اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-09-13-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري-پاسخ به پرسش بينندگان

برنامه سمت خدا

حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري

-پاسخ به پرسش بينندگان

92-09-13

سوال – من زني 35 ساله هستم که شانزده سال پيش ازدواج کردم و خداوند تابحال به ما فرزندي نداده است. درمان ما اهداي جنين است که نه من خودم اين را مي پسندم نه همسرم. شوهرم هر نذر و کار خيري به اميد حاجت گرفتن انجام مي دهد و منتظر معجزه است. با تمام عشقي که به بچه دارم از خدا خواسته ام که اگر نمي خواهد به ما فرزندي بدهد لااقل علاقه به بچه را از ذهن من بيرون ببرد. الان اشتياقم به بچه کم شده است ولي دلم به حال شوهرم مي سوزد. من و همسرم چگونه بايد با اين مشکل کنار بياييم ؟

پاسخ – در سختي هاست که مديريت و برخورد ما دچار مشکل مي شود و بهم مي ريزيم و نتيجه ي مطلوب را بدست نمي آيد. در تمام مشکلاتي که انسان دارد، فرض دو تا راه عاقلانه است. هر کس مي تواند راهي که مطلوب است برود و حتي آنرا امتحان کند. البته حواس مان باشد که خداوند به ما دو بار عمر نمي دهد که با يکي زندگي کنيم و با يکي تجربه کسب کنيم. پس قطعا بايد از تجربه ي ديگران استفاده کنيم. اصل اول الگوي الف اين است که افرادي که در اين مسير قرار مي گيرند امتحان پذير هستند. در الگوي ب، افراد امتحان گريز هستند. از زمان کودکي، بعضي از بچه ها از امتحان خوششان مي آمد و بعضي از امتحان فراري بودند. پس دسته اي امتحان پذير و دسته اي امتحان گريز هستند. همه ي امور مي تواند در زندگي امتحان باشد، هم داده هاي خدا، هم نداده هاي خدا و هم گرفته هاي خدا. در دوران دانش آموزي هميشه افرادي که امتحان پذير بودند، رشد مي کردند زيرا امتحان داده و نقاط قوت و ضعف خودشان را مي فهميدند ولي افرادي که امتحان گريز بودند، هيچ وقت نقاط ضعف و قوت خودشان را نمي فهمند.زيرا در معرکه ي امتحان قرار نگرفته اند و هميشه ادعا مي کردند. و وقتي در معرکه ي امتحان قرار بگيرند رسوا مي شوند. افراد امتحان پذير مي توانند حدس بزنند که چه سوالاتي در امتحان مي آيد.

وقتي دو جوان ازدواج مي کنند، يکي از امتحانات شان اين است که بچه دار بشوند يا نشوند. افراد امتحان پذير دنبال تکليف شان هستند ولي کسي که امتحان گريز است دنبال تکليفش نيست. زيرا اصل امتحان را قبول ندارد و مي خواهد بدون امتحان بالا برود. فردي به امام سجاد(ع) گفت که من دعا مي کنم که خداوند مرا بدون امتحان قبول کند. امام فرمود : اين دعايي است که هيچ وقت مستجاب نمي شود. زيرا دنيا دار امتحان است. گاهي امتحان ما مي تواند در رونق کسب و کار يا در ورشکستگي باشد. ريشه ي مشکلات گروه ب امتحان گريزي شان است.

امتحان سخت است.A  معمولا ما الان از معلم هايي که درس ها را سخت مي گرفتند راضي تر هستيم. البته آن زماني که ما امتحان مي داديم دوست داشتيم که امتحان آسانتر باشد. سخت گيري معلم باعث رشد ما شد. تا ما صبر نکنيم سِّر سختي امتحان را نمي فهميم. آن روز که معلم امتحان سخت مي گرفت ما صبر کرديم و گفتيم که اين معلم آگاه و دلسوز است و نمي خواهد ما شکست بخوريم و با گذشت زمان سِّر آنرا فهميديم. کسي که امتحان گريز است در زندگي اش امتحان دارد ولي صبر نمي کند. و به اسرارش هم نمي رسد. و هر وقت هم که يادش مي آيد پشت سر معلم ناسزا مي گويد. امام در دعاي پانزده صحيفه يA  سجاديه به برکت بيماري اشاره کرده است. البته معنايش اين نيست که از خدا بيماري بخواهيم ولي وقتي بيمار شديم بر آن صبر کنيم. صبر و ظفر برادران قديم هستند. اگر ما صبر کنيم قطعا به پيروزي مي رسيم. صبر حضرت يوسف چهل سال طول کشيد. تا الان صبر امام زمان(عج) براي ظهورش حدود هزار و صد سال طول کشيده است. وقتي گروه الف اسرارش را مي فهمد از خدا تشکر مي کند. زيرا مشکلات ظرفيت انسان را بالا مي برد. گروه ب به اعتراضش ادامه مي دهد و دائما جزع و فزع مي کند و خدا را محاکمه مي کند. ما مي توانيم به نتيجه گيري اين دو گروه توجه کنيم. اين خانم جزو گروه الف است يعني صبر کرده، تکليفش را انجام داده و انشاءالله خداوند به او جزا مي دهد. قطعاً نداشتن بچه ايشان را تا آخر عمر اذيت مي کند. ايشان مي تواند به مقدر خدا راضي باشد.

سوال – منA  مادر سه فرزند هستم که اخيرا اتفاقي براي يکي از فرزندانم افتاده است که ذهن مرا آَشفته کرده است. چند روز پيش که براي صله رحم به منزل يکي از بستگان رفته بودم، يک ويدئو را براي من پخش کرد که از يکي از شبکه هاي ماهواره اي ضبط کرده بود. وقتي اين برنامه را ديدم دنيا در نظرم تيره و تار شد و آرزو کردم کاش زنده نبودم و چنين فيلمي را نمي ديدم. در آن فيلم دختر من که سال گذشته با همسرش به خارج از کشور براي ادامه تحصيل رفته بود، در يک برنامه ي تلويزيوني بدون حجاب و با يک وضعيت نامناسب حضور پيدا کرده بود. درد من اين است که من اين دختر را با مال حلال بزرگ کرده ام و او را با وضو شير داده ام و در تربيت ديني او کوتاهي نکرده ام. من نمي دانم چه خطايي کرده ام که بايد دخترم را با چنين وضعي در يکي از شبکه هاي ماهواره اي ببينم؟

پاسخ – اين مادر بايد دعا کند. حضرت امير مي فرمايد: عاجزترين انسان ها کساني هستند که از دعا کردن مضايقه کنند. شخصيت انسان ها فقط منوط به وراثت و محيط نيست. بعضي ها براي وراثت و محيط بيش از حد خودش ارزش قائل هستند. خوبي يا بدي پدر و مادر بر بچه اثر مي کند. ولي اين يک تاثير مطلق نيست. چيزي که تاثيرش مطلق است اراده و اختيار انسان هاست. ما افرادي زيادي در تاريخ داشتيم که نمره وراثت و محيط شان مثبت بوده ولي آنرا خنثي کرده اند. مثل پسر و همسر نوح. حضرت نوح در مورد پسرش کوتاهي نکرده بود. پسر نوح توانست با اراده ي خودش زمينه ي مثبتي که از نوح به او رسيده خنثي کند، اين قدرت اراده است. گاهي فرد با اراده ي خودش بستر منفي محيط را خنثي مي کند. مثل پدر و مادري که خودش اهل دين نيست ولي فرزندش دين دار مي شود. پدر و مادر و محيط يک سرمايه ي اوليه براي انسان هستند. انسان مي تواند اين سرمايه را نابود کند يا آنرا زياد کند. اگر تمام تلاش مان را براي بسترسازي براي تربيت فرزندمان کرديم و آن فرزند آنها را از بين برد، ديگر ما مقصر نيستيم. حضرت نوح دلش به حال پسرش سوخت. خدا به نوح فرمود: اين پسر از اهل تو نيست زيرا عمل غيرصالح انجام داده است. اگر ايشان در تربيت دخترشان کوتاهي نکرده باشد روز قيامت مواخده نمي شود. اين مادر غصه مي خورد ولي عذاب وجدان ندارد. اين مادر نبايد دعا را فراموش کند. پس مي شود که پدر و مادر انسان خوب باشد و انسان از آنها بهتر يا بدتر باشد و مي شود که پدر و مادر انسان بد باشد ولي انسان از آنها بهتر يا بدتر باشد. پس مهم اراده و اختيار است.

سوال – من امسال کنکور دارم و تمام وقتم را صرف درس خواندن مي کنم. تمام واجباتم را براي بعد از کنکور گذاشته ام. آيا ممکن است که خدا بخاطر اين کار مرا موفق نکند؟ من قضاي نمازم را سال بعد بجا مي آورم. من بخاطر خواب و استراحتم وقت کمي مي گذارمA  و تفريحاتم را تعطيل کرده ام، راهنمايي بفرماييد.

پاسخ- مشکل اين جوان مشکل خيلي از بزرگتر ها هم هست. مثلا مي گويند که بگذار مکه برويم بعد نماز خواندن را شروع مي کنيم. شما برهر آئين و مکتبي هم که باشيد، بدانيد که اين شيوه درس خواندن غلط است. مثل اين است که شما بگوييد :من يک هفته غذا مي خورم ولي آب نمي خورم. و هفته ي بعد آب مي خورم، آيا اين شيوه درست است؟ همچنانکه غذا لازم است، آب هم لازم است. همچنانکه خواب و خوراک لازم است، غذاي روح هم لازم است. شيوه ي درست درس خواندن اين است که شما در چهار سال دبيرستان درست درس خوانده باشيد. فرمول درس خواندن عبارت است از: پيش مطالعه، تمرکز در کلاس، مطالعه ي مستمر و خلاصه برداري. پس لازم نيست که ما در شب امتحان اين قدر به خودمان فشار بياوريم. اين افراط ها به ايشان ضرر مي زند. پس اساس اين فکر غلط است.زيرا نماز از ضروريات زندگي است و نمي توان آنرا تعطيل کرد. پس يک برنامه ريزي در مطالعه، تفريح و همه زندگي مان داشته باشيم که مرتکب اين فکرهاي غلط نشويم.

سوال – صفحه 503 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ- فباي آلاء ربکما تکذبان: کدام نعمت خدا را تکذيب مي کنيد. باور کنيم که داده و نداده هاي خدا امتحان است و همه ي اينها از لطف خداست. فکر نکنيم که اگر از يک امتحان رها شديم، امتحان بعدي ساده تر است يا اصلا امتحان نمي شويم. باور کنيم که همه ي اين دنيا امتحان است و ما بايد تکليف مان را پيدا کنيم يعني صبر کنيم، شکر کنيم تا به اسرار آن برسيم و بعد خدا را سپاس بگوييم. همه ي امتحانات باعث رشد است زيرا عالم مدرسه است. و خدا مربي است و ما قرار است که تحت رب رشد کنيم. هر جوري که خدا مصلحت مي داند از ما امتحان مي گيرد.

سوال – ما دو جوان 25 ساله هستيم که صاحب کلکسيون هاي کاملي از خطاهاي ريز و درشت هستيم. سال گذشته به سبب شغل مان با کتابي آشنا شديم که در رابطه با حقايقي در قرآن بود و هر دوي ما آن کتاب را چندين بار خوانديم و به بزرگي صاحب مطلق آن ايمان آورديم. بعد از خواندن اين کتاب، نمازخوان شديم البته دور از چشم خانواده و دوستان. ما اين نمازهاي پنهاني را خيلي دوست داشتيم. بعد به ماه رمضان رسيديم که يکي در ميان روزه گرفتيم. زياد هم آسان نبود و بعد دل مان براي همان سختي ها تنگ شد و در آخر هم محرم امسال و حضرت ابوالفضل. ما در شب عاشورا معجزه ديديم. بهشت شبيه همان حسينيه اي بود که در آن عزاداري مي کرديم. از عاشورا تا بحال فکر مي کنم که گنجي بدست آورده ام که فکر مي کنم خيلي با ارزش است و آن آرامش و حس تنها نبودن است. مگر مي شود در کانال فاضلاب زندگي کرد و رنگ و بو نگرفت؟ اين روزهاA  از همه چيز مي ترسم از تلويزيون، ضبط، کامپيوتر، موبايل، زنگ در خانه و رهگذرهاي خيابان و فکر مي کنم که همه ماموريتي دارند و آن دزديدن گنج من است. چکار کنم با اين توشه کم و دزدهاي بسيار و راه طورلاني که در پيش داريم ؟

پاسخ – دنيا به ميدان مين تشبيه شده است که بايد از آن گذشت. بعضي ها چطور از آن گذشتند؟ وقتي ما مي گوييم که کتابي اين جوانان را هدايت کرده است همه مي خواهند دنبال آن کتاب بروند. ما غافل هستيم زيرا سر راه همه ي ما از اين کتاب ها وجود دارد. ميليون ها انسان سيب به سرشان افتاد ولي فقط نيوتن دنبال آن رفت و جاذبه ي زمين را کشف کرد. اين کتاب هم چندين نسخه بوده است. که تعداد زيادي آنرا خوانده اند ولي تکان نخورده اند. از اين روضه ها، نفحات و کتاب ها زياد هستند. خداوند هرکس را يک جوري تکان مي دهد. ما بايد بخواهيم تا تکان بخوريم.

پس خداوند همه را تکان مي دهد تا متنبه بشويم. ما بايد نفحات را بگيريم تا از دست مان نرود. مَثَل اين جوان مَثَل کسي است که از تهران مي خواهد به مشهد برود. اگر بخواهد پياده برود چند ماه در راه است و آذوقه ندارد. اگر با هواپيما برود نياز به آذوقه ي زيادي ندارد. اين هواپيما امام حسين(ع) است. سرعت سفينه امام حسين(ع) از همه بيشتر است و بليط آن همان اشکي است که مي ريزيم. سرعت زياد امام حسين(ع)، ما را با اين توشه ي کم به مقصد مي رساند. پس به مجلس عزاداري امام حسين (ع)برويم، گريه کنيم تا با اين کشتي به مقصد برسيم. اگر دست مان در دست امام حسين(ع) باشد نبايد نگران چيزي باشيم.

ماه صفر ماه بلاهاي اهل بيت است. در اين ماه زياد صدقه بدهيد و دعا بخوانيد. اهل بيت امتحان پذير بودند، تکليف شان را پيدا کردند، صبور و شاکر بودند. انشاءالله خداوند ما را هم مثل اهل بيت امتحان پذير، صابر و شاکر قرار دهد.