موضوع برنامه: پرسش و پاسخ بينندگان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش 93/06/19
بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين
مهمان نميخواهيد آقا اهل اين جا نيست * * * از شوق سرشار است اما در تناش نا نيست
ديدهاند دلتنگ است اين جا را چون دادهاند * * * تا عقدهاش را وا کند دستي که پيدا نيست
در وسعت صحنات کبوتر وار ميچرخد * * * تا باورش گردد که اين گلدسته رويا نيست
در حوض چشماش حلقه حلقه موج بي تابي است * * * موجي که شايد در جنون حق دريايي است
هر لحظه با داغ بقيعات گرم ميگيرد * * * يخ ميزند آبي که در آن سوز زهرايي است
با بغض نخسلتانيات در خلوتش غوغاست * * * احساس غربت ميکند وقتي که تنها نيست
بگذار امشب پا به پاي دستها آقا * * * او هم ضريحات را بگيرد اهل اين جا نيست
شريعتي: السلام عليک يا علي بن موسي الرضا الرمرتضي سلام ميگويم به همهي هم وطنان خوب بينندگان عزيز خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز ما اين ايام همچنان متعلق است به امام رئوف علي بن موسي الرضا اين ايام بر شما مبارک باشد و انشاءالله هر چه خير است به سمت شما سرازير شود حاج آقاي ماندگاري سلام عليکم خيلي خوش آمديد.
حاج آقا ماندگاري: سلام عليکم و رحمة الله من هم خدمت شما و همکاران خوب اين برنامه و همهي بينندگان عزيز عرض سلام و ادب و احترام و تبريک اين ايام دارم ماه ذي القعده ماه امام رضا است به قول يکي از دوستان کنتراتي حضرت است روز اولاش به نام حضرت معصومه روز ششم به نام احمد بن موسي الرضا شاهچراغ روز يازدهم ولادت خود حضرت روز 23ام به نقلي شهادت خود حضرت و روز زيارتي ايشان و روز 25ام زيارتي حضرت و روز آخر ماه هم روز شهادت ميوهي دلشان جوادالائمه است لذا اميدواريم که امام رضا داري بر همهي ما مبارک باشد آسمان ايران با فرزندان موسي بن جعفر سلام الله عليه ستاره باران شده هر گوشهاي از ايران ميبينيد يکي از فرزندان موسي بن جعفر دارد نورافشاني ميکند امام آسمان ايران يک خورشيد از فرزندان موسي بن جعفر دارد به نام شمس الشموس انيس النفوس علي بن موسي الرضا و يک قمر دارد به نام فاطمهي معصومه کريمهي اهل بيت سلام الله عليها لذا واقعا به همهي عزيزان ماه ذي القعده را تبريک ميگوييم همين جا اشاره ميکنيم از باقيماندهي ماه از روزهاي يک شنبهاش استفاده بکنيم روايت آمده روزهاي يک شنبه غسلي دارد و دو تا دو رکعت نمازي دارد و هفتاد استغفار که خيلي موثر است روزهاي چهارشنبه که روز امام رضا روز امام کاظم و روز امام جواد و امام هادي سلام الله عليهم اجمعين است به هر جهت نگاه کنيم سفرهي نور امام رضا پهن است تبريک ميگوييم خدمت همهي عزيزان.
شريعتي: از ميان تمام سالنامههاي ميلادي و قمري، تقويم دل من و اين سرزمين تا ابد شمسي است، وقتي نام تو خورشيد است. السلام عليک يا شمس الشموس انشاءالله زيارت امام رضا نصيب همهي دوستان خوب باشد و کساني که مشهد هستند ما و بينندگان را براي حل مشکلات و گرفتن حاجات دعا ميکنند امروز هم قرار است به بخشي از سوال دوستان بيننده جواب بدهيم. بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت همه دست اندرکاران و کارشناسان برنامه و مجري محترم برنامه گفتند مدتي است در زندگيام درگير مشکل جدي شدهام که چون قصهاش طولاني است از بيان جزئيات صرف نظر ميکنم همهي راهها را رفتهام از نذر و نياز تا دعا و توسل ولي مشکلام حل نشده هميشه شنيده بودم امام رضا امام رئوف است کسي را رد نميکند از در خانهاش بليط تهيه کردم با دلي شکسته راهي مشهد شدم کلي با حضرت حرف زدم اما هنوز مشکلام رفع نشده من از امام رضا گلايه دارم چرا حاجتام را نميدهد.
حاج آقا ماندگاري: بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين اجازه ميخواهم مثل هر هفته از بينندگان عزيز و همهي عزيزاني که صداي حقير را ميشنوند تقاضا ميکنم براي سلامت وجود نازنين امام زمانمان دعا بخوانيم و براي سلامت وجود نازنين نايبشان دعا بکنيم که خدا سايهي پر برکتشان را بالاي سر ما و ملت ايران و جهان اسلام تا ظهور امام زمان مستدام بدارد و به عنوان توسل و هميشه دعا را از بينندگان ملتمسانه خواستم همراهي کنند و با همديگر قرائت بکنيم اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعة ولياً و حافظاً و قاعداً و ناصراً و دليلاً و عيناً حتي تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فيها طويلاً و هب لنا رعفته و رحمته و دعائه و خيره باز هم دوست دارم دسته گل صلوات را محضر آقايمان تقديم بکنيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم سوال سوالي است که فراواني بالايي دارد و در حرم که مشرف بوديم جاي شما خالي در روز ولادت و نائب الزياره همهي بينندگان عزيز بوديم باور کنيد وقتي توفيق پيدا کردم در کنار ضريح نوراني امام رضا قرار بگيرم گفتم خدايا يا امام رضا ما که قابل نيستيم ولي خيليها به اعتبار آبرويي که شما به ما داديد به ما التماس دعا ميگويند ما حتي گفتيم يا امام رضا اول حاجت آنهايي که التماس دعا گفتند را بدهيد بعد از صلاح ميدانيد حاجت ما را هم به طفيل اين بزرگواران عنايت بفرماييد خيليها ميآيند ميگويند مثل اين بزرگوار با سوال و پيام که ما حاجات زيادي داشتيم همهي راههايي که شما گفتهايد را رفتهايم ولي به نتيجه نرسيديم چه در حرم امام رضا چه حرم امام حسين و حرم اميرالمومنين و اهل بيت و حتي در خانهي خدا فکر ميکنم به ادبياتهاي مختلف با زبانهاي مختلف الحمدلله اين معارف گفته شده من با يک ادبيات جديد عرض ميکنم اين بزرگوار آخرش گفتند ما از امام رضا گلايه دارم ما گلايهمان از شخص ايشان است چرا توپ را مياندازيم در ميدان امام رضا من ميگويم اين که اهل بيت حاجات ما را به اذن الهي نميدهند و خدا نميدهد چهار دليل ميتواند داشته باشد سه تا مربوط به ما است يکي مربوط به آن هاست پس بايد سه برابر توپ را بندازيم در ميدان خودمان 75 درصداش به قول ما درصدي بخواهيم بگوييم به ما مربوط ميشود آن هم مربوط به آنها ميشود باز يک کمياش مربوط به خودمان است خواهش ميکنم عزيزان با دقت گوش بدهند آنهايي که مقدورشان است کاغذ قلم دم دست دارند اين چهار دليل را يادداشت بکنند يک: ما اين فرض را داريم خدا رحمت کند حاج آقا مجتبي تهراني اعلي الله مقامه الشريفه فرمودند شرط صدا زدن خدا و اوليا خدا براي حاجتهايمان سه شرط اساسي است يک: اعتقاد داشته باشيم که اينها عالماند و قادراند و حکيم و مهربان اين اعتقاد را اگر ميداشتيم با اين جملهي آخر نامه سازگاري ندارد من اگر اعتقاد دارم امام رضا درد من را ميداند اَشهَدُ اَنَّكَ تَشهَدُ مَقامى وَ تَسمَعُ كَلامى وَ تَرُدُّ سَلامى در جاهاي ديگر ميگويند شما حتي ما في ضمير ما را آن چيزي که در دل ما است را ميدانيد آنها عالماند اين که در خانهي آنها را ميزنيم قرار نيست روشنشان کنيم فقط چون گفتهاند صدا بزنيد صدا ميزنيم و الا صدا نزدن آنها از مشکل ما بي خبر نميگذارد داخل پرانتز ايام ميلاد است خاطره بگويم خادمهاي امام رضا ميگفتند حرم امام رضا و حرم حضرت معصومه 24 ساعته باز است پيرمرد آمده بود در قلاب در را ميزد خادمها گفتند در باز است برويد تو ميگفت ميدانم ديدند باز در ميزند به او ميگويند تو از شهر و روستا آمدي امام رضا تو را ميديده گفت باز هم در ميزنم گفت حاجتهاي تو را خبر دارد گفت ميدانم گفتند پس چرا در ميزني گفت در ميزنم صاحب خانه بگويد کيست من بگويم منام دوست دارم در خانهشان در بزنيم آنها هم دوست دارند در خانهشان در بزنيم لذا خدا ميگويد «ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ» (غافر/60) خدا ميتواند بدون صدا زدن أَسْتَجِبْ لَكُمْ را داشته باشد اما دوست دارد ما صدا بزنيم اين ارتباط خواندن و صدا زدن لذت دارد هر کس هر کسي را صدا بزند معلوم ميشود با او رابطه دارد آشنايي دارد ما ميخواهيم اعلام کنيم که با امام رضا رابطه داريم در گرفتاريها صدايش ميزنيم پس بايد اعتقاد داشته باشم او ميداند او ميتواند حکيم است مهربان است توضيح دارد اما سريع رد ميشوم بايد اعتقاد داشته باشيم بدون اعتقاد در خانهي اينها برويم همين مشکلات پيش ميآيد داخل پرانتز اين را هم ميگويم يک گزارشي را اخيرا ميخواندم لازم است بينندگان عزيز واقعا توجه کنند شما در نامهها پيامکها لاي مفاتيحها قرآن را مينويسند اين ذکر را ده بار بنويس به ده نفر بده اين پيام را به سي نفر بفرست حاجتات سر سي روز برآورده ميشود اگر اين کار را نکني بلايي سرت ميآيد متاسفانه مردم ساده خيليها اين کار را ميکنند نه حاجتشان برآورده ميشود نه بلايي سرشان ميآيد چه اتفاقي ميافتد؟ اعتقادشان کمتر ميشود من گزارشي ميخواندم که اتاق فکر صهيونيستها اعتراف کرده اين پيامکها را ما داريم ميفرستيم به همين نيت اعتقادشان را به امام رضا به امام حسين به نماز به ذکر به دعا به صدقه سست کنيم و وقتي اعتقاد معنوي سست شد طلبکارانه ميرود سراغ اينها ما طلبکار اينها نيستيم که پس بايد اعتقاد داشته باشم اينها ميدانند ميتوانند حکيماند و مهرباناند دلسوزاند با اين اعتقاد رکن دوم اعتماد هم داشته باشند يک وقت اعتقاد دارند ولي اعتماد ندارند اعتقاد دارم که آقا ميتواند ولي اعتماد ندارم که اين کار را براي من ميکند يا نميکند بايد اعتماد هم داشته باشد نکتهي سوم که استاد بزرگوار از روايات ميفرمودند خيلي قشنگ است اين را من ندارم نميدانم اينها را بقيه دارند يا نه انقطاع هم داشته باشند يعني از غير اينها ببرد اين گلهي خدا را شنيدهايد خدا ميفرمايد بندههاي من وقتي شما با من حرف ميزنيد من به گونهاي به حرفهاي شما گوش ميدهم انگار هيچ بندهاي جز شما ندارم فقط ميشوم شنوندهي شما ولي شما يک طوري با من حرف ميزنيد که انگار صد تا خداي ديگر غير از من داريد حواستان جاي صد تا خداي ديگر هم است با امام رضا هم همين طور است بارها گفتيم
اي دلهي صد دله دل يک دله کن * * * مهر دگران را ز دل کن يله کن
يک دم تو ز اخلاص بيا در بر ما * * * گر کام تو برنيامد آن گه گله کن
با اين اعتقاد حالا ميرويم سراغ حاجتهايمان به امام رضا عرض ميکنيم پس اين اعتقاد واعتماد و انقطاع يادمان نرود هم در خواندن خدا و هم در خواندن اهل بيت اين سه نباشد کميت لنگ است ضعيفاش هم باشد باز کار ميکند که مردم الحمدلله يک سطحياش را دارند ما ميخواهيم اعتقاد قوي شود اعتماد به خدا قوي شود يک نکته ديگر براي اعتماد حيفام ميآيد نگويم ما يک مشکل داريم در ازدواج يک مشکل داريم براي تکثير نسل که اين قدر تاکيد ميشود اگر يک بنيادي در کشور اعلام کند هر کس ازدواج کند تا دو سال حقوقاش با ما و هر بچهاي به بچهها اضافه کنيد اين مقدار حقوق ما تضميني ميدهيم حضرت عباسي چه شوري به پا ميشود چه اتفاقي ميافتد يک نفر شوخي ميکرد ميگفت دو تا دو تا ميآورند تا از اين امتياز استفاده کنند گفتم کدام بنياد؟ چرا ما به يک بنيادي که خودش معلوم نيست پايه هايش به کجا بند است اعتماد ميکنيم به خدايي که گفته «إِن يَکُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ» (نور/32) در ازدواج به خدايي که گفته «نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ واِيّاهُمْ» (انعام/151) ما بچههايتان را رزق و روزي ميدهيم حقوقشان با ما چرا اعتماد ميکنيم.
شريعتي: رزق و روزي که خدا ميدهد از نگاه ما ظاهرا اين طور است که ما ميخواهيم زندگيمان رفاه و آسايش داشته باشد ذرهاي خلل نداشته باشد آن رزقي که خدا ميگويد ميدهم با آن رزقي که مد نظر ماست خيلي متفاوت است.
حاج آقا ماندگاري: قبول دارم ولي من به خيليها ميگويم اطرافتان را بررسي آماري کنيد ببينيد چه تعداد از آنهايي که ازدواج کردهاند يک هفته اين پيام را خوانديد از آقايي که ما ازدواج کرديم به حرف آقاي ماندگاري ازدواج کرديم بدبخت و بيچاره شديم من گفتم ازدواج يک پازل است به همان آقا هم عرض کردم به همهي بينندگان عرض ميکنم يک نگاه آماري اطراف داشته باشند ببينند آنهايي که با ازدواج به قول آن عزيز بدبخت شدند يا با تکثير نسل بدبخت شدند بيشتراند يا آنهايي که بچهي اول آمد خانه درست شد بچهي دوم آمد ماشين درست شد بچهي سوم رفتند مکه و بچهي چهارم اين طور خدا گشايش ايجاد کرد من آمار گرفتم بيني و بين الله منصفانه ميگويم آمار آنهايي که زندگيشان رو به رشد بوده نسبت به آمار کساني که با مشکلات بودند نميگويند مشکلات آنها صفر بوده ميخواهم بگويم اينها وعدهي خداست اگر به آن چه خدا گفته عمل کنيم اينها اتفاق ميافتد سر بحث خودمان برگرديم با اعتقاد به امام رضا با اعتماد به امام رضا با انقطاع از غير امام رضا وقتي ميرويم در خانهي آنها خواستهاي که ميخواهيم را برآورده نميکنند علت اول که نميدهند مربوط به امام رضا نيست مربوط به اين است که من شايد قابليتاش را ندارم مثال واضح خنده دار را ميزنم آقايي خانمي هنوز ازدواج نکردند بروند به امام رضا بگويند ما بچه ميخواهيم همان طور که شما خنديديد همه ميخندند بعد بگويند امام رضا من از شما گلايه دارم يک سال دارند ميگويند بچه ميخواهيم نميدهند در خانهي اميرالمومنين گفت آقا من بچه ميخواهم يک خانمي بچهاي را داد بغلاش گفت آقا دو دقيقه اين را نگاه دارد بعد پيدايش نشد آقا جان من که گفتم بچه ميخواهم منظورم اين بود که آقا جان اول مادر بچه را بعد بچه را فداي شما بشوم من کنايه گفتم در قالب لطيفه هم است انشاءالله آقا اميرالمومنين بر ما خورده نگيرند و اين لطيفه را به عنوان اين که ما دل دوستان اميرالمومنين را شاد کرده باشيم اگر من قابليت بچه دار شدن نداشته باشم هنوز ازدواج نکردم يا خنده دارتر از اين يکي در حرم امام رضا حرم حضرت معصومه چله نشيني بکند من فوق ليسانس بکنم از او بپرسند شما ليسانس داري بگويد من ديپلماش را هم ندارم همه ميخندند به اين ميگويند عدم قابليت من حتي مثال عددي ميزنم من رفتم جنسي را از مغازه ميخواهم بخرم اين جنس ده هزار تومان است ولي دويست تا تک توماني آوردم بگويم ميشود اين جنس را به من بدهيد ميگويد اگر قرار باشد اين جنس ده هزار توماني را من با تخفيف بدهم هشت هزار تومان لا اقل بياور.
شريعتي: اينها خيلي محسوس است.
حاج آقا ماندگاري: حاجتهايمان همين است براي هر حاجتي بفهميم قابليت دينياش چيست.
شريعتي: يعني برويم پيدا کنيم.
حاج آقا ماندگاري: بله قبل از اين که امام را قبل از اين که خدا را متهم بکنم يک سوال از خودم بکنم تو خبر داري که قابليت اين حاجتات چيست؟ البته من همين جا ميخواهم يک تقلب برسانم اشکال ندارد در خانهي امام رضا اشکال ندارد من به امام رضا بگويم يا امام رضا مثلا من حال نماز شب ميخواهم امام رضا برميگردند به من ميگويند تو قابليتاش نداري شبها زود نميخوابي سنگين ميخوري اينها قابليت ايجاد نميکند يا مانعيت ايجاد ميکند که بعد عرض ميکنم من به امام رضا عرض بکنم امام رضا جان من يک داستان از شما سراغ دارم يک کرامت و معجزه سراغ دارم شما آن نقاشي شير را که در پرده بود آن قابليت شير حيوان زنده شدن را نداشت شما به او قابليت هم داديد پس آقا جان من ميدانم قابليت ندارم قابليت را خودت بده عيب ندارد اين همان تقلب است که ميگويم امام رضا را متهم نکنم چرا حاجت من را نميدهد اول بفهمم من قابليتاش را ندارم من به عنوان مثال من از امام رضا تقاضا ميکنم به من توفيق فهم قرآن را بدهد ولي نرفتم ادبيات عرب را ياد بگيرم لا اقل ادبيات عرب را ياد نگرفتم ميخواهم فهم قرآن را داشته باشم بعضي از علتهايي که حاجت من را نميدهند اين است که اشکال از من است قابليت نيست الآن يک وامي هم ميخواهند بدهند ميگويند يک سپردهاي در بانک داشته باشيد من خيلي وقتها گفتم مردمي که به امام رضا گفتيد به ما وام بده کمک بده سپرده در حساب امام رضا داريد؟ ميگويند سپرده چيست؟ ميگويم حساب خمستان است برويد يک دفتر چه حساب باز کنيد بگوييد ما در بانک شما حساب داريم ما قابليت وام گرفتن را با اين حساب شما ميتوانيم داشته باشيم؟ بعضيها گفتند حرف قشنگي است ما الآن ميرويم حساب بانک باز مي کنيم خيلي از مردمي که از خدا و امام رضا کمک ميخواهند در بانک حساب ندارند بانک خدا منظورم است بانکهاي ديگر را کاري ندارم پس قابليت وام گرفتن ندارم من خاطرم است آن اوايل که قرض الحسنهها بود خدايا قرض الحسنهها را در مملکت ما احياء بفرما يک وام ميخواستيم بگوييم ميگفتند يک دفترچه پنج هزارتوماني باز کنيد تا صد هزار تومان وام قرض الحسنه بدهيم اين قابليت است پس اولين اشکال برميگردد به قابليت دومين علتي که ميروم حاجت بخواهم برآورده نميشود اين است که قابليت را دارم ديپلم را دارم براي ليسانس همسر دارم براي اولاد تلاش کردم براي توفيق همهي اينها بود که حتي يک روايت از حضرت امام رضا نقل شده مَنْ سَأَلَهُ التَّوْفيقَ وَلَمْ يَجْتَهِدْ فَقَدِ اسْتَهْزَءَ بِنَفْسِهِ البته اين براي دومين عامل است دومين عامل چيست؟ من قابليت را دارم ولي تلاش نميکنم ماشين قابليت ندارد يعني بنزين ندارد ولي قابليت دارد بنزين دارد ولي من استارت نميزنم چرا ماشين راه نميافتد خب استارت بزن ديگر تا استارت نزني راه نميروي من ديپلم دارم چرا ليسانس به من نميدهند؟ درس هم بايد بخواني، خانم و آقا ازدواج کردند ولي هيچ پيگيري مسائل پزشکي نميکنند بايد اجتهاد و تلاش براي رسيدن به آن حاجت داشته باشند پس اول بروم بپرسم قابليت لازم براي هر حاجت چيست دوم تلاش لازم براي هر حاجتي چيست به عنوان مثال خيلي از دانش آموزان ميگويند يا براي پشت کنکوريها ما شب کنکور زيارت عاشورا خوانديم وضو گرفتيم دعا خوانديم ولي قبول نشديم ميگويم اين همه تلاشات نبود تلاش اين است که يک سال براي کنکور بخواني بعد در سه چهار سال دبيرستان که خواندي حالا زيارت عاشورا هم بخواني دعا هم بخواني امام رضا فرمودند محبت ما جاي تلاش را نميگيرد جاي عبادت و عمل صالح را نميگيرد عبادت و عمل صالح هم جاي محبت ما را پر نميکند هر کدام جاي خودش دو تا عنصرياند در اين پازل پس علت اول که حاجتهاي ما را نميدهند اين است که امام رئوف و مهربان و خداي مهربانتر از امام رضا من قابليت ندارم بروم ببينم قابليت چيست و تلاش بکنم براي کسب قابليت دوم تلاش بکنم براي رسيدن به آن نتيجه سومين علت که زيادي گوش بدهيد سومين علتي که امام رضا حاجت ما را نميدهد اين است که مانع دارد ماشين بنزين دارند استارت هم ميزند اما هوا گرفته يک استادي داشتيم خدا بر درجاتاش بيفزايد کتابهاي قشنگي هم دارد حضرت آقاي آشيخ علي صفايي حائري کتاب هايش به نام عين صاد است کتابهاي قشنگ و روان و زيبا من آن قدري که استفاده کردم انصافا پر استفاده بود ايشان در يکي از خاطرهها در کتابش نوشته خيلي قشنگ است مانده بودم از کجا شروع کنم در خانه بودم قلم داستان واري قشنگي دارد ديدم در کوچه ظاهرا يک ماشين خاموش شده روشن نميشود يکي صدا ميزند هوا گرفته بايد هولاش داد ميگويد من سوال خودم را جوابش را پيدا کردم فهميدم من هم هوا گرفتم يکي بايد هولام بدهد اگر دل من پر از هواي نفس باشد امام رضا چطور ميخواهد جواب بدهد اين مانع است خودشان فرمودند گناه مانع است من اين بيان لطيف را خيلي جا گفتهام دختر خانمي در حرم امام رضا گفت هر چه دستم را پيش امام رضا دراز ميکنم جواب نميدهد گفتم اين کاکلات بيرون است دختر گلام گفت اين کاکلام چه ربطي به دعا دارد گفتم اين مانع است عايق است نميگذارد صدا برسد ما استديو رسيديم چون استديو عايق است صداي ما بيرون نميرود مگر اين که با ميکروفون صدا بزنيم اگر من دور خودم لايههاي پر از گناه درست کنم صدايم به امام رضا نميرسد باز اشکال مال امام رضا است يا مال من است؟ ظلم مانع است و من ميخواهم در حرم امام رضا يک ظلمهاي کوچکي دارد اتفاق ميافتد و زائرها نميدانند چرا امام رضا حاجتشان را نميدهد در خود حرم ميخواهد ضريح امام را ببوسد روي شانههاي مردم ميخواهد راه برود اين ظلم است اين مانع است امام رضا به اينها حساس است اين کوچکهاي بزرگ نما هستند دارد راه ميرود پاي مردم را لگد ميکند سر نماز صف نماز ميخواهد بنشيند جاي مردمي که قبلا نشستهاند رعايت نميکند حق تقدم دارند در اين ازدحامهاي ورود خروج حال ضعفا را رعايت نميکند اينها ظلم است اينها مانع است گاهي وقتها کلماتي ميگويد دل کسي رنجيده ميشود من نگاه کردم ديدم در حرم مانع خيلي زياد شده نگاه به نامحرم ميکند در حرم اين مانع است بعد يقهي امام رضا را ميگيرد ما از امام رضا گلايه داريم يا قابليت نيست بروم راه قابليت در آن حاجت را پيدا کنم يا تلاش نيست بروم راه تلاش در آن حاجت را پيدا کنم براي حاجت پول در آوردن تلاش کار کردن ميخواهد يا مانع دارم مثل گناه مثل ظلم مثل کينه حسد و هواي نفس که اينها همهاش مربوط به ماست لذا ميگوييم قبل از زيارت يک استغفار بکنيم يک صدقه بدهيم «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ» (توبه/103) ما را پاک ميکند علت چهارم اين است قابليت است تلاش هم است مانعي وجود ندارد باز هم نميدهند حال برميگردانيم به حکمت آنها يک حکمتي دارد تو هيچ اشکالي نداري حالا حکمتاش چيست حکمتاش را در خيلي از روايات گفتند ميگويند به شما نميدهيم به بچهات ميدهيم حکمتي دارد ديگر به شما نميدهيم به آباء و اجدادت در برزخ ميدهيم به خاطر همين حاجتات يک چيزي به آنها ميدهيم.
شريعتي: اين طور باشد که اميدي وجود ندارد براي عرض حاجت. يعني ممکن است يک حاجتي را ما داريم با همهي نکاتي که شما گفتيد با اين چهار مورد ديگر آن قدر محکم.
حاج آقا ماندگاري: نه در اين سه موردي که مربوط به ماست اينها خيلي اغماض ميکنند قابليت را خودشان کمک ميکنند من دستم را دراز ميکنم نميرسد آنها دستشان را دراز ميکنند من را ميکشند جلو موانع را خود امام رضا استغفار ميکند برطرف شود.
شريعتي: با اين نکاتي که گفتيد يک نوع نا اميدي ايجاد شد.
حاج آقا ماندگاري: نه حرف من اين بود که توپ را در ميدان امام رضا نندازند خودمان را ببينيم و الا در قابليتها من تقلب را رساندم گفتم از امام رضا بخواهيد قابليت را بدهد در تلاش بگوييد «وَ جِئنا بِبِضاعَةِ مُزجاة» (يوسف/88) اين قدر ديگر ما توانستيم دست دعا بزنيم همين است فدايت شوم من بيشتر از اين نميتوانيم بقيهاش را خودتان درست کنيد در مانع بگوييم من گناه کردم خودت برايم استغفار کرد همچنان که پدر حضرت يوسف حضرت يعقوب بر پسراناش استغفار کرد شما هم براي ما استغفار کنيد من حرفام اين است که گلايه از امام رضا نداشته باشيد
شريعتي: نه ميگوييد شما از اين جا ميآييد بعد عرض حاجت ميکنيد
حاج آقا ماندگاري: نه من اولاش سفت گفتم آنها با اغماض نگاه ميکنند عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ عنايت ميکنند آخرش هم حکمتاش اين است که دستي که به روي خانهي آنها اين قطعي است اينها چون مظهر کرم خدا هستند و چون خدا دست هيچ کسي را نا اميد برنمي گرداند اينها هم دست هيچ کسي را نا اميد برنمي گردانند يک چيزي در کاسه ميگذارند حال يا در سهم قيامتيمان ميگذارند يا براي اولادمان ميگذارند يا براي آبا و اجدادمان ميگذارند يا بلايي را از ما دفع ميکنند يا گناه را ميبخشند ما از حاجت خواستن از خدا و امام رضا خسته نشويم ولو اين که آن حاجت را به ما ندادند به ادلهاي که اشاره کردم .
شريعتي: يعني اين پاکتي که ما پست ميکنيم خالي بر نميگردد.
حاج آقا ماندگاري: بله احسنت اميدواريم که باز هم دعا ميکنيم خدايا به آبروي امام رضا آنهايي که از راه دور و نزديک در اين ايام و در هر ايامي دست توسل به ساحت امام رضا دراز ميکنند خدايا حاجت شرعيهشان را به نحو احسن به آنها عنايت بفرما.
شريعتي: آنهايي که مريض دارند قرض دارند آنهايي که همسر شايسته ميخواهند فرزند صالح ميخواهند آنهايي که زنداني دارند انشاءالله به برکت نام و ياد امام رضا حاجتشان را بگيرند.
حاج آقا ماندگاري: بالاترين حاجت همهي مومنين و مومنات فرج امام زمان است خدا ميخواهد اتفاق بيفتد ولي چرا نميافتد همهي معصومين هم خودشان حاجت خودشان است ولي هنوز بشر امروز قابليت درک حضور در محضر امام زمان را پيدا نکرده و تلاش لازم را براي ديدن امام زمان به دست نياورده و موانع ديدن امام زمان را در وجود خودش و در جامعه برطرف نکرده از اين واضح تر؟ اين حاجت خود خداست حاجت همهي انبيا است حاجت همهي خوبيان و همهي مومنين و مومنات و مسلمين و مسلمات است ما برگردانيم به ميدان خدا؟ آن جا ما قبول داريم مشکل از ماست اينها هم احتمال ميدهيم اشکال از ماست قطعي نميگويم وقتي احتمال داديم گلايه از امام رضا نکنيم ما هنوز امام رضا را نشناختيم گلايه ميکنيم آنها از پدر و مادر به ما مهربان تراند.
شريعتي: بسيار ممنون انشاءالله همهي آنهايي که دوست دارند در مقاطع تحصيليشان موفق باشند موفق و منصور باشند ميرسيم به قرار روزانهمان صفحهي 200 قرار امروز ماست آيات 80 تا 86 سورهي مبارکه توبه انشاءالله تلاوتتان توأم با تدبر باشد برميگرديم با شما و همراه شما به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّـهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ?80? فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّـهِ وَكَرِهُوا أَن يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَقَالُوا لَا تَنفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَّوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ ?81? فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ?82? فَإِن رَّجَعَكَ اللَّـهُ إِلَى طَائِفَةٍ مِّنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَدًا وَلَن تُقَاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا إِنَّكُمْ رَضِيتُم بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخَالِفِينَ ?83? وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ ?84? وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ ?85? وَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّـهِ وَجَاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُو الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُوا ذَرْنَا نَكُن مَّعَ الْقَاعِدِينَ ?86?
ترجمه:
براي آنان [که عيب جويان مسخره کننده اند] چه آمرزش بخواهي چه نخواهي [يکسان است] اگر براي آنان هفتاد بار هم آمرزش بخواهي، خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزيد؛ زيرا آنان به خدا و پيامبرش کفر ورزيدند و خدا گروه فاسقان را هدايت نمي کند. (??) بر جاي ماندگان [از جنگ تبوک] از خانه نشستن خود به سبب مخالفت با پيامبر خدا خوشحال شدند و خوش نداشتند که با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد کنند، و [به مؤمنان] گفتند: در اين گرما [براي جهاد] بيرون نرويد. بگو: آتش دوزخ در حرارت و گرمي، بسيار سخت تر است، اگر مي فهميديد. (??) پس به کيفر گناهاني که همواره مرتکب مي شدند بايد کمتر بخندند و بسيار بگريند. (??) چنانچه خدا تو را [از سفر جنگ تبوک] به سوي گروهي از آنان [که بدون عذر از جنگ بازماندند] بازگردانيد و آنان براي بيرون آمدن [به سوي جنگي ديگر] از تو اجازه خواستند، پس بگو: هرگز با من بيرون نخواهيد آمد، و هرگز همراه من با هيچ دشمني نخواهيد جنگيد؛ زيرا شما نخستين بار به نشستن در خانه [و ترک جنگ] خوشحال شديد، اکنون هم با مخالفين بنشينيد. (??) و هرگز به جنازه هيچ کدام از آنان نماز مخوان و بر گورش [براي دعا و طلب آمرزش] نايست؛ زيرا آنان به خدا و پيامبرش کافر شدند و در حالي که فاسق بودند، از دنيا رفتند. (??) اموال و فرزندانشان تو را به شگفت نياورد [اين ها براي آنان خوشبختي نيست] خدا فقط مي خواهد آنان را در دنيا به اموال و فرزندانشان عذاب کند، و در حالي که کافرند جانشان درآيد. (??) و چون سوره اي نازل شود که: [در آن سوره از آنان خواسته اند] به خدا ايمان آوريد و همراه پيامبرش جهاد کنيد؛ ثروتمندان و قدرتمندان [منافق] از تو اجازه مي خواهند [که در جهاد شرکت نکنند] و مي گويند: بگذار که ما با خانه نشينان باشيم. (??)
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شريعتي: انشاءالله زندگيتان منور به نور قرآن باشد منور به نور امام رضا عليه السلام خدمت شما هستيم اشاره قرآني را ميشنويم.
حاج آقا ماندگاري: اتفاقا با مدد از وجود نازنين امام رضا عليه السلام آيه 80 سوره توبه که در اين صفحه است من در سوالاتي که با شما گاهي وقتها صحبت بود با خيلي از بينندگان عزيز در محيطهاي مختلف صحبت ميکنيم پاسخ آن سوال است سوال اين است من سوال را با اجازه شما مطرح ميکنيم سوال اين است که معني شفاعت امام رضا يعني چه اين که ميگويند امام رضا در دنيا و برزخ و قيامت شفاعت ميکند شفاعت يعني چه و کدام شفاعت بالاترين است اين آيه خيلي قشنگ بيان ميکند من در اين رابطه اول سه نکته مقدمهاي ميگويم شفاعت دست خداست هيچ کس بدون اجازهي خدا حق شفاعت ندارد يعني اگر انبيا و اوليا و شهدا و صلحا هم شفاعت ميکنند به اذن رب است مومنين و مومنات هم در قيامت يا در دنيا ميخواهند شفاعت کنند بايد به اذن خدا باشد خدا به پيغمبر که رئيس همهي شفاعت کنندگان از جنس انسان است يک بار در آيه 64 فرموده من اجازه شفاعت به تو ميدهم يک بار هم در آيه 80 سوره توبه ميفرمايد تو هم براي بعضيها هفتاد مرتبه واسطه شوي نميپذيرم پس معلوم شد شفاعت قاعده دارد آيهي 64 سورهي نساء ميفرمايد «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ» ما پيغمبر براي مردم فرستاديم که در جاده پشت سر پيغمبر راه بروند که من اين مثال را خيلي در منبرها ميگويم امداد خودروها ماشيني که در جاده مانده ميروند کمک ميکنند کسي که در بيراهه رفته در وسط بيابان زنگ بزنند بياييد کمک کنيد کمک نميکنند ميگويند چرا از اول از بيراهه رفتي پس شفاعت اهل بيت مال کسي است که در راه اهل بيت باشد در راه اهل بيت دارد ميرود پنچر شده موتور سوزانده لاستيک ترکانده ببخشيد با اين ادبيات ميگويم اينهايي که در اين مسير ميروند کمک ميکنند امداد ميکنند بوکسر ميکنند در آيهي 80 سورهي توبه ولي يک گروهي حبيب ما که تو بالاتريني چه واسطه شوي من ببخشم چه واسطه نشوي إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً هفتاد مرتبه هم براي اينها واسطه شوي نميبخشم فَلَن يَغْفِرَ اللَّـهُ، لن يعني هرگز نميبخشم چرا؟ دنبالهاش ميفرمايد ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ کسي که در بيراهه باشد از اول راه خدا پيغمبر را انتخاب نکرده در مسير فسق و گناه و فجور افتاده اين مورد شفاعت قرار نميگيرد اين دوم نکتهي سومي که ميگويد اگر از امام رضا شفاعت بخواهيم بهترين شفاعت چيست. سه سوال شد شفاعت در اختيار کيست؟ خدا قاعده دارد يا بي قاعده است؟ خيلي هم قاعده دارد خدا به پيغمبر ميگويد تو را که قبول نميکنم تا بقيه حساب کار خود را بدانند با اين آيه سوال سوم که بهترين شفاعت چيست من از امام رضا بخواهم مرض جسمام را شفا بدهد يا مرض روحم را در اين چند روز توفيق داشتم حرم امام رضا حرم حسين بن موسي الکاظم در شهرستان طبس حرم احمد بن موسي الکاظم در شيراز و خيلي از جاهاي ديگر را توفيق داشتم انجام وظيفه کنيم يکي از بحثها اين بود از امام رضا بهترين شفاعت اين است سه شفاعت بخواهيم يک از امام رضا بخواهيم قفل فکر و عقل ما را باز کند چون اگر امام رضا قفل عقل ما را باز کند اين عقل و فکر باطن را ميبيند آخرت را ميبيند وگرنه اين عقل ميشود دنيايي ديدنيهايي که با چشم سر است را ميبيند ديدنيهايي که با چشم سر ناديدني است را ديگر نميبيند يعني از امام رضا بخواهيم قفل عقل ما را باز کند خدا را ببينم با اين چشم ديده نمي شود اين شفاعت است از امام رضا بخواهيم قفل عقل ما را باز کند قيامت را ببينيم همين جا مکر شيطان را هم حس کنم که ميگويد «إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ» (اعراف/201) همين که شيطان نزديکام شد حس کنم فرار کنم اين شفاعت است شفاعت در ناحيه فکر و عقلمان است از امام رضا بخواهيم شفاعت دل ما را بکند امام رضا کمک کند در اين دل حب و بغض فقط خدايي باشد من اگر قرار است آدمها را دوست داشته باشم کارهايي را دوست داشته باشم اشيايي را دوست داشته باشم هماني باشد که امام رضا دوست دارد، براي خدا دوست داشته باشم براي خدا دشمني بکنم نه به خاطر هوانفس اين خيلي توضيح ميخواهد فرصت شود يک موقعيتي انشاءالله باز ميکنيم شفاعت سوم از امام رضا بخواهيم خيلي نکتهي قشنگي به ذهنام آمد اعضا و جوارح ما در اختيار ما هستند از امام رضا بخواهيم اين اعضا و جوارح سرباز آنها شوند نه سرباز من چون اينها اگر فقط سرباز من باشند ناقلاها اولين کساني هستند که روز قيامت عليه من شهادت ميدهند، من با اين دست يک خطا بکنم روز قيامت داد ميزنداي خدا تقصير من نبود تو من را در اختيار آقا گذاشته بودي با من گناه کرد از امام رضا ميخواهم اين دستم اين چشمام اين زبانام سرباز آنها شود اين سه تا شفاعت پس شفاعت بخواهم قفل مغزام و عقلام را باز کنند دلام را کنترل کنند دست و اعضا و جوارحام را سرباز کنند اگر اين سه شفاعت را از امام رضا خواستيم هر چه هم کم آورديم آن وعدهاي که امام رضا محقق شود هر کس زيارت ما بيايد ما سه جا کمکاش ميکنيم يکي موقعي که نامهي عملاش را دستش ميدهند يکي موقعي که دم پل صراط قرار گرفته يکي موقع ميزان عمل که اميدواريم وجود مقدس امام رضا ما را قابل بدانند اين وعدهشان را براي ما و همهي زائريني که از طرف برنامه سمت خدا زائر امام رضا شدند بچههاي خدمت گزار سمت خدا ما را قابل بدانند اين وعدهشان را در مورد ما هم محقق فرمايند.
شريعتي: انشاءالله ممنون نکات خوبي را شنيديم دوستان ميتوانند به سايت ما مراجعه کنند فايلهاي صوتي و متني برنامه آن جا وجود دارد ممنون نکات خوبي را شنيديم دوستان ميتوانند به سايت ما مراجعه کنند فايلهاي صوتي و متني برنامه آن جا وجود دارد samtekhoda3.ir و استفاده بکنند بهترينها را مثل هميشه براي شما آروز ميکنم گفت صحن تو و ضريح تو و بارگاه تو هر حاجت نگفته گمانم روا شود اللهم صل علي علي بن موسي الرضا المرتضي الامام التقي النقي و حجتک علي من فوق الارض و من تحت الثري الصديق الشهيد صلوه کثيره تامه زاکيه متواصله متواتره مترادفه کافضل ما صليت علي احد من اوليائک.