برنامه سمت خدا
کارشناس : حجت الاسلام والمسلمين عالي
موضوع برنامه : تجسم اعمال
زمان پخش : 25-05-97 (باز پخش 23-05-90)
فروتنانه يادم کن تا مهرورزانه يادت کنم، روي خاک مرا بخاطر آور تا در زير خاک تو را بخاطر آورم، در سلامتي و بي نيازي نامم ببر تا در سختي و گرفتاري نامت ببرم، با ياري درماندگان به يادم باش تا در بهشت رضوان به يادت باشم، در گمنامي و خلوت مرا بخوان تا در جمعيت و شهرت تو را بخوانم، به زبانت با من سخن گوي تا در جانت با تو سخن بگويم.
سوال – عوامل کاهش فشار قبر چيست ؟
پاسخ – از عوامل رفع فشار قبر صدقه و نماز شب اول قبر براي ميت است. ديگري نماز شب است که اگر فرد خودش بخواند فشار قبر او برداشته مي شود. ديگري خواندن قرآن است. اگر کسي براي خودش قرآن بخواند بخصوص سوره ي ياسين و ملک و سوره ي تکاثر هنگام خوابيدن و مداومت بر خواندن سوره ي زخرف. هم چنين قرآن خواندن بر سرقبر مرده بخصوص خواندن سوره ي ياسين و ملک. ديگري پاشيدن آب روي قبر بخصوص هنگام دفن و هر بار که براي زيارت اهل قبور مي رويم. ديگري گذاشتن جريرتين در کفن است. ديگري مرگ از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه است. هر کس بين او دو وقت فوت کند خدا عذاب را از او بر مي دارد. ديگري دفن در اماکن مقدس بخصوص کربلا و نجف. البته درست است که خيلي از اين امور اعمال ميت در زمان حياتش نبوده است و اعمالي است که ديگران براي ميت انجام مي دهند و اين تفضلات خاص الهي است منتها براي کسي که صلاحيت حداقلي براي اين تفضلات الهي را داشته باشد. يعني اينکه حق الناس عمده اي برگردنش نباشد و ظلم فاحشي از او سر نزده باشد. ممکن است که خطاهايي هم کرده است ولي خدا درهاي لطفي براي اين افراد باز کرده است. اگر هنگام دفن چهل نفر بگويند که ما از اين فرد بدي نديديم و فرد خوبي بود خدا او را مي آمرزد. اينها باب تفضلات الهي است که صلاحيت حداقلي را داشته باشد اما اگر کسي آبروي کسي را برده يا مال کسي را خورده باشد با اين چيزها فشار قبر از او برداشته نمي شود. دميَري در کتاب حيات الحيوان نقل مي کند که يکي از حکام مصر از دنيا رفت. حکومت قاري قرآني را با حقوق خوب سر قبر او گذاشت که برايش قرآن بخواند. بعد از دو روز ديدن که قاري نيست. او گفت من ديگر قرآن نمي خوانم. شبي در خواب روح متوفا با من درگير شد که هر آيه اي که تو مي خواني من را عذاب مي دهند. مثلا به آيه امربه معروف مي رسي، من را کتک مي زنند که چرا اين کار را نکردي و. .. براي فرد ظالم، اين قرآن خواندن فايده ندارد که عذاب قبر او را کم کند. ديگري هدايا و خيرات و مبراتي است که زنده ها به براي متوفا هديه مي کنند مثل نماز و خيرات. خيراتي که فرزند صالح براي متوفا مي فرستد. مدت فشار قبر بستگي به آلودگي ها دارد. اگر آلودگي ها و گناهان فرد زياد باشد بايد مدت زيادي عذاب آنها را پس بدهد. لذا اين هدايا بسيار مي تواند موثر باشد. در روايت از پيامبر داريم که حضرت عيسي از قبرستاني رد مي شد و متوجه شد که فردي در فشار قبر است. سال بعد از همانجا رد شد و متوجه شد که عذاب قبر از او برداشته شده است. علت را خداوند پرسيد. خطاب رسيد که اين شخص فرزند صالحي داشت که به حد بلوغ رسيد و کارهاي خوب کرد و بواسطه آن خدا از گناهان صاحب قبر گذشت. البته کارهاي خير انجام دادن خوب است ولي مهم اين است که ميت خودش خير و صالح باشد. يکي ديگر از عواملي که رفع فشار قبر مي کند در مورد خانم ها است. پيامبر فرمود که سه دسته از زنان فشار قبر ندارند و در قيامت با دخترم فاطمه زهرا مشهور مي شوند. يکي زناني که با فقر شوهرشان بسازند و با او مدارا مي کند با فرض اينکه شوهر کوتاهي نمي کند ولي درآمدش کم است. ديگري زناني که با بداخلاقي شوهرشان بسازند. البته اين حديث معنايش آزاد گذاشتن مرد در بداخلاقي نيست. در روايات ما تاکيد کرد اند که اگر مرد بداخلاقي در خانه داشته باشد فشار قبر مي بيند. اگر مرد بداخلاق باشد بالاخره زن بايد کوتاه بيايد. ديگري زني که مهريه ي خودش را ببخشد. مهريه حق زن است و مي تواند آنرا مطالبه بکند. مرد هم بايد بنا را بر پرداختن مهريه بگذارد ولي زندگي زوجين يک معامله ي حقوقي نيست. زندگي بر اساس رفاقت، اخلاق وسازش است. پس اگر زني مهريه اش را ببخشد يا آنرا در زندگي بياورد و باري از دوش شوهرش بردارد، فشار قبر از او برداشته مي شود. خدا براي اينکه تعادلي در خانواده بوجود بيايد خيلي زيبا عمل کرده است. در حديث به مرد توصيه ي اکيد کرده است که خانواده ي خودش را در رفاه نسبي قرار بدهد وتوسعه ايجادبکند واز طرفي به زن توصيه کرده است که اگر مرد زحمت کشيد و نتوانست اي رفاه را فراهم کند تو با او بساز. از طرفي به مرد توصيه کرده که خوش اخلاق باشد و اگر بداخلاقي باشد عقوبت دارد و از طرفي ديگر گفته که اگر مرد بداخلاق بود و زن با او ساخت، فشار قبر از زن برداشته مي شود. از طرفي به مرد گفته شده که هنگام ازدواج مهريه را بعنوان يک دِين ببيند و بايد بدهيد. در روايت داريم که اگر مردي بنا را بر اين بگذارد که مهريه را ندهد اين دزدي است و سرقت بحساب مي آيد و از طرفي به زن توصيه شده که مهريه را سبک بگيرد زيرا مهريه براي ايجاد مهر است و هديه اي است که مرد به زن مي دهد. کينه ي سنگين عداوت و دشمني مي آورد. حتي اگر زن مي بيند که بخشيدن مهريه محبت ايجاد مي کند آنرا ببخشد و با خدا معامله کند تا فشار قبر برداشته بشود. اين موهبتي براي خانم ها است که اگر در فشار قرار گرفتند براي اينکه جو تفاهم در خانه ايجاد بشود ابديت را براي خودشان بخرند و آخرين عامل بحث ولايت و محبت اهل بيت است. مهمترين عامل در برداشتن فشار قبر محبت اهل بيت است. ما در هنگام احتضار و سکرات موت، هنگام قبض روح و آمدن ملکه ي مرگ، هنگام ورود به عالم برزخ، هنگام سوال نکير و منکر، هنگام فشار قبر و ديدن مناظر هولناک قيامت به اهل بيت نياز داريم. در هيچ لحظه اي از دنيا و آخرت ما بي نياز از دستگيري اهل بيت نيستيم. دستگيريهاي اهل بيت شامل کسي خواهد بود که در دنيا دستش را به اهل بيت داده باشد. شفاعت اهل بيت مثل واسطه گيري هاي دنيايي نيست که با خواهش و تمنا بخواهند کاري را راه بيندازند. شفاعت اهل بيت سرمايه گذاري است که اهل بيت براي بعضي ها انجام مي دهند. شفاعت شامل حال بعضي ها نمي شود. بعضي ها نمي توانند شفاعت اهل بيت را جذب بکنند. اهل بيت مي خواهند که دست او را بگيرند ولي او دستش را به آنها نداده است. دستگيري و شفاعت اهل بيت از دنيا شروع مي شود. يعني اينها بگونه اي شروع به تربيت و دستگيري مي کنند. شبيه به معلمي که براي تعليم و تربيت شاگردان سرمايه گذاري مي کند. در بين اين شاگردهاي شيطان و تنبل و باهوش هست. براي همه ي آنها زحمت مي کشد. در موقع امتحان از شاگردي زحمت خودش را کشيده باشد و نمره کم بياورد معلم به او کمک مي کند و معلم به تناسب صلاحيت و لياقت کمک هايي مي کند. آيا کسي که اصلا به مدرسه نيامده است مي تواند از کمک معلم برخوردار بشود ؟
حالا اگر کسي در دنيا به کلاس اهل بيت نيامده است که درس اهل بيت را بگيرد. درس آنها صراط مستقيم است. پيامبر فرمود که صراط مستقيم يکي است بقيه اش انحرافي است. اگر کسي در اين دنيا در کلاس آنها ننشيند از هدايت آنها بهره اي نمي برد. اين مثل شاگردي مي ماند که در کلاس معلم نبوده است. پس او نبايد آخر سال توقع ارفاق داشته باشد و شفاعت شامل حال او نخواهد شد. در بين معصومين شفاعت امام حسين (ع) تاکيد شده است. خدا در آخرت به امام حسين (ع) شفاعت عجيبي داده است زيرا دستگيري عجيبي در دنيا داده است. شفاعت همان هدايت و دستگيري است. امام حسين (ع) در دنيا بخاطر شهادتش در قلبها نفوذ کرده است و همه حق طلبانه را جذب کرده است. شفاعت در آنجا تابع هدايت در اين دنيا است. کسي که هدايت شد شفاعت را در آن دنيا مي گيرد. حتي امام حسين با شهادتش بعضي از افرادي که مسلمان هم نيستند جذب کرده است. بخاطر همين خدا به امام حسين (ع) شفاعت گسترده اي داده است. در زيارت عاشورا مي خوانيم که شفاعت حسين را در بدو ورود به عالم قبر و بعد از مرگ نصيب من بکن. در کتاب کامل الزيارة که استادشيخ مفيد اين کتاب را نوشته است، امام باقر (ع) مي فرمايد: اگر فضايل زيارت اباعبدالله را مي دانستند جانشان براي اين کار پر مي کشيد. جزو فضايل زيارت امام حسين (ع) ( گاهي زيارت يک جمله است السلام عليک يا اباعبدالله، السلام عليک رحمة الله و برکاته ) اين است که عالم قبر توسعه پيدا مي کند و خدا او را از فشار قبر در امان نگه مي داد و از ترس سوال منکر و نکير او را در امان مي دارد. مرحوم رجبعلي خياط با عده اي وارد قبرستاني شدند و ايشان به امام حسين (ع) سلام داد. از او سوال کردند که اين سلام براي چه بود؟ ايشان گفتند که بوي خوشي را استشمام مي کنيد ؟ آنها گفتند: خير. از مسئول قبرستان پرسيد ه کسي را اينجا دفن کرده اند ؟ مسئول گفت که يک ساعت پيش فردي را دفن کردند و رفتند. آنها سر قبر رفتند. ايشان گفتند که صاحب اين قبر از محبين و متوسليان اباعبدالله بوده است و ايشان براي دفن او بر قبر آمده اند و بخاطر همين عذاب از اين قبرستان برداشته شد. مرحوم آيت الله مرعشي نجفي در وصيت نامه اش مي نويسد که دستمالي که من براي امام حسين (ع) گريه کرده ام در کفن، روي سينه ام بگذاريد. بعد تابوت من را در حسينه ام ببريد. يک سر عمامه ي من را به تابوت و يک سر آنرا به منبري که بر روي آن خوانده مي شد ببنديد و آنجا روضه بخوانيد. اينها به شفاعت اعتقاد عجيب داشتند. وقتي نظام رشتي از دنيا رفت. پرسيدند که در عالم قبر وضعت چطور است ؟ گفت: شکر خدا را که در پناه حسينم در عالم از اين خوبتر پناه ندارم. کسي که حب اباعبدالله در قلبش است ترديد نکند. وقتي من او را دوست دارم کم کم مي خواهم مثل او باشم. امام حسين (ع) خيلي از کساني که با منبر و خدا قهر بوده اند آشتي داده است و اين اثر همان محبت است. منظور ما از محبت اهل بيت، محبتي است که انسان از آنها تربيت پذير شده باشد يعني بگونه اي کلاس آنها نشسته و دست به دست آنها داده است و فقط در حد ادعا نبوده است. اگر من رنگي از آنها در زندگي خودم نگرفته باشم و سعي نکنم که آثار کمالات معلمين بزرگ را رد زندگي ام پررنگ تر بکنم معلوم است که درسي نگرفته ام و در اين کلاس شرکت نکرده ام و ادعاي شرکت در آن کلاس را داشته ام. ما بايد سعي کنيم که آثار اين محبت در زندگي مان بيايد.
سوال – سوره انبياء آيات 1 تا 10 را توضيح دهيد.
پاسخ – آيه اول يک موعظه ي الهي است و موعظه تکان دهنده اي است. خدا مي فرمايد: حسابرسي مردم نزديک شده است ولي به آن غافلانه پشت مي کنند و مي روند. درست است که حسابرسي دقيق و جزء به جزء در روز قيامت است اما ما يک حسابرسي اجمالي بعد از مرگ داريم. از ابتداي آخرت زمان حسابرسي شروع مي شود. در يک لحظه مي شود که پرونده ي عمر کسي بسته بشود و وارد آخرت بشود. و همان لحظه شروع به حساب دادن بکند. پس حسابرسي اين قدر نزديک است و انسان در اثر غفلت پشت کرده و کارش خودش را مي کند. در آيه ي بعدي مي فرمايد که آنچه از موعظه هاي خدا مي آيد که مي تواند باعث تذکر او بشود همه را به بازي و شوخي مي گيرد. اگر دل زنده و روشني باشد و اين دو آيه را مرور بکند، حتما هدف آيه که تلنگر به دلها است تحقق پيدا مي کند.
سوال – تجسم اعمال به چه معناست ؟
پاسخ – بحث تجسم اعمال از مسلمات روايات و آيات ماست. ما از ابتدا تا انتهاي منزل آخرت، هيچ چيزي از پاداش ها و کيفرها، لذتها و عذابهاي خدا را نخواهيم ديد مگر اينکه همان اعمال خودمان را ببينيم. صورت دنياي ما در آخرت مجسم مي شود و صورت زشت يا زيبا پيدا مي کند. يعني ما بعد ازمرگ سر سفره ي خودمان هستيم. و به ما مي گويند که دست پخت خودتان را بخوريد. در واقع خودمان بهشت و جهنم خودمان را مي سازيم. داريم که بهشت خالي است. مصالح آن همان اعمال اين دنيا است. اگر اعمال خير بود آنجا لذت هاي بهشت مي شود ولي اگر اعمال شر بود مار و عقرب جهنم را از جاي ديگر براي ما نمي آورند. اين همان نيش هايي است که به کسي مي زنيم. البته اعمال دنيايي ما به اين شکل آن طرف نمي رود يعني اين طور نيست که اگر من پولي به فقير دادم در برزخ پولي به من بدهند بلکه اي کمکي که به فقير کردم باعث توانمند شدن او در زندگي مي شود و در آخرت و مسير زندگي آخرتي هم اين کار من را توانمند مي کند. اگر من در اينجا نيشي به کسي زدم يا طعنه اي زدم، همين الان عقرب درست کرده ام ولي آنرا نمي بينم و فقط نيش آنرا مي بينم. اين عقرب در قبر همراه ما خواهد بود و بقول مولوي: آن سخن هاي چو مار و کژدمت مار و کژدم گردد و گيرد دمت. تجسم اعمال يعني اعمال انسان به شکل آخرتي به ما بر مي گردد و بصورت لذت هاي ياعذاب هاي عالم آخرت در مي آيد. خدا در قرآن مي فرمايد: هيچ جزايي نمي بيند مگر اعمال خودتان را. کيفرهاي آخرت نتيجه ي اعمال ما نيست بلکه خود اعمال ماست. مي فرمايد: هر کسي در گروي اعمال خودش است. يکي از اصحاب صحرا نشين به پيامبر گفت که من را موعظه اي بکنيد. پيامبر فرمود که تو بعد از مرگ با کسي همراه خواهي بود که تا قيامت همراه تو هست. اگر همنشين تو کريم و زيبا باشد به تو احسان خواهد کرد ولي اگر همنشين تو زشت باشد در آنجا تو را تسليم بدبختي آخرت مي کند و همنشني تو عمل تو است. اين عمل اگر زشت باشد چيزي است که در قبر از آن وحشت مي کني. اين عملي است که از آن سوال مي شود و هميشه با تو خواهد بود. مرحوم قاضي سعيد قمي يکي از عرفاي شيعه در کتاب اربعين از شيخ بهايي نقل مي کند که ايشان مي گويد که من رفيقي داشتم که اهل معرفت بود. بيشتر مواقع به تنهايي به قبرستان مي رفت و فکر مي کرد. شيخ بهايي مي گويد که از دوستم پرسيدم که در قبرستان چيز عجيبي به چشم تو نخورد ؟ او گفت: ديروزي فردي را دفن کردند و رفتند. مکاشفه اي داشت م و ديدم که يک جوان بسيار زيبارو و لباس فاخر و بوي خوش به قبر نزديک شد و بعد ناپديد شد. بعد از مدت کوتاهي ديدم بوي متعفني به مشام مي رسد که نفسم گرفت ديدم که سگي مي آيد و آن سگ به قبر نزديک شد. بعد ديدم همان جوان معطر از قبر خارج شد در حاليکه خونين است و داشت مي رفت. از او پرسيد که اين داستان چيست؟ گفت که من اعمال خوب اين شخص هستم و قرار بود که همراه اوباشد. آن سگ تجسم اعمال زشت او بود. چون بديهايش بر خوبي هايش غلبه داشت من را خارج کرد. تا وقتي اعمالش تسويه بشود آن سگ همنشين او است تا من برگردم. اين واقعيتي است که ما در تجسم اعمال خواهيم داشت. ما نبايد اعمال را شوخي بگيريم و هيچکدام از عمل من بي پاسخ نمي ماند و همه چيز ثبت مي شود. پس بايد مراقبت بيشتري داشت.
سوال – در مورد کيفيت خواندن نماز شب توضيحاتي بدهيد.
پاسخ – در مفاتيح دستور العمل مفصلي آمده است. من دستور العمل ساده ي آنرا توضيح مي دهم. نماز شب يازده رکعت است که چهار تا دو رکعتي به کيفيت نماز صبح و به نيت نماز شب خوانده مي شود. حتي مي توان آنرا نشسته خواند. دو رکعت نماز به نيت نماز شفع ( جفت ) بخواند که در رکعت اول حمد و فلق و در رکعت دوم حمد و ناس خوانده مي شود. بعد يک رکعت نماز وتر ( فرد) خوانده مي شود که يک مرتبه حمد، سه مرتبه قل هوالله، يک مرتبه سوره فلق و يک مرتبه سوره ناس در آن خوانده مي شود و در قنوت آن هفتاد مرتبه استغفر الله ربي و اتوب اليه و بعد چهل تا مومن زنده يا مرده را دعا کند. مي تواند به فارسي بگويد: خدايا فلاني را ببخش. حتي مي توانيم اقوام و دوستان را دعا کنيم و اين خودش يک نوع صله رحم است. يک نوع خير خواستن است. چهل نفر بعنوان حداقل است. بعد تشهد و سلام داد ه مي شود.