برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري

-عزاداري امام حسين(ع)

89-09-16
سوال – وقتي وارد حسينيه اي براي عزاداري امام حسين (ع) مي شويم براي اينکه در مسير بندگي قرار بگيريم چه جوري بايد بخواهيم و چه بخواهيم بهتر است؟
پاسخ – ما باز دوباره در خانه ي اهل بيت مي رويم. امام هادي (ع) در زيارت جامعه ي کبيره در فرازهاي آخر مي فرمايند: بموالاتکم علمن الله بعالم الدين. يکي از اهدافي که ما بايد از رفتن به مجالس داشته باشيم اين است که به برکت اين محبت و عشقي که داريم ( خيلي ها از شب قبل از محرم شروع به اين مراسم کرده اند و در بعضي از شهرستانها چند روز قبل شروع بکار کرده اند و حسينيه ها را آماده ميکنند. عشق هم ميکنند و اين لذت را درعالم با هيچي نمي توان عوض کرد. مي دانيد چرا؟ زيرا همه ي لذت ها در عالم محدود است، لذت به سمت خدا بودن و با خدا و حسين بودن لذت بي نهايت است و طبيعي است که با هيچ چيزي قابل مقايسه نباشد. جوان وقتي مادر يا دوستانش يا موبايل او را صدا مي زنند فکر مي کند نمي تواند جواب بدهد زيرا آن طرف جاذبه اش خيلي بيشتر است. طبيعي است. يک بينهايت تو را مي کِشد، يک روحاني توان ندارد که تو را بکشد. پس حالا که داريم مي رويم هدف مان چه باشد؟ ) که من اسم اين ايام را از محبت تا ولايت گذاشته ام. بهانه، بهانه ي عشق است. بهانه بهانه ي محبت است. اين حسين کيست که عالم همه ديوانه ي اوست، اين چه شمعي که جانها همه پروانه ي اوست. ما که با بهانه ي عشق داريم مي رويم البته خيلي ها نمي دانند چه جوري مي روند. من بارها ديده ام که افرادي مي گويند که من تا ديشب گناه مي کردم ولي نمي دانم چه شد که ديدم در حسينيه هستم. ما تو را داديم پاي آمدن ما داديم تو را دست درزدن. ما را مي کشاند. و مهرباني امام حسين (ع) همين است. و رحمت الموصوله يعني اي کسي که يک لحظه لطفت را از ما قطع نکردي. مادر ما با محبت به امام حسين (ع) به ما شير داده است. من توصيه مي کنم شب اول محرم همه براي پدرها و مادرهايشان دعا کنند. اساتيد به ما زمزمه ي محبت امام حسين (ع) را ياد داده اند. به ما گفته اند که هرکس که دلش با نام حسين نمي لرزد به خودش شک کند. به انسان بودنش شک کند. با نام ابوالفضل، رقيه و زينب بلرزد. اگر نلرزيد مريض است. حالا با اين محبت دارند من را مي کشانند آيا فقط مي خواهند محبت باشد؟ خير. بموالاتکم عَلَمً الله. به محبت ما را سرکلاس درس مي کشانند ديده ايد معلم کلاس اول چطور با محبت بچه ها را سر کلاس درس مي کشاند. وقتي سر کلاس درس نشاند مي گويد که بيا فرمولهاي بندگي را به تو ياد بدهم. مگر تو نمي خواهي جاودانه بشوي؟ از حسين جاودانه تر بعد از خدا کسي وجود دارد؟ عزيز تر از حسين در عالم کسي وجود دارد؟ محبوبتر از حسين درعالم وجود دارد؟ گره گشاتر از امام حسين (ع) و ابوالفضل وجود دارد؟ ابوالفضل در ظاهر دست ندارد ولي خيلي از گره ها را باز مي کند. من را سرکلاس مي کشانند و مي گويند که هرچه تو بخواهي در اين مکتب وجود دارد. پس بيا درس هايش را ياد بگير. حاج رسول ترک انسان لوطي مسلکي بوده است و در قم دفن است. در ماه محرم به هيئت مي آمده. انسان لوطي مسلک را مردم ممکن است که نپسندند. مردم به رئيس هيئت ميگويند که نميشود به او بگوييد که به هيئت نيايد؟ طرف با ترس و لرز به او ميگويد که مردم دوست ندارند که تو به اينجا بيايي. او مي گويد که فکر نميکردم صاحبخانه شما باشيد. ميگويد: باشد و مي رود. شب رئيس هيئت خواب مي بيند که صحراي کربلا است. به سمت خيمه هاي امام حسين (ع) مي رود و مي بيند که سگي را جلوي خيمه ها بسته اند. نيمي از بدن سگ و نيمي از بدن انسان است. جلوتر مي رود و مي بيند که او آقا رسول است. خلق و خوي او سگي بوده است ولي چون وفاداري در وجود او بوده است در خيمه او را نگه داشته اند و او را نگهبان خيمه کرده اند. رئيس هيئت به در خانه رسول مي رود و قصه را برايش مي گويد. همه ي وجودش بهم مي رزيد که امام حسين (ع) او را بعنوان سگ قبول کرده است. توبه ميکند و فقط جلوي در هيئت راه مي رفته و ميگفته که حسين جان من سگ تو هستم. بيشتر از ده سال بعد ازاين قصه زنده نمانده است. گذشته هايش را جبران کرده حق الناس ها را جبران کرده است يکي از اولياء خدا شد و رفت. خيلي ها در قم به زيارت قبر او مي روند. ائمه همه را راه مي دهند. خودشان فرموده اند که هرجا روضه ي ماست آنجا حرم ماست و مادر زهرا در آنجا حضور دارد. به جمعيت و تشکيلات جلسه نگاه نکنيد. ببينم در اين کلاس چقدر مي توانم درس بگيرم. رمز جاوداني رمز عزت رمز استقامت رمز وفاداري و رمز گره گشايي، اين معني جمله ي امام هادي (ع) است. يعني هر پلکان ترقي را که ميخواهيد در مجلس اهل بيت است. ما اسم مجلس اهل بيت را کلاس عاشورا مي گذاريم. امتحان انتظار. قرار است که در مجلس اهل بيت کلاس ببينم براي ظهور پسرشان مهدي (عج) و آن درس ها را در آنجا پس بدهم.
سوال - کدام مجلس با حال برويم. آيا حال مجالس هم خيلي مهم است؟
پاسخ - تا حال را چه معنا بکنند. من بايد مجلسي بروم که نه تنها حال امروز من را درست کند بلکه حال فرداي من را هم درست کند. و حال بندگي به من بدهد. حالا اگر من مجلسي بروم که سفره ي احساس و شور پهن است، به سر و سينه زدم و يک ساعت بعد که به خانه بروم و مي بينم که مادر غذاي من را آماده نکرده و صدايم را براي مادرم بلند کردم، احتمالا آن حال، حال نبود. من با مجلس امام حسين (ع) حال ديروزم را مي توانم اصلاح کنم. در دعا داريم که خدايا حال گذشته من را خوب کن. حالا مي خواهم به برکت اين مجالس حال ديروز خودم را اصلاح کنم. خدا در قرآن وعده داده است که شما توبه بکنيد ما بدي هاي شما را به نيک تبديل ميکنم. حال امروزم هم بايد خوب بشود و نشاط پيدا بکنم. بايد از نااميدي، رخوت، تنبلي و تن پروري بيرون بيايم. مجلس امام حسين (ع) بايد خط کش حق و باطل به من بدهد. مثلي لا يبايع مثل يعني نه فقط حسين با يزيد بيعت نميکند بلکه فکر يزيدي با فکر حسيني قابل جمع نيست. حب حسيني با حب يزيدي قابل جمع نيست. رفيق حسيني با رفيق يزيدي قابل جمع نيست. اصلا ملاک بندگي مي دهد. همه ي هيئت ها باور کنند که عاشورا و تاسوعا مال آن روز و آن شب نيست. مال همه ي زندگي ما است. در زيارت عاشورا مي گوييم: محياي محيا محمد و آل محمد و. ..ما مي خواهيم از اين مجلس امام حسين (ع) همه ي حيات مان را يک رنگ خدايي بزنيم. رنگ سبقت الله بزنيم. آن مجلسي که به من شعور حسين بدهد آن مجلسي که دردهاي من را ريشه يابي کند آن مجلسي که اسباب موفقيت را به من بدهد آن مجلسي که مسير جبران گذشته را به من بدهد آن مجلسي که بندگي را به من ياد بدهد فقط من را به زخم هاي حسين نگرياند راه حسين را به من ياد بدهد. هر انساني که به ياد زخم هاي حسين بيفتد گريه مي کند. در روايت امام صادق (ع) داريم که ماهيان دريا هم بر حسين اشک ريختند. پرندگان آسمان هم بر حسين اشک ريختند. مگر ميشود موجود نازنيني در اين عالم اين گونه به شهادت برسد و فرد باشعوري بر او گريه نکند. قطعا همه ي عالم برحسين گريه ميکنند. در زيارت عاشورا داريم مصيبت بزرگي است. راه را پيدا کنم. اي پير غلامان شصت سال است که در اين مجلس رفت و آمد مي کنيد. شما اگر ببينيد که بچه ات دو سال در يک کلاس مانده است مي گويي که نان اضافي ندارم که به تو بدهم. چرا رشد نمي کني؟ اولين اقدام فرهنگي ما برپايي مجلس امام حسين (ع) بود. حتي شيرخواره ها هم در وز هفتم محرم مراسم دارند. اگر قرار باشد که من در مجلس امام حسين (ع) رشد نکنم و بعد از محرم و صفر همان آدمي باشم که قبلا بودم، بنظر شما امام زمان (عج) براي ما غصه نمي خورد؟ امام حسين (ع) که معلم اين مدرسه است براي من غصه نمي خورد.
سوال - در مجلس امام حسين (ع) چه بخواهيم؟
پاسخ - آدرس خدا را از امام حسين (ع) بخواهيم. هيچ جايي بهتر از مکتب قرآن و عترت، آدرس خدا را به ما نمي دهد. مگر نمي خواهيم به سمت خدا برويم و زندگي مان را به بندگي تبديل بکنيم؟ در عيد غدير عرض کردم که همه ي دعواهايي که در عيد غدير است سر اين جمله است. من کنت مولي فهذا علي مولي. عده اي از مسلمانان مي گويند که معني آن محبت است. يک عده ميگويند که معني آن ولايت و امامت است. ما شيعيان ميگوييم معني آن ولايت و امامت است. اين سوال را از شيعيان مي پرسم که ارتباط ما با امير المومنين و امام حسين(ع) چيست؟ زيارت بوسيدن در حرم ضريح، پول انداختن در ضريح، سفره انداختن، سينه زدن، اشک ريختن، در ولايت ها شاد بودن، و. ..، اين ها شاخصه هاي محبت است. ما که ميگوييم ولايت عملا همان محبت است که داريم. بعد از امام توقع داريم که چرا جواب ما که شيعه هستيم نمي دهي ولي جواب بعضي از مسيحيان را ميدهي؟ امامان به ما جوا ب مي دهند که آنها راست مي گويند که محب ما هستند ولي شما محب هستيد و مي گوييد که شيعه هستيم. لذا آنهاکه صادقانه ميگويندکه محب هستيم و شيعه نيستيم و ولايت شما را قبول نداريم ولي محبوب ما هستيد، ما با همان صداقت جواب آنها را مي دهيم. ولي شما ميگوييد که ولايت ما را قبول داريد ولي صادقانه نيست پس جواب شما را نمي دهيم. گروهي در زمان امام رضا (ع) بيش از شصت بار خدمت امام رضا (ع) آمدند و گفتند که ما شيعه هستيم، امام آنها را نپذيرفت. دفعه ي آخر خادم امام به آنها گفت که بگوييد از محبين شما هستيم و بعد امام آنها را پذيرفت. علت راسوال کردند و امام فرمود: شما ادعاي بزرگي کرديد. ما سعادت، امنيت، هدايت، شفاعت مي خواهيم اين ها مال معيت و ولايت است. ولايت يعني با آدرس دهي امام حسين به راه خدا برود. يعني اهل بيت را بعنوان امام خودش انتخاب کند تا زندگي اش به بندگي تبديل شود. پشت سر امامش باشد اين بندگي ميشود. ما اين کار را با امام حسين (ع) نميکنيم. برکت اين مجالس اين است که با ولايت باشيم. چرا شما آنها را دوست داريد؟ چون انسانهاي خوبي هستند پس پشت سرشان برويد تا شما هم خوب بشويد.
سوال – سوره آل عمران آيات 172-166 را توضيح دهيد.
پاسخ – پاداش اينکه شما در اين برنامه خواندن يک صفحعه قرآن را رواج دادي، پاداش آن اين شد که روز اول محرم صفحه ي 72 قرآن را مي خوانيم. آيه 169 و 170 صحبت از شهيد مي کند. هر جا صحبت از شهيد، کربلا و حسين است اين آيات خوانده ميشود. مي فرمايد: فکر نکنيد آنهايي که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنها زنده هستند و نزد پروردگارشان روزي مي خورند. نشاط واقعي را آيه ي بعدي مي دهد. بعضي ها فکر مي کنند که اگر قدرت، ثروت و مقام داشته باشند جزء فرحين هستند. اگر خالق عالم چيزي به انسان بدهد جاودانه ميماند. چون خودش جاودانه است. مي گويد که خدا از فضلش ميدهد و هيچ کس از خدا طلبکار نيست. حق ما نيست که خدابه ما بدهد ولي خدا از فضلش به ما مي دهد. اين را ممنون خداهستيم که شماره ي صفحه يادآور شهداي کربلا است هم آيات نشان دهنده ي منطق شهادت است. چقدر خدا به ما آيه و بينه نشان بدهد که اگر مي خواهيد دنياي آرامي هم داشته باشيد، فقط دنبال خط قرآن و عترت برويد.اين خط بندگي است و هيچ جايگزيني هم ندارد. امام حسين (ع) خيلي آرام همه ي تاريخ راهدايت مي کند. کسي که در مسير بندگي بيفتد پربرکت مي شود. مي خواهد شش ساله باشد يا شش ماهه باشد. کسي مي تواند بگويد که آثار علي اصغر کمتر از ديگران بود؟ آقاي رفيعي بيان کردند که چندين سال پيش که سرماي سختي بود و فردي مي گفت که من هرشب براي عزاداري به قم مي آمدم. شب هفتم ماشينم در برف خراب شد و من با خانمم و بچه ي شيرخواره در ماشين بوديم. ماشين کم کم سرد شد و هر چه دست بلند مي کرديم ماشيني نمي ايستاد. يک لحظه قنداقه وپتوي بچه را روي کف دستم گذاشتم و وسط اتوبان بالا بردم، چند تا ماشين ايستاد هرکس چيزي مي آورد. مردم کمک مي کردند و ما زن و شوهر گريه مي کرديم. علت را پرسيدند و ما گفتيم که يک ساعت در سرما ايستاده ايم و کسي به ما کمک نکرد ولي تا قنداقه ي بچه را بالا برديم همه به ما کمک کردند. امام حسين (ع) هم همين کار را کرد ولي چرا به او تير زدند؟ علي اصغر هم خيلي کار کرده عبدالله بن حسن ده سالش بود و خودش را روي بدن بابا انداخت و گفت نامردها نزنيد دستش قطع شده است. کسي که در مسير بندگي بيفتد يک روزه اش هم خاصيت دارد. محسن شش ماهه ي حضرت زهرا که بدنيا نيامده، چقدر گره باز کرده است. مشکل از ماست که راه بندگي را گم کرديم. ما در راه بندگي قرار بگيريم خدا وجودمان را با برکت مي کند. عمر ملاک نيست. حضرت زهرا 18 سال عمر کرد. حضرت رسول 63 سال و امام صادق 65 سال عمر کرد. برکت عمر مهم است. الان پولها و سن هاي مان برکت ندارد بايد متصل بشويم. ترک معصيت و طاعت خدا برکت است. چقدر خوب است که هيئت ها هم به آن نهضتي که گفتيم بايد براي ازدواج برپا شود بپيوندند و به ازدواج همين سينه زن ها کمک بکنند. که نکند پسري به عزاداري بيايد و به دختري به ديده ي خريدار نگاه بکند و شيطان او را وسوسه بکند. آقا سيد مهدي قوام حاضر شد هديه ي منبرش را به يک زن گناهکار بدهد که ده شب به احترام محرم گناه نکند. ما همه ي تلاش مان را بکنيم که جلوي گناه را بگيريم.
سوال – چند وقت پيش در پي ناداني و جهل و بنام عشق، تن به عشق بازي به پسري دادم که همه چيزم را از من گرفت و حياي من را نابود کرد. من بجاي اينکه پشيمان بشوم بيشتر از قبل خودم را در آماج اين حمله ها قرار دادم که هر بار هم ضربه مي خوردم تا آنجا که با فردي آشنا شدم که خدايي بود. و من را دوباره به سمت خدا هدايت کرد. اينک پشيمان تر از هر زماني دستم را براي توبه پيش خدا دراز کرده ام. آيا با تمام گناهاني که انجام داده ام و جداً پشيمان شده ام خدا من را خواهد بخشيد. آيا من خوراک مارهاي جهنم نمي شوم. اين قدر ميترسم که تمام شب و روزم به توبه ميگذرد. در اين ماه محرم يک راهي به من نشان بدهيد که از اين ترس در بيايم؟
پاسخ – خدا در قرآن فرموده است که دو چيز عامل ايمني شما از عذاب است. مادامي که پيامبر در ميان شما باشد و مادامي که استغفار کنيد. ايشان شک نکنند که خدا توبه شان را مي پذيرد شک نکنند که خدا تواب، رحيم، کريم، غفور، ستارالعيوب و غفارالذنوب است. و شک هم نکنند که دايره رحمت خدا از دايره گناهان ما گسترده تر است ولي چون من نافرماني ان بزرگ را کرده ام استغفار را ترک نکنم. تا لحظه اي که جان دارم استغفار کنم. پيامبر فرمودند: درد شما گناه و داروي شما استغفار است. نا اميدي از درگاه خدا ممنوع است. ببخش خدا قطعي است ولي استغفار متوقف نشود. گناه حر گناه کوچکي نبود. معمولا ذاکران در اوايل محرم از ياران امام مثل مسلم و حر مي خوانند. گناه حُر گناه کمي نبود ولي توبه کرد و همه دوست دارند جاي حر باشند توبه جاي همه را عوض مي کند بشرط اينکه تصميم بگيرم جبران کنيم وعوض بشويم و معصيت را ترک کنيم و به ديگران خدمت کنيم. اما جمع بندي و حرف آخر. امام حسين (ع) خط کش تشخيص حق از باطل است. در روضه ها و منبرها شرکت کنيد. در همه برنامه ها شرکت کنيد. برنامه هاي صدا و سيما، حسينيه ها، هيئت ها و منازل شرکت کنيد. بيشتر هم اگر اشتها داريد برگزار بکنيد تا بتوانيد با استفاده از خط کش امام حسين (ع) حق از باطل را در رابطه ها و برنامه هاي مان پيدا کنيم. همچنانکه شيريني محبت اهل بيت را به ما چشاندي شيريني اطاعت از اهل بيت، ولايت، تسليم در برابر اهل بيت و جان دادن در راه آنان را به ما بچشان و از اين رحمت و مغفرت خودت مخصوصا رحمت باران ما را بهره مند کن.