موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بينندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش 93/07/30
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
آري همين امروز و فردا باز ميگرديم ما اهل آنجاييم از اين جا باز ميگرديم
با پاي خود سر در نياورديم از اين اطراف با پاي خود يک روز اما باز ميگرديم
چون ابرها صحرا به صحرا برد ما را باد چون رودها صحرا به صحرا باز ميگرديم
اين زندگي مکثي است ما بين دو تا سجده استغفراللهي بگو ما باز ميگرديم
بين جماعت هم نماز ما فرادي بود عمري است تنهاييم و تنها باز ميگرديم
ما عاقبت انا اليه راجعون بر لب از کوچهي بن بست دنيا باز ميگرديم
شريعتي: سلام ميگويم به همهي شما خانمها و آقايان دوستان خوب خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز خيلي خوشحاليم که در اين لحظات با سمت خدا همراه شما هستيم باز هم تسليت ميگويم ارتحال عالم رباني فقيه مجاهد حضرت آيت الله مهدوي کني را به بيت معظم ايشان مقام معظم رهبري و همهي شما دوستان و بينندههاي خوب ان شاء الله روح ايشان شاد باشد. حاج آقا سلام عليکم و رحمة الله خيلي خوش آمديد.
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحيم السلام علي رسول الله و علي آله من هم خدمت شما و دوستان و بينندگان عرض سلام و ادب و احترام دارم و ارتحال معلم اخلاق فقيه عالي قدر حضرت آيه الله مهدوي کني به ساحت مقدس امام زمان و نائب عزيز و همهي دوستان فقاهت تسليت عرض ميکنم مردم عزيز ما مي دانند که همهي برنامههاي نوراني که دارند از سفرهي برکتاش استفاده ميکنند به برکت بزرگ عالمان رباني است همهي ما شاگردان اين عزيز بزرگوار بوديم و هستيم و خواهيم بود نه تنها عزيزان دانشگاه امام صادق که خيلي از مسئولين و همهي مردم سر سفرهي پر فيض اين عالم بزرگ رزق معنوي استفاده ميکردند عاش سعيدا و مات سعيدا ان شاء الله خدا ايشان را با امام بزرگوارمان با اولياء خودش محشور کند و به عنوان توسل به ساحت مقدس امام زمان هم طبق روالمان دعاي سلامت حضرت را تلاوت ميکنيم اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک هديه به روح اين سرباز امام زمان و خوشنودي قلب امام زمان صلواتي مرحمت کنيد اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: خيلي متاثر شديم از خبر ارتحال اين عالم جليل القدر ان شاء الله روحشان شاد باشد يادي بکنيم از همهي اساتيدي که به گردن ما حق دارند از حاج آقاي مهندسي ياد ميکنيم خداوند ايشان را رحمت بکند يک بخشي آمده است که در بين برنامه خدمت شما تقديم خواهد شد يک خاطرهاي از حضرت آيت الله مهدوي کني که حيفمان آمد اين را با شما به اشتراک نگذاريم بعد از پاسخ سوال اول تقديم شما خواهد شد. هفتهي گذشته سوالي مطرح شد حاج آقا پاسخي داد بازتابي در پرسشها ايميلها و حتي در فضاهاي مجازي از ميان چندين و چند جوابي که بازتاب پاسخ شما بود به سوال بينندهي خوبمان يک سوالي را ميخوانيم و پاسخ شما را خواهيم شد بسم الله الرحمن الرحيم بعد از سلام و احوال پرسي حاج آقا هفتهي پيش گفتند خانمها بايد حقوق خود را به همسرانشان بدهند و هر گاه پول احتياج داشته باشند از او تقاضا کنند اين بدترين حرفي بود که تا به حال از برنامهتان شنيدم و خيلي خيلي براي من ناراحت کننده بود من جايي شنيده بودم که مردان بايد پول مورد نياز همسرانشان را در جايي از خانه بدون اين که زن تقاضا کند قرار بدهند تا عزت نفس همسرانشان حفظ شود من هميشه برنامهي شما را به دوستانام توصيه ميکنم چون احساس ميکنم باعث گرم شدن روابط خانوادگي ميشوم اما با شنيدن اين حرف ناراحت شدم آقاي ماندگاري توجه کنيد زنان بسياري الآن دليل کارهاي بيرون از خانه را داشتن استقلال مالي ميدانند اگر مردها هم به اين استقلال توجه و احترام بگذارند و آن را براي همسرانشان ايجاد بکنند قطعا بسياري از زنان محيط امن خانه را ترک نميکنند و توجه کنيد که در حديث اهل بيت ذکر شده که بخشيدن قبل از خواستن با ارزش است خيلي ممنون قطعا حاج آقاي ماندگاري پاسخ خواهند داشت با هم ميشنويم.
حاج آقا ماندگاري: من خيلي صادقانه ميخواهم عرض بکنم ما گاهي وقتها بعضي از مباحث را اين جا مطرح ميکنيم به همهي جوانباش توجه نداريم و خوبي زنده بودن برنامه و همين که اين همه مخاطبان عزيز چه حوزويان عزيز چه دانشگاهيان چه عموم در طريقي با برنامه همراه هستند همين است بعضي از جوانبي که به ما تذکر ميدهند واقعا با آغوش باز قبول ميکنيم من عرض ميکنم آن چه که در جلسهي قبل اشاره کردم با تذکراتي هم که دريافت کردم کامل نبود و نقصهايي داشت که نقصاش را الآن اشاره ميکنم و رفع ميکنم اين که گفته شد زنان در مکتب ما استقلال مالي نبايد داشته باشند من رفتم روايت را نگاه کردم آيات را دوباره نگاه کردم ديدم نه اجازهي استقلال مالي به زنان هم داده شده هر چند در رواياتمان داريم و در دستورات دينيمان داريم که از باب اين که بارها اين بحث گفته شده از باب اين که مسئوليت اقتصادي خانه به عهدهي مرد است زن واجب النفقهي مرد است مرد واجب النفقهي زن نيست اصلا زن واجب النفقه ندارد مرد است که واجب النفقه دارد واجب النفقه هم بر اين معنا که بر مرد واجب است هزينهي زندگي همسر و فرزنداناش را به نحو مطلوب تامين بکند از اين بابت اين توصيه در دين ما شده است که اگر زن بتواند يعني باز برميگرديم به آن شاخصي که بارها گفته شد الحمدلله اين نکته گفته شده وقتي وجود نازنين پيامبر اکرم از اميرالمومنين و فاطمهي زهرا عليهما السلام سوال کردند که بهترين همسر چطور است همه اين عبارت را حفظ اندن خير عون في طاعة الله اگر اين را به عنوان ملاک در نظر بگيريم اصلاح شدهي بحث جلسهي قبلمان خيلي قشنگ است اگر قرار باشد زن و شوهر عون هم باشند در طاعت خدا. طاعت خدا در مسئوليت اقتصادي خانه يک مثال جبههاي ميزنم ما در زمان جبهه يک خاطرهي قشنگ براي خودم اتفاق افتاده در عمليات خيبر گلوله کم داشتيم تقريبا محاصره بوديم دشمن بعدي هم جلو ميآمد گلوله آرپيچي عتيقه بود همه دوست داشتند آرپيچي ميزند همه هم گلوله داشتند به بچهها گفتم يک نفر خيلي قشنگ آرپيچي ميزند يادم است که عمامهام را بسته بودم به کمرم چون سرم بايد کلاه خود ميگذاشتم به بچهها گفتم يک نفر خوب آرپيچي ميزند بياييم همهمان کمک او باشيم او اين جا دارد خوب بندگي خدا ميکند بندگي خدا در جبههاي بود که گلوله بزند دشمن را نابود بکند همهمان بياييم عون او باشيم گلوله برايش بياوريم لازم شد بستر را برايش آماده کنيم هدف را به او نشان دهيم که همهمان کمک کنيم يک نفر خوب تکليف را انجام بدهد به نام همهمان نوشته شود. يک جور هدفمندي و يک جور تعاوني است. حالا اگر مرد مسئول بار اقتصادي خانه است خانم چطور ميخواهد عوناش باشد؟ بگويد تو هم حقوق بگير من هم حقوق بگيرم تو به من کاري نداشته باش من به تو کاري ندارم از تو خرجي نميخواهم ميخواهم دستام را پيش تو جدا نکنم بچهها هم ميگويند خودمان ميگويد کار کنيم کاري به بابا نداريم قسطهاي خانه و ماشين و جهازيه را خودت بده بچه بگويد من درآمد کسب ميکنم ميخواهم براي خودم ماشين بخرم خانم ميگويد ميخواهم من براي خودم چيزي بخرم اين عون است؟ يا اگر ميخواهيم مثل همان تيرانداز و آرپيچي زن عون شويم که جملهي پيغمبر با عون اتفاق ميافتد خانم بگويد البته ما با کار کردن خانم مخاطف نبوديم گفتيم زن کار بکند به اقتضاي تناسبي که خدا در خلقتاش قرار داده چه بيرون چه داخل خانم کار بکنند دختر پسر کار بکنند همه عون آقا باشند اين را ميخواستيم بگوييم اگر بد گفتيم معذرت ميخواهيم.
شريعتي: يک نکتهاي اين جا است شما اگر به آن آرپيچي زن کمک کرديد و عون او شديد او خوب آرپيچي ميزد الآن اتفاقي که ميافتد بعضي از خانمها ميگويند ما ميخواهيم صدقه بدهيم شوهرانمان اجازه نميدهند ميخواهيم به والدينمان کمک کنيم آنها اجازه نميدهند اينها حداقل است جوراب و روسري که ميخواهيم بخريم اينها سر جاي خودش است.
حاج آقا ماندگاري: ما فرضمان هميشه بر اين است اگر اطاعت از مرد را مطرح کرديم اگر مديريت مرد را مطرح کرديم «الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَي النِّساءِ» (نساء/34) را مطرح کرديم نقطهي ايده آلمان مردي است که ميخواهد دين را پياده بکند مردي است که ميخواهد ظلم نکند حالا اگر موردي شد که مرد دستور به بي ديني بدهد به تعبير شما خانم که ميخواهد به پدر مادرش کمک بکند از حقوق خودش شوهر بگويد کمک نکن اين مرد دارد سد عن سبيل الله ميشود.
شريعتي: يک وقتهايي سخت ميگيرند بر خانم ها.
حاج آقا ماندگاري: عرض ميکنم. اينها را بايد موردي استفتاء بکنيم عيب ندارد ما که بارها ميگوييم بايد کارشناس دين محور باشيم در زندگي مان. ما نقطهي ايده آل را در برنامهي مذهبي مطرح ميکنيم هر کس ايده آل نيست مورد استثناء است بايد بپرسد اشکال ندارد وظيفهي ما اين است که پاسخ بدهيم. پس ما اگر ميگوييم زن وابستهي مالي مرداش باشد زن حتي کمک مالي مرداش باشد زن اين طوري نگويد تو يکي من هم يکي اين طوري احساس استقلال مالي را دين ما ميگويد بهتر است نداشته باشد کمک و عون مرداش باشد از اين جهت سه نکته است يک: مسئوليت اقتصادي با مرد است اين مسئوليت اقتصادي که ميخواهد بندگي خدا را در اين خانه اتفاق بيفتد همه بايد کمک بکنند پس کمک کنيم حتي اگر درآمدي هم کسب ميکنيم کمک مرد باشيم قطعا اين مرد هم توصيههايي دارد بايد تکاليف او را هم عرض بکنم دو: اين مرد قرار است براي خرج زن و بچه انگيزهي کار کردن داشته باشد کار کردن براي مرد واجب است عبادت است من اگر زن و بچهام همهشان بروند کار بکنند احتياجي نداشته باشند من چه انگيزهاي براي کار کردن داشته باشم ما ميخواهيم انگيزهي مرد براي کار کردن از بين نرود. گاهي وقتها در مشاورهها ميگويند خانم ميگويد کار ميکنم ميگويم آقايتان کجاست؟ ميگويد در خانه نشسته ميگويم چرا ميگويد مشکلات دارد ميگويم ميدانيد مشکلاش چيست؟ مشکلاش اين است که شما کار ميکنيد خرج زندگي را در ميآوريد او انگيزه ندارد و کار کردن شما هم کفايت ميکند زندگي را سه: دليل سوم مردي که قرار است به قول معروف مدير خانه باشد بايد غروراش حفظ شود. ابزار حفظ شدن اين غرور چيست؟ من بايد غرور مالياش را بشکنيم؟ حرف قبليمان را پس ميگيريم هيچ داعيه هم ندارم روي حرفام پافشاري بکنم به بنده تذکر بدهند حرفام را پس ميزنم خيلي راحت ميگوييم خانمها بياييد طاعت الهي را در اين سه بعد کمک بکنيد عون شويد در طاعت الهي اول مسئوليت اقتصادي خانه با مرد است کار کردن با مرد است کمکاش کنيد صولت و بزرگي خانه با مرد است اينها را حفظ کنيد حالا از آن طرف مرد بايد چه کار کند؟ گفتيم واجب است مرد محبت بکند مردي که ميخواهد به خانماش بگويد از درآمد خودت هم به پدرمادرت کمک نکن اين که خلاف محبت است اين غضب است مرد حتما بايد محبت کند يا محبت کنيم بچهام به من ميگويد من را دوست داري يا نه؟ ميگويم بله ميگويد هزار تومان به من بده. يکي از علامتهاي محبت پول دادن است ما الآن به خدا ميگوييم مگر ما را دوست نداري آن چيزي که ميخواهم را به من بده همهمان اين را ميفهميم پس مرد اگر قرار باشد به زن و بچهاش محبت کند بايد راحت به آنها پول بدهد دوم يکي از وظايف مرد عدالت است من براي بيرون رفتن از خانه پول لازم دارم خانم پول لازم ندارد؟ خواهرم خوب تذکر دارند من دارم ميروم مسافرت خانمام هم دارد ميرود بيرون يک پول بگذاريم کيفاش شما داري ميروي شايد يک چيزي وسط راه ديدي لازم داشتي قبل از اين که او بگويد حتي مرد وظيفهاش سخاوت است تامين رفاه زندگي ما در دستور اسلام داريم مرد دختري را که از خانهاي ميآورد به عنوان همسراش بايد زندگي اين خانم را از خانهي پدرش بهتر تامين کند اين دستورات را هم براي مرد دارين اين نقطهي ايده آل است خانمها کمک بکنند مرد در جايگاه خودش بماند آقايان هم کمک بکنند جايگاه خودشان را خودشان خراب نکنند ما به آقايان ميگوييم شما امامزادهاي هستيد که بايد حرمت خودتان را خودتان که متولياش هستيد نگاه داريد پس نگهداريد ما دستورات اسلام را با هم ببينيم.
شريعتي: مشابه همان چيزي که در عصر ظهور جامعه را چشم انداز را ترسيم ميکنند براي ما.
حاج آقا ماندگاري: بله اين مال خانواده بود در جامعه هم ميگوييم کمک کنيم ما تفکيک قوا داريم معنايش اين نيست که قوهي مجريه در برابر مقننه و هر دو در برابر قوهي قضائيه باشند يک باري است در مملکت سه تايي با هم کمک بکنند هر کدام وظايف خودشان را دارند وظيفهي طرف مقابل را گاهي به طرف مقابل تذکر ميدهم وظيفهي خودم يادم ميرود پس بياييم اين نقطهي ايده آل بود گفتيم و الا بله ما اعتقاد داريم خانمها هم ميتوانند استقلال مالي داشته باشند ميتوانند از پولهاي خودشان خيرات کنند اما باز به فتواي بعضي بزرگان اين است که خانم از پول خودش هم ميخواهد نذر بکند اجازهي شوهر را بگيرد فتواي حضرت امام است به يک سوال ديگر هم هفتهي قبل گفتيم اين را هم تذکر داده بودند که ما گفته بوديم خدا و پيغمبر و کارشناسان سمت خدا يک طرف بعضي از بزرگواران معلمين و مربيها يک طرف بعضيها فکر کردند ما خودمان را در کنار خدا و پيغمبر ديديم نه ما ينطق عن الهوي هر کس ميخواهد کارشناس دين باشد اجازهاي ندارد غير از حرف خدا و پيغمبر را بزند پس بايد بگوييم در واقع حرف خدا و پيغمبر يک طرف و حرف آنهايي که برخلاف حرف خدا و پيغمبر ميزنند يک طرف و الا بنده عددي نيستم که بخواهم يک طرف قرار بگيرم ما اگر حرف خدا و پيغمبر را زديم همان کلام معصوم ارزش دارد اگر حرف خدا و پيغمبر را هم نزديم مردم حرفهاي ما را بزنند به ديوار يکي را هم گوش نکنند
شريعتي: خيلي خوب البته هفتهي قبل فرصت کم بود به اين جوانب و حاشيهها پرداخت نشد. به قرار روزانهمان ميرسيم مشرف ميشويم به محضر قرآن کريم. صفحهي 242 قرار امروز سمت خداييها است آيات 53 تا 63ام سورهي مبارکهي يوسف.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ?53? وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ ?54? قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ?55? وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاءُ وَلَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ?56? وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ?57? وَجَاءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَهُمْ لَهُ مُنكِرُونَ ?58? وَلَمَّا جَهَّزَهُم بِجَهَازِهِمْ قَالَ ائْتُونِي بِأَخٍ لَّكُم مِّنْ أَبِيكُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّي أُوفِي الْكَيْلَ وَأَنَا خَيْرُ الْمُنزِلِينَ ?59? فَإِن لَّمْ تَأْتُونِي بِهِ فَلَا كَيْلَ لَكُمْ عِندِي وَلَا تَقْرَبُونِ ?60? قَالُوا سَنُرَاوِدُ عَنْهُ أَبَاهُ وَإِنَّا لَفَاعِلُونَ ?61? وَقَالَ لِفِتْيَانِهِ اجْعَلُوا بِضَاعَتَهُمْ فِي رِحَالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَهَا إِذَا انقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ?62? فَلَمَّا رَجَعُوا إِلَى أَبِيهِمْ قَالُوا يَا أَبَانَا مُنِعَ مِنَّا الْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنَا أَخَانَا نَكْتَلْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ?63?
ترجمه:
من خود را از گناه تبرئه نمي کنم؛ زيرا نفس طغيان گر، بسيار به بدي فرمان مي دهد مگر زماني که پروردگارم رحم کند؛ زيرا پروردگارم بسيار آمرزنده و مهربان است. (??) و پادشاه گفت: يوسف را نزد من آوريد تا او را براي کارهاي خود برگزينم. پس هنگامي که با يوسف سخن گفت به او اعلام کرد: تو امروز نزد ما داراي منزلت ومقامي و [در همه امور] اميني. (??) يوسف گفت: مرا سرپرست خزانه هاي اين سرزمين قرار ده؛ زيرا من نگهبان دانايي هستم. (??) اين گونه يوسف را در [آن] سرزمين مکانت و قدرت داديم که هر جاي آن بخواهد اقامت نمايد. رحمت خود را به هر کس که بخواهيم مي رسانيم و پاداش نيکوکاران را تباه نمي کنيم. (??) و يقيناً پاداش آخرت براي کساني که ايمان آورده اند وهمواره پرهيزکاري مي کردند، بهتر است. (??) و برادران يوسف [با روي آوردن خشکسالي به کنعان، جهت تهيه آذوقه به مصر] آمدند وبر او وارد شدند. پس او آنان را شناخت وآنان او را نشناختند. (??) و هنگامي که زاد و توشه آنان را در اختيارشان قرار داد، گفت: برادر پدري خود را نزد من آوريد، آيا نمي بينيد که من پيمانه را کامل و تمام مي پردازم و بهتر از هر کس مهمانداري مي کنم؟ (??) پس اگر او را نزد من نياوريد، هيچ پيمانه اي پيش من نداريد و نزديک من نياييد. (??) گفتند: مي کوشيم رضايت پدرش را به آوردن او جلب کنيم، و يقيناً اين کار را انجام خواهيم داد. (??) و [يوسف] به کارگزاران و گماشتگانش گفت: اموالشان را [که در برابر دريافت آذوقه پرداختند] در بارهايشان بگذاريد، اميد است وقتي به خاندان خود برگشتند آن را بشناسند، باشد که دوباره برگردند. (??) پس هنگامي که به سوي پدرشان بازگشتند، گفتند: اي پدر! پيمانه از ما منع شد، پس برادرمان را با ما روانه کن تا پيمانه بگيريم، يقيناً ما او را حفظ خواهيم کرد. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: ان شاء الله زندگيتان به منور به نور قرآن باشد. اشارهي قرآني را بفرماييد
حاج آقا ماندگاري: با استعانت از امام رضا و ضمن اين که تلاوت را تقديم ميکنيم به روح مطهر حضرت آيت الله مهدوي کني. آيهي اول صفحه را همهي مردم بلداند بايد باور کنيم «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ» خيلي ساده در برابر وسوسههاي نفس اماره که شيطان درون است و در برابر وسوسههاي ابليس که شيطان بيرون است هيچ کس به تنهايي نميتواند کاري بکند بايد خدا دستمان را بگيرد خدا و اوليا خدا که اهل بيتاند هر کس ميخواهد از دست شياطين درون و بيرون و جن و انس راحت شود ارتباطاش را با خدا و اهل بيت قوي کند. الآن مشکلي است که خيليها ميگويند اجنه ما را اذيت ميکنند ارتباطتان را با خدا و ائمه بيشتر کنيد چهار قل بخوانيد خيلي از بزرگان گفتهاند سورهي جن هم که قل دارد پنج قل بخوانيد ما ارتباطمان را با خدا چون در آيات قبلي هم اشاره کرديم خدا نخواسته باشد هيچ کس نميتواند به ما آسيب بزند خدا بخواهد خيري به ما برساند هيچ کس نميتواند جلويش را بگيرد خدا بخواهد ضرري به ما برساند هيچ کس نميتواند مانعاش شود ما هنوز نفهميديم نه من نه ديگران هيچ کار نميتوانيم بکنيم حيفام ميآيد از استاد آيت الله مهدوي کني حضرت امام ياد نکنم همهمان اين جملهي امام را يادمان است که آمريکا هيچ غلطي نميتواند بکند اما امام در صحبتشان خيلي قشنگ گفتند آن در بعد سياسي و خارجي بود و اثرش را گذاشت امام در بعد زندگيمان به تک تک آدمها ميگويد خودمان هم هيچ کاري نميتوانيم بکنيم بايد باور کنيم در برابر وسوسههاي نفس درون و در برابر شيطان بيرون واقعا هيچ کار نميتوانيم بکنيم پس اعوذ بالله زياد بگوييم استعاذه است بسم الله زياد بگوييم چهار قل يا پنج قل زياد بخوانيم آيت الکرسي زياد بخوانيم چون خيليها ميپرسند همين نسخهي ساده را عمل کنيم دنبال پشت جلد کتاب نباشيم توکلت علي الله خيلي بگوييم افوض امري الي الله خيلي بگوييم لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم خيلي بگوييم توسل به اهل بيت عصمت و طهارت هم زياد داشته باشيم ان شاء الله از دست شياطين جن و انس و درون و بيرون نجات پيدا ميکنيم.
شريعتي: بخشي که دوستان ميخواهند ببيند يک خاطرهاي دارد چند سال پيش در حوزهي علميه مروي مشغول ساخت يک مستندي بودم ديدم که در حيات حاج آقاي مهدوي رحمة الله عليه دارند وضو ميگيرند از ايشان اجازه خواستم گفتم ميتوانم اين صحنه را ضبط کنم ايشان تبسمي کردند و فرمودند باشد مانعي نيست و ما اين صحنه را ثبت کرديم و فکر نميکردم چنين روزي بتوانم از آن استفاده بکنم در برنامهي خودمان اختصاصي به بينندگان به نمايش ميگذاريم. اين بخش را ببينيد برميگرديم.
مهدوي کني: من دلم ميخواهد که شما با قرآن انس داشته باشيد يک دفعه که ميشنويد نميدانم حواستان تلويزيون است يا چه ما وقتي در سن شما بوديم وقتي درس علامه طباطبايي ميرفتيم تفسير در يک روز ايشان شايد بيست آيه ميخواندند به مناسبت همان تفسيرشان ما همانها را حفظ ميکرديم من اينها را که حفظام من حافظ قرآن نيستم ولي حافظ آن درسها هستم در همان درسها همان طور که ايشان ميگفتند بيشتراش را حفظ ميکرديم علياي حال خدا ميگويد کسي که اطاعت خدا و رسول را بکند اولئکَ مَعَ الَّذينَ اولا فرق اولئکَ مَعَ الَّذينَ با اولئکَ مِنَ الَّذينَ چه است؟ اين را نکتهها را ميگويم که شما خودتان در تفسير دقت کنيد نگوييد ترجمه را نگاه ميکنم ميفرمايد کسي که اطاعت خدا و رسول بکند من النبيين نميشود ولي مع النبيين ميشود با آنها ميشود در بهشت با آنها است در کنار آنها است همسايهي آنها است « فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَيْهِم» نفرموده اولئکَ مِنَ الَّذينَ.
شريعتي: از دستشان داديم ان شاء الله خداوند رحمتشان بکند و ان شاء الله روح ايشان شاد باشد برويم سراغ سوالات دوستان.
حاج آقا ماندگاري: من تقاضا ميکنم همهمان باز هم يک صلوات به روح ايشان هديه بکنيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: قبل از اين که به سوالات بپردازيم يک کتاب است اين را معرفي بکنم اولين روزشمار تاريخ عاشورا است دوستان در دو جلد تهيه کردهاند هيئت تحريريه انجمن کادح زحمت کشيدند دوستان تهيه بکنند و استفاده بکنند.
حاج آقا ماندگاري: اجازه بدهيد من يک نکتهاي بگويم چون در آستانهي محرم هم هستيم من تقاضا ميکنم ضمن اين که عزيزان به اين روزشمارها مراجعه ميکنند و به مجالس تشريف ميبرند گويندهها و بينندههاي سه، بعد عاشورا را دنبال بکنند من فکر ميکنم تکليف همهي ما است ما کمتر به همهي ابعاد پرداختهايم يک بعد عاطفي است که انصافا بعد عاطفي عاشورا بي نظير است در عالم ولي تنها بعد عاشورا نيست ظلم کرديم به عاشورا اگر فقط به بعد عاطفياش بپردازيم دوم بعد حماسي عاشورا است آن شجاعت رجزهايي که ياران امام حسين خواندند حرکت زيبايي که انجام ميدادند نترسي که از خودشان نشان دادند حماسهاي که در يک کلام آفريدند اين بعد واقعا نياز امروز جامعهي ما است و سوم بعد تعقلي و تفکري در عاشورا است بعضيها ميخواهند بگويند قصهي امام حسين خيلي با عقل جور در نميآيد ما اتفاقا ميخواهيم بگوييم زيباترين تعقل است وقتي آدم يک متاع کوچکي را به يک ثمن بزرگي بفروشد به نظر شما اين بي عقلي است؟ عمر کوچک دنيا را فروختند به حيات جاودانهي آخرت. اين بي عقلي است؟ من احساس ميکنم هم مردم متقاضي باشند هم گويندگان و ذاکرين و کتيبهها و شعارها و عزاداريها همه گوياي اين سه بعد باشد بعد عاطفي و حماسي و تعقلي و با اين سه بعد ما اعتقاد داريم عاشورا براي تربيت ما بس است. باور کنيد همهي دنيا را براي تربيت بس است و ان شاء الله براي آماده سازي ظهور هم عاشورا کفايت ميکند.
شريعتي: خيلي خوب سوال بعدي من يک پسر چهارساله دارم و سال گذشته براي بار دوم باردار شدم از هر نذر و دعايي براي اين که فرزندام دختر باشد استفاده کردم اما اين بار هم فرزندام پسر شد و اين مسئله تاثير بدي در روحيهي من گذاشت و باعث افسردگي شديد شدم آقاي ماندگاري من انسان معتقدي هستم و به اين که خداوند با نذر و دعا حاجتهاي ما را ميدهد ايمان داشتم ميخواستم بگويم چرا خواستهي من برآورده نشد لطفا طوري جواب دهيد که آرام شوم و کفر نگويم.
حاج آقا ماندگاري: من از شما ميپرسم به نمايندگي اين بينندهي خوبمان به نظر شما ما در اين عالم بهتر ميفهميم يا خدا؟ قطعا خداوند متعال حالا در خواستهها حاجتها و آرزوهايمان ما با اين فهم ناقصمان براي خدا تعيين تکليف کنيم يا به خدا بگوييم تو هر چه خير ما ميداني براي ما عطا کن لذا حضرت موسي در آيهي 24 سورهي قصص گفته «رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ» خدايا تو که ميداني من فقيرم ايشان بچه ميخواسته اين که بچه پسر باشد يا دختر باشد چه کسي بهتر ميداند؟ خدا ميداند کدام به نفعاش است خدايا مني که بچه ميخواهم پسر باشد يا دختر باشد هر وضعيتي داشته باشد تو آگاه تري به خير و شر من هر چه خير من است تو بده لذا در روايت داريم خدا به حضرت داود ميفرمايد اگر ميخواهي از برآورده شدن حاجاتات هميشه راضي باشي بيا حاجاتات را با خواست خدا تنظيم بکن براي همين گفتند شما دعايتان را بکنيد بگوييد خدايا من يک پسر دارم دوست دارم يک دختر داشته باشم اما «أُفَوِّضُ أَمْري إِلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ» (غافر/44) خدايا من پيغمبر هم که باشم فهمام به تو نميرسد. ديگر از اين بالاتر؟ پيغمبر خلاصهي عالم خلقت است ولي وقتي ميرود به معراج خدا به پيغمبر ميفرمايد تو رمز زندگي خوب را بلدي؟ پيغمبر به ما که ميرسد بلد است به خدا که ميرسد ميگويد نه بلد نيستم يعني ساده تر ميخواهم بگويم ما وقتي ميخواهيم با خدا حرف بزنيم در مقابل خدا تعيين تکليف نکنيم يکي از اشکالهاي ما اين است در مقابل خدا يک پله ميآييم پايين تر در مقابل ولي خدا ميخواهيم براي آنها تعيين تکليف کنيم يعني به امام رضا ميگويم يک بار شوخياش را کردم گفتم به حرم امام رضا براي جوانها ميگفتيم در قصهي ازدواجتان واگذار کنيد به امام رضا گفت من واگذار کردم ولي به حضرت گفتم همين مورد بشود. ميخواستم حضرت اذيت نشوند اين که نشد واگذاري. پس اگر ما در حاجاتمان به خدا به اهل بيت واگذار نکرديم همين وضعيت ميشود گاهي وقتها خواست آنها و خواست ما با هم منطبق است مثلا اگر در اين قصه ايشان پسر از خدا ميخواستم خدا هم پسر به ايشان داده قطعا راضي بودند از اين خواسته اما اگر در مثل اين مورد ايشان از خدا دختر خواستند خدا براي اين خانواده پسر خواسته ناراضي ميشوند به قول خودشان ميترسند کفر بگويند اگر همين اول بگويند خدايا من پسر دارم دختر هم دوست دارم ولي هر چه را صلاح بداني همان را.
شريعتي: يعني اگر خواستهمان را با خواستهي خداوند متعال يکي بکنيم اين حس رضايت مندي خواهيم داشت.
حاج آقا ماندگاري: بله لذا نه تنها در بچه در ازدواج در اشتغال در مدرک در درس در مسافرت همهي تلاش هايمان را بکنيم نبايد بي تلاش باشيم تلاش بکنيم بر اساس آن چه دين گفته ولي آخرش اين آيه را بخوانيم «أُفَوِّضُ أَمْري إِلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِبادِ»
شريعتي: يک جاهايي جايمان را با خدا قاطي ميکنيم.
حاج آقا ماندگاري: ديگر ما از اينها کوتاه ميآييم چون ميترسم باز دعوايمان شود.
شريعتي: من مدتي قبل واسطهي ازدواج دو جوان شدم حالا آنها اختلاف دارند و ميخواهند طلاق بگيرند و در اين ميانه من را مقصر ميدانند و گاهي اوقات هم من را نفرين ميکنند در حالي که من هيچ گونه اطلاعي از زمينههاي اختلاف آنها نداشتم خواهش ميکنم بگوييد من خطا کرديم واسطهي ازدواج آنها شدم و اشتباه کردم و آيا نفرين آنها در من اثر ميکند يا خير خيلي ممنون.
حاج آقا ماندگاري: خيلي سوال خوبي است ما بارها گفتيم يک بار حتي من فکر ميکنم اين روايت را پيدا کردم نميدانم در برنامه گفتم يا نه که يکي از کساني که در روز قيامت جايگاه قشنگ و در بهشت جايگاه خوبي دارند کساني هستند که واسطهي ازدواج شدهاند دو جوان را به هم رساندند حالا با آبرويشان با پولشان با امکاناتشان پس اصل اين کار مورد پسند خدا است که ما واسطهي ازدواج شويم پس نيت اين آقا يا خانم هم که خواسته واسطهي ازدواج شود نيت قشنگي بوده به اين ميگوييم حسن فاعلي نيتشان قشنگ بوده کار کار خدايي بوده نيتشان هم اين بوده که بر اساس نگاه حضرت حق و لطف حضرت حق و تاکيد خداي تبارک و تعالي و دين اسلام اين کار انجام شود اما ما فقط حسن فاعلي را لازم ندارم يک حسن فعلي هم داريم. حسن فعلي يعني اين که در معرفي کردن آدمها به ازدواج تکليفي داريم ضمن اين که اصل معرفي کردن و واسطه شدن عمل خوبي است و تکليف است بايد در اين دو تا هم تکاليفمان را انجام بدهيم به عنوان مثال بنده يک دختر و يک پسر را ميشناسم احتمال ميدهم اينها از لحاظ خانوادگي به هم نخورند بر اساس آن شناخت اجمالي يا ويژگيهايي از ايشان ميدانم که اگر بگويم به هر کدامشان خواستگار هم نميشوند اگر اين جا اينها را نگويم و آن چه که اطلاع دارم را نگويم با همان نيت قبليام که بگويم بگذار يک ازدواج صورت بگيرد اين جا اگر اين کار را بکنم من خطاکار هستم ضمن اين که نيت خطا نداشتم ولي عملام خطا بوده وظيفهي مردم در معرفي کردن براي ازدواج چيست؟ اگر نميشناسيم فقط ميدانم دختري است و پسري است اينها از هم اطلاع ندارند فقط آدرسشان را به هم ديگر داديم وظيفهي من اين است که بگويم من مثل يک تابلوي راهنما بودم شما ميخواستيد بپرسيد خيابان فلان کجاست من آدرس دادم اما اين که اين خيابان آسفالت يا خاکي است برق دارد يا ندارد اينها را خودتان برويد تحقيق بکنيد من وقتي هيچ شناختي ندارم فقط ميدانم که پسري يا دختري در اين سن هستند خودشان را دعوت کنم به تحقيق حتي عيب ندارد اين جمله را بگويند که خانوادهي پسر برويد هر چه ميخواهيد تحقيق بکنيد از خانوادهي دختر بکنيد از محل کارش دوستاناش محل درساش خلقيات روحيات خانوادهي پدر مادرش به خانوادهي دختر هم همين را بگوييد اگر فردا خوب بد در آمد به من کاري ندارند آنها فقط پرسيدند دختر سراغ داريد من فقط معرفي کردم فقط معرف بودم من ضامن نبودم الآن در بانکها هم يک نفر معرف است يک نفر ضامن است معرف فقط ميگويد من ديدم اين آقا نيازمند است شما وام ميدهيد اما ضامن بايد در آخرش باشد يک وقت است من در ازدواج ميگويم اين پسر را من با اين ويژگيها ميشناسم اين دختر را هم با اين ويژگيها ميشناسم من ضامن ميشوم که اين زندگي زندگي خوبي شود اگر چنين حرفي زده بايد بايستد پايش من يقين دارم چنين حرفي نزده چون آدم عاقل چنين حرفي نميزند چون من ضامن خودم هم نميتوانم باشد چه برسد به ضامن ديگري. پس تکليف ما اين است که اگر نميشناسيم فقط آدرس بدهيم اگر ميشناسيم روحياتشان را به هم بگوييم. مثلا اين دختر خانم اين ويژگيها را دارد پدر مادر برادر اين نکات را دارند از آن چه که ميدانم بگويم تازه باز هم دعوت کنم بگوييم بقيهي لايههاي زندگي را بگوييد خودشان تحقيق کنيد اگر اين وظيفه را انجام دادند ميشود حسن فعلي حسن فاعلي هم که داشتند اصل کار پسنديده بود و نيت خير داشتند اصل کار را هم درست انجام دادند نفرينها اثر نميکند پاداش الهيشان را گرفتند و هيچ نگران هم نباشند دوباره هم موردي پيش آمد واسطه شوند اما اگر خداي نکرده در مسير خطا کردند باز هم معلوم نيست نفرينها اثر کند ما تا فهميديم خطا کرديم استغفار کنيم راه بازگشت استغفار براي همهيمان باز است.
شريعتي: گفتند سلام من ميخواستم بدانم ساده زيست بودن اساسا و در ذات خود ارزش محسوب ميشود يا اين که در موقعيتهاي خاص و افراد يا در مسئولين مملکتي مطلوب است اين روزها من از خيلي افراد حتي افراد خانوادههاي متدين ميبينم که به شيوهاي عجيب رو به زندگيهاي تشريفاتي آوردهاند براي اين گونه افراد که هيچ گونه پست دولتي ندارند ساده زيستي مستحب است واجب است يا مباح است.
حاج آقا ماندگاري: من خيلي صريح عرض ميکنم ساده زيستي يک ارزش است در مکتب ما چه مسئول باشم چه مسئول نباشم ضمن اين که ساده زيستي از مسئولين خيلي پسنديده تر است و تجمل گرايي يک ضد ارزش است چه مسئول باشم چه مسئول نباشم ضمن اين که تجمل گرايي براي مسئولين خيلي ناپسنديده است يک روايتي از امام صادق عليه السلام داريم کار خوب از همه خوب است از تويي که به خانهي امام صادق رفت و آمد ميکني از تويي که مسئول هستي خيلي بهتر است چون منتسب به نظام مقدس جمهوري اسلامي هستي کار بد از همه بد است اما از مسئول از همه بدتر است چون بدياش به نام اسلام نوشته ميشود اين يک نکته، نکتهي دوم اين است که مردم عادي هستند و تشريفاتي زندگي ميکنند ميگويند نماز روزه هايمان را ميخوانيم خمس و زکاتمان را ميدهيم حجمان را ميرويم بقيهاش را بگذاريد کيف بکنيم يک جواب به اينها ميدهيم ميگوييم آن چه که شما را در بهشت ميبرد احسان است اعمال ما هم قطعا موثر است اما احسان ما. احسان يعني چه؟ احسان حلقه هايش تمام شدني نيست اگر اين خانواده بعد از خرج ضروريات خودشان و رفاهيات خودشان که رفاه خودشان را تامين بکنند ما بارها سر اين چند سال گفتيم همهي دعواهايمان سر هوس بازيها است آن چه که در زندگي ميخريم سه دسته است ضروريات رفاهيات هوسيات ساخت خودم هم است از جاي ديگر پيدا نميکنيد اين هوسياتمان را قيچي بکنيم اگر فقيري در خانوادهي نزديک ما است براي او مصرف بکنيم ديگر نوبت به تجمل گرايي نميرسد ميگويد پدر مادرام پولدار اند. در اقوام قطعا مستحق است حاج آقا اقوام ما از ما پولدار تر هستند در همسايهها همسايهها هم ما بالا شهريم وضع ما خوب است در مومنين و مومنات بگرديم. حاج آقا مومنين و مومنات کشور ما هم وضع خوبي دارند برويم در مسلمين و مسلمات، مسلمين و مسلمات هم خوباند به ما توصيه کردهاند به فقراي غير مسلمان برسيد مگر وجود نازنين حضرت زهرا اميرالمومنين امام حسن و امام حسين و فضهي خادمه «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً» (انسان/8) اسير مشرک است يعني اگر ما به گرسنهي مشرک برسيم از خانواده گرفتيم اقوام و همسايهها و مومنين و مومنات و مسلمين و مسلمات اگر به اينها برسيم نوبت به تجمل گرايي نميرسد پس هيچ جا نداريم کسي مجوز به تجمل گرايي ندارد. اگر اهل احسان باشيم من قول ميدهم هر کس سراغ تجمل رفته از احسان قيچي کرده بياييد از تجمل قيچي کنيم به احسان اضافه کنيم .
شريعتي: يک نکتهاي هم است اصلا فرصت نداريم ولي فاميلها هم واقعا چشم ندوزند به اطرافيان که وضع مالي نسبتا خوبي دارند.
حاج آقا ماندگاري: من تکليف خودم را انجام بدهم فقير تکليف خودش مناعت طبع است تکليف غني سخاوت است گاهي وقت پولدار به فقير ميگويد چرا مناعت طبع نداري فقير هم به پولدار ميگويد چرا سخاوت نداري.
شريعتي: بسيار ممنون. خيلي ممنون از دوستان بهترينها را مثل هميشه براي شما آرزو ميکنم به اتفاق حاج آقاي ماندگاري از حضور شما مرخص ميشويم.
اللهم صل علي علي بن موسي الرضا المرتضي الامام التقي النقي و حجتک علي من فوق الارض و من تحت الثري الصديق الشهيد صلاه کثيره تامه زاکيه متواصله متواتره متواتره کافضل ما صليت علي احمد من اوليائک.