برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
- پرسش و پاسخ
90-03-17
سوال – پسري21ساله و اهل هيئت هستم. به جرات مي توانم بگويم که اکثر کارهايم درست است ولي کمي ضعيف النفس هستم. ما در منزل ماهواره داريم. شرايط زندگي ما زيگزاکي شده است گاهي به عرش مي رسم ولي با توجه به اراده ي ضعيف خودم با ديدن تصاوير مبتذل به فرش دوخته مي شوم. از اين وضعيت خسته شده ام. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – ما يک بازي بنام مارپله انجام مي داديم. زندگي هاي ما مار پله شده است. کلي تلاش مي کنيم و از نردبان ها بالا مي رويم و جلو مي رويم، اعتکاف، عمره، زيارت، صدقه، ماه رمضان، شبهاي قدر، هيئت بعد يک دفعه مار هوس ها، آرزوهاي و شياطين ما را نيش مي زند و پرت مي شويم. ما بايد باور کنيم که زندگي ما يک نظام بهم کلاف شده ي يک پازل است. وقتي ما مي گوييم که شعار تبديل زندگي به بندگي شعار برنامه ي ما است يعني از تک تک برنامه هاي مان معيار حق و باطل را راجع به آنها بشناسيم. در پازل وقتي دو قطعه را کنارهم مي گذاريم حتي بچه هم مي داند که مثلا دو تا قطعه بهم نمي خورد. پازل در هم قرار مي گيرد. اين عزيز خوب متوجه شده است که ماهواره نگاه کردن او در کنار نماز خواندن و هيئت رفتن با هم جور در نمي آيد. همينکه فهميدم اين اولين قدم تبديل است. حالا چطور مي توانم اين تبديل را انجام بدهم ؟ ديروز شهادت امام هادي (ع) بود. امام هادي (ع) براي ما يک هديه اي گذاشته اند. همه ي کلام امامان نور است ولي هديه ي ايشان ويژه است. و آن زيارت جامعه ي کبيره است. اين زيارت شاخص امامت را توضيح داده است. من چهار کلمه از اين زيارت را توضيح مي دهم. والحق معکم و منکم و اليکم و فيکم. اين عزيز مي گويد که من ضعيف النفس هستم. اگر ايشان ضعيف الجثه بودند، يک مربي مي گفت که تمرين کن تا قوي الجثه بشوي. حالا شما ضعيف النفس هستي، مي خواهي قوي النفس بشوي. بايد يکي از کارهاي مان را اين چهار تا سوال را از آن بپرسيم. يکي اينکه آيا اين کار را مي شود کنار اهل بيت گذاشت ؟ بايد در معيت شما قرار بگيرم والحق معکم. مثلا رفيق. آيا شما رفيق بد را مي تواني در کنار امام هادي (ع) بگذاري ؟ هر چيزي را که توانستي در کنار اينها بگذاري حق است و اِلا باطل است و بايدآنرا کنار بگذاري. و منکم، هر چيزي را ديدي که آنها به تو اجازه مي دهند ممکن است خوردني پوشيدني کار و.. . باشد. پس اجازه ارتباط با اين پديده را از شما داشته باشم. اگر اجازه دارم انجام بدهم. آيا اجازه نگاه کردن به ماهواره را دارم ؟ خوب کمي مقاومت کند. تخمگذاري شيطان وقتي بيکاري ماست. خودش را به کارهاي ديگر مشغول کند. بايد وقت خودش را پر کند تا جلوي ماهواره ننشيند زيرا اجازه ي اين کار را ندارد. خودش را مشغول به کارهايي بکند که از اهل بيت مجوز دارد. و الحق اليکم، کاري که من را به سوي آنها بکشاند. آيا ماهواره من را به آنها نزديک مي کند ؟ و فيکم، آيا با داشتن اين کار من را به جمع خودتان راه مي دهيد ؟ خيلي ها مي خواهند از وادي گناه بيرون بيايند و از اين تعارض بيرون بيايند. همه ي کارهاي ما با يکديگر مربوط نمي شوند. بايد يکي يکي آنها را اصلاح کنيم. آيا مي شود کنار اهل بيت گذاشت؟ آيا ما را به سمت اهل بيت مي کشاند ؟ آيا با آن مي توانيم به طرف اهل بيت برويم ؟ آخر سال حساب و کتاب من با معلم است. در آخر سال ورقه ي همه ي کارهايي که کرديم به زير دست امام حسين (ع) و امام علي (ع) است و امام زمان (عج) بايد آنرا تصحيح کند.
سوال – پدر من الکل مصرف مي کند. من از اين کار ايشان خيلي ناراحت هستم ولي من هيچ وقت به ايشان اعتراضي نکردم زيرا ايشان پدر من هستند و يک عمر براي من زحمت کشيده است و من به خودم چنين اجازه اي نمي دهم که چيزي به ايشان بگويم ولي دوست دارم پدرم از اين منجلاب نجات پيدا بکند. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – درارتباط فرزندان با والدين سه تا نکته بايد رعايت بشود. اينکه گفته اند که نمي توانم با پدرم حرف بزنم کار درستي نيست. اگر پدر ايشان بيماري داشتند، آيا ايشان را قانع نمي کردند که او را به دکتر ببرند ؟ اگر دکتر دارويي براي پدرشان تجويز کرده بود پدر را قانع نمي کردند که اين دارو را بخورد. اين آلودگي هم يک بيماري است. اولا با حفظ احترام با نصيحت به سراغ باز کردن آثار گناه بروم. اگر پدر ايشان نابينا بودند و اين پدر نابينا به سمت آتش مي رفت، آيا به او نمي گفتند که اين کار را نکن ؟ اگر پدرشان بخواهد از پله اي بيفتد، آيا پدرشان را نمي گرفتند ؟ مي تواند با ادب پيش پدرش برود و با داستان و لطايف آثار سوء الکل و بي نمازي را به پدر بگويد. مثل داستان امام حسن (ع) و امام حسين (ع) که وقتي ديدند پيرمرد وضوي اشتباهي مي گيرد با بازي به او اين را فهماندند بدون اينکه او ناراحت بشود. با گرفتن وضوي درست اين را به او فهماندند. اين عزيز بايد فکر بکند و راه حلي پيدا بکند. بالاترين امداد الهي در طول بشر امداد به فکر بوده است. حسن باقري جثه ي ريزي داشت ولي فکري داشت که قفل فتح خرمشهر را باز کرد. پس يکي ادب و احترام و ديگري تلاش فکري و عملي براي روشن کردن فکر پدر که از اين کار اشتباه خودش دست بردارد. ديگر اينکه دعا بکنند. ادعوني استجب لکم و... از اين آيه يک کلمه بدست آودره ام. خدا مي فرمايد: دعا کنيد، اجابت مي کنم شما را. بعضي ها مي گويند که ما خدا را خوانديم ولي ما را اجابت نکرد. اجابت خدا فقط در دنيا نيست. اجابت خدا با براي خودمان است يا براي نسل مان است يا براي آباء و اجدادمان است يا تخفيف مي دهد يا در برزخ يا در قيامت است. پس اجابت خدا منحصر به دنيا نيست. سِر اين آيه اين است. ان الذين يستکبرون عن عبادتي. در اينجا خدا دعا را تعبير به عبادت کرده است. دعا يعني ارتباط با خدا و بعد اجابت آن دعا. اجابت دعا مرحله ي دوم است ولي ما آنرا مرحله ي اول گرفته ايم. نگوييم که حالا که جواب ما را ندادي ديگر دعا نمي کنيم. همين که خدا اجازه داده که با او ارتباط برقرار کنيم خودش حالت بالايي است. خدا اجازه داده که دستت را بالا بياوري، نام الله را ببري، صورتت را روي خاک بگذاري. بعضي ها که طرفدار بازيکنان فوتبال هستند ساعتها مي ايستند تا آن بازيکنان از آنجا رد بشوند و آنها را ببينند يا امضايي از آنها بگيرند. پول و پيراهن بازيکن را هم نمي خواهد. فقط مي خواهد به او نگاه بکند. بعضي ها که از مشکلاتشان گله مي کنند، من مي گويم که کارگردان سخت ترين نقش خودش را به بهترين بازيگر مي دهد. خدا هم کارگردان است و چون مي دانسته که تو بهترين بازيگر هستي سخت ترين نقش را به تو داده است و هر چه نقش تو سخت تر باشد يا الله تو بيشتر خواهد بود. در اين ماه رجب و اولين شب جمعه ماه رجب که ليلة الرغائب است از دعا کردن دريغ نکنيد براي خودمان، پدر و مادرمان، فرزندان مان، برزخي هاي مان، نسل مان، براي گرفتاري هاي شيعيان و مسلمانان و براي فرج آقا و بيمارن و بچه هاي سمت خدا و... دعا کنيد. اميرالمومنين مي فرمايد: عاجزترين انسانها کسي است که از دعا مضايقه کند. پس به پدر احترام بگذارد، با فکر راه هدايت را پيدا کند، دعا کند. حتي اگر پدر شما بي نماز است و شما را هم مي زند، شما فقط دعا کنيد. از دعا کردن خسته نشويد. دعا من را آرام مي کند حتي اگر خدا حاجت من را ندهد، اجازه ي ارتباط را به من داده است. خدا مي فرمايد که اگر بخواهم کسي را عذاب کنم که احدي را عذاب نکرده ام ارتباط خودم را با او قطع مي کنم.
سوال – من يک انسان بي پولي هستم که با تغيير صدا، شارژ زيادي از پسرها مي گيرم. آيا اين گناه دارد؟ اگر بخواهم آنها را پرداخت بکنم خيلي زياد است.
پاسخ – ايشان که اين سوال را کرده مي داند که اين کار گناه است. مي داند پولي که از شارژ مي گيرد حرام است و دزدي مدرن است. ايشان تغيير صدا مي دهد. عجيب است که انسانها با يک تغيير صدا اين قدر فريب مي خورند. آنهايي که دنبال مظاهر دنيا هستند چقدر زود گول مي خورند. کساني که منتطر شنيدن يک صداي نازک هستند و اين قدر زود گول مي خورند چقدر بدبخت هستند. او مي داند که کارش اشتباه و غلط است. او با صداقت خطاي خودش را مي گويد. اولين گام دوري از گناه توجه به باطن گناه است. باطن گناه هم دو تا چيز است. در دنيا اضطراب، سوءظن، وسواس، تشويش خاطر، نااميدي، ناآرامي، شک و ترس است که به آن جهنم هاي اين دنيا مي گوييم. انسان خيلي متوجه جهنم بودن آنها نمي شود. در آخرت جهنم سوزان است. اين باطن گناه است. اگر توجه به باطن گناه نداريم و باور نداريم که اينجا ورود ممنوع است، مي توانيم به دوربين هاي بدن خودمان توجه کنيم. همه ي گناهان باطن ناآرامي دارد و اگر از اينها نمي ترسيم لااقل از اين نگاهها خجالت بکشيم. اگر من دارم کار بدي مي کنم و کسي من را نگاه کند خجالت مي کشم. هشت دسته دوربين ما را نگاه مي کنند. ديگر اينکه لحظه اي فکر بکنم که در اين کاري که کردم بايد حساب پس بدهم. اينکه روايات ما اين قدر تاکيد به ياد مرگ کرده است سِرش اين است که هرکس بداند که با مرگ حسابرسي شروع مي شود قبل از مرگ تسويه حساب دنيايي مي کند و نمي گويد که اين سخت است. زيرا قيمت حسابرسي در آن دنيا قيمتش خيلي بالاست. خيلي گران است. اين دوست عزيز جواب را مي داند. من راهي قشنگ تر از قرآن و عترت ندارم که به شما بگويم. ماه رجب ماه توبه و استغفار است. در دعاي ماه رجب داريم که چقدر خسارت مي برند کساني که به غير از تو رجوع مي برند، چقدر خسارت مي برند کساني که عرض حال شان را به غير از تو مي گويند، چقدر بيچاره هستند که به غير از تو تکيه مي کنند. خدايا مي شود از صبر شکرگزاران خودت به من بدهي ؟ توصيه مي کنم که گناه را با شوخي نگيريد. گناهان خودمان را با گريه بگوييد. هيچ کس بيماري سرطان خودش را با خنده به کسي نمي گويد. شيطان در روز قيامت مي گويد که چرا من را ملامت مي کنيد ؟ من که بر شما سلطه نداشتم. با يک چراغ خودتان آمديد.
سوال – سوره ي رعد آيات 35 تا 42 را توضيح بدهيد.
پاسخ – چقدر زيبا است که باور کنيم که خدا ما را مي بخشد. يکي از القائات شيطان در توبه اين است که انسان خدا را کنار بگذارد. مي گويد: ببين فلاني را ناراحت کردي و تو را نبخشيد خدا هم همين طور است. بزرگي عفو خدا از همه چيز بزرگتر است حتي از همه ي گناهان شما. قرآن مي فرمايد: از مردم کساني هستند که حرفهاي لغو را خريد و فروش مي کنند. براي اينکه مردم را منحرف کنند و خودشان هم نمي فهمند و با مسخره هم جلو مي روند. براي آنها عذاب دردناکي است. اين عذاب هم عذاب دنيايي و هم آخرتي است. در سوره ي فرقان مي فرمايد: بدي هاي شما را به خوبي تبديل مي کنيم. از فرصت رجب، شعبان و رمضان استفاده کنيد. قطعا خدا ما را مي بخشد.
سوال – من پسري 18 ساله هستم. بيست روز ديگر کنکور دارم. اما چون خدا را ندارم خيلي تنها هستم. من نمي توانم سمت خدا بروم زيرا خيلي گناه کرده ام. خدا را دست کم گرفته ام وجلوي خدا گناه مي کردم و با نامحرم ها ارتباط داشتم و... با اين سن کم به اندازه ي يزيد گناه کرده ام. يک روز نماز مي خوانم و صد روز نمي خوانم. خيلي دلم مي خواهد که به طرف خدا بروم ولي نمي دانم چکار کنم. فکر مي کنم که خدا به من مي گويد: حالا که به من نياز داري به طرف من آمدي. و مي ترسم که من را رد کند. در اين چند هفته ي آخر وقتي مي خواهم درسم را شروع کنم به نيت خدمت يکي از شهدا يا امامان درسم را شروع مي کنم. مي خواهم بدانم درس خواندن من براي آنها ارزشي دارد ؟ مي خواهم بدانم که درس خواندن من باعث بندگي من مي شود يا خير ؟
پاسخ – بچه اي با پدرو مادرش دعوا کرده بود و فحش داده بود و بي ادبي زيادي کرده بود و از خانه فرار کرده بود و خجالت مي کشيد که به خانه بيايد. روزي کسي به او خبر داد که پدر و مادر تو براي ديدن تو شب و روز گريه مي کنند و نذز مي کنند. بچه گفت که من فکر مي کردم که من با کارهايي که کرده ام آنها از من متنفر هستم. تو پاره ي تن آنها هستي. بالاخره به خانه شان رفت و خجالت زده خودش را روي پاي مادر انداخت و با اشک هاي مادرش مواجه شد واز آنها معذرت خواهي کرد. پدر و مادر مهربانتر هستند يا خدا ؟ در حديث قدسي داريم که اگر بنده ي من بداند که وقتي او توبه مي کند من چقدر خوشحال مي شوم از شدت شوق مي ميرد. من از مادري که بچه ي گمشده اش را پيدا مي کند بيشتر خوشحال مي شوم. شيطان دارداين جوان را نااميد مي کند. چيزهاي قشنگي در اين جوان وجود دارد، او دارد با خدا حرف مي زند، سوال مي کند ولي شيطان توانسته شاه راه اصلي را از او بگيرد. و او را نااميد کند. خدا از توبه ي تو خوشحال مي شود. در شب اين جمعه خدا همه ي دعاهايت را برآورده مي کند ولي به فرشته ها مي گويد که دست نگه داريد تا من بيشتر شاهد راز و نياز او با خودم باشم. خدا مي فرمايد صد بار اگر توبه شکستي باز آي. خدا به موسي گفت که اگر فرعون من را صدا مي زد جوابش را مي دادم. يزيد هم خودش به سمت خدا نرفت و اِلا شايد راهي داشت. نگذاريم شيطان راه رفتن به سمت خدا را ببندد. اگر نيت ما در کنکور براي کاسبي، فخرفروشي، شهرت، قدرت، ثروت و.. نباشد و نيت ما فقط بندگي و خدمت باشد حتي اگر مصلحت نباشد که در کنکور هم قبول بشوم، خدا راه بندگي و خدمت را طور ديگري براي من باز مي کند. اگر من کوتاهي نکرده باشم مي گويم حتما خدا راهي ديگري براي من گذاشته است. همه ي مراحل زندگي ما کنکور است.
سوال – فرق توصيه و معرفي و پارتي بازي چيست ؟ اينکه من چند تا پيراهن آستين کوتاه دارم يا اينکه آستين کوتاه مي پوشم يا نه به کجاي خلقت برمي خورد که در اولين سوال از گزينش اداري از من مطرح مي شود. بعد از يکسال معطلي در صف گزينش براي انجام يک دوره طرح سه ساله که نه مزايايي دارد نه بيمه نه قرارداد رسمي، به من مي گويند که بودجه نداريم و تا دوسال آينده جذب نيرو نداريم. بعد از کلي تحقيقات معلوم شده کسري نيرو را از محل ديگري بدون آزمون تامين کرده اند. کجاي اين کار شباهت به عدالت دارد ؟ بعد برنامه پخش مي کنيد که چرا جوانها از دين زده مي شوند. اين هم يکي از دلايل دين زدگي جوانهاست. شما اين پيامک من را نمي خوانيد و به کارشناس برنامه همنشان نمي دهيد. من با اين مقدار ايمان کمي که دارم حاضرم گرسنگي بکشم ولي حق کسي را ضايع نکنم يا جاي حق و ناحق را عوض نمي کنم. و حرفي را مي زنم که خودم اولين نفر هستم که به آن عمل مي کنم. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – مواظب باشيم که اين قشنگي دين ما کار ما را به عُجب و غرور نکشاند. ايشان بدبيني کردند و قضاوت کرده اند که شما نامه من را نمي خوانيد. دوستان بر اساس موضوعات برنامه تا جايي که بتوانند پيامک ها را گزينش مي کنند. اگر هر کسي که ايميل يا پيامک مي زند نيتش خالص باشد، آن خدايي که محبت موسي را در دل فرعون انداخت حتما محبت پيامک شما را در دل دوستان مي اندازد البته نه ما فرعون هستيم و نه شما موسي هستيد. اگر من در ادارهاي باشم و بخواهم براي همه راه اندازي بکنم نه پارتي بازي زيرا پارتي راه اندازي نيست. يک وقت کسي به من مراجعه کرده و من روال قانوني اين کار را مي دانم. براي اين آقا که همشهري من است روال قانوني آنرا سريعتر مي روم. اين کار هيچ اشکالي ندارد. ما اميدوار هستيم که تمام کساني که در سيستم اداري ما هستند اين سرعت عمل را براي همه بکار ببرند. در اينجا حق کسي ضايع نمي شود. خودم امضاها را مي گيرم و روال قانوني را طي مي کنم. يک وقت از من توصيه مي خواهند و من مي نويسم اگر طبق قانون است به او کمک کنيد. اما يک وقت توصيه ي من باعث مي شود حق يک نفر ضايع بشود. حق هم به تشخيص من و شما نيست. حق خودش شاخص هايي دارد ولي اين عزيز راحت قضاوت کرده که چون از من نگرفتند از کس ديگري گرفته اند. ممکن است که در فکرشان باشد که از خانواده ي ايثارگران نيرو گرفته اند. فکر کنيد که يک جواني هفده سال است که پدر نداشته است و اين را تحمل کرده است. مادرش هم براي او پدر بوده است. آيا ما مملکت را مديون پدر آنها نيستيم ؟ اگر شما جاي نطام باشيد با شرايط فرد ديگري، کدام يک از آنها را انتخاب مي کنيد ؟ آن فردي که از پدر و همه ي امکاناتبرخوردار است يا آنفردي که هفده سال پدر نداشته و پسري مي گفت که مادرم هر شب اين روضه را مي خواند که بچه ها بخوابيد اين خانه بابا ندارد. من نمي خواهم حق را معنا بکنم. حق را بادي کارشناس معني بکند. ولي حق را ناحق کنيم اين اشتباه است و من اين را قبول دارم. اگر از آستين کوتاه پيراهنش بپرسند و از نماز جمعه رفتن و خواند دعاي کميل او بپرسند، اينها معيار گزينش ما نيست. معيار گزينش ما در دين سه چيز است. آيا تخصص اين کار را دار يا خير؟ ديگر تعهد داري يا خير ؟ ديگر اين که عرضه ي اين کار را داري يا خير ؟ ملاک اينهاست. اينکه من به نماز جمعه رفته ام يا نه، آستين کوتاه مي پوشم يا نه ربطي به گزينش ندارد. جوانان اين را به حساب دين نگذارند. مسلما همه جا اين جوري نيست. ممکن است چهار جا اين جوري برخورد کنند. به گزينشي ها هم مي گويم که با اعمال بعضي سليقه هاي شخصي مان اسلام و نظام اسلامي را خوار نکنيم و توهين نکنيم. حديث قدسي داريم که خدا ذليل مي کند کسي را که خوار مي کند. آستين کوتاه و بلند يا ريش گذاشتن مسئله ي شخصي خودش است. من مي توانم در اداره بگويم که بايد لباس فرم پوشيد. ولي اگر اين براي گزينش اتفاق بيفتد نفاق درست مي شود. گفتند که دوتا دو تا چند تا مي شود. طرف گفت: اين بستگي به نظر جابعالي دارد و هرچه شما بفرماييد. اين خيلي بد است. گزينشي هاي ما نبايد کاري بکنند که روحيه ي نفاق ايجاد بشود. ما دوست نداريم که مردم مُلوَن بازي در بياورند. با اين کارها اسلام را خوار نکنيم. سفارش امام هم همين بود. ما ملاک هاي گزينش را امتياز بندي مي کنيم و همه بدانند که امتياز جانبازان و ايثارگران از همه بيشتراست. زيرا ما مديون آنها هستيم. خيلي زا آزاده ها و خانواده ي شهداي ما هنوزخانه ندارند. يکي عمر و جانش را و يک عزيزش را گذاشته است. اين مملکت را دشمن مي خواست يک هفته اي بگيرد و آنها جلويش را گرفتند، پس مملکت مال آنهاست و ما مستاجر آنها هستيم و اينها بايد از ما اجاره بگيرند. هر عقل سالمي اين را مي فهمند. ديدهاي ما را هم اصلاح کنيم.
سوال – در مورد شب ليلة الرغائب توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – ليلة الرغائب يکي از با فضيلت ترين شبهاي سال است. و اولين شب جمعه ي ماه رجب است. نماز، دعا و نيايش دارد. دعا رابطه ي با خداست و فرع آن اجابت خواسته مان است. اولين خواسته ي ما اين است که به ما نگاه بکند و در را به روي ما باز بکند. خدا وقتي در را به روي ما باز مي کند که خودخواه نباشيم. يعني وقتي دعا مي کنم فقط براي خودم دعا نکنم. خيلي ها مي گويند که شرايط از ما بدتر وجود ندارد. من مي گويم که شرايط بدتر از شما هم وجود دارد. اگر در شب آرزوها دعا کردي که خدايا همه ي آنهايي که از من مشکل دارتر هستند مشکل شان را برطرف بکن و به طفيل آنها مشکل من را هم برطرف کن. بچه اي مشکلش اين است که پدرش برايش موبايل، دوچرخه و کامپيوتر نخريده است و بچه افسرده شده است، اين يک مشکل است. يک دختر يا پسر بزرگ هم مي گويد که من هنوز يک خوشي در خانه نديده ام. ما پيرو فاطمه ي زهرا هستيم. ايشان با تمام مشکلاتي که داشتند اول همسايه را دعا مي کردند. اگر مي خواهيم خدا به ما نگاه کند خودخواه نباشيم. پس اول براي ديگران دعا کنيم و بعد براي خودمان دعا کنيم. ديگر اينکه اول براي معنويات مان دعا کنيم و بعد براي ماديات مان دعا کنيم. اول براي آخرت مان دعا کنيم و بعد براي دنياي مان دعا کنيم. بعد براي فرج آقا، رهبر، مسلمانان يمن و.. دعا کنيم. براي مشکل دار ها دعا کنيم و بعد صلوت بفرستيم و صدقه بدهيم. اشک هم بريزيم و روضه ي امام حسين (ع) هم بخوانيم زيرا شب زيارتي امام حسين (ع) است. اميدواريم به آبروي امام رضا (ع) خداوند دعاي احدي را رد نکند.