![]()
موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بينندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش 93/07/16
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي خانم‌ها و آقايان دوستان خوب آرزو مي‌کنم در هر کجا که هستيد ايام به کام‌تان باشد و مبارک‌تان باشد و روزها و شب‌هاي پر خير و برکتي پيش رو داشته باشيد حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم خيلي خوش آمديد.
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين من هم خدمت شما و همه‌ي خوبان اين برنامه و بينندگان عزيز عرض سلام و ادب و احترام دارم دهه‌ي نوراني ولايت و عيد غدير را تبريک عرض مي‌کنيم و تقاضا مي‌کنيم هر کسي صداي ما را مي‌شنود به عنوان توسل به ساحت مقدس آقا و مولا و صاحب‌مان دعاي حضرت را به عنوان تبرک و توسل در برنامه تلاوت کنيم. اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رأفته و رحمته و دعائه و خيره ما ننال به سعة من رحمتک و فوز عن عندک دست گل صلواتي را هم به محضر آقايمان تقديم بکنيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
شريعتي: ان شاء الله حال دوستان خوب باشد حاج آقاي ماندگاري اين جا هستند که به بخشي از سوالات که به دست ما مي‌رسد پاسخ بدهند. اولين سوال اين است اين سوال خيلي سوال قشنگ و زيبايي است و من در مقابل عظمت روح اين بيننده‌مان که يک نوجوان 17 ساله است تعظيم مي‌کنم سلام من يک پسر هفده ساله هستند و بحمدلله از زندگي خودم راضي‌ام اما رنگ پوست خانواده‌ي ما به طور طبيعي سياه است و به اين خاطر بعضي جاها که مي‌روم من را به خاطر رنگ پوستم مسخره مي‌کنند من سعي مي‌کنم رفتار آن‌ها را تحمل کنم چون يک جا خوانده بودم بعضي مواقع در اين مواقع دو رکعت نماز مي‌خواندند و براي آن کسي که مسخره مي‌کردند دعا مي‌کردند من هم اکثر اوقات همين کار را مي‌کنم و برايشان نماز مي‌خوانم آيا اين کار من کافيست؟ خواهش مي‌کنم من را راهنمايي بفرماييد بشنويد پاسخ حاج آقا را.
حاج آقا ماندگاري: هم چنان که فرموديد اين سوال نبود اين ترسيم يک نگاه زيبا و يک تصوير خيلي زيبا بود که من و امثال من را شرمنده کرد يک جوان هفده ساله با اين شرايط طبيعي که حالا متفاوت است با ديگران اين قدر زيبا اين قدر راضي است از خدا و اين قدر هم زيبا در برابر مسخره کنندگان دعا و نماز مي‌خواند.
شريعتي: خيلي روح بزرگي مي‌خواهد.
حاج آقا ماندگاري: واقعا اين طور است يعني فقط خدا به او عنايت کرده نوش جان‌اش اين عنايت الهي و ان شاء الله براي ما هم دعا بکند من به بهانه‌ي اين سوال مي‌خواهم يک تذکر به خودم و امثال خودم و بينندگان بدهم به هر انسان عاقلي با هر آيين و مذهبي بگوييم تبعيض نژادي چطور است قطعا مي‌گويند بد است به هر عقل سالمي بگوييم که به نظر شما سياه و سفيد آيا برتري با هم نسبت به هم دارند؟ مي‌گويند نه هر کدام در جايگاه خودشان خيلي هم خوب‌اند و مناسب‌اند اما مايي که همه‌مان اذعان مي‌کنيم عقلا منطقا عرفا و شرعا بر اساس آموزه‌هاي ديني‌مان تبعيض نژادي بد است اما نمي‌دانم چرا در رفتارهايمان مواظب نيستيم باور نداريم بعضي از کارهايمان تبعيض نژادي است. يک همين تفاوت گذاشتن‌هايمان در نگاه‌مان در برخوردهايمان بين سياه و سفيد حتي در گزينش‌ها در برخوردها در مهماني‌ها در نگاه‌ها در انتخاب‌ها بين انسان‌هايي که رنگ پوست‌شان متفاوت است ما فرق مي‌گذاريم اين مصداق تبعيض نژادي است که همه‌مان مي‌گوييم بد است اسلام آمده که اين را بگذارد کنار عرب و عجم ما نداريم ترک و فارس و بلوچ نداريم سياه و سفيد نداريم اين جک گفتن‌هاي براي يک قومي براي صاحبان يک زباني براي يک منطقه‌اي اين مصداق تبعيض نژادي است وقتي ما داريم براي آن‌ها جک مي‌سازيم و پخش مي‌کنيم يعني داريم تحقير مي‌کنيم به چه جرمي؟ به جرمي که زبان‌شان زبان خاص است مال يک منطقه‌ي جغرافيايي خاص اند؟
اين يک تبعيض نژادي است يعني همان آدم عاقل و فهميده‌اي که ازش بپرسيم تبعيض نژادي بد است مي‌گويد قطعا بد است هم او جک‌ها را پخش مي‌کند تفاوت در نگاه‌ها تبعيض نژادي است جک گفتن‌ها مسخره کردن‌ها تبعيض نژادي است بين ملت‌ها فرق گذاشتن تبعيض نژادي است من خاطرم است يک بار گفتم که من يک بار حتي روي منبر گفتم مردم ايران ما مهمان‌هاي زيادي داشتيم يکي از برکات نظام جمهوري اسلامي اين بوده که بعض از انقلاب مقدس اسلامي اين جا شده مأمن و پناهگاه درست است براي مردم ما سخت است خانه‌ي پدر بزرگ هم که مأمن و پناهگاه همه‌ي بچه‌ها و نوه‌ها است براي مامان بزرگ بابا بزرگ زحمت درست مي‌کنند بايد صبحانه شام درست کند ميوه شيريني بياورد ولي همه کيف مي‌کنند که اين خانه پناه گاه است مي‌گويند اين خانه سايه‌ي سر ما است الحمدلله نگاه مقدس جمهوري اسلامي شده خانه‌ي امن مسلمانان ايران خيلي عالي است ان شاء الله همه که دارند سختي‌اش را مي‌کشند اجر ببرند اما ما بين پناهنده‌ها فرق گذاشتيم يک زمان صدام ملعون به کويت حمله کرد مردم مسلمان کويت پناه آوردند اين جا مدتي هم است دشمن‌ها به افغانستان حمله کردند مردم مظلوم افغانستان به اين جا پناه آوردند مدتي است به عراق ظلم مي‌شود مردم مظلوم عراق آمدند اما قبول داريد بين اين پناهنده‌ها مردم فرق گذاشتند؟ گفتم مسلمانان عزيز کويتي ما افتخار مي‌کنيم اما چون خوب پولدار بودند خرج مي‌کردند خوش عطر بودند خوش سيما بودند همه را تحويل گرفتيم اما مسلمانان مظلوم افغاني چون خيلي خوش عطر شايد نبودند پول دار هم نبودند کارگر هم بودند خيلي خوش سيما هم شايد به ديدگاه بعضي‌ها نبودند ما حسابي تحقيرشان کرديم يا بعضي از عزيزاني که الآن از کشورهاي عربي به اين جا پناهنده شدند بعضي‌ها تحقيرشان مي‌کنند اين مصداق تبعيض نژادي است پس ببينيد حتي در مدرسه يادم است يک موقع معلم بين دانش آموز ايراني و افغاني تفاوت بگذارد اين تبعيض نژادي است حالا حکومت يک قوانيني وضع کرده مصلحتي ديده آن به جاي خودش اما من و شما که مسلمانيم من و شما که اين جا نشستيم افغاني ايراني با هم فرقي ندارند مسلمان مسلمان است «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم» (حجرات/13) ما شوخي کرديم گفتيم ان اکرمکم عند الله پولدارکم خوشگلکم رئيسکم مشهورکم نزد مردم اين‌ها است ولي نزد خدا با تقوا‌ترين است.
شريعتي: خيلي وقت‌ها خواسته يا ناخواسته يا ناآگاهانه خودمان درگير تبعيض نژادي مي‌شويم.
حاج آقا ماندگاري: رمزش را مي‌گويم اما آخر برنامه بعد از تلاوت قرآن ان شاء الله. پس همه‌مان مي‌گوييم تبعيض نژادي بد است ولي عملا همه‌مان داريم تبعيض نژادي انجام مي‌دهيم نکته‌ي دوم من مي‌خواهم بگويم آن‌هايي که دارند مسخره مي‌کنند آن کسي که رنگ پوستش سياه است آن کسي که زبان خاصي دارد آن کسي که از مليت ديگر است چه کساني را داريم مسخره مي‌کنيم؟ اين انسان پاکي که تو داري مسخره مي‌کني رفته نشسته براي تو نماز خوانده دعا کرده يعني بهترين شايد بهترين بندگان خدا را داري مسخره مي‌کني و حواست نيست و نمي‌داني چه حبط مي‌آورد پشت سرش؟ حبط هم يعني سوزاندن اعمال اين که بعضي‌ها مي‌گويند چرا غيبت گناه است گناهان او را مي‌آورد به ما ثواب‌هاي ما را مي‌برد به او چرا يک غيبت؟ خب او چهل سال زحمت کشيده آبرو جمع کرده شما با يک غيبت آبرويش را مي‌بري پس دو تذکر يک همه‌مان خواسته يا ناخواسته افتاديم در وادي تبعيض نژادي و ان شاء الله خدا اين رذيله را از جامعه‌ي ما پاک بکند دوم مواظب باشيم ما داريم کساني را داريم تحقير مي‌کنيم يا با زبان يا با نگاه يا با رفتار يا با انتخاب خواستگار آمده نمي‌خواهي جواب بدهي بگو ملاک‌هايمان با شما نشده استخاره کرديم بد آمده يا نمي‌خواهيم نگوييد چون افغاني است ما جواب نمي‌دهيم چون عراقي است ما جواب نمي‌دهيم چوب عرب است چون بلوچ است چون آذري است کرد است ترک است ما جواب نمي‌دهيم اين‌ها که ملاک نيست که حواسمان باشد ما قرار است بنده‌ي خدا باشيم بنده‌ي خدا ملاک‌هايش بايد با خدا يکي باشد ملاک خدا تقوا است ملاک خدا سياهي و سفيدي نيست گرفتاري زمان پيغمبر هم بوده همه شنيديم آمدند به پيغمبر گفتند يا رسول الله خوشگل‌تر از بلال نداشتي اذان بگويد؟ همه ديدند خدا چرخ زمان را نگاه داشت مسلمان‌ها مجبور شدند بيايند به رسول الله بگويند يا رسول الله به بلال بگو اذان بگويد.
شريعتي: نکته‌ي پاياني‌تان نکته‌ي خوبي بود يک وقت‌هايي که ما مسخره مي‌کنيم ديگران‌مان حواسمان باشد چه کساني را مسخره مي‌کنيم يک افرادي مثل اين نوجوان 17 ساله با يک روح خيلي بزرگ. برويم سراغ سوال بعدي سلام و عرض ادب يک خانمي اين را نوشتند براي ما گفتند که من به دليل اين که سرکلاس هستم اين ساعت را من نمي‌توانم برنامه‌ي شما را ببينم اما به خاطر اين که امروز کلاسم تشکيل نشد اتفاقي برنامه‌ي شما را ديدم ما دو سال است که ازدواج کرديم تا پارسال همسرم دانشجو بود و کارگري مي‌کرد به لطف خدا زندگي خوب و ساده‌اي داشتيم ولي از هفت ماه پيش که سرباز شد حقوق کمي داشتيم و شوهرم کارگري نمي‌تواند بکند لذا دائم از اطرافيان پول قرض مي‌کنيم خرج زندگي و اجاره خانه را مي‌دهيم خواهش مي‌کنم به کساني که مسئول حقوق سربازان هستند بگوييد يک لحظه جاي‌شان را در جاي ما بگذارد شايد در مورد اين موضوع فکري به ذکرشان خطور بکند.
حاج آقا ماندگاري: من مي‌خواهم با آيه‌ي قرآن اين سوال خواهر را جواب بدهم اگر باور داريم سربازي به عنوان نماد دفاع از کيان ما دفاع از مملکت‌مان وطن‌مان نظام‌مان و اعتقادات‌مان است هفتاد سال مي‌خواهيم عمر کنيم دو سال حق اين است که از مملکت‌مان دفاع کنيم امنيت را برايش بياوريم.
شريعتي: يعني اين قدر سهم داريم؟
حاج آقا ماندگاري: همه‌مان اين قدر سهم داريم اگر باور داريم مصداق برّ است مصداق تقواي الهي است اين آيه مي‌گويد «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى» (مائده/2) يعني همه بيايند کمک بکنند تا اين برّ صورت بگيرد من اول به مسئولين عزيز بگويم مسئولين عزيز توجه دارند در نظام مقدس جمهوري اسلامي همه تشويق مي‌کنند که فرزندان‌تان را به سربازي بفرستيد حتي مي‌گوييم وظيفه‌ي مقدس سربازي خدمت مقدس زير پرچم جمهوري اسلامي خب اگر قرار است همين مسئولين اين را مقدس بدانند که درست هم است سهم آن‌ها در کمک به اين قصه چيست؟ سهم مسئولين اين است که فقط تاريخ به قول معروف معرفي‌مان را بياييم بچه‌ام را خودم را معرفي کنم چه مجرد چه متأهل حالا اين‌ها را دارم براي متأهل‌ها مي‌گويم شما براي مجردها به اعتقاد من انگيزه‌ي بهتر ايجاد بکنيد اگر مي‌گوييد خدمت مقدس شما براي مقدس کردن اين کار چه کار کرديد؟ من دارم به عنوان يک طلبه که همه مي‌دانند بنده ان شاء الله دلسوز نظام نوکر و کارگر نظام‌ام اعتقاد هم دارم به نظام با تمام وجودم تضعيف نظام هم در گوشت و پوست و خون ما نيست داريم يک نکته مي‌پرسيم نظام مقدس جمهوري اسلامي براي اين که خدمت سربازي را مقدس کنيد چه کار کرديد؟ من طلبه دو سه تا پيشنهاد مي‌دهم يک يکبار هم دانشگاه‌ها گفتيم گفتيم اگر مي‌خواهيد خدمت مقدس سربازي را واقعا بچه‌ها به عنوان مقدس بدانند الآن مي‌گوييم زيارت کربلا مقدس است پا برهنه هم مي‌روند پول را خرج مي‌کنند سختي‌ها را به جان مي‌خرند اگر واقعا اين مقدس بودن براي نظام اول بعد براي مردم هم مي‌گويم جا بيفتد نظام بايد برايش پول خرج کند مردم هم بايد پول خرج کنند نظام واقعا زحمت مي‌کشد من مي‌گويم ما عمده‌ي سه غول داريم در بحث ازدواج يکي سربازي يکي اشتغال است يکي مسکن است اين سه معضل جدي است ما بياييم بگوييم هر جواني بيايد براي خدمت مقدس سربازي هر جواني که ازدواج بکند اين جوان را نبايد پشيمان بکنيم که بگويد‌اي کاش ازدواج نکرده بودم مي‌رفتم سربازي هر جواني که ازدواج بکند بيايد براي خدمت سربازي ما سربازي را مي‌فرستيم وزارت خانه به تناسب تخصص‌اش ليسانس خاصي دارد ليسانس رشته‌اي را دارد ليسانس رشته را مي‌فرستيم با امريه برود در وزارت خانه مدت سربازي را آن جا بگذراند غير از مدت سربازي که همه بايد بگذرانند مدت سربازي را اين جا بگذراند که شغل نيم بندي هم نقدا داشته باشد آن‌ها که مي‌خواهند يک آدم به جاي آن بگذارند بگذارند يک آدم مي‌خواهند بگذارند مثلا يک ميليون بدهند به اين يک ميليون ندهند 500 هزار تومان بدهند اما نه اين که موقع سربازي 100 تومان باشد اين موقع سربازي چطور با صد تومان زن و بچه را بچرخاند لا اقل نصف حقوق کارمند کامل را به اين آقاي سرباز بدهند تا اين اشتغال‌اش حل شود سربازي هم برايش مي‌شود مقدس دارم هم خدمت‌ام را مي‌کنم هم تمرين شغل‌ام را مي‌کنم اگر در آن دو سال در آن وزارت خانه و اداره يا هر کارخانه‌اي خوش درخشيد استخدامش مي‌کنم ادامه مي‌دهد اگر هم خوش ندرخشيد مي‌گوييم تقصير خودت بوده فرصت به تو داديم ببينيد اين طوري باشد مشکل اشتغالش را حداقل حل کرديم سربازي را هم برايش مقدس کرديم مسکن را يک گروه ديگري بروند حل کنند ما براي اين دو تا گفتيم اين کاري که مسئولين محترم مي‌توانند انجام بدهند و الا اين آقايي که الآن متاهل است باز مي‌گويد حاج آقاي ماندگاري شما گفتيد تکثير نسل بکنيد ما اين را به حرف شما آخوند‌ها کرديم يک بچه دو بچه آورديم حالا من رفتم سربازي کار هم نمي‌توانم بکنم خانم‌ام هم نمي‌تواند برود کار بکند حالا ما چهار نفر از کجا نان بياوريم با صد هزار توماني که مي‌خواهند در سربازي به ما بدهند ما که نمي‌توانيم خيريه راه بيندازيم به عنوان مثال بن‌هاي خاصي را به اين‌ها بدهند تهيه‌ي غذا در پادگان‌ها خيلي هزينه‌ي بالايي ندارد چون جنس‌هاي دولتي مي‌گيرند و کلي مي‌گيرند اگر به سربازان متأهل بگويند غذاي خانواده را ما از پادگان مي‌رويم ببريد بخشي از هزينه‌ها را ما کم کرديم خانه‌هايي که حداقل مي‌توانند در شهر خودش خدمت بکند تا مشکل شايد اجاره مسکن‌هايش کمتر باشد خانه‌ي پدرش خانه‌ي پدر خانم‌اش بنشيند ما مي‌توانيم حتي کارهاي زيادي را در پادگان‌ها انجام بدهيم که براي اين‌ها درآمد زايي باشد اگر کار بکشيد نمي‌گوييم بيکار پول بدهيد از آن‌ها به تناسب توان مندي‌هاي فني و مهارتي و علمي کار بکشيد محصولات‌شان را از آن‌ها بخريد ما بايد سربازي را مقدس بکنيم اين‌ها مربوط به نظام است کارهاي فرهنگي هم که حوزه‌هاي علميه از اين فرصت دو سال سربازي که جوان‌هاي عزيز در پادگان‌ها هستند واقعا نهايت استفاده را ببرند ولي مردم چه کار بکنند و خود سرباز؟ خود سرباز نهايت استفاده را از مرخصي‌هايش بکند الآن گاهي وقت‌ها اين عزيز به بهانه‌ي اين که 24 ساعت خدمت است 48 ساعت خدمت است يک دوازده ساعت استراحت دارد دوازده ساعت را مي‌خواهد بخوابد نه تو سربازي تو زن و بچه هم داري همان دوازده ساعت را هر کاري که از دستت برمي‌ايد انجام بده به قول ما به خدا نشان بده که تنبلي نمي‌کني تو حرکتي داشته باش تا خدا برکت را به تو بدهد از فکرت از توان‌ات از قوت بازويت عرق جبين‌ات استفاده کن کار بکن خانم‌ات هم اگر بتواند کار بکند ما بارها گفتيم کارهايي که براي خانم‌ها مي‌شود در خانه طراحي کرد خياطي گلدوزي قالي بافي بافتني انواع و اقسام کارهايي که همسر خانه هم مي‌تواند کمک بکند هيچ اشکالي ندارد هم بنده و هم حاج آقاي حسيني فرمودند مجاهدت اقوام چه کار کنند؟ شما اين آيه‌ي قرآن را که خواندم همه خوانديد «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى»الآن خدمت اين جوان که در قوم و خويش‌هاي شما است چه خانواده‌ي پسر چه دختر او دارد عمل خير برّ انجام مي‌دهد او دارد امنيت در مملکت شما مي‌آورد تمام سربازان ارتشيان پاسداران سربازان امنيت در اين مملکت مي‌آورند خيلي ساده بدون اين که نگاه صدقه‌اي هم بشود شما بگوييد ما کمک مي‌کنيم چه اشکال دارد عمو جانش مي‌خواهد بيايد خانه‌ي اين‌ها يک کيسه برنج بردارد بياورد يکي همان عيد قربان بود گوسفند کشتي براي خانه‌ي اين‌ها که سرباز است مشکل دارند يک سر دست‌اش را بردار ببر. وام‌هاي قرض الحسنه مي‌دهيم يکي مي‌گويد من ماشين برايت مي‌خرم هفته‌اي نصف روز هم که مرخصي داري برو مسافر کشي کن چه اشکالي دارد همه دست به دست هم بدهيم مجلس و دولت از يک طرف خانواده‌ها از يک طرف خود اين سرباز و خانم‌اش از يک طرف دست به دست هم بدهيم وقتي همه کمک کرديم اين بار قشنگ برداشته مي‌شود.
شريعتي: که در آن هفتاد سال عمر متوسط‌مان اين دو سال سهم‌مان را بتوانيم راحت بگذرانيم.
حاج آقا ماندگاري: خيلي سخت نگذرد. وقتي خدمت سربازي خيلي سخت شد پولداره مي‌خواهد بخرد زرنگه مي‌خواهد فرار کند پارتي داره مي‌خواهد از پارتي‌اش استفاده کند يک جوري از زيرش در برود يا حداقل سربازي‌اش را کنار مامان جان و بابا جان‌اش بگذارند همين اتفاق‌ها مي‌افتد همه‌ي ما هم ناراحتيم پس هر کسي سهم‌مان را براي اقامه‌ي اين برّ ما اعتقاد داريم خدمت مقدس سربازي برّ است قطعا يکي از مصاديق برّ است برّ يعني خير رساني يعني نيکوکاري اين‌ها دارند امنيت مي‌خرند پس همه بياييم کمک بکنيم دولت مردان و مجلس و نظام يک جور سهم‌شان را اين جا بگذارند خانواده‌ها و خود طرف هم يک جور بگذارند خانم‌اش هم که دارد خيلي خوب همراهي مي‌کند يک جور با قناعت‌اش با صرفه جويي‌هايش همه کمک کنيم اين دوران سربازي شيرين و مقدس باشد.
شريعتي: و اين دو سال بگذرد خيلي ممنون يک خانم مذهبي نوشتند که نه ماه است ازدواج کرده‌ام موقع خواستگاري شوهرم به من نگفت که با چند دختر دوست بوده سيگار مي‌کشيده گاهي مواد مخدر مصرف مي‌کرده در مهماني‌هاي دوستان‌اش مشروب هم خورده حالا هم مي‌بينم کاهل نماز است روزه‌اش را هم نمي‌گيرد اما من بعد از گذشت اين چند ماه به او علاقه مند شدم و نمي‌خواهم زندگي‌ام خراب شود شما بگوييد من چه کار کنم.
حاج آقا ماندگاري: ما ممنونيم از اين خواهر که اين سوال را صادقانه براي ما گفتند ولي همين صداقت قشنگي که اين سوال را مطرح کردند گوياي دو سه تا مطلب بود يک حتما در اين مدتي که چون خانم فرمودند من خانواده‌ي مذهبي هستم خودم مذهبي‌ام وقتي ايشان مي‌فرمايند من مذهبي‌ام حتما ملاک هايشان هم مذهبي بوده در اين مدتي که مي‌گويند به اين آقا علاقه مند شدم حتما ايشان يک ويژگي‌هاي خوب مذهبي هم دارد مثلا مهربان است مثلا دست خير دارد مثلا خوش اخلاق است مثلا صبور است حتما اين‌ها را دارد که يک خانم مذهبي اين‌ها ملاک‌هايش بوده و اين ملاک‌ها را چه در تحقيق اوليه چه در اين سه چهار ماهه زندگي با ايشان به دست آوردند و فهميدند ايشان با وجود اين که آن مشکلات را دارند اين ويژگي‌هاي خوب را هم دارند.
شريعتي: يعني علاقه مندي بر پايه‌ي آن ويژگي‌هاي مثبت است.
حاج آقا ماندگاري: ما با حسن ظن داريم نگاه مي‌کنيم با حسن ظن چون اين خانم مذهبي بودند ملاک هايشان هم مذهبي است اگر اين طوري باشد ما هميشه مي‌گوييم زن و شوهر بالاترين خدمتي که مي‌توانند به هم بکنند با ويژگي‌هاي خوب همديگر ويژگي‌هاي بدشان را پوشش بدهند و اصلاح بکنند اين خانم به زيبايي مي‌تواند به همسر بزرگوارش بگويد که تو که اين قدر خوبي در اين جهت خودت قبول داري يک پازل همه‌ي قطعاتش بايد قشنگ باشد و جور باشد اين تکه اين قطعه پازل وجود تو به اين قطعه نمي‌خورد خودت نمي‌خواهي يک فکري بکني؟ قطعا آن آقا اگر منطقي باشد مي‌گويد تو کمک‌ام کن مي‌توانم و داروي هر کدام از آن بيماري‌ها يک داروي ديني دارد خداي نکرده شراب باشد داروي ديني دارد نگاه به نامحرم باشد داروي ديني دارد ارتباط با نامحرم باشد داروي ديني دارد دارو‌هاي ديني هم گاهي وقت‌ها تلخ است دارو تلخ است دارو جراحي دارد ما اگر قرار باشد دارو را بخواهيم ولي هيچ تلخي‌اش را نخواسته باشيم تحمل بکنيم نمي‌شود من خاطرم است گفتم ولي باز هم مي‌گويم مثلا به يک خانم بزرگواري هستم که گفت شوهر من اين مشکل را دارد گفتم که شما تمام وظايف‌تان را انجام مي‌دهيد گفت بله گفتم اگر تمام وظايفت را انجام نمي‌دهي انجام بده تا سراغ حرام نرود گفت نه من حتي زيادي هم انجام مي‌دهد گفت پس معلوم مي‌شود ايشان ظرفيت بيشتر از يک همسر دارد فهميد مي‌خواهم چه بگويم گفت نه نه حاج آقا من حاضرم ايشان هر غلطي مي‌خواهد بکند بکند ولي سراغ ازدواج مجدد و موقت نرود گفتم من نگفتم اين نسخه را براي همه مي‌دهم ولي شما ظاهرا تحمل داروي ديني را نداريد تک تک اين‌ها داروي ديني دارد لذا به اين خواهر بزرگوار مي‌گوييم حتما به مشاور ديني مراجعه بکنند و امثال ايشان نکات مثبت همسرشان را بنويسند بگويند اين نکات مثبت‌اش است شما کمک‌ام بکنيد بگوييد من با چه دارويي مي‌توانم و با اين نکات مثبت اين نکات منفي‌اش را پوشش بدهم اما يک احتمال بد اما اگر خداي نکرده ايشان با وجودي که مذهبي است اما ملاک‌هايش ملاک‌هاي ديني نبوده يک بار ما لطيفه گونه به بعضي‌ها گفتيم دختر خانمي به من گفت يک خواستگار خيلي خوب دارم گفتم اين خواستگار خوب شما نماز مي‌خواند؟ گفت نماز نمي‌خواند ولي خيلي پسر خوبي است اين خواستگار روزه مي‌گيرد گفت روزه هم نمي‌گيرد ولي خيلي پسر خوبي است ايشان مشروب هم مي‌خورد گفت حاج آقا از کجا فهميدي؟ ايشان مشروب هم خوب است ولي خيلي پسر خوبي است من خنده‌ام گرفت گفت براي چه مي‌خنديد؟ گفتم ببخشيد من اشتباه کردم مي‌شود بگوييد خوب يعني چه؟ معيار شما براي خوبي چيست؟ گفت خوشگل است پولدار است مدرک دارد ماشين دارد اگر نگاه از اول اين‌ها بوده يک جور ديگر بايد برايشان نسخه بدهيم.
شريعتي: من فکر مي‌کنم زودتر از اين‌ها يعني در جلسه‌ي خواستگاري و مدت آشنايي بايد اين مشکلات حل مي‌شده بايد اين‌ها را مي‌پرسيدند.
حاج آقا ماندگاري: بله پس ببينيد اگر ملاک هايشان خوب بوده تحقيق به نتيجه واقعا نرسيدند با نکات خوب‌اش نکات بدش را اصلاح بکند ان شاء الله حتما از مشاور هم کمک بگيرند کار سختي است زمان مي‌برد هزينه مي‌برد سختي هم دارد ولي «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» (الشرح/6) مثل آن خانمي که از حرام خوري شوهرش خيلي ناراحت بود آن روزي که شوهرش توبه کرد آمد گفت هر چه حرام داري بريز بيرون اين زن مزدش را گرفت آن موقع و خستگي‌اش رفع شد اما اگر خانم معيارهايش اسلامي نبوده اين کفاره‌اش است حالا که متنبه شده دارد مسير خسارت باري را مي‌رود مي‌تواند ايشان را اصلاح بکند «وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعً جَميعاً» (مائده/32) اگر ايشان اصلاح کرده گناه گذشته‌ي خودش هم پاک مي‌شود اگر نمي‌تواند اصلاح بکند فکر ديگري بکند اما نکته‌ي سوم که شما اشاره کرديد ما بارها گفتيم ما در ازدواج سه چهار تا تکليف جدي داريم تحقيق خوب تحقيق بکنند خوب ببينند خوب حرف بزنند ولي متاسفانه چون نگاه ما به ظاهر است نه خوب مي‌بينيم ظاهرش خوشگل است بريم پول هم دارند بريم ديگر خوب هم حرف نمي‌زنند سوالات اساسي از هم نمي‌پرسند به مادر پدر هم خوب نگاه نمي‌کنند تحقيق بکنند از اطرافيان هم خوب تحقيق نمي‌کنند مردم هم خوب جواب نمي‌دهند مردم هم فکر مي‌کنند اين جا کار خير کردند اگر دختر همسايه‌شان پسر همسايه‌شان را زود رد کنند بروند اين جا همه‌ي مردم مي‌شوند عابد و زاهد مي‌خواهند مسلمان باشند در حالي که اين مسلماني نيست يکي از جاهايي که غيبت جايز است اين جاست يعني عيب اين آقا پسر را که قبل از ازدواج گفتند اين طور بوده اگر همسايه‌ها مي‌گفتند ما شنيديم مشروب مي‌خوردند ظن و گمان نباشد يقين باشد ما شنيديم ارتباط دارد شما تحقيق بيشتري بکنيد اگر آن جا تکليف‌شان انجام مي‌دادند اين بنده‌ي خدا در اين چاه نمي‌افتاد پس سه حالت داشت اشاره کرديم اميدواريم که خدا کمک‌شان بکند خدا يادشان بکند.
شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون از شما خيلي ممنون از توجه شما مشرف مي‌شويم محضر قرآن کريم برمي‌گرديم در بخش بعدي هم همراه‌تان خواهيم بود حاج آقا دعوت کردند که تا پايان همراه ما باشيد صفحه‌ي 228 قرار روزانه‌ي امروز سمت خدايي هاست آيات 54ام تا 62ام سوره‌ي مبارکه‌ي هود در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود زندگي‌تان منور به نور قرآن باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
إِن نَّقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّـهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ?54? مِن دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ ?55? إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّـهِ رَبِّي وَرَبِّكُم مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ?56? فَإِن تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا إِنَّ رَبِّي عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ?57? وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّيْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ?58? وَتِلْكَ عَادٌ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ?59? وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ ?60? وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ ?61? قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ?62?
ترجمه:
[ما درباره تو] جز اين نمي گوييم که برخي از معبودهاي ما به تو گزند و آسيب [روحي] رسانده اند [به همين سبب سخنان جنون آميز و بي منطق مي گويي]. هود گفت: من خدا را گواه مي گيرم و شما هم گواه باشيد که يقيناً من از آنچه شريک او قرار مي دهيد، بيزارم. (??) [آري، از هر معبودي] به غير او [بيزارم] پس همه شما بر ضد من نيرنگ بزنيد، سپس مهلتم ندهيد. (??) يقيناً من بر خدا که پروردگار من و پروردگار شماست توکل کردم؛ هيچ جنبنده اي نيست مگر اينکه او مهارش را به دست [قدرت و فرمانروايي خود] گرفته است، مسلماً پروردگارم بر راهي راست است. (??) پس اگر روي [از حق] برگردانيد [زيانش متوجه خود شماست] يقيناً آنچه را که من براي آن به سوي شما فرستاده شده ام به شما ابلاغ کردم، و پروردگارم گروهي غير از شما را جايگزينِ [شما] خواهد کرد، و نمي توانيد هيچ زياني به او رسانيد؛ زيرا پروردگارم بر همه چيز نگهبان است. (??) و هنگامي که فرمان ما [بر عذاب آنان] فرا رسيد، هود و آنان را که با او ايمان آورده بودند با رحمتي از سوي خود نجات داديم و آنان را از عذابي سخت رهايي بخشيديم. (??) و اينان قوم عاد بودند که آيات پروردگارشان را انکار کردند، و از پيامبران او نافرماني نمودند، و فرمان هر سرکش ستيزه جويي را پيروي کردند. (??) و در اين دنيا و روز قيامت با لعنتي بدرقه شدند. آگاه باشيد که [قومِ] عاد به پروردگارشان کافر شدند، هان! دوري [از رحمت خدا] بر عاد، قوم هود باد. (??) و به سوي قوم ثمود، برادرشان صالح را [فرستاديم] گفت: اي قوم من! خدا را بپرستيد؛ شما را جز او هيچ معبودي نيست، و او شما را از زمين به وجود آورد و از شما خواست که در آن آباداني کنيد؛ بنابراين از او آمرزش بخواهيد، سپس به سوي او بازگرديد؛ زيرا پروردگارم [به بندگانش] نزديک و اجابت کنندهدعاي آنان است. (??) گفتند: اي صالح! پيش از اين در ميان ما [به عنوان انساني عاقل و خردمند] مورد اميد بودي، آيا ما را از پرستيدن آنچه پدرانمان مي پرستيدند، باز مي داري؟ و ما بي ترديد در [درستي و صحّت] تعاليمي که به آن دعوتمان مي کني در شکي شديد و سخت هستيم [چنان شکي که در خردمندي تو نيز دچار ترديديم.] (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: ان شاء الله به برکت اين روزها و شب‌هاي پر نور و برکت بهترين‌ها نصيب‌تان شود حاج آقاي ماندگاري وقت در اختيار شماست اشاره‌ي قرآني و نکات پاياني
حاج آقا ماندگاري: با مدد از وجود نازنين امام رضا سلام عليه که سر سفره‌شان مهمان هستيم آيه‌ي 58 سه بار در سوره‌ي هود تکرار شده به نام سه پيغمبر «وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا» يک جاي ديگر مي‌فرمايد نجينا صالحا يک جاي ديگر مي‌فرمايد نجينا شعيبا سه پيغمبر «وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ» به قول ما نرخ قطعي خداست سنت قطعي خداست تنها کساني در مسير بندگي خدا نجات پيدا مي‌کنند که با خط کش ولي خدا حرکت بکنند خيلي ساده يعني ما بارها اين روايت امام رضا سلام الله عليه حديث سلسلة الذهب اين جا خوانده شده کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصني فَمَن دَخَلَ حِصني اَمِنَ مِن عَذابي در همين صفحه هم اشاره مي‌شود «وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ» (يس/61) ما بايد باور کنيم صراط مستقيم بندگي خداست قلعه‌ي امن بندگي خداست يعني چه؟ اگر مي‌خواهيم در زندگي‌مان به چه کنم چه کنم گرفتار نشويم بندگي خدا را بکنيم اما اين بندگي خدا يک جاده دارد يک خط کش دارد خط کش‌اش ولايت است لذا امام رضا آن جا فرمودند بِشُرُوطِها وَاَنَا مِن شُرُوطُها خدا به پيغمبر در بحث غدير که در آستانه‌ي غدير هستيم فرمود «وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» (مائده/67) اگر مي‌خواهي رسالتت را تکميل کني تو قلعه را براي مردم تصوير کردي وقتي گفتي قُولُوا لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا قلعه را براي مردم تصوير کردي گفتي به اين قلعه برسيد قلعه‌ي خوشبختي است ولي جاده‌اش کو؟ جاده‌اش ولايت است اين جا مي‌فرمايد از عذاب‌هاي دنيا عذاب دنيا سرگرداني است اين جوان در سوال اولي که گفتم مي‌خواهم کليد را بگويم فرمول را بگويم آن جوان معلوم بود آدم سرگرداني نيست بدترين هجمه به او شده چون دستش در دست ولايت است ولايت هم که مي‌گوييم ولايت خدا پيغمبر امامان بعد علما نماينده‌ي علما هم روحانيت است چون دست‌اش در دست قرآن و عترت و ولايت است سرگردان نبوده اين که به او هجمه مي‌کردند رفته دعا کرده و نماز خوانده نجات‌اش دادند از سرگرداني خدا در اين آيه مي‌گويد هم در دنيا از سرگرداني و اضطراب و چه کنم چه کنم نجات‌ات مي‌دهم هم آن جا از عذاب قيامت نجات‌ات مي‌دهم هر کسي زير چتر ولايت باشد خيلي ساده سوال دوم راجع به سربازي بود خيلي ساده مي‌گويم نظام مقدس جمهوري اگر مي‌خواهد چه کنم چه کنم‌هايش تمام شود بايد تابع صد در صد ولايت باشد امروز بارها در همين جايگاه مقدس عرض کردم حرف امام است حرف حضرت آقاست ما دوست داريم به احکام اسلام برسيم ولي هنوز اعتقاد داريم احکام اسلام در اين مملکت صد در صد پياده نمي‌شود هر جا گره داريم در قوه‌ي قضائيه در قوه‌ي اجرائيه در قوه‌ي مقننه در رسانه در کارهاي فرهنگي اقتصادي سياسي‌مان هر جا گره داريم چه کنم چه کنم داريم بن بست داريم چون تابع صد در صد ولايت و قرآن و عترت و فقاهت نبوديم اگر نظام مقدس جمهوري اسلامي در سربازي درست بر اساس ولايت و قرآن و عترت عمل بکند آن را به عنوان يک برّ بدانند مردم هم ندانستند لذا سربازي من سنگين شده سرگرداني شده همه مي‌خواهند فرار کنند تبعاتي دارد سوال سوم راجع به ازدواج چرا اين خانم بايد اولش احتمالا نگاهش ظاهري باشد؟ چرا بايد تکليفش را درست انجام ندهد چون دستش در دست ولايت نبوده من بارها اين جا گفتم شهيد صياد شيرازي ارتشي زمان طاغوت بود ولي چون در زمان طاغوت هم دستش در دست ولايت بود در دست روحاني بود سرگردان نبود عيد قربان عيد بندگي بود عيد فطر هم عيد بندگي بود يک ماه عبادت کرديم عيد فطر شد حاجي‌ها ده پانزده روز عبادت مي‌کنند عيد قربان مي‌شود اما اگر عيد غدير را نفهمي قلعه‌ي بندگي را گم مي‌کنيم ما مي‌خواهيم بگوييم در زندگي هر جا بخواهيم به چه کنم چه کنم نيفتيم ولايت قرآن و عترت را يادمان نرود امروز مقيد قرآن و عترت فقها هستند نماينده‌ي فقها در هر مسجدي روحانيت است هر کس زندگي‌اش سوال کردن از روحانيت باشد مسجد باشد قدم به قدم را سوال بکند قطعا از چه کنم چه کنم‌هايش کم مي‌شود عذاب قيامت‌اش هم قطعا کم مي‌شود و الا روز به روز به چه کنم چه کنم‌هايمان اضافه مي‌شود.
شريعتي: ما وقت‌مان کم شد بايد خداحافظي کنيم يک توصيه‌ي يک خطي حاج آقاي ماندگاري براي پاسداشت غدير دارند؟
حاج آقا ماندگاري: روايتي ديدم امام صادق عليه السلام فرمودند اگر کسي بتواند روز غدير اطعام بدهد به ديگران چون روز طعام ناميدند اطعام بدهد کل گناهان‌اش بخشيده مي‌شود بر اساس تناسب سوال‌هايمان يک اطعام يک ماه خانواده‌ي سرباز را همين اطرافيان بروند در خانه‌شان بدهند اگر به فقرا مستمندان بدهند اين‌ها آدم‌هايي هستند خيلي هم عفيف النفس‌اند به عنوان عيدي نگاه کنيم ببينيم سربازي اطراف‌مان چه نياز دارند همه به عنوان عيدي يک ماهه دو ماهه ببرند ضمن اين که بايد دعاي باران هم بکنيم خدايا به آبروي ولايت به آبروي اميرالمومنين به گناهان ما نگاه نکن باران رحمت‌ات را بر ما نازل بفرما فرج صاحب‌مان را برسان.
شريعتي: الهي آمين خيلي ممنون شنبه اگر توفيق بود با حضور حاج آقاي ميرباقري عزيز خدمت شما خواهيم رسيد بهترين‌ها را براي شما آرزو مي‌کنم گفت خدايا اگر خلق عالم علي را مي‌شناختند دوست‌اش مي‌داشتند و اگر خلق عالم علي را دوست مي‌داشتند جهنم آفريده نمي‌شد من هم دعا مي‌کنم که خدايا حضور ما را در بهشت عشق علي جاودانه بدار والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين.