برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: استمرار زيباييهاي ماه مبارك رمضان
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
تاريخ پخش:93/05/01
بسم الله الرحمن الرحيم
و صل الله علي محمدٍ و آله الطاهرين
چندي است شبهايي كه مهتاب است، بيخوابم *** چندان كه اين امواج بيتابند، بيتابم
اي آبها دلگيرم از ماهي و مرواريد *** آخر چرا ماهي نميافتد به قلابم
ياران به بسم الله گفتن، رد شدند از رود *** من ختم قرآن كردم و مغلوب گردابم
هرچند ماه آسمان بر من نميتابد *** من هرگز از اين آستان رو برنميتابم
در حسرت مويي چنين تسبيح در دستم *** با ياد ابرويي چنين پا بند محرابم
تنها نه چشمانم كه جانم تشنه است اين بار *** حاشا كه گرداند سرابي دور سيرابم
آقاي شريعتي: سلام ميگويم به همهي بينندههاي خوبمان، خانمها و آقايان، طاعات و عباداتتان قبول باشد. حاج آقاي ماندگاري سلام عليكم و رحمة الله.
حاج آقاي ماندگاري: عليكم السلام و رحمة الله، بسم الله الرحمن الرحيم، و الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمدٍ و آله الطاهرين. من هم عرض سلام و ادب خدمت بينندگان عزيز دارم و آرزوي قبولي طاعات و عبادات را دارم. روزهاي آخر ماه رمضان است. اميدواريم از ماه رمضان بهترين بهره را برده باشيم و براي عيد سعيد فطر آماده باشيم. تقاضا دارم همه با هم به عنوان توسل دعاي سلامت حضرت را تلاوت كنيم. [دعاي فرج]
آقاي شريعتي: روزهاي پر خير و بركتي را پشت سر گذاشتيم، حواسمان به همه چيز بود. شايد دل مشغولي همه ما اين باشد كه چه كنيم حال و هواي خوش اين روزها و شبهاي ما در ماههاي بعد هم استمرار داشته باشد.
حاج آقاي ماندگاري: در ادامه بحث جلسه قبل ميخواهم بگويم ماه رمضان در حال تمام شدن است. شاعر چه زيبا گفت: «صد شكر كه اين آمد و صد حيف كه آن رفت» عيد فطر ميآيد و عيد رمضان تمام ميشود. اولين نكته اين است كه معمولاً وقتي از اين مهماني بيرون ميرويم يك چشم خندان است، يك چشم گريان است. خندان است از اين جهت كه الحمدلله چه مهماني زيبايي بود. گريان است از اينكه چه زود تمام شد. انسانهاي خواب فقط گريان هستند. چون تكانشان دادند. استفاده نبردند. اولين رمز تداوم رمضان اين است كه مواظب باشيم خوابمان نرود. انشاءالله در رمضان بيدار شديم.
بعد از برنامه فرموديد: آدم خواب را ميشود بيدار كرد، ولي كسي كه خودش را به خواب زده نميشود بيدار كرد. ما فرض را بر اين ميگيريم كه هيچ كس از بينندگان عزيز انشاءالله خودش را به خواب نزده است. بخاطر حوادث جامعه و روزگارمان به خواب رفتيم. اميدواريم كه ماه رمضان ما را بيدار كرده باشد. چهار شاخصه را تكرار كرديم. آدم خواب وعدههاي خدا را جدي گرفته و خودش را خواب كرده است ولي آدم بيدار هم وعدهها را جدي ميگيرد و هم وعيدها را. يكي از زيباييهاي رمضان انس با قرآن است. خواهش ميكنم كه تداوم داشته باشد. ولي به آيات قيامت كه رسيدند يك مكثي كنند. يكبار ديگر بخوانند. ببينند اين آيات عذاب آنها را ميلرزاند يا نه؟آيه اول سوره حج ميگويد: «إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظيمٌ» زلزلهي روز قيامت خيلي بزرگ است. وقتي خدا به چيزي عظيم بگويد، اصلاً در تصور ما نميگنجد. مثلاً ما ميگوييم: عجب گل بزرگي است. خدا همه دنيا را كوچك ميگويد. وقتي خدا به زلزله قيامت عظيم ميگويد، معلوم ميشود خيلي عظيم است. كوهها پودر ميشود! به آيات عذاب رسيديم مكث كنيم ببينيم واقعاً ميترسيم. آدم خواب را آتش نزديكش كني، نميترسد. چون خواب است. ببينيم با وعيدهاي خدا تن ما ميلرزد. با وعيدهاي خدا كه قطعاً دلمان را صابون ميزنيم.
حضرت عبدالعظيم حسني اين حديث را نقل كردند كه پيامبر در شب معراج ميگويد: زناني از امتم را ديدم كه در آتش جهنم آويزان شده بودند. وقتي آدم اين حديث را ميشنود، هر زن و مرد با غيرتي بايد تنش بلرزد. از برادرم جبرئيل پرسيدم: اينها براي چه آويزان شدند؟ فرمود: اينها بيحيايي كردند. يك تار مو هم دهان كجي به يك حكم خداست. اگر واقعاً حديث عذاب ديديم، ترسيديم بفهميم ما بيدار شديم. سجده شكر بكنيم.
شاخصه دوم اين بود كه همچنان كه دنيا را جدي گرفتيم، آخرت را هم جدي بگيريم. هر قدمي كه براي دنيا برميداريم، يك قدم هم براي آخرتمان برداريم. در دعاي ماه رمضان خوانديم «اللهم اغن كل فقير» خدايا به من توانايي بده به هر فقيري كمك كنم. اگر اين حس را داشتم معلوم است بيدار هستم.
سومين شاخصه اين بود كه همچنان كه از حمايت و شفاعت اهلبيت بهرهمند ميشويم، از هدايتشان هم بهرهمند شويم. دنبال حمايتشان باشيم. قبل از هر كاري برويم از هدايتشان پرس و جو كنيم.
چهارمين مورد هم گفتيم طهارت را در دنيا بخريم، چون در قيامت و برزخ گير هستيم. پيغمبر كه حواسش جمع است و بيدارترين موجود عالم هستي است، روزي 70 مرتبه استغفار را بر خودش واجب كرده است. ما هم روزي هفت مرتبه اين استغفار را بر خودمان واجب كنيم. اين يادآوري جلسه پيش بود.
روزهاي آخر ماه رمضان است، ميخواهم يك كلمه به مسؤولين خدمتگزاري بگويم كه جداً براي سربلندي دين اسلام و نظام اسلامي تلاش ميكنند. وعده خدا اين است كه اگر يك قدم براي اسلام و مسلمين بردارند، خدا ياريشان ميكند. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ» (محمد/7) وعيد خدا را هم داشته باشند. وعيد خدا چيست، در حديث معراجيه است. خدا ذليل ميكند هركسي را به اسلام اهانت كند. اين نظام، نظام اسلامي است. اين انقلاب، انقلاب اسلامي است. هركسي با عملكرد خودش به اين نظام ضربه بزند، بداند با خدا طرف است.
مردم بني صدر رئيس جمهور اين مملكت را ديدند. ذلتش را ديدند. من حس ميكنم بني صدر آرزوي مرگ ميكند. مردم منافقين را ديدند. به اين نظام ضربه زدند. اگر اينها را جدي گرفتيم، معلوم ميشود رمضان ما رمضان پر استفادهاي بوده است. اگر فقط ما در رمضان توانسته باشيم خودمان و اطرافيانمان را بيدار كنيم، خيلي بهره برديم.
راننده در جاده براي اينكه خوابش نبرد، دو سه كار بايد بكند. پدر خانواده بايد از همه بيدارتر باشد. مسؤولين جامعه بايد از همه بيدارتر باشند. مربي كلاس و مدرسه بايد از همه بيدارتر باشد. راننده بايد چند كار را بكند:
1- اولين كار اين است كه يك وردست خوب انتخاب كند كه اگر احتمالاً يك ذره چشم راننده روي هم رفت، زود تذكر بدهد كجا ميروي؟ اصليترين عامل بيداري من و شما وردستهاي ما هستند. يك وردست ميتواند همسر باشد. جوانها! توصيه ميكنم وردست خواب انتخاب نكنيد. دختر خانم اگر داري همسر انتخاب ميكني، اگر فقط به دنيا فكر ميكند، اين خواب است. ولي اگر به آخرت هم حواسش هست، بيدار است. ميگويد: فقط بيا حالمان را ببريم، امام رضا كمك ما ميكند. به شفاعت اهلبيت دل خوش كرده است، خواب است. ولي اگر گفت: زندگيمان را براساس زندگي اهلبيت تنظيم كنيم اين بيدار است. وردست خوب انتخاب كنيد.
زهير يك مقدار چُرتي بود. زهير با امام حسين هم مسير بود. جايي چادر ميزد كه به تور امام حسين نخورد. مي خواست فرار كند. اما امام حسين از آنجايي كه ويژگيهايي در او ديده بودند، ميخواست او را بخرد. براي خدا بخرد، او را شكار كند. محضر امام حسين رفت. اول ترسيد، عرض كرد: اجازه بدهيد فكر كنم. آمد قصه را براي همسرش بازگو كرد. خانمش از او بيدارتر بود. گفت: مگر چند بار در عمر انسان پيش ميآيد كه پسر دختر پيغمبر از تو ياري بخواهد؟ ميخواهي اين فرصت را از دست بدهي؟ باز هم ميخواهي دنبال تجارت بروي؟
من ميخواهم بگويم يك وردست خوب ميتواني به استمرار بيداري من كمك كند. چون زيباترين متاع رمضان بيدار شدن ما از خواب غفلت بوده است. اين اسباب را ادامه بدهيم، بيداري ادامه پيدا ميكند. يكي اين بوده كه وردستهايمان را چك كنيم. خوشا به حال آنهايي كه اين دهه آخر رمضان در اعتكاف هستند. در قرآن داريم كه ماه رمضان براي اعتكاف در مسجد است. «وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِد» (بقره/187) ماه رمضان براي اعتكاف و خلوت و تفكر و بيدار شدن است.
قبل از ماه رمضان در آماري شنيدم كه مصرف مواد غذايي مردم در ماه رمضان بيشتر است. خيلي غصه خوردم! خدا ماه رمضان را گذاشته كه ما كمتر بخوريم. ميترسم خواب باشيم.
جوان از اعتكاف درآمده بود مثل ابر بهار هم گريه ميكرد. خدا انشاءالله اعتكاف در حرم امام رضا را نصيب كند. به من گفت: حاج آقا من ميدانم كه خدا به بركت امام رضا مرا بخشيده است. ولي من از اين حرم بيرون بروم، خراب ميشوم. چون دوستانم بيرون از حرم منتظر من هستند گردش برويم. گفتم: نميشود دوستانت را عوض كني؟ در فكر رفت، گفت: ميشود. اين دوستان تو را خواب ميكنند. دوستي كه گفت: نماز را ول كن، پير شدي توبه ميكني. ارتباط با جنس مخالف داشته باش، پير شدي، توبه ميكني. دوستي كه بگويد: يك پك بزن، يك ته استكان بخور، اينها دارند ما را خواب ميكنند. بايد دوست كنار دستي من بيدار باشد. همسر، دوست، شريك در مغازه به من ميگويد: شريك من نه اهل نماز است. نه اهل روزه و خمس است. اهل چيزهاي ديگر است. چه كنم؟ گفتم: اگر شريك شما مرض مسري داشت، شراكت خودت را ادامه ميدادي؟ گفت: نه! گفتم: به خدا مرض گناهاني كه تو گفتي مسري است. رهايش كن. شريك، همسر، رفيق، حتي همسفر. من كنار يك نفر مينشينم، اثر ميپذيرم.
در محضر مردم يكي از شهرها، در امامزادهاي صحبت ميكردم. خدا به ذهنم انداخت، گفتم: همه ميدانيد كه كمال همنشين بايد در آدم اثر كند. اين آقاي بزرگوار اينجا كنار شما، چقدر در شما اثر كرده است؟ پس اولين عامل نگهدارندهي بيداري ماه رمضان دقت در كنار دستي ما است. ولو براي يك فرصت كوتاه و يا حتي براي يك عمر به عنوان همسر باشد. حواسم باشد كه خواب آلود نباشد.
2- دومين كاري كه راننده ميكند، نورهايش را تنظيم ميكند. در شب نور بايد تنظيم شود كه جاده را خوب ببيند. چون عمدتاً شب خوابش ميگيرد. اين دنيا كلاً شب است. ولي خدا نور گذاشته است. در اين عالم نوري گذاشته كه تمام ريزه كاريهاي عالم را ميشود با اين نور ديد. ببينم آيا بعد از ماه رمضان بنا دارم اين نور را در زندگيام بگذارم يا باز ميخواهم لب طاقچه بگذارم. بارها قرآن گفته: من نور هستم. هركس با من راه بيفتد در چاله نميافتد و خوابش نميبرد. الآن در اتوبانها نورهاي ماشينها را زياد ميكند كمتر تصادف پيش ميآيد. بعضيها ماه رمضان كه تمام ميشود ديگر قرآن را ميبوسند و كنار ميگذارند. رابطه با معارف و اهل بيت را كنار ميگذارند. آيا واقعاً براي ارتباط مستمر با قرآن و عترت برنامه گذاشتم. امام بزرگوار در ماه رمضان هر سه روزي كه يك ختم قرآن ميكردند. امام رضا هم هر سه روز ختم قرآن داشتند. يك جزء نيم ساعت طول ميكشد. ما نميتوانيم نيم ساعت براي نور زندگيمان وقت بگذاريم. نيم ساعت هم يك بيان معارف گوش بدهيم. روزي يك جز، نشد نيم جز، يك حزب بخوانيم. اگر باز هم نشد به تعبير امام حسن عسگري 50 آيه قرآن كه علامت شيعه بودن است.
من اگر باور دارم بيداري رمضان چه لذتي داشت، براي حفظ اين بيداري نور را حفظ ميكنم. اين نور در طاقچه معلوم نيست مرا روشن كند. هيچكس چراغ را در قاب نميگذارد، در طاقچه قرار دهد. چراغ بايد بالاي سر من باشد.
3- راننده يك راديو و ضبطي را هم روشن ميكند كه خوابش نبرد. ما يك زمزمهاي لازم داريم كه خوابمان نبرد. بهترين زمزمه كه در روايت هست، موعظه است. امام جواد(ع) فرمودند: يك واعظ از درون خودت داشته باش. كه بهترين واعظ درون من وجدان من است. روزي يكبار در حد دو، سه دقيقه اين محكمه وجدان را روشن كنم. بگويم: اي وجدان بيا مرا محاكمه كن. خرجهايي كه كردي براساس شاخصههاي بيداري بود. براي دنيا خرج كردي يا براي آخرتت؟ يكجا گفتم: آي مردم! چقدر داريد قسط خانه دنيا ميدهيد؟ از صد هزار تومان تا يك ميلون و نيم. گفتم: براي قسط خانه آخرت چه؟ گفتند: بانكش كجاست؟ گفتم: همه خيريهها، درمانگاهها، مدرسهها، حرمها، همه صندوقها كه ميبينيد صندوق دريافت قسط خانه آخرت ما است. آيا نگاه امروزت حلال بود؟ شنيدنيهايت حلال بود؟ گفتنيهايت حلال بود؟ يك موعظه از درون يا بيرون احتياج دارم. يك كسي باشد كه نصيحتش را قبول بكنم.
4- عامل ديگر بيداري اين است كه اگر راننده ببيند يك ذره منحرف مي شود، همه ماشينها بلند ميشوند داد ميزنند.A اگر ببينند راننده يك مقدار با سرعت بالا ميرود، همه ماشينها اعتراض ميكنند. اگر يك مقدار هم كند برود، همه اعتراض ميكنند. اگر ببينند مارپيچ ميرود، همه اعتراض ميكنند. همه بايد مواظب بيداري هم باشيم و آن عنصر زيباي امر به معروف و نهي از منكر است. پس 1- مواظب وردستهايمان باشيم. 2- مواظب باشيم نورمان كم نشود. 3- مواظب زمزمه دروني و بيروني باشيم. 4- اهتمام همگاني. همه بايد به هم كمك كنيم. اين اهتمام همگاني است كه ما را در مسير بيداري جاده قرار ميدهد. و الا اگر خداي نكرده خوابمان برود، يك امتي رو به سقوط ميروند. پدر خوابش برود، خانواده را ميبرد. مادر خوابش ببرد، خانواده را ميبرد. انشاءالله بتوانيم زيبايي رمضان را ادامه بدهيم.
آقاي شريعتي: صفحه 151 مصحف شريف، آيات ابتدايي سوره مباركه اعراف در سمت خداي امروز تلاوت ميشود. باز ميگرديم به بركت صلوات بر محمد و آل محمد.
«المص(1) كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فىِ صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَ ذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ(2) اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكمُْ وَلَاتَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ(3) وَ كَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَائلُونَ(4) فَمَا كاَنَ دَعْوَئهُمْ إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا إِلَّا أَن قَالُواْ إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ(5) فَلَنَسَْلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسَْلَنَّ الْمُرْسَلِينَ(6) فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيهِْم بِعِلْمٍ وَ مَا كُنَّا غَائبِينَ(7) وَ الْوَزْنُ يَوْمَئذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(8) وَ مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُوْلَئكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُم بِمَا كاَنُواْ بَِايَاتِنَا يَظْلِمُونَ(9) وَ لَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فىِ الْأَرْضِ وَ جَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَيِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ(10)وَ لَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَئكَةِ اسْجُدُواْ لاَِدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ(11)»
ترجمه آيات:
«به نام خداى بخشاينده مهربان، الف، لام، ميم، صاد. (1) كتابى است كه بر تو نازل شده، در دل تو از آن ترديدى نباشد، تا به آن بيم دهى و مؤمنان را پندى باشد. (2) از آنچه از جانب پروردگارتان برايتان نازل شده است پيروى كنيد و سواى او، از خدايان ديگر متابعت مكنيد. شما چه اندك پند مىپذيريد. (3) چه بسا قريههايى كه مردمش را به هلاكت رسانيديم، و عذاب ما شب هنگام يا آن گاه كه به خواب نيمروزى فرورفته بودند، به آنان دررسيد. (4) چون عذاب ما به آنان دررسيد سخنشان جز اين نبود كه گفتند: ما ستمكار بوديم. (5) البته از مردمى كه برايشان پيامبرانى فرستاده شده و نيز از پيامبرانى كه فرستاده شدهاند سؤال خواهيم كرد. (6) و از هر چه كردهاند با آگاهى تمام برايشان حكايت خواهيم كرد، زيرا ما هرگز غايب نبودهايم. (7) در آن روز، وزن كردن به حق خواهد بود. آنها كه ترازويشان سنگين است رستگارانند. (8) آنان كه ترازوى اعمالشان سبك گشته است كسانى هستند كه به آيات ما ايمان نياورده بودند و از اين رو به خود زيان رسانيدهاند. (9) در زمين جايگاهتان داديم و راههاى معيشتتان را در آن قرار داديم. و چه اندك سپاس مىگزاريد. (10) و شما را بيافريديم، و صورت بخشيديم، آن گاه به فرشتگان گفتيم: آدم را سجده كنيد. همه، جز ابليس، سجده كردند و ابليس در شمار سجده كنندگان نبود. (11)»
آقاي شريعتي: اشارهي قرآني امروز را حاج آقاي ماندگاري بفرمايند و در خدمت شما هستيم.
حاج آقاي ماندگاري: آيات اول سوره اعراف، آيه دو و سه را اشاره ميكنم. خداوند ميفرمايد: «كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ» ما كتابي را به سوي پيغمبر و از سوي پيغمبر به سوي بشريت نازل كرديم، «فَلَا يَكُن فىِ صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ» يك ذره راجع به هدايت و نورانيت قرآن دل دل نكنيد. «لِتُنذِرَ بِهِ وَ ذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ» بخاطر اينكه هم خودت با اين قرآن ميتواني بيداريات را حفظ كني، هم ميتواني مايه تذكر براي همه مؤمنين باشي.
امام بزرگوار ما(ره) كار قشنگي كرد. اسم انقلاب را انقلاب اسلامي گذاشت. اين علامت بيداري جدي امام بود. چون در همين بحث اگر ما اسلام را فقط در قالب يك مذهب خاص ببينيم، باز معلوم ميشود ما چرتكه هستيم. چون امروز روزي نيست كه من اسلام را در قالب يك مذهب كوچك ببينم. اسلام را در قالب همه اسلام و مسلمين بايد بزرگ ببينم. ما اختلاف نظر داريم، در بعضي مباحث اختلاف داريم، ولي امروز چون دشمن مشترك داريم بايد همه با هم باشيم. هركس امروز اسلام را كوچك ببيند و دنبال دعواي فرقهاي مخصوصاً دعواي بين شيعه و سني باشد، من شك ندارم كه دارد در مسير شيطان مخصوصاً آمريكا و انگليس حركت ميكند. چون آنها هستند كه ميگويند: تفرقه بيانداز و حكومت كن.
امام بزرگوار ما چه كرد؟ حكم شرعي داريم خيلي زيباست. حكم شرعي داريم اگر مسجدي نجس شد. تطهير مسجد از نماز اول وقت واجبتر است. اگر تطهير به اندازهاي است كه يك نفر ميتواند برود تطهير كند، بر يك نفر واجب است برود مسجد پاك كند و بقيه بروند نماز بخوانند. اگر آن يك نفر نرود، هيچكس نميتواند نماز بخواند. چون اصلاً اين بالاتر است. گاهي نجاست بيشتر است، دو نفر ميروند. ده نفر ميروند. در فتواي مراجع هست كه يكوقت همه مسجد آلوده شده است. بايد امام مسجد بالاي پشت بام مسجد برود و داد بزند. آي مسلمين! مؤمنين! خانه خدا آلوده شده است. همه با هم كمك كنيم آلودگي را پاك كنيم.
امام ديدند مسجد الاقصي كه خانه خداست، به حضور صهيونيستها آلوده شده است. نجس شده است. فرمودند: بياييد روي پشت بام رمضان برويم. چون قله رمضان خيلي بلند است. پشت بام رمضان هم جمعه آخر رمضان است. امام رفت روي پشت بام رمضان براي همه مسلمانهاي دنيا داد زد. اي مسلمانها! بياييد همه با هم جمع شويم، هركدام يك سطل آب بريزيم، اسرائيل را آب ميبرد، مسجد خدا پاك ميشود. اين فلسفه روز قدس است. آنهايي كه بيدار نيستند اسلام و مسلمين را كوچك ميبينند. آنهايي كه بيدار هستند خيلي بزرگ ميبينند. روز قدس براي بيداري امام بود كه بحمدلله اين بيداري تمام مسلمانها را بيدار كرده است. امروز دشمن فهميده امام چه كرده است. وقتي يك و نيم ميليارد مسلمان با هم باشند، كجا دشمنها ميتوانند در برابر اين سيل مسلمانها مقامت كنند. ديگر آمريكا و انگليس و اسرائيل با همديگر هيچ غلطي نميتوانند بكنند. اما متأسفانه در كشورهاي اسلامي ميبينيم كه فقط دارند بذر اختلاف را ميپاشند. متأسفانه در مملكت خودمان هم گاهي اين را ميبينيم. بهره بيداري رمضان ما اتحاد مسلمين هم باشد. بعضي فكر ميكنند قصه روز قدس فقط يك مسأله سياسي است. نه من مسأله فقهي را گفتم. پيغمبر فرمودند: مسلمان نيست كسي كه دل مشغولي مسلمان ديگر را نداشته باشد. الآن مسلمان را در روز روشن سر ميبرند. يك روز فقط فلسطين بود، امروز لبنان، سوريه، عراق، افغانستان، پاكستان، ميانمار و تمام كشورهاي اسلامي را دارند بر هم ميريزند. امروز بيداري اسلامي نتيجه بيدار رمضان است. امام چون ميداند رمضان ماه بيداري است، جمعه آخر رمضان را به عنوان ثمرهي اين بيداري، كه دغدغه همه مسلمين را داشته باشند، امام هم به عنوان روز قدس و هم به عنوان مبناي عبادي، فقهي، سياسي، اخلاقي مطرح كرد و هيچ انسان عاقلي نيست كه اين معنا را تحسين نكند.
علاوه بر تداوم بالاترينثمره ي رمضان كه بيداري بود با چهار نكته، يك زيبايي قشنگ هم در رمضان داشت كه آن هم در بيداري ما مؤثر است. يكي سحرخيزي است. من نميگويم يك ساعت قبل از اذان صبح بيدار باشيد. پنج دقيقه قبل از اذان صبح بيدار باش، بگو: خدايا من هم بيدار هستم. اگر توانستي سه «قل هو الله» هم بخوان كه ثواب يك ختم قرآن را دارد. چشم دل آدم را باز ميكند. چشم دل كه باز شود، ديگر خوابش نميرود. رمزش يكي سحر است، دوم گناه نكردن است. گناه نكنيم تا پرده جلوي چشم ما نيايد. من دوست ندارم اينطور بگويم، اما بعضي به خاطر جو رمضان گناه نميكنند. يعني بعد از رمضان گناههاي نكرده را هم ميخواهند جبران كنند. بعضي بعد از رمضان اضافهكاري گناه ميكنند. مواظب باشيم خودمان و ديگران گناه نكنيم. يكي از بسترهاي گناه را بايد بسوزانيم. يكي از بسترهاي گناه كه ميشود سوزاند ازدواج آسان است. يكي هم اختلاطهاي زن و مرد است كه بايد حذف شود. نميشود اختلاط باشد و گناه نباشد. آن زمان كارگردان شيطان است. يكي هم لقمه است. در لقمهها دقت كنيد تا چشممان بسته نشود. سومين عامل هم خدمت به محرومين است. يا خدمت اقتصادي، يا خدمت فرهنگي، واقعاً خدمت فرهنگي ارزشش از خدمت اقتصادي بالاتر است. جهل يك نفر را به نيت رضاي خدا برطرف كنم. اينها ميتواند زيبايي رمضان را تداوم ببخشد.
خدايا به آبروي رمضان و اهل رمضان فرج امام زمان را نزديك بگردان. به تمام مسلمين و مؤمنين با فرج حضرت، فرج عنايت بفرما. موانع فرجش را برطرف بفرما. خدايا همچنان كه در ماه رمضان عا و استغفار حضرت را شامل حال ما كردي، كه حال روزه داشتيم، بعد از رمضان هم دعا و استغفار امام زمان را شامل حال همه ما بگردان. خدايا تمام گناهان ما، در گذشتگان را ببخش و بيامرز. بر همه مريضها و جانبازان و بيماران لباس عافيت بپوشان. باران رحمتت را بر ما نازل بفرما. همه خدمتگزاران اسلام و مسلمين به ويژه ولي امر مسلمين را در پناه حضرتش حفظ بفرما. اموات و شهدا و امام ما را غرق رحمتت بفرما. نهضت بيداري اسلامي به پيروزي نهايي برسان. عيدي ما را فرج آقايمان قرار بده.
آقاي شريعتي: بهترينها را براي شما آرزو ميكنم. والحمدلله رب العالمين، و صل الله علي محمدٍ و آله الطاهرين.