برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
- پرسش وپاسخ
89-08-04
سوال – شما به واسطه اينکه از تريبوني صحبت ميکنيد که مخاطب زيادي دارد اگر کوچکترين حرف شما، باعث دل شکستگي انساني بشود آن دنيا بايد حساب پس بدهيد. من بسيار معترض هستم از کساني که ادعاي ايمان دارند و بواسطه ي ادعاي شان و حرفهاي کساني مثل شما، زماني که وارد مجلسي ميشوند که نواي موسيقي در آن شنيده ميشود به خودشان اجازه مي دهند که مجلس را بهم بزنند. در شب عروسي من آهنگ ي گذاشته بودند که بسيار تندتر و مهيج تر از آن از رسانه پخش ميشود. زنموي من به محض ورود به سالن داد و بيداد راه انداخت که اين چه وضعي است ؟ چرا ما را دعوت کرده ايد ؟ و عمويم را برداشت و رفت. و الان دوسال است که با خانواده ي عمويم ارتباطي نداريم. قابل ذکر است که ما خانواده ي کاملا مذهبي هستيم و کوچکترين گناهي در مجلس ما برپا نبود. سوال من اين است که اقوام چطور به خودشان اجازه مي دهند که شبي که در زندگي هر کس يک بار اتفاق مي افتد خراب کنند ؟ اگر بفرض در مجلسي وارد شديم و موسيقي مجلس را نپسنديديم يا حلال يا حرام، نبايد ميهمانان را وادار کنيم که مثل ما باشند. ما آنجا ميهمان هستيم نه ميزبان. ميزبان متناسب با شرايط ميهمان است. اگر کسي موسيقي مجلسي را دوست نداشت بدون اينکه مجلس را بهم بريزد و سر و صدا بکند، در نمازخانه يا اتومبيلش بنشيند تا موسيقي تمام بشود و بعد وارد سالن بشود تا از او پذيرايي کنند. شما بين موسيقي حرام و شکستن دل دو تا جوان مقايسه اي بکنيد، کدام بهتر است ؟
پاسخ – اين سوال مجموعه ي از چند تا موضوع است. اولش هم اشاره ي خوبي داشتند و متشکر هستيم که به ما تذکر دادند. به همه ي عزيزاني که دارند از اين تريبون ملي استفاده مي کنند نکته اي را مي گويند اگر خداي نکرده نکته اي را ناقص گفته باشند ملاک دل شکستن نيست، خدا شکستن است. ما بايد خدا و دنيا را احيا بکنيم. و دين خدا را نشکنيم. هرکس دلش با خدا و دين باشد نمي شکند چون با خدا احيا شده است. هرکس هم که دلش با خدا و دين نباشد دل شکستن او خيلي مهم نيست. چون خدا به پيامبر فرمود: تو حرف خودت را بزن. هرکس در هر جا رابطه اش را با خدا درست بکند. ما بلد نيستيم که رابطه مان را با خدا چه جوري درست بکنيم. چرا عروسي هاي ما بايد تبديل به يک معضل بشود. نشاط و شادي ما براي ما مشکل ايجاد کرده است. برويم از دين بپرسيم که چگونه شادي کنيم. دين ما دين شادي هاست فقط غم و حزن ندارد. يک نفر از دوستان اميرالمومنين خدمت حضرت آمد و گفت که بيمار بودم. حضرت فرمودند شما که مريض ميشويد ما هم دردمند ميشويم. پس قطعا در شادي شيعيان هم آنها شاد هستند. پس در شادي اين دختر و پسر که متدين هستند امام زمان (عج) هم شاد است. پس چرا مراسم شادي ما بايد به يک معضل تبديل بشود. اين يک مسئله اي است که بايد به آن پرداخته شود و در همين برنامه هم بايد به آن پرداخته بشود که ما در اين مراسم هاي شادي، عروسي، بله برون، ختنه سورون، وليمه ي، حج و تولد هاي مان چکار کنيم تا به معضل تبديل نشود. اين ها نقطه ي عطف شادي مردم است چرا بلد نيستيم ؟ بايد مدل هاي دين براي شاد نگه داشتن مجالس را به مردم بگوييم.
در بحث هايمان آداب مجلس شادي را هم مي توانيد داشته باشيد. نکته ي بعدي اين است که من به متدين ها مي خواهم بگويم که ما اجازه داريم امر به معروف و نهي از منکر بکنيم اما به شرط اينکه اگر خواستيم ابروي يک کسي را درست کنيم، چشمش را کور نکنيم. شان و شخصيت اين عروس و داماد خيلي بالاست. اصلا فرض مي کنيم که آنها موسيقي حرام گذاشته اند، ما اجازه نداريم که مجلس را بهم بزنيم. من آخوند وارد مجلسي شدم که موسيقي حرام در آنجا بود و به نگاه مرجع تقليد من اين موسيقي حرام است، در گوش صاحب مجلس ميگويم من ده دقيقه آماده ام به احترام شما بنشينم، ميشود آنرا کم کنيد ؟ يا خاموش کنيد ؟ من نمي توانم بنشينم. قرار نيست که من دعوا بکنم. من مي خواهم بگويم که آيا اين زنموي متدين قبول دارد که بعضي از گناهان شديدتر از شنيدن صداي موسيقي است مثل غيبت که از زنا بدتر است. آيا در برابر يک غيبتي هم که در خانه شان بشود همچنان پرخاش مي کنند. نمي خواهم مجوز پخش کردن موسيقي را بدهم و سوءاستفاده بشود. پس روند امر به معروف و نهي از منکر بايد اين طوري باشد و در ضمن با حفظ احترام باشد. اين خوب است که در خانواده هاي مذهبي که ميدانند روي آنها اثر دارد به اقوام و دوستان اين تذکر را بدهند که آيا شما توجه داريد که بنابر نظر مرجع تقليد اين موسيقي اشکال دارد ؟ يک نفر دارد يک نوشيدني حرام ميخورد و ما ميگوييم که ميداني اين نوشيدني حرام است ؟ اين تذکر اشکالي ندارد. من دلم ميسوزد که پسر برادرم يا بچه ي خواهرم خودش را به گناه نزديک ميکند، حواستان هست که داريد گناه ميکنيد ؟ اگر بگويند که بله حواسمان هست که داريم گناه ميکنيم، اينجا ديگر مسئوليتي ندارم زيرا آنها متوجه هستند. امر به معروف و نهي از منکر براي تذکر به غافل است. طرف مي گويد که من مي دانم اين سَم است و مي خواهم آنرا بخورم. شما چه ميگوييد ؟ مي گوييم: نوش جانتان، زودتر به نتيجه برسيد. پس يک وقت به صاحب خانه تذکر مي دهم و يک وقت به اقوام مي گوييم و در آخرخودم بيرون مي روم. در ضمن پسند من ملاک نيست، پسند حکم مرجع تقليد من ملاک است. براي موسيقي دين بايد نظر بدهد ولي من براي گل ميتوانم نظر بدهم. بعضي از موسيقي ها اَظهرُ مِن الشمس است و همه ي مراجع ميگويند که حرام است. حالا يک وقت من موسيقي مشتبه را مي شنوم، اينجا امر به معروف و نهي از منکر جايي ندارد. چون آسيب ديگري ميزند. ما مواظب باشيم که وقتي امر به معروف و نهي از منکر ميکنيم، معروف ديگري را خراب نکنيم يا يک منکر ديگر را ايجاد نکنيم. بله اگر واقعا به اين نقطه رسيدم که تذکر من به صاحب مجلس و اقوام موثر واقع نشد و اين موسيقي از نظر مرجع تقليد من هم اشکال دارد، خوب در ماشينش بنشيند يا در آشپزخانه برود و دستش را بند کند ولي اعتراضش را کرده و گناه آنها را هم تاييد نکرده است، موقع شام بيايد. حفظ صله ي رحم، حفظ خويشاوندي و حفظ يک جمع مسلمان مهم است. قرآن مي فرمايد: ما به صرف يک گناه نميتوانيم بگوييم اين ها از دايره اسلام خارج شده اند. به محض اينکه من نشنوم، دل آنها نمي شکند اينکه من مجلس را بهم بزنم دل آنها مي شکند. اقوام هيچ مجوزي براي بهم ريختن مجلس ندارند. ما با اينکه از مجالس متدين ها و اين عروس خانم گله داريم که چرا ين اتفاقات در مجالس آنها مي افتد. اگر شما احتمال هم مي دهيد که اين موسيقي حرام است، از مولودي هاي مذهبي استفاده کنيد. از مولودي هاي مذهبي که کف زدن، شادي و نشاط دارد استفاده کنيد. چرا ما زمينه ي اصطحکاک را فراهم کنيم ؟ شما که مي دانيد چهار تا بزرگتر فاميل حساس هستند، مادر شهيد حساس است، چه ضرورتي دارد که ما براي شادي مان با دل يک مادر بازي کنيم ؟ چرا مي خواهيم دل يک مادر شهيد را بشکنيم ؟ پس شما هم بياييد حرمتها را نگهداريد و بزرگترها هم اگر نتوانستند کوچکتر ها را راضي کنند، از مجلس بيرون بيايند. هم ميزبان تکليفش را بداند و هم ميهمان تکليفش را بداند. مجلس برهم زدن نداريم، دل شکستن هم نداريم.
سوال – دختري نوزده ساله هستم که عاشق نماز هستم ولي هميشه ناخن هايم لاک دارد و من با همان لاک ها نماز مي خوانم. ميدانم غلط است ولي من از نمازم نمي گذرم. آيا خدا با اين وضع نمازم را قبول مي کند ؟
پاسخ – براي مثال اين دخترخانم پدري دارد که عاشق دخترش است و هر وقت که اين دختر پول مي خواهد پدر يک اسکناس قلابي به او ميدهد، مي داند قلابي است ولي نميتواند از اسکناس دادن بگذرد. آيا اين دختر عشق پدر را مي پذيرد ؟ يک اَستن مگر چقدر قيمت و کار دارد ؟ برادر و يا پدرش يک لاک پاک کن برايش بخرند و در کيفش بگذارد و هر وقت مي خواهد نماز بخواند از آن استفاده کند. ما نميگوييم لاک نزنيد. لاک زدن براي محارم اشکالي ندارد ولي در بيرون بايد دستکش دستش کند. زيرا دست با لاک زيباتر است و جذابيت بيشتري دارد. ما نمي تونيم مجوز گناه را به هيچ کس بدهيم و تعارف هم نداريم. نمازي که آدابش را رعايت نکنم مثل همان اسکناس بدون نخ است که تقلبي است. براي راه افتادن ماشين صد تا عامل لازم است ولي براي راه نيفتادن آن يک عامل کافي است. اگر لاستيک باد نداشته باشد کافي است که ماشين حرکت نکند. اين دختر خانم براي قبول نشدن نمازش يک عامل کفايت ميکند اگر روي يک انگشت به اندازه ي سر سوزن هم لاک باشد نمازش باطل است. اگر دوست دارد که خدا به او هديه ي باطل بدهد، او هم نماز باطل به خدا بدهد. چون نماز هديه ي ما به خداست. آيا دوست دارد که خدا يک شوهرباطل به او بدهد ؟ يا يک اولاد ناقص به اين دخترخانم بدهد ؟ پس قبول کند که خد هم از او گله کند. شما که نمي توانيد از نمازتان بگذريد و اين خيلي قشنگ است، خودم من که اين قدر تاکيد مي کنم ممکن است نمازم را براحتي به تاخير بياندازم يا آنرا ترک کنم. حالا فکر نکنند که خدا منتظر است که اگر ما نماز ناقص بخوانيم، خدا هم شوهر ناقص به ما بدهد. خدا ارحم الراحمين است. من خواستم در قالب تربيتي به ايشان بگويم که اگر خانم اين کار را بکند خوب است ؟ اين مثال براي تقريب به ذهن است. البته بعضي از گناهان در همين دنيا جزا دارد.
سوال – دل من شکسته است. چند روز پيش ميهمان يکي از بستگان همسرم بودم. او با من بحث کرد و همه چيز اسلام را زير سوال برد. و منکر همه چيز شد و به مقدسات دين توهين کرد. و از من بخاطر دين داري ام توضيح خواست. من يک خانم بيست و هشت ساله هستم و خانواده ي مذهبي دارم. ناراحت شدم از اينکه نتوانستم از دينم دفاع کنم. چرا در جامعه ي ما مبلغان ديني خيلي در دسترس نيستند ؟ چرا من نمي توانم از اعتقاداتم دفاع کنم ؟
پاسخ – بعضي از چراهاي ايشان به خودشان برميگردد. بنده عرض ميکنم که کتابهاي شهيد مطهري که در دسترس است. سايت هاي پاسخگويي به مسائل ديني، اعتقادي، شرعي، اخلاقي، تاريخي، قرآني و تفسيري که در دسترس هست. شماره تلفن هاي 09640 و 09650 سامانه ي پاسخگويي به مسائل شرعي در قم است و در ساعات اداري است و با همراه اول هزينه ندارد ولي با ايرانسل هزينه دارد. و يک سامانه هم حرم اما رضا (ع) راه انداخته است با شماره ي 2020 - 0511 است. بگذاريد من از اين خواهر گله بکنم. امام جماعت مسجد، استاد دانشگاه و همين برنامه هاي مختلف صدا و سيما که هستند. کسي که به مقدسات شما اهانت ميکند به او بگوييد که ببخشيد اگر به مقدسات من اهانت کني من هم به مقدسات شما اهانت مي کنم، بگوييد که با ادب و احترام از من سوال بکنيد اگر جواب را بلد بودم جواب ميدهم و اگر بلد نبودم آدرس مي دهم تا از اين منابع بپرسيد. مثلا استاد مطهري جواب سوال شما را در فلان کتاب گفته است. اگر بخواهيد فحاشي بکنيد منهم فحاشي ميکنم. قرآن مي گويد که اگر به مقدسات شما توهين کردند شما به خود آنها توهين کنيد. انسان عاقل به اعتقادات طرف مقابل خودش احترام مي گذارد. در جايي مي خواستم وارد کليسا بشوم و کشيش گفت که اگر وارد اين محدوده مي شويد بايد کلاه را از سرتان در بياوريد و من همان کار را کردم و اين احترام گذاشتن باعث شد تا مدتي با کشيش ها صحبت کنيم. اين خانم اول بايد اطلاعات خودشان را بالا ببرند و ثانيا بگويند که لطفا به اعتقادات من جسارت نکنيد. هر چي هست براي خودم محترم است. اگر خرافات هم هست براي من خوب است. حجاب براي من خيلي زيباست و من افتخار ميکنم. کم نياورند و محکم صحبت کنند. در مقابل کسي که بي ادبي ميکند محکم بايستيد و اگر بي ادبي ميکنند شما هم به آنها بي ادبي کنيد.
سوال – چطور بعضي ها مي توانند بر شهواتشان غلبه کنند و بنده خدا باشند ولي من بنده ي شهواتم هستم ؟ من اهل نماز و روزه هستم ولي در مقابل شهوات کم مي آورم.
پاسخ – مقابله و برخورد با شهوات يک نکته ي اساسي دارد. چطور بر شهوات جنسي غلبه بکنيد ؟ يکي اينکه در بستر شهوات غلط نزنيد. جوک هاي بي تربيتي، عکس هاي
شهواني و نگاه کردن به خانم ها، آقايان، پرسه زدن در خيابانها و غذاهاي تحريک کننده خوردن، اين ها خودبخود شهوت را تحريک ميکند. اين ها را کنترل کنيد. نکته ي بعدي اينکه نيازهاي شهواني را از راه حلال تامين کنيد. من تشنه هستم، اگر نوشيدني حلال تهيه نکني قطعا دستم به نوشيدني حرام آلوده ميشود. نکته ي بعدي اينکه از داروهايي استفاده بکنيم که شهوت ما را کنترل ميکند. يکي از اينها روزه است که شهوت را کنترل ميکند، يکي تلاوت قرآن است، يکي نماز شب است و ديگري ورزش هاي رزمي است و ديگري رفيق خوب است. از خدا و اهل بيت هم کمک بگيريد.
سوال - آيات 191-196 سوره بقره صفحه ي سي را توضيح دهيد.
پاسخ – هر که دوست دارد با خدا باشد و خدا دوستش داشته باشد، احسان بکند.
سوال – من چند سال است که به پسري دلبسته ام ولي با او صحبت نمي کنم و او را نمي بينم. شيطان من را وسوسه مي کند. کلافه شده ام. به من کمک کنيد.
پاسخ – گاهي پسرها و دخترها بهم دل مي بندند. حالا وقتي پسر دل مي بندد، کار راحت تر است خودشان يا خانواده شان را سراغ اين خانم مي فرستند و اگر خانم هم دلبسته ي اين آقا پسر بشود يا نشود، قصه خيلي طبيعي جلو مي رود. مشکل وقتي است که دختر خانم دل به آقا پسر مي بندد و روح آقا پسر هم خبر ندارد و علم غيب هم ندارد و آن پسر هم خواستگاري مي رود، دختر هم رويش نمي شود بگويد. او بايد چکار کند ؟ در قصه ي ازدواج گفتيم که به پدر و مادرتان دوستانه موضوع را بگوييد و با هم حل کنيد. قبل از اينکه دل فرزندانتان جايي برود، دل آنها را جاي خوب ببريد. قبل از اينکه بچه هاشان لباس انتخاب کند بگوييد که ما يک لباس فروشي خوب داريم. رستوران خوب داريم. غذاهاي خوب به بچه هايتان بدهيد که اين ها دلشان جاي ديگر نرود. اگر دل بچه هايتان هم جايي رفت آنرا از طريق واسطه ها حل کنيد و اشکال شرعي هم ندارد که کساني که دختر دارند از يک پسر خواستگاري کنند. اگر پسر در موقعيت ازدواج نبود يک روحاني با پسر صحبت کند و بگويد که مي خواهي ازدواج کني يا نه ؟ و اگر او گفت بله، بگويد که من يک دختر خوب براي شما سراغ دارم. و آدرس دختر را بدهد. در اينجا هم آبروي دختر حفظ شده که ايشان پيشنهاد نداده اند و هم دختر به خواسته اش رسيده است ولي اگر نخواست و جاي ديگري رفت، اين قصه ي پيچيده اي دارد و جاي بحث دارد.