد در چاله بيافتد. من دائم به رانندگي تشبيه مي‌کنم که چون رانندگي براي مردم کاملاً ملموس است. راننده يک لحظه غفلت کند، شما پنج ثانيه چشمت به صفحه موبايل بيافتد، جلويت را نبيني يک اتفاق بد مي‌افتد. اين معني همان دعايي است که مردم مي‌دانند. «الهى لا تكلنى‏ الى نفسى طرفة عين ابدا» (کافي/ج2/ص581) من در رانندگي افکارم، در رانندگي احساسم، در رانندگي جوارحم و رفتارم يک ثانيه هم غفلت کنم در پرتگاه مي‌افتم. گواهي نامه رانندگي تقوا معنايش اين است. يک لحظه نبايد غافل باشم.
در جاده قم تهران که 120 کيلومتر است. يک نفر بگويد: من 115 کيلومتر را رانندگي کردم و پنج کيلومتر باقي را به سيم آخر زدم. الآن خيلي از تصادف‌هاي که اتفاق‌ مي‌افتد در نزديکي مقصدهاست. تا آنجا حواسش جمع بود، بيدار بود، لحظه آخر تصادف مي‌کند. خيلي از افراد هم در کيلومتر آخر زندگي‌شان چپ کردند. عاقبت بخير نشدند. ما مي‌گوييم: تقوا يعني گواهي‌نامه بندگي، رانندگي نفس، افکارم، احساسم، رفتارم، اگر اين را درست رعايت کنم، من بنده هستم. بنده که شدم آرام هستم. بنده که شدم امداد خودرو به من کمک مي‌کند. «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ‏ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا» (حج/38)
قرآن مي‌گويد: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ» (قمر/17) ساده بگوييد. قرآن معاني بلندي دارد که نمي‌فهميم. انشاءالله همه بفهميم. اگر امروز براي اهل بيت عصمت و طهارت اندوهگين هستيم که چرا حرم نوراني‌شان را خراب کردند، بله حتماً بايد براي حرمشان گريه کنيم. خدا لعنت کند کساني که حرمشان را خراب کردند. اما آنهايي که سيره شان را خراب کردند چه؟ آنها که کلامشان را در زندگي‌مان خراب کردند چه؟ آنهايي که نگذاشتند ما شيريني کلام امام صادق و امام باقر را بشنويم.
در جمعي از اساتيد دانشگاه بوديم، يکي از اساتيد پايان نامه دانشگاهي‌اش را آورد من ببينم. من از باب کنجکاوي ورق زدم. فهرستش را که نگاه کردم گفتم: چقدر زحمت کشيديد؟ گفت: هرچه مطلب در اين قصه بوده ديدم. مقاله بوده، محتوا و منابعي بوده ديدم. همينطور که ورق زدم يک تکه از روايت امام صادق در ذهن من آمد. برايش خواندم. باور مي‌کنيد اين استاد دانشگاه شروع به گريه کرد. گفتم: چرا گريه مي‌کني؟ گفت: شهادت مي دهم همه مطالبي که نوشتم و همه مطالبي که گشتم در اين نيم خط بود و غصه مي‌خورم که چرا من اول سراغ کلام اهل بيت نرفتم. چرا کلام اهل بيت را خراب کرديم؟
معتکف‌هاي حرم امام رضا در دهه آخر رمضان حال قشنگي داشتند. ما هم توفيق داشتيم يک جلسه‌اي در خدمتشان بوديم. گفتم: اگر مي‌توانيد از اعتکاف بهره ببريد، چه به شما مي‌دهند؟ گفتم: مغز اعتکاف سلول‌هاي بنيادين سه ارتباط است. چون در اعتکاف شما سه خلوت قشنگ داريد. يک خلوت با خداي خودتان داريد. يک خلوت با خودتان داريد. يک خلوت با قرآن و عترت و دين داريد. اگر درست بفهمم و خرجي اين سه اعتکاف اين باشد خيلي خوب است. ما مي‌خواهيم خروجي اين برنامه سه ارتباط باشد. چون من مي‌خواهم يک اسم زيبايي براي سمت خدا بگذارم. شايد سمت خدا بتواند نقش اعتکاف روزانه را براي ما بازي کند. در اين يک ساعت خلوتي که مي‌خواهيم با خداي خودمان خلوت کنيم.
شريعتي: در شلوغي هم مي‌توانيم براي خودمان خلوت ايجاد کنيم.
حاج آقاي ماندگاري: همين که انسان در خودش فرو برود. در ماشين نشسته راديو قرآن پخش مي‌شود. يک مقدار فکر کن. بالاترين ارتباط ما با خدا «خَوْفاً وَ طَمَعاً» (رعد/12) باشد. «رَغَباً وَ رَهَبا» (انبياء/90) هردو با هم باشد. چون اصلاً رمز وابستگي ما به غير خدا همين دو تا است. من براي چه دنبال غير خدا راه بيافتم؟ يا به خاطر طمع است. يا بخاطر ترس است. خوب اين دو منبع در خدا که کاملتر است. خدا به موسي فرمود: نمک آشت را هم از من بخواه. معنايش اين نيست که تلاش نکني. تلاش بکن و دنبال اسباب برو ولي باور کن من سبب ساز و سبب سوز هستم. «وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّه‏» (اعراف/58) تو بذر را کاشتي و شخم هم زدي و آب هم دادي. خدا دارد به تو محصول مي‌دهد، اين را باور کن. چون اگر باور نکردي و خودت را مديون غير خدا مي‌داني، اين ارتباط با خدا، ارتباط طمعي هرچه مي‌خواهيم از او بخواهيم.
معمولاً اگر ماشين ما در جاده خراب شود، به غريبه‌ها اعتماد نمي‌کنيم. به امداد خودرو ماشين خودشان اعتماد دارند. وقتي من گواهي نامه بندگي پيدا کردم، به هيچ غريبه‌اي اطمينان نمي‌کنم. فقط مي‌گويم: خدا! لذا مي‌شود «اياک نعبد و اياک نستعين» اين طمع مي‌شود. ترس هم فقط از او باشد. چون هيچکس به اندازه او نمي‌تواند مرا تنبيه کند. بالاترين تنبيه‌اش، خدا خودش به موسي گفته: بعضي‌ها را بخواهم تنبيه کنم يک کاري کنم من را يادشان نرود. من از اين جاده بروم و اما يکبار متوجه خدا نباشم. امداد خودروها هستند و من آنها را نبينم. بالاترين گرفتاري امروز بشر همه را مي‌بينم و خدا را نمي‌بينم. از حساب الهي بترسم. امروز از يک عذاب الهي که خدا فراموش شده بترسم. در حديث قدسي فرمود: آنقدر قلب تو را مشغول به دنيا مي‌کنم که فرصت يک يا الله گفتن را نداشته باشي. امام سجاد که در بهشت بقيع آرميده‌اند. فرمودند: خدايا همه عالم به من پشت کنند، فقط تو به من پشت نکن. امام حسين يک جمله زيبا در دعاي عرفه دارند. «ما ذا وَجَد مَن فَقدك و ما ذا فَقَد مَن‏ وجدك‏» آن کس که تو را دارد چه ندارد. و آن کس که تو را ندارد چه دارد؟ الآن خيلي‌ها خيلي چيزها دارند ولي چون خدا را ندارند، فکر مي‌کنند چه دارند؟ خيلي‌ها به ظاهر چيزي ندارند ولي خدا را دارند و همه عالم را دارند.
در دعاي افتتاح مي‌خوانيم «و ايقنت انك أرحم الراحمين فى موضع‏ العفو و الرحمة و أشد المعاقبين فى موضع النكال و النقمة» اين دو بعد الهي که هم ارحم الراحمين است و هم اشد المعاقبين است. به ارحم الراحمين طمع مي‌کنم. و از اشد المعاقبين حساب مي‌برم. با گواهي‌نامه بندگي در مدار هستم. نمي‌گذارد از مدار خارج شوم. يک ريال هم ديگر به حرام دست درازي نمي‌کنم چه برسد به ميلياردي! يک لحظه حرام هم در زندگي من تخلف نمي‌آيد چه برسد در عمرم تخلف کنم. اين نتيجه گواهي نامه بندگي است. بنده که شدم متصل هستم. متصل هستم با خوفا و طمعا الهي.
ارتباط با خودم چه؟ خودم به چه نقطه‌اي برسم؟ خوف و رجاء. امام صادق(ع) فرمودند: خوف يعني چه؟ گناه جن و انس را داشتي نااميد نشوي. کل خطاکاران ما بخاطر چيست؟ ده درصد خطا کرده مي‌گويد: آب که از سر گذشت، چه يک وجب و چه صد وجب!من ديگر درست شدني نيستم. حتي جامعه هم دارد هلش مي‌دهد. يکبار در جلسه‌اي گفتم: قرار است هرچه خدا دوست داشته باشد، ما هم دوست داشته باشيم. خدا خيلي توبه کنندگان را دوست دارد. چرا اينهايي که خطا کردند را توبه‌شان را نمي‌پذيريم؟ خدا پذيرفته و ما نمي‌پذيريم. چرا به او زن نمي‌دهند؟ کار نمي‌دهند؟ پول نمي‌دهند؟ خدا مي‌گويد: من گذشته تو را کنار گذاشتم. «فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ‏ حَسَناتٍ» (فرقان/70) چرا ما مثل خدا برخورد نمي‌کنيم؟ چون احتمال مي‌دهيم کارمان از اين بدتر باشد. خدا هم مي‌خواهد يکطور با ما برخورد کند و واي به حال ما. رجاء چيست؟ عبادت جن و انس هم داشتي به خودت افتخار نکني. فکر نکني کارت تمام است. اين رابطه با خودم است. امام صادق مي‌گويد: اين دو پله ترازو در وجودت باشد، نه مغرور مي‌شوي و نه نااميد مي‌شوي. الآن مشکل جامعه ما يا غرور است. يا نااميدي است. از آن طرف هم دو تا گناه مي‌کنم نااميد مي‌شوم.
اينها را گفتم براي اينجا، ارتباط با دين چه؟ اگر مي‌خواهم بفهمم اين دقيق‌ترين رابطه ما با قرآن و عترت چيست؟ اول هدايت و بعد شفاعت. لذا اول ما سراغ شفاعت مي‌رويم. اگر ما راه را از اينها بپرسيم، نيازي نيست اينقدر اسباب دردسر برايشان فراهم کنيم. «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ» (نساء/64) اصلاً پيغمبر و امامان را فرستاديم تا آنها جلو راهنماي ما در جاده بندگي باشند. ما هم پشت سرشان برويم. مثل ماشين‌هايي که کارواني حرکت مي‌کنند.
در ماه رمضان مردم نشان دادند که مي‌توانند خودشان را کنترل کنند. بعد ماه رمضان اگر ديديم نمي‌شود، نگوييم: نمي‌شود و نمي‌توانيم. بگوييم: نمي‌خواهيم. بخواهيم خدا به ما کمک مي‌کند. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» (انفال/29) تو بخواه گواهي نامه بندگي داشته باشي، من شب را مثل روز برايت روشن مي‌کنم. انواع و اقسام حالت‌هاي شبهه ناک را چون روز برايت روشن مي‌کنم.
امام صادق(ع) يک وصيت نامه‌اي دارند. سه نفر را به عنوان جانشين خودشان گذاشتند. امام معصوم سه نفر را معرفي کرد. يکي منصور دوانقي، قاتل خودشان. يک عبدالله افده، پسر بزرگشان که معلوليت جسمي دارد. يکي وجود نازنين امام کاظم(ع) ديگر از اين سخت‌تر براي شيعيان؟ اما کسي که اهل تقوا باشد تشخيص مي‌دهد. ابوجعفر خراساني آمده بود تقوايش از ابوحمزه ثمالي کمتر بود. در مسير ابوحمزه را ديد. گفت: مدينه ميروي؟ امام صادق از دنيا رفتند. نگران نباش. امام ما موسي بن جعفر است. من در جاده باشم هيچ شک و شبهه‌اي ندارم. تمام گرفتاري‌هاي ما براي بيرون جاده است.
خداوند بر درجات حاج آقا مجتبي تهراني بيافزايد. ايشان فرمودند: تقوا در ضمن اينکه خيلي سخت است، خيلي آسان است. حضرت آيت الله جوادي آملي فرمودند: بهشت رفتن ضمن اينکه خيلي سخت است، خيلي آسان است. چون راهنمايي چون خدا داريم. راهنمايي مثل اهل بيت و خدا داريم. امدادي مثل اينها داريم. وعده‌هايي به محکمي وعده‌هاي خدا داريم. کجا شک و شبهه کنم. در ماه رمضان همه بندگي خدا را مزه کردند. دوز طاعت خدا بالا رفت و دوز معصيت پايين آمد. از اين طرف هم دوز عنايت روحي بالا رفت. شما آن توجهات و مراقبات ماه رمضان را داشته باشيد، من هم تمام امتيازات ماه رمضان را براي شما تداوم مي‌بخشم.
سحرها بيدار بوديد الآن بيست دقيقه بيدار بمانيد. روزي يک جزء قرآن مي‌خوانديد، الآن روزي يک صفحه قرآن بخوانيد. افطار مي‌داديد، بياييد يک صدقه بدهيد. آن زيبايي‌ها را حفظ کنيد. مراقبت‌ها را تداوم ببخشيد. امام بزرگوار در کتاب چهل حديث‌شان «حديث ذکر» مي‌فرمايد: شيطان سگ درگاه خداست. سگ با آشناي صاحبخانه کار ندارد. «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. إِلَّا عِبادَكَ‏ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» (ص/82 و 83) ما مثل ماه رمضان آشناي صاحبخانه شويم. سگ کاري با ما ندارد. بخواهيم مي‌شود. نمي‌خواهيم که نمي‌شود. من صادقانه مي‌گويم. مسئولين محترم، مراقبت براي همه زيباست اما براي شما زيباتر است. اگر شما مراقبت کنيد، براي نظام جمهوري اسلامي آبرو درست کرديد. اگر شما مراقبت نکنيد آبروي نظام رفته است. امام فرمودند: اگر اين نظام سيلي بخورد، ديگر تا مدت‌ها اسلام نمي‌تواند سر بلند کند. دلتان مي‌آيد اسلام سيلي بخورد؟ مراقبت کنيد دنيا ارزش ندارد که آدم بخاطر دنيا باعث شود اسلام سيلي بخورد. اگر مردم به اسلام بدبين شوند خيلي بد مي‌شود. شما نشان داديد که مي‌توانيد خوب باشيد، ما مسئول بد نداشتيم و نداريم. شما خوبتر باشيد. اگر شما خوب شويد، مردم هم خوب مي‌شوند. «الناس علي دين ملوكهم»‏ (كشف‏الغمة/ج2/ ص21) به خدا مردم خوبي داريم. نشان دادند خدا را دوست دارند. فقط بايد يک مقدار بيشتر کمکشان کنيم. راه خدايي شدن را بيشتر يادشان بدهيم.
شريعتي: چقدر خوب است ثواب تلاوت اين آيات را به روح آسماني نبي مکرم اسلام، حضرت زهرا(س) و ائمه بقيع، امام حسن مجتبي، امام سجاد و امام باقر و امام صادق هديه کنيم. انشاءالله دست ما را هم بگيرند. آيات 73 تا 79 سوره مبارکه نحل در سمت خدا تلاوت مي‌شود.
«وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ‏ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَ لا يَسْتَطِيعُونَ «73» فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ «74» ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «75» وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَلى‏ مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «76» وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ «77» وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «78» أَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «79»
ترجمه:و به جاى خداوند بت‏هائى را مى‏پرستند كه نه مالك چيزى از آسمان‏ها و زمين هستند و نه مى‏توانند مالك شوند. پس بت‏ها را امثال ومانند خدا نشماريد. همانا خداوند مى‏داند و شما نمى‏دانيد. خداوند، برده مملوكى را مثل مى‏زند كه بر هيچ چيز توانايى ندارد وكسى كه (آزاد است و) ما به او رزق نيكو از جانب خود داده‏ايم، پس او مخفيانه و آشكارا از آن رزق انفاق مى‏كند. آيا (اين دو نفر) برابرند؟ (اگر نزد شما دو انسان توانا و ناتوان برابر نيستند، پس چگونه سنگ و چوب را با خداوند برابر مى‏دانيد) ستايش مخصوص خداست، امّا بيشترشان نمى‏دانند. وخداوند دو مرد را مثال مى‏زند كه يكى از آن دو گُنگ است كه بر هيچ چيز توانايى ندارد و سربار مولاى خويش است، بگونه‏اى كه هر كجا او را مى‏فرستد، هيچ سودى با خود نمى‏آورد، آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مى‏دهد و خود بر راه مستقيم مى‏رود برابر است؟ غيب آسمان‏ها و زمين مخصوص خداست و برپايى قيامت (در سرعت و آسانى) جز مانند چشم بر هم زدن يا نزديك‏تر نيست. البتّه خداوند بر هر چيزى قادر است. وخداوند شما را از شكم مادرانتان بيرون آورد در حالى‏كه هيچ چيز نمى‏دانستيد و براى شما گوش و چشمها ودل‏ها قرار داد، شايد شما شكر كنيد. آيا به پرندگان نمى‏نگرند، در حالى‏كه در فضاى آسمان در پرواز هستند، جز خداوند آنها را نگاه نمى‏دارد. البتّه در اين (پرواز) براى گروهى كه ايمان مى‏آورند نشانه‏هايى روشن است.
شريعتي: اشاره قرآني را مي‌شنويم.
حاج آقاي ماندگاري: اين آيات در تأييد مباحثي که اشاره کرديم مي‌فرمايد: ببينيد کساني که دنبال غير خدا رفتند، به کجا رسيدند؟ توانستند کاري کنند؟ چه در پرستش، چه در راهنمايي، چه در مدد گرفتن. مي‌خواهم اينجا دعايي کنم. کنکوري‌هاي عزيز بياييد با خدا عهد ببنديد خدا کمکتان مي‌کند. عهد ببنديد هرچقدر توانمندتر شديد هم در خدمت دين خدا باشيد و هم در خدمت خلق خدا باشيد. دنيا و آخرت ما آباد مي‌شود. ما مي‌گوييم: خدايا همه کنکوري‌هاي عزيزي که قصد خدمت به اسلام و مسلمين را دارند. قصد خدمت به مملکتشان را دارند، واقعاً تلاش مي‌کنند که مفيد واقع شوند را در همه کنکورها، نه فقط کنکور دانشگاه، در همه مراحل زندگي موفق بدار. خدايا به محمد و آل محمد قسمت مي‌دهيم همه ما را مفيد براي اسلام و مسلمين قرار بده. آل سعود را که خائنين به حرمين شريفين هستند اگر قابل هدايت نيستند رسوا و نابودشان بفرما. همه گره‌ها را بدست امام زمان باز بفرما. گره اولاد، مسکن، ازدواج، اشتغال، گره شيعيان، گره دوستداران اهل بيت را به دعاي امام زمان باز بفرما. گره فرج را هم باز بفرما.
شريعتي: والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آل الطاهرين.