اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-09-20-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري-پاسخ به پرسش هاي بينندگان

برنامه سمت خدا

حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري

-پاسخ به پرسش هاي بينندگان

92-09-20

سوال – آيا مي شود بين دعواي من و خانواده ام در خصوص اينکه اديسون که برق را اختراع کرده به بهشت مي رود يا نمي رود خاتمه بدهيد ؟من به اعضاي خانواده ام مي گويم که چون اديسون به همه ي انسان ها خدمت کرده، پس بهشتي است اما خانواده ام مي گويند: چون او با اين همه علم و دانش مسلمان نشده است اين کارهايش به دردنمي خورد و جهنمي است، راهنمايي بفرماييد.

پاسخ – اديسون مخترع لامپ بود نه کاشف برق. بهشت و جهنم رفتن يا نرفتن از اختيارات خداست. خدا مي داند که چه کسي را به بهشت ببرد يا نَبَرد. ولي ما مامور هستيم که قوانين خدا را بدانيم، مقيد باشيم و مُبَلغ هم باشيم. يک کارخانه قوانين خاصي دارد تا فردي حقوق بگيرد. وقتي فردي اين قواعد را رعايت نکرد، برداشت ما اين است که نبايد حقوق بگيرد. حالا اگر رئيس کارخانه بخواهد به او لطف کند و حقوق بدهد، به ما ربطي ندارد. خداوند قانوني را براي همه آفريده است. در آيه 62 سوره بقره داريم: مسلمانان، يهوديان، مسيحيان و صابئين اگر ايمان به خدا و معاد داشته باشند و عمل صالح انجام بدهد، قطعا پاداش آنها نزد خدا محفوظ است. اگر اديسون جزو کساني بوده که معتقد به خدا و معاد بودند، با اين عمل صالح جايگاه شان نزد خدا محفوظ است. پسخدا بين کساني که ايمان دارند و ندارند فرق مي گذارد، بين کساني که اعمال صالح انجام مي دهند و نمي دهند فرق مي گذارد. همچنين اگر کسي عمل خيري هم داشته باشد نزد خدا اجري دارد. قلک دنيايي به تناسب خودش زود پر مي شود ولي قلک آخرتي زود پر نمي شود. کساني که اعتقاد به آخرت ندارند، خداوند بخاطر اعمال خوب شان، قلک دنيايي آنها را زود پر مي کند. در آيه 20 سوره شوري داريم: هر کس نيتش پر کردن قلک دنيا داشته باشد و اعتقادي به دنيا نداشته باشد خداوند قلک او را زود پر مي کند و کساني که به آخرت ايمان داشته باشند قلک آخرتي شان پر مي شود و در ضمن قلک دنيايي شان هم پر مي شد.

قرار نيست وجهه مسلمان و شيعه را بگونه اي جلوه بدهيم که آنها بخيل هستند و نمي خواهند ديگراني که کار خير کرده اند به بهشت بروند. اگر ائمه و اولياء بخيل بودند، راه بهشت را عمومي اعلام نمي کردند. پس پيروان ديني توحيدي بخيل نيستند. از طرفي ما اعتقاد داريم که بهشت خدا کوچک نيست که جاي کمي داشته باشد. آيت الله بهجت مي فرمودند تا جايي که مي توانيد آمار بهشتي ها را زياد کنيد و آمار جهنمي ها را کم کنيد. خداوند هم وعده ( بهشت )دارد و هم وعيد( جهنم). داريم که خداوند قطعا به وعده هايش عمل مي کند. ولي ممکن است که وعيد خدا عمل نشود يعني خداوند گناهکار را ببخشد. کسي نمي تواند با وعيد، خدا را زير سوال ببرد. درعرف هم همين طور است. مادر براي تشويق بچه مي گويد که به تو شکلات مي دهم و براي ترساندن بچه مي گويد که گوش تو را مي برم. مادر هيچ وقت خودش را مُحق نمي داند که گوش بچه را بِبُرد. حتي بچه براي گوش بريدن آماده نيست زيرا مي داند مادر از وعيدش مي گذرد. ما اميدواريم که خداوند از وعيدهايش بگذرد. البته ما حق نداريم هر راه خطايي را براي خودمان مجاز بدانيم. ما تا جايي که مي توانيم بايد امر خدا را که منشأ وعده هاي خداست اطاعت کنيم. پس قطعا وعده هاي خداوند محقق مي شود ولي ممکن است که بعضي از وعيدهاي خداوند نسبت به بعضي از بندگانش محقق نشود. داريم: رحمت خدا بر غضب خدا غلبه دارد.

سوال – من همسر مردي هستم که هفته اي يک بار مشروب مي خورد و بعضي مواقع با دوستانش در جشن ها اقدام به اين کار مي کند. اما شوهرم چشم پاک دارد، حق الناس نمي خورد، به بچه هاي يتيم رسيدگي مي کند و اخلاقش هم خيلي خوب است و کار بندگان خدا را هم راه مي اندازد. شوهرم بنا به اعتقادات خودش در ماه محرم و صفر اين کارش را کنار مي گذارد. دلم مي خواهد در اين فاصله با همسرم صحبت کنيد و او را راهنمايي کنيد.

پاسخ – کساني که اهل عبادت و خيرات هستند، ولي تفنني لب به نوشيدني حرام مي زنند، فکر نمي کنند که شراب خواري دهان کجي به خداست؟ خداوند صدها نوشيدني را حلال کرده ولي يک نوشيدني را حرام کرده است. چرا ايشان در محرم و صفر به احترام امام حسين(ع) اينکار را نمي کنند ؟ حتما اين کار بد است. پس ماه هاي ديگر را هم به احترام خدا و اهل بيت اين کار را نکنند. ما شنبه ميهمان رسول اکرم، يکشنبه ميهمان اميرالمومنين و فاطمه زهرا(س)،دوشنبه ميهمان امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، سه شنبه ميهمان امام سجاد(ع)،امام باقر(ع) و امام صادق(ع)، چهارشنبه ميهمان امام کاظم(ع)، امام جواد(ع) و امام هادي(ع)، پنجشنبه ميهمان امام عسگري(ع) و جمعه ميهمان امام زمان(عج) هستيم.

اگر مادر شما بگويد که من از اين غذا بدم مي آيد، آيا شما براي مادرتان همان غذا را درست مي کنيد؟ اين دهان کجي به مادر است. همسر شما ويژگي هاي زيبايي دارد. و قطعا مي خواهد که خداوند دستش را در قيامت بگيرد. پيامبر فرمود: در قيامت چهار گروه از رحمت الهي بهره اي نمي برند که يکي از آنها فرد شرابخوار است. در روايت ديگر پيامبر فرمود: کسي که شراب مي خورد روز قيامت بين دو چشمش نوشته شده، مأيوس از رحمت الهي. آيا اينکار ارزش دارد؟ رحمت الهي مي تواند وعيدهاي خدا را تحت شعاع قرار بدهد. اگر ايشان کمي تامل کند، مي بيند که اين کار ارزش ندارد. خوب است که با کسي رفيق بشود که نوشيدني حلال مي خورد. در قرآن داريم که در روز قيامت عده اي مي گويند: اي کاش با فلاني رفيق نمي شدم، او مرا از ياد خدا محروم کرد. مقابله به امر الهي دهان کجي به خداست. کارهايي که مي دانيم حرام است و عمداَ انجام مي دهيم، دهان کجي به خداست. عقاب اين کار خيلي سخت است. اين فرد قلک آخرتش را شکسته است. زيرا ما مکلف هستيم که قلک آخرت مان را پر کنيم و آنرا حفظ کنيم. اگر کسي در تمام جاده مقيد به قواعد رانندگي باشد ولي در کيلومتر آخر قواعد را زير پا بگذارد و تصادف کند، آيا خسارت او را تقسيم مي کنند؟ وقتي او تصادف مي کند تمام زحماتش به هدر مي رود. ايشان مي تواند توبه کند تا گناهانش به خوبي تبديل بشود. خرج اين توبه اشک و نماز است. خدا ما را به توبه دعوت مي کند و ما را نااميد نخواهد کرد.

سوال – من جوان 18 ساله اي هستم که بعضي اوقات نمازم را دست و پا شکسته مي خوانم و بعضي اوقات اول وقت و باحال. فکر مي کنم دليل اينکار رفتار پدرم باشد که خيلي وقت ها دراول وقت مي گويد: نمازت را خوانده اي؟ و کمي ناراحت مي شود و فکر مي کند که من نسبت به نماز بي توجه هستم. من فکر مي کنم که براي ترس از پدرم نمازمي خوانم نه براي خدا و از اين جهت ناراحت هستم و دلم مي خواهد که نماز را فقط براي خداي خودم بخوانم. ضمنا من شنيده ام که بيدار ماندن بين اذان صبح و طلوع آفتاب باعث افزايش رزق و روزي مي شود، راهنمايي بفرماييد.

پاسخ- ما مي گوييم که بچه ها را با دعوا و فحش براي نماز بيدار نکنيد زيرا آنها از نماز زده مي شوند. الان اين موضوع مصداق ندارد. الان بچه ها را با ناز و نوازش بيدار مي کنند که باز هم بيدار نمي شوند. وظيفه ي پدر و مادر تذکر به وظايف ديني فرزند است که بايد با رأفت و مهرباني باشد و بايد اين تذکر تداوم داشته باشد. يعني ما بايد تا سن بيست سالگي به فرزندمان تذکر بدهيم که براي نماز صبح بلند بشود. ما نبايد کار را رها کنيم يعني يک هفته صدا بزنيم و بعد او را رها کنيم. زيرا اينکار درست نيست. اگر فرزند شما يک هفته غذا نخورد او را رها مي کنيد؟ خير، دنبال علت مي گرديد. و مراقبت هاي تان را بيشتر مي کنيد. اگر فرزند ما يک ماه نماز نخواند بايد او را نزد کارشناس ببريم. پس نه بايد فرزند را رها کرد و نه بايد با زو و دعوا او را براي نماز بلند کرد. بايد تذکرمان را با محبت پيگيري کنيم. فرزند علامه طباطبايي مي فرمود که پدر ما صبح ها يک ربع کنار ما مي نشستند و ما را نوازش مي کردند تا براي نماز صبح بيدار بشويم. ايشان روي اين کار استقامت داشتند. اين پدر دارد وظيفه اش را انجام مي دهد و اين آقا پسر نبايد از اينکه نمازش را بخاطر پدرش مي خواند بترسد.

توصيه شده که سه مرتبه آيه دوم سوره طلاق در بين الطلوعين خوانده شود. همچنين تسبيحات و سه مرتبه خواندن آيت الکرسي سفارش شده است. شيخ نخودک به امام سفارشي بعنوان کيميا فرموده اند که آن خواندن آيت الکرسي، تسبيحات، فرستادن صلوات، خواندن سوره قل هوالله و خواندن آيه دوم سوره طلاق است. بين الطلوعين حدود يک ساعت و بيست دقيقه است. چنين نيست که اگر کسي تمام بين الطلوعين را بيدار بود به او رزق مي دهند. اگر شما يک دقيقه از اين زمان هم بيدار باشيد رزق به شما داده مي شود. شما مي توانيد هر روز کمي بيشتر بيدار بمانيد و در اين مدت مي توانيد مطالعه کنيد يا سخنراني گوش کنيد يا کارهاي ديگر را انجام بدهيد و اين بيداري در بين الطلوعين باعث زياد شدن رزق مي شود. پس به اندازه ي بيدار ماندن به ما رزق مي دهند. اين رزق هم مادي و هم معنوي است. کسي که در بين الطلوعين بيدار باشد خداوند به او توفيق طاعت، روزه و عبادت را مي دهد. گاهي ما مي خواهيم کار گناهي انجام بدهيم ولي فردي مانع اين کار مي شود و مسير ما را عوض مي کند که اين روزي ماست. گاهي کار خيري مي کنيم با نيت کمک و بخاطر خدا. خداوند به انسان منت گذار، نگاه با محبت نمي کند. يکي ديگر از رزق هاي معنوي دست پيدا کردن به حرمت هاي الهي است، همه ي اينها رزق معنوي است.

سوال- صفحه 538 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در اين صفحه داريم: خدايي که ما و آسمان و زمين را خلق کرده از همه لحظات با خبر است و ما را رها نکرده است. شيطان به بعضي ها مي گويد که خداوند تو را رها کرده است و در گرفتاري و بدبختي ها انداخته است. خداوند هيچ وقت ما را رها نکرده است. داده ها و نداده هاي خدا نوعي امتحان است. و درهمه ي لحظات امتحان، خدا بالاي سر ما ايستاده است. هر وقت خدا به ما نعمتي داده يا آنرا گرفته، بالاي سر ما ايستاده است.

ما به وعده هاي خدا اميد مي بنديم. خداوند براي وعيدهايش محق است ولي به ما لطف مي کند و به ما رحم مي کند. پس معيت دائمي خدا با ماست. ما بايد وعده و وعيد خدا را جدي بگيريم. ما وعده و وعيدهاي مردم را جدي مي گيريم. پس وعده و وعيدهاي خدا را هم جدي بگيريم.

سوال – دوست دارم بدانم که چه شد که حضرت حُّر يکباره از گناهش توبه کرد و تا آخر سر اين توبه ايستاد. من هر روز توبه مي کنم ولي شب که مي شود بايد براي کارهاي آن روزم توبه کنم. چرا حضرت حر توبه کرد؟ چه ديد و چه شنيد؟ از کدام راه رفت ؟چرا من اين راه را پيدا نمي کنم؟ مگر نه اينکه عاشورا يک دانشگاه براي تربيت من و امثال من است ولي چرا من هنور نتوانستم آدم بشوم؟ اگر کار حُر معجزه بود، من هم راه خودم را بروم و منتظر معجره باشم و روز قيامت هم طلبکار اهل بيت باشم که چرا معجره نکرديد که من توبه کنم و سر توبه ام بايستم. نمي دانم چطور بايد زندگي کرد؟ حضرت حُر که در شب عاشورا کنار امام حسين(ع) نبود، پس چرا يکباره توبه کرد و ثابت قدم ماند و جانش را سر اين توبه گذاشت؟ چرا من هزار بار توبه کردم و ده هزار بار توبه شکستم؟ حر از کدام راه رفت؟ چطور مي توانم اين راه را پيدا کنم ؟

پاسخ- حُر سر يک دو راهي قرار گرفت و توانست راه را بخوبي تشخيص دهد و راه سعادت را انتخاب کند. آيا زندگي ما فقط يک دو راهي دارد؟ آيا ما مي توانيم منتظر باشيم که امام حسيني(ع) بيايد و لشکر عمر سعدي باشد و... تا ما انتخاب کنيم؟ زندگي ما مملو از دو راهي است. آيا دانش آموزان فقط يک امتحان دارند يا از اول در حال دادن امتحان هستند؟ کسي که کنکور شرکت مي کند فقط يک بار تست مي زند يا در تمام مدت زمان کنکور،تست مي زند؟ ما در تمام زندگي مان دو راهي هاي کوچک داريم. وقتي ما از خانه خارج مي شويم مي توانيم سرمان را پايين بيندازيم يا اينکه همه چيز را تماشا کنيم. آيا ما براي خوردني هاي مان سر دو راهي نيستيم؟ آيا براي پوشيدن لباس سر دوراهي نيستيم؟ اگر براي اين دو راهي هاي زندگي، با خط کش دين انتخاب کرديم، يقين بدانيم که سر دو راهي ديگر هم درست انتخاب مي کنيم. کسي که در تمام دو راهي هاي زندگي اش بد انتخاب کرده است مگر مي شود در دو راهي بزرگ، درست انتخاب کند؟

حُر وقتي توبه کرد دستش را صادقانه در دست امام زمانش(ع) گذاشت. ما هر وقت توبه مي کنيم، آيا دست مان را در دست امام زمان(عج) مي گذاريم يا دست امام را رها مي کنيم؟ اگر ما دست مان را از دين وعترت جدا نکرديم( که امروز راه مرجعيت و فقاهت است)،درهر لحظه امتياز حُر را خواهيم داشت. دو راهي هاي کوچک امتحانات کوچکي هستند که ما را به امتحان بزرگ مي رسانند. در مورد حُر داريم: ما تو را داديم پاي آمدن، ما تو را داديم دست در زدن. بچه دستش را بلند مي کند که به بلندي برسد ولي نمي رسد و از پدرش مي خواهد که دست او را بلند کند تا به بلندي برسد. ما هم از امام زمان(عج) مي خواهيم که دست ما را بگيرد. پس در دو راهي هاي زندگي مان خودمان را رها نکنيم و حکم دين و خدا را انجام بدهيم و پا روي دلمان بگذاريم.