برنامه سمت خدا
کارشناس : حجت الاسلام والمسلمين عالي
موضوع برنامه : پل صراط
زمان پخش : 03-08-97 (بازپخش 18-10-90)
دلم امروز گواه است کسي مي آيد حتم دارم خبري هست گمانم بايد فال حافظ هم هر بار که مي گيرم باز مژده اي دل مسيحا نفسي مي آيد، بايد از جاده بپرسم که چرا مي رقصد مست موسيقي گامي شده باشد شايد ماه در دست بدنبال که اينگونه زمين مست مي چرخد و يک لحظه نمي آسايد، گُِله کم نيست ولي لب ز سخن خواهم بست اگر آن چهره به لبخند لبي بگشايد.
سوال – در مورد پل صراط که يکي از مراحل قيامت است توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ- در صحنه ي محشر بعد از اينکه نامه ي عمل را ارائه کردند و انسان به اعمال خودش دست پيدا کرد، جهنم را مي آوردند و بر جهنم صراطي زده مي شود که انسانهايي که مي خواهند به بهشت بروند بايد از آن عبور بکنند. روايت داريم که پل صراط نازکتر از مو و بُرنده تر از شمشير است. در سوره ي فجر داريم: موقعي که زمين به شدت کوبيده بشود و عرشه ي محشر آماده بشود و پروردگار ظهور بکند و ملائک صحنه ي حسابرسي را آمده بکنند جهنم آورده مي شود. پيامبر فرمود: هزاران ملک زمام جهنم را در دست دارند و آنرا وارد محشر مي کنند. جهنم مثل يک حيوان سرکش و درنده سرکشي مي کند و اگر خدا آنرا نگه ندارد همه جا را مي سوزاند. جهنم و بهشت يک موجود زنده هستند. در قرآن صحبت کردن و شنيدن جهنم نقل شده است. جهنم ناله و صدا دارد. در سوره ي فرقان آيه دوازده مي فرمايد: وقتي جهنم مجرمين را از راه دور مي بيند يک مرتبه مجرمين يک صداي غضبناک را از جهنم مي شنوند. پس جهنم حي است. امام سجاد (ع) در دعاي سي دو صحيفه ي سجاديه مي فرمايد: پناه مي برم از جهنمي که آسان آن هم سخت است. مثل اينکه ما چيزي را مي گوييم که کم آن هم زياد است. يکي از شاگردان سيد بحرالعلوم خيلي گريه مي کرد. از او پرسيدند که تو چرا اينقدر گريه مي کني؟ او گفت: من يک روز در درس علامه بحر العلوم بودم که ايشان حديثي از احمدبن محمد نقل کردند. من به آقا گفتم که اسم او محمدبن احمد است. علامه بحر العلوم فرمودند: خير نام ايشان احمدبن محمد است. من خودش و پدر و اجدادش را مي شنام. من تمام افرادي که در اين مجلس نشسته ام را مي شناسم و حتي مي دانم چه کسي بهشتي و چه کسي جهنمي است و با چشم به من اشاره اي کرد. از آن موقع ترسي در من افتاده است که نکند من جهنمي باشم. ما نمي دانيم که جهنم را از کجا مي آورند. ظاهرا جهنم يکي از اسماء خداست. يعني يک تنزلي از اسم منتقم الهي است. اسماء رحمت خدا ظهور بهشت و اسماء قهر وغضب ظهور جهنم است. پس جهنم آورده مي شود و همه بي استثنا بايد وارد جهنم بشوند حتي اولياء و معصومين. در سوره ي مريم آيه 71 خدا مي فرمايد: همه بايد وارد جهنم بشويد و اين حکم قطعي خداست. از پيامبر پرسيدند که شما هم وارد جهنم مي شويد ؟ پيامبر فرمود: بله ولي مثل باد از آن عبور مي کنم. وقتي اين آيه نازل شد پيامبر خيلي گريه کرد. ادامه آيه نازل شد. مي فرمايد: انسانهاي با تقوا را نجات مي دهيم ولي ظالمين در جهنم به زانو درمي آيند و در آنجا مي مانند. در مجمع البيان مرحوم طبرسي روايتي است که وقتي مومنين مي خواهند از جهنم عبور کنند جهنم مي گويد که زود رد بشويد، شما با نوريتان آتش من را خاموش کرديد. پيامبر فرمود: کساني که وارد جهنم مي شوند دو فرقه هستند. يک فرقه فريادشان از جهنم بلند مي شود و يک فرقه که جهنم فريادشان از آنها بلند مي شود که با نورتان آتش من را خاموش کرديد. روايت داريم وقتي اهل بهشت به بهشت رسيدند با همديگر صحبت مي کنند و مي گويند: اينکه مي گفتند ما بايد از جهنم رد بشويم تا به بهشت برسيم را ما نديديم. مي فرمايد: رد شديد ولي آتش جهنم سرد بود. جنس شما سوختني نبود و جنس مومن سوختني نيست. شبيه آتشي که ابراهيم را نسوزاند. عبور مومنين از جهنم نسبت به درجات شان با هم تفاوت هايي دارد. چون قرآن مي فرمايد که همه بايد وارد جهنم بشوند پس معلوم است که صراط توي جهنم است. مرحوم فيض کاشاني هم مي گويد که صراط داخل جهنم است نه بالاي جهنم. کساني که آهسته رد مي شوند شعاع هايي از جهنم به آنها مي خورد و کساني که در مواقفگاه ها معطل مي شوند سختي هايي مي بينند. چه سِّري وجود دارد که همه بايد وارد جهنم بشوند؟ چرا راه بهشت از جهنم مي گذرد؟ عالم آخرت بگونه اي نمود باطن اين عالم دنيا و خصوصيات اعمال و وضعيت ما در اين دنياست. جهنم در آنجا چهره ي باطني دنياست. در آنجا همه ي باطن ها رو مي آيد از جمله باطن خودمان و باطن خود دنيا. باطن دنيا در آنجا به شکل آتش و جهنم است. البته دنياي حرام مثل باطن آلودگي ها، گناهان، شهوت ها، غضب ها و شيطنت ها. دنياي حلال نعمت خداست که در اختيار ما قرار داده مي شود. اگر کسي از چارچوب حلال دنيا استفاده کند، اين سرمايه آخرت فرد مي شود. اين مذموم نيست. فردي نزد حضرت اميرالمومنين آمد و به مذمت دنيا پرداخت. حضرت اميرالمومنين فرمود: اي کسي که فريفته ي دنيا هستي و دشنام مي دهي، تو به دنيا بد کرده اي يا دنيا به تو بد کرده است ؟ دنيا محل عبادت دوستان خداست. مردان خدا در همين دنيا معامله مي کنند. سرمايه ي آخرت ما از همين دنياست. رشد عملي و شکوفايي ما در اين دنياست. ما در اينجا مي توانيم نهال وجود خودمان را به درخت تبديل بکنيم تا بار بدهد. اگر کسي با اعمال خودش انسانيتش را شکوفا نکرد، در برزخ و آخرت جاي شکوفايي نيست. پس دنيا به اين معنا بد نيست. يکي از اصحاب امام صادق (ع) گفت که فلاني اهل دنياست و هر روز به دنبال کار مي رود. اگر کسي براي توسعه ي زندگي واهل وعيالش به دنبال کار مي رود اين عين آخرت است. دنياي مذموم که در آخرت چهره اش به شکل جهنم است همان کارهاي حرامي است که ما در اين دنيا انجام مي دهيم و يا تعلقات و دلبستگي هايي است که انسان را از خدا و خودش غافل مي کند. مثل اينکه شما به زيارت مي رويد و هدف تان زيارت است و بعد به يک هتل مي رويد و به اتاق مي پردازيد و همه اش در فکر دکوراسيون اتاق هستيد و از زيارت باز مي مانيد يا اينکه اگر هم به زيارت مي رويد در فکر اتاق هستيد. حضرت علي (ع) مي فرمايد: دنياي مذموم ظاهر زيبايي دارد ولي باطن آن سم است. حافظ مي گويد ما براي بندگي به اين دنيا آمده ايم. گاهي ما اين هدف را گم مي کنيم. مرحوم کوهستاني نمازهاي عجيبي داشت. او مي گفت که يک لحظه نمازم را با حکومت دنيا عوض نمي کنم. ايشان در آخر عمرشان بخاطر کهولت سن، رکعات نمازشان را اشتباه مي کردند و شک مي کردند. ايشان به اطرافيانشان مي گفتند که زندگي کردن در اين دنيا که رکعت هاي نمازش اين شکلي شده است ديگر فايده ندارد. ايشان زندگي را براي ارتباط باخدا و مناجات و قرب مي خواستند. بعضي از افراد مناجات را کار نمي دانند و براي آن وقت نمي گذارند. درواقع دنياي مذموم ما هستيم. دنيا طبيعت که مذموم نيست. نوع نگاه و برخورد ما به اين نعمت خداهاي باعث مي شود که اين دنيا براي ما مذموم باشد يا اينکه دنيا براي ما توشه ي آخرت باشد. پس همه وارد جهنم يعني باطن دنيا مي شوند. انبياء و اولياء به دنيا دل نبستند و مرتکب حرام نشدند و گذشتند. بخاطر همين پيامبر فرمود: ما از جهنم رد شديم و خاموش بود. آنها در اين دنيا دلبستگي پيدا نکردند که زمين گير بشوند. بنابراين از دنيا رد شدند و يک لحظه هدف را فراموش نکردند. هر کسي که مرتکب حرام شد در آن جهنم مي ماند. کساني که از امتحانات دنيا گذشتند و آلوده نشدند و به قرب الهي رسيدند، صراط مستقيم را طي کردند يعني صراط بندگي و دين و تمسک به دستورات الهي. اين راه عمل به دستورات الهي است. آنها اين راه را طي کردند و توانستند به سعادت برسند. پس صراط درعالم آخرت، باطن صراط مستقيم است که انسان را از دنيا عبور مي دهد. پيامبر فرمود: صراط مستقيم يکي بيشتر نيست. کسي که در اين دنيا به صراط مستقيم يعني دين ثابت قدم بوده است در آخرت هم بر صراط مستقيم ثابت قدم است و رد مي شود تا به بهشت برسد. هر کس در صراط لغزيد در آخرت هم روي صراط مي لغزد. امام صادق (ع) فرمود: مردم مختلف روي صراط عبور مي کنند. صراط از مو باريکتر است (زيرا تشخيص صراط مستقيم مو شکافانه است و از شمشير تيزتر است يعني وقتي شما راه را تشخيص دادي، رفتن آن هم دقت مي خواهد. پس وقتي شما وظيفه را تشخيص مي دهيد انجام دادن آن هم سخت است.) بعضي ها مثل برق از آن عبور مي کنند که در اين دنيا روي صراط مستقيم محکم و استوار باقي مانده بودند. بعضي ها مثل دويدن با اسب از آن عبور مي کند اينها کساني هستند که همت دسته ي اول را نداشتند و بعضي ها مثل دونده از صراط عبور مي کنند. اينها کساني هستند که در اين دنيا مقداري تعلقات پيدا کرده اند ولي باز هدف را گم نکرده اند. بعضي ها روي صراط پياده مي روند که گرماي و سختي را مي چشند، اينها کساني هستند که در دنيا کند مي رفتند يعني بي جهت کار خير را به تاخير مي انداختند. بعضي ها افتان و خيزان مي رفتند يعني پرت مي شوند و آويزان مي شوند و دوباره خودشان را بالا مي کشند اينها کساني هستند که حرام هايي مرتکب شده اند ولي دين را از دست نداده اند. کساني که در اين دنيا دين و صراط را از دست مي دهند در آتش جهنم پرت مي شوند. مرحوم آيت الله بهجت مي فرمودند: اگر صراط آخرت از اينجا شروع مي شود براي اينکه ما نلغزيم دعاي غريق ( که امام صادق (ع) ياد داده است ) را بخوانيد: ياالله يا رحمن يارحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينک.
سوال – سوره غافر آيات 17 تا 25 را توضيح بفرماييد.
پاسخ – آيه 19 مي فرمايد: خدا هم خيانت هاي چشم و هم نگاههاي آلوده را مي داند ( محاسبه مي کند ) و هم آن چيزهايي که شما در افکار و نيات خوتان پنهان مي کنيد. به جز چشم ساير اعضا هم خيانت دارند مثلا دست و پا هم مي توانند خيانت بکنند اما خيانت چشم خيلي زياد است و خيلي ظريف است و کسي متوجه آن نمي شود. خوب است که اين آيه را بعنوان يادآوري هر روز تکرار کنيم. يکي از علما وقتي مي خواست از نجف به شهر خودش باز گردد به استادش گفت که نصيحتي به من بکنيد. ايشان فرمودند: اين آيه را هر روز با خودت تکرار کن: مگر نمي داني خدا تو را مي بيند.
سوال – شما گفتيد که هر نيتي که از ما صادر مي شود ثبت مي شود. داريم که اگر ما فکر و نيت گناه داشته باشيم ولي عمل نکنيم، اين گناه محسوب نمي شود. آيا اين دو جمله با هم تناقض ندارد ؟
پاسخ – ما در روايات داريم که نيت گناه بعنوان گناه براي ما نوشته نمي شود اما خدا آنرا حساب مي کند. آيا خدا بايد با کسي که نيت گناه مي کند با کسي که نيت گناه نمي کند يکسان برخورد بکند ؟ پروردگار اينها را در محاسبه اش دخيل مي کند. کسي که نيت گناه مي کند مورد عذاب قرار نمي گيرد چون گناه نکرده است ولي در درجه بندي از کسي که نيت گناه نکرده است پايين تر است. خدا نيت ها را خبر دارد و حساب مي کند. با نيت گناه درجه ي ما پايين مي آيد ولي ما عذاب نمي شويم.
سوال – در ادامه ي توصيف صراط توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – صراط آخرت که ما را از جهنم به سمت بهشت عبور مي دهد نمود صراط مستقيمي است که در اين دنيا اگر کسي به آن پايبند باشد انسان را عبور مي دهد و از دنيايي که مي تواند انسان را در آلودگي ها فرو ببرد به سعادت برساند. صراط مستقيم در اين دنيا يک جاده آسفالت نيست بلکه همان دستورات الهي است. و همان چيزي است که دين ارائه داده است. اين دستورات الهي که صراط مستقيم را تشکيل مي دهد در وجود معصومين تجسم يافته است. معصوم تمام دستورات را در خودش عملي کرده است و مجسمه ي دستورات الهي شده است. معصوم کسي است که هم عقايدش پاک است و شرک در آن نيست و هم اخلاقش پسنديده است و صفات عاليه را در اوج دارد و هم رفتارش صالح و سالم است. مجسمه ي صراط خود معصومين است. روايت داريم که علي صراط است. امام صادق (ع) فرمود: ما اهل بيت صراط مستقيم هستيم. در زيارت جامعه کبيره داريم که شما اهل بيت صراط مستقيم هستيد. اگر کسي تحت ولايت اهل بيت باشد و اخلاق و رفتار و عقايدش را به آنها نزديک بکند، در آخرت تحت ولايت اميرالمومنين خواهد بود. ما بايد سطح زندگي و اخلاق خودمان را به آنها نزديک بکنيم. سلمان خودش را مطابق ميل اميرالمومنين کرده بود. پس اگر کسي خودش را نزديک به اخلاق و رفتار معصومين بکند در واقع خودش را به کانون ولايت نزديک تر کرده است. وعبورش از صراط آخرت راحت تر است. در روايت داريم که کسي نمي تواند از صراط عبور کند مگر اينکه علي جوازعبور او را بدهد. کسي که تحت ولايت اميرالمومنين بوده است در آنجا جواز عبور دارد. در جلد هشت بحارالانوار مفضل بن عمر مي گويد از امام صادق (ع) در مورد صراط سوال کردند و حضرت فرمود: راه به سمت خداست و ما دو تا صراط داريم يکي صراط در دنيا و يک صراط در آخرت. صراط دنيا که ما بايد با سلامت عبور بکنيم امام است. اگر کسي به او معرفت پيدا کرد و از او پيروي کرد راحت از صراط آخرت مي گذرد ولي کسي که در دنيا کاري به ولايت نداشته و مقابل آن ايستاده، به جهنم مي افتد (ظلم به اولياء خدا ظلم به خداست. در روايت داريم که خدا به موسي گفت که چرا به عيادت من نيامدي ؟ موسي گفت: مگر شما بيمار مي شويد ؟ خدا فرمود: مومني از اولياء من بيمار شد و بايد به عيادت او مي رفتي. پس خدا بيماري بنده ي مومن را بيماري خودش دانسته است.) او در صراط آخرت لغزش دارد. صراط اين دنيا همان صراط مستقيم است و تجسم آن در معصومين است. حضرت زهرا از پيامبر پرسيد که مردم در روز قيامت چطوري هستند ؟ پيامبر فرمود: در آن روز همه مشغول کار خودشان هستند و کسي به کسي نگاه نمي کند. حضرت زهرا پرسيدند که آيا در هنگام بيرون آمدن از قبرها در بدن مرده ها کفن هست؟ پيامبر فرمود: کفن ها مي پوسد و بدن ها از قبر خارج مي شوند ولي مومنين پوشيده هستند و کفار برهنه هستند. نوري که مومنين دارند آنچنان درخشان هست که اجازه نمي دهد بدنشان ديده بشود. حضرت زهرا سوال کردند که در روز قيامت من شما را کجا ببينم؟ پيامبر فرمود: سه جا من را ببين. يکي در پاي ميزان اعمال که من مي گويم: خدايا ترازوي مومنين را سنگين کن و يکي در جايي که نامه ي اعمال را ارائه مي دهند که من مي گويم: خدايا با امت من آسان حساب کن و ديگري در کنار صراط که وقتي مسلمانان مي خواهند عبور کنند مي گويم: خدايا امت من را به سلامت بدار.