برنامه سمت خدا
حجت الاسلام والمسلمين عالي
بهره گيري از فرصت شب قدر
89-06-07
سوال: مقدرات ما در شب قدر رقم مي خورد و حتي مقدرات آينده ما امشب به امضاء امام زمان (ع) مي رسد. ما در اين شب چکار کنيم بهتر است و چکارهايي بايد انجام بدهيم و خدا براي ما چي رقم مي زند و امام زمان (ع) با ما چه برخوردي خواهد داشت؟ رابطه امشب با امام زمان (ع) و اعمال ما در اين شب چيست؟
پاسخ: امشب يکي از شبهاي سرنوشت ساز براي طول سال است و همانطور که مي دانيد ماه رمضان ماه ضيافت خداست و اين شبهاي قدر ضيافتي در ضيافت است و ضيافت خاص الهي است که انصافاً اگر بدانيم در اين شب چه اتفاقي رُخ مي دهد ديگر ساکت نمي نشستيم و به خاطر همين بود که بعضي از بزرگان ما مثل مرحوم ميرزا ملکي تبريزي در کتاب المراقبات تعبيري دارند که کساني از اهل مراقبه بودند که يکسال شب و روزها را مراقبت مي کردند و آمادگي کسب مي کردند که شب قدر را درک کنند چون مي دانستند چه شب حساس و سرنوشت سازي است. به يک معنا شب قدر، مزد است مزد کسي که آمادگيهايي در خودش ايجاد کرده باشد، البته اين معنايش اين نيست که کسي که در دم آخر رسيده باشد، راهش نمي دهند، اما با اين وجود فرق مي کند اين کس با آن فردي که از مدتها قبل سعي کرده حداقل از اول ماه مبارک رمضان مراقبت هايي براي خودش کسب کرده که بتواند اين شب را درک کند مثل شب قدر، مزد است، نماز با حضور قلب يک نوع مزدي است که اگر کسي روز خوبي و گذشته قبل از نماز خوبي داشته باشد، نماز خوبي دارد و زيارت يک مزد است. يکسري اين چيزها است که مجاني و ساده به کسي نمي دهند و به آن کسي مي دهند که آمادگي هايي در خودش کسب کرده باشد. اين شب با عظمتي است که وقتي قرآن مي خواهد از آن تعبير کند: وما ادراک ما ليله القدر: پيغمبر تو چه مي داني شب قدر چه شبي است؟ وقتي خدا اين تعبير را مي کند کنايه از عظمت اين شب است. تعبير قرآن اين است که ليله خير من الف شهر: اين شب بهتر از هزار ماه است يعني حدود 83 سال يعني يک عمر بندگي بدون معصيت اگر در يک کفه ترازو بگذارند اين شب قدر را در يک کفه ديگر ترازو بگذارند تعبير قرآن اين است که ليله خير من الف شهر، اين از يک عمر بندگي بالاتر است البته به شرط اينکه کسي آن را بتواند درک کند و درک شب قدر شرط دارد که عرض مي کنم. بيدار بودن و احياء يکي از زمينه هاي درک است ولي هنوز آن شرط اصلي براي درک شب قدر چيز ديگر است. قرآن اين تعبير را دارد که شب قدر از يک عمر بندگي بهتر است که نشان مي دهد که يک زمينه و بستري در شب قدر آماده است که اعمال انسان مي تواند او را به اندازه يک عمر بندگي رشد بدهد. همينجور هم است در روايت از امام باقر (ع) دارد که وقتي درباره شب قدر پرسيدند، فرمود: عمل صالح و اعمالي که در اين شب موفق مي شود انجام بدهد نمازي مي خواند و صدقه اي مي دهد و وجوهات را مي پردازد و بعضي ها سال خمسي اش را يک روز قبل از قدر مي گذارند تا اينجا اموالشان را تطهير کنند. به هر حال هر کار خيري که در اين شب ها و حتي روز قدر که به منزله قدر است، انجام مي دهند، امام فرمود از يک عمر که شب قدر نيست بالاتر است چون از امدادها و تفضلات خاص خداست که بندگان بتوانند خرج و توشه ابدي را کسب کنند. ابديت و عوالمي که بعد از مرگ در پيش داريم چيزي نيست که بتوان با اعمال کم و ناقص و با اين عمرهاي کوتاه خرج آن طرف را در آورد. خدا يک بستري در شب قدر آماده کرده که شما بتوانيد به صورت جهشي يک شب را به اندازه يک عمر کار بکنيد. عمر ما خيلي کوتاه است، خرج آخرت با اين عمر کوتاه درست در نمي آيد. در واقع يکجور تفضل، ارفاق و لطف خاص است. يک چيزي را توجه کنيد که اين شبهاي قدر اگر شما امسال شب قدر را درک کنيد و آن شرايط را در خودتان مهيا کنيد مي توانيد يک گام قرب به سمت خدا به اندازه يک عمر بندگي برداريد. اين شب قدر تکرار مي شود يعني شما به اندازه يک عمر بندگي را رشد کرديد و کلاس ات بالا رفت، در طول سال در آن کلاس با آن درک و معرفت هستي، تا سال بعد اگر شما بتوانيد شب قدر را درک بکنيد يک گام جهشي ديگر به اندازه يک عمر بندگي برمي داريد و کلاس بالاتر مي رود يعني اگر کسي در طول عمرش 40 شب قدر را بتواند درک کند گويي چهل عمر کرده است يعني چهل بار آمده يعني چهل تا 83 سال در اين عالم بندگي کرده است و رشد کرده است. مسير آخرت مسيري است که احتياج به توشه هاي بزرگ دارد. شما وقتي يک شب را به اندازه يک عمر درک کردي و يک کلاس بالا مي رود و به اندازه 83 سال بندگي رشد مي کني، اما اگر سال بعد را درک کردي، به اندازه دو عمر رشد مي کني. اين درک شبهاي قدر مختلف لازم است و به کم نبايد قانع شد. حتي حضرت سلمان هم نياز به رشد دارد و اينطور نيست که او به جايي رسيده است که ديگر بيشتر از اين نياز ندارد. هر چه شخص جلوتر برود و توشه هاي بيشتري براي خودش کسب کند هم براي دنياي خودش و هم براي سفر ابدي و بي نهايت آخرتي خودش جا دارد. اين شبهاي قدر را براي ما گذاشته اند که اين رشدهاي جهشي و گامهاي بلند را برمي داريم. منتها سوال اينجاست که شرط درک شب قدر چيست که اين رشدهاي عجيب را به صورت جهشي انجام داد؟ به تعبير زيبايي که حافظ اين سوال را کرده: آن شب قدري که گويند اهل خلوت امشب است، يا رب اين تاثير دولت از کدامين کوکب است. اين شب قدر چرا شب قدر شده، اگر بفهميم شرط درکش را هم مي فهميم و مي فهميم که چه کسي مي تواند شب قدر را درک کند؟ شب قدر را چه کسي شب قدر کرده است؟ چه کسي اين بستر را فراهم کرده که انسان اينگونه در آن رشد مي کند. از روايات بر مي آيد که شب قدر شب ولي الله و معصوم (ع) است و شبي است که خداوند متعال با او يک فرار خصوصي دارد و يک مهماني ويژه دارد و سفره اي براي او پهن مي شود که به برکت او و آن مهماني که براي او ترتيب داده مي شود و مهمان اصلي خدا اوست و ديگراني که هم ارتباطي با ولي معصوم الهي (ع) دارند، چيزي نصيب اشان مي شود. در روايات داريم که سوره قدر را در نماز هاي خود زياد بخوانيد که سوره ما اهل بيت است و با اين سوره مي توان استدلال به وجود معصوم در عالم کرد. شما در اين سوره آيه 4 داريد که: تنزل الملائکه و الروح فيها باذن ربهم من کل امر تمام ملائکه و روح که در روايت امام صادق (ع) است که مخلوقي اعظم از ملائکه است، رئيس ملائکه پايين مي آيند. ملائکه که از عالم ملکوت و بالا پايين مي آيند کجا فرود مي آيند؟ ملائک که موجودات مادي نيستند که روي زمين بيايند، فرودگاه ملک بايد سنخيت با خودش داشته باشد، موجود مجرد فرودگاهش هم مجرد است، آنها بر روح و قلب و دل وارد مي شوند: نزل به الروح الامين على قلبك (سوره شعراء-آيه 193). چه روحي تحمل اين همه ملائک را دارد که تعدادشان واقعاً بي نهايت است. مگر هر فاسقي امکان اين را دارد که اين همه ملائک از جمله ملائک مقرب و روح بر او وارد شوند اين نشاندهنده اين است که معصومي در عالم در کار است. زمانيکه خود پيغمبر اکرم (ص) بود بر او وارد مي شدند و مقدرات را يا آن طرح و برنامه اي که براي هر فردي از افراد دارد که اينها واسطه فيض هستند که شامل رزق، صحت و سلامتي، بيماري، حيات و مرگ و خصوصياتي که در طول سال براي فرد پيش مي آيد، اين مقدرات از خوب و بد را به تناسب لياقتها و اعمالي که افراد انجام داده اند، بر ولي خدا وارد مي شود. بعد از پيغمبر اکرم (ص) چه کسي است؟ در سوره قدر فعل تنزل آورده است که صيغه مضارع است يعني نزول ملائکه تا قيامت استمرار دارد، پس نشان مي دهد که يک ولي معصوم که جانشين پيغمبر است در عالم وجود دارد و در زمان ما وجود مقدس حجه بن الحسن (ع) که اين ملائکه بر او وارد مي شوند و امور تمام بندگان را بر او ارائه مي دهند، البته آن مهماني که خدا با ولي معصوم دارد معلوم نيست که فقط اين باشد ما نمي دانيم آن چيست؟ يکي از اين برنامه هاي تنزل ملائکه ارائه کردن مقدرات بر اوست.
سوال: اگر من يکسال هر جور خواستم زندگي بکنم و بعد يک شب بيدار مي مانم کارهايي که گفتند انجام مي دهم مقدرات خوب را يکسال براي من رقم مي خورد. اين درست است؟
پاسخ: البته از تفضل الهي همين انتظار را بايد داشته باشيم که اگر کسي عقب مانده و نتوانستي در طول سال گذشته آن آمادگي هاي لازم را براي اينکه همه مقدرات اش را خوش رقم بخورد و نتوانسته در خودش ايجاد کند و فقط شب امتحان رسيده است و ما از تفضل الهي اين را بعيد نمي دانيم که اگر کسي همين يک شب را خالصانه تضرع کند و صادقانه در خانه خدا برود و از گذشته اش توبه کند، قلم عفو بر گذشته ها کشيده مي شود و مقدرات را خوب مي نويسد. درست است که اعمال گذشته و اعمال بد طول سالش باعث مي شود که مقدرات بدي براي او رقم بخورد مثلاً صله رحم نکرده و با فاميل قهر بوده و اي چه بسا عمر کوتاهي در انتظارش باشد، اما اين شب با دعا و استغفار مي تواند آنها را عوض کند و مقدرات را برگرداند و تبديل به مقدرات خوب کند. بنابر اين شما اين را در نظر بگيريد که شب قدر را ولي معصوم الهي در واقع درست مي کند يعني به اين معني که اين بستر را آماده مي کند تا اين ملائکه که هيچ گناهي ندارند به عالم پايين وارد شوند و بر روح معصوم و با خودشان رحمت بي نهايتي را بياورند که کساني که آن شب بيدار هستند و در محيط و شعاع ولي معصوم هستند يعني معصومي که اين سفره را پهن کرده و اين ريزشي دارد اين ريزش به کساني که تمسک به معصوم دارند، خواهد رسيد و لذا از اعمال ما در شب قدر شب زنده داري و به سر گذاشتن قرآن است و بک يا الله و به ترتيب معصومين را مي گوييم يعني مي خواهيم بگوييم خدايا ما هم در پناه قرآن هستيم و هم در شعاع ولايت معصوم و متوسل به او هستيم. شرط اصلي درک شب قدر همين است. علاوه بر بيدار بودن، توسل به قرآن و ولي خدا که صاحب آن شب است و آن بستر رشد را آماده کرده است. دليل آن هم روشن است که قرب ما به خداوند متعال از هر راهي نيست و صراطي دارد که بيشتر از يکي نيست. پيغمبر اکرم (ص) در يک جمعي نشسته بودند و يک خطوط کج و ماوجي کشيدند و در بين اين خطوط کج يک خط راست کشيدند و فرمودند صراط يکي بيشتر نيست. اگر صراط يکي بيشتر نيست ما در آموزه هاي ديني امان داريم که هر کس که خدا را مي خواهد بايد از طريق شما انسانهاي کامل که باب الله هستيد، وارد شود. شيطان را گفتند در مقابل انسان کامل و ولي خدا خضوع کن. اينکار را نکرد و گفت خدايا من را از اين سجده معاف کن تو را چنان عبادتي کنم که احدي تو را عبادت نکرده است. خدا فرمود من آن عبادت تو را نمي خواهم، من آن مسيري را مي خواهم که خودم تعيين کردم و از اين مسير بايد به من برسي و اين مسير، مسير خضوع و تسليم در برابر خداست. بنابر اين شرط درک شب قدر اين است که کسي در محيط ولايت معصوم باشد و او را قبول داشته باشد و معرفت آنها در دلش داشته باشد وآن شب توسل به آنها هم داشته باشد، علاوه بر اينکه در پناه قرآن است و بعد نشانه دارد که شب قدر را درک کرده است. اي چه بسا کسي پنجاه سال از عمرش برود حتي يک شب قدر را نتوانسته باشد درک کند و يا دو تا شب قدر را درک کرده است با اينکه هر سال هم بيدار بوده است. يک نشانه دارد که ما روز قدر که فرداي آن است تغييري در خودمان حس کنيم. چطور مي شود که من شب قدر را درک کردم به اندازه يک عمر بندگي رشد کردم، اما فرداي آن روز دوباره همان اخلاقيات و روحيات و کارها را دارم و هيچ تغييري در من پيدا نشده است. پس اين نشان مي دهد که من شب قدر را درک نکردم. اگر حس کرديم تحولي در ما ايجاد شده و به ولي معصوم يک گام نزديکتر شديم و نسبت به او غفلت ما کمتر شده و بيشتر به ياد او هستيم و دوستي ما با او بيشتر شده و طبيعتاً دوستي و قرب ما به خداوند متعال بيشتر شده و سعي مي کنيم اعمال خود را عوض کنيم و براي آينده خود را تغيير بدهيم، اينها نشانه اين است که شب قدر را درک کرديم.
سوال: شايد بعضي با عذر و يا بدون عذر نتوانستند روزه بگيرند، آيا مي توانند شب قدر را درک کنند؟
پاسخ: کاملاً. اولاً آن کسي که براي روزه نگرفتن عذر دارد، در مسير بندگي است و اصلاً خود به او گفته روزه نگيريد. روزه گرفتن و يا نگرفتن موضوعيت ندارد، بلکه بندگي موضوعيت دارد اينکه تسليم باشيم. کسي که جايي نبايد روزه بگيرد و بگويد من روزه مي گيرم، اين خلاف بندگي است و خدا آن را از تو نخواسته است. اگر شب قدر پيش آمدف شرط شب قدر روزه نيست. حتي اگر کسي عمداً و از روي معصيت و بدون عذر روزه نگرفته، اما نبايد اين فکر را کند که نمي تواند خودش را به شب قدر برساند. ذلک فضل الله يوتيه من يشاء (سوره فجر-آيه 4 و سوره مائده –آيه 54) فضل الهي درست است که براي آنهايي که آمادگي پيدا کردند و يکسال درس خواندند و موقع امتحان بهتر مي توانند امتحان بدهند، اما ان کسي که شب آخر امتحان آمده، اي چه بسا بتواند موفق شود. اصلاً از رحمت و فضل الهي نبايد نااميد بود. بايد وسط بيايد. پس شرط درک شب قدر روزه نيست. چون شب قدر را در زمان ما امام زمان (ع) بسترش را فراهم مي کند و اوست که ملائکه را پايين مي کشد، اگر ما بتوانيم خودمان را به او نزديک کنيم يک گام بلند را در درک شب قدر برداشتيم. لذا از اعمال شب قدر خواندن دعاي فرج است. اصلاً از اول ماه مبارک خواسته اند که ما را به امام زمان (ع) نزديک کنند. يک چهارم دعاي افتتاح راجع به امام زمان (ع) است. بخشي از دعاي حج است که خدايا شهادت در راهت را زير پرچم امام زمان (ع) به ما توفيق عنايت کن. دعاي تعقيبات نمازها به يک بياني دعاي فرج امام زمان (ع) است که خدايا همه فقيرها را سير کن و... و همه اين اتفاقات که در زمان ظهور رُخ مي دهد، برسان. با همه اينها خاستند به ما نشان بدهند که بايد خودتان را در اين ماه مبارک رمضان به ولي معصوم نزديک کنيد و اگر شب قدر ما بتوانيم اين قرب را به جايي برسانيم که امام زمان (ع) امضاء کند که ما او را در دستگاه خودمان براي سال آينده يک قدم نزديکتر پذيرفتيم و سربازي ما را قبول کند. قرب ما به خدا تابع قرب ما به ولي خداست چون او باب الهي است. بنابر اين اگر او اين را قبول کند که يک گام به او نزديکتر شويم، آن گام جهشي به اندازه هزار ماه بندگي را توانستيم طي کنيم.
سوال: من يکسال است که توبه کردم و ديگر گناهي نکردم، اما احساس مي کنم خدا مرا نپذيرفته است و دنبال يک اميد در زندگي ام هستم، اما نيست. خيلي خسته ام. به شبهاي قدر نزديک مي شويم من به چه چيزي دل ببندم؟
پاسخ: به اين خواهر يا برادر عرض مي کنم که در شما يک نشانه اي است که آن بهترين نقطه اميد است و آن دستوري و تعارفي نيست و خودتان مي توانيد حس کنيد. چون شبيه اين سوال خيلي مي شود که فرد حس مي کند که بخشيده نمي شود و يا بخشيده نشده است و يک حالت نااميدي در او القاء مي شود، اين را عرض مي کنم و جزء محکمات دين خود قرار بدهيد که اين در قرآن و روايات است که اگر کسي پشيمان شده است و از گناه بدش آمده است و احساس دل گرفتگي از آن شده، اگر اين سوزش در فرد بوجود بيايد، ما در قرآن و از روايات بخصوص از دعاها اين برمي آيد که اين سوزش از طرف خدا در دل شما انداخته شده است يعني چون او شما را دوست دارد اين را در دلت انداخته است که توفيق توبه پيدا کنيد. تعبير قرآن اين است: ثم تاب عليهم ليتوبوا (سوره توبه-ايه 118) اول توبه از طرف خدا شروع مي شود، توبه يعني رجوع يعني خدا اول به صورت لطف و عنايت به عبدش رجوع مي کند تا بنده به خدا برگردد. اصلاً اگر خدا نمي خواست اين حالت در بنده ايجاد نمي شد و توفيق توبه پيدا نمي کرد. چون خدا خواهد که مان ياري کند، ميل او را جانب زاري کند (مولوي). اين زاري و سوزشي که در ما است و اين طلب ما که پاکي ها را دوست داريم و نمي خواهيم اينجوري باشيم و دوست داريم به سمت خدا برويم، اين طلب از طرف خدا آورده شده است.
سوال: اگر اين پشيماني يک ماه باشد و شيطان دوباره گول بزند و رغبتي به آن گناه پيدا کند، آنوقت چي مي شود؟
پاسخ: آن گناهان گذشته با اين توبه تمام مي شود، اگر دوباره گناه کند، حرف تازه اي است و توبه جديد مي خواهد. در ما يک نشانه است که اين طلب و ميل و اين سوزش دل در ما بوجود آمده است که از آن آلودگي دور شويم . گاه ممکن است زور کسي به آن نرسد و اراده اش را ضعيف ببيند، ولي از آن عمل بدش مي آيد. اين نشانه خوب است و اين اصل توبه است. حقيقت توبه همين پشيماني است، ندم ذنب توبه. اين ضرب المثلي است که گاهي بين مردم وقتي به زيارت مي روند مي گويند آقا ما را طلبيده، حرف درستي است، طلب اول از آن طرف است. اول از عالم بالا مي طلبند، تا تو طالب مي شوي. اگر کسي طالب خدا نباشد، معلوم است که او را نطلبيدند. تو که طالب هستي و در دلت پشيمان شدي، معلوم است که طلبيده شدي و اين نشانه بسيار مناسبي است. در دعاي صباح معصوم همين را مي گويد: خدايا اگر تو شروع به رحمت نکني و توفيق به من ندهي، چه کسي مي تواند مرا راه بياندازد. مولوي در دفتر سوم مثنوي يک داستاني نقل کرده است که خيلي زيباست، مي گويد يک فردي عابدي بود و دعا مي کرد و دعاي او مستجاب نمي شد. اشک مي ريخت و زاري مي کرد. شيطان آمد او را وسوسه کرد که خدا به تو نظر ندارد، چيه دائم دعا مي کني، اگر نظر داشت دعاي تو مستجاب مي شد. او دعا را آرام آرام ترک کرد. در خواب حضرت خضر را ديد. حضرت گفت چرا ديگر دعا نمي کني؟ او گفت: براي چي دعا کنم جوابي که داده نمي شود و خدا به من نظري ندارد. حضرت خضر گفت: اگر نظر نداشت آن زاري و اشک را به تو نمي داد و آن سوزش را نداشتي. گفت آن الله تو لبيک ماست و آن درد و سوزت پيک ماست، حيله ها و چاره جوييهاى تو جذب ما بود و گشاد اين پاى تو. همين نشانه خوب است که خدا خريدار ماست. اين را عرض کنم که خدا خيلي زود خريدار مي شود يا من يقبل اليسير (دعاي سحر) خدا آسان مي گيرد و گاهي با عمل کوچکي که به چشم ما نمي آيد، خدا مي بيند و خريدار مي شود. زنون مصري يکي از همسايه هاي يهوديش را ديد که در زمستان دانه روي برف مي پاشد. از او سوال کرد که براي چي الان داري دانه مي پاشي؟ گفت: در زمستان سخت غالباً براي پرندگان غذا گير آوردن سخت است، اين دانه براي آنهاست. با يک خنده و نگاه عاقل اندر سفيه گفت: براي کي اين کار را مي کني؟ گفت: انشاءالله براي خدا. گفت: خدا از تو قبول نمي کند، انما يتقبل الله من المتقين (سوره مائده-آيه 27). او گفت: خدا قبول کند يا نکند، پرندگان غذا گيرشان مي آيد. بعد از يک مدت زنون در حال طواف بود، يک دفعه در بين جمعيت آن يهودي را ديد که با چه اشکي به دور خانه خدا طواف مي کند. خودش را به او رساند و گفت شما چرا اينجا آمديد؟ گفت: جناب زنون دانه اي که من پاشيده ام، خدا هم ديد و هم پسنديد. خدا آسان مي گيرد و زود توفيق مي دهد و نشانه اش در خود شماست. اين سوزش پيک دعوت الهي است، اين را رد نکن و حسن ظن داشته باش. اينکه شما سوال کرديد و بسيار افراد آن را سوال مي کنند که چطور مي شود که ما گناه را تکرار مي کنيم. از امام باقر (ع) سوال کردند اگر کسي گناه را تکرار کند، و دائم توبه مي کند. امام (ع) فرمود: هر موقعي يک مومني به سمت خدا برگردد، خدا او را مي پذيرد. بعد امام فرمود: تو باور مي کني کسي در خانه خدا برود و صادقانه از عمل اش پشيمان باشد، خدا قبولش نکند، امکان ندارد و مسلم است که خدا قبول مي کند و اگر گناه هم تکرار شود با تکرار توبه خدا قبول مي کند. در نهج البلاغه است که امام علي (ع) فرمود: اگر خدا بنا نبود توبه ات را بپذيرد، اصلاً اجازه توبه به تو نمي داد. در دعا و روايات و تعبير قرآن که خدا تواب است، تواب به تعبير علامه طباطبايي يک توبه ما در دو توبه خدا پيچيده شده است يعني اول خدا توبه مي کند و ما به سمت او مي رويم و سپس او مي پذيرد. اگر ما تائب هستيم او تواب است.
سوال: من از زماني که بالغ شدم تاکنون هيچ نمازي نخواندم، مي خواستم بدانم قضاي نمازهايي که چند ساله ام را چگونه بجا بياورم، آيا با انجام دستورات صد رکعتي در شبهاي قدر نمازهاي نخواندم جبران مي شود؟ من خيلي نگران اعمال گذشته ام هستم و از اينکه بايد چند سال نماز قضا بخوانم، واهمه دارم. لطفاً مرا راهنمايي کنيد.
پاسخ: اين ترس مقدسي است که در اين خواهر يا برادر بزرگوار افتاده و گذشته خود را مي خواهد به گونه اي جبران کند. اتفاقاً توبه کامل همين است که انسان شروع کند و آن مقدار که از دستش برمي آيد، جبران کند. مهم شروع است، انتها و تمام کردن با خداست. وطيفه ما اين است که بي اهميت و بي توجه به گذشته هايمان نباشيم. تا وقتي انسان در دنيا است مي تواند اعمال گذشته اش را به هر مقدار که مي تواند جبران کند. اگر اين خواهر يا برادر بزرگوار، اين شبهاي قدر را نقطه شروع جبران بگذارد. اگر نمازي از گذشته او فوت شده است به هر مقدار که توان دارد، شروع به خواندن کند. يک شب بخواهد شب قدر را درک کند که اجر و رشد هزار ماه را دارد و جاي آن اعمال را بگيرد، اين متفاوت است و چيزي جاي اعمال فوت شده را نمي گيرد. گذشته اي که جبران نشده بايد پر شود و چيزي جاي او را نمي گيرد و بايد تکليف امان را انجام بدهيم. اگر ثواب هايي از بعضي اعمال به ما مي دهند و از جهتي رشد مي کند، هنوز از آن جهت اعمال فوت شده کمبود دارد. پس بياييم شروع کنيم و مهم اين سعي است ليس للانسان الا ما سعي (سوره نجم-آيه 39): خدا تو را در سعي و تلاش ببيند و لازم نيست که همه کارهايش را کنار بگذارد. در رساله ها هم است که قضاي روزه و نماز فوري نيست که همه کارهايش را کنار بگذارد و به اينها بپردازد. مهم اين است که شما شروع کنيد، شما هر روز يک نماز صبح يا ظهر را بخوانيد، هر مقدار که مي توانيد در اين مسير قرار گيرند و خداوند به تفضل خودش کمک مي کند و به اين افراد عنايت مي کند و رحمت خاص خودش را براي اينها مي فرستد که سعي در جبران دارند. اتفاقاً اين افراد پيش خدا خيلي عزيز مي شود. ما در روايت داريم که اي داوود به گناهکاران بشارت بده و آن عابدان را بترسان. داوود گفت: چطور به گناهکاران بشارت بدهم؟ گفت بله چون گناهکاران دل شکسته دارند و اين ارزشمند است. در کوي ما شکسته دلي مي خرند و بس (حافظ).
ما در روايت داريم که رحمت خدا را وسيع بدانيد و همانجور که شما فرموديد براي همه مومنين و همه انسانها براي اينکه در مسير انسانيت و الهي قرار گيرند، دعا کنيد و خدا رحمتش را بيشتر از فردي که بخيلانه دعا نمي کند، مي فرستد.