اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

93-02-24-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري-پاسخ به پرسش‌هاي بينندگان

24/2/93

ماندگاري

خورشيد پيش گنبد اين شاه وهم  نيست    هرکس که خاک پاي علي نيست مرد نيست

يک شب ميان صحن نجف داد مي زدم          گشتي نبود  بهتر از اينجا مگر نيست

سوال – چگونه بايد دعا کنيم؟

پاسخ – ميلاد باسعادت اميرالمومنين و ايام نوراني اعتکاف را تبريک مي گوييم. شب وفات حضرت زينب(س) را به پيشگاه آقا امام زمان(عج) تسليت عرض مي کنيم. از معصومين داريم که هر کس حال خوبي را دوست داشته باشد، خداوند ثواب حضور و معيت با خوبان را به او عنايت مي کند. ما هم اعتکاف را دوست داريم.

يکي از اصلي ترين برکات ماه رجب اين است که اهل دعا باشيم. يکي از بهترين رزق هاي اعتکاف اين است که اهل دعا باشيم.  يکي از زيباترين نکاتي که براي زيبا سازي ماه رمضان به ما توصيه کرده اند اين است که اهل دعا باشيم. در زمان دفاع مقدس ،يکي ازعوامل موفقيت رزمندگان اسلام، دعاي مردم بود، هم دعاي رزمندگان و هم دعاي مردم و هم دعاي امام زمان(عج). بنظر مي رسد که امروز يک از خلأهاي ما خلأ دعاست. مردم هم براي خودشان کم دعا کنند و هم براي سربازان نظام مقدس جمهوري اسلامي که در هر زمينه ي سياسي ،اقتصادي و ... به کشور خدمت مي کنند. رزمندگان هم براي خودشان دعا کنند تا با دعاي امام زمان(ع) به موفقيت برسيم. از صحن امام رضا(ع) مي توان سوغات معنوي برد . از برنامه ي سمت خدا هم مي توان سوغات معنوي برد. مخصوصا به خانم ها مي گوييم که سوغات معنوي سمت خدا را ياد داشت کنند و براي فرزندان و همسران شان( که در پست هاي مختلف خدمت مي کنند و بخاطر اشتغالات فرصت شان کم است) در لحظات شيريني که با هم هستند، باز گو کنند تا آنها هم از حض اين برنامه بي بهره نباشند.

آيات در باب دعا زياد است. دعا قاعده و فرمولي دارد. فرمول بهترين دعايي که به اجابت نزديک مي شود چيست؟ فرمول هايي که خداوند بيان مي کند سنت الهي است. و در واقع نرخ خداست و خداوند در سنت هايش با کسي تعارف ندارد حتي با پيامبرانش. لذا دو تا دعا از بزرگترين پيامبران يعني حضرت يوسف و حضرت موسي نقل مي کنيم.

آيه 44 سوره ي يونس مي فرمايد: إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـ?كِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ يعني خداوند به اندازه ي سر سوزني به کسي ظلم نمي کند ولي مردم به خودشان ظلم مي کنند. گاهي اوقات ما در دعاها هم به خودمان ظلم مي کنيم. مثلا بچه اي به پدرش مي گويد که صد تومان به من بده. پدر مي گويد که اي کاش نمي گفتي صد تومان بده، من مي خواستم هزارتومان به تو بدهم. بچه با نوع تقاضايش از پدر به خودش ظلم کرده است. علت اين است که براي پدرش تعيين تکليف کرده است. يعني به پدرش نگفته :به اندازه ي کرم خودت به من پول بده يا به اندازه ي قدرت و کرمي که خدا به تو داده، تو هم  به من پول بده.

ماه رجب، ماه شعبان و ماه رمضان  ،ماه دعا است. اعتکاف دعاست . اعمال اُم داود متن دعاست. مواظب باشيد در دعا و اشک هايي که مي ريزيد ضرر نکنيد. و به خودتان ظلم نکنيد. حضرت يوسف مي خواست از بستر گناه فرار کند. حضرت يوسف براي اينکه از آلودگي و گناه دوري کند ، فرار کرد. حضرت يوسف مي دانست که درها بسته است ولي به سمت درهاي بسته فرار کرد. خدا در بسته را به روي حضرت يوسف باز کرد.

حضرت اميرالمومنين در حکمت 474 نهج البلاغه مي فرمايد: مَن مُجاهد شهيد في سبيل الله باقوم باَجرم مِمَن قَدَرَ فعَّف و کادالعفيف ان يکون ملکاً من الملائکه. ما از شهدا صحبت مي کنيم و جوانان مي گويند که شما دل ما را مي سوزانيد که چرا ما آن موقع  نبوديم که از آن سفره بهره ببريم. آيا مي خواهيد شما مثل شهدا و يا بلکه بالاتر باشيد؟ حضرت مي فرمايد: کسي که قدرت بر گناه داشته باشد يعني عوامل گناه موجود باشد و کسي هم مزاحم نباشد و سفره ي گناه پهن باشد، ولي به خاطر خدا عفت بورزد ، از مجاهد شهيد در راه خدا بالاتر است و يکي از فرشتگان خداست.

حضرت يوسف بخاطر خدا و بخاطر اينکه به گناه آلوده نشود، به سمت درهاي بسته فرار کرد و خدا درها را به رويش باز کرد. حضرت يوسف اين اقدام زيبا را انجام داد ولي دعا هم کرد و فرمود ( آيه 33 سوره يوسف): رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ يعني سختي هاي زندان براي من بهتر از آلودگي اين گناه است. حضرت يوسف از خدا خواست که او را به زندان ببرد. ولي در آلودگي نماند. خدا اين دعا را بيان کرده تا ما از آن درس بگيريم.

دعاي حضرت موسي در سوره قصص آيه 24 مي فرمايد: فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ است يعني خدايا هر خير و نيکي بر من فرستي به آن نيازمندم.

حضرت موسي از دست فرعونيان فرار مي کرد. خواهش حضرت يوسف اين بود که از معرکه ي گناه فرار کند ولي حضرت موسي چهار خواهش داشت: اول اينکه بتواند پناهگاهي پيدا کند تا از دست فرعونيان به آنجا پناه ببرد، بعد نياز به همسر داشت، شغل هم نداشت و خانه هم نداشت. حضرت موسي اول اقدام کرد .حضرت موسي در راه ديد که عده اي دور چشمه آب برمي دارند و دو تا دختر عفيف کنار ايستاده اند و نمي توانند آب بردارند. حضرت موسي به آنها گفت که بگذاريد من براي شما آب بردارم. يعني يک قدم خير برداشت. پس اگر مي خواهيد دعاي تان برآورده شود يک قدم خير برداريد. حضرت موسي ظرف هاي دختر شعيب را پر از آب کرد و به آنها داد و بعد فرمود : خدايا از آنچه خير که تو مي خواهي براي من نازل کني، به همه فقير هستم. پس خدا خير نازل مي کند، از ما به خودمان آگاه تر است و داروي درد ما را مي دهد و ما به خير مناسبي که خدا مي دهد فقير هستيم.

يکي درد  و يکي  درمان پسندد                     يکي وصل و يکي هجران پسندد

من ازميان دردودرمان ووصل وهجران             پسندم  آنچه  را  جانان  پسندد

حضرت يوسف به خدا گفت که زندان براي من بهتر است ولي حضرت موسي گفت که خدايا هر چيزي که خير است براي من انجام بده. البته حضرت يوسف هم کار بدي نکرد ولي براي خدا تعيين تکليف کرد که او را به زندان ببرد. ما در حرم امام رضا(ع) به جوانان مي گفتيم که در ازدواج توکل به خدا و توسل به اهل بيت کنيد. جواني مي گفت که من هم به خدا توکل کرده ام و هم به امام رضا(ع) توسل کرده ام ولي گفته ام که همين دختري که من مي خواهم بشود. براي اينکه آنها اذيت نشوند من خودم مورد را پيدا کرده ام. يعني ايشان تعيين تکليف کرده است.

ما براي درمان بيمار ،تعيين تکليف مي کنيم ، وقتي بچه نداريم تعيين تکليف مي کنيم ،در کنکور و شغل تعيين تکليف مي کنيم. عافيت طلبيدن، برکت، شهادت و زيارت خواستن از خدا خوب است ولي در مصاديق خاص براي خدا تعيين تکليف نکنيم. اينکه به کدام دانشگاه برويم را به خدا واگذار کنيم زيرا خدا بهتر مي داند که کدام دانشگاه براي ما مفيدتر است.

حضرت يوسف تعيين تکليف کرد، خدا هم او را به زندان فرستاد. از امام معصوم سوال کردند: حضرت يوسف عفت به خرج داد، پس چرا خدا او را به زندان فرستاد؟ امام فرمود : خودش اين را از خدا خواست. با استفاده از اين آيه مي گويند که فال خوب و نيک بزنيد. اگر حضرت يوسف مي فرمود که خدايا مرا از دست اين گناه نجات بده و مرا هر کجا که صلاح مي داني، بينداز، خدا او را به زندان نمي فرستاد.

حضرت موسي با دعا کردن، حوائجش برطرف شد. وقتي آب را به خانه ي حضرت شعيب رساند، حضرت شعيب او را براي يکي از دخترانش عقد کرد ،براي مهريه هم فرمود که کارگر خودم باش يعني مشکل کارش هم حل شد. خانه هم به او داد و او را هم در پناه خودش قرار داد که فرعونيان او را پيدا نکنند. چون حضرت موسي براي خدا تعيين تکليف نکرد، کارش بهتر انجام شد. پس دعا کنيم ولي براي خدا تعيين تکليف نکنيم.

ريشه ي اين نوع دعا کردن اين است :1- به خير خواهي و الرحم الراحمين بودن خدا اعتقاد داريم. در دعاي امين الله داريم :اللهم فجعل نفسي مطمئنه بقدرک راضيه بقضائک.  خدايا مرا در حالي قرار بده که به آنچه تو مي فرستي راضي باشيم و اعتراض نکنم. بشرط اينکه ما همه ي تکليف مان را انجام داده باشيم. گاهي اوقات ما در تکليف مان کوتاهي مي کنيم و ضربه ي کوتاهي خودمان را مي خوريم. اين به خدا و مقدرات ربطي ندارد ولي وقتي ما تکليف مان را کامل انجام مي دهيم ، بايد به تقديرات خداوند راضي باشيم.

راوي مي گويد به محضر امام صادق (ع) رفتم و ديدم امام به داخل خانه مي رود و برمي گردد و اين کار را تکرار مي کند. بعد آرام نشست. از امام علت کار را سوال کردم. امام فرمود: بچه بيمار بود، تکليفم را انجام دادم يعني طبيب آوردم، به بچه دارو دادم و دعا هم کردم که اگر خدا مصلحت مي داند، شفا بدهد. يعني همان چيزي که خير مي داند، من قبول کنم ولي بچه مُرد و بعد من آرام شدم. اگر ما در تکليف مان کوتاهي کنيم حتما بايد استغفار کنيم. ولي اگر در تکليف مان کوتاهي نکنيم بايد تسليم رضاي الهي باشيم.

سوال- نکته ي قرآني صفحه 89 مصحف شريف را توضيح بفرماييد.

وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِن دِيَارِكُم مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِّنْهُمْ ? وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ?66? وَإِذًا لَّآتَيْنَاهُم مِّن لَّدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا ?67? وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ?68? وَمَن يُطِعِ اللَّـهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَـ?ئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّـهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ? وَحَسُنَ أُولَـ?ئِكَ رَفِيقًا ?69? ذَ?لِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّـهِ ? وَكَفَى? بِاللَّـهِ عَلِيمًا ?70? يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِيعًا ?71? وَإِنَّ مِنكُمْ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّـهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُن مَّعَهُمْ شَهِيدًا ?72? وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ اللَّـهِ لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيْتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا ?73? فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ? وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ?74?

اگر (همانند بعضي از امتهاي پيشين،) به آنان دستور مي‌داديم: «يکديگر را به قتل برسانيد»، و يا: «از وطن و خانه خود، بيرون رويد»، تنها عده کمي از آنها عمل مي‌کردند! و اگر اندرزهايي را که به آنان داده مي‌شد انجام مي‌دادند، براي آنها بهتر بود؛ و موجب تقويت ايمان آنها مي‌شد. (??) و در اين صورت، پاداش بزرگي از ناحيه خود به آنها مي‌داديم. (??) و آنان را به راه راست، هدايت مي‌کرديم. (??) و کسي که خدا و پيامبر را اطاعت کند، (در روز رستاخيز،) همنشين کساني خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده؛ از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفيقهاي خوبي هستند! (??) اين موهبتي از ناحيه خداست. و کافي است که او، (از حالِ بندگان، و نيّات و اعمالشان) آگاه است. (??) اي کساني که ايمان آورده‌ايد! آمادگي خود را (در برابر دشمن) حفظ کنيد و در دسته‌هاي متعدّد، يا بصورت دسته واحد، (طبق شرايط هر زمان و هر مکان،) به سوي دشمن حرکت نماييد! (??) در ميان شما، افرادي (منافق) هستند، که (هم خودشان سست مي‌باشند، و هم) ديگران را به سستي مي‌کشانند؛ اگر مصيبتي به شما برسد، مي‌گويند: «خدا به ما نعمت داد که با مجاهدان نبوديم، تا شاهد (آن مصيبت) باشيم!» (??) و اگر غنيمتي از جانب خدا به شما برسد، درست مثل اينکه هرگز ميان شما و آنها دوستي و موّدتي نبوده، مي‌گويند: «اي کاش ما هم با آنها بوديم، و به رستگاري (و پيروزي) ِ بزرگي مي‌رسيديم!» (??) کساني که زندگي دنيا را به آخرت فروخته‌اند، بايد در راه خدا پيکار کنند! و آن کس که در راه خدا پيکار کند، و کشته شود يا پيروز گردد، پاداش بزرگي به او خواهيم داد. (??)

پاسخ – ما مي گوييم که اگر ما هم شرايط پيامبران را داشتيم انسان خوبي مي شديم. پس چون ما آن امکانات را نداريم نبايد چنين توقعي داشته باشيم. آيه 69 سوره نساء پاسخ مي دهد که شما در هر شرايطي که هستيد، بايد از خدا و رسول اطاعت کنيد. پس هر کس در هر شرايطي است ،قبل از انقلاب يا بعد از انقلاب، در بازار يا در اداره ،پير يا جوان، در زمان جهاد سياسي يا اقتصادي ،در زمان امام حسين(ع) يا در زمان انقلاب ، بايد تکليفش را بر اساس خدا و رسول پيدا کند. يعني به وظيفه اش عمل کند و يقين بداند که خدا او را در جايگاه ويژه کنار انبياء، امامان ،شهدا ، صالحين و علما قرار مي دهد.

اعتقاد ما اين است که در يک خانواده وقتي همه مي خواهند به تکليف شان عمل کنند، گاهي اختلافاتي (اختلاف برداشت ،سوء نظر يا کم کاري )پيش مي آيد. دشمن مي تواند در اين حالت طمع کند و به افراد درون خانه يعني پدر يا مادر يا خواهر يا برادر، مي گويد که من به شما کمک مي کنم. اگر افراد اين خانواده ناشي باشند زير بيرق دشمن مي روند و خانواده ازهم مي پاشد ولي اگر عاقل باشند، اجازه نمي دهند که دشمن در خانواده ي آنها دخالت کند و مي گويند که ما خواهر و برادر يا ... هستيم و خودمان مشکلات را حل مي کنيم. در زمان حکومتي ، علما با حکومت مشکل پيدا کرده بودند. يکي از علما  موضع گيري تندي عليه حکومت کرده بود. سفارت انگلستان ( انگليس اين پير مکار)به اين عالم پيام داد که ما از شما حمايت مي کنيم و پرچم مان را بالاي سر شما مي گذاريم تا شما هر چه مي خواهيد در مورد حکومت بگوييد. عالم گفت: شما غلط مي کنيد که مي خواهيد پرچم حمايت براي من بگذاريد. ما هرچقدر با مسئولين مشکل داشته باشيم، اين يک مسئله ي درون کشور است و خودمان آنرا حل مي کنيم. شما نمي خواهيد محض رضاي خدا موش بگيريد. شما دنبال منافع خودتان هستيد.

در اين ماه هاي اخير نسبت به يک سري مسائلي که در برنامه ي سمت خدا مطرح بوده  ( در کارگرداني، مديريت ،تهيه کنندگي، اجرا و نظرات کارشناسي و مباحثي که بوده)، در درون خانواده ي صدا و سيما اختلاف سليقه و کوتاهي هايي پيش آمده، تصميم گيري هايي شده و دارد مسائلي دنبال مي شود. متاسفانه اين مسائل به بيرون از اين خانواده درز پيدا کرده ،البته ما نمي خواهيم بگوييم :هر کس که اظهار نظر کرده دشمن است، ولي دشمنان مي خواهند از اين آب گِل آلود، ماهي بگيرند. دشمنان نظام انقلاب اسلامي بايد اين آرزو را به گور ببرند که ما با هم اختلاف داشته باشيم. آنها اشتباه کرده اند که بخواهند از افرادي که انتقاد کرده اند، حمايت کنند. زيرا يکي از منتقدين من بوده ام. من حدود بيست سال است که در صدا و سيما هستم. تهيه کننده، کارگردان، رئيس شبکه       و... همه يک خانواده هستند. ما اعتقاد داريم که اين خانواده، خانواده ي نظام مقدس جمهوري اسلامي است. همين رسانه ي ملي که ما به آن انتقاد کرديم، در قضاياي فتنه، نهم دي و... سنگ تمام گذاشت. ما مي گوييم :شما که اين توان را داريد که موج بسازيد و سنگ تمام بگذاريد، حالا که آقا امسال را سال فرهنگ اعلام کرده اند، در جريان سازي فرهنگي مخصوصا براي واجب فراموش شده ،امر به معروف ونهي از منکر جريان سازي زيبايي کنيد و سنگ تمام بگذاريد زيرا هم قابليت و هم توان و هم نيروي آنرا داريد. اختلاف نظرهايي داخل خانواده ي ما وجود دارد. مردم يقين بدانند که مسئولين و کارشناسان مسئله را دنبال مي کنند تا به بهترين وجه، آنگونه که مورد رضاي خدا و مورد رضاي حجت خدا يعني ولي امر جضرت بقيه الله  و مورد خشنودي مقام معظم رهبري است، حل شود. نه کارشناسان،نه مجري ،نه تهيه کننده و نه مسئولين اجازه نخواهند داد که دشمنان از اين مورد (سوء سليقه يا کم کاري) سوء استفاده کنند. اگر کسي در مديريتش يا وظيفه اش کم کاري کرده، هر کس کوتاهي کرده ،بين خود و خدايش ،استغفار کند .

با توجه به آيه ي بالا ،اگر ما به تکليف مان عمل کنيم خدا هم ما را کمک مي کند و رفقاي ما، انبياء ،امامان، شهدا و صالحين مي شوند .ما به همه ي دلسوزان، علما و بزرگان و همه ي انديشمندان، فرهنگ دوستان و امر به معروف و نهي از منکردوستان قول مي دهيم که اين مسئله باتدابير خوبان ،در داخل خانواده ي صدا و سيما حل مي شود. ما نبايد اجازه ي بدهيم که بساطي پهن شود تا دشمنان سوء استفاده کنند. رسانه ي ملي، دانشگاه است و همه ي عزيراني که بودند و هستند، دلسوز انقلاب و ولايت هستند .اميدواريم که اختلاف ها، سوء تفاهم ها و کمک کاري ها حل شود.

آقا فرموده اند : " اختلاف بستر سوء استفاده است." کارشناسان دور هم بنشينند و مباحثات طلبگي کنند که يا قانع بشوند يا قانع کنند بعد صورت همديگر را ببوسند و  در آخر مي گوييم که همه دلسوز هستند، نظر هر کس که درست باشد. براي همديگر استغفار کنيم و دعا کنيم آنچه خير است اتفاق بيفتد. انشاء الله توفيق دعا و عمل داشته باشيم.

سوال – فرمول دعا کردن چيست؟

پاسخ – ما براي دعا کردن بايد پنج کار انجام بدهيم: 1- بايد متناسب با دعا، اقدام کنيم يعني اگر ما دعا مي کنيم که خدايا ما را از گناه حفظ کن، از زمينه ي گناه هم فرار کنيم. فردي مي گفت که من به زمينه ي گناه مي روم و مي گويم که خدايا مرا از گناه حفظ کن. اين مثل اين است که فردي خودش را از بالاي ساختمان به پايين مي اندازد و بعد مي گويد : خدايا مرا حفظ کن. (اين روايت از معصومين ديگر هم آمده است.) امام رضا (ع) مي فرمايد: مَن سَئلَ الله التوفيق و لم يجتهد فقدِ استَهزَأ بِنَفس يعني هر کس از خدا چيزي را بخواهد ولي در مسير متناسب آن دعا تلاش نکند، خودش را مسخره کرده است. پس اولين قدم اقدام مناسب است. کسي که دعا مي کند خدا يک همسر خوب نصيبش کند، بايد در مسير انتخاب همسر خوب قرار بگيرد. يعني دعا، يک جاده دارد. ما نمي توانيم از يک جاده اي برويم ولي براي مقصد ديگري دعا کنيم.

2- از خدا بخواهيم موفقيت در اين اقدام را به ما عنايت بفرمايد. بهترين اقدام اين است که ما در همان دعا از خدا موفقيت را بخواهيم. که اسم آنرا توفيق مي گذاريم. و در آخر بگوييم :ما توفيقي الا بالله العلي العظيم .

3- اعتماد به خدا يعني وقتي داريم دعا مي کنيم ،به خدا اعتماد کنيم و مَن يَتَوکل علي الله و هو حسيب. گاهي اوقات ما به خدا اعتماد نداريم. معصومين مي فرمايند : به اندازه اي که به ديگران اعتماد داريد به خدا اعتماد داشته باشيد. هر حرفي که دکتر يا مهندس به ما بزند آنرا گوش مي کنيم. پس حرف خداي دکتر و مهندس را گوش کنيم. پس هم توکل کنيم و هم اعتماد. معناي توکل ، توقف نيست بلکه اعتماد به خداست.

4- واگذاري نتيجه به خدا. بنا بر آيه هاي بالا( دعاي حضرت يوسف و حضرت موسي ) براي خدا تعيين تکليف نکنيم. به خدا نگوييم که ما براي خواستگاري رفته ايم، پس همين بشود. بايد بگوييم :خدايا من در اين مسير مي روم اگر خير است آنرا به من بده . براي شغل ،درس و مسافرت بگوييم که خدايا اگر خير است ،آنرا به من بده. افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد.

5- وسيله قرار دادن يا همان توسل.

پس اقدام متناسب با دعا ،ادعوني استحب لکم .براي اينکه در اين دعا به خودمان ظلم نکنيم به خدا اعتماد کنيم ،توکل کنيم و نتيجه را به خدا واگذارکنيم ،براي خدا تکليف مشخص نکنيم و وسيله را هم با خودمان ببريم. ارزش دعاها خيلي زياد است. به خدا بگوييم : ما با علي و حسين آمده ايم ، آنها کم ما را با کَرَم خودشان جبران مي کنند.

در آيه 159 سوره آل عمران خدا به پيامبر فرمايد: فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ يعني اي پيامبر تو واسطه بشو تا من مردم را ببخشم و بعد من واسطه مي شوم تا تو مردم را ببخشي.

در آيه 97 سوره يوسف داريم : قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ يعني اي پدر تو براي ما استغفار کن. فرزندان يعقوي گناه بزرگي انجام داده بودند. خدا به واسطه ي حضرت يعقوب به آنها تخفيف داد. اين توسل عاملي مي شود تا ما را بالا بکشاند و ما تخفيف بگيريم.

نکته ي برنامه ي امروز اين است که براي خدا تعيين تکليف نکنيم . امشب ، شب وفات حضرت زينب (س) است. حضرت زينب اُم المصائب است و در گرفتاري ها خيلي دعا کرد. وقتي ما کارد به استخوان مان مي رسد، ام يجيب مي خوانيم. در پنج موقعيت حضرت زينب (س) ام يجيب خواند ولي آنچه مدنظر ما است به ايشان ندادند ولي حضرت نظرش از خدا برنگشت. مردم از حضرت زينب ياد بگيرند.

بعضي ها مي گويند که ما شفاي مادرمان را از خدا خواستيم ولي خدا نداد، پس ما هم ديگر نماز نمي خوانيم. يا از امام رضا(ع) شفا خواستيم ولي نداد، پس ديگر به حرمش نمي رويم.

حضرت زينب (ع) در کنار بستر مادرش دعا کرد ولي مادرش خوب نشد. در کنار بستر پدرش دعا کرد ولي پدرش خوب نشد . در کنار بستر برادرش حسن ام يجيب خواند ولي از گلوي برادرش خون مي آمد، امام حسن(ع) هم خوب نشد. در کنار خيمه براي عباس ام يجيب خواند ولي او از نهرالقمه برنگشت. براي حسين ام يجيب خواند ولي حسين از جنگ برنگشت. در خرابه ي شام هر چه ام يجيب خواند رقيه چشمش را باز نکرد. اما حضرت زينب (س) نظرش به خدا برنگشت .مي پسندم آنچه را جانان پسندد .

خدايا به آبروي حضرت زينب ،به صبر و استقامت زينب، به همه ي ما توفيق عمل به وظيفه و توفيق به صبر و استقامت در انجام وظيفه و توفيق پايداري برانجام وظيفه عنايت بفرما.

در حکمت 77 نهج البلاغه از اميرالمومنين داريم : از خون جوان کشته شده در راه خدا اجري بالاتر نيست مگر اجر جوان قدرتمندي که در مقابل گناه عفت مي ورزد. فرد عفيف نزديک است که در زمره ي ملائکه ي الهي قرار بگيرد.