برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين عالي
-بهشت و جهنم
91-07-23
سوال – در ادامه ي ترجمه سوره واقعه در مورد بهشت و جهنم توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – قرآن مي فرمايد: اصحاب يمين افرادي هستند که در بين سايه هاي درخت سدري که خار ندارد زندگي مي کنند و از درخت موز که برگ هاي پهني دارد و ميوه هاي چيده شده اي روي آن مي خورند، درختان بلند و کوچک در بهشت موجود است، سايه هايي که گسترش دارد و آبشارهايي که جاري است، ميوه هاي زيادي که تمام نمي شود، هيچ کس آنرا منع نمي کند. طبيعي است که هواي بهشت معتدل ترين هواست. همسران ارزشمند و گرانقدر براي آنها موجود مي باشد، ما آفرينش ديگري به همسران بهشتي مي دهيم، هميشه با طراوت و جوان هستند و بکر و تازه هستند (همسر مخصوص فرد است و زندگي مومن دنبال زندگي دنيايي اوست. مومني که عفيف بوده است در آنجا هم عفيف است)، اين همسران شوهرشان را دوست دارند و با هم همسن هستند.
لذت هايي که در بهشت است براي کساني است که از لذت هاي حرام دنيا پشم پوشي کرده اند. از امام صادق (ع) سوال کردند که در بهشت موسيقي هم وجود دارد؟ امام مي فرمايد :بله، در بهشت درختي هست که وقتي نسيم الهي به آن مي وزد از آن آهنگي بوجود مي آيد که تابحال به گوش کسي نخورده است و نغمه ي مست کننده دارد. اين نغمه ي بهشتي به گوش کسي مي خورد که از شنيدن موسيقي هاي حرام در دنيا پرهيز کرده باشد. پيامبر فرمود: کسي که شراب را در دنيا ترک کرده است در بهشت به او شراب بهشتي نوشانده مي شود. کسي که صبر مي کند شاخه نبات هم بدست مي آورد. اين خصوصيات بهشت اصحاب يمين است. بيشتر توصيفاتي که از بهشت شده است از لذت هاي جسماني است. بيشتر توصيفاتي هم که از جهنم شده است از عذاب هاي جسماني است و از عذاب هاي روحاني کمتر صحبت شده است. روايت داريم که اگر يک لباس بهشتي به دنيا بيايد اهل دنيا نمي توانند آنرا تحمل کنند. يکي از اهل معرفت مي گويد که من در سحر بلند شدم و بدون مناجات خوابيدم، در خواب صورتي از بهشتيان را به من نشان دادند و گفتند که ما اشک هاي سحر تو هستيم، اگر مي خواهي به ما برسي نبايد تنبلي کني، از شوق اين خواب بيدارشدم و تا مدتي خواب نداشتم. مرحوم آيت الله اراکي مي فرمودند که آيت الله حائري خيلي خوش مجلس بودند، ما فهميديم که امام حسين (ع) مشتي نقل به ايشان داده بود و اين شيريني کلام براي خوردن آن نُقل ها بود. شيخ جعفر شوشتري با اينکه مجتهد و مرجع تقليد بودند، دوست داشتند که روضه براي امام حسين (ع) بخوانند ولي نمي توانستند. ايشان شبي در خواب ديدند که در روز عاشورا در خيمه ي امام حسين(ع) هستند و شنيدند که امام به حبيب فرمود که ما آبي نداريم که از شيخ پذيرايي کنيم، حلوايي درست کن و به او بده. ايشان آن حلوا را خوردند و بعد که از خواب بيدار شدند عاشورا را طوري ديگري مي فهميدند. ايشان اسراري از عاشورا را مي دانستند که ديگران چنين فهم هايي ندارند. در لذت هاي جسماني بهشت معرفت هايي وجود دارد. امام صادق (ع) مي فرمايد: نوشيدني که به بهشتي مي دهند علاوه براينکه از غير خدا کنده مي شود محبتش به خدا بيشتر مي شود. و همه ي آنها کمال است.
دسته ي ديگر اصحاب شمال مي باشند که اهل جهنم هستند. در سوره واقعه مي فرمايد: اصحاب شمال چه کساني هستند؟ در بين بادهاي بسيار داغ قرار گرفته اند و تشنگي شديد دارند و به آنها آب هاي داغ و گداخته مي دهند.(در روايت داريم: وقتي موهاي گوسفند را روي آتش مي سوزانند دندان هايشان بيرون مي آيد و جهنميان هم اين طور سوخته مي شوند.)از دور به سمت ابر مي روند و اين سايه دود غليظ است که نه خنکي دارد و نه منفعتي دارد. در سوره اعلي داريم : جهنميان نه مي مي ميرند که راحت بشوند و نه مي توانند زندگي کنند. در سوره مدثر داريم :آتش جهنم انسان را رها نمي کند. پيامبر دعاي مجير را براي رفع غم و شفاعت بيمار مي خواندند. در اين دعا 86 بار از آتش جهنم به خدا پناه مي بريم. در جهنم مرگ وجود ندارد. در سوره واقعه سه علت جهنمي شدن افراد را گفته است. قرآن مي فرمايد: جهنميان در دنيا خوش گذران بودند، به حلال و حرام کاري نداشتند (حضرت عيسي با حواريون از محلي رد مي شدند که عذابي به آنها رسيده بود. حضرت عيسي يکي از آنها را زنده کرد و او گفت که ما افراد خوش گذراني بوديم و رعايت حق همديگر را نمي کرديم و حاکم ظالمي داشتيم که براي ما مهم نبود و از طاغوت تبعيت مي کرديم، بخاطر همين دچار عذاب شديم.)،اصرار بر گناهان بزرگ داشتند و آخرت را تکذيب مي کردند. اينها علت هايي است که عده اي جهنمي شده اند. در سوره واقعه علت جهنمي شدن را گفته است ولي علت بهشتي شدن را نگفته است، درست است که زمينه ساز بهشت اعمال ماست ولي بيشتر لطف خداست. اگر اعمال ما همراه با تفضل خدا باشد، بهشتي مي شويم. مثلا اگر نماز ما را پيش نماز امام علي(ع) بگذارند، ما بايد استغفار کنيم. روايت داريم که بعد از نمازهاي واجب سه بار استغفار کنيد و بگوييد: استغفرالله الذي لااله الاهوالحي القيوم ذوالجلال والاکرام واتوب اليه. احتمالا اين استغفار براي اين است که ما دچار عجب وغرور نشويم. روايت داريم که قسم به کسي که جانم در دست اوست، احدي به صرف عمل، وارد بهشت نمي شود مگر اينکه کرم خدا ضميمه آن بشود. اصحاب پرسيدند حتي شما؟ پيامبر فرمود: بله، حتي من. مگر اينکه رحمت و فضل خدا شامل من بشود. يکي از عابدين بني اسرائيل مقامي نزد خدا نداشت و فرشته ها از خدا پرسيدند که اين بنده با اينکه اين قدر عبادت مي کند چرا مقامي ندارد. خدا به او پيام داد که من مي خواهم با فضل خودم با تو برخورد بکنم نه با عدل خودم. عابد گفت :من نيازي به فضل خدا ندارم، به خدا بگوييد که با عدلش با من برخورد بکند. سهم من در روز يک قرص نان و يک انار بود. خدا به ملائک گفت که يک قرص نان و انار را با او حساب کنيد. همه ي عبادت او به اندازه ي يک حبه انار شد. ما بايد عمل خودمان را انجام بدهيم تا فضل خدا هم شامل حال ما بشود. يکي از برادران امام رضا(ع) بنام زيدُالنارعده اي را در مسجد مرو جمع کرده بود و از خودش تعريف مي کرد. امام فرمود: زيد چه مي گويي؟ اگر خدا بي عمل براي تو اين همه حساب باز کرده است پس وضع تو از پدرت موسي بن جعفر بهتر است زيرا پدرت اين همه زنداني کشيد و خدا به او چيزي داد و تو بدون عمل اينها را بدست آورده اي؟ مردم را فريب نده. در دعاي ابوحمزه داريم :خدايا، در نجات از جهنم به اعمال مان تکيه نمي کنيم بلکه به فضل تو تکيه مي کنيم. اگر انسان در مقابل خدا شکسته بشود فضل خدا شامل حال او خواهد شد.
سوال – صفحه 115 قرآن را توضيح بفرماييد.
پاسخ – در آيه 45 مي فرمايد :اگر کسي جان کسي را بگيرد بايد قصاص بشود و جانش گرفته بشود و گوش در مقابل گوش و چشم در مقابل چشم و... گرفته مي شود. کسي که اين قصاص را صدقه (گذشتن از حق)بدهد، اين صدقه کفاره ي گناهانش مي شود.
براي دست يابي به تفسير سوره واقعه مي توانيد به کتاب سراي ديگر نوشته شهيد آيت الله دستغيب مراجعه کنيد.