برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين ماندگاري
- توسل و خدمت به امام رضا(ع)
89-07-27
سوال – چطور به امام رضا (ع) متوسل بشويم که به ما بهتر جواب بدهد ؟
برنامه ظرفيت شنيدن همه ي حرفها را ندارد. شايد امام رضا (ع) در حديث سلسلة الذهب که همه ي ما شنيده ايم، کليد را اشاره فرموده اند. ترجمه ي آزاد قسمتي از آن اين است که بندگي خدا قلعه ي مهم و پايگاه آرامش انسانهاست. تا کسي به اين بندگي نرسد به آرامش نمي رسد. يک پايگاه بيشتر نداريم و راه پايگاه را امام رضا (ع) فرموده است. بندگي خدا قلعه ي محکم است و پايگاه آرامش بخش است. هر چيزي تا به اصل خودش متصل نشود آرام نمي شود. ما اصل مان از خداست. اي مردم هر طرف بزنيد تا وصل به خدا نشويد آرام نمي شود و معني آن فقط نماز، روزه و سجده نيست. در همه ي کارهايم بايد وصل به خدا باشم، در ازدواج، تفريح، معاملات، خنده، گريه، پوشش و خوراک مان وصل باشيم. حالا چطور وصل بشويم ؟ آيا ذکر بگوييم ؟ خير امام رضا (ع) راهش را گفته است. امام فرمودند که اين قلعه ي بندگي يک راه بيشتر ندارد و آن هم مسيرش فقط ولايت است. ولايت هم فقط ولايت اهل بيت نيست در واقع پذيرش منطق ولايت است. يعني من بايد بدانم براي رسيدن به اين بندگي نمي توانم خودم بروم. معني توسل اين است که يا امام رضا (ع) به ما کمک کن معني ولايت را بفهميم. بعضي ها فکر ميکنند ولايت اين است که دور ضريح صلوات بفرستند، يکي فکر ميکند که ولايت اين است که بچسبد و ضريح را ببوسد، يکي فکر مي کند که هر روز به زيارت امام رضا (ع) برود، يکي فکر ميکند که هر روز زيارت امام رضا (ع) را بخواند، اين ها خوب است ولي ولايت امام رضا (ع) اين است که بفهمم در اين عالم رها نشده ام و صاحب دارم. و در هر لحظه بايد از صاحبم راهنمايي بگيرم. اگر راهنمايي گرفتم ديگر در چاله نمي افتم که بگويم دستم را بگيريد تا از چاله بيرون بيايم. معني توسل يعني توسل به راهنمايي آنها، آيه 35 سوره مائده مي فرمايد: شما اگر مي خواهيد به تقوا برسيد وسيله مي خواهيد، هدايت کننده و مدير مي خواهيد. تمام بيچارگي من و امثال من در زندگي اين است که فکر ميکنم که حالا که تحصيلات دانشگاهي يا حوزوي دارم خودم راه را بلد هستم. معني توسل يعني چه ؟ به امام رضا (ع) متوسل بشويم يعني اينکه امام رضا (ع) منتظر پول شماست يا منتظر سفره ي شماست ؟ امام رضا منتظر گوسفند ماست که به ضيافت خانه اش بدهيم ؟ اين ها خوب است ولي معني توسل نيست. اين معني رابطه ي محبت آميز است. توسل يعني در هر راهي که مي خواهم قدم بردارم از امام رضا (ع) قرآن و عترت بپرسم که ميشود آدرس را به من بدهيد ؟ اين شروط امام رضا (ع) است. توسل يعني قبل از اينکه خودم را تطبيق بدهم بپرسم آدرس کجاست ؟ دستم را به آنها بدهم و بگويم من را از خودتان جدا نکنيد. هر وقت هم ديد که من کم آوردم من را دنبال خودتان بکشيد که اسمش شفاعت است. معني ولايت اين است ؟ وقتي آيات قرآن را نگاه مي کني سخت ترين امتحاني که از بشريت شده مربوط به ولايت است. وقتي ميگوييم ولايت، فکر نکنيد که فقط ولايت اهل بيت است، از خدا شروع ميشود تا ملائکه اش. لذا خدا مي گويد که اين مسير ولايت جاده ي بندگي است. روزي ده بار که ميخوانيم خدايا ما را به راه راست هدايت فرما، صراط مستقيم يعني همان ولايت. خدايا ما را به صراط ولايت راهنمائي مان کن. اين صراط را خداوند حفاظتش را تضمين کرده است. اين خط قرمز خداست. پس در عالم يک هدف بيشتر نداريم و آن بندگي است. مسير شما فقط ولايت است و اعمال عادي شما هم زندگي است و ميتوانيد بپرسيد که چطور اين زندگيتان را به بندگي تبديل بکنيد ؟ اين معني واقعي توسل است. حتي ساده ترين مسئله که آب خوردن باشد. حالا ميگويند که آب خوردن که سوال کردن نمي خواهد؟ در محضر امام باقر (ع) همين سوال را کردند و حضرت گفتند که براي آب خوردن تان نکات زيادي را از ما بپرسيد. مي توانيم به شما بگوييم که چطور آب بخوريد که يک قدم به بندگي خدا نزديکتر بشويد. طرف گفت که من از امام رضا (ع) پول خواستم، اين پول نه تنها من را به امام رضا (ع) نزديک نکرد، بلکه من را دور کرد. گفتم: چون نعمت را خواستي ولي مسير استفاده از آن نعمت را نخواستي.
توسل معنايش اين نيست که به امام بگويم به من بده. به امام رضا بگويم که اگر مصلحت من است بده و اگر هم مي دهي به من بگو با اين نعمت چکار کنم. اي کساني که ايمان آورده ايد ما بايد قدم به قدم ايمان مان تقويت بشود. اين اتفاق نمي افتد. هر نفسي که فرو مي رود ممد حيات است و چون بيرون مي آيد مفرح ذات است يعني هر نفسي که بالا و پايين مي رود من بايد خدا را در زندگي ام ياد کنم. امام رضا (ع) امام مهرباني هاست. من پدر اگر بچه به حرفم گوش ندهد بعضي از کارها را برايش نمي کنم چون به حرفم گوش نداده است ولي آنها اين طوري نيستند حتي آنها غصه مي خورند که چرا ما از آنها فرمول را سوال نمي کنيم. آنها غصه مي خورند که چرا ما نمي روييم راه را از آنها بپرسيم. ولي وقتي در چاه مي افتيم کمک مان مي کنند. به زائران امام رضا (ع) مي گويم که اي زائران عزيز يک نفر نيست که به حرم آمده باشد و گره اي نداشته باشد و زود گره هايشان را به زبان مي آوردند که اي امام رضا (ع) گره هاي ما را باز کن. اين افراد به امام رضا (ع) مي گويند که گره ما را باز کن ولي نمي گويم که چکار کنيم که دچار گره نشويم. باز امام رضا (ع) گره را باز مي کند. اين مظلوميت امام رضا(ع) است که ما از او خواسته ايم که يک گوشه اي بايست و کاري به کار ما نداشته باشد. تو نگويي که چطوري ازدواج کنيم و مهريه چقدرباشد، ما خودمان بهتر از تو مي فهميم، نگويي من چطور کاسبي بکنم ؟ چطور تفريح بکنم ؟ چه جوري مسافرت بروم ؟ و چه جوري لباس بپوشم ؟ ما خودمان عاقل هستيم و اين قدر استانداردهاي اين طرف و آن طرف هست که به آنها عمل مي کنيم، تو فقط آنجا بايست، لطف کن چون ما شيعه و محب شما هستيم هر وقت زمين خورديم تو زود بيا. اگر نيايي به مادرت شکايت مي کنيم. اين ها را ياد گرفته ايم. اين ظلم به امام رضا (ع) است. معناي توسل همان معني حديث امام رضا (ع) است. شما مي خواهيد با همه زندگي تان و با همه ي رفتار تان با وضعيت عادي تان که داريد زندگي کنيد و مي خواهيد بنده ي خدا باشيد. رهبر امروز در قم فرمودند که يکي از اتفاق هايي که در جامعه مي افتد عرفان هاي کاذب است.
عرفان کاذب چيست ؟ اين جوان زندگي اش را مي کند و از آن طرف يک نيازي هم به معنويت، مباحث عرفاني و روحي دارد و فکر نکرده که اين ها بايد در مسير زندگي اش تامين بشود. فکر مي کند که بايد يک جعبه ي جداگانه بياورند و در زندگي اش بچسبانند تا ويتامين عرفانش تامين بشود. و عرفان هاي کاذب وجود پيدا مي کنند. هفته اي يکبار گوشه اي بنشينيد و عملي را انجام بدهيد تا مشکل معنويت را حل کنيد و کلي هم طرفدار پيدا مي کنيد. مشکل معنويت را امير المومنين براي ما حل کرده است. مشکل معنويت را امام رضا (ع) حل کرده است که من با همين آب خوردنم مشکل معنويتم حل بشود. من بايد با لباس پوشيدنم معنويتم حل بشود. اگر در اين ها معنويت آمد، در نماز من هم معنويت مي آيد. اين معنويات که نيامده، در نماز هم فکر لباس و کاسبي ام هستم. بنده خدايي گفت: هر چه گم کرده ايد دو رکعت نماز بخوانيد آن را پيدا مي کنيد. چون در نمازم فکر همه چيز هستم جزء نماز. بعضي ها تمکن مالي براي رفتن به زيارت امام رضا (ع) را ندارند ولي همين افراد کساني را در اطرافشان دارند که سالي چند بار امام رضا (ع) مي روند. اگر اين افراد بدانند که رضايت امام رضا (ع) در اين است که يکبار از آن رفتن هايشان را حذف بکنند و هزينه ي رفتن ايشان را بدهند و دل ايشان را شاد بکنند. اين طوري رضايت امام رضا (ع) را هم بدست مي آورند و امام رضا (ع) لبخند رضايت مي دهد. حالا بعضي ها تمکن مالي دارند ولي چندين سال به امام رضا (ع) نرفته اند ولي شمال را هر سال مي روند، وقتي سوال ميکنيم، مي گويند که امام رضا (ع) نطلبيده است جريان چيست ؟ ما گفتيم که نمي دانيم که چرا بين مقامات مادي و معني و اخروي فرق مي گذاريم. کسي که مي خواهد به مقام کارشناسي برسد، مي داند بايد کنکور شرکت کند و چهار سال هم درس بخواند تا به ليسانس برسد و کارشناس بشود. براي رسيدن به جايگاه معنوي بايد زحمت بکشد. به عقل هيچ کس نمي آيد که براي گرفتن ليسانس برود کنار دانشگاه بنشيند و زيارت عاشورا بخواند و بگويد که چرا توفيق نصيب ما نميشود که به ما يک مدرک کارشناسي بدهند. همه به او مي خندند. پس مسير را بايد برود. ما نمي دانيم چرا وقتي به مقامات معنوي و الهي مي رسيم حاضر نيستيم براي آن هزينه بکنيم. پدر امام رضا (ع) فرمودند: هر که از خدا توفيقي را بخواهد ولي هيچ تلاشي براي آن نکند خودش را مسخره ميکند. آقايي که مي گويد نمي دانم چرا توفيق امام رضا (ع) نصيب مان نميشود ؟ براي شمال ويلا خريده است. و ماشين را هم آماده کرده است. خوب چهار تا بليط هم براي مشهد بگيرد. بعضي ها مي خواهند امام رضا (ع) به در خانه شان بيايد و آنها را ببرد. براي طلبيدن همه مشکلات به گردن امام رضا (ع) است. من نبادي هيچ کاري بکنم ولي براي شمال رفتن همه چيز مربوط به من است، مربوط به خدا نيست. با امام رضا (ع) از اين بازي ها نکنيد.
سوال - سوره بقره آيات صفحه 23 قرآن را توضيح بدهيد.
پاسخ – يک آيه در اين صفحه را خيلي به ما تاکيد کرده اند. فذکروني.. و اشکرلي. تنها شکايتي که خدا از ما دارد اين است که شاکر نيستيم. معمولا تشکر بخاطر نعمت است. خدا بالاترين نعمتي را که به ما متذکر شده، نعمت ولايت است. جالب اين است که شکر نعمت بنفع خودتان است. هر کس از نعمت ولايت استفاده کند آدرس بندگي را پيدا مي کند. در طول تاريخ مي بينيم که بزرگترين مشکلات بخاطر عدم شکر نسبت به ولايت است. بعضي ها ولايت خدا را قبول کرده اند ولي به ولايت پيامبر که رسيده اند آنرا نپذيرفته اند. بعضي ها ولايت پيامبر را قبول کردند ولي ولايت امير المومنين را قبول نکردند. بعضي ها ولايت امير المومنين را تا وقتي که قرآن بالاي نيزه رفت قبول کردند و بعد از آن قبول نکردند. بعضي ها ولايت امير المومنين را قبول کردند ولايت امام حسن (ع) را قبول نکردند. بعضي ها ولايت امام کاظم (ع) را قبول کردند ولي ولايت امام رضا (ع) را قبول نکردند و شدند هفت اماميه. بعضي ها ولايت امام زمان (عج) را قبول کردند و بعضي ها ولايت نواب را قبول کردند. بالاترين نعمت شکر ولايت اين است که اولا من آن را بپذيرم و ثانيا اطاعت کنم و ثالثا خدمت کنم. در عصر غيبت، بعضي ها ولايت امام را تا فتح خرمشهر قبول کردند و بعد از آن قبول نکردند. بعضي ها ولايت امام را تا زمان رحلتشان قبول داشتند بعد ازآن، امام را قبول نکردند. بعضي ها ولايت رهبر انقلاب را تا قبل از فتنه قبول داشتند و بعد از آن قبول نکردند. شايد يکي از دعاهاي قشنگي که ما امروز بکنيم اين است که نعمت تشکر ولايت يعني پذيرش ولايت و خدمت ولايت را تا آخر عمر به ما بدهد. اين يعني عاقبت به خيري. درست بعد از اين آيه داستان شهدا مي آيد. يعني مرگ آنها زير سايه ي ولايت بود. چه بسا کساني که عمرشان زير سايه ي ولايت است ولي مرگشان زير سايه ي ولايت نيست. بالاترين شکر اين است که خدمتگزار باشند آن هم نه خدمت موقت بلکه خدمت دائم.
سوال – من چطور مي توانم خادم امام رضا بشوم و به ولايت خدمت کنم ؟
پاسخ – خادم امام رضا (ع) بودن منحصر به لباس پوشيدن در آستان رضوي نيست. هيچ بعيد نيست کسي لباس خدمت امام رضا (ع) را پوشيده باشد ولي خادم واقعي امام رضا (ع) نباشد. همان چند ساعتي که در هفته مي آيد و لباس مي پوشد ممکن است نقش خادم را بازي کند. گر با مني پيش مني، گر بي مني در يمني. اويس قرني خيلي از پيامبر دور بود ولي خدمت به مادرش را که اطاعت از پيامبر بود انجام داد و ثوابش را براي پيامبر هديه مي کرد. پزشک بزرگوار تابلو بزن و يک جمله از امام رضا (ع) بزن که هرکس گره از کار کسي باز کند خدا گره او را در قيامت باز مي کند. هفته اي يک روز يا سالي يک روز بخاطر هديه به امام رضا (ع) خدمت مجاني بکنم البته به اين هم اکتفا نکنم در تمام دوران طبابتم هم مواظب باشم که از حدود الهي که امام رضا (ع) فرمودند پايم را آن طرف تر نگذارم. اين جوري مي تواند خادم افتخاري امام رضا (ع) باشد. مکانيکي من را ديد و گفت که شما با آستان قدس ارتباط داريد، مي شود کمک کنيد که من هم خادم بشوم. گفتم ممکن است که اصلا به امضاي من اهميت ندهند ولي من يک راه به شما مي گويم. اتفاقا مکانيکي او در راه مشهد بود. گفتم: بيا يک تابلوي حرم امام رضا (ع) را بزن و بگو که هفته اي يک روز و روزي دو ساعت ماشنيهاي زائران امام رضا (ع) را تعمير ميکنم و ثواب آن را هديه مي کنم به ساحت علي بن موسي الرضا (ع) که شايد امام رضا (ع) من را بعنوان خادم قبول کند. البته به اين دو ساعت هم اکتفا نکنيد و سر خود را کلاه نگذاريد اين دو ساعت را تابلو کن که تبليغ بشود. امام رضا (ع) براي کسي که امر او را احيا کند دعا کرده است و يکي از امرهاي حضرت کمک به مردم است. يکي از امرهاي حضرت بحث تبيين ولايت و ارزش هاست. حالا يک دانش آموز چکارکند ؟ اولا بايد تمام زندگي او خدمت به امام رضا (ع) باشد يعني پذيرش ولايتش و کمک به ديگران. و حالا هفته اي يک روز هم بگويد که مادر من ميخواهم ظرف هاي تو را بشويم و مي خواهم ثوابش را به امام رضا (ع) هديه کنم. اين مادري که در خانه نشسته، يک گره از همسايه ها يا اقوام باز کند و ثواب آنرا به امام رضا (ع) هديه کند. به امام رضا (ع) بگوييم روزي هزاران نفر براي بازکردن گره شان پيش تو مي آيند يکي از آنها را پيش من بفرست و من در حد خودم آن گره را باز ميکنم. پس همه مي توانند خادم امام رضا (ع) بشوند بشرط اينکه ولايت او را بپذيرند و اطاعت کنند و يک تابلو هم در زندگي شان برجسته کنند.