برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
-تبديل زندگي به بندگي
91-02-24
سوال – در مورد مسابقه در ميدان زندگي و بندگي توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – انسانها در بحث مسابقه علاقمند و پرحضورهستند زيرا بحث امتياز مطرح مي شود. مردم در مسابقه انگيزه دارند، مشارکت مي کنند و به نتيجه فکر مي کنند. فطرت ما را به سمت مسابقه مي کشاند زيرا فطرت کمال طلب است و هر موجود کمال طلبي دوست دارد که در ميدان مسابقه خودي نشان بدهد. يکي از ويژگي طبيعي ما خودنمايي است. طبيعت حيواني ما، ما را به سمت مسابقه مي کشاند. ما يک بُعد ملکوتي و يک بُعد حيواني داريم. در زندگي حيوانات هم مسابقه براي زنده ماندن است. ما براي رشد کردن مسابقه مي دهيم ولي حيوانات براي حيات مسابقه مي دهند. هم خدا ما را به مسابقه دعوت مي کند و هم شيطان ما را به مسابقه دعوت مي کند. امروزه دستگاه ابليس بانوان ما را براي مسابقه تحريک مي کند. ما در اين عالم دو تا ميدان مسابقه داريم: مسابقات شيطاني و مسابقات الهي. رئيس، داور و پاداش دهنده ي مسابقات شيطاني، خود ابليس است. رئيس فدراسيون، داور و پاداش دهنده ي مسابقات الهي خداست. انسانها دائما در اين دو زمين در حال مسابقه هستند. هر کس مي خواهد در ميدان مسابقات شيطاني نيفتد بايد در ميدان مسابقات الهي ثبت نام بکند. وقتي فکر، ذهن، تلاش، تمرين ما در ميدان مسابقات الهي باشد قطعا در ميدان مسابقات شيطاني حضور نخواهيم داشت. کسي که در رشته واليبال مسابقه مي دهد خيلي به مسابقات بسکتبال يا فوتبال کاري ندارد. کسي که مي خواهد از دست شيطان نجات پيدا بکند،بايد در مسابقات الهي ثبت نام کند تا فکر و ذهن آنها در مسابقات الهي مشغول باشد و از فکر و ذهن مسابقات شيطاني نجات پيدا کند.
چون وجود زن ظرافت و حساسيت بيشتري دارد شيطان بيشتر مي تواند از اين وجود در مسابقات شيطاني استفاده بکند. مي گويند: وقتي زن خلق شد شيطان خوشحال شد. امروزه شياطين جن و انس مي خواهند خانمها را دعوت به مسابقه با مردها بکنند. حتي مي گويند: طوري با مردها مسابقه بدهيد که روي آنها را کم بکنيد. الان در دنيا زن ها را در تمام رشته هاي ورزشي وارد مي کنند حتي رشته هايي که با ساختار وجودي زن ارتباطي ندارد. جمهوري اسلامي در خيلي از رشته ها خانمها را وارد نمي کند يا مسابقات خانم ها را نشان نمي دهد ولي در دنيا اين طور نيست. در مسابقات علمي و هنري و. .. زن ها را وارد مي کنند وحتي در تمام رشته هاي کاري زن ها را وارد مي کنند، در همه ي صحنه ها زن را وارد مي کنند و از طرفي مردها را تشويق مي کنند که مثل زن ها بشوند.حتي از نظر ظاهري، مي خواهند مردها را شبيه به زن ها و زن ها را شبيه به مردها بکنند. اين مسابقه شيطاني است. متاسفانه الان مسابقات بي حيايي، حرام خواري، فرار از طاعت خدا و معصيت مي گذارند. مدال هايي که شيطان در اين مسابقات به ما مي دهد تو خالي است. آيه ي 22 سوره ي ابراهيم مي فرمايد: شيطان روز قيام مي گويد که مردم وعده ي خدا حق بود وعده هاي من دروغي بود، در روز قيامت وقتي مردن شيطان را ملامت مي کنند، شيطان مي گويد که چرا من را ملامت مي کنيد، خودتان را ملامت کنيد. نه امروز شما مي توانيد براي من کاري بکنيد و نه شما مي توانيد براي من کاري بکنيد. خدا در هيچ کدام از وعده هايش تخلف نمي کند.
مسابقات ميدان الهي با فطرت انسانها سازگارتر است. آيه 35 سوره ي احزاب ده مسابقه را معرفي کرده است. خانم ها و مادران، بياييد در اين مسابقات شرکت کنيد. خدا بخاطر ارزش گذاري در وجود زن، کمي زن را محدود کرده است. زن در حجاب، رفت و آمد و ارتباط محدود شده است وعده اي از خانمها فکر مي کنند که خدا طرفدار مردهاست. ما مي خواهيم ثابت کنيم که خدا طرفدار خانمهاست زيرا خدا رشته هايي را طرح کرده است که امکان برنده شدن خانم ها در آن بيشتر است. خدا مي فرمايد: مردها و زن ها در برابر خدا تسليم باشند. روحيه ي تسليم خانم ها بيشتر از آقايان است. وجود خانم ها تسليم است و اين نشان مي دهد که خدا هواي خانم ها را بيشتر دارد. پس شما در برابر حکم خدا و رسول و ولي خدا پيشقدم بشويد. ما روي حرف دکتر ومهندس حرفي نمي زنيم و آنرا قبول مي کنيم با اينکه او هم بشر است و ممکن است اشتباه کند.خدا خالق ماست.اگر خدا و رسول ميفرمايند که سن ازدواج نبايد بالا باشد ما بگوييم: چشم. ما نگوييم که اين براي زمان پيامبر بوده است يعني خدا و پيامبر از امروز خبر نداشته اند که اين حکم را داده اند. وقتي خدا مي فرمايد که مهريه ها را پايين بياوريد تا سعادت شما تامين بشود، تسليم اين امر بشويم. اگر فاطمه ي زهرا مي فرمايد: بهترين زن کسي است که مردان کمتر او را ببيند و او هم کمتر مردان را ببيند تا هيچ مردي همسرش را با خانم ديگري مقايسه کند و هيچ زني هم شوهرش را با مرد ديگري مقايسه نکند، بخاطر ثبات خانواده است و ما بايد تسليم اين امر باشيد. اگر خدا و رسول مي فرمايد که زندگي خودتان را از حلال تامين کنيد و ربا حرام است، ما بگوييم: چشم. به شهيد جواد قرباني گفتند که امام فرموده است که ني زدن حرام است و او گفت که چون امام گفته است من قبول مي کنم و ني را شکست. پس زن و مرد در تسليم بودن به حکم خدا مسابقه بگذارند. ديگر اينکه مسابقه ي باور و ايمان با يکديگر بگذارند. امروزه زن و مرد همديگر را در غفلت جلو مي برند. اگر مردي مي خواهد گناه بکند زن قيامت را به او تذکر بدهد واگر زن مي خواهد گناه بکند آقا قيامت را به او تذکر بدهد. زن و مرد نبايد همديگر را به سمت بي ايماني هل بدهند. در قرآن داريم که زن و مرد بايد لباس همديگر باشند. لباس يعني ايمان زيرا بهترين زينت، ايمان است. پسر و دختر فکر کنند که در جايي گناه بکنند که خدا در آنجا نباشد. اگر صاحب مغازه غفلتي دارد مشتري به او تذکر بدهد. جواني مي خواست به جبهه برود و مادرش به او گفت که من تو را بزرگ کردم که عصاي پيري من باشي. جوان گفت که من مي خواهم عصاي قيامت تو باشم. جوان شهيد شد و چند سال بعد هم مادر فوت کرد و مادر را خواب ديدند که مي گفت همين که من را در قبر گذاشتيد پسرم مرا به قصر برد و عصاي قيامت من شد. استاد، شاگرد، برادر،خواهر، زن و شوهر با يکديگر مسابقه ي باور بگذارند. ديگر اينکه مسابقه ي اطاعت بگذاريم. در اطاعت خدا و رسول دست و پاي ما نلرزد. در آيه 65 سوره ي نساء مي فرمايد: کساني تسليم هستند که نه دل دل مي کنند و نه در عمل شان معطل مي کنند. پس حکم خدا را زود عمل کنيم ولي ما مي خواهيم در حکم خدا هم آخرين نفر باشيم. مثلا تا صداي اذان بلند مي شوند براي اطاعت امر خدا، همه بدوند و از يکديگر سبقت بگيرند. خدا هم پاداش مي دهد و هم جام اخلاق مي دهد. ديگر اينکه زن و مرد مسابقه صداقت بگذارند. امروزه زن و مرد به يکديگر دروغ مي گويند. پدر ومادر مي خواهند به بچه دروغ بگويند،غافل از اينکه بچه قبلا به آنها دروغ گفته است. ظاهرا همه ي ما مي خواهيم سر يکديگر را کلاه بگذاريم. و حتي مي خواهيم سر خدا را هم کلاه بگذاريم. زن و مرد براي صداقت با امام زمان (عج) مسابقه بگذارند. ما در دعاي عهد مي خوانيم: خدايا من هر روز صبح با امام زمان(عج) عهد مي بندم که جان و مال و هستي خودم را براي امام فدا کنم. جواني گفت که من خيلي امام زماني هستم و خيلي ادعا دارم ولي خواب ديدم که صحراي کربلاست و امام حسين (ع) فرمودند که اگر مي خواهي ما را ياري کني، جلوي ما بايست و نماز بخوان. من جلوي حضرت ايستادم و نماز را شروع کردم. تيرها بطرف من آمد و من خودم را کنار کشيدم و تير به چشم امام حسين (ع) خورد. ما دروغ مي گوييم که به درد امام زمان (ع)مي خوريم. ياوري امام زمان (ع) صداقت مي خواهد. جمعي فردي را انتخاب کردند که چله نشيني بکند تا امام زمان (عج) را ببيند و بپرسد که از ميان اين همه افراد خوب هنوز ياران امام به حدنصاب نرسيده است؟. آن فرد در سحرگاه آخر چله نشيني خواب ديد که در شب زفاف است و در پيش همسر است که ناگهان در زدند و گفتند که از طرف امام زمان (عج) آمده اند، شما با امام کاري داشتيد. بار دوم در زدند و او گفت که به حضرت بگوييد که مگر نمي دانيد امشب چه شبي است، بار سوم در زدند و او بي ادبي کرد و گفت که به حضرت بگوييد که چقدر عجله دارند. کسي در مسابقه با حضرت برنده مي شود که حاضر است از شکم، شهوت، گناه و مال خودش بگذرد. مادري چهارمين فرزند شهيدش را آوردند و مادر گفت: خدايا شکر، چهارمين قرباني را در راه امام زمان (عج) از من قبول کردي. ديگر اينکه ما درمسابقه ي صبر شرکت بکنيم. مادران و همسران شهدا و جانبازان غوغا کرده اند و کمي هم گله نکردند. فردي اسير و جانباز بود و مي گفت که دعا کنيد خدا من را جزو شاکرين قرار بدهد. خدا بايد به آنها مدال بدهد.
سوال – آيات پاياني سوره ي شمس و آيات ابتدايي سوره ي ليل را توضيح بفرماييد.
پاسخ – سوره هاي آخر قرآن ويژگي هاي خاصي دارند. لطافت سوره ي شمس به خاطرقسم هاي آن است. در بعضي از مواقع قسم خوردن براي تقويت باور است. خدا در اين سوره قسم هاي زيادي خورده است. علامه ي طباطبايي مي فرمايد: قسم هاي خدا مبهم است و مي فرمايد: تا کسي خودش را اصلاح نکند بوي رستگاري به مشام او نمي خورد. خدا تاکيد مي کند که تنها کسي موفق مي شود که تزکيه نفس بکند.فرمول شرکت در مسابقات الهي مخالفت با هواي نفس است. مهم مخالفت کردن با هواي نفس است. تزکيه يعني هيچ رفتار و گفتار انسان موافق هواي نفس نباشد. امام خميني مي فرمايد: مردم براي خدا قيام کنيد و حرف بزنيد.
سوال – در مورد ادامه ي بحث مسابقه در ميدان زندگي و بندگي توضيحاتي بفرماييد.
خانمها اهل کلاس گذاشتن هستند ولي نبايد با ابزار شيطان کلاس بگذارند. کلاس هاي شيطان توخالي است و مدارک آن جعلي است. بياييم در تسليم نسبت به خدا کلاس بگذاريم.
باطن خانم ها خيلي پاک تر از آقايان است زيرا خدا اين وجود را لطيف خلق کرده است و کارهاي نرم افزاري عالم را بعهده ي او گذاشته است. پس خانم ها در ايمان، تسليم، اطاعت، صداقت و صبر در برابر خدا کلاس بگذارند. ديگر اينکه ما مسابقه خشوع در برابر خدا بگذاريم که نمونه ي آن نماز است. بياييم در نماز شب و طول و رکوع و قنوت مان مسابقه بگذاريم. به امام سجاد(ع) گفتند که اين همه رکوع و سجود براي چيست؟ امام فرمود: من هنوز به پدرم علي نرسيده ام. اگر شما از عبادت هاي پدرم خبر داشتيد، اين حرف را به من نمي زديد. ما معمولا خودمان را با پايين تر از خودمان مقايسه مي کنيم. اگر به فردي بگوييم که چرا اين قدر تند نماز مي خواني، مي گويد که بعضي ها همين نماز را هم نمي خوانند. ما در امور معنوي خودمان را با پايين تر از خودمان مقايسه مي کنيم ولي در امور مادي خودمان را با بالاتر مقايسه مي کنيم. مسابقه ي اسراف، چشم هم چشمي، چشم چراني، پرخوري، بي حيايي، ثروت اندوزي و حرص قدرت جزو مسابقات شيطاني هستند. ما بايد در مسابقات الهي ثبت نام کنيم. همه ي بدبختي مسلمين بخاطر اين بود که تسليم امر خدا و پيامبر نشدند. عقب ماندگي ما از شهدا بخاطر نداشتن ايمان و باور است. ظاهر عبادات سخت است ولي باطن آن بهشت است. در مسابقه ي دوم وقتي من نسبت به قيامت حس دارم با اينکه ظاهر عبادت سخت است ولي چون باطن آنرا مي بينم به طرف آن مي دَوَم. هر کس باطن معصيت را ببيند، به خدا پناه مي برد. پس ايمان يعني حس. ايمان ما از علم اليقين است ولي ايمان شهدا حق اليقين بود.