اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

98-01-29-حجت الاسلام والمسلمين عالي-بازپخش91-05-01

برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين عالي
-شفاعت
باز پخش91-05-01
سوال –
در مورد حقيقت شفاعت توضيحاتي کامل تري بفرماييد.
پاسخ- حقيقت شفاعت از ارتباط در دنيا شروع مي شود، ارتباط با بعضي از انسانها که اتحاد روحي و سنخيت ايجاد مي کند. اگر شما نسبت به بعضي از انسانها در دلت محبت داشته باشي و دلبستگي در دل شما ايجاد بشود و موحب تبعيت و پيروي از او بشود و شما او را رهبر خودت قرار بدهي، تجسم اين ارتباط در قيامت بصورت شفاعت است. انسانهاي نوراني در اين دنيا همديگر را جذب مي کنند و در قيامت اين افراد بصورت شفاعت جذب مي شوند و اولياء آنها را به سمت بهشت مي روند. اهل جهنم در دنيا همديگر را جذب مي کنند و در دايره ي محبت آنها قرار مي گيرند و در آخرت هم با هم جمع مي شوند و به سمت جهنم خواهند رفت. ما روايات زيادي داريم که ائمه حق و باطل پيروان شان را به سمت بهشت وجهنم مي کشانند. درجلد هشت بحارالانوار از امام صادق (ع) داريم: در محشر از طرف خداوند ندا دهنده اي صدا مي زند: آيا اين عدالت پروردگارتان نيست که هر کسي که در دنيا پيرو او بوديد با او محشور بشويد.
همانطور که در آخرت اعمال ما تجسم پيدا مي کند ارتباطات ما هم در آخرت تجسم پيدا مي کند. بيابان نشيني از پيامبر سوال کرد که قيامت چه زماني است ؟ پيامبر به نماز ايستاد و بعد از نماز پيامبر فرمود: چه چيزي براي قيامت آماده کرده اي؟ بيابانگرد گفت: من خيلي اهل اعمال مستحبي نيستم ولي خدا و رسول را دوست دارم. پيامبر فرمود: هر کسي با محبوبش همراه است. اگر دل شما را رسول خدا و اولياء خدا پر کرده است با آنها خواهيد بود. اگر پيوند شما با آلودگي ها و سران کفر است با آنها همنشين خواهيد شد.
ما عنواني بنام الحاق و پيوند داريم اما ماهيت و حقيقت آن همان شفاعت است. در قرآن داريم که در آخرت بعضي به بعضي ملحق مي شوند. درآيه 21 سوره ي طور داريم: کساني که مومن هستند و در بهشت درجات بالايي دارند و ايمان خالص دارند، اگر فرزندان آنها در ايمان از آنها تبيعيت کردند،(پدران اين امت مثل ائمه و اولياء )ما اين فرزندان را به پدران ملحق مي کنيم. (بدون اينکه خوبي از اعمال پدران کم بشود). حالا اين سوال پيش مي آيد که آيا اين ظلم نيست که فرزندان بدون اينکه کارخوبي انجام بدهد به پدران ملحق مي شوند ؟ اين نشان مي دهد که در اين شفاعت اتفاقي رخ مي دهد يعني صلاحيتي در کساني که پايين تر هستند پيش مي آيد که به پدران ملحق مي شوند. وقتي انسان معصيتي انجام مي دهد اثر سوء و منفي در روح انسان بجا مي گذارد که اگر گناهان زياد بشود چهره ي باطن عوض مي شود. امام باقر (ع) مي فرمايد: انساني که بدنيا مي آيد روحش سفيد است، اگر يک گناهي مرتکب شد نقطه سياهي روي روح او ثبت مي شود. اگر فرد توبه کرد آن نقطه پاک مي شود ولي اگر توبه نکرد اين نقاط سياه در روح فرد گسترش پيدا مي کند و به قول قرآن بر دل آنها مهر مي خورد. خداوند از سر لطف و رحمت، وسيله هايي براي شستشو گذاشته است که اين سياهي ها پاک بشود. بعضي از اين اعمال در اين دنيا وجود دارد مثل توبه که با آن مي توان نقاط سياه را پاک کرد يا شهادت در راه خدا که آثارگناه را پاک مي کند يا اعمال خوب و واجبات که کارهاي بد را مي شويد يا دوري از گناهان کبيره باعث پاک شدن گناهان مي شود. اينها اسبابي است که گناهان را پاک مي کند. بعضي از اسباب در آخرت باعث پاک شدن گناهان مي شود مثل شفاعت. الحاق به پدران و خوبي باعث مي شود که آلودگي هاي انسان پاک بشود. در واقع شفاعت يکي از اسباب تطهير است. در قرآن مي فرمايد که اگر شما در دايره ي جاذبه ي خوبان قرار بگيريد يعني کساني که مومن هستند ما شما را به پدران تان ملحق مي کنيم بدون اينکه اعمالي از آنها را به شما بدهيم. يعني تغييري در شما رخ مي دهد و شما پاک مي شويد. در زيارت جامعه کبيره (متن امام شناسي است)داريم: ولايت شما اهل بيت مايه ي پاک شدن ماست. مرحوم مجتهدي که مقاماتي داشتند مي فرمودند: ما به هر جا رسيديم با اشک و توسل به سيدالشهدا رسيديم. اين اشک انسان را تطهير مي کند. شايد حوض کوثر براي همين پاک کردن گناهان باشد. کساني که تحت شفاعت از جهنم خارج مي شوند بايد پاک وارد بهشت بشوند و شايد در حوزه کوثر تطهير بشوند. آيه 21 سوره طور که بحث الحاق است، ماهيتش شفاعت است. محبت به اهل بيت انسان را در آخرت پاک مي کند. در مورد الحاق روايت داريم اگر شما اعمال خوب انجام بدهيد(خوش اخلاق باشيد) همنشين ما در بهشت خواهيد بود. البته همنشيني درجاتي دارد. هم سلمان و هم يک فرد معمولي همنشين پيامبر مي شوند. استاد کمپاني، استادعلامه طباطبايي مي فرمود: من خواب پدرم را ديدم که جاي خوبي در برزخ داشت و از ايشان پرسيدم که جاي شما بهتر است يا ميرزاي شيرازي؟ ايشان گفت: ما کجا و ميرزاي شيرازي کجا. من پرسيدم شيخ انصاري چطور؟ ايشان گفت: او که جايش فوق العاده است. پرسيدم آيا شما اباعبدالله را مي بينيد؟ ايشان گفت که هر چند گاهي ايشان را مي بينيم و مست مي شويم. هر چه ميزان پيروي و شباهت فرد با اهل بيت بيشتر باشد از شفاعت بيشتري در آخرت برخوردار خواهد بود.
درجلد هشت بحارالانوار داريم که فردي به پيامبر گفت: من خيلي به شما علاقه دارد و نمي توانم دوري شما را تحمل کنم و ترس من از روز قيامت است که چطور دوري شما را تحمل کنم. آيه نازل شد: هر کسي که از خدا و رسول تبعيت بکند در آخرت همراهي با پيامبران و شاهدين و صالحين دارد. اين بشارت بزرگي است. ما از جهت عمل نقص داريم ولي چون اعتقاد ما را در دايره ي آنها قرار مي دهد، با آنها همنشين هستيم.
روايتي داريم که فردي از خراسان تا مدينه پياده رفته بود تا امام باقر (ع) را ببيند. در راه پايش تاول زده بود و خون راه افتاده بود. او پايش را به امام نشان داده و گفت که چيزي جز محبت شما مرا به اينجا نکشيده است. امام فرمود: دين چيزي جز اين محبت نيست. اگر کسي ما را دوست داشته باشد خدا او را با ما محشور مي کند. پس انسان با محبوبش محشور مي شود.
سوال – ما در مورد شفاعت بايد از چه چيزي بترسيم؟
پاسخ – ما بايد از اين بترسيم که مبادا شفاعت شامل حال ما نشود. درست است که ائمه فرموده اند که ما شفيعان شما هستيم ولي ما هم بايد در دايره ولايت آنها بمانيم. امام صادق (ع )مي فرمايد: واي به حال کساني که شفيعانش از او روي برگردانند. زيرا ما کاري کرده ايم که با آنها سنخيتي نداريم و آنها ما را نمي شناسند. شمر در لشگر اميرالمومنين بود و درجنگ صفين مجروح شد ولي او در کربلا قاتل امام حسين (ع) شد. زبير از ياران امام علي (ع) بود ولي بعد از به حکومت رسيدن امام با او جنگيد. پس حب و معرفت بايد با عمل همراه باشد. آلودگي ها و گناهان تحت ولايت ابليس است. آلودگي ها و گناهان ممکن است که انسان را از ولايت خدا به ولايت شيطان ببرد.
سوال - صفحه ي 31 قرآن کريم را توضيح بفرماييد.
پاسخ – درآيه دويست سوره بقره داريم: بعضي ها در حج از خدا دنيا مي خواهند و بعضي ها در دنيا حسنه مي خواهند و حسنه ي آخرت را هم مي خواهند و از عذاب آتش جهنم به خدا پناه مي برند.
بعضي ها حتي در عبادات شان هم دنبال دنيا مي گردند. بعضي ها فقط مي خواهند به دنيا برسند و کاري به خوبي يا بدي آن ندارند. اما بعضي ها همت بلند دارند که هم حسنه دنيا و هم حسنه آخرت را مي خواهند. اگر کسي بخواهد خودش را خرج دنيا بکند، از خود کالاهاي دنيا کمتر است. در روايت داريم که قيمت جسم شما بهشت است. حالا قيمت روح ما چقدر است ؟
سوال – در ادامه ي بحث شفاعت توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – شفاعت فقط مخصوص قيامت نيست و در برزخ هم هست. هيچ دنيايي نيست که ائمه دست شان در آنجا بسته باشد و نتوانند دستگيري کنند. ما داريم که هنگام وفات ائمه و حضرت امير مي آيد و در هنگام شب اول قبر ائمه به ما کمک مي کنند. پيامبر فرمود که محبت من و اهل بيت من، هفت جا به شما کمک مي دهد: هنگام مرگ در برزخ و در ميزان و. .. در زيارت جامعه ي کبيره داريم که ائمه رحمت متصل خداوند هستند و قطع نمي شوند. زيرا خدا هم رحمتش قطع نمي شود. آيت الله سيدجمال گلپايگاني مي گفتند که در نجف زير نظر استاد کربلايي بودم و يافتم که من عالم را فيض مي دهم و قدرت همه در دست من است. من مي دانستم که اين اشتباه است ولي من اين را يافتم. نزد استادم رفتم و ايشان گفتند که نزد اميرالمومنين برو. من اميرالمومنين را واسطه قرار دادم ولي نتيجه نگرفتم و بعد موسي بن جعفر(ع) را شفيع قرار دادم و به کاظمين رفتم و آنقدر گريه کردم که اين حال را از من بگيرد. هنوز از گريه سر برنداشته بود که لاحول ولاقوة الابالله را فهميدم. من عکس خدا را در آينه ديدم و فکر کردم که خودم هستم. بعد تا چند روز اين حال توحيدي را يافتم و بعد سر قبر اميرالمومنين رفتم و چيزي يافتم که خيلي بالاتر از آن بود که من مي خواستم، بعد فهميدم شفاعتي که موسي بن جعفر(ع) در دنيا از من کرد، سرآغاز شفاعتي بود که اميرالمومنين مي خواست از من بکند. پس در همه جا دست اهل بيت باز است.
امام صادق (ع) مي فرمايد: من براي شما در برزخ مي ترسم، اگر در قيامت کار بدست ما افتاد، ما مي دانيم چکار بکنيم. در مورد اين روايت بايد گفت که روايت اهل بيت را بايد با هم ديد. طبق دلايلي که ما گفتيم دست اهل بيت در همه جا باز است. اين روايت را بايد اين طور معنا کرد که شفاعت اصلي ما در قيامت است زيرا آنجا هولناک تر است. ائمه در دنيا و برزخ هم دست ما را مي گيرند ولي ما متوجه آن نيستيم. علامه طباطبايي در جلد يک الميزان مي فرمايد که در برزخ و دنيا به شفاعت، تصرف مي گويند. پس شفاعت اهل بيت در همه جا هست ولي شفاعت اصلي اهل بيت براي قيامت است.
سوال – د رمورد ماه مبارک رمضان توصيه هايي بفرماييد.
در ماه مبارک اولين قدم شما اين باشد که چه کارهايي را نبايد بکنيد، اين مهم است.ما بدنبال ذکر و دعا مي گرديم، بجاي اينکه دنبال اينها باشيم بدنبال اين باشيم که چکار نکنيم. امير المومنين از پيامبر پرسيد که بالاترين عمل در ماه رمضان چيست؟ پيامبر فرمود: بهترين کار اين است که کارهايي را انجام ندهيد. پس ما بايد در ماه رمضان گناه و ظلم و آلودگي نداشته باشيم و ديگر اينکه ارتباط خودمان را با قرآن و اهل بيت بيشتر بکنيم، از خواندن و قرائت قرآن ورود به تفسير قرآن هم داشته باشيم. يک سوم دعاي افتتاح در مورد امام زمان (عج) است. تعقيبات ماه رمضان (خدايا همه فقير ها را غني بکن و همه اسيرها را آزاد بکن و. .. )ترسيم جامعه ي ظهور است. شب قدر را کسي درک مي کند که پيوندش را با اهل بيت و امام زمان (عج) زياد کند.
انشاءالله ماه رمضان، ماه پيوند بيشتر ما با قرآن وعترت باشد.