-برنامه سمت خدا
حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
-پرسش و پاسخ
90-10-13
سوال – شما مي گوييد که بچه ها به پدرها بگويند که پول حرام به خانه نياوريد. مگر حرام فقط خوردني است ؟ هزار تا چيز ديگر هم هست که براي تهيه آن بايد پول داد. شمامي گوييد که پول بد است. مگر انسان تلاش نمي کند که پول بدست بياور هم براي اينکه به خدا نزديکتر بشود و هم زندگي بهتري داشته باشد.ما نمي توانيم نقش پول را در جامعه ي امروزي ناديده بگيريم. من ماهي پانصدهزارتومان درآمد دارم که سيصد هزارتومان آن رابابتاجزاه خانه و صد و پنجاه هزار تومان آنرا بابت قسط مي دهم و فقط پنجاه هزار تومان براي من باقي مي ماند. آيا مي شود که من به صاحبخانه بگويم که دارايي من اخلاق خوب و ايمان به خداست ؟ او سر ماه از من اجازه اش را مي خواهد. لطف کنيد درمورد دارايي بيشتر توضيح بدهيد و کمتر در مورد مسائل احساسي صحبت کنيد.
پاسخ – پول بد نيست بلکه نوع استفاده از آن مهم است. اميرالمومنين مي فرمايد: دنيا (پول ) خوب است بشرطي که آنرا در جايگاه خودش قرار بدهيم. من بايد بدانم که پول يک وسيله است که امانت است و من براي رسيدن به آن بايد تلاش بکنم و بدانم که اين پول حساب و کتابي دارد. هستند کساني که دارايي حلال بدست مي آورند و هم خودشان با آن زندگي مي کنند و هم با آن مشکلات ديگران را هم حل مي کنند. پس ما نگفتيم پول بد است. آيا براي شما نوشته شده است که درآمد شما پانصد هزارتومان است ؟ اگر شما تلاش و تدبير بيشتري بکنيد مي توانيد درآمد بيشتري داشته باشيد. شما نمي توانيد درآمد خودتان را به هشت صد هزار تومان برسانيد که شرمنده خودتان و زن و بچه تان نباشيد ؟ ايشان حتما مي توانند. اگر گرگ دنبال کسي بکند تا آنجا که گرگ مي دود او هم مي دود. در جامعه ي ما شغل، فقط اشتغال دولتي است. همه مي دانند که کار دولتي درآمدش کم است ولي چون استمرار دارد، همه به آن اطمينان دارند. ما بجاي اينکه به سازمان دولتي اطمينان کنيم بهتر است به خدا اطمينان کنيم. چرا ما در کنار کار دولتي، کار آزاد نمي کنيم؟ مابايد کار بيشتري بکنيم و توکل مان هم بيشتر باشد. در کتب ما کشاورزي ثواب بيشتري دارد زيرا در کشاورزي به ما تضمين نمي دهند. در کشاورزي شما کار خودت را انجام مي دهي و بقيه ي کار را به خدا مي سپاري. يک کارمند دولت احساس مي کند که نبايد خيلي به خدا وصل باشد زيرا سر ماه حقوقش را مي آيد.
يکي از فرمول هاي رزق حلال فکر و تدبير است. ما گاهي اوقات مسير تدبير را از خودمان مي گيريم و با استخدام در يکي از مشاغل دولتي حتي خدماتي، قدرت مانور خودمان را کم مي کنيم. در شغل آزاد فرد احساس مي کند که اگر تلاش بيشتري بکند درآمدش هم بيشتر مي شود ولي کارمند احساس مي کند که هر چه تلاش مي کند حقوقش ثابت است. اگر ايشان راهي به جز درآمد پانصدهزار تومان ندارند بايد تلاش بکنند محلي را براي خانه اجاره بکنند که کرايه اش معقول تر نسبت به درآمدشان باشد. ما به هيچ وجه مجوز براي روزي حرام نداريم. ما با دست خودمان، خودمان را در اضطرار مي اندازيم. مثلا ما حاضريم با ماهي پانصدهزارتومان يک شغل دولتي داشته باشيم. من با اين حقوق پانصد توماني بايد خانه اي را اجاره کنم که قيمت آن صد هزار تومان باشد. شما بايد تلاش کنيد که اين کار را انجام بدهيد. گاهي ما با دست خودمان، خودمان را در چاه مي اندازيم و بعد مي گوييم: خدايا ما چاره اي نداشتم. امام باقر (ع) فرمودند: يک پايه ي کمال انسان، تدبير در معيشت است. انسان موجودي در راه رشد است. در قديم همه شغل آزاد داشتند. در شغل آزاد هر چه تلاش بيشتربکني درآمد بيشتري داري ولي در شغل اداري حقوق ثابت است. در مشاغل اداري توکل کمرنگ تر مي شود. ما بايد باور کنيم که در رزق و روزي مان، يک قرارداد با خدا داريم. خدا با ما شريک مي شود و ما بايد تلاش با تدبير و توکل داشته باشيم. ما هنوز اين را باور نکرده ايم. ما فکر مي کنيم که براي رزق و روزي يک طرف ما هستيم و يک طرف شرکت ماست. اگر حرکت ما بيشتر بشود برکت خدا هم بيشتر مي شود. الان بازنشستگي ها زودرس شده است و فرد بازنشسته جوان ديگر تلاش نمي کند. اصلي ترين عامل رزق و روزي سعي و تلاش و فکر کردن است. ما اين کار را نمي کنيم و بعد ما از خدا گِله مي کنيم.
سوال – شما در مورد محل تامل بودن برخي از فعاليت بانک ها گفتيد. شما در دل من که همسرم کارمند ساده يک بانک است و از صبح کار مي کند، دلهره انداختيد. وطيفه ي ما چيست ؟
پاسخ – ما از چند بُعد بايد به آن توجه بکنيم. نظام مقدس جمهوري اسلامي آمده است تا احکام اسلامي را پياده بکند. احکام اسلامي در بخش درآمد و معاملات خيلي سخت است. ما اعتقاد داريم که در بخش بانکداري و موسسات مالي قوانين اسلامي با دقت پياده نمي شود. ما داريم به سمت اسلام حرکت مي کنيم. اما الان اسلام کاملا اجرا نمي شود. قراردادهايي که در بانکها وجود دارد و مردم بر اساس آنها سود مي دهند و سود مي گيرند، شرعي است. اما اين کاغذ موجب حلال شدن نمي شود بلکه اجراي اين قرارداد موجب حلال شدن است. مثلا در قرارداد مضاربه، من مبلغي به شما مي دهم و مي گويم که فلان درصد سود براي من و بقيه براي شما و اگر ضرر هم کرديم آنرا تقسيم مي کنيم. اين يک قرارداد مضاربه ي شرعي است و هيچ اشکالي هم ندارد. شما مي توانيد بگوييد که من الان علي الحساب ماهي سي هزار تومان بابت يک ميليون کارکرد به شما مي دهم و در آخر سال با هم مصالحه مي کنيم. اين کار اشکالي ندارد. ولي اگر من بگويم که من يک ميليون به شما مي دهم و شما هر کاري مي کنيد، ماهي سي تومان به من بدهيد، اين پول نزول و حرام مي باشد. اينکار جنگ با خداست. الان مردم به زبان مي گويند که ما داريم از بانک نزول (بهره) پول مان را مي گيريم. امام مي فرمايد که اگر اين کلمه ي نزول را بگوييد پولتان حرام مي شود. روايت داريم که يک درهم ربا بالاتراز هفتاد مرتبه عمل منافي عفت با مادر خود در خانه ي کعبه است. الان اين گناه در جامعه خيلي زياد شده است. مسئولين بانکها مردم را به سمت صوري نگاه کردن به قراردادهاي بانک سوق ندهند. جعاله، مضاربه و مشارکت يک قاعده ي شرعي است و بايد به احکام آن عمل بشود. يکي از مسائل رزق حلال دانستن مسائل شرعي آن است. مردم نمي دانند و براحتي لقمه شان را حرام مي کنند. مردم سپرده به بانک مي دهند و قرارداد مي نويسند و سود علي الحساب مي گيرند و بعد زياد و کم آنرا حساب مي کنند، اين شرعي است ولي اگر کسي مي گويد پول به بانک مي دهم و بهره يا نزول آنرا مي گيرم اين حرام مي شود. اگر شما وام مي گيريد و سود آنرا مي دهيد در واقع داريد به قراردادتان عمل مي کنيد. پس به قراردادها عمل بشود و کلمات ما بصورت شرعي رد و بدل شود. اگر مستاجر به صاحبخانه بگويد که پول پيش پنج ميليون تومان را ده ميليون تومان بکن و بجاي اجاره دويست تومان، صدتومان بگير، اين حرام است. چون به صاحبخانه پول قرض مي دهد که بجاي آن قرض مي خواهد اجارهي کمتري بدهد، اين حرام است. شما بايد قرارداد را اين طور بنويسيد: اجاره ي به شرط رهن. (خانه را بشرطي ماهي صد تومان مي دهم که مستاجر ده ميليون تومان به من قرض بدهد)يکي از رموز حلال شدن لقمه ها همين کلمات شرعي است که ما مي گوييم. الان در طلافروشي، طلاي شکسته مي دهند و به اندازه آن طلاي سالم مي گيرند و مبلغي هم مي دهند، اين کار حرام است. شما بايد طلاي شکسته ي خودتان را بفروشيد، اين يک معامله است و بعد يک طلاي ديگر بخر، اين معامله شرعي است. اگر مسئله شرعي را بپرسند راه حلال شدن آن وجود دارد. توصيه من به بانک هاو مسئولين بانک ها و کارمندها اين است که مردم را به سمت قراردادهاي صوري سوق ندهد. زيرا با اين کار هم مردم را سمت گناه سوق مي دهند و هم لقمه ي خودشان شبه ناک مي شود. اگر وام را براي دار قالي مي گيريد و با آن ماشين مي خريد، اين اشکال شرعي دارد. دولت بايد اعطاي وام را راحت بکند و مردم را وادار به دروغ نکند. اگر مجبور شدند که وام بگيرند حتما سوال بکنند. جهل به معامله معامله را باطل مي کند. پس اگر ما معامله اي را در بانک امضا مي کنيم بايد مفاد آنرا بدانيم. دين ما سخت نيست بلکه دقيق است. ازدواج و رابطه ي نامشروع چه فرقي با هم دارند ؟ در ازدواج فقط کلمه ي زوجت و قبلت را گفته اند ولي در رابطه ي نامشروع اين کلمه را نگفته اند. پس شما براحتي لقمه ي خودتان را حرام نکنيد.
سوال – سوره زمر آيات 48 تا 56 را توضيح بفرماييد.
پاسخ – آيه 54 مي فرمايد: به سوي خدا برگرديد و تسليم بشويد. موقعي که قيامت فرا برسد برگشت به سوي خدا سودي اندارد. حلال خوردن با حرام خوردن خيلي شباهت دارد. يکي از رموز بندگي اين است که خدا براي بندگي ما يک سفره ي حلال گذاشته است و شيطان يک سفره حرام گذاشته است. اين دو خيلي بهم شبيه هستند. شايد تفاوت فقط در نيت باشد. خدايا آنچه که تو گفتي من قبول دارم نه آنکه شيطان گفته است.
سوال – شوهر من در آشپزخانه ي يک شرکت کار مي کند. او هر روز اضافه ي غذاها را به خانه مي آورد. مسئولين شرکت اجازه نمي دهند که شوهرم غذاها را به خانه بياورد و در شب آنها را دور مي ريزند. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – دين به ما مي گويد که جوري با بچه ها و زير دستان مان رفتار نکنيم که آنها مجبور بشوند از راه حرام خودشان را تامين بکنند. مثلا پدر به بچه اش پول تو جيبي نمي دهد و بچه همين پول را از جيب پدر بدون اجازه بر مي دارد. اگر شما پدر اين پول را خودت به بچه ات مي دادي، اين پول حلال بود، براي بچه ات برکت مي کرد، مي توانستي از او حساب و کتاب هم بکشي و او را هم تربيت هم بکني. تو به بچه ات پول ندادي، او دزدي کرد و نمي تواني از او حساب و کتاب هم بکشي. چرا عاقل کند کاري که باز آرد پشيماني ؟ مسئول آشپزخانه ها، در آخر بگوييد که همه مي توانند به اندازه ي نياز از اين غذاها ببرند. با اين کار هم اسراف نمي شود و هم آنها شما را دعا مي کنند. آنها بدون اجازه اين کار را مي کنند و خلاف مي کنند. در موردغيبت هم همين طور است. وقني ما راه گفتگو را مي بنديم طرف غيبت مي کند. اگر ما راه گفتگو را باز بگذاريم پشت سر ما غيبت نمي کنند. ما بايد راه حلال را باز بگذاريم که راه حرام بسته بشود.
سوال – پدر ما اهل خمس دادن نبوده است ولي او با اصرار ما براي پرداخت خمس مالش مراجعه کرده است و چهارصد هزار تومان خمس مال او شده است.A نظر ما اين است که خمس مال پدرمان بيشتر از اينها مي شود. ولي پدرم اين را قبول نمي کند که دوباره مال خودش را حساب کند. راهنمايي بفرماييد.
پاسخ – يکي از زمينه هاي لقمه ي حرام زمينه ي خانوادگي است. وقتي خانواده زياد مصرف کند پدر را به سمت مال حرام سوق مي دهد. اين کار فرزندان خيلي زيباست. حالا که پدر شما به حرف شما گوش داده است دست او را ببوسيد. دستور اسلام اين است که شما به پدرخوش بين باشيد و چون به حرف شما گوش کرده است بايد دست او را ببوسيد. شما که مجتهد نيست. به پدرتان حسن ظن داشته باشيد. شما مواظب باشيد با سخت گيريهاي بيش از حد و بدبيني پدرتان را از کار خير پشيمان نکنيد. يکي از فرمولهاي برکت اداي واجبات مالي است. در مورد خمس بايد گفت که هر انساني دوست دارد براي اينکه مال او برکت پيدا کند شريک داشته باشد و هر چه اعتبار شريک بالاتر باشد براي فرد بهتر است. آيه 41 سوره ي انفال که در مورد خمس است مي فرمايد که خدا و پيامبر را در مال خودتان شريک کنيد. ما روي اموال مان تابلويي بزنيم که يک پنجم مال ما براي خدا، رسول و فرزندان رسول است. درخمس اعتقاد به توحيد موج مي زند. شيطان به ما مي گويد که اين دسترنج تو است چرا آنرا به ديگران مي دهي ؟ ولي انسان موحد مي گويد که سرمايه، آب، خاک و نور را خداداد و من کارگر خدا هستم. يعني انسان موحد اعتقاد دارد که صاحب مال خداست و من کارگر هستم. اگر من حق خدا را در مال خودم محفوظ بدارم يعني مال خودم را جدا از خدا نديده ام. در خمس دعا هم هست. امام رضا (ع) مي فرمايد: پردات خمس ما را در راه مکتب ياري مي کند.چون بخشي از خمس براي ترويج دين مصرف مي شود و بخشي از آن براي فقرا مصرف مي شود. وقتي شما خمس مي دهيد مشمول دعاي امام رضا (ع) قرار مي گيريد. شما از خمس مال تان يک لقمه به ديگران مي دهيد ولي آنها هزاران دعا براي شما مي کنند. ظاهر خمس کم کردن مال است. اما باطن خمس هم برکت پيدا کردن هم شراکت هم سرمايه گذاري آخرت است. فردي گفت که من پولي ندارم که خمس بدهم. من به او گفتم که شما مي خواهيد از بانکي وام بگيريد. ابتدا بايد يک دفترچه در آنجا باز کنيد. هر کس مي خواهد از خدا و پيامبر وام برکت بگيرد براي خودش دفترچه (سال خمسي ) باز کند.
سوال – من در سال 80 مبلغ يک ميليون و پانصد هزار تومان از بانک وام گرفته ام. الان بعد از گذشت چندسال، من بعلت فقر و تنگدستي نتوانستم آنرا پرداخت بکنم اصل و سود و آن شش ميليون تومان شده است. آيا اين کار صحيحي است که بانک ها انجام مي دهند ؟
پاسخ – اين قطعا شبه دارد. اين مشکل بانک ها بايد حل بشود. اين دير کرد و جريمه ها ي بانک به گفته ي مراجع تقليد و رهبر انقلاب اشکال دارد. در مکتب ما قرض گرفتن مکروه است. پس تا جايي که امکان دارد نبايد قرض گرفت. در کتب ما دير پرداخت کردن هم گناه است. روايت داريم: معطل کردن کسي که مي تواند قسط خودش را بپردازد ولي آنرا به تاخير بيندازد ظلم است. اينکه مردم قسط هاي شان را عقب بيندازند يک عادت شده است. بعضي ها کارهاي خودشان را در اولويت قرارمي دهند ولي قسط بانک را پرداخت نمي کنند. کسي که واقعا از روي ناچاري وام گرفته است و الان قدرت پرداخت را ندارد، بانکها بايد جريمه هاي اين شخص را ببخشند. براي اين فرد بايد يک چاره اي انديشيده بشود تا دچار حرام نشود.
سوال – فرمول کلي رزق حلال در زندگي چيست ؟
پاسخ -در دين ما براي رزق حلال فرمولي وجود دارد. عناصر اين فرمول عبارتند از: اعتقاد به رازقيت خدا، تلاش حداکثري مدبرانه، متوکلانه و صبورانه، قناعت خود و خانواده، پرهيز از هر حرامي که لازمه اش پرسش شرعي است، داشتن انصاف، صدقه، احسان و نيکوکاري، سحر خيزي، نمازاول وقت، صله ي رحم و خوش اخلاقي.
خدايا باران رحمتت را بر ما نازل بفرما، خدايا گناهاني که مانع نزول رحمت تو شده اند از ما ببخش و بيامرز، خدايا لذت حرام را از ما بگير و لذت حلال را به ما بچشان.