برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشها
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 28-05-94
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: سلام ميگويم به همه شما هموطنان عزيزم. خانمها و آقايان دوستان خوب سمت خدا. آروز ميکنم در هر کجا که هستيد ان شاالله تنتان سالم باشد و قلبتان سليم. حاج آقا ماندگاري سلام عليکم و رحمه الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمه الله بسم الله الرحمن الرحيم الحمدالله و صلاه و سلام علي رسول الله و علي آله آل الله. بنده هم خدمت شما و همه همکاران خوب و بينندگان خوب و عزيز براي توسل به محضر آقايمان امام زمان صلوات الله عليه دعاي سلامت حضرت را با هم تلاوت ميکنيم. اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک هديه به ساحت مقدس آقايمان امام زمان صلواتي را هديه ميکنيم. اللهم صلي علي محمد و آل محمد.
شريعتي: خيلي خوش حال هستيم خدمت شما دوستان خوبمان هستيم. اينها سوالات شماست که از طريق پيامک و ايميل به دستمان رسيده است. ان شاالله امروز بتوانيم با پاسخ به سوالات شما روز مفيدي را در کنار هم داشته باشيم. من اولين سوال را ميخوانم و ان شاالله پاسخ شما را خواهيم شنيد. بعد سلام گفتند من دختري 16 ساله از خانوادهاي مذهبي هستم هر هفته صحبتهاي شما را گوش ميکنم و حس خوبي به من دست ميدهد از شما ميخواهم من را راهنمايي بکنيد من نوجوان هستم با اخلاق و رفتاري که مختص اين سن است به موسيقي علاقهي زيادي دارم و آرامش روحم است ولي مادرم هميشه ميگويد اين چيزها ايمانت را کم ميکند من به دنبال يک حرفي يک دليلي ام که من را به خدا و اعتقادات پايبند بکند نه اين که من نماز نخوانم اتفاقا موقع اذان با ارادهي خودم وضو ميگيرم نماز ميخوانم ولي در کنار اينها گاهي ته دلم پشت وسوسههاي شيطان ميخواهم حجابم را کنار بگذارم گاهي ميخواهم من هم مثل خيلي از دخترها آرايش کنم و در چشم مردم قشنگ تر شوم ولي خدا را حس ميکنم ايشان ميگويند ميخواهم يک چيزي به من بگوييد که من را پايبند بکند ميترسم روزي سرم را برگردانم ببينم شيطان بر من چيره شده و چيزهاي کمي را هم که الآن دارم از دست بدهم خيلي ممنون از پيام شما.
حاج آقا ماندگاري: من خيلي خوشحال هستم که مخاطبان خوبي از اين سن الحمدلله برنامه را دنبال ميکنند دخترخانمها آقا پسرهاي گل در سن چهارده پانزده هفده که ما اسمش را ميگذاريم نوجواني ما به خودمان ميباليم و شاکر هستيم اين بندگان خوب و پاکش را به عنوان مخاطبان ما قرار داده من با اين دختر خانم و همهي دخترها و پسرهايي که در اين سن هستند ميخواهم بگويم ما معمولا در معرض دو خطاب قرار داريم يکي وسوسههاي شيطاني يکي الهامات الهي اين دو مقابل هم هستند ولي در معرض هر دو هستيم خودشان هم اعتراف کردند اين که نماز ميخواند حجابش را قشنگ رعايت ميکند اين که کارهاي خوب ميکند پاي برنامه مينشيند اينها مال الهامات الهي است اين که به او وسوسه ميشود که موسيقيهاي مبتذل گوش بکند حتي حتما وسوسه ميشود حجابش را بگذارد کنار يا خداي نکرده گناه ديگري بکند اينها مال وسوسههاي شيطان است ما در مدرسه معمولا ميبينيم از بين دو نفري که با ما حرف ميزنند کدام مهربان تر هستند من از اين دختر خانم گل ميخواهم بپرسم آيا قبول دارد که خدا خيلي مهربان است ارحم الراحمين است آيا قبول دارد که خدا خيلي آگاه هم است «إِنَّ اللَّـهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ» (غافر/ 44) هم ارحم الراحمين است هم آگاه است آيا قبول داري خدا از اول آخر ظاهر باطن دنيا خبر دارد «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ» (حديد/ 3) من از اين دختر خانم گل ميپرسم خداي به اين مهرباني خداي به اين نزديکي «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق/ 16) خداي به اين آگاهي خداي به اين قشنگي خداي به اين جامعي خداي به اين زيبايي خداي به اين هلويي گفت اين خدا خوردني است اين قدر بايد دوستش داشته باشيم اين خدا دليلي دارد اين کار را براي ما حرام بکند غير از اين که اين کار براي ما ضرر دارد؟ دليلي دارد يک کاري را براي ما واجب بکند غير از اين که اين کار براي ما نفع دارد براي خدا که فرقي نميکند پس دختر پسرهايي که در اين سن قشنگ و حساس هستيد که پيغمبر خدا گفتند اگر شما در اين سن حساس خود را از وسوسههاي شيطان محافظت بکنيد در کسوت و لباس پيامبران هستيد وقتي يک الهامي دارد از طرف مهرباني به شما ميآيد اگر شک داريد که حجاب و گوش نکردن به موسيقي حرام و نماز و عبادت و خدمت از طرف خدا است شکت را برطرف بکن ولي حرمت موسيقي از طرف خدا است صريح آيهي قرآن است کنار شراب کنار قمار گفته موسيقي مبتذل هم حرام است پس اگر يقين کردم که حکم خداست يا فلسفه اش را ميدانم يا فلسفه اش را نميدانم من فلسفهي کوچکش را که در روايات گفته شده ميگويم همهي کارشناسان قبول دارند موسيقي درمان نميکند موسيقي براي هيچ کس زن شوهر درست نکرده براي هيچ کس قرضش را ادا نکرده براي هيچ کس دردش را دوا نکرده موسيقي تخدير ميکند مثل آمپول بي حسي است من را ميبرد در عالم بي خيالي و احتمال نميدهيد همان فرصتي که من ميروم در عالم بي خيالي از حل مشکلم باز ميمانم؟ پس اين ضرر است يا فايده؟ قطعا ضرر است اين خداي مهرباني که ميگويد اين عامل غفلت ميخواهد در خانه باشد در مسير راه باشد در مهماني باشد من بعضيها را ميبينم در گوشي شان گذاشتند ان شاء الله که دارند قرآن گوش ميدهند ولي اگر دارد موسيقي گوش ميدهد ما قرار است به در و ديوار عالم نگاه کنيم تذکري براي ما باشد. برگ درختان سبز در نظر هوشيار هر ورقش دفتري است معرفت کردگار قرار باشد اين همه اش من را به بي خيالي بکشاند گفتم که مردم يا بي خيال اند يا بي قرار من را به بي خيالي بکشاند نسبت به همه چيز اين که به ضرر من است پس اولا خدا مهربان است خيلي هم مهربان است ثانيا اين خداي مهربان اگر چيزي را حرام کرده ضرر دارد اگر چيزي را واجب کرده خيلي فايده دارد اين خداي مهربان گفته بي حيايي حرام است گفته موسيقي حرام است گفته حرام خوري حرام است گفته خداي نکرده رابطهي ناجور با نامحرم حرام است يعني ضرر دارد اگر باور دارم حرف خدا را از اين طرف هم ميگويد وسوسه دارم راه وسوسه را ببندند راه وسوسه بستن چيست؟ من فکر ميکنم راه وسوسه بستن سه چيز است اين خطورات ممکن است يک موقع اثر بگذارد اين دختر خوب با اين ادبياتي که نوشته معلوم ميشود خيلي با خدا رفيق است آفرين به پدر مادرش من تبريک ميگويم خيلي نازنين اند اينها اين قدر وسوسه عجيب است که خدا براي بستن راه وسوسه دو سوره آورده معوذتين فلق و ناس شما در ناس چهار تا پناهگاه ميجوييد «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِكِ النَّاسِ، إِلَـهِ النَّاسِ، مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ، الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ» (ناس) آدمي زاد هم ممکن است آدم را وسوسه بکند شايد دوستان مدرسه وسوسه اش بکند شايد در فضاي مجازي وسوسه اش بکنند شايد در مهماني وسوسه اش بکنند براي اين که راه وسوسه را ببنديم اولا اين دو سوره را زياد بخوانيم پناه ببريم به خدا پيغمبران هم گفتند ما هم بايد پناه ببريم به خدا از شر اين دشمن قسم خورده ما در معرض دو خطاب هستيم يا وسوسهي شيطاني که قسم خورده سرت را کلاه ميگذارم قسم خورده ميخواهم اغوايت کنم «قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ، إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» (ص/ 83-82) و الهامات الهي که قسم خورده من مهربان هستم به شما خطا هم بکني ميبخشمت کم هم بياوري جبران ميکنم خطا بکني ميپوشانم مثل اين که اين دختر خانم ايستاده دو نفر دارند صدايش ميکنند يکي ميگويد بيا طرف من پدرت را در ميآورم يکي ميگويد بياييد طرف من آغوشم برايت باز است من بايد آن کسي که دارد من را وسوسه ميکند نگاه نکنم پناه ببرم به خدا من به اين دختر خانم ميگويم روزي يک بار از يک بار تا چهل بار هر چقدر وسعشان است اين دو سوره را بخوانند نميگويم چهار قل را بخوانند ميگويم همين دو سوره را نشد يکي را بخوانند از يک بار تا چهل بار چهل روز اين کار را بکنند پناه بردند به خدا يک سپر براي خودش درست ميکند که تير وسوسهها به او اثر نکند اين ميخواهد نمازش را اول وقت بخواند اين قدر وسوسه ميشود يک وسوسه شکم است يک وسوسه تلويزيون است پس پناه ببرند به خدا دوم از زمينههاي اين وسوسهها هم دوري بکنند سوم گوش خودم را از الهامات الهي پر کنم من بارها گفتم بيکاري محل تخم گذاري شيطان است وقتي ايشان براي خودش برنامه ريزي بکند براي هر کارش برود سراغ حرفهاي خدا که او را هم قبول دارد مهربان است خيلي دانا است خيلي نزديک است گوش خودم را از الهامات الهي پر کنم اصلش ناس و فلق پناه بردن به خدا است وقتي ميدانم وسوسه ميشوم بي هدف در فضاي مجازي پرسه بزنم قطعا ميافتم در چاله بي هدف رفتم ارتباط برقرار کردم با جنس مخالف بدون هيچ دليلي يک وقت کسي در محيط کاري است ارتباط کاري دارد يک وقتي کسي در محيط درسي ارتباط درسي دارد نه بي هدف در خيابان گشتم ارتباط برقرار کنم خودم دارم زمينهي وسوسهي شيطان را فراهم ميکنم پس کس ديگر را ملامت نکنم خودم را ملامت بکنم اين فرمولي که اشاره کردم عمل بکنند نکتهي آخر اين که نگذاريم أَلَا بِوَسوَسَةِ الشَّيطَان تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ «أَلَا بِذِكْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/ 28) وسوسهي شيطان قطعا اضطراب ميآورد من خجالت ميکشم اين خاطره را بگويم اما بنده گاهي وقتها در مشاورهها مورد مشاورهاي که معتاد به موسيقي است معتاد به ارتباط با نامحرم است برخورد کردم يک کم با هم حرف زديم ديدم تمام وجودش اضطراب است ميگويم ويترينت که خيلي خوشگل نشان ميدهد ميگويد چون انتخاب خودم است بايد خودم را از دسته نيندازم ميگويم راه بازگشت به خدا هست باور کنيم با وسوسهي شيطان دل آرام نميشود هر کسي هم ميخواهد برود امتحان بکند اگر معتاد به موسيقي است برود امتحان کند ببيند آرامش دارند يا نه آنهايي هم که در عمرشان موسيقي گوش نکردند موسيقي حرام منظورمان است بروند ببينند آنها آرامششان بيشتر است يا نه امتحانش مجاني است.
شريعتي: اين سوال پيامي است و بازتاب فرمايشات حاج آقاي ماندگاري در هفتهي گذشته در راستاي بحث ازدواج گفتند شما که به قول خودتان دغدغهي ازدواج جوانها را داريد توصيه کنيد پولهايي که خرج حرم امامان ميشود را بدهند تا جوانها ازدواج بکنند به نظر من چراغي که به منزل رواست به مسجد حرام است اگر اين پولها خرج ازدواج جوانان شود کلي از مشکلات کشور ما حل ميشود؟
حاج آقا ماندگاري: اين سوالي است که اخيرا در فضاهاي مجازي هم خيلي دارد مطرح ميشود من ميخواهم از اين عزيزان يک سوال بپرسم چرا تا به حال يک بار گفته نشده پولهايي که خرج پارکها ميشود برويم خرج ازدواجها بکنيم کم خرج پارکها ميشود؟ چرا تا به حال نگفتند پولهايي که خرج بيمارستانها ميشود برويم خرج ازدواج بکنيم؟ چون مثل اين که فقط بعضي هايمان فقط نيازمندي مان نيازمندي جسممان است شکممان است لذا اگر پارکها هست که بايد هم باشد ما مخالف پارک سازي و فضاي سبز سازي نيستيم بايد بيشتر هم شود به تناسب هر فردي يک استانداردي در دنيا دارد بايد فضاي سبز داشته باشيم مراقب جنگلها باشيم اين به نياز جسممان مربوط است همه هم حس ميکنند حتي آنهايي که فقير هستند حتي آنهايي که ازدواج نکردند از آنها بپرسيد حاضريد پارکها را جمع کنيم پولش را بدهيم به شما ميگويند نه ما ميرويم در پارکها لذت ميبريم بيمارستان هم مربوط به جسم ماست يک نفر تا به حال نگفته چرا اين همه بيمارستانها را گسترش ميدهيد مجهز ميکنيد اينها را بدهيد خرج ازدواج خرج مردم با اين که پولهاي پارکها بيمارستانها پول بيت المال دولت است ولي پولهايي که دارد به حرمها و مساجد خرج ميشود پول مردم است براي پولي که مردم دارند ميدهند يک عده حاضرند تعيين تکليف بکنند ولي پولي که مال همهي جامعه است حاضر نيستند تعيين تکليف بکنند ميترسم اين روند پيش برود يک عدهاي بگويند موزههايي هم که به درد شکم ما به درد نيازهاي جسمي ما نميخورد موزهها را هم جمع بکنيد پولش را خرج ازدواج ما بکنيد اين تفکر داعشي هاست زدند موزههاي کشور عراق را نابود کردند هر آدم عاقلي دو دسته نياز دارد نياز مادي و نياز روحي و معنوي هم چنان که جسم من نياز به غذا دارد نياز به درمان دارد روح من هم هم نياز به غذا دارد هم نياز به درمان دارد بر اين اساس هيچ کس ايراد نميگيرد چرا دانشگاه ميزنيد دانشگاه براي نياز روح مردم است نياز معنوي جامعه است سواد مردم را ميبرد بالا هيچ کس تا به حال نگفته دانشگاه را تعطيل کنيد خرج ازدواج بکنيد دانشگاه سازي ميشود توسعه ميشود همه هم تشويق ميشوند بروند دانشگاه جامعه رشد ميکند از اين طرف بيمارستان سازي ميشود همه را هم توصيه ميکنيم اگر هم مريض نيستيد براي چکاب برويد به بيمارستانها مردم ما حتما اين معنا را ميدانند در زيارت جامعهي کبيره داريم بِمُوَالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِينِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيَانَا بر اساس اين جمله ما به وسيلهي محبت به اهل بيت فرهنگشان را ياد ميگيريم فرهنگشان را که ياد ميگيريم هم آدرس براي مقاصد معنوي پيدا ميکنيم هم دارو براي دردهاي روحي مان پيدا ميکنيم يعني مردم عزيز حرم امام رضا حرم حضرت معصومه حرم شاه چراغ حرم سلطان علي بن محمد الباقر حرم حضرت عبدالعظيم همهي فرزندان نوراني موسي بن جعفر و اهل بيت در مملکت ما و مساجد اينها هم دانشگاه اند هم درمان گاه اند خوش انصافها کدام آدم عاقلي ميگويد خرج دانشگاه و درمانگاه نکنيد کدام آدم عاقل ميگويد اگر بيست ميليون نفر رفتند دانشگاه جلويش را بگيريد اربعين بيست ميليون نفر ميروند دانشگاه امام حسين عليه السلام در کربلا ميروند درس ادب ياد بگيرند درس سخاوت ياد بگيرند از عباس اگر مردم ما در اين دانشگاهها مراکز آموزشي و درماني بيايند ياد ميگيرند به فقرا کمک بکنند ياد ميگيرند دست مستندان را بگيرند ياد ميگيرند براي ازداج کمک بکنند با اين که اينهايي که دارند ميگويند خودشان پول نميدهند يکي ديگر دارد با عشق پول ميدهد حرمها که با پول دولت ساخته نميشود پول مردم است ولي پارکها با پول دولت ساخته ميشود من اعتقاد دارم هم چنان که بايد پارکها گسترش پيدا بکند بايد درمانگاهها گسترش پيدا بکند بايد حرم هر امام زادهاي امام رضا که سلطان است حضرت معصومه که شفيعهي محشر است حرم هر امام زاده و فرزند اهل بيتي بايد در اين حرم به تعبير حضرت آقا تبديل شود به يک قطب فرهنگي اين قطب فرهنگي پناه گاه بي پناهان است درمانگاه درماندگان است دانشگاه طالبان علم و معرفت و تامين نيازهاي روحي است مرکز ثقل انقلاب اسلامي و جريان نهضت اسلامي را به عنوان يک پايگاه فرهنگي جمهوري اسلامي است هر چه معارف خوب است در همين قطبهاي فرهنگي دارد به مردم آموزش داده ميشود هر گرفتاري مردم بايد در اين جا حل شود روز جمعه روز جهاني مساجد است بنده اعتقادم بر اين است به عنوان يک طلبهي کوچک خيلي از بزرگان اين را فرمودند که بگوييم ما حدود هفتاد هزار مسجد داريم هر مسجد هزار نفر را از لحاظ نيازهاي روحي تامين بکند ميشود هفتاد ميليون مشکل مملکت ما حل ميشود هر مسجد هزار نفر حتي مساجدي که وضعشان خوب است مساجد مناطق مرحوم را مثل طرح الاکرام کميتهي حضرت امام تحت پوشش بگيرند بگويند ما مساجد مناطق محروم را پوشش ميدهيم اگر مساجد احيا شود مردم راه و رسم زندگي ديني را ياد ميگيرند مردم راه و رسم مبارزه با مشکلات را ياد ميگيرند مردم راه و رسم ارتباطات و ازدواج و اقتصاد و سياست و همه را ياد ميگيرند براي همين بود که امام بزرگوار ما فرمود مسجد سنگر است اين سنگر را حفظ بکنيد اعتقادات مردم حفظ ميشود روح مردم سالم ميماند سوال قبلي ما چه بود؟ دختر خوب و نازنين شانزده ساله اهل نماز و حجاب تيرهاي وسوسههاي شياطين جن و انس دارد به سمتش ميآيد ميخواهد بکشاند به سمت گناه ولي اگر مساجد ما امام زادههاي ما مجهز شوند همه شان بايد پايگاه اينترنتي خيريه مشاوره پاسخ به سوالات داشته باشند نداريم همه بايد مجهز شوند که پناهگاه مردم شوند باور هم بکنيم همه مان که فقط نياز ما اکسيژن و آب و غذا براي جسممان نيست پيغمبر خدا فرمود إنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ: كِتَابَ اللهِ وَ عِتْرَتِي أهْلَ بَيْتِي. مَا إنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أبَداً، فَإنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّي يَرِدَا عَلُيَّ الْحَوْضَ (اصول کافي، ج6، ص651) نياز معنوي و روح شما به قرآن و عترت است اگر شما از اين قرآن و عترت درست استفاده بکنيد گمراه نميشويد از هر سه ازدواج يک طلاق يعني چه؟ يعني راه را اشتباه رفتيم جوانهاي ما يک مقداري شان در اعتياد و ابتذال و فساد يعني چه؟ يعني انحراف رفتيم اگر حرم امام زادگان ما مجهز تر شوند درست تر کار بکنند مساجد درست تر کار بکند که يک بخشي اش هم مربوط به ما روحانيت و حوزه هاست اينها درست کار بکند به خدا مشکلات جامعه مان خيلي کمتر ميشود من اعتقاد دارم پس تو را به خدا اين شبهه را نگذاريم در فضاي مجازي در ما اثر بگذارد دشمن شبهه پراکني ميکند ولي ما نگذاريم در ما اثر بگذارد هر کس حرف زد بگوييد اگر قرار بود پولهاي چيزي را خرج کنيم پس بايد فردا بگوييد موزهها را هم جمع کنيم پارکها سينماها را درمان گاهها را هم جمع کنيم بدهيم به شکم مردم اين قطعا غلط است.
شريعتي: پيام بعدي هم بازتاب فرمايشات حاج آقاي ماندگاري است را ميشنويم. آقاي ماندگاري من با اين که حرفهاي شما را دوست دارم اما از يک حرف شما در تعجب هستم و اين که ميگوييد دوستيهاي خياباني آخر و عاقبت ندارد و به ازدواج ختم نميشود و اگر هم بشود ازدواج موفقي نيست من و همسرم آشنايي مان از اين طريق بوده الآن هم ازدواج کرديم و زندگي خوبي هم داريم خواهش ميکنم در برنامههاي بعدي تان اين حرف را تصحيح کنيد
حاج آقا ماندگاري: تصحيح نميکنم تثبيت ميکنم ان شاء الله عزيز مان بيننده باشند و تبسمي بر لب هايشان بيايد و براي ما دعا بکنند من از اين عزيز سوال ميکنم وقتي ميگوييم جاده لغزنده است با زنجير چرخ برويد معنا و مفهومش اين است که هر کس در جادهي لغزنده بدون زنجير چرخ رفت حتما چپ ميکند معنايش اين است که اگر چپ کرد خودش را ملامت بکند چون هشدار داده شده بود ما نگفتيم هر کس انتخاب خياباني کرده زندگي اش خراب ميشود الحمدلله شما زندگي ات خراب نشده ان شاء الله تا آخرش خوب باشد هر کس در دانشگاه هم انتخاب کرده زندگي اش خوب باشد ما براي همه آرزوي خوشبختي ميکنيم ولي ميگوييم اگر خداي نکرده همان شخص ايشان در اين انتخاب دچار مشکل بود اطرافيانش چه کسي را ملامت ميکردند؟ ما اين را داريم ميگوييم اگر در سفر خارجي واکسن نزدي حتما معلوم نيست شما آسيب ببيني ولي اگر آسيب ديدي خودت را ملامت ميکني همه سرزنشت ميکنند و اين نکته که اين عمل ايشان قابل توصيه نيست مثلا من نميتوانم بگويم ما در جادهي لغزنده رفتيم بدون زنجير چرخ چپ هم نکرديم پس مردم اين حرفي که پليسها ميزنند بي ربط است همه تان در جادهي لغزنده بدون زنجير چرخ برويد کسي به حرف من گوش نميدهد اين حرف قابل توصيه نيست ايشان خودش هم به خودش اجازه نميدهد به جوانها بگوييد برويد انتخاب خياباني بکنيد من انجام دادم مشکل پيدا نکردم همه ميگويند تو انجام دادي خدا به تو لطف کرد مشکل پيدا نکردي ولي ما آدم عاقلي هستيم اين مسير مسير خطرناکي است پس چپ نکردن در جادهي لغزنده بدون زنجير چرخ قابل توصيه نيست از آن طرف يک جادهي اتوباني داريم در جادهي اتوباني يکي خوابش برد و چپ کرد آيا اين را ميتوانيم تعميم بدهيم بگوييم حالا که اين آقا چپ کرده من از اتوبان نميروم ميروم از جادهي انحرافي ميروم اين هم قابل تعميم نيست ايشان نميتواند بگويد من موارد متعددي سراغ دارم رفتند گل را از خيابان نچيدند رفتند با ريشه و ساقه اش از خانه شان خواستگاري کردند ولي بعد دچار طلاق شدند بله موارد بسياري است اما اين را نميشود تعميم داد هر کس خواستگاري کرده از دختري در خانواده اش و گل را با ساقه و ريشه و اصل و اساس گرفته اين به درد نميخورد پس برويم انتخاب خياباني بکنيم نخير نه چپ شدن در جادهي اتوبان قابل تعميم است نه چپ نشدن در جادهي لغزندهي بدون زنجير چرخ قابل توصيه است «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ« (حشر/ 2).
شريعتي: احتمال ضرر اين جا خيلي زياد است اگر متحمل شويم احتمال ميدهيم که اين اتفاق ميافتد خيلي بايد بيشتر احتياط بکنيم.
حاج آقا ماندگاري: ما همين را ميگوييم انسان عاقل با احتمالات برنامه ريزي ميکند احتمال ضرر در انتخابهاي خياباني خيلي بيشتر است نميگوييم قطعي است احتمال منفعت در انتخابهاي درست و اساسي خيلي بيشتر است کت نيست که از يک مغازه بخري چون ميروند يک ميوه را از کنار خيابانيها ميخرند خداي نکرده به کسي جسارت نشود وقتي ميوه را از بساطيها ميخرند ميبينند کال در آمد برميگردند ميبينند آش با جايش نيست ولي اگر از مغازه بخرند بعد ميتوانند بروند بگويند مرد مومن هندوانه خريديم کال بود ميگويد ببخشيد بياييد عوض کنيم يعني اگر از يک جاي با اصل و اساس انتخاب کرديم ميتوانيم بعد مطمئن باشيم به کارمان ولي اگر از جايي بود بي اصل و اساس تکليف ما روشن نيست.
شريعتي: اين سوال را هم ميشنويم. گفتند سلام يک نفر را ميشناسم که بيست سال است مواد مخدر ميفروشد به نظر او ترياک و شيره خيلي بهتر از کراک و شيشه است پس گناه ندارد و در آمد خودش را حلال ميداند نميدانم چطور بايد کمکش بکنم.
حاج آقا ماندگاري: راه توجيه گناه را شيطان خيلي درست ميکند به طرف ميگوييم چرا دو تار مويت بيرون است ميگويد من که برهنه نرفتم خيابان به طرف ميگوييم چرا دزدي ميکني ميگويد من که آدم نکشتم به اين آقا ميگويند چرا ترياک ميفروشي ميگويد من که کراک و شيشه نفروختم اين که بدتر است تا هر کار غلطي را ميخواهيم تذکر ميدهيم ميگويند من که آدم نکشتم مگر ما هميشه سر دو راهي بد و بدتر هستيم؟ من هميشه سر دو راهي اين هستم که يا هزار تومان دزدي بکنم يا آدم بکشم؟ يا از ديوار مردم بالا بروم؟ مگر آدم عاقل اين طوري است؟ گاهي وقتها در زندگي مان بين بد و بدتر گير ميکنيم آدم عاقل بد را انتخاب ميکنيم اما هميشه که سر دو راهي نيستيم اين راه توجيه شيطاني است آيا هر چيزي که نافرماني خدا باشد شکستن امر خدا است يا نه؟ يک نفر عريان در خيابان ميرود اين هم دارد امر خدا را ميشکند يک نفر دو تار مويش بيرون است اين هم دارد امر خدا را ميشکند يک نفر يک خراش روي صورت يکي مياندازد يک نفر حلقوم يکي را ميبرد هر دويشان در اين که به ديگران ضرر نرسانند نافرماني کردند امر خدا را تمرد کردند لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ (مصباح الاصول، ج ?، ص ???) يک نفر ترياک ميفروشد يک نفر کراک و شيشه يک نفر قليان را ترويج ميکند سيگار را دارد ترويج ميکند در اين که اين آقا ميخواهد توجيه بکند قليان است ديگر يک پک ميزند کراک که نفروختم اين خودش را آرام کرده اين خودش را تبرئه کرده ولي اين ضرر ولو کوچک که به ديگران ميرساني واسطهي ضرر براي ديگران هستي خدا به تو اجازه داده؟ چرا ما اين طوري داريم مقايسه ميکنيم تا خودمان را مقايسه بکنيم توجيه است خودم را مقايسه بکنم با آنهايي که يک ذره گناه هم انجام ندادند به خودشان اجازه ندادند يعني کسي که خداي نکرده به قول ايشان ترياک دارد تبليغ ميکند بگويد من با چه کسي خودم را مقايسه ميکنم با آن کسي که کراک و شيشه ميفروشد و يا با آن کسي که اجازه نداد يک نفر يک پک سيگار بزند روز قيامت ميآورند ميگويند اين را گذاشتيم تو را هم گذاشتيم بين شما دو تا مقصر کيست؟ بله بين ايشان و کراک فروش کراک فروش مقصر تر است ولي بين تو و کسي که نگذاشت کسي يک پک سيگار بزند چه کسي مقصر تر است اصلا مقصر کيست؟ گاهي وقتها اگر خودمان را با آدمهاي پاک که خيلي هم زياد هستند دختر خانمي که يک مقدار از موهايش بيرون است خودش را مقايسه ميکند با آن کسي که نيمه عريان ميگردد ميگويد وضع من خيلي بهتر است ولي من ميگويم تو را ميگذارند کنار يک دختر محجبه و خوب کنار فاطمهي ناهيدي که گفت مرا بکشيد ولي چادرم را از سرم نکشيد کدامتان درست ميگوييد؟ چرا اين طوري خودمان را مقايسه نميکنيم فکر نميکنيم آن مقايسه دارد ما را عقبگرد ميدهد و اين مقايسه ما را پيش ميبرد؟ يکي از شگردهاي شيطان مقايسههاي غلط است امام سجاد سلام الله عليه گفتند شما چرا اين قدر نماز ميخوانيد فرمود از نمازهاي پدرم علي خبر نداريد براي همين گفتند در امور مادي خودتان را با پايين دستيها مقايسه بکنيد تا بگوييد الحمدلله من بيشتر دارم در امور معنوي خودتان را با بالادستيها مقايسه بکنيد که بگوييد من خيلي کم دارم بايد تلاش بيشتري دارم در گناه خودتان را با کساني مقايسه بکنيد که گناه کمتري دارند ولي الآن بعضيها داريم در گناه خودمان را داريم با کساني که گناه بيشتري دارند مقايسه ميکنيم خودمان را امام زاده کرديم من که سه هزار ميليارد ندزديدم تو داري تخم مرغ ميدزدي او شتر دزديده ولي در اصل دزدي هر دوي شما شريک هستيد از اين اصل غافل هستيم اين تمرد از امر الهي است اين شکستن خدا در روح خودم است من خدا را دارم در زندگي خودم ميشکنم خدا را دارم در وجود خودم ميشکنم تخم مرغ دزد شتر دزد ميشود کسي هم که کراک فروش بوده از اول کراک فروش نبوده از اول شايد خداي نکرده از قليان سيگار ترياک رسيده به کراک چون سياست شيطان گام به گام است براي همين قرآن ميگويد «وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ» (بقره/ 168) حواس ما باشد اگر کار خودمان را توجيه کرديم شيطان با گام به گام ما را ميرساند به نقطهي آخر ولي اگر از همان اول جلوي خودمان را با مقايسهي درست گرفتيم ان شاء الله اميد اصلاح است.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون.
حاج آقا ماندگاري: مصاديق زيادي دارد در اداره کارمندي ميگويد من که رشوهي صد ميليوني نگرفتم ده هزار تومان گرفتم در ارتباط با نامحرم ميگويد من که در اتاق خلوت با نامحرم نرفتم يک پيامک بازي دارم ميکنم در فضاي مجازي در حجاب ميگويد من که چادرم را نينداختم يک ذره از موهايم بيرون است در موسيقي ميگويد من که موسيقي رقاصي گوش نکردم يک کم رفتم آن طرف تر در تمام اينها اگر باب توجيه را باز کرديم شيطان پدر ما را در ميآورد مثل آن وسوسهاي که براي آن دختر خانم گل اشاره کرديم
حاج آقا ماندگاري: آيات هفت تا يازده سورهي مبارکهي مجادله صفحهي 543 قرار امروز دوستان خوب ماست لحظه لحظهي زندگي تان منور به نور قرآن کريم باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّـهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ?7? أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّـهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّـهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ ?8? يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّـهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ?9? إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّـهِ وَعَلَى اللَّـهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ?10? يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّـهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انشُزُوا فَانشُزُوا يَرْفَعِ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ?11?
ترجمه:
آيا ندانسته اي که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمين است، مي داند؟ هيچ گفتگوي محرمانه اي ميان سه نفر نيست مگر اينکه او چهارمي آنان است، و نه ميان پنج نفر مگر اينکه او ششمي آنان است، و نه کمتر از آن و نه بيشتر مگر اينکه هر کجا باشند او با آنان است، سپس روز قيامت آنان را به اعمالي که انجام داده اند آگاه مي کند؛ زيرا خدا به همه چيز داناست. (?) آيا کساني را که از گفتگوي محرمانه منع شده بودند، نديدي؟ که باز به کاري که از آن منع شده بودند باز مي گردند، و با يکديگر از روي گناه و دشمني و سرپيچي از پيامبر، محرمانه گفتگو مي کنند، و هنگامي که نزد تو آيند به صورتي تو را درود مي گويند که خدا به تو درود نگفته است، و در دل خود مي گويند: چرا خدا ما را به سبب آنچه مي گوييم عذاب نمي کند؟! دوزخ براي آنان کافي است، در آن وارد مي شوند، و بد بازگشت گاهي است. (?) اي اهل ايمان! هنگامي که محرمانه با يکديگر گفتگو مي کنيد از روي گناه و دشمني و سرپيچي از پيامبر با هم گفتگوي محرمانه نکنيد، و بر پايه [تشويق يکديگر به] نيکي و تقوا گفتگوي محرمانه کنيد، و از خدايي که به سوي او محشور مي شويد، پروا کنيد. (?) جز اين نيست که گفتگوي محرمانه [بي منطق و رازگويي بي دليل] از [ناحيه] شيطان است تا مؤمنان را اندوهگين کند، ولي نمي تواند هيچ گزندي به آنان برساند مگر به فرمان خدا. و مؤمنان فقط بايد بر خدا توکل کنند [که توکل کننده به خدا از گزند شيطان مصون است.] (??) اي مؤمنان! هنگامي که گويند: در مجالس [براي نشستن ديگر برادرانتان] جا باز کنيد، پس جا باز کنيد، تا خدا براي شما [در بهشت] جا باز کند. و چون گويند: برخيزيد، بي درنگ برخيزيد تا خدا مؤمنان از شما را به درجه اي و دانشمندانتان را به درجاتي [عظيم و باارزش] بلند گرداند، و خدا به آنچه انجام مي دهيد، آگاه است. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: اشارهي قرآني را حاج آقاي ماندگاري بفرمايند
حاج آقا ماندگاري: با عنايت امام رضا آيهي ده خيلي به بحث ما مربوط است «إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّـهِ وَعَلَى اللَّـهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ» پچ پچهايي که داريم براي هم ديگر ميکنيم اين دختر گل شانزده ساله اين عزيز در مورد تفاوت بين ترياک فروشي و کراک فروشي اينها به خاطر پچ پچهايي است که در گوششان ميشود وسوسههايي که گفتند هر پچ پچي که دارد براي ما ميشود چه در فضاي مجازي چه در محافل چه در حضور چه از طريق پيامک اگر اين در راستاي الهامات و عوامل الهي است عالي است اگر نيست ببينيد خدا دارد چطور معرفي ميکند دختر حجاب دار اين قدر پچ پچ ميشود تا تو را محزون بکند آقا پسري که در مقابل پدر مادرت احترام ميکني ميگويد نگفتم که پدرت را بکش جلويش بايست جلوي پدرت در بيا آقاي اداري نگفت که همه را اختلاس بکن يک ذره بکن نگفتم برو کراک بفروش برو قليان را ترويج بکن نگفتم برو لخت در خيابان يک ذره آرايش بکن اينها همه نجوا است اينها ميخواهند مومنين را محزون بکنند اما بدانيد هيچ کس نميتواند به شما ضرري برساند مگر به اذن الهي بياييد به وسوسهها دل نبنديم توکل کنيم به همان الهامات الهي ببينيم خدا ما را کفايت ميکند.
شريعتي: ان شاء الله سلام ما خانوادهي پر جمعيت هستيم که همه مان دختر هستيم خدا را شکر تحصيل کرده و شغلي براي خودمان دست و پا کرديم ولي وقتي خواستگاري براي ما ميآيد پدرم از بدبختي و نداري مان صحبت ميکند و آنها هم ميروند و پشت سر خودشان را هم نگاه نميکنند چه کار بايد بکنيم با پدر هم نميتوانيم صحبت بکنيم.
حاج آقا ماندگاري: اولا روز دختر را به اين همه دختر تبريک ميگوييم در دين ما ميگويند هم چنان که تفاخر بد است تفاقر هم بد است تفاخر يعني پز دادن فخر فروشي تفاقر يعني خودشان را به فقر زدن من از اين خانواده و پدرشان ميخواهم بپرسم داراييهاي خانواده تان را بشماريد يک چند تا دختر گل داريد رحمت و نعمت الهي است دوم همه شان تحصيل کرده هستند سوم همه شان با عرضه اند ميگويند شغلهايي متناسب با جايگاهشان هم دارند همه شان با عفت و حيا و با ديانت هستند اين داراييها کم نيست چرا خودمان را به فقر بزنيم ازدواج به اندازهي کافي از موانع بيروني دارد ما خودمان در خانه براي خودمان موانع درست نکنيم معلوم ميشود خداي نکرده در ذهن پدر مادر پول برايشان از تحصيلات بچه از عفت و حيا از عرضهي دخترانشان مهم تر است نبايد اين طوري باشد ما بايد به آن دارايي هايمان شاکر باشيم به خدا بعضي از آدمها در تمام سطوح جامعه من ديدم ميگوييم حالت چطور است ميگويد الحمدلله رب العالمين غرق در نعمت الهي ام چون به دارايي هايش نگاه ميکند به خدا همان پيغمبري که فرموده تفاخر نکنيد همان پيغمبر فرموده تفاقر هم نکنيد خودتان را به فقر نزنيد هر کسي آمد راست و حسيني بگوييد افتخار ميکنم دخترهاي گلي دارم افتخار ميکنم تحصيل کرده اند افتخار ميکنم از هر انگشتشان يک هنري ميبارد افتخار ميکنم با حيا و عفت اند ان شاء الله خدا خوشبختي را قرينشان بکند نکنيد نداريم بدبخت بيچاره شان کنيم بعد بگوييم خدا ما را بدبخت کرده خدا به شما بهترين نعمتها و رحمتها را داده چرا خودمان دست پس به اين نعمتها ميزنيم و داريم با عملمان ميگوييم پول براي ما از سلامتي و عفت و حيا و ديانت دخترمان مهم تر است و اين ناشکري است.
شريعتي: خيلي ممنون نکات خوبي را شنيديم حاج آقاي ماندگاري دعا بکنند.
حاج آقا ماندگاري: خدايا به آبروي ماه ذي القعده و امام رضا و حضرت معصومه و تمام فرزندان موسي بن جعفر در اين سرزمين به همهي ما توفيق بندگي و طاعت و ترک معصيت و توفيق گناه نکردن و خدمت کردن و دعا کردن و کمک کردن به يک ديگر را عنايت بفرما که اگر اين طوري شويم بستر براي ظهور آقايمان فراهم شده به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
شريعتي: اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم يک سلامم را اگر پاسخ بگويي ميروم لذتش را با تمام شهر قسمت ميکنم اللهم صل علي علي بن موسي الرضا المرتضي.