اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-06-13-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري-پاسخ به پرسش هاي بينندگان

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري

-پاسخ به پرسش هاي بينندگان

92-06-13
سوال – من يک پسر 22 ساله هستم و مي خواهم تفريح سالم بکنم ولي راهش را پيدا نمي کنم. خيابان ها از ماهواره بدتر شده و ماهواره هم براي گرفتن دين از جوانان فعاليت مي کند. فضاي اجتماعي و اينترنت هم شده لغو و يکسري مطالبي که جز غيبت و مسخره کردن و رابطه ي راحت دختر و پسر چيزي در آن پيدا نمي شود. مساجد هم پر شده از بحث هاي سياسي که پسند من جوان نيست. پس من جوان مسلمان ايراني که نه به رابطه ي با نامحرم علاقه دارم و نه مشتاق بحث هاي سياسي هستم بايد چکار کنم؟ چرا ما به اينجا رسيده ايم که براي تفريح کردن مان به چه کنم چه کنم افتاده ايم، راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – باور کنيم که تفريح و نشاط يکي از اصول اساسي دين ماست. ما اعتقاد داريم که اگر در زندگي مان نشاط، طراوت و شادابي نداشته باشيم،حيات نداريم زيرا حيات بي نشاط، حيات نيست، مردگي است.و در اين صورت ما نمي توانيم بندگي خدا را بکنيم. لذا به ما عبادت، معرفت و زيارت بانشاط را توصيه کرده اند. دين در نشاط و تفريح ما کم نگذاشته است. و با آن مخالف نيست. روايت داريم که مومن هميشه تبسم بر لب دارد و ناراحتي اش در قلبش است. اسلام به ذات خود ندارد عيبي، هر عيبي که هست از مسلماني ماست.
دستورات و برنامه هاي اسلام شبيه يک پازل است. اگر به يک پازل نقشه ي ايران توجه کنيم مي بينيم که 31 استان دارد. هيچ کدام از استان هاي ما شکل هندسي دقيقي ندارند. مثلا ما استان اصفهان يا خراسان را از نقشه در مي آوريم و مي بينيم که کج و معوج است، بعد مي خواهيم آنرا با قيچي صاف و مرتب کنيم. وقتي ما اين کار را مي کنيم اين قطعه، ديگر در پازل جا نمي گيرد و زيبايي اش را از دست مي دهد. بالاترين عامل بي نشاطي ما اين است که ما قطعه پازل را از نقشه ي دين در آورده ايم و آنرا قيچي کرده ايم. در پازل دين، ازدواج يک امر بانشاطي است. دين مراحل ازدواج را مثل انتخاب، مراسم و. .. طراحي کرده است که قدم به قدم آن شادي آورد است. ما قطعه ي ازدواج را درآورده ايم، ما انتخاب و سن آنرا تغيير داده ايم و فرهنگ و آدابش را کم و زياد کرده ايم. بخاطر همين ازدواج علاوه بر اينکه نشاط نمي آورد، گاهي غم و غصه هاي ما را هم زياد مي کند.
جواني به من گفت که من تازه داماد هستم. من و عروس صبح تا شب کار مي کنيم و شب با خستگي زياد در کنار هم هستيم. اگر ما سه سال باهم کار کنيم قسط مراسم عروسي تمام مي شود. چه کسي گفته که شما اين کار را بکنيد؟ حتما چشم و همچشمي. قرار بود که ازدواج نشاط بياورد ولي براي اين جوانان غم و غصه آورده است. اين جوان با کدام تفريح غصه اش از بين مي رود. ما ازدواج را تغيير داده ايم، اين ازدواج ديني نيست. در مکتب ما کار هم عبادت و هم تفريح است. اميرالمومنين مي فرمايد: بهترين تفريح کار است. ما به بهانه ي دنيا مجازي، فعاليت بدني کار را از خودمان گرفته ايم و نشاط نداريم.
ما يک نوشيدني تلخ داريم. چقدر بايد در آن شکر بريزيم تا شيرين بشود؟ خداوند در پازل دين همه چيز را گوارا گذاشته است، ارتباط زن و شوهر، خواهر و برادر و تحصيل را گوارا گذاشته است. فردي انتخاب رشته اش را به دلخواهش نکرده و بخاطر فاميل و چشم وهم چشمي رشته ي ديگري انتخاب کرده است و الان مي خواهد آنرا شيرين کند. و مي گويد که چرا تلخ است. تقصير اسلام چيست ؟ ما نبايد به قطعات اسلام دست بزنيم. زيرا اسلام در اين نقشه همه چيز را گوارا گذاشته است. و مقدار شکري را هم که در نظر گرفته، کافي است. ما با انتخاب هاي غلط، زندگي را براي خودمان تلخ کرده ايم، انتخاب هايي که بر اساس چشم و همچشمي، نگاه دنيايي و نگاه نادرست بوده است.
جواني براي ازدواجش از من استخاره خواست. از او پرسيدم که آيا انتخاب درست بر اساس دين کرده اي؟ آيا خانمي که انتخاب کرده اي بخاطر زيباي ظاهري اش است يا بخاطر حيا وعفتش؟ آيا در مورد خانواده ي مادرش تحقيق بيشتري کرده اي ؟پيامبر فرمود: بپرهيزيد از سبزه ي لجنزار. منظور دختر زيبايي که در دامن بي حيا تربيت شده است. منظور دختري که جز زيبايي فضيلت ديگري ندارد. و اِلا منظور اين نيست که اگر دختري خوب بود ولي برادر يا خواهر او بد بودند، او را طرد کنيم. زيرا بعضي از دختر خانم ها خودشان فضايل زيادي دارند که منظور ما آنها نيست. اگر شما دختري انتخاب کرديد که ظاهرش خوب بود ولي باطنش بد بود يعني انتخاب شما تلخ است، شما چقدر مي خواهيد به آن شکر بزنيد که شيرين بشود؟ اگر کسي رشته ي تحصيلي انتخاب کرده که برخلاف ميلش بوده و شغلي دارد که آن هم برخلاف ميلش است، اين شخص با چند ساعت تفريح آرام مي شود؟
اگر مي خواهيم تفريح سالم داشته باشيم بايد به دين توجه کنيم و دست به قطعات پازل دين نزنيم. بايد فضاي خانه آرام بخش باشد. تمام دستورات دين در دل خودش نشاط آور است. اگر کسي با دل و جان کشاورزي کند صفا مي کند. براي علامه محمدتقي جعفري چندين بار غذا مي آورند و سرد مي شد و ايشان متوجه نمي شدند که گرسنه هستند زيرا ايشان از درس خواندن شان لذت مي بردند. انسان بايد از انس با قرآن لذت ببرد. وقتي زن و شوهر با هم صحبت مي کنند بايد از آن لذت ببرند. اگر اشتغال، انتخاب، ارتباط و... به ما نشاط بدهد، ده دقيقه تفريح هم کافي است.
اگر الان مسجد براي شما مفيد نيست آنرا تبديل کنيد يعني همان کاري که در زمان جنگ با مسجدها کردند. اگر تعداد جوانان در مسجد بيشتر باشد برنامه ريزي مسجد به دست جوانان مي افتد. همه ي بزرگترهاي مسجد برنامه ريزي جوانان در مسجد را قبول مي کنند. گذاشتن اردو، کلاس ورزشي، دعا، مسابقات و. .. بايد مسجد را به محل نشاط در محله تبديل کرد. ما با خروج از دايره ي دين، گاهي به گناه متوسل مي شويم که تبسم بر لب هاي ما بيايد. در ضمن گناه براي ما نشاط واقعي نمي آورد. موسيقي، فيلم و روابط هاي مبتذل براي ما آرامش نمي آورد. نشاط بر اساس حرام ما را تخدير مي کند مثل مواد مخدر.
در قديم شهر بازي نبود و اين قدر مسافرت نبود، الان مردم زياد مسافرت مي روند ولي باز ناراضي هستند. انتخاب هاي غلط رفتارهاي ما بخاطر فاصله گرفتن از دين خداست. ما نوشيدني گواراي دين را تلخ کرده ايم و مي خواهيم آنرا با شکر شيرين کنيم. اين نوشيدني هيچ وقت شيرين نمي شود. خانه از پاي بست ويران است.
سوال – من مي خواهم از جوانان دفاع کنم. آنها بخاطر جوان بودن بايد هر گونه اتهام را بپذيرند و ما باورمان شده است که نسل ما نسل بدي است. زيرا جزو نسل هاي آخرالزمان شده ايم. نمي دانيم که چرا همه از جوانان اين زمانه بصورت خاص ياد مي کنند و گِله دارند؟ اگر ما به شما قول بدهيم که همه فيلمي ببينيم و تاثيري از آنهاA  نپذيريم، آيا شما قبول مي کنيد ؟ شما چند درصد با آن موافق هستيد؟ من مي خواهم نظر خانواده هاي مختلف را بدانم. در شرايطي که از لحاظ فرهنگي، تربيتيA  و اخلاقي پدر و مادرهاي ما دچار ضعف هاي اخلاقي شديدي هستند و ما از شروع زندگي شاهد رفتارهاي غلط آنها هستيم چرا توقعات جامعه آنقدر از ما بالاست که انتظار دارند تجربيات و آموخته هاي نادرست زندگي مان را با لحظه اي نصيحت و حرف هاي زباني عوض کنيم و آنچه که در جلوي چشمان مان آموزش داده مي شود را ياد نگيريم. و درعوض به چيزي که هيچ وقت در زندگي مان نياموخته ايم عمل کنيم. مثل اينکه به فرزندي بگويند که به زبان مادري صحبت نکن و به زباني که فقط کمي آنرا شنيده است صحبت کند. تکليف ما با آموزش هاي مستقيمي که هر روز از والدين مان در زمينه قهرهاي طولاني، زخم زبان زدن، بي توجهي به فرزندان و بي احترامي به والدين شان مي بينيم چيست؟
پاسخ – سريالي را در زمان جنگ پخش مي کردند که اين سريال بدي ها را در خانواده آموزش مي داد و بعد يکباره زندگي شيرين مي شد. يعني تبيين بدي هاي اين سريال بيشتر از تبيين خوبي هايش بود. الان هم بعضي از فيلم ها و سريال ها هم اين طور است يعني بيست قسمت داستان بد است و در يک قسمت همه چيز خوب مي شود. اين فرهنگ جامعه و رسانه است. اين جوان تمام رفتارهاي يک روحاني و معلم را مي بيند بعد اين معلم در عرض يک ساعت توصيه هاي زيبا مي کند غافل از اينکه بچه ها فقط حرف هاي شما راA  گوش نمي دهند بلکه رفتارهاي شما را هم مي بينند.
اي پدر و مادرها، بچه ها فقط ده دقيقه نصيحت شما راA  نمي شنوند بلکه بيست و چهار ساعت رفتارهاي شما را هم مي بينند. اي مسئولين بدانيد که کارمندان فقط حرف هاي زيباي شما را در روزهاي عيد نمي بينند بلکه رفتارهاي شما را هم در طول سال مي بينند. اي رسانه، مردم فقط حرف هاي شهادت يا تولدهاي شما را نمي بييند يا فقط يک سريال را نمي بينند بلکه تمام آنها را مي بينند. اي متوليان تربيت، بچه هاي ما آن چيزي نمي شوند که ما مي گوييم بلکه آن چيزي مي شوند که ما هستيم. اگر مسئولين در تمام مسئوليت هايشان دغدغه ي ديني داشته باشند توصيه هايشان هم بر دل مردم مي نشيند. اگر پدر و مادرها همه ي رفتارشان بر اساس دين باشد، نصيحت هاي شان هم بر دل بچه ها مي نشيند.
خانم محجبه اي در فرودگاه به من گفت که دختر من خيلي بد حجاب است و مي خواهم او را به زيارت ببرم تا درست بشود. دختر از ظاهر مادر خط نمي گيرد بلکه از باطن مادر خط مي گيرد. من گفتم: در روايات آمده است که فرزندان آئينه ي باطن پدر و مادر هستند. شما در باطن تان دوست داريد که مثل دخترتان بدحجاب باشيد. اين دختر در رفتار شما بي حيايي ديده است. حجاب فقط در چادر نيست، بايد در نگاه هم عفت داشت. رفتار زودتر روي فرزندان اثر مي گذارد تا صحبت. ما نبايد گناه را به گردن جوانان بيندازيم و بگوييم که آنها بد هستند. جوانان امروز ما اگر از جوانان دوران دفاع مقدس بهتر نباشند کمتر نيستند. حتي اگر ظاهر غلط اندازي داشته باشند. جوانان با دين، انقلاب و ولايت مشکلي ندارند بلکه با بعضي ديندارها، انقلابي ها و ولايتي ها مشکل دارند. پس جوانان از توصيه هاي ما درس نمي گيرند بلکه از رفتارهاي ما درس مي گيرند.
جوانان بدانند که اشتباه معلم، پدر و مادر و... مجوز اشتباه آنها نيست. داريم که ادب از که آموختي از، گفت: بي ادبان. اگر پدر و مادر شما اشتباهاتي دارند شما آن اشتباه را انجام ندهيد. اگر شما خوب تربيت بشويد اجر و پاداش شما مثل آسيه خواهد بود. اگر ديديم که فرزندمان بد شده اند، به او نگوييم که تو بد هستي، بلکه بگوييم شايد من بد کرده ام. البته هميشه اين طور نيست. پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد.
سوال – صفحه 440 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در آيه 11 سوره ياسين داريم: کساني از قرآن بهره مي گيرند که ايمان به غيب دارند. پس تا ما ايمان به غيبت را باور نکنيم، سراغ تربيت قرآني نمي رويم. و نمي توانيم پازل دين را به نحو احسن انجام بدهيم. و به نتيجه ي دلخواه برسيم.
سوال – من دختر تحصيل کرده اي هستم که در خانواده ي کاملا سنتي و پايبند به اصول مذهبي بزرگ شده ام. سال گذشته عقد کردم، همسرم جواني از اقوام با ايمان،با اخلاق و تحصيل کرده است ولي مثل خيلي از جوانان کار ثابتي ندارد. مشکلات ما از همان زمان خواستگاري آغاز شد که خانواده و مخصوصا مادرم بخاطر اختلافات قديمي خانوادگي با اين ازدواج مخالف بودند. نداشتن شغل دائمي يا دولتي همسرم مزيد بر علت شد ولي من اول به خدا و بعد به توانايي هاي همسرم توکل کردم و اطمينان داشتم که ايشان به هر ترتيبي مي توانند گليم خودشان را از آب بيرون بکشند. اما اين موارد مورد توجه خانواده ام قرار نگرفت و آنها را قانع نکرد. چند ماه صبر کردم تا والدينم رضايت زباني خودشان را اعلام کنند ولي مسئوليت اين ازدواج را به من سپردند. بعد از عقد مشکلات چند برابر شد. به هر ترتيب با تمامي اين موارد کنار آمدم و احترام خانواده ام را نگه داشتم ولي بعضي مواقع کار به بحث و جدل کشيده مي شد چون خودم خواستم و خودم انتخاب کردم. در اين يکسال تلخ ترين کلام ها را شنيدم و رفتارهاي ناخوشايند زيادي ديدم تا خانواده ام کمي به تعادل رسيد. اما مشکل اصلي من به قوت خودش باقي است يعني خانواده ي من خودشان را از خانواده ي همسرم جدا مي دانند و با اينکه تمکن مالي لازم براي کمک کردن به آنها را دارند، از اين امر امتناع مي کنند. اين امر در تمامي اقوام نزديک ما جريان دارد. يعني اعضاي فاميل نسبت خوني را يدک مي کشند و هر کدام به فکر حل کردن مشکل خودشان هستند. از نگاه خانواده ي من، تمام مسئوليت ها بعهده ي داماد است البته به جز جهيزيه و اگر کمکي از طرف خانواده ي عروس صورت بگيرد شخصيت عروس زير سوال مي رود. عروسي نزديک است و ما خانه اي براي سکونت نداريم. من حاضرم بخاطر خدا در خانه ي پدري ايشان بطور موقت زندگي کنم اما گله ي من از خانواده ام همچنان به قوت خودش باقي است با تمام احترامي که براي آنها قائل هستم چرا که معناي واژه ي دستگيري را از ياد برده اند. انجام عمل خير را مشروط به موظف بودن مي دانند و نيت شان مسموم است به نوعي خودخواهي است نه خيرخواهي، آنها منتظر مي مانند تا طرف مقابل ابراز کمک کند، راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – ان تنصروا الله ينصرکم و يثبت اقدامکم. همه ي ما نگران عاقبت به خير بودن مان هستيم. خدا فرموده که اگر دين خدا را ياري کنيد خدا شما را ياري خواهد کرد و عاقبت به خير خواهيد شد. خانواده ي اين خانم حتما براي ساخت مسجد، عتبات عاليات، هيئت مذهبي و. .. کمک مي کنند، پس چرا فکر نمي کنند که استحکام يک خانواده يکي از شعائر و ارزش هاي دين خداست؟ در قرآن داريم که هر کس به استحکام خانواده کمک کند به دين خدا کم کرده است. چرا باور نداريم که ازدواج سنت پيامبر است؟ چرا فکر مي کنيم که اگر خانواده ي دختر کمک کنند بد است؟ همه مي خواهيم دست به دست هم بدهيم تا پرچم دين الهي بالا برود. اگر ما پرچم ازدواج و رفع مشکلات را بالا ببريم ثواب آن از کمک کردن به هيئت امام حسين(ع) کمتر نيست.
اين عروس و داماد هم بدانند که هرچه بيشتر استقامت بکنند خداوند هم آنها را بيشتر ياري خواهد کرد.
خدايا به آبروي حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) ما را احياء کننده پازل دين خدا قرار بده.