اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

90-06-15-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري-پرسش و پاسخ

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري

-پرسش و پاسخ

90-06-15
ميهمان نمي خواهيد آقا؟ اهل اينجا نيست از شوق سرشار است، اما در تنش نا نيست ديدند دل تنگ است اينجا را نشان دادند تا عقده اش را وا کند دستي که پيدا نيست، در وسعت صحنت کبوتروار مي چرخد تا باورش گردد که اين گلدسته رويا نيست، در حوض چشمش حلقه حلقه موج بي تابي است موجي که شايد در جنون هفت دريا نيست، هر لحظه با داغ بقيع ات گرم مي گيرد يخ مي زند آبي که در آن سوز زهرا نيست، فرياد يک عمر است در شور غزل هايش از شوق ديدارت نفس هايش مهيا نيست، بگذار امشب پا به پاي دستها آقا او هم ضريحت را بگيرد او اهل اينجا نيست.
سوال – شما گفتيد که ما بايد از انسانهاي گناهکار بدمان بيايد و از طرفي گفتيد که ما بايد با جلوه دادن خوبي هايشان، آنها را از گناه دور کنيم. آيا بايد از آنها دوري کرد يا بايد با آنها دوست شد؟
پاسخ – يک دسته از انسانها دين دار هستند يعني دنبال پررنگ کردن نقش دين در زندگي شان هستند. اينها با پرسش روز به روز زندگي شان بيشتر به بندگي تبديل مي کنند. يک دسته انسانها دين پذير هستند يعني ما در چهره و ويترين زندگي شان دين را نمي بينيم ولي وقتي با آنها صحبت مي کنيم مي بينيم که چه انسانهاي منطقي هستند. در مسير تربيتي آنها کسي دين را جلوي پايشان نگذاشته بوده است. اين افراد دين را بخوبي مي پذيرند. يک دسته انسانها دين گريز هستند ووقتي به آنها مي گوييم که چرا از اين مسير مي آييد؟ مي گويند که چون دراين مسير پليس نيست. او از مسيري مي رود که دين سر راه او سبز نشود. از خياباني تردد مي کند که مسجد نداشته باشد و دوست ندارد که صداي اذان و روضه به گوشش بخورد. اومدام از دين فرار مي کند ولي با دين دعوا ندارد. يک دسته انسانها دين ستيز هستند و با دين سر جنگ دارند. آنها دين را افيون و عقب ماندگي مي دانند و با هر نماد ديني مبارزه مي کند. ارتباطات ما با اين افراد فرق مي کند. ما بايد با دين دارها رفت و آمد بکنيم، آنها را دوست داشته باشيم، به آنها احترام بگذاريم و از آنها استفاده ببريم. در شراکت ها و مراوده ها تا آنجا که مي توانيم با دين دارها باشيم زيرا آنها روي ما اثر مي گذارند. ما هم از انسان خوش عطر بهره مي بريم. دين دارها از عطر دين برخوردار هستند. با دين گريزها ارتباط داشته باشيم و حتي با آنها ازدواج هم بکنيم. مثلا طرف حجاب کامل ندارد و ممکن است که نماز نخواند ولي انسان منطقي است و اگر به او بگوييم مي پذيرد. هرچه ارتباطات ما با انها بيشتر باشد ما بيشتر به آنها دين را عرضه مي کنيم. اعتقاد ما اين است که دين ما براساس فطرت، عقل، منطق و زيبايي هاست. انسان دين گريز از نمادهاي ديني فرار مي کند و با اين افراد تعامل زياد نکنيم و با آنها ازدواج هم نکنيم چون خيلي مقيد نيستند. مي توانيم با آنها دوست بشويم البته به قصد تاثير نه استفاده. اين فرد هنگام نماز جماعت نمي گذارد که شما نماز بخوانيد زيرا خودش از نماز فرار مي کند. پش شما بايد ارتباط خودت را با اين افراد حفظ بکني تا آنجايي که احتمال دارد که روي تو تاثير بگذاري. ذائقه ي او بيمار است. اگر ما احساس مي کنيم که تاثير پذيري مان بيشتر از تاثير گذاري مان هست بايد تامل کنيم. آقايي با فردي دوست شده بود. به او گفتم که تو نتوانستي او را نماز خوان بکني ولي او دارد تو را سيگاري مي کند. پس مرز در ارتباط با دين گريز ها، تاثير است. پس اگر مي خواهيد با آنها دوست بشويد با احتياط دوست بشويد تا جايي که بتوانيد روي آنها تاثير بگذاريد. اگر ترسيديم که تاثير پذيري ما بيشتر از تاثير گذاري است ارتباط را کم يا قطع کنيم. دين ستيزها دوگروه هستند. عده اي در دايره ي زندگي ما هستند يعني قوم و خويش، همسايه و همکار ما هستند و عده اي خارج از زندگي ما هستند. با کساني که خارج از زندگي ما هستند نبايد کاري داشته باشيم. اين مصداق تبري است و ما بايد برائت بجوييم. کسي که در خانواده ي من است بخاطر علقه اي که با من دارد و حقي که به گردن من دارد، من بايد سعي بکنيم که يک سرمايه گذاري بيشتر از فرد دين گريز، براي او بکنم. اگر او بخاطر رفتار من از دين ستيزي به دين گريزي برسد، من موفق شده ام. مثلا اگر تابحال به اهل بيت ناسزا مي گفته، الان ديگر بي تربيتي نمي کند. اين تاثير گذاري خوب است چون او در دايره ي زندگي شماست بشرطي است که او روي ما تاثير نگذارد ما مي توانيم با او ارتباط داشته باشيم.
سوال – من خيلي از صحبت هايي را که کارشناسان مي کند مي دانم اما موقع عمل سست مي شوم يا يک مدت به آن عمل مي کنم و بعد آنرا کنار مي گذارم.
پاسخ – اين آقا تا مثل من شده است. همه ي ما اين جوري هستيم. تنها گروهي که عمل شان از حرفهايشان زيباتر است معصومين هستند. عمل آنها خيلي موحدتر از لسان شان است. خيلي از معصومين بستر ارتباط زباني با مردم را نداشتند ولي مردم از عمل آنها تاثير گرفته بودند وعاشق آنها شده بودند. از مرحوم آيت الله مشکيني پرسيدند که راه اينکه در نماز حواسمان پرت نشود چيست؟ ايشان گفتند که اگر راهش را پيدا کرديد به من هم بگوييد. ما بايد براي همديگر دعا کنيم که خدا به ما توفيق عمل بدهد. يک پيرمردي از آقاي قرائتي پرسيدند که شما حرفهاي خوب مي زنيد. آيا شما به همه ي اين حرفها عمل مي کنيد؟ ايشان گفتند که اگر بگويم: بله، دروغ گفته ام و اگر بگوي: خير، اثر حرفهاي مان از بين مي رود. بهپيرمرد گفتم که کار شما چيست؟ گفت: منکفاش هستم و روي بيست تا کفش مي دوزم. پرسيدم که شما همه ي کفش هايي را که مي دوزيد خودتان مي پوشيد؟ گفت: خير يکي را مي پوشم. آقاي قرائتي هم گفتند که اگر ما هم يکي از حرفهاي مان راعمل کنيم خوب است. اين سوال جدي است. در اينجا معلوم مي شود که ما اعتقاد داريم ولي اعتماد مان کم است. من علم دارم که داستان قرآن و عترت درست است. علم اليقين، عين اليقين و حق اليقين. همه ي ما مي دانيم که در دنيا دو تا اتوبان بيشتر نيست. يکي از اتوبان ها به بهشت و يکي به جهنم مي رود. همه ي ما علم اليقين را داريم زيرا ما آيات و روايات را قبول داريم. حتي گاهي وقت ها عين اليقين را هم داريم. مي بينيم که امام حسين (ع) سختي هايي را قبول کرد و به بهشت رفت. و همه ي ما حس مي کنيم که يزيد در جهنم است. اگر کسي کار بدي مي کند، ما به اومي گوييم که مي خواهي به جهنم بروي؟ يعني ما در کار او جهنم را مي بينم. اما ما به حق اليقين نرسيده ايم و آنرا حس نکرده ايم. اگر من حس کنم که صد تومان به يک خيريه کمک کنم، هزارتومان به من برمي گردد، بي تامل آن کار را انجام مي دهم. ما در مورد خيرات اين حس را نداريم. با چشم خودمان ديده ايم که اگر کسي کار خير بکند خدا برايش مي سازد و زندگي اش بخوبي مي گذرد. اين همان عين اليقين است ولي وقتي خودش مي خواهد پولي به خيريه اي بدهد احساس مي کند که پولش کم مي شود. اين بخاطر ضعف اعتقادات ما است.

چيزي که زياد جلوي چشم ما بيايد، بيشتر روي ما اثر مي گذارد و تلقين مي شود. ما دوست نداريم که کمترين انحرافي در صدا و سيما باشد که بقول امام صدا و سيما دانشگاه است. ما اگر از نماز حرف زديم بايد نماز را نشان بدهيم تا تاثير داشته باشد. با گفتن کلمه ي پفک، کسي پفک نمي خورد بلکه با نشان دادن آن در آگهي هاي جذاب آنرا به مردم نشان مي دهند. ما فيلم هايي نساخته ايم که در آن فيلم فردنماز خوان موفق شده است و فردي که در زندگي خمس داده است در زندگي اش برکت بوجود آمده است. همه اينها را گفته اند ولي نشان نداده اند. ما بايد اينها رانشان بدهيم. اين نشان دادن حس ايجاد مي کند. من مي گويم زندگي شهدا را به مردم نشان بدهيد. گفتن زندگي آنها کافي نيست. بياييد ارزش ها را نشان بدهيد، اين بزرگترين تبليغ ارزش هاست. نشان ندادن ضد ارزش ها، بزرگترين نهي از منکر است. تلقين بايد بيشتر بشود تا روي من اثر بگذارد. اگر همه دين را قشنگ تبليغ بکنند، دين زدگي ايجاد نمي شود. در دين نشاط و تفريح و خنده وجود دارد. ما مي خواهيم عنوان زندگي به بندگي را جا بيندازيم. شما بهترين برنامه ها و فيلم هاي جذاب را در تلويزيون بگدازيد ولي اين برنامه ها در چارچوب دين باشد.
سوال – سوره ي مومنون آيات 43 تا 59 را توضيح بدهيد.
پاسخ – اي مردم وقتي از نعمتهاي خدا استفاده مي کنيد از خدا اطاعت کنيد و نتيجه ي آن بندگي خدا و عمل صالح مي شود. وقتي توفيق ما براي انجام واجبات بيشتر مي شود، اين نشان مي دهد که عمل ما پذيرفته شده است. در ضمن توفيق ما براي ترک محرمات و خدمت به مردم بيشتر مي شود. همين که انسان بعد از ماه مبارک رمضان احساس مي کند که براي نماز اول وقت دغدغه دارد نشان مي دهد که عملش پذيرفته شده است. اگر ما بعد از ماه رمضان هفته اي يک روز دسته جمعي روزه بگيريم و نشان بدهيم باعث مي شود که توفيق ما بيشتر بشود.
سوال – من زائر امام رضا (ع) هستم. ديشب چند تا از مشهدي ها دل ما را شکستند. اما بالاخره يک فرد منصف به ما پناه داد. کساني که قيمت اجازه و اجناس مغازه شان را در زمان تعطيلات و ايام مسافرت سه برابر مي کنند جواب امام رضا (ع) را چه مي خواهند بدهند؟ من احساس مي کنم که اين افراد مديون افرادي امثال من هستند.
پاسخ – من از طرف آنها که به زائران اما رضا (ع) بي احترامي کرده اند عذرخواهي مي کنم. من به ايشان مي گويم که اي کاش ما به خودمان بگوييم که در شغل هاي خودمان هم اين کار را نکنيم. مثلا شما کارمند بانک هستيد و در نزديک عيد که مراجعات زياد است به شما مي گويند که ساعت يک و نيم در بانک را ببنديد. اگر پيرزني از راه دور بيايد، آيا شما به او کمک مي کنيد و انصاف به خرج مي دهيد؟ گاهي اوقات مردم را آئينه خودمان بدانيم. ما ظاهرا همه مومن هستيم و اگر اِشکالي در برادر ديني خودمان مي بينيم قبل از اينکه او را متهم بکنيم، فکر کنيم که نکند او آئينه ي من است. اگر اشکالي در کار ما هست نسبت به آن استغفار داشته باشيم. من به مشهدي ها و مسافر خانه دارها ي اطراف حرم ها که ادعاي مسلماني دارند مي گويم که امروز سالگرد تخريب حرم اهل بيت در عربستان است. الان هشتاد و هشت سال از اين کار گذشته است. آيا جسارت به ساحت اهل بيت، فقط جسارت به قبر اهل بيت است. آيا اگر شما کاري از من بخواهيد، دوست داريد که من در چشم هاي شما نگاه بکنم و با شما مخالفت بکنم؟ آيا اين جسارت حساب نمي شود؟ کسي که در محضر امام رضا ( ع) است يعني دارد در چشم هاي امام رضا (ع) نگاه مي کند. کساني که دور حرم امام رضا (ع) هستيد، آيا اين جسارت نيست که به زائري که در راه مانده است اجحاف بکنيد؟ اين جسارت به امام رضا (ع) حساب مي شود. اين زائر بخاطر امام رضا (ع) مي آيد. امام رضا (ع) به فرزندش فرموده که در خانه را باز بگذار که هر کس گرفتاراست بيايد ولي من در کنار صحن شما خانه دارم ولي به زائر تو نمي دهم. اينها جسارت حساب مي شود؟ داريم: خدا لعنت کند همه جسارت کننده ها به شما را، مواظب باشيم که خودمان جزو آنها نباشيم. آيات آخر سوره حجرات مي فرمايد: اي پيامبر بر تو منت مي گذارند که ما مسلمان شديم. شما منت نگذاريد. همه ي آبروي ما در ايران به برکت امام رضا (ع) است. امام بايد بر ما منت بگذارد. همه ي برکت هاي هتل ها و مغازه دارها به برکت امام رضا (ع) است. جمهوري اسلامي نان اسلام را مي خورد. اگر ما به دستورات آنها بي اعتنايي کنيم، آيا اين جسارت به آنها نيست؟ اگر ما به ميهمان امام رضا (ع) سخت بگيريم و احترام نگذاريم، به امام جسارت کرده ايم. مواظب باشيم که به مکتب اهل بيت جسارت نکنيم.
سوال – مي خواستم بدانم آقاي ماندگاري وقتي در خيابان راه مي روييد به چه صورتي راه مي روييد؟ يعني سرشان را بالا مي گيرند و مي روند يا سرشان را پايين مي اندازند و مي روند؟ اگر ايشان در پياده رو شلوغ که نود و پنج درصد خانم هاي آن خيابان بد حجاب هستند که نه مي توانند سرشان را بالا بگيرند و نه مي توانند پايين را نگاه کنند قرار بگيرند، چه عکس العملي دارند؟
پاسخ – من هم آدميزاد هستم. خيلي از افراد مي گويند که بد حجابي خيلي ما را اذيت مي کند. من به آنها مي گويم که اگر نمي توانيد کاري بکنيد، سرتان را پايين بيندازيد و استغفار بکنيد. در فرودگاهها يک مقدار بي حجابي بيشتر است. من وقتي در فرودگاه هستم به نمازخانه مي روم و در آنجا قرآن مي خوانم. وقتي ما سرمان را پايين مي اندازيم بايد جلوي پاي خودمان را نگاه بکنيم تا در جوي نيفتيم. ما بايد چند کار بکنيم. يکي اينکه فکرمان مشغول کار خودمان باشد، ديگر اينکه سرمان را هم پايين بيندازيم و زبان مان هم استغفار بگويد. آلودگي صوتي حق الناس ايجاد مي کند، اين بدحجابي هم براي جواناني که بستر ازدواج را ندارند، حق الناس ايجاد مي کنند. اگر بد حجاب ها به آرامش خودشان فکر نمي کنند به آرامش مردم فکر کنند.
سوال – براي اينکه ماه رمضان را ادامه بدهيم چکاري بايد انجام بدهيم؟
پاسخ – نورانيت رمضان بخاطر آن سفره هايي بود که پهن مي شد. ما نمي توانيم سفره را پهن کنيم ولي مي توانيم يک ساندويج از آن را برداريم. ما مي توانيم يک ساندويج سحر خيزي يعني ده دقيقه سحر بيدار شدن و يک ساندويج روزه داري يعني يک روز روزه داري در ماه و يک ساندويج تلاوت قرآن يعني يک صفحه قرآن را داشته باشيم. اگر اينها را تا ماه رمضان سال بعد بکشانيم، خدا هم مغفرت و رحمت ماه رمضان را به شما مي دهم.
خدايا به آبروي امام زمان (عج) همه ي ما را بسترساز ظهور آقا امام زمان (ع) قرار بده.