اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

92-05-09-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري-پاسخ به پرسش هاي بينندگان

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري

-پاسخ به پرسش هاي بينندگان

92-05-09

يک کوچه غيرت اي قلندر تا علي مانده است شمشير بردار هر آن کس با علي مانده است، ديشب تمام کوچه هاي کوفه را گشتم تنها علي تنها علي تنها علي مانده است، اي ماه تاب آهسته تر ايجا قدم بگذار در جذر و مد چاه يک دريا علي مانده است، ازخيل مرداني که مي گفتند مي مانيم انگارتنها ابن ملجم با علي مانده است، اي مرد برتيغت مبادا خاک بنشيند برخيز تا برخاستن يک يا علي مانده است.

سوال – برنامه تلويزيون خانم آلماني محجبه اي را نشان مي داد که به اختيار خودش اسلام را انتخاب کرده بود و فرزندانش خيلي متدين و با وقار بودند. من تحت تاثيراين برنامه قرار گرفتم و با خودم فکر کردم که اگر در کشور ما هم اسلام اجباري نبود شايد ما هم مسلمان هاي بهتري مي شديم. تمام دين گريزي هايي که در جوانان وجود دارد بخاطر اين است که دستورات اسلام در کشور ما اجباري است، راهنمايي بفرماييد.

پاسخ – بعضي از سوالها مبتني بر مقدمه ي ناقص يا نادرست است. و ما فکر مي کنيم که همه اين مقدمه را قبول دارند و تمام سوال مترتب بر آن است. مثل اينکه من براي کاري به شما اعتراض کنم و شما بگوييد که من اصلا اين کار را انجام نداده ام. اسلام چيست ؟ حرکات بيروني است يا تسليم قلبي؟ اگر اسلام تسليم قلبي است آيا کسي مي تواند ما را به اسلام اجبار کند؟ پس اين پيش فرض اشتباه است. قبول هر عبادت و رفتار، نيت قلبي و قصد قربت لازم دارد. نماز يعني حرکاتي با قصد قربت. اگر بخواهيم به کسي نماز را اجبار کنيم چون يک نيت قلبي است مي تواند آنرا قبول نکند و اگر حرکاتي را انجام بدهد، آن نماز نيست.

هيچ مرجع تقليدي مردم را اجبار نمي کند که خمس و زکات بدهند. در خمس و زکات اعلام درآمد، انتخاب مرجع و نحوه ي پرداخت دست خود فرد است. کجاي اينکار مي تواند اجباري باشد؟ روزه نخوردن با نيت است. قصد روزه گرفتن نمي تواند اجباري باشد. آيا براي نماز، روزه، خمس، زکات و امر به معروف و نهي از منکر اجباري وجود دارد؟

اسلام آوردن و رفتار اسلامي اجباري نيست. يکسري ضوابط درهر کشوري وجود دارد و همه بايد آنرا رعايت کنند. ممکن است که منظور ايشان حجاب اجباري است. حجاب يعني پوشاندن تمام بدن به جز گردي صورت و دست، اين حدّ حجاب اسلامي است. اگر خانمي کمي از موهايش را بيرون بگذارد، باز حجاب اسلامي را رعايت نکرده است ولي حجابي دارد. اين حدي که اسلام آورده است در هيچ کجا اجباري نيست حتي در ادارات و خيابانها. فقط برهنگي در فضاهاي عمومي آزاد نيست ولي در فضاهاي خصوصي اين آزادي وجود دارد. بر اساس توافقات اجتماعي، برهنگي آلودگي روحي و رواني بوجود مي آورد مثل آلودگي صوتي و آلودگي هوا. پس حجاب هم اجباري نيست جز برهنگي. آيا با وضعيت خيابان ها، حجاب اسلامي اجباري است؟

معمولا بچه ها از کودکي از مسواک زدن، از مدرسه رفتن و از غذا خوردن فرار مي کنند، پدر و مادر به اجبار به بچه غذا مي دهند و براي آنها مسواک زدند و آنها را به مدرسه فرستادند ولي الان که بزرگ شده اند به اختيار خودشان اين کارها را انجام مي دهند. آيا هر اجباري در کوچکي غلط بوده است؟خير. ايشان بدانند که اسلام به ذات خود ندارد عيبي، هر عيب که هست از مسلماني ماست. اسلام مي فرمايد: لااکراه في الدين. اسلام تسليم اعتقاد قلبي و اقرار زباني است. اسلام هيچ عيبي ندارد شايد پدر و مادر و بزرگترها اِعمال سليقه کرده باشند. بعضي پدر و مادرها مي گويند که فرزندان ما مقيد به رفتارهاي اسلامي نيستند و ما غصه مي خوريم. چکار بايد بکنيم؟ شايد پدر و مادر وظيفه اش را خوب انجام نداده است و اين شبهه پيش آمده باشد. وظيفه ما اين است که غذا را در اختيار بچه قرار بدهيم تا خودش بخورد. اگر پدر و مادر تبين درست کرده باشند، دين را درست معرفي کرده باشند، رفتار درست انجام داده باشند، بستر را براي پاسخ به سوالات فرزند آماده کرده باشند، يک استاد ديني براي فرزندشان در نظر گرفته باشند، دعا هم کرده باشند و لقمه ي حلال هم فراهم کرده باشند ولي باز فرزندشان نماز نمي خواند، آنها تکليفي جز دعا کردن ندارند.

حضرت نوح کوتاهي نکرد ولي فرزندش با اراده ي او نيامد. اگر پدر و مادر علت تامه باشد مي شود جبر.علت تامه، اراده است. در قرآن داريم: خداوند راه را روشن کرده، انبياء راه را مشخص مي کنند و پدر ومادر هم راه را براي فرزندان شان روشن مي کنند. تکليف پدر و مادر بيشتر از اينها نيست. اگر شما در تکاليف خطا کرديد يا کم گذاشتيد و فرزندتان را اجبار کرده ايد، بايد در شب قدر استغفار کنيد. شايد الان ديگر تبين فايده اي نداشته باشد و بايد دعا کنيد. همچنين براي کوتاهي هاي احتمالي هم استغفار کنيد. اگر ما کوتاهي کرده باشيم شک نکنيم که در آتش آنها مي سوزيم. اما اگر واقعا کوتاهي نکرده باشيم و طبق دين همسر انتخاب کرده ايم ولي الان مشکلات ديني واعتقادي پيش آمده، ما در آتش آنها نمي سوزيم. شايد رفتارهاي ما باعث مشکلات شده باشد. ما نبايد اشکالات را به اسلام برگردانيم. شايد رفتار طلبه، روحاني، مدير، مسئول و. .. مشکلاتي ايجاد کرده باشد، ما نبايد مشکل را به اسلام برگردانيم. هيچ کدام از دستورات اسلام اجباري نيست.

بايد گفت که ما در کنار نعمت و دريا هستيم و قدر نعمت آيات و روايات را نمي دانيم. بفرض اگر ما را هم اجبار هم کرده باشند، بايد خدا را شکر کنيم که ما را در اسلام هُل داده اند. زيرا اسلام نعمت است. خداوند به پيامبر گفت که تو بر آنها منت بگذار که اجازه دادي آنها بر اسلام وارد بشوند. حالا که ما در مهد اسلام هستيم و اسلام در قلب ما آمده است، بايد خدا را شکر کنيم. حتي مادرهاي ما، شير هم بر اساس اسلام به فرزندان شان داده اند.

سوال – داريم که خداوند اصرار کنندگان در دعا را دوست دارد.با اينکه خداوند دوست دارد که بنده اش به درگاه او تضرع و زاري بکند، از طرفي داريم که نبايد بر دعايي اصرار کرد شايد به صلاح ما نباشد. پس بالاخره ما در شب قدر بر خواسته هاي دنيايي اصرار بکنيم يا نکنيم؟

پاسخ – بعضي ها شب قدرشان را از سال گذشته شروع کرده اند. در زندگي عادي وقتي مسابقاتي تمام مي شود، افراد زرنگ از پايان مسابقه، براي سال بعد خودشان را آماده مي کنند. اگر يک بازي ورزشي يک سال تمرين مي خواهد براي بهره برداري از شب قدر نياز به يک سال تمرين است. خوش به حال کساني که يک سال مراقبت کردند تا بدانند که در شب قدر از خدا چه بخواهند. هر کس در شب قدر حواسش جمع تر است سهمش هم بيشتر است. در قرآن داريم: آيا کساني که مي دانند با کساني که نمي دانند مساوي هستند؟

دعا در دين، نظامي دارد. ايشان دو جمله را کنار هم گذاشته اند که اصرار بر خواسته ها بکنيم و ديگر اينکه از خدا به زور چيزي را نخواهيم. اين دو جمله در جايگاه خودش درست است و نبايد آنها را کنار هم گذاشت.

دعا تلفن زدن به خداست. اگر شما شماره تلفن يک مسئول را در دفتر تلفن خودتان داشته باشيد با آن پُز مي دهيد. دعا قرآن صاعد است. اگر خدا بخواهد شماره تلفنش را به کسي ندهد يادش را از او مي گيرد. و کاري مي کند که به خدا زنگ نزند. خدا مي فرمايد: اگر تو بخواهي بنده ي من نباشي، آنقدر تو را مشغول به دنيا مي کنم که فرصت يک يا الله گفتن نداشته باشي.

در شب قدر از خدا تشکر کنيم که به ما اجازه مي دهد که يا الله بگوييم. در شب قدر خداوند براي هر فردي يک نامه ي خصوصي فرستاده است. خداوند پشت دل شما ايستاده است تا او را به دل تان راه بدهيد. خداوند صاحبخانه ي خوبي است. خداوند فرمود: وقتي شما با من صحبت مي کنيد من طوري گوش مي دهم مثل اينکه به جز شما بنده اي ندارم ولي وقتي من با شما صحبت مي کنم، طوري گوش مي دهيد مثل اين است که صد تا خداي ديگر داريد. پس دعا ارتباط با خالق هستي است. همه ي قدرت ها در اختيار خداست و او ارحم الراحمين است. وقتي يک بنده گنهکار توبه مي کند، خداوند از مادري که فرزند گمشده اش را پيدا مي کند، بيشتر خوشحال مي شود. همين که خداوند اجازه داده است که با او حرف بزنيم، با چشمي که گناه کرده ايم اجازه مي دهد که اشک بريزيم، بايد از خدا تشکر کنيم.

اگر مي گويند در دعا اصرار نکنيم يعني اينکه وقتي ما دعا مي کنيم، نبايد براي خدا تعيين تکليف کنيم. ما بايد براي خدا بندگي کنيم نه اينکه تکليف معين کنيم.

يکي درد و يکي درمان پسندد/ يکي وصل ويکي هجران پسندد

من ازدرمان ودرد ووصل وهجران/ پسندم آنچه را جانان پسندد

ما در شب قدر به خداوند بگوييم که ما براي تو بندگي نکرده ايم ولي امشب آمده ايم، تو هواي ما را داشته باش. شهيدي مي گفت: خدايا اگر امشب تو مرا نخري، دوباره شيطان مرا مي خرد. خدايا مرا با همين نقص هايم بخر و مرا درست کنم. خدايا تو مي تواني عيب هاي مرا برطرف کند. پيرمردي با حضرت علي(ع) مي رفتند. سه تا اسب سوار رد شدند و به حضرت توهين کردند. پيرمرد ناراحت شد و گريه کرد. پيرمرد گفت: من براي غربت شما گريه مي کنم و اينکه يکي از کساني که به شما توهين کرد پسر من بود. من عاشق شما هستم ولي او دشمن شماست. حضرت به او فرمود که غصه نخورد. حضرت يک نگاه ولايتي به آن جوان کردند. جوان خودش را از اسب به پايين انداخت و از آقا معذرت خواهي کرد. پيرمرد خوشحال شد. اي کاش امشب حضرت علي (ع) چنين نگاهي به ما هم بکند.

پس ما بايد تسليم اراده و خواست خداوند بشويم و به زور چيزي را از خدا نخواهيم. به خداوند بگوييد: شغل، همسر، حج، کربلا و... مي خواهيم ولي از خدا طلبکار نباشيم. زيرا ما به خدا بدهکار هستيم و او خالق ماست و همه چيز ما خداست. نگاه طلبکارانه نداشته باشيم و خدا را محاکمه نکنيم که چرا چنين چيزي را به ما داده يا نداده ؟ پس اصرار بر دعا اشکالي ندارد ولي نبايد از خدا چيزي را طلبکارانه خداست. شهيد ثاني يکسال براي دعايي اصرار کرد. بعضي ها براي دعايي، چهل سال اصرار کرده اند.

اصل دعا کاسه ي خالي بردن به در خانه ي خداست. خداوند قرار گذاشته است که اين کاسه ي خالي را خالي برنگرداند. پس هر چقدر ما کاسه ي خالي ببريم سهم مان بيشتر مي شود. سعي کنيم که کاسه ي کوچک نزد خدا نبريم و دعاي بزرگ بکنيم. در دعاي ماه رمضان داريم که خدايا همه ي گرسنگان را سير کن. روحيه ي زياد خواهي از کرم خدا زيباست. خداوند مي خواهد که ما در دعا بخيل نباشيم و براي همه بخواهيم. حتي اگر بدانيم که اين دعا مستجاب نمي شود. کرم و نياز خدا بي نهايت است و ما براي همه دعا مي کنيم. هر چه ما دعاهاي بزرگتر نزد خدا بکنيم، سهم دنيا و آخرت ما بيشتر خواهد بود. اگر کسي از خداوند حاجتي را بخواهد يا خداوند آن حاجت را به او مي دهد يا به فرزندش مي دهد يا يک چيز ديگر به نسل و اجداد او در قيامت يا بهشت مي دهد. پس کاسه ي خالي از نزد خدا بر نمي گردد.

نيازهاي ما بر دو دسته است: ما يکسري نيازها را مي بينيم ومي فهميم و يکسري نيازها را نمي بينيم و نمي فهميم. گاهي خداوند به بهانه ي دستي که بالا رفته است به ما نيازي را مي دهد که ما نمي فهميم. البته بايد دانست که هر دعايي هزينه اي هم دارد. جواني در محضر پيامبر خدمت مي کرد و پيامبر به او فرمود که چيزي از ما بخواه. جوان گفت: من مي خواهم در بهشت همنشين شما باشم. هزينه ي اينکار اين است که در دنيا همنشين پيامبر باشد. دعا سلاح مومن است. ما بايد براي خودمان ديگران، اسلام و امام زمان(عج) و جلب دعاي ديگران، دعا کنيم. دعا خودش يک عامل براي شفاي ماست.

سوال – صفحه 405 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – در اين صفحه داريم: خداوند وعده داده که دعا را برنگرداند ولي مردم نمي دانند. ما فقط حاجت هاي دنيايي مي خواهيم و از حاجت هاي آخرتي غافل هستيم.

مردم فکر مي کنند که اگر دعاي مادي خواستند و خدا به آنها نداد يعني دعايشان اجابت نشده است. پس ما دعا کنيم و اصرار هم بکنيم ولي اجابت را برعهده ي خدا بگذاريم. يا من يعطي القليل الکثير... اگر به جنين مادر بگويند که چه مي خواهي، الان غذا مي خواهد ولي اگر به او بگويند که مي خواهيم به تو چشم بدهيم، چون به دردش نمي خورد، آنرا نمي فهمد. پس استجابت دعاهاي شب قدر را بر عهده ي خدا بگذاريم. افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد.

سوال – من بنده ي گنهکاري هستم که توبه کرده ام ولي هر وقت ياد گناهانم مي افتم بدنم مي لرزد. گاهي از بزرگي گناهانم خجالت مي کشم که نام خدا را بر زبان بياورم ولي وقتي به کرم و بخشش خدا فکر مي کنم اميدوار مي شوم. به دعاي ابوحمزه پناه آورده ام که هر وقت ياد گناهانم مي افتم آنقدر العفو مي گويم تا نفسم بند بيايد. آيا خدا توبه ي مرا قبول مي کند؟

پاسخ – همين که خداوند به شما اجازه داده که مستقيم با اوحرف بزني والعفو بگويي، شما را بخشيده است. اگر خداوند نمي خواست شما را ببخشد، شما را به اينجا نمي آورد. اگر خداوند بخواهد که کسي به مراسم شب قدر نرود براي او مانعي درست مي کند. کسي که امشب بيدار است خدا او را راه داده است. من اسم اعمال شب قدر را نردبان ليلة القدر گذاشته ام. شب قدر خيلي بلند است و نياز به يک نردبان بلند دارد. آقا شيخ عباس قمي اين نردبان را به همه معرفي کرده است. در شب قدر خيلي قرآن بخوانيد مخصوصا سوره روم، عنکبوت و دخان. خواندن هزار قل هوالله و انا انزلناه و زيارت امام حسين(ع)تاکيد شده است.

ما به هر مناسبي که بخواهيم پيش خدا باشيم امام حسين(ع) را مي بينيم. پس امام حسين(ع) مسئول دفتر خداست. ما براي امام حسين(ع) زحمت ايجاد مي کنيم تا شفاعت کند که خدا ما را ببخشد.

عمل ديگر شب قدر خواندن نماز هفت قل هوالله است. دو رکعت نماز که بعد از حمد، هفت مرتبه قل هوالله خوانده مي شود و در آخر هفتاد مرتبه استغفرالله ربي و اتوب اليه گفته مي شود. احيا گرفتن و بيدار ماندن هم يکي از اعمال شب قدر است. بيدار ماندن يعني اينکه اگر اشتباه مان را فهميديم آنرا درست کنيم و در خودمان تغييري ايجاد کنيم. پس در شب قدر تصميم بگيريم که در خودمان تغيير ايجاد کنيم. کساني که متوجه مي شوند ماهواره مانع ارتباط آنها با خداست، آنراعوض کنند. يکي ديگر از اعمال شب قدر انجام دو غسل است: يکي مقارن غروب آفتاب و يکي نزديک سحر. غسل علاوه براينکه براي پاکيزگي جسم است براي پاکيزيگي روح هم هست. يکي ديگر از اعمال شب قدر قرآن به سر گرفتن و دعا خواندن و استغفار است. قرآن به سر گذاشتن يعني زير سايه ي قرآن و عترت باشيم.

خانم هايي که عذر شرعي دارند مي توانند مراسم احيا را انجام بدهند ولي در مسجد نباشند.

خدايا در شب قدر آنچه به خوبان خودت از اول عنايت کرده اي و عنايت مي کني و در آينده عنايت خواهي کرد، همه را به دوستداران اميرالمومنين و نسل ما عنايت بفرما. فرج آقا امام زمان(عج) را نزديک بفرما.