برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشها
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 27-03-94
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
به سلام رمضان بر شدم باز به بامي *** ماه نو از مات درودي و سلامي
ماه نو ماه نو امسال به پيمانه چه داري *** پيش از اين از رمضانم نه مِي.اي مانده نه جامي
ماه نو ماه نو امشب چه شب واقعه جوشي است *** چه شب واقعه جوشي چه شب آينه فامي
ماه نو امسال مرا نور بياموز *** تو که در مهر امامي تو که در سوز تمامي
ماه نو در پي تفسير نويي از رمضانم *** نيست که صبحي برساني به شامي
در سلام رمضان کاش يکي آينه باشيم *** آه آينه در آينه عجب حسن ختامي
شريعتي: سلام ميگويم به همهي شما هم وطنان عزيز خانم ها و آقايان دوستان گران قدر پيشاپيش حلول ماه مبارک رمضان را به فرد فرد شما تبريک و شاد باش ميگويم ان شاء الله ماه رمضاني که پيش روي ما است پر از خير و برکت باشد خوشحاليم در اين لحظات همراه شما هستيم مثل هميشه بهترين ها را براي همهي شما آرزو ميکنم حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم و رحمة الله
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحيم من هم خدمت شما و همهي همکاران خوب اين برنامه و همهي بينندگان عزيز مسافران ماه مبارک رمضان ميهمانان ماه مبارک رمضان عرض سلام و ادب و احترام داريم و اميدواريم که خداي تبارک و تعالي اگر تا اين لحظه از شعبان ما را نبخشيده در اين لحظات باقيمانده ما را ببخشد يک سلام ويژه به ماه رمضان ميکنيم سلام بر ماه خدا ماهي که ماه نزول قرآن است و سحرهاي نوراني افطارهاي نوراني لحظات نوراني و ماه امتياز دهي خداي تبارک و تعالي به همهي بندگان است يک سلام هم ميدهيم به کبوترهاي خونين بالي که ديروز آمدند و فضاي شهر تهران و کل ممکلت را عطر آگين کردند يک بار ديگر با دستان بسته آمدند که دستان ما باز بماند و دست ولايت را نگذاريم بسته شود و ان شاء الله با عزت و افتخار مسير شهدا که همان مسير پر افتخار نظام مقدس جمهوري اسلامي است ادامه دهيم.
شريعتي: ديروز مردم سنگ تمام گذاشتند.
حاج آقا ماندگاري: مردم از ما روحانيت خيلي جلوتر هستند مردم از مسئولين هم خيلي جلوتر هستند در دفاع از اسلام و انقلاب و شهدا و ولايت خيلي جلوترند ما گفتيم مردم براي دفاع از اسلام و انقلاب حقوق ميگيرند ولي بعضي ها براي دفاع از اسلام حقوق هم ميگيرند توسل به ساحت مقدس آقايمان داشته باشيم که ماه رمضان ماه ولي الله اعظم ارواحنا فداه است اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندکيک دسته گل صلوات را هم به ساحت مقدس آقايمان تقديم ميکنيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: آقاي ماندگاري اين جا هستند که به سوالات شما پاسخ بدهند قبل از اين که وارد فضاي سوالات شويم اين بشارت را ميدهم که ان شاءالله در ايام ماه مبارک رمضان ضمن اين که همين ساعت خدمت شما ميرسيم وقت سفر هم با ويژه برنامهي سحر ماه مبارک رمضان خدمت شما هستيم قبل از دعاي سحر با حضور حاج آقاي فرحزاد عزيز که شرح دعاي ابوحمزه خواهند گفت آن وقت شما را زيارت ميکنيم. برويم سراغ اولين سوال که گفتند سلام با تشکر و خسته نباشيد ايشان يک گلايهاي کردند گفتند که من براي پسر هجده ساله ام دختر خوبي را که از خانوادهي مطمئني بوده عقد کردم هر بار که اطرافم را نگاه ميکنم با وجود اين همه بدحجابي و شرايط بحراني موجود به خودم ميبالم که اين کار را کردم ولي در محيط کوچک ما تحمل حرف و حديث هاي مردم سخت است شما را به خدا از تلويزيون در اين مورد براي روشن شدن مردم خيلي واضح صحبت بکنيد ايشان گفتند که آيا واقعا کار من که خواستم نگاه پسرم به جاي اين که به زنان نا محرم بي افتد به همسري که خداوند او را مايه آرامش قرار داد بيفتد آيا به نظر شما من کار اشتباهي مرتکب شدم؟ من اميدوارم به خاطر گناهاني که جوانم مرتکب نميشود براي ما هم ثوابي مينويسند اما دوست دارم نظر شما را هم بدانم خيلي ممنونم به ميمنت و مبارکي باشد پاسخ را ميشنويم.
حاج آقا ماندگاري: اول بخش شيرين جواب را بگويم ما هر وقت در مورد ازدواج صحبت ميکنيم جوان هاي هفده هجده نوزده ساله ميگويند خدا خيرتان بگوييد شما در مورد ازدواج صحبت ميکنيد به پدر مادر ميگوييم ميگويند مربوط به شما نيست مربوط به 25 سال به بالاهاست نميدانم چرا مردم عزيز و فهميدهي ما هم چنان که فرموديد من ميخواهم همين جا استفاده بکنم مردم ما اين قدر فهميده هستند که ديروز وقتي فهميدند کبوتران خونين بال اين طوري با دستان بسته آمدند با تمام وجود آمدند به ميدان ما توقع داريم اين ها را خوب بفهمند من سه مطلب منطقي ميگويم حس ميکنم هر آدمي که ضريب فهمش بالا باشد که مردم ما خيلي ضريب فهمشان بالا است بايد بپذيرند يک به نظر شما ما فرزندانمان را زود تبديل به مرد بکنيم يا نگه داريم تا سي سالگي بچه بمانند وقتي ما داريم ازدواج ميکنند مياندازيم در ورطهي مردانيت ورطه شايد قشنگ نباشد در ميدان مردانيت رشدشان ميدهيم مسئوليت پذير ميشوند وجود نازنين حضرت رسول فرمودند بين چهارده سال تا 21 سال سن مسئوليت پذيري و وزارت بچه ها است دختر ميتواند مسئوليت همسرداري و بچه داري را داشته باشد پسر ميتواند مسئوليت زن داري و خانواده داري را داشته باشد مسئوليت اقتصادي داشته باشد امام بزرگوار همين شهدايي که آمدند اکثريتشان سنشان زير 25 سال است مسئوليت را نظام را داد به اين ها حفاظت از نظام را و اين ها تا آخرين قطره ايستادند پس هر انسان فهميدهاي قبول ميکند که بچه مان را زود بيندازيم در وادي مردانگي خيلي بهتر است تا دير بيندازيم همين طور بچه نگهش داريم البته شوخي هم ما گاهي وقت ها در بعضي جلسات کرديم جواني آمد گفت من بيست سالم است بيست و يک سالم است ميخواهم داماد شوم پدرم ميگويد تو بچهاي دهانت بوي شير ميدهد گفتم خدا به ذهنم انداخت گفتم از مادرت بپرس پدرت چند سالگي ازدواج کرده رفت در آورده خبرش را داد گفت پدرم نوزده سالگي ازدواج کرده گفتم يک نامه جا داري براي پدرت بنويسي يک نامه يادش دادم نوشت که پدر دم پدر بزرگ گرم تو را نوزده ساله مرد تحويل جامعه داده ولي نميدانم تو چرا هنوز نتوانستي من بيست و يکي دو ساله را مرد تحويل جامعه بدهي توپ را انداخت در ميدان پدر پدر که خوانده بود گفته بوداي ناقلا اين آخوند يادت داده بعد سراغ من را گرفت گفت مرد حسابي کار ياد بچه ها ميدهي گفتم بچه ات ميخواهد مرد شود تو دوست نداري مرد شود من پدر شايد بي عرضگي کردم بچه ام را مرد بار نياوردم دخترم را مادرش شايد کم کاري کرده دخترش را زن بار نياورده اين يک مطلب پس همه ميفهمند که بچه هاي مان را بيندازيم در ميدان مردانگي خيلي بهتر است از اين که همين طور بچه نگه داريم تا سي سال بچهي سي ساله شوند واقعا الآن بعضي ها بچهي سي چهل ساله اند سر رنگ ها دعوا ميکنند از دغدغه هايشان ميتوانيم بفهميم. هنوز دغدغهي اسباب بازي شان را دارد براي عروسي اين ماشين را گل بزنيد اين که خيلي بچگي است مطلب دوم اين که به نظر شما ما اگر بخواهيم بچه مان دست درازي به غذاي ديگران نکند بايد چه کار کنيم؟ در خانه مان خودمان سيرش کنيم قاعده اين است بچه ات را سير کن که وقتي رفتي يک نفر غذايش از آن قابلمه هايي که روي غذا ميگذاشتند کاسه ها که قديمي ها چلوکبابي ها نداشت يک وقت دست درازي به غذاي ديگران نکنيم خدا هم در امر به معروف و نهي از منکر همين را گفته «يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» (آل عمران/ 104) از سن حالا ميخواهم جايي اشاره کنم به بحث ديروز حاج آقاي حسيني قمي سن تکليف بچه ها پسرها تقريبا چهارده سال و نيم شمسي است پانزده سال قمري است که براي روزه شان هم بايد آماده باشند دختر خانم ها هشت سال و نه ماه است تقريبا هشت ماه و خوردهاي شمسي و نه سال قمري تکليف يعني چه؟ يعني بالغ شده بالغ يعني چه؟ يعني غريزهي جنسي اش به کار افتاده غريزهي جنسي به کار افتاد يعني چه؟ يعني احتمال گرسنگي اش است نميگوييم حتما يعنياي مردم پسرهايتان از پانزده سالگي به بعد دخترها را نميگوييم نه ساله از چهارده پانزده سال به بعد دختر پسرهايتان غريزهي جنسي شان دارد کار ميکند گرسنه ميشوند اگر غذاي حلال مثل اين مادر فهميده جلويش نگذاريد احتمال دارد به غذاي حرام آلوده شود لذا ميگويم آدم فهميده هميشه قبل از اين که بچه هايشان خداي نکرده هوس حرام بکنند او را با حلال آشنا ميکنند آدم فهميده هيچ آدم عاقلي ذائقهي بچه اش را کام بچه اش را هاضمهي بچه اش را با حرام پر نميکند اين نکتهي دوم که مال فهميده ها است ان شاء الله من اعتقاد دارم همهي مردم ما الحمدلله فهميده اند فقط گاهي وقت ها غفلت است سوم اين که يک آيهاي داريم در قرآن تحت عنوان «وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ» (مائده/ 54) يعني از سرزنش سرزنش کننده ها نترسيد اين را کي گفته خدا؟ سه چهار جا در قرآن اين آيه آمده معمولا جاهايي آمده که تکليفي که من انجام ميدهم از طرف مردم به من حمله ميشود درست مثل اين مورد الآن کسي دخترش را پانزده سالگي پسرش را مثل ايشان هجده سالگي عروس داماد بکند همه به او حمله ميکنند کسي مهريه را بياورد پنج سکه چهارده سکه حمله ميکند کسي در تالار آن چناني نگيرد در خانه بگيرد حمله ميکنند کسي ساده برگزار بکند حمله ميکنند براي اين ها که تکاليف سخت است خدا گفته «وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ» خودم هوايت را دارم اگر مردم هم هوايت را ندارند خودم هوايت را دارم.
شريعتي: يعني اگر در مسير خدا به تکليف عمل کنم هر کس هر چه ميخواهد بگويد بگويد.
حاج آقا ماندگاري: لذا سوال سوم من اين است مردم هواي ما را داشته باشند پشتوانه اش مستحکم تر است يا خدا «قُلِ اللَّـهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» (انعام/ 91) اي مردم فهميدهي ايران بياييد فهميده ها بچه هايشان را زودتر مياندازند در ميدان مردانگي فهميده ها بچه هايشان را به حلال آشنا ميکنند تا به حرام آلوده نشوند فهميده ها به پشتوانهي خدا دلشان را گرم ميکنند به حرف مردم کاري ندارد شما به آن چيزي که دستتان است درّ است کسي که به حرف خدا و پيغمبر گوش کند بچه هايشان را قبل از اين که به حرام آلوده شوند به حلال آشنا کند در دستشان درّ است بگذاريد همه بگويند شما خودتان ميدانيد به بيان اميرالمونين در دستتان درّ است اما خداي نکرده با دست خودمان بچه هايمان را با گناه آشنا کرديم در دستمان گردو است همه هم بگويند درّ است باور نکنيم گردو است خيلي هم ارزش ندارد.
شريعتي: خيلي ممنون اگر احيانا مشکلاتي سر راه بود اين مشکلات حل ميشود مشکلات مالي و از اين گرفتاري ها.
حاج آقا ماندگاري: آدم با مشکلات قوي ميشود يا با آسايش. دارند دست و پنجه نرم ميکنند زوج جوان آمدند به ما گفتند ميشود فرمولي بدهيد زندگي مان بي مشکل باشد گفتم دو جا آدرس دارم گفت کجا گفتم يکي قبرستان يکي تيمارستان در قبرستان حيات ندارند در تيمارستان هم عقل ندارند الدُّنيَا دَارٌ بِالْبَلاَءِ مَحْفُوفَةٌ (نهج البلاغه، خطبه 226) دنيا همه اش ابتلاء است ازدواجش هم ابتلاء است اشتغالش هم ابتلاء است عبادتش هم ابتلاء است همه اش ابتلاء است ابتلاء يعني من رشد کنم ظرفيت بندگي خدا را پيدا بکنم ظرفيت رفتن در بهشت را پيدا بکنم بهشت که جاي هر بي سر و پايي نيست بايد ظرفيت پيدا کنم.
شريعتي: ان شاء الله.
حاج آقا ماندگاري: پس از مشکلات نترسيم هيچ کدام از بچه هاي ما هم زير بار مشکلات نميميرند قوي ميشوند
شريعتي: ان شاء الله توکل کنيم
حاج آقا ماندگاري: توکل به خدا و توسل
شريعتي: سوال بعدي را ميپرسم پيام ها از طريق ايميل و پيامک به دست ما رسيده 20000303 شمارهي پيامک ما است ايميل را هم دوستان زيرنويس خواهند کرد گفتند که سلام و خسته نباشيد و ممنون از برنامهي خوب گفتند مدتي است مسئلهاي براي من پيش آمده حقيقت اين است که من از کسي مقدار زيادي پول طلب دارم ولي اين شخص براي دادن طلبم خيلي اذيتم کرده الآن از يک طرف به خودم ميگويم روزي دست خداست بي خيال اين طلب شوم از يک طرف ميگويم حق گرفتني است و آدم بايد از حقش دفاع بکند واقعا ماندم که چه تصميمي بايد بگيرم.
حاج آقا ماندگاري: آن کسي که حق به گردنش است تکليفش اين است که اين حق را بدهد حق نفقهي زن و بچه به گردن مرد است آن ها طلب هم نکنند بايد بدهد مهريه به گردن مرد است خانمش طلب هم نکند ميتواند بدهد بايد بدهد بايد ادا بکند دين است به قول ما. هم مردم توجه داشته باشند خدا گفته من از حق خودم ميگذرم از حق مردم نميگذرم پس حق به گردن آن کسي است که به گردنش است واجب است ادا بکند آن کسي هم که حق ما اوست او واجب است بيايد حقش را بگيرد اما اين جا من سه حالت را ميخواهم براي بيننده ها بگويم پس شکي نداريم که حق را بايد برويم بگيريم همان طور که ايشان فرمودند حق گرفتني است آن کسي که به عهده اش است بايد پرداخت کند آن کسي هم که طلب دارد بايد برود بگيرد. اما سه حالت را من ميگويم نميخواهم بگويم انحصار در اين حالت است حالت اول اين است که من توان گرفتن حق را دارم او هم توان دادن اين حق را دارد اين جا حتما بروم دنبالش هزينه هايش را بپردازم زحمت هايش را بگيرم من بروم بگيرم من ميتوانم بگيرم هم او توانش را دارد به قول معروف ورشکسته نشده بيچاره نشده افتاده نشده هم من ميتوانم بگيرم بروم بگيرم تا براي همه روشن شود حق گرفتني است اين حالت اول است حالت دوم من توان گرفتن دارم ولي او توان پرداخت را ندارد اين جا تکليف چيست؟ ميتوانم بروم او را در فشار بگذارم اما قرآن خيلي توصيهي قشنگي ميکند آيه زياد داريم يکي را ميخوانم آيهي 22 سورهي مبارکهي نور «وَلْيَعْفُوا» ببخشيد «وَلْيَصْفَحُوا» بگذريد «أَلَا تُحِبُّونَ أَن يَغْفِرَ اللَّـهُ لَكُمْ» (نور/ 22) آن آقا بدهکار من است نميتواند پرداخت بکند من بدهکار خدا نيستم؟ ميتوانم همهي بدهي هايم را به خدا پرداخت کنم؟ خيلي مسئله شبيه هم است اگر دوست دارم خدا با مني که توان پرداخت بدهي هايم را ندارم راه بيايد من هم با خلق خدايي که توان بدهي هايش را ندارد راه بيايم خيلي دو دو تا چهار تا است يک معامله است مخصوصا در آستانهي ماه مبارک است باز بحثي که حاج آقاي حسيني قمي فرمودند براي آزاد کردن زنداني ها يک بخشش اين است زنداني افتاده در زندان يک دو ميليون تومان بايد بدهد ندارد بدهد خب ببخش. توان گرفتن را داري ولي او توان پرداخت را ندارد ببخشيد اين هم در ماه رحمت ماه برکت ماه مغفرت ماهي که همه مان به رحمت خدا و مغفرت الهي نياز داريم نياز من و شما به رحمت الهي خيلي بيشتر از نياز آن شخص به رحمت من است من اگر دو هزار ببخشم خدا بي نهايت ميبخشد اين حالت دوم پس اگر طرف توان ندارد کوتاه بياييم با اين که من توان گرفتن دارم مرحلهي سوم آن توان دادن دارد ولي گردن کلفتي ميکند نميدهد من هم توان گرفتن دارم توان گرفتنم به اندازهي مقاومت او نيست اين جا سه حالت پيش ميآيد يک وقت است که آن حقي که ميخواهم بروم بگيرم از آن هزينهاي که ميخواهم پرداخت بکنم آن حق بزرگ تر است وجود نازنين امام حسين سلام الله عليه حق امت اسلامي را ميخواست برود از يزيد بگيرد يزيد شايستهي رهبري جامعهي اسلامي نبود حق امت است که برود بگيرد حالا اين حقي که امام حسين ميخواهد بگيرد خيلي هزينه اش بالا است امام حسين که ارزشمندترين موجود است بعد از وجود نازنين پيغمبر در سلک امامان است ميارزد اين وجود نازنين فدا شود تا اين حق گرفته شود امروز همهي بشريت فهميده خلافت حق يزيد نبوده اين کاري بود که امام حسين کرد اين حق را گرفت يک وقت است حقي که ميخواهم بگيرم ارزشش خيلي بالا است اين جا هر چيز فدا کنم در اين گرفتن حق ميارزد ولو جانم برود يک وقت است نه حقي که ميخواهم بگيرم خيلي ارزشش بالا نيست مثلا من سوار تاکسي شدم حق کرايه تاکسي 700 تومان بوده اين آقا هزار تومان از من گرفته 300 تومان است من به اندازهي 300 تومان به او بگويم حق بنده است سي صد تومان را به من برگردانيد نهايتش حالت سوم حواله بدهم به قيامت اولي را حواله دادم به رحمت خدا سومي را حواله دادم به قيامت خدا حق ندارم اين جا براي يک حق 300 توماني آويزان در تاکسي شوم در تاکسي را بشکنم حق ندارم به خاطر يک حق سي صد توماني پانصد توماني بروم قفل فرمان بردارم بزنم شيشه اش را بشکنم حقم را ميخواستم بگيرم حق تو پانصد بود شما دو ميليون تومان ضرر کردي خودت را مديون کردي اين قصهي حق و طلب گرفتنش با اين سلسلهاي که اشاره کردم اگر ميتواند بدهد ما ميتوانيم بگيريم بگيريم نميتواند بدهد ما ميتوانيم بگيريم ببخشيم ميتواند بدهد ما هم نميتوانيم بگيريم سه حالت دارد يا مجاهدت کنيم اگر حق خيلي ارزش دارد يا در حد همان حقمان با او برخورد کنيم يا حواله بدهيم به قيامت اين فکر ميکنم يک نماي کلي از اين بحث باشد که ان شاء الله مفيد باشد براي بينندگان عزيز و متديني که بنا دارند آن چه خدا گفته عمل کنند نه آن چه دلم ميگويد چون در اين قصه ها وقتي به ميدان غضب پيش ميآيد ديگر کارگردان خدا نيست نگذاريم مطالبهي حق ما بازي غضب و خشونت شود که شيطان گفته هر جا سفرهي غضب پهن شود کارگردانش خودم هستم ولي اگر بر اساس مسير الهي که اشاره کردم جلو رفتيم به شيطان ميدان نميدهيم بيني شيطان را به خاک ماليديم که بخواهد به خاطر يک حق سي صد توماني من چاقو در شکم يکي فرو بکنم.
شريعتي: يک حالت ديگر هم دارد آن هم اين که طرف ميگويد من به شما ميدهم شما به من مهلت بده.
حاج آقا ماندگاري: اين يک مدل بخشيدن است يعني در واقع امروز قرار بود دين من را بدهد ميگويد يک ماه به من فرصت بده همين فرصتي که به او ميدهم يعني دارم به او رحم ميکنم مثل من که ميگويم خدايا به من فرصت بده بتوانم عبادات نخوانده ام را جبران کنم.
شريعتي: خيلي ممنون اين روزها وقتش است آن طرحي هم که حاج آقاي ماندگاري در مورد حمايت از زندانيان اشاره کردند حاج آقاي حسيني هم ديروز فرمودند آن طرح تا پايان ماه مبارک رمضان تمديد شده لذا دوستان ميتوانند تا مبلغ پانصد هزار تومان از سهم امام را براي زندانيان عزيز انتخاب بکنند شماره حساب را هم دوستان زيرنويس بکنند تا کمک ها تجميع شود و اتفاق مبارکي در آستانهي ماه مبارک رمضان بيفتد و خيلي ها سفره شان جمع جمع شود ان شاء الله اين سوال را هم ميشنويم يک نوجوان پانزده ساله اين پيام را فرستاده گفتند سلام پيشاپيش فرا رسيدن ماه مبارک رمضان را تبريک ميگويم بر شما هم مبارک باشد خيلي از نوجوانان ما امسال ميتوانند روزه بگيرند به صورت رسمي و ويژه مهمان سفرهي خداوند متعال هستند من همين جا ميخواهم حتما براي ما و سمت خدايي ها دعا بکنند اگر دوستان زحمت بکشند سن تکليفي که ديروز حاج آقاي حسيني فرمودند زيرنويس بکنند خيلي خوب است ايشان گفتند من نوجوان پانزده ساله هستم در مورد ريا ميخواهم صحبت کنم من هر وقت ميروم مسجد احساس ميکنم براي ديگران ميروم تا براي خدا هر وقت هم مسجد نميروم ناراحت ميشوم که چرا مسجد را ترک کنم خواهشا نشانه هاي ريا را بگوييد که من متوجه شوم ريا يعني چه.
حاج آقا ماندگاري: يک خاطره از جبهه ميگويم به بچه ها ميگفتيم نماز شب بخوانيد ميگفتند ميترسم ريا شود قران بخوانيد ميترسم ريا شود يک سري کارهاي خير ديگر ميترسم ريا شود گفتم جبهه تان چه گفت راست ميگويي اين هم ميترسم ريا شود گفتم پس برگرديد گفتم خوش انصاف ها شيطان شمشير دو لبه برداشته از اين طرف ميگويد شما اين کار را انجام نده از آن طرف ميگويد اگر انجام بدهي کاري ميکنم که ريا کني حالا به نظر شما که عزيزي هستي الحمدلله من خيلي شما را قبول دارم انجام ندادن بهتر است يا حتي عمل با ريا؟
شريعتي: انجام دادن.
حاج آقا ماندگاري: امام صادق فرمودند لا تَطلُب عملاً بلا رياءٍ تبقي بلا عملٍ چون امام صادق از اين وسوسهي شيطان خبر دارد از اين حربه خبر دارد ميگويد اگر دنبال عمل بي ريا باشي بي عمل ميماني چون شيطان در هر عملي برايت وسوسهي ريا ميآورد نماز شب نماز جماعت را ميگيرد الآن به جوان ميگوييم بارها گفتيم يک قرآن جيبي از قرآن سمت خدا نشان بدهيد قرآن در جيبتان باشد بارها خود عزيزاني هم دارند ميبينند محض ريا در فرودگاه نشستيم کلي معطل شديم قرآن خواندم در مطب دکتر در مغازه در آرايشگاه در مترو در همه جا ميشود قرآن خواند حاج آقا ميترسيم ريا شوداي بابا با حربهي ريا عمل را از تو گرفت از اين توفيق محروم شديم نماز اول وقت در مدرسه نميخواند ميترسد ريا شود عروسي شده نماز اول وقت در عروسي نميخواند در خوابگاه نميخواند ميترسد ريا شود در فرودگاه ميگفت دوست دارم نماز اول بخوانم اما ميترسم از سرزنش ها ميترسد هم ريا هم از سرزنش امام صادق عليه السلام فرمودند دنبال عمل بي ريا نباش که بي عمل ميماني يعني فرض ميکنيم عمل با ريا بهتر است از بي عملي پس جوان مطمئن باش مسجد رفتن شما ولو خداي نکرده در آن ريا باشد از مسجد نرفتن بهتر است حتي دنباله اش هم يک تکهي قشنگي است سه قسمت ديگر دارد يکي را ميخوانم دو تاي ديگر سخت است لا تَطلُب صديقاً بلا عيبٍ فتبقي بلا صديقٍ (اثني عشريه في مواعظ العدديه، ص 169) دنبال دوست بي عيب نباش که بي دوست ميماني دو تاي ديگر را ميترسم بخوانم طلبتان باشد فرصتي شود عرض ميکنم چون بگويم ميترسم خداي نکرده ايجاد نا اميدي بکند اما حالا شاخصهي اين عزيز خواسته شاخصهي ريا و اخلاص چيست؟ يک کلمه روايات گفتند من الان اين جا هستم سجاده مياندازم گاهي وقت ها پيش آمده با شما نماز خوانديم برنامهي ضبطي پشت سر هم داشتيم وقت کم بود موقع تحويل سال محضر شما بوديم در استديو سجاده انداختيم نماز خوانديم اگر ماندگاري نماز ميخوانند که بگويند ما را ببينيد چقدر آدم خوبي هستيم اين جا هم نماز ميخوانيم اين ريا است يعني معرفي خودم است ولي نماز را ببينيد چقدر مهم است ميارزد کنار برنامه هم در استديو کنار دوربين ها روي زمين هم عبايت را پهن کني فرش بيندازي بخواني نماز اين قدر مهم است برايش مايه بگذاري اين اخلاص است دانشجوي عزيز محصل عزيز پانزده سالهي عزيز اگر ميروي مسجد در دانشگاه نماز ميخواني در عروسي نماز ميخواني در فرودگاه در ترمينال راه آهن در خيابان من خودم خيلي ديدم عزيزان مهمان داران پرواز آمدند زير پرواز موقعيتشان مناسب نبوده جاي ديگر بروند همان جا سجاده انداختند نماز خواندند يا در پرواز يا عزيزان دستفروش کنار خيابان مقوا انداختند نماز خواندند يک وقت ميگوييم نماز اين قدر مهم است هيچ جا از آدم ساقط نميشود در هر شرايطي باشم گفتند نماز بخوان اين عين اخلاص است بگذار مردم نگاه بکنند ولي اگر خواستي خودت را معرفي کنياي دوربين ها بياييد من را ببينيد که من چقدر آدم مومن و متدين هستم اين ميشود ريا پس تبليغ عمل اخلاص تبليغ عامل کسي که دارد عمل انجام شود ريا است ضمن اين که عمل با ريا از بي عملي خيلي بهتر است.
شريعتي: خيلي ممنون اين پيام ها را ميفرستند به بهانهي اين پيام ها نکات خيلي خوبي را ميشنويم که خيلي رها گشاست براي همهي ما مشرف ميشويم محضر قرآن کريم برميگرديم باز با سوالات شما خدمت حاج آقاي ماندگاري باشيم صفحهي 480 آيات 30 ام تا 38 ام سورهي مبارکهي فصلت اين صفحه سجدهي واجب دارد اين سجدهي واجب را ما پخش نميکنيم اما اگر دوستان تلاوت کردند سجدهي واجبش را به جا بياورند.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ ?30? نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ?31? نُزُلًا مِّنْ غَفُورٍ رَّحِيمٍ ?32? وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ?33? وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ?34? وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ?35? وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ?36? وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّـهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ?37? فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ ?38?
ترجمه:
بي ترديد کساني که گفتند: پروردگار ما خداست؛ سپس [در ميدان عمل بر اين حقيقت] استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان نازل مي شوند [و مي گويند:] مترسيد و اندوهگين نباشيد و شما را به بهشتي که وعده مي دادند، بشارت باد. (??) ما در زندگي دنيا و آخرت، ياران و دوستان شما هستيم، آنچه دلتان بخواهد، در بهشت براي شما فراهم است، و در آن هر چه را بخواهيد، براي شما موجود است. (??) رزق آماده اي از سوي آمرزنده مهربان است. (??) و خوش گفتارتر از کسي که به سوي خدا دعوت کند و کار شايسته انجام دهد و گويد: من از تسليم شدگان [در برابر فرمان ها و احکام خدا] هستم، کيست؟ (??) نيکي و بدي يکسان نيست. [بدي را] با بهترين شيوه دفع کن؛ [با اين برخورد متين و نيک] ناگاه کسي که ميان تو و او دشمني است [چنان شود] که گويي دوستي نزديک و صميمي است. (??) اين بهترين شيوه را جز کساني که [در زمينه خودسازي و تزکيه] پايداري کردند، نمي يابند، و جز کساني که بهره بزرگي [از ايمان و تقوا] دارند به آن نمي رسند؛ (??) و اگر وسوسه اي از سوي شيطان تو را تحريک کند [که از اين بهترين شيوه دست برداري] به خدا پناه ببر؛ بي ترديد او شنوا و داناست. (??) از نشانه هاي [ربوبيت و قدرت] او شب و روز و خورشيد و ماه است؛ نه براي خورشيد سجده کنيد و نه براي ماه، براي خدايي که آنان را آفريد، سجده کنيد، اگر مي خواهيد فقط او را بپرستيد؛ (??) و اگر [از پرستش خداي يکتا] تکبّر ورزند، پس [بايد بدانند چنين نيست که پرستش کننده اي براي او وجود ندارد،] کساني که نزد پروردگار تواند [از فرشتگاني که شمار آنان را جز خدا نمي داند] شب و روز براي او تسبيح مي گويند و [از تسبيح گويي] ملول و خسته نمي شوند. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: يک سلام به امام رئوف به امام هشتم عليه السلام که ان شاء الله با نظر حضرت ماه رمضان امسال ما پر خير و برکت باشد مبارک باشد به معناي واقعي کلمه اشارهي قرآني را حاج آقاي ماندگاري بفرمايند و در ادامه با سوالات خدمت شما باشيم.
حاج آقا ماندگاري: اين صفحه با مدد امام رضا و هميشه مدد حضرت حق يک آيهاي دارد من ميگويم خيلي با اين آيه حال ميکنم من من حتي ربط ميدهم به سوال هاي قبل « إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ» کسي که پسر هجده ساله اش را داماد ميکند گفته ربنا الله گفته خدايا من ميخواهم قبل از اين که بچه ام به حرام آلوده شود با حلال آشنايش کنم اما ميدانم مشکلات دارد هجده ساله سربازي نرفته هجده ساله شغل ندارد هجده ساله خيلي مشکلات دارد هجده ساله حتي طاقتش شايد کم باشد «ثُمَّ اسْتَقَامُوا» پايش بايست يقين دارم مردم بازخورد هايي ميدهند در مورد اين سوال و ما جواب هايي را ان شاء الله محضرشان تقديم ميکنيم «ثُمَّ اسْتَقَامُوا» يعني همه بياييم کمک کنيم بايستد اگر معلولي خداي نکرده داريم خودش نميتواند بلند شود شه چهار نفر کمکش ميکنند نميگويم خداي نکرده پسر هجده ساله دختر پانزده ساله عروس داماد شود معلول است نه يک بار سنگين برداشته بياييم کمک کنيم يکي از اقوام ميدهد من دو اتاق خالي دارم استقامت معنايش اين است او دارد به اندازهاي که دو اتاقش را ميدهد دارد جلوي گناه را بگيرد چون اگر اين ول بود در جامعه شايد گناه ميکرد چون مادرش گفت الحمدلله خوشحالم که بچه ام گناه نميکند همين خوشحالي خدا براي من کافي است استقامت يعني اين که هر کس هر چه دارد بگذارد وسط تا اين بايستد اين يک امر است ازدواج يک معروف است اشتغال يک معروف است کاردرست کردن يک معروف است اين بايد استقامت شود بعد خدا دو پاداش ميدهد چقدر قشنگ است «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ» شما کمک کنيد با هم ديگر بايستيد من ملائک را ميفرستم براي مشت و مالتان خستگي از تن شما در برود جبهه ها خيلي سخت بود ولي «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ» آرامش کرد حتي ميخواهم بينندگان را ببرم جايي که دعا بکنند براي نابودي دشمنان به ويژه آل سعود سفر حج واجب خيلي سخت است عمدتا سن بالا هستند بارها گفتم از چادرها تا رمي جمرات سه کيلومتر است رفت و برگشت شش کيلومتر است پيرمرد پيرزني که ده قدم ميرفت مينشست شش کيلومتر را ميرود ميگويم چه شد ميگويد نميدانيم ميگويم «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ» پاي حکم خدا ايستاديد خدا هوايتان را دارد ولي يک وقت است ما باور کنيم يکي پشتوانه مان است در رفع مشکلات قوي ميشويم بعد خدا دوباره ميگويد «أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا» نترسي از مشکلات هم مشکلات را شيطان دارد بزرگش ميکند هم دشمنان دارند بزرگ ميکنند امروز تحريم دشمنان را بعضي ها دارند بزرگ ميکنند ما 37 سال است تحريميم چون تحريميم به اين پيشرفت ها رسيديم مشکلاتي داشتيم خيلي بر مردم فشار آمده مشکلات مال امروز نيست که همهي مسائل را به تحريم ربط دهيم دشمن دارد تحريم ها را بزرگ ميکند نترسيم دشمن ميگويد تحريم بيشتر ميکنم محروم ميکنم نترسيم «وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ» من اين آيه را ميگويم معاملهي با خداست در مشکلات معاملهي با خداست در مجاهدات نمونه اش دفاع مقدس نمونه اش اعمال سخت با حج واجب نمونه اش دست و پنجه نرم کردن 37 سال مردم نظام و کليت نظام با تحريم هاي نظامي و اقتصادي و سياسي و همه رقم دشمني هايي که دشمنان کردند خدا کمک کرده تا اينجا آمديم هيچ کس نميتواند رفع مشکلات را به خودش نسبت دهد خدا خدا خدا.
شريعتي: خيلي ممنون قبل از خواندن سوال اين نکته را عرض کنم که در مورد طرح خانه هاي نوراني چهارده جلد قرآن کريم که برنامهي سمت خدا ارسال کردند براي دوستاني که دوست داشتند محافل قرآن در منازل آن ها برگزار شود يک سي دي هم همراه قرآن ها ارسال شده تشکر ميکنم کارشناسان زحمت کشيدند از سي جزء قرآن کريم سي نکته فرمودند سي دي هاي تفسير قابل استفاده در منازل است دوستان ميتوانند استفاده بکنند براي اين که طيف بيشتري از مردم بهره مند شود اين در سايت ما موجود است قابل دريافت است مراجعه کنيد و دريافت کنيد. اين سوال را هم بخوانم خداحافظي بکنيم گفتند سلام من يک سوال برايم پيش آمده چرا بيرون بودن چند تار مو نماز را باطل ميکند چيز به اين کوچکي چطور ممکن است بين من و خدا فاصله بيندازد تصور من اين است که رابطهي بين بنده ها و خدا بايد طوري محکم باشد که با اين چيزهاي کوچک مثل لاک ناخن و چند تار مو به هم بخورد واقعا و به دور از لج بازي نميفهمم.
حاج آقا ماندگاري: ممنون هستيم که اين قدر صادقانه گفتند يقين هم دارم لج بازي نميکنند و دوستدار خدا هستند بارها گفتيم کساني که يک مقدار وضعيت ظاهريشان اين طور است يقين داريم شواهد داريم دوستدار خدا و اهل بيت و بندگي خدا هستند اما گاهي وقت ها نسبت به يک نکته غفلت ميکنيم ما استاندارد ها را قبول کرديم استانداردها گاهي وقت ها ميلي متري است يک ميلي متر کم باشد مهر استاندارد نميخورد در بازي هاي فينال جهاني کورنومترها دهم ثانيه دارد دهم ثانيه نفر اول دوم گاهي وقت ها چند دهم ثانيه فرق دارند به او طلا دارند به او نقره چرا بايد اين قدر فرق بکند در مورد گل و خط دروازه در مورد مسائلي که در سيستم هاي صنعت و هواپيمايي. من نميگويم دو تار مو رابطهي تو و خدا را به هم ميزند استاندارد نماز اين است استاندارد نماز اين است تو بايد خودت را بپوشاني اين يک نکتهي دوم اين که در آستانهي ماه رمضان هستيم من به همهي عزيزاني که گوش ميدهند ميدانم بدون قصد و غرض گوش ميدهند خواهش ميکنم هم خوب گوش بدهند هم خوب منتقل بکنند ما داريم ميرويم مهماني خدا در پوشيدن لباس ما دو تصوير ميتوانيم در پوشش نماز ايجاد کنيم يک تصويري که خدا خوشش بيايد و کيف کند دوم تصويري که شيطان خوشش بيايد و کيف کند يقين دارم همهي بينندگان کدام را دوست دارند دوست دارند رضايت خدا را يا شيطان را؟ شيطان گفته من سرتان را کلاه ميگذارم پس تو را به خدا بياييد با يک بي توجهي خودمان را نندازيم در ويتريني که شيطان خوشش ميآيد خدا ناراحت ميشود من يقين دارم اين خداي مهرباني که گفته با کم شما ساختم نماز نميتواني ايستاده بخواني نشسته بخوان نميتواني نشسته بخواني خوابيده بخوان نميتواني خوابيده حرف بزني با اشاره بخوان در حال غرق شدني بگو الله اکبر بخوان خدايي که خودش به اوليايش گفته اِنْ كانَ فيها خَلَلٌ اَوْ نَقْصٌ مِنْ رُكُوعِها اَوْ سُجُودِها (تقيبات مشترکه نماز) خدايي که با عمل ناقص ما با عمل شکسته بستهي ما راضي است حيف نيست خدا را از خودمان ناراحت کنيم؟ تازه داريم ميرويم مهماني اش من ميخواهم بيايم خانهي شما مهماني شما از يک رنگ بدت ميآيد عمدا همان لباس را بپوشم اسمش را بگذارم لج بازي نميکنم کاسب داري ميروي در مهماني خدا در کاسبي خدا يک تصوير خدا خوشش ميآيد يک تصوير شيطان خوشش ميآيد در آن تصوير که خدا خوشش ميآيد هر چقدر کم بياري جبران ميکند چون اسمش جبار است خدا از تصوير نماز من خوشش ميآيد ولو غلط بخوانم بلد نباشم زورم را هم زدم دارم غلط ميخوانم ولي از تصوير گناه من شيطان خوشش ميآيداي مدير و مسئولي که در مملکت مسئوليت داري خدا از تصوير خدمت گذاري شما خوشش ميآيد شيطان است که از تصوير ريا و نفاق و تصوير کاسب مآبانهي شما خوشش ميآيد اين دختر خوبي که براي اين که انگشت هايش را لاک بزند براي اين که قشنگ شود هيچ اشکالي ندارد محارمش ببيند دو ساعت وقت گذاشته براي خوش آمدن خدا نميخواهد پنج دقيقه وقت بگذارد تو که اين قدر زحمت کشيدي براي خوش آمدن خدا ايستادي به نماز نميخواهي يک دست هم اين طوري کني دو تار مويت هم بيرون نباشد خدا ميپذيرد با نقص هم ميپذيرد حق محبت خدا را ادا ميکنيم حتي با محبت خدا ميشود از قعر آمد به فرش ميشود از فرش هم رسيد به عرش کدام يک عاقلانه تر است؟ ولي بعضي ها ميخواهيم با گناه بيفتيم به قعر بعد ميگوييم خداي مهربان ميدانم تو مهرباني من را بياور به حد فرش بياييم سعي کنيم «رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ» (توبه/ 100) سه چهار بار اين تعبير آيه آمده «رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً» (فجر/ 28) يک کاري کنيم در پوشش در ازدواج ها در مثال ازدواج ميتوانم يک کاري کنم مردم برايم هورا بکشند اما ميخواهم خدا را خوشحال کنم در مثال طلب و بخشش ميتوانم خدا را خوشحال کنم در هر کاري تصوير خدا پسندانه تصوير شيطان پسندانه وجود دارد.
شريعتي: خيلي ممنون دعا بکنيد دوستان آمين بگويند.
حاج آقا ماندگاري: خدايا اگر تا اين لحظه از ماه شعبان ما را نبخشيدي در باقيماندهي آن ما را ببخش به همهي ما توفيق ورود در مهماني قشنگ و ليالي قدر عنايت بفرما همهي مشکل دارها مريض ها گرفتارها همهي مشکلات دوستداران اهل بيت و شيعيان و گره فرج را باز بفرما.
شريعتي: خيلي ممنون فردا صبح با ويژه برنامهي سحر قبل دعاي سحر خدمت شما هستيم تا سلامي دوباره.