اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

94-02-23-حجت الاسلام و المسلمين ماندگاري - پرسش و پاسخ

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسش‌ها
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش:
94/02/23

بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


هنوز اسير سکوت تو اند زندان‌ها * * * و پاد زهر نگاهت دل نگهبان ها
تو مثل يک نفس تازه حبس مي‌گشتي * * * تويي که در نفست گم شدند طوفان ها
چه خلوت خوشي آرام زير لب گفتي * * * و سجده کردي جاي تمام انسان ها
نشد طلوع کني تا تو را طواف کنند * * * تقيه کار شدند آفتاب گردان ها
تو يوسفي و مجازات يوسفي اين است * * * چنين دهند گواهي تمام قرآن‌ها


شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي شما خانم‌ها و آقايان خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز آرزو مي‌کنم در هر کجا که هستيد ان شاء الله ايام به کامتان باشد خيلي خوشحاليم در اين لحظات در کنار هم هستيم شب شهادت حضرت موسي بن جعفر عليهما السلام را به شما دوستان عزيز و بزرگوار تسليت مي‌گويم. حاج آقا ماندگاري سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين من هم خدمت شما و همه‌ي همکاران خوب اين برنامه و همه‌ي بينندگان عزيز عرض سلام و ادب و احترام دارم و شب سالگرد شهادت باب الحوائج موسي بن جعفر سلام الله عليهما را به محضر ولي نعمتان ما امام رضا عليه السلام حضرت معصومه سلام الله عليها و حضرت احمد بن موسي الکاظم حرم سوم اهل بيت که عزيزان موسي بن جعفر هستند تسليت مي‌گوييم و به عنوان عرض تسليت به ساحت مقدس امام زمان هم دعاي سلامت حضرت را با هم تلاوت مي‌کنيم اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک براي تسلاي دل امام زمان صلواتي را هديه مي‌کنيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: دوستان مي‌دانند که در روزهاي چهارشنبه حاج آقاي ماندگاري اين جا هستند که به بخشي از سوالات شما که از طريق پيامک و ايميل به دست ما مي‌رسد پاسخ بدهند يک سوال پيش روي من است مي‌پرسم. با سلام خدمت آقاي شريعتي و حاج آقاي ماندگاري من جواني هستم 29 ساله که حدود پنج سال پيش بر اثر يک سانحه‌ي رانندگي دچار معلوليت شدم و ديگر توان راه رفتن هم ندارم متاسفانه با انجام چندين عمل جراحي هم بهبودي حاصل نشد ولي من هيچ وقت از فضل خدا نا اميد نشدم و هميشه اين باور را داشت که اگر قسمت من باشد دوباره شفا مي‌گيرم و خوب مي‌شوم و اگر هم نشد از خداوند ممنون هستم که چند سال توانستم سلامت جسمي داشته باشم و راه بروم ولي مشکل من اين نيست که من توان راه رفتن ندارم بلکه مشکل من اين است که حالا بعد از گذشت پنج سال هر وقت به صورت مستقيم يا غير مستقيم به مادرم مي‌گويم که مي‌خواهم ازدواج بکنم قبول نمي‌کند و مي‌گويند چه کسي حاضر است با يک جوان معلول ازدواج کند ايشان گلايه مي‌کنند يعني من که توان راه رفتن ندارم آقا حق ازدواج هم ندارم بعضي وقت‌ها افکار مزاحم من را خيلي آزار مي‌دهد و از اين که با نگاهم گناه نکنم بيرون هم نمي‌روم خواهش مي‌کنم راهنمايي بکنيد.
حاج آقا ماندگاري: عذرخواهي مي‌کنم از بينندگان دوست داشتيم در ايام شهادت امام کاظم عليه السلام پيرامون حضرت هم صحبت کنيم اما چون بحث ما پرسش و پاسخ است اميدواريم آن چه که خدا بر زبان ما جاري مي‌کند که بناي ما هم بر اين است کلمات خود پيغمبر و آل پيغمبر باشد و مرضي رضاي اين خاندان هم باشد ولي نعمت ما امام رضا است براي ما دعا بفرمايند ان شاء الله. نمونه‌اي که اين عزيز بيننده اشاره کردند نمونه‌اي است که به تعبير ما فراواني اش کم نيست کساني که در قصه‌ي ازدواج و در زندگي شان بر حسب ظاهر يک نقص‌هايي دارند يکي مثل اين عزيز نقص جسمي دارد يکي مثل ديگران نقص مالي دارند فقري دارند يک عده هم جايگاه اجتماعي دارند که مردم به ديده‌ي نقص به آن نگاه مي‌کنند مثلا بارها شده شما در سوال‌ها مطرح کرديد دختر خانمي آقا پسري مي‌گويد در ازدواج مشکل دارم چرا؟ چون خانواده‌ي ما کارگر و سطح پايين هستند من دو پاسخ را اين جا اشاره مي‌کنم. پاسخ اول اين است که اگر نگاه ما در ابتلائات ما اتفاقا مي‌خواهم بگويم ازدواج يک ابتلاء است چون تمام امور عالم يک ابتلاء است اگر نگاه ما در ابتلائات من جمله ازدواج بعضي از چيزها گفتم ابتلاء است لدّنيا مَحْفوفَةٌ بالبلاء (نهج البلاغه/خطبه266) همه‌ي زندگي ابتلاء است ازدواج هم يک ابتلاء است اگر نگاه ما در ازدواج و همه‌ي ابتلائات ديگر فقط نگاه زميني باشد فقط دنيا را ببينيم فقط ماديت را ببينيم بله راست مي‌گويد ايشان کسي سراغ کسي که معلول جسمي است نمي‌رود چه دختر چه پسر حالا ايشان آقا پسر 29 ساله بودند گفتند معلوليت دارند دختر خانمي هم هستند معلوليت دارند کسي سراغ اين‌ها نمي‌رود کسي که سراغ کساني که نقص ديگري هم دارند نمي‌رود نقص فقط معلوليت نيست سن بالا را هم بعضي‌ها معلوليت مي‌دانند يک ازدواج ناموفق را هم بعضي‌ها يک نقص مي‌دانند فقر را هم يک نقص مي‌دانند اين‌ها بايد همه کنار گذاشته شوند و اين‌ها بشوند جمع نا اميدان جامعه ناکامان جامعه ولي تعبير خيلي قشنگي وجود نازنين اميرالمومنين سلام الله عليه دارند فرمودند پيغمبر اکرم صلوات الله عليه که مبعوث شدند چون در ايام بعثت وجود نازنين پيغمبر صلي الله عليه و آله هستيم آمدند نگاه ما را از نگاه زميني به نگاه آسماني تبديل کردند خيلي قشنگ است يعني شالوده‌ي بعثت را اميرالمومنين تغيير نگاه مطرح مي‌فرمايند چون بارها در همين برنامه گفتيم اگر نگاه ما به فقط در اين دنيا زميني و مادي باشد براي چه عبادت کنم؟ براي چه گناه نکنم براي چه کيف نکنم؟ براي چه خدمت بکنم؟ براي چه صدقه بدهم؟ براي چه خمس و زکات بدهم؟ براي چه جبهه بروم براي چه جهاد بکنم؟ براي کجا؟ چرا با يک آدم معلول ازدواج بکنم چرا با يک آدم فقير با يک آدمي که جايگاه اجتماعي اش پايين است ازدواج بکند و با همين نگاه به خديجه سلام الله عليها ايراد مي‌گرفتند تو خانمي بودي با آن همه ثروت و جاه و جمال و جمال چرا رفتي با يک بچه يتيم ازدواج کردي چون همه‌ي نگاه‌ها زميني بود اما اگر بنابر فلسفه‌ي بعثت نگاه ما در ابتلائات مخصوصا ازدواج نگاه آسماني باشد نگاه آسماني يعني چه؟ باور کنم پيوند زوجيتي که اتفاق مي‌افتد چون ازدواج يک مسئله‌ي غريزي ما است در حيوانات هم است اين پيوند زوجيتي که مي‌خواهد اتفاق بيفتد مي‌خواهد تداوم پيدا بکند در آخرت آن جا هم قرار است اين ازدواج ادامه پيدا بکند يک خبر بنده بدهم جعفر طيار در اين دنيا دست نداشت معلول بود ايشان روي ويلچر نشسته جعفر طيار دست نداشت اما آن جا هر کسي همسر جعفر طيار است شوهرش دو بال دارد ابا الفضل العباس سلام الله عليه دست ندارد ولي آن جا دو بال دارد در ازدواج با جانبازان عزيز هم ايام دفاع مقدس اين قصه بود يک کسي که جانباز مي‌شد شما ديديد خيلي از جانبازان را مردم در زندگي مي‌بينند دو چشم ندارد چطور مي‌خواهي با کسي که چشم ندارد دو دست ندارد پا ندارد چطور مي‌خواهي ازدواج کني با او اعصاب و روانش خراب است چرا با او ازدواج مي‌کني چرا داري جواني ات را به پايش مي‌ريزي يک نگاه آسماني يک باوري دارد مي‌گويد اين ازدواج دو بخش دارد بخش اولش که در دنيا است ابتلاء است ابتلاء هم سخت است بله با همسري که 35 سال با ويلچر زندگي کرده است و نشسته است ايشان پنج سال است جانبازان عزيز بعضي هايشان سي سال روي ويلچر نشسته اند روي تخت خوابيده سخت است ازدواج کردن نمي‌توانيد دنبال هم بدويد نمي‌تواند بچه را بغل کند بيندازد هوا آن کسي که چشم ندارد خيلي مشکلات دارد خانمي که معلوليت دارد خيلي مشکلات دارد آن کسي که مشکلش فقر است خيلي مشکلات دارد آن کسي که مشکلش سطوح اجتماعي پايين کارگر است خيلي مشکلات دارد وقتي نگاه عوض مي‌شود مي‌گويد‌اي بابا آن پاداشي که قرار است در عالم آخرت بنا بر اين ابتلاء بدهند حتما مي‌ارزد که بارها اين معادله را گفتيم ايکس روي بي نهايت نسبتش صفر است ايکس سختي ازدواج با معلول است ايکس سختي زندگي با يک خانواده‌ي فقير است با يک خانواده‌ي کارگر است چه دختر چه پسر اين مشکلات وجود دارد نقص‌هاي ظاهري است ولي پاداشش در آخرت بي نهايت است.
شريعتي: مي‌توانيم بگوييم يک جوري معامله است.
حاج آقا ماندگاري: ضمن اين که اين معامله پر سود است «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَ‌ةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ» (صف/ 10) نگاه‌ها اگر آسماني شود اين جواب اول جواب دوم اين که ما ببينيم نقص از نگاه دين ما چه است؟ نقص از نگاه دين ما نقص جسمي نيست نقص مالي نيست نقص جايگاهي نيست نقص از نگاه دين ما بي ديني است آن کسي که بي دين است ناقص است با او ازدواج نکنم سراغش نرو چه دختر چه پسر آن بي حيايي و بد اخلاقي نقص است بي عرضگي نقص است معلوليت که نقص نيست يک امتحان است امتحان در امتحان است کل دنيا امتحان است از ايشان امتحان در امتحان از او گرفتند فقر يک امتحان است مشکلات اجتماعي يک امتحان است پس ما اگر پيام بعثت را خوب دريافت کرده باشيم نگاه ما از زميني به آسماني تبديل شده باشد دو اتفاق خوب مي‌افتد يک تمام اين مسائل را ابتلاء مي‌دانيم و يک معامله‌ي پر سود مي‌دانيم دوم اصلا نگاه ما به نقص و کمال فرق مي‌کند لذا خديجه سلام الله عليها فهميد با چه وجود کاملي ازدواج مي‌کند او دارد با انسان کامل ازدواج مي‌کند ولو پدر ندارد حضرت عبدالله در قيد حيات نيست مادر ندارد حضرت آمنه در قيد حيات ندارد وجود نازنين پيامبر يک بچه‌ي بي پدر و مادر است به تعبير ما و نه موقعيت اجتماعي دارد نه پدر مادر دارد نه پول دارد اين‌ها را خديجه نديد حتي ما مي‌خواهيم به حضرت خديجه سلام الله عليها قبل از بعثت پيغمبر نگاهش عوض شده چون ازدواجشان قبل از بعثت بوده خوش به حال آن‌هايي که بعد از بعثت نگاهشان اصلاح شده باشد و اگر اين اتفاق بيفتد ما معلولان کمي نداريم در جامعه هم آقايان هم خانم‌ها در مراکز نگهداري معلولين که مي‌رويم يک غصه شان همين است حالا من نمي‌دانم مي‌توانم اين جمله را بگويم يا نه بعضي از معلولين در ورزش در کارهاي ديگر مدال‌هايي آوردند با آن‌ها زود مي‌روند معامله‌ي ازدواج مي‌کنند مي‌گويم شايد آن معامله خيلي شيرين نباشد باز هم نگاهش نگاه دنيايي است به آن مدال نگاه کردند ان شاء الله اين طور نباشد اما اگر باور کردم پس دو جواب سوال اين است که چرا معلول اجازه‌ي ازدواج ندارد چرا مادرش آستين برايش بالا نمي‌زني؟ چرا پدر آستين برايش نمي‌زني؟ هيچ اشکال ندارد برويد سراغ دختر خانمي هم که او هم يک معلوليت داشته باشد ولي معلوليت با اين مکمل هم باشد هم ديگر را تکميل بکنند او هم معلوليتش نقص نيست او هم معلوليتش نقص نيست مخصوصا اين آقا با اين همه کمالات مي‌گويد بيرون نمي‌روم تا خداي نکرده به گناه نيفتم پس نگاه ما به نقص و کمال بايد با دين عوض شود نگاه ما با ابتلائات بايد با در نظر گرفتن آخرت معامله شود معامله‌ي با خدا معامله‌ي پر سودي است.
شريعتي: ضمن اين که اين نقص‌هايي که به ظاهر يا حقيقتا نقص است آن طرف جبران مي‌شود.
حاج آقا ماندگاري: قطعا اين طور است فضل خدا اين است چون خدا به اين نعمت سلامتي را نداده يا از او گرفته آن جا قاعده اين است هر کس بامش بيش برفش بيشتر لذا در بعضي روايات داريم فقرا را از صف حساب و کتاب مي‌آورند بيرون خيلي سريع تر سوال مي‌شود چرا سريع تر مي‌گويند اين‌ها امکاناتي که به اين‌ها داده بوديم کمتر بوده چون «لَا يُكَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا» (طلاق/ 7) ‌آن مَا آتَا اين‌ها کمتر بوده حساب کتابشان کمتر و سريع تر است حتي اين قدر سريع انجام مي‌شود که بعضي‌ها فکر مي‌کنند اين‌ها بي حساب کتاب دارند مي‌روند به بهشت اين از فضل الهي است که آن جا جبران مي‌کند همان نگاه آخرتي يک نگاه ديني دو مي‌تواند اين قشر محترم را در جامعه محترم تر بکند در چشم‌ها بياورد کمالاتشان را ببينيم نه نقص‌ها را من يک خاطره‌اي را يک جا در پيامک‌ها مي‌ديدم يک جايي بود يک آدم را آدرس مي‌داد که آن آقايي که اين قدر اخلاقش خوب است مي‌گفت يادم نمي‌آيد آن آقايي که هنرمند است يادم نمي‌آيد آن آقايي که اين قدر مهربان است يادم نمي‌آيد بعد گفت آن آقايي که روي ويلچر مي‌نشيند گفت بله يادم آمد بعد مي‌گويد به خودم تلنگر زدم اين آقا کمالاتش را ديده بود من نقصش را ديده بوديم بياييم در ارتباطاتمان کمالات را ببينيم و نگاهمان را آسماني بکنيم باور کنيد خديجه وار سراغ مشکل دار‌ها مي‌روند آن‌هايي که ظاهرا مشکل دارند.
شريعتي: و آن‌هايي که دنبال کاسبي پر سود هستند.
حاج آقا ماندگاري: بله ما ذاتا سود طلب هستيم سودي که خدا در اين ابتلاء و معامله گذاشته اصلا قابل مقايسه با سختي اين ابتلاء نيست عرض کردم اين ابتلاء سخت است هر کس نمي‌داند بداند از همسران بزرگوار جانبازان که واقعا در قصه‌ي ايثار نمونه اند.
شريعتي: مشتاقانه با شوق اين کار را انجام مي‌دهند چون متوجه اين معامله‌ي پر سود هستند.
حاج آقا ماندگاري: همسر جانبازي را سراغ دارم جفت پاي همسر بزرگوارشان قطع است نمي‌دانم خدا چقدر اين خانواده را دوست داشته يک فرزند معلول هم به اين خانواده گذاشته اين مادر فداکار هم واقعا يک يار فداکار براي همسرش است هم يک يار فداکار براي دخترش است يک بار هم از اين بانوي فداکار نه ديده شده نه شنيده شده که گلايه بکند چون کاملا شاداب است به اين معامله‌اي که با خدا کرده اصلا احساس خسارت نمي‌کند اين ازدواج‌ها نيش هم دارد حواسشان باشد تعارف نداريم هم چنان آن‌هايي که به آن‌هايي که با جانبازان ازدواج کردند نيش زدند بعضي از نادان‌ها و کم فکر‌ها به اين‌ها نيش خواهند زد ئه چه ات کم بود چرا اين طور ازدواج کردي ولي بايد طرف اين قدر محکم باشد بگويد من نگاهم مثل شما نيست من به کمالاتش نگاه کردم من به معامله‌ي با خدا و معامله‌ي آخرتي نگاه کردم و اتفاق قشنگي مي‌افتد.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون برويم سراغ سوال بعدي با عرض سلام خدمت سمت خدايي‌هاي عزيز و حاج آقا ماندگاري موضوعي به شدت فکرم را درگير خودش کرده و به نتيجه نمي‌رسم مگر در روايات نداريم که نماز انسان را از فحشا و منکر حفظ مي‌کند پس چرا در مورد من و آدم‌هايي مثل من صدق نمي‌کند چرا نماز من باعث نمي‌شود که گناه نکنم چرا مانع اين نمي‌شود که غيبت نکنم ايشان اين طوري ادامه مي‌دهند که الآن در ماه رجب هستيم و کلي آداب نوشتند براي اين ماه که اين نماز چنين مي‌کند آن دعا چنان ولي وقتي نماز واجب که مي‌خوانم من را نجات نمي‌دهد چه فايده‌اي دارد که همه‌ي آداب را انجام بدهي ولي باز وقت گناهي مثل غيبت که مي‌شود خدا و قيامت و حق الناس همه يادت برود و يا خيلي راحت در مورد آدم‌ها قضاوت بکني و هزار مثال ديگر من واقعا خسته شدم و نمي‌دانم بايد چه کار کنم شايد تنها کار خوبي که انجام مي‌دهم اين است که حجابم را رعايت مي‌کنم و سعي مي‌کنم در خانه براي شوهرم خوب همسري باشم مي‌دانم ممکن است الآن بفرماييد که اين‌ها خودشان خيلي مهم است اما فکر من اين است که با يک گناهي مثل غيبت همه‌ي اين‌ها نابود مي‌شود و اين من را دارد خسته مي‌کند اراده‌ي ترک گناه را ندارم هزار بار گفتم ديگر اين آخرين بار است اما هيچ وقت آخرين بار نبود از عاقبتم مي‌ترسم که ختم به خير نشود ايشان مي‌گويند احتمالا الآن بيننده‌ها و خود شما بگوييد تو که اين‌ها را مي‌داني پس چرا گناه مي‌کني خودم هم نمي‌دانم که چرا با تمام علمي که به اين مسائل دارم ولي باز هم نمي‌توانم گناه را ترک بکنم و مي‌دانم که دانستن مسئوليت را خيلي سنگين تر مي‌کند پاسخ نگراني شما را حاج آقاي ماندگاري خواهند داد.
حاج آقا ماندگاري: سوال سوال قشنگي است يک بخشي از جواب‌ها را خودشان دادند من هم متذکر مي‌شوم دستشان درد نکند کمک ما کردند اما مشکل نگاه ايشان که ما گفتيم هميشه ما بايد نسبت به خدا دو بال ما را راه مي‌برد يکي خوف است يکي رجا است اميد است ايشان بال خوفشان يک کمي سنگين شده توازن را دارد به هم مي‌زند من از ايشان سوال مي‌کنم اين خدايي که ما را مي‌شناسد و براي گناهان اين همه مجازات گذاشته و مجازات‌ها هم جدي است بعضي‌ها متاسفانه ديده شده فکر مي‌کنند مجازات‌هاي خدا شوخي است مجازات‌ها نه جدي است هم وعده‌ها هم وعيد‌ها حق است شک نکنند من هميشه جمله‌ي دعاي افتتاح را گفتم باز هم مي‌گويم وَ أَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اَشَدُّ الْمُعاقِبينَ فى مَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَهِ (دعاي افتتاح) اما همين خدا مگر خبر ندارد من در ماه رجب عبادت مي‌کنم به اميد اين که کل گناهانم بخشيده مي‌شود هفتاد سال عبادت چهل سال عبادت ثواب هايش را به من مي‌دهند بعد از ماه رجب شعبان رمضان دوباره گناه مي‌کنم خدا فرموده است که ماه رجب اول توبه کرد بعد گناه کرد ماه رجب بعدي حق ندارد از اين عبادت‌ها انجام بدهد؟ نخير پس معلوم مي‌شود ما را مي‌شناسد مگر نمي‌گويند نماز آدم را پاک مي‌کنند پس چرا يک نماز براي ما کافي نبوده؟ خدا گفته سه وعده بخوانيد خدا مي‌داند از اين فاصله تا فاصله‌ي نماز بعدي گناه مي‌کنم من را مي‌شناسد خبر دارد چه کسي هستم از اين زيارت امام حسين به زيارت امام حسين ديگر مي‌داند من گناه مي‌کنم از اين عرفه تا آن عرفه از اين شب قدر تا شب قدر بعدي از اين رجب تا رجب بعدي پس خدا هم چنان که در عذاب‌ها جدي است در پاداش‌ها هم جدي است و اتفاقا در پاداش‌ها جدي تر از عذاب‌ها است من از خودم نمي‌گويم يا مَنْ سَبَقت رَحمَتهُ غَضَبهُ (دعاي جوشن کبير) خدا در پاداش‌ها خيلي جدي تر است در پاداش‌ها دنبال بهانه مي‌گردد از کجا باز مي‌گوييم؟
باز به ما گفتند شما نيت کار خير بکني پاداش را به تو داده اند ولي کار خلاف بکني تا هفت ساعت بعضي روايت مي‌گويد که نمي‌نويسند ثبت نمي‌کنند اگر توبه کني که هيچ چيز نمي‌نويسند کان لم يکن است خيلي معرکه است رحمت خيلي پر رنگ تر است من مي‌ترسم اين روايت را بگويم ولي بگذاريد بگويم بادا باد وجود نازنين پيغمبر اکرم صلوات الله عليه ما مظاهر رحمت خدا را خيلي در عالم دنيا مي‌بينيم دين که «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتِي وَسِعَتْ کُلَّ شَيْ‏ءٍ» (دعاي کميل) در روايت داريم اگر رحمت خدا را صد قسمت کنيم تو را به خدا سوء استفاده نکنيد از اين روايت اگر رحمت خدا را صد قسمت بکنيم يک درصدش در تمام عالم دنيا پخش شده است 99 برابر اين رحمت در قيامت است اين را نمي‌گويم که کسي راحت گناه بکند اين را مي‌گويم که کسي نا اميد نشود اميدوار به رحمت الهي باشيد يعني خانمي که خدا با غيبت گفتي چهل سال عبادت هايش را مي‌سوزانم اما از اين طرف گفته با روزه 27 رجب گفته يک عمر به تو ثواب مي‌دهم پس اين ثواب‌ها را اگر جمع کردي با يک ذکر لا اله الا الله با يک ختم قرآن با هزار قل هو اللهي که در ماه رجب وارد شده با يک استغفار با يک روزه با يک خرما افطاري دادن با يک صدقه با يک عمل خير با يک زيارت امام حسين با يک شب قدر با يک شب عرفه به قول قديمي‌ها کرور کرور انبار انبار باغستان باغستان تو نعمت بهشتي براي خودت جمع کردي يک مقدارش هم به گناهان بسوزد ان شاء الله بيشترش برايت مي‌ماند پس نگاه ما به رحمت و غضب الهي تک بعدي نشود
شريعتي: مثلا در مورد اين سوال گناه نکنيم غيبت نکنيم ولي از اين طرف هم سعي بکنيم ثواب بياندوزيم
حاج آقا ماندگاري: بله اين پاسخي که من مي‌خواهم بدهم اصلا مجوز گناه نيست نستجير بالله من بخواهم به کسي مجوز گناه بدهم ولي مي‌خواهم بگويم به خاطر گناهانمان نا اميد نشويم و شيطان به ما نگويد حالا که تو داري گناه مي‌کني ديگر اعمال ماه رجبت چيست هيچ مي‌شود تو که داري همه را مي‌سوزاني پس روزه‌ي ماه رجب را نگير نه دو سه روز اين چند روز باقي مانده‌ي ماه رجب را بگير مخصوصا اين پنج شنبه جمعه شنبه آخر ماه که در آن 27 رجب هم هست روز آخر ماه رجب را روزه بگير اول و وسط و آخر را روزه بگير نيمه‌ي شعبان را روزه بگير به پيشواز رمضان برو به خاطر گناهان اتفاقا برويم ثواب‌ها را بيشتر جمع بکنيم يعني يک مزرعه پر کار خير داشته باشيم يک انبار پر کار خير داشته باشيم به قول بنده‌ي خدا که مي‌گفت به طرف خبر دادند يک انبارت سوخت خب حالا سوخت ناراحت هستم ولي نه ده انبار ديگر دارم با عبادت هايمان با خدماتمان با ذکرهايمان با توسلاتمان با اشک هايمان با سحرخيزي هايمان انبارهاي ثوابمان را زياد کنيم که اگر خداي نکرده دو تا هم با گناهانمان سوخت باز هم داشته باشيم اين يک جواب جواب دوم اين است که چه کسي گفته نماز و عبادت‌هاي ماه رجب شما اثر نکرده؟ همين که داري همسر خوبي براي شوهرت هستي مادر خوبي براي فرزندانتان هستي همين که حيا و حجاب را رعايت مي‌کني همين که حالت محاسبه و توبيخ را داري خود اين نگراني يک عنايتي است اثر کرده آن عبادت و جواب سوم اين که چه کسي گفته نمي‌شود گناهان را ترک کرد بارها به ما گفتند گناهان را آرام آرام ترک کنيم کم کم ترک کنيم و حضرت آيت الله بهجت گفتند بارها گفتيم اگر نمي‌توانيم گناه را ترک کنيم استغفار را ترک نکنيم تَّعَطَروا بِالاِستِغفَار (بحارالانوار، ج6، ص22) خودمان را با استغفار معطر کنيم اين خواهر بزرگوار دارد نا اميد مي‌شود شيطان حربه اش نا اميد کردن است هيچ کس حق ندارد نه خودش نا اميد شود نه کسي را نا اميد بکند هر چقدر هم گناهمان زياد است رحمت خدا از گناه ما بيشتر است سفره‌ي رحمت هم که جلوي ما پهن است مي‌توانيم لقمه لقمه برداريم خيلي از سفره‌ي گناهان بيشتر است من حتي اعتقاد دارم آن‌هايي که دارند گناه مي‌کنند در حال گناه دارند سفره‌ي رحمت جمع مي‌کنند مثلا ما مي‌دانيم بد حجابي گناه است ولي در عين حال که دارد مي‌رود به يک فقير کمک مي‌کند نمي‌خواهم بگويم اين آن را پاک مي‌کند ولي حداقل به رحمت خدا اميدوار است ديده ام آدم گناه کار است صداي اذان که مي‌شنود ديديم اين طوري مي‌کنند اين يعني اين که احترام به اين صدا مي‌گذارند يعني حواس ما است يعني سفره‌ي رحمت است دارد مي‌رود مشهد امام رضا در خيابان‌هاي قم در خيابان‌هاي حرم سوم اهل بيت در شيراز نگاهش به گنبد مي‌افتد دست به سينه مي‌گذارد اين خودش همان سفره‌ي رحمت است تا صداي اذان بلند مي‌شود مال ماه مبارک رمضان است حتي شايد بگويد خدايا ما که روزه نگرفتيم ولي تو خيلي نازنين هستي همين خودش خيلي حساب کتاب دارد از رحمت خدا نا اميد نشويم شيطان را هم ايشان مواظب باشد تا نا اميدش نکند.
شريعتي: ان شاء الله مي‌شود طاعاتي که انسان انجام مي‌شود اين عباداتي که انجام مي‌دهد مواظبت بيش از اندازه بکند خود همين باعث شود يک راهکاري است که اين اتفاق بيفتد تا از دستش نرود.
حاج آقا ماندگاري: ممنون که براي تکميل سوال اين را پرسيديد واجبات را که خدا براي ما واجب کرده مثل ويتامين‌هاي واجب ضروري وجود ما روح ما بر ما واجب ديده ما براي حيات جسممان آب و اکسيژن مي‌خواهيم ما براي حيات روحمان هم واجبات مي‌خواهيم خداوند براي ما واجب کرده ما نمي‌فهميم ولي خداي مهربان که خالق ما است واجب کرده آن چيزهايي هم که سهم مهلک روح ما است حرامش کرده يک محافظ براي واجبات گذاشته به نام مستحبات شما مستحب را انجام بدهيد اين واجب را حفظ مي‌کند يعني شما نماز واجب که مي‌خواهي بخواني اذان اقامه را هم بگو تسبيحات حضرت زهرا سلام الله عليها را هم داشته باش کمک مي‌کند به موثر بودن آن واجب حرام مي‌خواهي انجام ندهي مکروه را هم يک کم پرهيز کن يعني فاصله را از آن پرتگاه داري حفظ مي‌کني بارها گفتيم حرام پرتگاه است فاصله را که حفظ کني در واقع دارد محافظت مي‌کنيد نرده‌هايي که نزديک پرتگاه‌ها مي‌زنند مکروهات است ما را مواظبت مي‌کنم يک راهکار ديگري که به اين خواهر بزرگوار توصيه مي‌کنيم اين است که سعي بکنيد به خاطر پرهيز از محرمات از مکروهات هم مثلا ايشان مي‌داند بعضي از جلسات برود در آن جلسات يقين ندارد رفتنش حرام است ولي احتمال مي‌رود گناه باشد نرفتنش بهتر است در واجبات هم بحث مستحبات است يک کم تمرين بکنيم خدا هم کمک مي‌کند
شريعتي: امروز توفيق اين را پيدا مي‌کنيم که سوره‌ي ياسين را ختم کنيم صفحه‌ي 445 قرار امروز اهالي خوب سمت خداست آيات پاياني سوره‌ي مبارکه‌ي ياسين را به اتفاق بشنويم و تلاوت بکنيم توأم با تدبر
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
أَوَلَمْ يَرَ‌وْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ?71? وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَ‌كُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ?72? وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِ‌بُ أَفَلَا يَشْكُرُ‌ونَ ?73? وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ آلِهَةً لَّعَلَّهُمْ يُنصَرُ‌ونَ ?74? لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ‌هُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُ‌ونَ ?75? فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّ‌ونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ?76? أَوَلَمْ يَرَ‌ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ ?77? وَضَرَ‌بَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَن يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَ‌مِيمٌ ?78? قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّ‌ةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ ?79? الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ‌ الْأَخْضَرِ‌ نَارً‌ا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ ?80? أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ بِقَادِرٍ‌ عَلَى أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ ?81? إِنَّمَا أَمْرُ‌هُ إِذَا أَرَ‌ادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ ?82? فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْ‌جَعُونَ ?83?
ترجمه:
آيا نديده اند که ما از آنچه به قدرت خود انجام داده ايم براي آنان چهارپاياني آفريده ايم که آنان مالکشان هستند. (??) و چهارپايان را براي آنان رام کرديم که برخي از آنها مرکب سواري آنان هستند و از [گوشت] برخي از آنها مي خورند، (??) و براي آنان در آن چهارپايان سودهايي [چون پشم، کُرک و پوست] و نوشيدني هايي [چون شير و فرآورده هاي آن] هست؛ آيا سپاس گزاري نمي کنند؟ (??) و به جاي خدا معبوداني انتخاب کرده اند به اميد اينکه [به وسيله آنها] ياري شوند، (??) در حالي که [معبودان،] قدرت ياري دادن به آنان را ندارند و آنان [که سبک مغزان روي برتافته از حق اند] براي آن معبودان [از سوي شيطان] سپاهي احضار شده اند [تا عمر و مالشان را فداي اين معبودان باطل کنند.] (??) پس گفتارشان تو را اندوهگين نکند، بي ترديد ما آنچه را پنهان مي دارند و آنچه را آشکار مي کنند، مي دانيم. (??) آيا انسان ندانسته که ما او را از نطفه اي [پست و ناچيز] آفريده ايم و اينک ستيزه گري آشکار است؟ (??) در حالي که آفرينش نخستين خود را از ياد برده براي ما مثلي زد [و] گفت: چه کسي اين استخوان ها را در حالي که پوسيده اند، زنده مي کند؟ (??) بگو: همان کسي که نخستين بار آن را پديد آورد. زنده اش مي کند، و او به هر چيزي داناست (??) همان کسي که براي شما از درخت سبز، «آتش زنه» آفريد، که اکنون شما از آن آتش مي افروزيد. (??) آيا کسي که آسمان ها و زمين را آفريده است، قدرت ندارد که [پس از مرگشان] همانند آنان را بيافريند؟ چرا قدرت دارد؛ زيرا اوست که آفريننده بسيار داناست. (??) شأن او اين است که چون پديد آمدن چيزي را اراده کند، فقط به آن مي گويد: باش، پس بي درنگ موجود مي شود. (??) بنابراين [از هر عيب و نقصي] منزّه است خدايي که مالکيّت و فرمانروايي همه چيز به دست اوست، و به سوي او بازگردانده مي شويد. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: دوستان خوبي که مشهد هستند دوستان خوبي که زائر امام رضا عليه السلام هستند حتما براي ما و همه‌ي سمت خدايي‌ها حتما دعا بکنند و نائب الزياره‌ي ما باشند از همين جا ما سلام مي‌گوييم به امام رئوف به امام رضا ان شاء الله زيارت مشهد الرضا نصيب همه مان شود اشاره‌ي قرآني امروز را بفرماييد در ادامه خدمت شما باشيم.
حاج آقا ماندگاري: ضمن اين که مهمان سفره‌ي کريمانه‌ي امام کاظم امام رضا و امام جواد و امام هادي هستيم و باز هم تسليت مي‌گوييم شهادت مظلومانه‌ي امام کاظم را آيه‌ي 82 را اشاره‌اي مي‌کنم بعضي‌ها فکر مي‌کنند خدا که به ما انسان‌ها اختيار داده از خودش سلب اختيار کرده «إِنَّمَا أَمْرُ‌هُ إِذَا أَرَ‌ادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» او اراده و اختياري که خدا به من و شما داده مثل کليد‌هاي برق خانه مان است به ما اجازه داده کليد را خاموش و روشن کنيم ولي سويچش دست خودش است در تدبيرهايمان خدا را پاک نکنيم همه‌ي بدبختي‌هاي ما اين است که تدبير مي‌کنيم مي‌خواهيم خدايي کنيم خدا را پاک نکنيم بندگي کنيم.
شريعتي: خيلي ممنون ديروز جايتان خالي نمايشگاه بين المللي کتاب تهران بوديم خيلي از دوستان خوب زحمت کشيده بودند تشريف آورده بودند خيلي خوشحال شديم از ديدن بيننده‌هاي خوبمان خيلي اظهار لطف و محبت کردند من خاضعانه و صميمانه سپاسگزاري و تشکر مي‌کنم از همه‌ي دوستان خوبمان ديروز هم بحثي با حاج آقاي حسيني عزيز داشتيم نکات خوبي آن جا مطرح شد پيشنهاد برپايي جلسات قرآن خانوادگي را ايشان مطرح کردند دوستان خوب بيننده مان مي‌دانند سمت خدا در اين سال‌ها پايه گذار اتفاقات خيلي خوبي بوده جريان‌هايي اتفاق افتاده که خيلي موثر و کارگشا و راهبردي بوده پيشنهاد ايشان هم پيشنهاد خوبي است احساس مي‌کنم مي‌تواند منشأ برکات بسيار فراواني باشد جلسات قرآن خانوادگي که نظر حاج آقاي ماندگاري را هم جويا شديم ايشان هم نکات خوبي دارند.
حاج آقا ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين تا به حال سنت‌هاي قشنگي که برنامه‌ي سمت خدا با همکاري دوستان خوب شبکه‌ي سه اتفاق افتاده اين سنت‌ها همه اش يک مادر دارد اين دفعه مي‌خواهيم مادر همه‌ي سنت‌ها را بگوييم اگر خادم معنوي امام رضا را مطرح کرديم اگر بحث همين يک صفحه تلاوت قرآن روزانه در برنامه‌ي سمت خدا بوده اگر بحث نامگذاري‌ها بوده اگر بحث تکريم‌ها بوده اگر بحث احياء سنت قرض الحسنه بوده احياء سنت ازدواج بوده همه‌ي اين‌ها برمي‌گردد به اين که ما خانه‌هاي با برکتي داشته باشيم چون تمام اين سنت‌هاي قشنگ از دل خانواده در مي‌آيد از دل خانه در مي‌آيد سه روايت را من مي‌خواهم براي مردم بخوانم يک مقدمه‌اي را هم مي‌گويم اين روزها اين محاوره زياد ديده مي‌شود و شنيده مي‌شود براي خود من زياد سوار تاکسي شدم کرايه را مي‌خواهد بيشتر بگويد مي‌گويم چرا مي‌خواهي کرايه را بيشتر بگيري مي‌گويد به خاطر مشکلات اقتصادي است مي‌گويم به خاطر مشکل اقتصادي مي‌خواهي بيشتر بگيري بي انصافي کني خبر نداري بي انصافي مشکل اقتصادي ات را حل نمي‌کند که هيچ بيشترش را هم مي‌کند من اتفاقا مي‌گويم چون بي انصافي مي‌کني مشکل اقتصادي داري خيلي ساده بعد خود طرف تسليم شد گفت حاج آقا قبول يک خاطره‌اي يک بار گفتم الحمدلله استقبال شد دوباره مي‌گويم باز هم در اين کرايه بود کرايه‌ي 300 تومان را مي‌خواست 600 تومان بگيرد گفتم براي چه گفت زمستان است  «إِنَّمَا أَمْرُ‌هُ إِذَا أَرَ‌ادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» را يادمان مي‌رود امر دست خودش است راننده گفت کرايه کم است تدبير کردم مسافر کم است کرايه را دو برابر کنم با حساب و کتاب خودش من گفتم مي‌شود يک سوال کنم سه برابر به تو مي‌دهم گفت بفرماييد خداي تابستان با خداي زمستان فرق دارد؟ گفت سي صد تومان اول را بده ببينم ازدواج نمي‌کند مي‌گويد چون مشکل اقتصادي دارم مي‌گويم چون ازدواج نکردي مشکل اقتصادي برايت مانده از اين طرفي نگاه کنيم نگفتند شرط ازدواج کار است گفتند شرط اين که خدا برکت کار به تو بدهد ازدواج است و مي‌خواهم همه‌ي مردم از اين طرفي نگاه بکنند مي‌گويم چرا صدقه و خيرات نمي‌دهي مي‌گويد چون پول ندارم مي‌گويم چون خيرات نمي‌دهي پول نداري چرا خمس و زکات نمي‌دهي چون پول ندارم چون خمس و زکات نمي‌دهي پول نداري چرا بچه زياد نمي‌کني مي‌گويد مشکل اقتصادي زياد دارم مي‌گويم اصلا چون بچه نمي‌آوري مشکل اقتصادي داري چون خدا گفته يک حرف را يادمان نرود «وَمَن يَتَّقِ اللَّـهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَ‌جًا، وَيَرْ‌زُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ» (طلاق/ 3-2) باز اين آيه را مي‌خواهم بخوانم «إِنَّمَا أَمْرُ‌هُ إِذَا أَرَ‌ادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ» ما تدبيرهاي خودمان را مي‌بينيم تدبيرهاي آدم‌هايي مثل خودمان را مي‌بينيم به ما فرمول دادند اين طوري بکني زود پول دار مي‌شوي اين طوري مي‌کني مشکل ازدواج شما حل مي‌شود الآن براي حل مشکل ازدواج بعضي‌ها دارند مي‌روند در فاز بي حيايي اين طوري کني يک شبه پول دار مي‌شوي مشکلت حل مي‌شود همه‌ي اين‌ها را بگويم که اگر تدبيرهاي من و شما و ديگران هست تدبير خدا هم هست که تدبير خدا قابل چرتکه انداختن‌هاي ما نيست فرموده «وَيَرْ‌زُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ» باور کنيم چون به تدبيرهاي خدا و دستورات خدا «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» (بقره/2) ايمان ما کم شده برکت رفته است ما به آن نداي غيبي گوش نمي‌دهيم همه اش به نداهاي عيني مي‌خواهيم گوش بدهيم آن داستان را همه بلد هستند کوهنوردي به طناب آويزان بود در هواي سرد نداي غيبي به او گفت مي‌خواهي نجات پيدا بکني طناب را قيچي بکن بابا طناب را که قيچي بکنم سقوط آزاد است دفعه‌ي دوم دفعه‌ي سوم طناب را قيچي نکرد فردا ديدند در دو متري زمين يخ زده ما بايد باور کنيم نداي غيبي را حالا سه روايت. راويت از وجود نازنين امام صادق سلام الله عليها در خانه‌هايي که تلاوت قرآن مي‌شود اين خانه‌ها مي‌شود خانه‌هاي نوراني مثل ستارگان که براي اهل زمين مي‌درخشند اين خانه‌ها براي اهل آسمان مي‌درخشند خانه‌هايي که در آن تلاوت قرآن مي‌شود مي‌شود پر برکت رفت و آمد ملائکه و خانه‌هايي که در آن تلاوت قرآن مي‌شود شياطين از آن خانه‌ها دور مي‌شوند يعني پر برکت مي‌شود خانه هايمان را پر برکت مي‌کنيم مشکلات ما حل مي‌شود حالا طرح سمت خدا اين است ما مي‌خواهيم ان شاء الله که جزئيات طرح از ايام سوم شعبان گفته مي‌شود براي ماه مبارک رمضان هزار محفل قرآني راه اندازي بکنيم که هر محفل قرآني حداقل 14 نفر دور هم بنشينند قرآن بخوانند اين محافل قرآني که خانه‌هاي ما را تبديل مي‌کند به خانه‌هاي نوراني هم حاميان مکاني مي‌خواهد هم حاميان مالي مي‌خواهد امتحانش مجاني است حاج آقاي حسيني هم اشاره کردند از بچگي خودمان از پدر بزرگ مادر بزرگ‌ها بپرسيم اصلا تمام ديانت ما با همان جلسات خانگي بوده قرآن و روضه و توسل و ختم سوره‌ي انعام بخوانند سفره‌ي حضرت اباالفضل سفره‌ي حضرت رقيه بوده ما مي‌خواهيم اين سنت خانه‌هاي نوراني با تلاوت قرآن ان شاء الله سمت خدا باني شود عزيزان کمک بکنند جزئيات طرح را ان شاء الله در ايام ولادت امام حسين سلام الله عليه براي بينندگان عزيز مي‌گوييم بينندگان خودشان را آماده بکنند مثل هميشه که يار و ياور اين سنت‌هاي قشنگ بوديد اين همه هم بايد فوق تصور ما يار و ياور باشيد ان شاء الله بتوانيم يک اتفاق قشنگي را يک عطر افشاني قشنگي را در خانه‌ها در زندگي مان درست کنيم.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون در ايام ولادت با سعادت امام حسين عليه السلام ان شاء الله جزئيات طرح را که نام خوبي هم انتخاب شد برايش خانه‌هاي نوراني به تعبير حاج آقاي ماندگاري و به تعبير روايات ما ان شاء الله اين طرح را جزئياتش را خدمت شما عرض خواهيم کرد والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين.