اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-03-06-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري - پاسخ به پرسشها

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسش‌ها
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش: 06/03/94

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين

به سيل اشک مي‌شوييم راه کاروان‌ها را *** هنوز از جبهه مي‌آرند تابوت جوان‌ها را
امان از اين چنين سوزي که در داغ عزيزان است *** امان از اين چنين داغي که مي‌برد امان‌ها را
به ما گفته بودند با چشم و ابرو از چنين روزي *** دريغا دير فهميديم آن خط و نشان‌ها را
به دنبال جوان خوش قد و بالاي خود بوديم *** قريبانه ولي برديم با خود استخوان‌ها را
اگر دريا نمي‌گنجد به کوزه با چه اعجازي *** ميان چفيه پيچيدند جسم پهلوان‌ها را
خبر دادند يوسف‌ها به کنعان باز مي‌گردند *** ندانستيم با تابوت مي‌آرند آن‌ها را
به روي شانه‌ي لرزان مردم يک به يک رفتند *** خدا از شانه‌ي مردم نگيرد اين تکان‌ها را

شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي شما و سلام به همه‌ي شهدا و خانواده‌هاي صبور آن‌ها خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز در هر کجا هستيد ايام به کامتان باشد خوشحاليم همراه شما هستيم. حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحيم من هم خدمت شما و بينندگان عرض سلام دارم به ويژه جوان‌هاي عزيز در آستانه‌ي روز جوان هستيم ولادت شاهزاده علي اکبر سلام الله عليه همه‌ي اعياد را خدمت همه تبريک مي‌گوييم نائب الزياره‌ي همه‌ي بينندگان سمت خدا بوديم ان شاء الله نصيب و روزي شود زير قبه‌ي امام حسين اين آيه‌ي قرآن را به نيت همه خواندم «رَ‌بِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ‌ فَقِيرٌ‌« (قصص/ 24) خدايا هر کسي هر حاجتي داشته و التماس دعا گفته آن چه خيرش هست و به آن خير محتاج است عنايت بفرما اميدواريم خدا به وعده‌اي که داده که زير قبه‌ي امام حسين دعا مستجاب مي‌شود به رو سياهي ما نگاه نکند به عنايت آن مکان و زمان و خودش عنايت را توجه کند و جواب همه را بدهد يک نکته‌اي قبل از دعاي سلامت امام زمان اشاره مي‌کنم شعر قشنگي خوانديد ممنونم چون در آستانه‌ي روز جوان هستيم مردم بدانند اين امنيتي که امروز دارند اين عزتي که داريم اين شوکتي که داريم اين جايگاهي که داريم به برکت جوانان عزيزي است که در انقلاب و دفاع مقدس جان عزيزشان را اهدا کردند براي کيان اين مملکت براي امنيت و سلامت اين نظام و مملکت واقعا جوان‌هاي مرد مي‌خواهم بگويم آن خط هنوز ادامه داد امروز از خون همان جوان‌ها جوان‌هاي يمن دارند دفاع مي‌کنند با همان الگو ايستاده اند در بحرين ايستاده اند در عراق و سوريه و لبنان و فلسطين ايستادگي ميکنند و آن بدن‌هاي مطهر هنوز دارد روي شانه‌ها مي‌آيد چه در مملکت ما چه در کشورهاي اسلامي و حتي يک جمله بالاتر مي‌گويم به برکت همان جوان‌ها امروز جوانان عزيز ما در عرصه‌هاي مختلف الحمدلله ايستاده اند عرصه‌هاي علمي و صنعتي بعضي‌ها به جوان‌ها خوشبين نيستند ولي والله من به جوان‌هاي مملکت خيلي خوشبين هستم و اعتقاد دارم رويش‌هاي ما خيلي بيشتر از ريزش‌ها بوده بله واقع بين هستم ظاهر جوان‌ها شايد غلط انداز باشد ولي باطن‌هاي قشنگ و پاکي دارند و اشک قشنگي دل پاکي ارتباط با خدا دارند يقين داريم همان ايمان همان صلابت همان استقامتي که از آن جوانان دوران دفاع مقدس الگو گرفتند و ياد گرفتند همان باعث سربلندي و تداوم سربلندي اين مملکت در مقابل هر زياده خواهي و هر ياوه گويي چه ديروز چه امروز اين مقابله و استقامت را خواهند داشت و ان شاء الله خدا اين جوانان را بر اين مملکت حفظ کند براي ياري امام زمان و نائب عزيزش دست به دعا برمي‌داريم به عنوان توسل دعاي سلامت حضرت را در اين اعياد قشنگ شعبانيه و در آستانه‌ي ميلاد حضرت با هم ديگر تلاوت مي‌کنيم اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک يک خواهش هم از مردم عزيز از بينندگان به دنباله‌ي برنامه‌ي قبلي که گفتيم پدر مادران خواهش مي‌کنيم نماز براي فرزندان را به نيت فرزندان خودشان و همه‌ي جوان‌ها و فرزندان اين مملکت بخوانند بارها گفتيم رکعت اول سوره‌ي قدر رکعت دوم سوره کوثر دسته گل صلوات را به محضر آقا تقديم کنيم اللهم صل علي محمدو آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: خوشحال هستيم خدمت شما هستيم من عذرخواهي مي‌کنم از اين که نمي‌توانيم پيام‌هاي محبت آميز شما را در اين فرصت محدود بخوانيم. اولين سوال را مي‌خوانم. سلام من از برنامه‌ي خوب شما تشکر مي‌کنم چند وقت قبل موضوع برنامه‌ي شما تجارت و کسب حلال بود به ذهنم رسيد سوالم را از شما بپرسم من چندي وقت ماشيني خريدم که فروشنده عيب بزرگ آن را مخفي کرده بود و وقتي که معامله تمام شد متوجه شدم الآن اگر ماشينم را بفروشم اگر عيبش را به خريدار بگويم ضرر مالي زيادي مي‌کنم و اگر هم نگويم عذاب وجدان دارم وضع مالي من خيلي خوبي نيست با بيان اين عيب ضربه‌ي مالي سختي را بايد متحمل شوم شما بگوييد چه کار کنم.
حاج آقا ماندگاري: خدا خيرشان بگويد برنامه‌ي ما را امين مي‌دانند و اين طور صادقانه مشکلاتشان را مي‌گويند که اين نوع مشکل زياد است درباره‌ي خريدهاي ديگر هم است اتفاق مي‌افتد در مورد بسياري از مسائل زندگي وقتي با محاسبات خودمان چرتکه مي‌اندازيم مي‌بينيم آن چه که رسم صداقت و وجدان و عقل و دين آخرش دين را مي‌گويم بخواهيم رعايت کنيم با چرتکه‌هاي مادي ضرر مي‌کنيم ايشان مي‌داند وجدانا آن آقايي که عيب را مخفي کرده و نگفته کار غلطي کرده عقلا و عرفا و شرعا هم کار غلطي کرده يعني حتي آن آقا را گير بياورد مي‌تواند بگويد اين معامله به قول ما غبن است يعني کلاه سر من گذشتي معامله را فسخ بکند يعني شرايطي است که يک عيبي را بوده نگفته حتي در ازدواج اين را داريم در خريد خانه ماشين هر وسيله‌اي من با صداقت بگويم اين آقا مي‌داند او اشتباه کرده مي‌داند اگر خودش اين اشتباه را بکند پولدار مي‌کند ايشان هم عيب را مخفي بکند پول گيرش مي‌آيد مثلا ماشين را خريده بيست ميليون تومان با همان عيب هيچ چيز نگويد مي‌فروشد 22 ميليون ماشين کم مصرف هم باشد قيمتش رفته بالاتر قطعا جيبش پر پول مي‌شود چرتکه‌ي مادي مي‌گويد اين کار را بکند ولو خلاف وجدان و عقل و عرف و شرع است طبق حساب کتاب خودمان مي‌گويد اين کار را بکن سرت کلاه گذاشتند تو هم سر ديگران را کلاه بگذار به من چه مي‌خواستند سر من را کلاه نگذارند آن آقا هم چشم هايش را باز کند اگر فهميد معامله سر مي‌گيرد اگر نه نمي‌گيرد چرتکه‌ي مادي و حساب کتاب خودمان اين را مي‌گويد ولي پاي دين و عقل و وجدان که مي‌آيد وسط يک اتفاق‌هاي ديگري هم در اين عالم است اسمش عوامل غيبي است بارها گفتيم عنوان اين عوامل غيبي تقوا است تقوا يعني تو نگاه نکن ببين با تو چه معامله کردند يعني تو نگاه بکن ببين تو بايد چه کار بکني آن‌ها بدي کردند تو هم بدي بکني فرق تو با آن‌ها در چيست؟ تقوا مي‌گويد ولو به تو بدي کردند ولو حق تو را ضايع کردند ولو جنس قلابي به تو دادند تو اين کار را نسبت به ديگران انجام نده من به خدا مي‌گويم خدايا حالا تو به من مي‌گويي تقوا پيشه کن اين خسارت ما را چه کسي جبران مي‌کند؟ چرا بايد من ضرر کنم خدا مي‌گويد « وَمَن يَتَّقِ اللَّـهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَ‌جًا، وَيَرْ‌زُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ» (طلاق/ 3-2) از يک جاي ديگري چيزي به تو مي‌رسانم اين ماشين را با همان عيب بفروشد بيست تومان خريده بيست ودو تومان مي‌تواند بفروشد اما اگر بگويد اين عيب را دارد پانزده مي‌فروشد پنج ميليون تومان ضرر کسي که مي‌گويد وضع مالي خوبي ندارم يک دفعه در يک معامله پنج ميليون ضرر کند سه چهار ماه از زندگي اش عقب افتاده اما من مي‌گويم با نيت خالص اين کار را بکند يک اتفاقي مي‌افتد که اصلا در چرتکه و محاسبات نمي‌گنجد يعني نه به گمان تو مي‌آيد نه در حساب کتاب تو مي‌آيد ولي به قول خودمان يک دفعه از يک جايي يک پولي مي‌آيد مثلا مي‌گوييم شما يک قطعه زميني داشتيد گوشه‌ي روستا اصلا هم فکر نمي‌کردي ارزش داشته باشد يک جاده‌اي آمد از کنارش رد شد قيمت زمين تو شد ده برابر اين همان. من حيث لا يحتسب است فکرش را نمي‌کرديم يک آقايي گفت ما تقوا به خرج داديم چرتکه‌هاي خودمان را نزديم يکي به من زنگ زد گفت سه سال پيش تو يک ماموريتي رفتي پول نگرفتي نا اميد هم شده بودم از آن پول حالا به من دادند من فکر مي‌کردم پنج ميليون تومان ضرر کنم از زندگي عقب مي‌افتادم پنج ميليون تومان حق ماموريت آمد ده بيست ميليون روي زمين آمد يک نفر به من آمد گفت يک قرضي مي‌خواهم بدهم اگر قرار بود يحتسب باشد به عقل من نمي‌رسيد اين احتمالات را بر اساس مراجعات به ما مي‌گويند يک اتفاقي مي‌افتد يا متناسب با شغلت يا غير متناسب اصلا به گمانت نمي‌آيد فقط خدا را باور کنم يعني از حساب کتاب خودماني بيايم بيرون در حساب کتاب خدا بروم قرار بگيرم مشتري شوم بعد ببينم ضرر کردم يا نه هر کسي با خدا مشتري شده ضرر نکرده بله باز هم دوباره مي‌گويم اين ماشين را با همان عيب بفروشي جيبت پر پول مي‌شود ولي احتمال نمي‌گويم قطعا احتمال دارد فردا آسيبي به تو بخورد کلي پول از دست بدهي چون اَلنِّجاة فِي الصِّدق فقط چرتکه‌ي مادي را نبينيم بله به حسب ظاهر قطعا ضرر مي‌کند ضررش هم شايد دو سه ماه اذيتش بکند و زندگي اش اختلال داشته باشد ولي قطعا وعده‌ي خدا قطعي است «إِنَّ اللَّـهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ» (آل عمران/ 9) خدا گفته هر کسي دين داشته باشد من هوايش را دارم هوا داشتن خدا را باز هم مادي معني نکنيم خدا يا ماديات به ما مي‌دهد يعني عوض مادي به ما مي‌دهد يا اين قدر روح ما را بزرگ مي‌کند که اين مشکلات براي ما مشکل نيست «أَلَمْ نَشْرَ‌حْ لَكَ صَدْرَ‌كَ» (شرح/ 1) شرح صدر به ما مي‌دهد آدم‌هايي هستند در اين عالم که اين قدر روحشان بزرگ شده که اصلا اين مشکلات برايشان مهم نيست پس حتما باز تا مي‌گوييم «مِن حَيثُ لَا يَحتَسِب» خدا مي‌دهد زود پول در ذهنم نيايد ماديات نيايد اين هم هست قطعا خدا به ظرفيت‌هاي مان نگاه مي‌کند و الا به اولياي خدا خيلي عنايت کرده ولي خيلي پول در دست و بالشان نبوده شرح صدر به آن‌ها داده فکر مي‌کنم روح ما بزرگ شود قيمتش خيلي بالاتر از اين پاداش‌هاي مادي است به اين عزيز و همه‌ي آن‌هايي که فکر مي‌کنند در معاملات دنيوي سرشان را کلاه گذاشتند عرض مي‌کنم ما سر ديگران را کلاه نگذاريم به بهانه‌اي که ديگران سر ما را کلاه گذاشتند ما با خدا معامله کنيم قول مي‌دهم خدا جبران مي‌کند يکي از اسامي خدا جبار است يعني جبران مي‌کند.
شريعتي: خيلي ممنون طرح ديروز حاج آقاي حسيني براي حمايت از زندانيان و اجازه از مراجع تقليد از سهم امام جزئياتش در سايت ما هست خيلي مورد استقبال قرار گرفت.
حاج آقا ماندگاري: حاج آقاي حسيني انصافا ديروز خيلي زيبا فرمودند هر کسي پول بدهد جيبش يک کمي خالي مي‌شود ولي يک جاي ديگر خدا جبران مي‌کند يک جوري جبران مي‌کند که گمانش نمي‌کنم شايد بگويند اين که مال پولدار‌ها هست ما که پولي نداريم آيه‌ي قرآن مي‌خوانم «وَمَن قُدِرَ‌ عَلَيْهِ رِ‌زْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّـهُ» (طلاق/ 7) هر وقت دستشان تنگ شد انفاق کنيد براي گره گشايي يک طبقه پايين تر از خودتان کمک کنيد چون بعضي‌ها مي‌گويند اين‌هايي که افتادند بايد بالايي‌ها دستشان را بگيرند و بالايي‌ها شايد آن‌هايي که خيلي پولدار هستند حواسشان نباشد تو که يک پله بالاتر هستي دستش را بگير يک عکس قشنگي را ديدم دو جانبازي که پايي نداشتند زير بغل يک جانباز ديگر که دو جفت پا نداشت گرفته بودند اين همان به همان مقداري که تو داري به همان مقداري که ظاهرا ندارد بدهي ببين خدا چطور دستت را مي‌گيرد.
شريعتي: اين سوال خيلي جالب است سلام حالا که برنامه‌ي شما مدعي است مي‌خواهد جوان‌ها را با دين آشتي دهد خواهش مي‌کنم به کارشناسان بگوييد امروزه لاک ناخن براي خيلي‌ها شده معضل و نماز گفتند نمي‌شود روحانيون يک فتوا بدهند که با لاک هم خانم‌ها مي‌توانند وضو بگيرند به نظر من خيلي از اين خانم‌ها با اين لاک نماز خوان مي‌شوند و حتي من قول مي‌دهم که اين‌ها مسجدي و هيئتي هم شوند من خودم يکي از آن جوان‌ها هستم.
حاج آقا ماندگاري: پس من فتوايي را که ايشان تقاضا مي‌کنند تعميم بدهم اين دختر گل که انصافا معلوم مي‌شود هم دين دارد هم مي‌خواهد امروزي باشد عيب ندارد اين دختر گل مشکلش لاک است مشکل ايشان ربا نيست مشکل ايشان مشروب نيست مشکل ايشان بعضي از گناهان ديگري که بعضي‌ها براي خودشان ضروري مي‌دانند نيست ايشان لاک را مي‌خواهد ما حلالش کنيم يعني مجوز دهيم با لاک وضو گرفت آقايي هم که در بازار است مي‌خواهد پولش را نزول بدهد مشکل لاک و مشروب ندارد مي‌گويد نمي‌شود اين سي درصد را حلال بکنيد اين‌ها که مضاربه هم همين است بگذاريد ما راحت صدي سه تومان را بگيريم حلال کنيد کار خيلي‌ها را راه مي‌اندازيم قول مي‌دهيم مسجد هم بياييم هيئتي هم شوم آن‌ها هم مانده نزول حرام حلال شود يک آقايي هم همه‌ي اموراتش خوب است فقط مشروب مي‌خورد گفتم يک آقا گفت من فقط شب‌هاي عروسي يک ليوان مشروب مي‌خورم ولي با آب قاطي مي‌کنم گفتم تو خيلي آدم خيلي خوبي است اين قدر مي‌داني مشروب را خالي بخوري خيلي گناه داري ولي با آب مي‌خوري ايشان ميگويد نمي‌شود يک ليوان مشروب با آب را حلال کني من قول مي‌دهم هيئتي شوم مي‌خواهم يک اصلي را بگويم اين سه مورد يکي لاک است يکي نزول است يکي مشروب است و موارد ديگر قبول داريد هر کس براي دين داري اش بر اساس منافعي که خودش تشخيص مي‌دهد يک مانعي دارد؟ دين قرار است موانع ما را طبق نظر ما برطرف بکند يا ما قرار است موانعمان را طبق نظر دين برطرف بکنيم دين نقشه است من به عنوان مثال آقاي مهندس يک نقشه مي‌دهد پسر من مي‌گويد نمي‌شود اتاق من را اين طوري کنيد من فقط با اين اتاق مشکل دارم دختر من مي‌گويد نمي‌شود اتاق من را اين طوري کنيد مي‌گويد ببخشد شما خودتان را با اين نقشه تطبيق بدهيد من بخواهم نقشه را با شما تطبيق بدهم سيستم ساختمان به هم مي‌ريزد ديگر اين دين نيست دين يعني نظر خدا اين دختر گل مي‌خواهد دين نظر خودش شود يا آن آقايي که مي‌گويد من با نماز اول وقت مشکل دارم نمي‌شود نماز آخر وقت بخوانم جمعه‌ها اول وقت مي‌خوانم قول مي‌دهم مسجدي و هيئتي هم شوم يک نفر با چادرش مشکل دارد من مي‌گويم دين يعني نقشه‌ي سعادت به قول امروزي‌ها مي‌گويند نقشه‌ي راه و جامع من قرار است خودم را تنظيم بکنم و هر چه هم اقتضائات زندگي من است اشکال دارد اقتضائات باشد به آن مقداري که به دين لطمه نخورد به دين نگويم برو عقب خودم بگويم عقب تر از باب شوخي راه حلي مي‌گويم اين خاطره‌اي است حاج آقاي راستگو گفتند رفته بودم کشور هندوستان يکي از ايراني‌هايي که بود پدر با دخترش مشکل داشت براي لاک ناخن هايش پدر مي‌گفت اين‌ها را بايد پاک کني نماز بخواني دختر مي‌گفت نمي‌توانم پاک کنم هي پاک کنم هي لاک بزنم به دختر آمدم گفتم تو مي‌تواني روزي يک بار لاک هايت را پاک کني گفت بله کاري ندارد گفتم عصرها لاک‌ها را پاک کن نماز ظهر و عصر را بخوان وضو را نگه دار نماز مغرب عشا را اول وقت بخوان ديگر راحت مي‌شوي گفت چقدر خوب شد ما قرار است خودمان را تطبيق دهيم آقاي بازاري قرار است شما معادلات را با دين تطبيق دهي آقاي جوان شما قرار است نوشيدني هايت را با دين تنظيم دهي آقاي کارمند و کاسب و کارگر و کشاورز و مدير شما بايد سيستم کاري ات را با دين تنظيم کني خواهر تو بايد سيستم زندگي ات را با دين تنظيم کني و الا اگر قرار باشد علما جمع شوند براي مشکل لاک شما يک فتوا بدهند براي مشکل نزول آن آقا فتوا بدهند ديگر از دين چيزي نمي‌ماند چون هر کسي براي هر حکم دين يک گروهي دبه در مي‌آورند اگر فرض کنيم احکام دين هزار تا است هزار گروه براي هزار حکم دين دبه در مي‌آورند اين دين حکم نشد مثل همان شيري که نه يال مي‌خواهد نه دم نه اشکم گفت شير بي يال و بي دم و اشکم که ديده ما اجتماعي و امروزي بودنمان را با دين تطبيق دهيم شما به لاک علاقه مندي اشکال ندارد علما نگفتند اشکال دارد شما از نامحرم بپوشان لاک بزن اشکال ندارد علاقه مند به دين هم هستي الحمدلله حداقل اين زحمت را به خودت بده روزي دو سه بار پاک کن کسي که مي‌خواهد هم هزينه‌ي امروزي بودن را بپردازد هم هزينه‌ي ديندار بودن را اشکالي ندارد اما هم بايد وقت بيشتري بگذارد هم پول بيشتري اشکالي هم ندارد. هزينه بکند براي دين داري در ارتباطات هم همين است دو نفر با هم رفيق مي‌شوند مي‌گويد با من بخواهي رفيق شوي بغل دستم در اتوبوس شده بود با من رفيق شد مي‌خواست سيگار بکشد گفت حاج آقا اجازه مي‌دهي سيگار بکشم گفتم اگر اجازه ندهم چه کار مي‌کني گفت نمي‌کشم گفتم براي چه گفت هزينه‌ي رفاقت است گفتم بارک الله تو خيلي مشتي هستي رفاقت حالي ات است هزينه‌ي رفاقت اين است که يک ساعت دو ساعت از محبوبي به نام سيگار دل مي‌کنده من هم هزينه‌ي رفاقتم را با خدا مي‌خواهم يک چيزي بگويم روي پشت بام حرم امام حسين جاي شما خالي آن جا گفتم خيلي‌ها شنيدند گفتم عشق به خدا و اهل بيت نه گفتني است نه ديدني نه شنيدني بلکه چشيدني است بايد حس کني اگر بچشي يک کارهايي مي‌کني همه به تو مي‌گويند ديوانه تو هم کيف مي‌کني نمي‌خواهم بگويم نعوذ بالله ديوانه است نه مثلا من يک صحنه‌اي را ديدم آن جا يک گروهي دو تريلي گل تازه و طبيعي از ايران صنف پرورش.
گل و گياه هديه مي‌کنند دو تريلي يخچال هر سال در اعياد شعبانيه از مبعث تا اين ايام مي‌رود حرم اهل بيت را تزئين گل بکنند گل آن جا را تامين بکنند ولي اين آدم‌هايي که آمده بودند ده پانزده روز در اين مسير در اين شلوغي من فقط مي‌ديدم اين‌ها عشق مي‌کنند اين که به اين دختر مي‌گويم اين است همه‌ي ترسشان اين بود اين محبوب به اين قشنگي به نام امام حسين را از دست ندهيم دخترم به خاطر يک لاک مي‌خواهي عشق خدا را از دست بدهي؟ مي‌ارزد؟ آقاي نعوذ بالله نزول خور به خاطر دو هزار سود نزول عشق خدا را از دست بدهي مي‌ارزد؟ به خاطر يک ليوان مشروب که با آب مي‌خوري مي‌خواهي عشق خدا را از دست بدهي؟ يک عزيزي مي‌گفت خوف در دين ما يعني‌اي که بترسي محبوبت را از دست بدهي حيف است از دست بدهي ضرر کردي ببين لاک نزدن براي يک ساعت براي نمازت ارزشش بيشتر است يا از دست دادن آن محبوب به خدا اين طوري فکر کنيم يک نفر بي نماز نمي‌شود يک نفر مشروب خور نمي‌شود يک نفر نزول خور نمي‌شود چون هنوز مزه‌ي عشق با خدا را نچشيديم خدا فرمود اگر بندگان من مي‌دانستند چقدر دوستشان دارم لَمَاتوا شوقاً (حديث قدسي، اصرار الصلوة؛ ص 19) آن‌هايي که از من روي برگرداندند اگر مي‌دانستند من چقدر دوستشان دارم تازه آن‌هايي که روي برگرداندند تو که عشق داري بروي مسجد آيا مي‌ارزد با يک لاک من مي‌دانم لاک براي خيلي از خانم‌ها محبوب است قبول هم دارم ولي اين محبوب با آن محبوب قابل مقايسه است پول براي همه محبوب است مشروب براي بعضي‌ها محبوب است اين محبوب با آن محبوب قابل مقايسه است؟ من در پشت بام حرم امام حسين دعا کردم خدايا آن‌هايي که عشق امام حسين و تو را نچشيدند يک ذره بچشان ديوانه شان بکن خدايا به ما که چشاندي الحمدلله با شير مادر چشاندي خدا پدر مادرهاي ما را بيامرزد که اين را به ما چشاندند از ما نگير و روز به روز بيشتر بکن ديوارهاي حرم امام حسين را يک کم دارند عقب مي‌کشند تا جمعيت که مي‌آيد اذيت نشوند اين ديوار‌ها پايه است من مهندسيني ديدم در آن شلوغي در آن وضعيت چند متر ريز زمين دارند کار مي‌کنند تا اين ديوار را مرتب بکنند نفر اول دنيا است ديدم کفش پايش نيست در کار بنايي است گفتم چرا گفت اين جا حرم است ديدم وقتي مي‌آيد بيرون خاک‌هاي کف پايش را مي‌مالد به صورتش گفتم خدايا چه عشقي به اين‌ها دادي مسئولشان گفت صبح مي‌آيند سر کار اول دعا زيارت امام حسين مي‌خوانند اشک مي‌ريزند غروب هم مي‌روند بيرون اشک مي‌ريزند فهميده اين معشوق را براي خودش داشته باشد اين محبوب را براي يک لاک از دست بدهم؟ اگر مي‌ارزد بکنند اين هم فتوايي بود که ما داديم.
شريعتي: خيلي ممنون خداوند شيريني ذکر خودش و اهل بيت را به همه‌ي ما بچشاند با عشق عبادت کنيم و براي دين ما هزينه کنيم.
حاج آقا ماندگاري: اگر آن عشق به ما چشيده شود که ان شاء الله خدا بچشاند همه‌ي محبوب‌ها را با آن تنظيم مي‌کنيم
اگر هر محبوبي عشقي لذيذي هر زيبايي بيايد جلوي چشم ما مي‌گوييم اگر تو من را با آن عشق مي‌خواهي جدايي بيندازي نمي‌خواهم اگر آن عشق را در وجود من تقويت مي‌کني بيا لذا ازدواج‌ها يک اتفاق ديگري مي‌افتد کاسبي‌ها و غيره در همه چيز اتفاق ديگري مي‌افتد.
شريعتي: خيلي ممنون با عرض سلام من معلم هستم يک دانش آموز دارم پدرش روحاني است فرزندش کلاس پنجم است ولي نماز نمي‌خواند وقتي در مورد نماز دانش آموزانم را نصيحت مي‌کنم بچه‌ها مي‌گويند ايشان که بچه‌ي روحاني است نمي‌خواند چرا ما بايد بخوانيم اين پيام را در برنامه بخوانيد و پيش خودتان نگوييد خواندن اين نامه براي روحانيت بد تمام مي‌شود.
حاج آقا ماندگاري: پا در کفش ما کردند اين مدل نگاه اگر زمان حضرت نوح بودند چه مي‌گفتند؟ که من صد تا خوبي‌هاي حضرت نوح را نبينم يک پسرش را ببينم چون ما با يک اشکال مي‌توانيم بهانه گيري کنيم در صورتي که پسر نوح اشکال حضرت نوح نبود خودش با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد اگر اين نگاه که بخواهد به خاطر بچه‌ي من از اصل حرف‌هاي خوب ما روي گردان شود از حرف‌هاي خدا ببخشيد من گفتم حرف‌هاي من. از حرف دين بخواهد روي گردان شود اگر اين نگاه زمان حضرت نوح بود اصلا متدين نمي‌شدند اگر اين نگاه زمان حضرت هادي بود يک پسر حضرت هادي ناخلف است در بقيه‌ي ائمه هم داريم عموي امام زمان برادر امام حسن عسکري هم است آيا اين ملاک است؟ پس اولا اين که اگر دين اشکال دارد نماز نخوانيد حتي روحانيت معصوم نيست ما بارها گفتيم روحانيت معصوم نيست ولي بنا دارد که زندگي کم اشکال و بي اشکالي داشته باشد ان شاء الله ما هم دعا مي‌کنيم. بعضي وقت‌ها مي‌گويم دعا مي‌کنم آمين بگوييد خدا ما آخوندها را اصلاح بفرما بلند هم آمين مي‌گويند بعد مي‌گويم خدا شما را اصلاح کند اگر بلند تر گفتند مي‌گويم آدم منصفي هستيد پس اين نگاه بهانه گيري است استدلال نيست اين اولا دوم اين که اين که آقا پسر گفته اگر اين سوال را بخوانيد خداي نکرده مي‌گويند نقد روحانيت است نه انتقاد صحيح از هر گروهي که باشد هيچ اشکالي هيچ ضربه‌اي به آن گروه نمي‌زند به من بگويند مواظب خانواده ات باش خدا فرموده « قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارً‌ا» (تحريم/ 6) مواظب خانواده تان باشيد امام هم به مراجع تقليد فرمود مواظب بيوتتان باشيد اين که آقا و حضرت امام به مسئولين مي‌گويند مواظب فرزندانتان باشيد انتقاد که اشکالي ندارد خدا به پيغمبر فرموده اوليا به ما فرموده حالا ما به روحانيون بگوييم مواظب فرزندتان باشيد که ديگران به بهانه‌ي فرزند شما از دين روي گردان مي‌شوند همان طور که اگر دکتر سنگ کليه خودش سنگ کليه داشته باشد من نسخه اش را قبول نمي‌کنم حالا اين آقاي روحاني توصيه به نماز مي‌خواند دعا کنيم به فرزندش به خود آن روحاني توصيه مي‌کنيم به نماز فرزندت بيشتر دقت بکن ما هم دنبال بهانه نگرديم اگر مي‌خواهيم دنبال بهانه باشيم براي دين گريزي بهانه فراوان است که در پيغمبر و روحانيت و مسئولين و همه هم است اگر بخواهيم دين گرا باشيم صد عامل داريم همين آقاي روحاني همين آقاي معلم ويژگي‌هاي خوب اين آقاي روحاني را بگويد حتما ده بيست ويژگي پيدا مي‌کنند يک اشکالشان اين است که پسرشان مقدار به نماز کاهل نماز است خدايا فرزندان ما را عاشق نماز بفرما.
شريعتي: الهي آمين خيلي ممنون مشرف مي‌شويم محضر قرآن کريم صفحه‌ي 459 قرار امروز ماست ان شاء الله تلاوت ما توأم با تدبر باشد آيات 6 ام تا 10 ام سوره‌ي مبارکه‌ي زمر تلاوت مي‌شود در بخش بعدي خدمت شما باشيم. ان شاء الله در ماه شعبان بيوت ما مزين به ذکر صلوات بر محمد و آل محمد باشد.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّـهُ رَ‌بُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَ‌فُونَ ?6? إِن تَكْفُرُ‌وا فَإِنَّ اللَّـهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْ‌ضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ‌ وَإِن تَشْكُرُ‌وا يَرْ‌ضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ‌ وَازِرَ‌ةٌ وِزْرَ‌ أُخْرَ‌ى ثُمَّ إِلَى رَ‌بِّكُم مَّرْ‌جِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ‌ ?7? وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ‌ دَعَا رَ‌بَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّـهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِ‌كَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ‌ ?8? أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ‌ الْآخِرَ‌ةَ وَيَرْ‌جُو رَ‌حْمَةَ رَ‌بِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ‌ أُولُو الْأَلْبَابِ ?9? قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَ‌بَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْ‌ضُ اللَّـهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُ‌ونَ أَجْرَ‌هُم بِغَيْرِ‌ حِسَابٍ ?10?
ترجمه:
شما را از يک تن آفريد، سپس همسرش را از او پديد آورد، و از چهارپايان [شتر و گاو و گوسفند و بز به اعتبار يک نر و يک ماده] هشت زوج آفريد، شما را در شکم هاي مادرانتان آفرينشي پس از آفرينشي ديگر در ميان تاريکي هاي سه گانه [شکم و رحم و مشيمه] به وجود آورد. اين است خدا پروردگار شما که فرمانروايي [مطلق بر همه هستي] ويژه اوست، معبودي جز او نيست، پس چگونه شما را از حق بازمي گردانند؟ (?) اگر کافر شويد [زياني به خدا نمي رسانيد؛ زيرا] خدا از شما بي نياز است، و کفر را براي بندگانش نمي پسندد؛ و اگر سپاس گزاري کنيد، آن را براي شما مي پسندد. و هيچ سنگين باري، بار [گناه] ديگري را برنمي دارد. سپس بازگشت شما به سوي پروردگارتان خواهد بود، و شما را به آنچه انجام مي داديد، آگاه خواهد کرد؛ زيرا او به نيّات و اسرار سينه ها داناست. (?) و چون به انسان آسيبي رسد، پروردگارش را در حال بازگشت به سوي او [براي برطرف شدن آسيبش] مي خواند، سپس چون او را [براي رهايي از آن آسيب] نعمتي از جانب خود عطا کند، آن آسيب را که پيش تر براي برطرف شدنش دعا مي کرد، فراموش مي کند و دوباره براي خدا همتاياني قرار مي دهد تا [مردم را] از راه خدا گمراه کند. بگو: اندک زماني از کفر خود برخوردار باش، بي ترديد تو از اهل آتشي. (?) [آيا چنين انسان کفران کننده اي بهتر است] يا کسي که در ساعات شب به سجده و قيام و عبادتي خالصانه مشغول است، از آخرت مي ترسد و به رحمت پروردگارش اميد دارد؟ بگو: آيا کساني که معرفت و دانش دارند و کساني که بي بهره از معرفت و دانش اند، يکسانند؟ فقط خردمندان متذکّر مي شوند. (?) بگو: اي بندگان مؤمنم! از پروردگارتان پروا کنيد. براي کساني که در اين دنيا اعمال شايسته انجام داده اند، پاداش نيکي است و زمين خدا گسترده است [بر شماست از سرزميني که دچار مضيقه ديني هستيد به سرزميني ديگر مهاجرت کنيد]. فقط شکيبايان پاداششان را کامل و بدون حساب دريافت خواهند کرد. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: دوستان عزيزي که تمايل دارند در طرح خانه‌هاي نوراني شرکت بکنند با توجه به استقبال فراوان آن‌ها هم براي تکميل ثبت نام و براي انجام ثبت نام جديد حتما به سايت ما مراجعه بکنند samtekhoda3.ir
حاج آقا ماندگاري: باور کنيم با ورود نور قران به خانه‌هاي ما خيلي از گرفتاري‌هاي ما از خانه‌ها بيرون مي‌آيد امتحان کنيم حداقل طرحي سمت خدا دارد يک چله از امروز تا شب قدر چهل روز چهل شب باقي مانده عزيزان هم براي اين که تايم دست عزيزان باشد چهل فراز قشنگ دعاي جوشن کبير را از امروز در برنامه‌ي سمت خدا به عنوان تيتراژ پاياني مي‌آورند يک قراري بگذاريم به استقبال ماه رمضان برويم طرح قرآني مان را شروع کنيم در همه‌ي خانه‌ها قرآن است حالا اگر برنامه‌ها و شرايط طرح آماده نشده يکي زيارت عاشورا يکي ترک يک گناه را شروع کند يک نماز اول وقت يک قرار با خدا بگذاريم که شب قدر که شب اوج هست در ماه مبارک رمضان که ماهي است که اين شب از هزار ماه بالاتر است آن شب خدا که سر قرار است ما که سر قرار خدا مي‌رويم چيزي براي عرضه داشته باشيم يا انجام واجب يا ترک حرام يا يک خدمت به مخلوق از نوعي که حاج آقا حسيني گفتند دست کسي را بگيريم خدايا من به اندازه‌ي خودم يک گرهي را باز کردم تو نمي‌خواهي گره من را باز کني فکر مي‌کنم با طرح خانه‌هاي نوراني و طرح چله‌اي که از امشب ان شاء الله خدا توفيق بدهد تا اولين شب قدر داشته باشيم اميدوارم اتفاقات قشنگي در دل‌ها و خانه‌ها و جامعه مان بيفتد ان شاء الله.
شريعتي: خيلي‌ها مي‌خواهند مهيا شوند براي شبهاي قدر از امروز اين اربعين مبارک شما باشد اين قرار از امروز براي همه‌ي اهالي سمت خداست که پر خير و برکت باشد از امروز چهل روز مانده تا اولين شب قدر خيلي ممنون از توجه شما والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين.