اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

98-04-28-حجت الاسلام والمسلمين عالي- معراج پيامبر(ص)(بازپخش91-08-07)

برنامه سمت خدا
حجت الاسلام والمسلمين عالي
- معراج پيامبر(ص)


تاريخ پخش:28-04-98
(بازپخش91-08-07)

تکرار نام تو شده آواز جبرئيل آگاهي از مقام تو اعجازجبرئيل، تا اوج عرش در شب معراج رفته اي بالاتر از نهايت پرواز جبرئيل، مثل حرير روشني از جنس نور پهن شد در مقدم بُراق پر باز جبرئيل، مداح آستان تو و دوستان توست بايد شنيد وصف شما را ز جبرئيل، سر مست نام توست بزرگ فرشتگان پير غلام توست بزرگ فرشتگان.

سوال – در مورد مشاهدات پيامبر در معراج توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – يکي ازمشاهدات پيامبر ديدن انبيا در آسمان هفتگانه بود، سوغاتي بزرگ معراج، نماز است و کيفيت نماز در معراج تثبيت شد. کيفيت وضو و اذکار و. . در معراج تثبيت شد. يکي ديگراز مشاهدات پيامبر ديدن ملائک و کارگزاران خدا بود. يکي از ملائکي که پيامبر در معراج ديدند حضرت عزرائيل بود. در جلد هجدهم بحارالانوار داريم که پيامبر فرمود: ديدم ملکي نشسته است و تمام دنيا بين دو زانوي و مقابل او است و در دستش صفحه اي از نور و نوشته اي بود که آنها را نگاه مي کرد و مشغول کار خودش بود و به چپ و راست نگاه نمي کرد. و اين ملک چهره ي محزوني داشت. پيامبر پرسيد که او کيست؟ جبرئيل گفت که او عزرائيل است که دائما مشغول است و جان ها را قبض مي کند. پيامبر نزديکتر رفت و جبرئيل پيامبر را به عزرائيل معرفي کرد. حضرت عزرائيل خوش آمد گفت و خصوصيات امت او را گفت. جبرئيل گفت که پرکارترين ملک، عزرائيل است. پيامبر پرسيد: آيا تمام کساني که تا بحال مرده اند يا در آينده خواهند بوسيله ي عزرائيل قبض روح مي شوند؟ جبرئيل گفت: بله. پيامبر سوال کرد: آيا او در همه جا هست؟ جبرئيل گفت: بله او در همه جا هست. حضرت عزرائيل گفت: تمام دنيا در دست من، مثل سکه اي در دست شما انسانهاست و به همه جا احاطه دارم. هيچ خانه اي نيست مگر اينکه من هر روز پنج مرتبه به آنجا سرکشي نکنم. وقتي يکي فوت مي کند و ديگران براي او گريه مي کنند، به آنها مي گويم که گريه نکنيد نوبت شما هم مي رسد. من اين قدر مي آيم و شما را قبض روح مي کنم تا احدي از شما در اين عالم باقي نماند. شديدترين حادثه مرگ است. جبرئيل گفت: حادثه هاي بعد از مرگ شديدتر از خود مرگ است. يکي ديگر از هديه هايي که پيامبر در معراج دريافت کرد، خمير مايه حضرت زهرا (س)بود. هديه به اندازه ي شأن هديه دهنده است و خدا حضرت زهرا، ادامه دهنده ي نسل پيامبر را به حضرت هديه داد. در زيارت داريم که سلام بر بتول( يکي از اسامي حضرت زهرا) هديه پيشکش الهي به پيامبر. پيامبر به درخت طوبي رسيد، سيبي از آن برداشت که بسيار معطر بود و سيب را به دو نيم کرد و نوري از آن ساطعه شد که پيامبر تعجب کرد و جبرئيل گفت که اين نور فاطمه در زمين است که در آسمان به آن منصوره مي گويند. پيامبر پرسيد که چرا او در آسمان به منصوره و در زمين به فاطمه معروف است؟ جبرئيل گفت: کساني که در دنيا پيرو فاطمه هستند در قيامت آنها را از آتش جهنم جدا مي کند. پس فاطمه يک لفظ يا اسم نيست بلکه اين حاکي از حقيقتي است. الفاظ آسماني که براي ائمه انتخاب شده است يک مقام و شأن است. مثلا باقر يعني کسي که کارش شکافنده ي علوم خواهد بود يا رضا يعني کسي درمقام رضا به نهايت رسيده است. مهدي يعني کسي که از طرف خدا هدايت خاصي شده است و ديگران را هم دستگيري مي کند. فاطمه يعني کسي که پيروانش را از جهنم قطع مي کنند. چون خدا فاطمه را براي شفاعت نصرت و ياري مي کند، در آسمان به ايشان منصوره مي گويند. در کتاب کامل الزيارات از شفاعت گسترده ي اباعبدالله و حضرت فاطمه (س)صحبت مي کند. در روايات داريم که حضرت زهرا بقدري شفاعت خواهند داشت که به جز يک عده کافر هرز،در جهنم باقي نمي مانند. هر کس نوري در وجودش داشته باشد مورد شفاعت آن حضرت قرار مي گيرد. در آن روز همه ي کافران آرزو مي کنند که اي کاش ما فاطمي بوديم. پيامبر سيب بهشتي را خوردند و محصول اين سفر آسماني تولد حضرت زهرا بود. پيامبر مي فرمود: من هر وقت مشتاق بهشت مي شوم او را بو مي کنم. در زيارت نامه حضرت زهرا داريم که حضرت ميوه ي بهشتي است.

يکي ديگر از هديه هاي که پيامبر از خدا گرفتند احاديث معراج است که به آن احاديث قدسي مي گويند. قرآن کلام خداست و توسط جبرئيل بر پيامبر نازل شده است ولي در معراج، زماني که پيامبر در فوق ملکوت بود با خدا گفتگوهايي داشت و پيامبر آن گفتگوها را نقل مي کرد. بسياري از احاديث قدسي از پيامبر است. علامه ي مجلسي تعدادي از اين احاديث را جمع آوري کرده است. درجلد 77 بحاراالنوار داريم: اي احمد( خدا در معراج پيامبررا احمد ناميده است. در زمين نام پيامبر محمد يعني پسنديده است، رفتار و منش پيامبر آنقدر پسنديده بود که به او محمد مي گويند. وقتي باطن پيامبر در ملکوت ظهور پيدا مي کنيد، پيامبر علاوه بر محمد پسنديده ترين يا دلپذيرترين يعني احمد نام مي گيرد)آيا مي داني چه زماني بنده ي من به عبوديت مي رسد؟ پيامبر فرمود: پروردگارا، من نمي دانم. خدا فرمود: کسي که هفت صفت در او جمع بشود، عبد من است، يکي تقوا از گناهان. انسان بايد خودش را با گذشته مقايسه کند و ببيند که حساسيتش به گناه بيشتر شده است يا خير. تعظيم در مقابل خدا همان تقوا است. ما بايد در مقابل گناهان پيش خدا خاضع باشيم و اگر گناه هم بکنيم، نبايد افتخار کنيمو سريع توبه مي کنيم. عالمي در مکاشفه ديد که فردي که مرد متين و متديني بود، دو سر دارد يکي سر حالت بالا و يکي سر حالت پايين. او سِّر اين کاشفه را نفهميد. هنگام مرگ اين فرد عده اي از علما دور او جمع بودند واو گفت که خدايا شاهدي که از وقتي که من خودم را شناختم گناهي نکردم. بعد اين عالم سِّرمکاشفه را فهميد که اين فرد در باطن پيش خدا سر فرود آورده است و او عبد خدا بود.ما بايد در مقابل خدا سر به زير باشيم و قلب مان تسليم خدا باشيم. عبد واقعي کسي است که باطنش خضوع کرده است و به سجده افتاده است. دوم داشتن سکوت و نزدن حرف هاي بيهوده. کساني که زياد صحبت مي کنند اشتباه هم زياد دارند. بعضي ها حرفهاي بيهوده مي زنند و نمي توانند جلوي خودشان را بگيرند. پس عبد کسي است که زبانش دست خودش باشد. سوم اينکه خدا ترسي داشته باشد که هر روز اشک و سوزش بيشتر باشد. ترس از خدا به چه معناست؟ در دعاي جوشن داريم: اي کسي که ترسي از او نيست مگر از عدالتش يعني بايد از عدالت خدا ترسيد. عدالت خدا اقتضا مي کند که اگر توجرمي وخطايي بکني، دامن تو را بگيرد. ما مي ترسيم که نکند مرتکب اشتباهي بشويم و عدالت خدا گردن ما را بگيرد. ترس ازخدا، به ترس از خودمان بر مي گردد. امام سجاد (ع) در دعاي ابوحمزه ثمالي مي فرمايد: وقتي گناهانم را مي بينم به ترس و اضطراب مي افتم. خوف از عدالت خدا يعني خوف از اينکه من گناهي بکنم تا گير عدالت خدا بيفتم. کساني هم که گناه ندارند در مقابل عظمت خدا خشيت وخوف دارند و خودشان را نمي بينند. معصومين از اين سنخ خشيت ها و دلهره داشته اند. مرحوم آخوند کاشي از شدت خشيت خدا درنمازش آنچنان مي لرزيد که براي بعضي از شاگردانش اين سوال پيش آمده بود که نماز ايشان با اين لرزش ها درست است يا خي؟ آيت الله بهجت در نمازهاي شب جمعه وقتي به سوره اعلي مي رسيدند که مي فرمايد: انسانهايي که خشيت دارند حرف خدا را مي پذيرند و افراد شقي هستند حرف خدا را نمي پذيرند و به جهنم مي روند و جهنمي ها نه مرگ دارند که از عذاب خلاص بشود نه زندگي دارند و...، ديگر صداي ايشان شنيده نمي شد.

سوال – صفحه 129 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.

پاسخ – آيه ده سوره انعام مي فرمايد: اي پيامبر، انبياء قبلي را ههم مسخره مي کردند نگران نباش. بدان که استهزاي افراد مسخره کننده به خودشان بر مي گردد و باعث عذاب و نکبت دردنيا و آخرت آنها مي شود. کساني که براي دين داري خودشان و ديگران تلاش مي کنند با شنيدن متلک يا مسخره کردن ديگران، کنار نکشند.

کتاب معراج پيامبر که توسط آقاي زکي زاده جمع آوري شده است کتاب جامع و خوبي است.

سوال – در مورد ادامه ي مشاهدات پيامبر در معراج توضيحاتي بفرماييد.

پاسخ – چهارمين خصوصيات عبد اين است که مهار شکمش را در دست داشته باشد و هر چيزي نخورد و به اندازه ي ضرورت بخورد. کسي که زياد مي خورد و دير مي خوابد، نمي تواند براي نماز صبح بيدار بشود. حضرت يحيي شيطان را تمثلي ديد و سوال کرد که چه زماني از من خوشت مي آيد؟ شيطان گفت: زماني که غذاي سنگيني مي خوري و مي خواهي صبح بلند بشوي. حضرت يحيي عهد بست که ديگر غذاي سنگين نخورم و شيطان هم گفت که من عهد مي بندم ديگر مومني را نصيحت نکند. يکي ديگر از ويژگي هاي بنده اين است که از دنيا بدش بيايد چون خدا بدش مي آيد و از خوبان خوشش بيايد چون خدا خوشش مي آيد يعني حب و بغض بنده تابع خدا باشد. منظور از دنيا يعني کسي که ظواهر دنيا را هدف قرار بدهد و در اين دنيا گير کند و ِالا اگر انسان از لذت هاي حلال خدا براي بندگي استفاده کند اشکالي ندارد و نبايد دلبستگي و وابستگي به دنيا نداشته باشد. پنجمين ويژگي هاي بنده، داشتن حيا است.