اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

93-06-09- حجت الاسلام والمسلمين عالي- وظايف منتظران

برنامه سمت خدا

حجت الاسلام والمسلمين عالي

93/06/09


بسم الله الرحمن الرحيم و صلي الله علي محمد و آله الطاهرين


به ظاهر زائرم اما زيارت را نمي‌فهمم * * * من بي چاره لطف آشکارت را نمي‌فهمم

تو از من بيشتر مشتاق ديداري و من حتي * * * بدين افتادن گاه و گدارت را نمي‌فهمم

زيارت نامه مي‌خوانم دلم از نور لبريز است * * * اگر چه گاه معناي عبارت را نمي‌فهمم

تو پرواز مرا در اوج مي‌خواهي و مي‌داني * * * من از بس در قفس بوده‌ام اسارت را نمي‌فهمم

به جاي غربت تو ازدحام صحن را ديدم * * * غريبي آه درد بيشمارت را نمي‌فهمم

به هر زائر سه‌جا سر مي‌زني دلگرمي‌ام اين است * * * زيارت نه ولي قول و قرارت را که مي‌فهمم

به ظاهر زائرم اما زيارت را نمي‌فهمم


شريعتي: سلام مي‌گويم به همه‌ي بيننده‌هاي خوبمان خانم‌ها و اقايان خيلي خوش آمديد به سمت خداي امروز آرزو مي‌کنم در هر کجا که هستيد خداوند متعال پشت و پناهتان باشد و زندگيتان منور باشد به نور امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف ايام دهه کرامت مبارکتان باشد هر چه خير و برکت است در اين ايام به سمت شما سرازير شود. حاج آقاي عالي سلام عليکم و رحمة الله ايام را خدمت شما تبريک مي‌گويم خوشحاليم در خدمت شما هستيم.

حاج آقا عالي: سلام عليکم و رحمة الله بنده هم خدمت حضرت عالي و همه‌ي دوستان بزرگوار بينندگان محترم سلام و عرض ادب دارم تبريک مي‌گويم اين ايام را که ايام مواليد مطهره است به خصوص وجود مقدس امام رضا عليه السلام ان شاء الله از اين برکات استفاده همه مان بتوانيم بکنيم.

شريعتي: ان شاء الله حال دوستانمان خوب باشد اين دقايق که خدمتشان هستيم لحظات مفيدي باشد در ذيل بحث يادي از امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف به بحث وظايف فردي منتظران رسيديم نکات خيلي خوبي را در جلسات قبلي شنيديم دوستان مي‌توانند به سايت ما مراجعه بکنند فايل‌هاي صوتي و متني آن موجود است samtekhoda3.ir هفته‌ي گذشته بحث تجديد عهد با حضرت را شما بيان کرديد به عنوان يکي از مهمترين وظايف و دغدغه‌هاي منتظران که آثار تربيتي بسيار فراواني را دارد بحث ناتمام ماند طلب دوستان مان شد که بحث را حاج آقا اين هفته تقديم دوستان بکنند ما و بيننده‌هاي خوب سراپا گوشيم و مي‌شنويم.

حاج آقا عالي: بسم الله الرحمن الرحيم همان طور که حضرت عالي هم فرموديد بحث ما در رابطه با وظايف منتظران رسيد به يکي از مهم‌ترين وظايفي که در واقع از لوازم يک منتظر از لوازم اصلي يک مومن است که اين مسئله را دنبال بکند بحث تجديد عهد و وفاي به عهد با حضرت ولي عصر عليه السلام است ما عرض کرديم در روايات و آيات بسياري يک عهدي مطرح شده که مفاد آن عهد خيلي شفاف در زيارت سرداب مقدس آن‌جا ذکر شده که عهد آن عهد همان عهدي است که ما عبوديت داشته باشيم در صراط مستقيم الهي منتها تحت ولايت معصوم با رهبري يک رهبر الهي آن عهد اين بود که وَ هُوَ عَهْدِي إِلَيْكَ وَ مِيثَاقِي لَدَيْكَ‏ ... فَأَبْذُلُ نَفْسِي وَ مَالِي وَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ جَمِيعَ مَا خَوَّلَنِي رَبِّي بَيْنَ يَدَيْكَ ‌که انسان تمام سرمايه‌هاي خودش را تسليم ولي خدا بکند اموال ما سرمايه‌هاي ماست علم ما مهارت‌هاي ما قدرت ما آبروي ما فرزندان ما خانواده‌ي ما اين‌ها سرمايه‌هاي ماست تمام اين سرمايه‌ها را و امکاناتي را که در اختيار او است اين‌ها را اگر مي‌خواهد برکت پيدا کند رشد بکند اگر مي‌خواهد اين‌ها بماند اين‌ها را تسليم ولي خدا بکند ما سرمايه‌هايمان يک جايي بايد خرج بکنيم بالاخره بايد يک جايي به کار ببريم اگر خرج ولي خدا کرديم شکرش را به‌جا آورده‌ايم طبيعتا رشد مي‌کند اين‌ها زياد مي‌شود علم ما را اگر علم ما را در اين مسير به کار برديم ثروتمان را در راه رضايت خدا و ولي‌اش به کار برديم آبرويمان را خرج کرديم براي خدا و جايي که ولي‌اش رضايت دارد اين‌ها زياد‌تر مي‌ شوند اين‌ها بيشتر مي‌شود و الا اگر نه هدر مي‌روند و خرج شيطان مي‌شوند يک آقايي مي‌گفت من يک انگشتري داشتم خيلي وابسته به آن داشتم علاقه به آن داشتم يک مرتبه يکي از رفقا به من گفت اين انگشترت را يادگاري به من بده گفتم نه هر چه اصرار کرد گفتم نه رفتم دستشويي وضو بگيرم برگردم بيايم با خنده بهش گفتم انگشتري که در راه خدا رفتيم چاه توالت از ما گرفت بالاخره اين طوري است آدم در راه خدا ندهد يک راه ديگر بايد خرج شود چه بسا خرج اولياء شيطان مي‌شود در زمان حضرت علي عليه السلام اين معروف است يکي از شخصيت‌هاي معروف آن زمان که به ظاهر خيلي مقدس گري در مي‌آورد اين احتياط شرعي کرد در زمان خلافت اميرالمومنين با حضرت بيعت نکرد يکي از آقازاده‌هاي آن زمان و فرزندان بزرگان آن زمان بود با حضرت امير عليه السلام بيعت نکرد دوران اميرالمومنين تمام شد و به شهادت رسيد دوران امام مجتبي هم بيعت نکرد با حضرت امام مجتبي هم دوران امامتش با شهادتش تمام شد دوران امام حسين عليه السلام هم عهدي با حضرت نبست و با امام حسين هم بيعتي نکرد کنار کشيده بود به هر حال گوشه‌ي عافيتي براي خودش طلبيده بود زمان امام سجاد مصادف بود با دو تن از خلفاي اموي که خيلي جنايت کار بودند يکي عبدالملک مروان يکي هم هشام بن عبدالملک که يکي از کارگزاران اين‌ها حجاج بن يوسف معروفي بود که در کوفه حاکم بود و در خونريزي به خصوص نسبت به شيعيان و علويين زبان زد بود تا حدود صد و بيست هزار نفر کساني که به دست او کشته شدند در تاريخ نوشته‌اند شب در منزل حجاج بن يوسف را زدند نگهبان رفت دم در ديد همان شخصيتي که با اميرالمومنين امام حسن امام حسين بيعت نکرده بود عهدي نبسته بود آمده دم در گفت من کار ضروري دارم با حاکم گفت اين موقع شب؟ گفت بله خيلي فوري است اين آمد داخل و حجاج داشت مي‌خوابيد در بسترش دراز کشيده بود گفت چه کار داري؟ گفت جناب حاکم من حديثي از پيغمبر را شنيده‌ام که مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً اگر کسي شب بميرد و امام زماني نداشته باشد و بيعتي بر گردنش نسبت به او نباشد به مرگ جاهلي مرده من مي‌ترسم امشب بميرم با امام زمانم بيعت نداشته باشم آمدم با شما بيعتي بکنم

شريعتي: با حجاج به عنوان امام بيعت بکند؟

حاج آقا عالي: بله به عنوان امام، حجاج همين طور که دراز کشيده بود بلند نشد پايش را از زير آن رو انداز در آورد گفت من حال ندارم بلند شوم با دستم بيعت کنم با پايم بيعت کن بس است او هم با پاي حجاج بيعت کرد و رفت ببينيد آن کسي که امکانات خودش را خرج ولي خدا نکند بايد ذليلانه اين چنين با پاي شيطان بيعت بکند در هر حال «فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ» (يونس/32) به تعبير قرآن بعد از حق چيزي جز ضلالت نيست يا امام حق است يا امام باطل يا امام نور است يا امام نار ديگر بيشتر از اين نيست پس آن عهدي که ما داشتيم آن عهد ولايت که همان عهد بندگي در صراط مستقيم است اين است که تمام سرمايه‌هايمان و امکاناتمان را تسليم او بکنيم و در رضاي او به کار ببريم، که او مي‌خواهد او مي‌پسندد او دستورش را به ما داده ما گفتيم براي اين که بتوانيم پايبند به اين عهد باشيم بتوانيم خودمان را به صورت تام و تمام و در بست در اختيار ولي خدا قرار بدهيم و وفاي به عهدمان بکنيم کارهايي را بايد انجام دهيم يعني مصاديقي دارد وفاي به عهد يکي‌اش همان بود که جلسه‌ي قبل اشاره کرديم که روزانه تجديد عهد داشته باشيم با حضرت اين خودش بسيار ارزشمند است به خصوص در همان وقت‌هايي که متعلق به امام زمان است که يکي از وقت‌ها را مي‌گفتيم اول روز و آخر روز يعني اول صبح و آخر روز که موقع غروب است اول صبح بعد از نماز صبح يا اول روز آدم با يک عهدي روزش را شروع بکند يا همان دعاي عهد معروف يا دعاي عهد مختصر يا به هر حال به زبان خودماني سلامي بدهد و تجديد عهد بکند غافل نباشيم از حضرت يکي ديگر از مصاديق وفاي به عهد و پاي عهد با ولي خدا ايستادن اين است که انسان روزش شبانه روزش در غفلت از او نگذرد ما در رواياتمان است امام صادق عليه السلام فرمود خدا رحمت کند آن کسي را که خودش را وقف ما اهل بيت بکند رَحِمَ الله اِنَّ رَحِمَنا حَبسُ نَفسَهُ عَلَينا‌ خدا رحمت کند آن کسي را که خودش را دربست وقف ما بکند ما حالا دربست هم اگر وقف نکرديم لا اقل در بست غافل نباشيم 24 ساعتمان طوري نباشد که بگذرد و يادي از آن بزرگواران به خصوص امام حي و زنده‌ي ما که همه‌ي نعمت‌ها از او به ما مي‌رسد يادي از او نداشته باشيم اميرالمومنين عليه السلام در غرر الحکم است مَنْ أَحَبَّ شَيْئاً لَهِجَ‏ بِذِكْرِهِ‏ اگر کسي را دوست داشته باشد يادش مي‌کند به زبان مي‌آورد او را نقل مي‌کنند که زليخا که خيلي علاقه به يوسف داشت اسم همه چيز را يوسف گذاشته بود مي‌خواست هيچ چيز جز يوسف در ذهنش و زبانش نباشد گفت آن زليخا از سپندان تا به عود نام جمله چيز يوسف کرده بود همه چيز را اسمش را گذاشته بود يوسف در قرآن در سوره‌ي يوسف ببينيد. سوره‌ي يوسف واقعا از زيبا‌ترين قصه‌هاي قرآني است و به تعبير خود قرآن احسن القصص است در سوره‌ي يوسف حضرت يعقوب نماد يک منتظر است يعني اگر خصوصيات يک منتظر را آدم بخواهد چيست در فراق يک عزيزي حضرت يعقوب را ببيند که آن‌جا چطور بود يکي از خصوصيات يعقوب اين بود که با اين که بيست سال يا طبق نقلي چهل سال دچار فراغ يوسف شد يادش نرفت اين طور نبود که طول مدت باعث شود که يواش يواش عادي شود برايش غيبت يوسف يواش يواش فراق يوسف برايش عادي شود و مشغول کارهايش باشد و فراموشي او بگذراند برادر‌هاي يوسف که به او جفا کردند و باعث غيبت او شدند دنبال کار و زندگي‌اش يادشان رفتند و غافل شدند ولي حضرت يعقوب اشک چشمش خشک نمي‌شد دائم به ياد او بود «وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِيمٌ» (يونس/84) حتي تعبير قرآن اين است که او نابينا شد از شدت گريه‌اي که در فراق او مي‌کرد و اين قدر يوسف يوسف مي‌گفت که به او مي‌گفت «تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ» (يونس/85) اين قدر يوسف يوسف مي‌گويي يا مريض مي‌شوي و يا خودت را هلاک مي‌کني اين حالت را داشت ببينيد اين يک واقعيتي است که نمي‌شود يک کسي منتظر باشد و شب و روزش با غفلت از او بگذرد خدا رحمت کند آيت الله ميلاني را رضوان خدا بر اين مرجع بزرگوار باشد مي‌گفت مومن حداقل در روزي يک ربع بيست دقيقه 24 ساعت نه که خودمان را وقف او کنيم اين مقدار خوب است که به ياد او باشد بنشيند يک درد دلي بکند بنشيند دعايي بخواند صلوات‌هايي هديه کند به حضرت

شريعتي: قسمت دردناک ماجرا اين جاست که حاج آقاي عالي حضرت مدام به ياد ما هستند وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ و از اين طرف ما اين کم لطفي را در حق حضرت داريم.

حاج آقا عالي: اگر باشد خيلي جفا مي‌شود حقيقتا همين طور است اين از بلاهاي بزرگ ماست که دچار فراموشي باشيم بايد بدانيم که چه گناهاني باعث مي‌شود که انسان اين قدر غافل مي‌شود از اين گناهان به خدا پناه ببريم در سوره‌ي طه است وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا که خداوند متعال مي‌فرمايد که اگر کسي از ياد من اعراض بکند از ياد من دوري بکند اين دچار معيشت ضنک مي‌ شود زندگي و معيشت تنگ و پر فشار مي‌شود خوش نمي‌گذرد برايش آرامش ندارد ممکن است خيلي چيزهايي که آسان کننده‌ي زندگي باشد برايش باشد آسايش داشته باشد ولي آرامش در زندگي‌اش نيست آساني برايش است ولي آرامش نيست آن وقت اين که خدا در اين‌جا فرموده اگر کسي از ياد من و ذکر من دوري بکند يکي از مصاديق ذکر اهل بيت‌اند خود اهل بيت‌اند «قَدْ أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَّسُولًا» (طلاق/11) خدا در قرآن رسولش را به عنوان ذکر ياد کرده امام صادق عليه السلام فرمود ‌ذکر ما ذکر خداست واقعا هم همين طور است حال اگر کسي از ياد اهل بيت از ياد امام زمان عليه السلام غافل شود زندگي‌اش زندگي‌اي مي‌شود که يواش يواش دچار شدت‌هاي زندگي دچار گرفتاري‌هاي زندگي آن چنان در چنبره‌ي زندگي پيچيده مي‌شود که دائم شب و روزش مي‌گذرد ولي در عين حال نمي‌داند چطور عمرش دارد تلف مي‌شود بر خلاف آن کسي که سعي بکند در روز ياد حضرت را در خودش بيشتر بکند سعي خودش را انجام بدهد او داراي آرامش است چون ذکر خدا را دارد ثانيا دعاي حضرت شامل حالش است وقتي من به ياد او هستم او دعاي ويژه در حق من دارد ثالثا وقتي که من به ياد امام زمان عليه السلام هستم خود اين مانع بسياري از گناهان است آدم خجالت مي‌کشد وقتي با ياد او هست با ذکر او است خودش را در محضر او مي‌بيند آن وقت گناهي هم بکند معمولا گناه‌ها محصول غفلت هاست محصول فراموشي هاست اگر آدم خودش را به حالت ذکر برساند به حالت ياد برساند خود اين مانع بسياري از گناهان مي‌شود خدا رحمت کند مرحوم آقاي شيخ علي رجب علي خياط را اين روزها سالگردش است ما انتقاد کوچکي از صدا و سيماي خودمان داريم که تجليل خوبي نکرد از مرحوم آقاي شيخ رجبعلي خياط به جاست که از اين بندگان صالح خدا اگر هم بخواهد صحبتي شود يادي به ميان‌ايد از يک عالمي از يک عارفي از کسي که در اين وادي هاست استفاده شود من برنامه‌اي را که ديدم واقعا مناسب نبود فردي بود که ما خداي نکرده بي احترامي نمي‌کنيم ولي در اين وادي‌ها نبود براي معرفي آقاي شيخ رجب علي خياط خانمي بود ولو با عنوان کارشناس بود معلوم بود که خيلي در اين زمينه دستي بر آتش از نزديک ندارد اين خوب نيست ما اولياء خدا را نبايد اين شکلي تبديل بکنيم به معرفي موزه‌ها و مثلاً اين که گردشگري است مي‌خواهيم توضيح بدهيم که اين چه کسي بوده نه بايد کسي باشد که خودش هم اهل دل باشد عالم باشد که شأن آن بنده‌ي خوب خدا حفظ شود به هر حال مرحوم آقاي شيخ رجبعلي خياط ايشان از شاگردانشان کسي بود از ايشان مي‌گفت که دائم به ياد حضرت بود و همه را به ياد مي‌انداخت صلوات‌هايش بدون عجل فرجهم نبود آروزيش جز فرج چيزي نبود و در مجالسش هميشه دعاي فرج را مي‌خواند و مي‌گفت چيزي جز از فرج امام زمان نخواهيد چون که صد‌ايد نود هم پيش ماست وقتي او بيايد همه چيز است خود ايشان مي‌گفت آن چه که مهم است در زمان غيبت آمادگي و وارستگي است اين را نقل مي‌کرد که حضرت داود از يک بياباني عبور مي‌کرد چشمش به يک مورچه‌اي انداخت که خاک را دارد جابه‌جا مي‌کند مي‌رود برمي‌گردد خاکي را برمي‌دارد مي‌برد اين بزرگوار نطق و حرف زدن حيوانات را مي‌دانست از آن مورچه سوال کرد که چيست اين خاکي که‌جا به‌جا مي‌کني گفت محبوبي دارم که شرط وصال خودش را اين دانسته که من خاک اين تپه را‌جا به‌جا بکنم به آن سمت ديگر ببرم حضرت داود خنديد گفت تمام عمرت هم يک کوچکي از اين خاک را برمي‌داري ‌جا به‌جا مي‌کني عمرت کفاف نمي‌کند مورچه گفت خودم مي‌دانم فقط دلم خوش است که اگر هم بميرم مرگم در تلاش و سعي اين است که آن کاري که او مي‌خواهد انجام بدهم در راه رضاي او حضرت داود به گريه افتاد فهميد که درسي بوده که در مسير او قرارش دادند که آدم وقتي يک محبوبي دارد نبايد غافل از او باشد دائم بايد به گونه‌اي تلاش داشته باشد گفت در بحر او مي‌تراش و مي‌خراش تا دم آخر دم غافل مباش گاهي مواقع ما يک لحظه غفلتمان باعث محروميت از يک عنايت است حتي آن موقعي که خداي نکرده موقع معصيت است بماند اين هيچ اما غفلتش مرحوم آقاي آيت الله شيخ محمد تقي بافقي رضوان خدا بر ايشان باد واقعا از عاشقان امام زمان بود زندگي ايشان درس است اگر دوستان جايي زندگي نامه‌اي از ايشان ديدند حتما دنبال بکنند در همين زمان‌هاي نه چندان دور ما با رضا خان هم در قضيه‌ي کشف حجاب درافتاده بود تبعيد شده بود و زنداني چشيده بود و فرد عجيبي بود ايشان خودشان در خاطراتش که برادرشان نقل کرده مي‌ گويد من جواني‌هايم نجف بودم هنوز ايران نيامده بود مي‌گويد يک مرتبه براي زيارت امام رضا عليه السلام پياده راه افتادم که از نجف پياده بيايم ايشان هر شب جمعه بي استثناء از نجف پياده مي‌رفت کربلا مثل خيلي از خوباني که آن زمان بودند از صلحايي که آن زمان بودند اين عادت‌ها را داشتند که تنبل نبودند اين عادت‌ها را داشتند که نخواهند بنشينند يک جايي و همان‌جا حرفي برايشان سقف آسمان سوراخ شود چيزهايي برايشان بريز پايين پياده راه افتاده بود بيايد به سمت ايران از قسمت غرب وارد ايران شده بود خود ايشان مي‌گويد که طرف‌هاي غروب بود به يک گردنه‌اي رسيدم که خيلي برفي بود هوا هم بسيار سرد من يک قهوه خانه‌اي را ديدم گفتم مي‌روم آن‌جا شب را همين‌جا هستم صبح به راهم ادامه مي‌دهم همين که رفتم مي‌خواستم وارد قهوه خانه بشوم ديدم داخل قهوه خانه يک تعداد دارند قمار بازي مي‌کنند وسايل قمار است مي‌گويد من ماندم که اگر وارد شوم اين‌ها آدم‌هايي نيستند که با امر به معروف و نهي از منکر حرف ما را گوش بدهند از طرفي که من نمي‌توانم شب را بمانم پيش اين‌ها بيرون بخواهم بمانم هوا کشنده است هلاک مي‌شوم متحير ايستاده بودم يک مرتبه يک صدايي از پشت سر آمد که محمد تقي بيا اين‌جا جاي شما اين‌جا نيست نگاه کردم ديدم فردي زير درختي نشسته وقتي رفتم نزديکش شدم ديدم زير درخت فضاي زير درخت هوا ملايم است اصلا هواي بهاري است تا چشم کار بکند همه‌جا برف است مي‌گفت فرد هم فردي است از عظمت و ابهت و معنويتش کاملاً حس کردم از قرائني که از ايشان ديدم خدمت امام زمان‌ام آن شب را تا صبح خدمت آقا بودم و آن چه که لياقت داشتم استفاده کردم بعد گفتم آقا امکانش است من خدمت شما باشم حضرت فرمود نه شما تحملش را نداريد شما برو مسيرت برو گفت کي ديگر مي‌توانم خدمت شما برسم آقا فرمودند دو بار ديگر در اين مسير مشهد که داري مي‌روي زيارت جدم دو بار ديگر مي‌روي من را يکي قم حرم عمه‌ام يکي آن‌جا و يکي نزديک سبزوار مي‌گويد من خداحافظي کردم و با شوق آمدم يک چند روز گذشت وقتي قم رسيدم سه روزي قم بودم هم زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها کردم هم منتظر بودم آن تشرف حاصل شود نديدم آقا را و تعجب کردم چرا اين شکلي شد راه افتادم رفتم سبزوار شايد بيست روز يک ماه بعد چون پياده مي‌رفتم رسيدم نزديکي‌هاي سبزوار آن‌جا حضرت را ديدم جزئياتي دارد من آن‌ها را نمي‌گويم از آقا پرسيدم که آقا چطور شد دفعه‌ي اول قرار بود قم ما خدمت شما برسيم تشرف حاصل نشد حضرت فرمود من آمدم در حرم عمه‌ام حضرت معصومه سلام الله عليها منتها شما آن‌جا مشغول بوديد کسي از کنارت من گذشتم توجه نکردي يک حجابي براي ايشان پيش آمده بود که نتوانسته بود ببيند يک لحظه غفلت يک عنايت و يک ديدار را از دست مي‌دهد.

شريعتي: حتي اگر يک عمر در مسير باشد.

حاج آقا عالي: بله حتي اگر يک کسي مثل آيت الله محمد تقي بافقي از عاشق‌هاي امام زمان که اين طور لياقت‌ها را داشت اما در غفلت بود اما شما نگاه کنيد اگر کسي خداي نکرده در غفلتش يک معصيتي باشد خيلي باعث حجاب سنگين برايش مي‌شود در هر حال ما سعي بکنيم ياد حضرت را در خودمان بيشتر بکنيم خود اين يکي از موارد و مصاديق وفاي به عهد است بعد از مدتي يواش يواش اين عادي مي‌شود برايمان يعني ديگر مي‌توانيم همه‌ي کارهايمان را انجام بدهيم به ياد او هم باشيم و آن وقت اين دل دل سبزي است و با نشاط است و زندگي‌اش واقعا زندگي خوبي است اين امکان پذير است متاسفانه بعضي از ما همان ابتدا تا يک کاري را مي‌شنويم فوري حس مي‌کنيم اين مال آن اولياء بزرگ است و شدني نيست کاملاً شدني است شما نگاه کنيد اگر خداي نکرده دچار مصيبت عزيزي شده باشيد فرض کنيد به عنوان مثال يکي از نزديکان عزيز آدم از دنيا رفته باشد يا فرزندي از کسي گم شده باشد مثلا عرض مي‌کنم او ولو اين که ممکن است کارهاي ديگرش انجام بدهد اما ياد او در او هست حداقل تا يک مدتي حالا اگر اين را آدم تمرين بکند آن وقت يواش يواش مي‌تواند خود را در محضر حضرت بداند و لياقت‌هاي بالاتر از اين را هم پيدا بکند ان شاء الله که اين چنين باشيم و طبق دعايي که خود امام زمان يادمان دادند از ناحيه‌ي مقدسه رسيده اين دعا را زياد بخوانيم که اللّهُمَّ لا تُنْسِنَا ذِكْرَهُ وَ انْتِظَارَهُ خدايا ياد او را ما را دچار فراموشي نسبت به ياد او قرار نده هم هميشه ياد او باشيم هم منتظر او.

شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنون خيلي نکات خوبي را شنيديم شايد همين جاست که داخل پرانتز عرض کنم توضيحات شما و نکاتي که شما مطرح کرديد اين که مي‌گويند نماز اول وقت آثار و برکاتي دارد هر کسي رفته دستوري بگيرد از بزرگان دينمان توصيه مي‌کردند نماز اول وقت چون سر قرار آدم غافل نمي‌شود اثرات سازنده و برکات را دارد آدم هميشه حواسش است

حاج آقا عالي: اگر ما اين را بدانيم نسبت به ياد حضرت که ياد خداست اگر بتوانيم اين کار را بکنيم شبيه همين است که کساني که اول وقت‌اند اين براي آدم حاصل مي‌شود

شريعتي: ان شاء الله نصيب همه تان شود خيلي ممنون. مشرف مي‌شويم به محضر قرآن کريم چقدر خوب است ثواب اين تلاوت را هديه بکنيم به ساحت مقدس حضرت ولي عصر اراوحنا فداه آيات 21‌ام تا 26‌ام سوره‌ي مبارکه توبه در سمت خداي امروز تلاوت مي‌شود قرار روزانه‌ي سمت خدايي هاست باز مي‌گرديم همراه شما به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

اللهم صل و سلم علي الرسول و آل النبي العظيم

يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيمٌ ?21? خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ?22? يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ?23? قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ?24? لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ ?25? ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ?26?

ترجمه:

پروردگارشان آنان را نزد خود به رحمت و خشنودي و بهشت هايي که براي آنان در آنها نعمت هاي پايدار است، مژده مي دهد. (??) همواره در آنجا جاودانه اند؛ يقيناً نزد خدا پاداشي بزرگ است. (??) اي اهل ايمان! اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ايمان ترجيح دهند، آنان را دوستان و سرپرستان خود مگيريد؛ و کساني از شما که آنان را دوست و سرپرست خود گيرند، هم اينانند که ستمکارند. (??) بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و خويشانتان و اموالي که فراهم آورده ايد و تجارتي که از بي رونقي و کسادي اش مي ترسيد و خانه هايي که به آنها دل خوش کرده ايد، نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راهش محبوب ترند، پس منتظر بمانيد تا خدا فرمان عذابش را بياورد؛ و خدا گروه فاسقان را هدايت نمي کند. (??) بي ترديد خدا شما را در جبهه هاي زياد و عرصه هاي بسيار ياري کرد و [به ويژه] روز [نبرد] حنين، آن زمان که فزوني افرادتان شما را مغرور و شگفت زده کرد، ولي [فزوني عدد] چيزي از خطر را از شما برطرف نکرد، و زمين با همه وسعت و فراخي اش بر شما تنگ شد، سپس پشت به دشمن از عرصه نبرد گريختيد. (??) آن گاه خدا آرامش خود را [که حالت طمأنينه قلبي است] بر پيامبرش و مؤمنان نازل کرد، و لشکرياني که آنان را نمي ديديد [براي ياري مؤمنان] فرود آورد، و کساني را که کفر مي ورزيدند، به عذاب سختي مجازات کرد؛ و اين است کيفر کفرپيشگان. (??)


اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

شريعتي: چه کنم ديده و دل را که مدام دل تو را مي‌طلبد ديده تو را مي‌جويد، ان شاء الله تمام لحظاتتان غرين ياد حضرت باشد اشاره‌ي امروز را حاج آقاي عالي بفرمايند در ادامه همراه شما خواهيم بود.

حاج آقا عالي: آيه‌ي 23 سوره‌ي مبارکه‌ي توبه خداي متعال مي‌فرمايد که ‌مومنين پدرتان برادرتان خويشتان اگر کافر بودند اين کفر را بر ايمان ترجيح ندهيد آن‌ها ديگر ولايتي ندارند پدر در جايي که کافر باشد يا نه کافر نباشد دستوري به کفر بدهد واجبي را ترک بکن حرامي را انجام بده در مجلس گناه بيا اين جاها ولايت ديگر ندارند در جايي ولايت براي کسي است براي پدر است براي به عنوان مثال پدر بزرگ است براي مادر در جايي دستور دادنش که بايد آدم اطاعت بکند که خلاف ولايت خدا و دستور خدا نباشد در جايي که آن‌ها خلاف دستور خداوند دادند در عين حفظ به احترامشان آن احترام سر جاي خودش حتي اگر کافر يا مشرک هم باشند در دستورات دينمان داريم که احترام بگذاريد اما اطاعت نداشته باشيد از آن‌ها چون آن‌جا اطاعت خداوند متعال و ولايت خدا مقدم است.

شريعتي: خيلي ممنون يک شنبه‌ي ماه ذي القعده يک ويژگي دارد و يک نمازي دارد که آثار و برکاتش بسيار بسيار فراوان است دوستان قديم سمت خدا مي‌دانند که هر سال قرار يک شنبه‌هاي سمت خدايي‌ها بود که اين نماز را بخوانند و براي هم دعا بکنند خيلي‌ها گفتند اگر زحمتي نيست حاج آقاي عالي نماز را يک بار ديگر تذکر بدهيد و ياد آوري کنيد.

حاج آقا عالي: توفيق بزرگي است اگر کسي چهار رکعت نماز را بتواند انجام بدهد فضائل اين نماز را دوستان اگر در مفاتيح ببينند روايات پيغمبر است که توبه شان قبول مي‌شود گناهانشان بخشيده مي‌شود عاقبت بخير و با ايمان از دنيا مي‌رود والدينشان از آن‌ها راضي خواهد بود به والدينشان خيرات مي‌رسد اموال و رزقشان با برکت مي‌شود خيلي برکات دارد اين چهار رکعت در يکي از يک شنبه‌ها حال اگر اين يک شنبه کسي توانست اين يک شنبه اگر نه هر کدام از يک شنبه‌هاي ماه ذي القعده مي‌تواند اين عمل را انجام بدهد غسلي بکند وضو بگيرد بعد از آن چهار رکعت دو تا دو رکعتي در رکعت اول بعد از حمد سه مرتبه قل هو الله بعدش معوذتين قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را بخواند و بعد از اتمام اين چهار رکعت هفتاد مرتبه استغفار بکند و بعد يک دعايي دارد که يا عزيز يا غفار مي‌توانند به مفاتيح مراجعه بکنند اين عمل را انجام بدهند خيلي با فضيلت است.

شريعتي: حتما به مفاتيح مراجعه بکنند و ما را هم دعا بکنند نماز يک شنبه‌ي ماه ذي القعده قبل از اين که نکات پاياني حاج آقاي عالي در مورد بحث امروز و وظايف فردي منتظران ان شاء الله هفته‌ي آينده اگر توفيقي بود حاج آقاي عالي به بخشي از دوستان ما پاسخ خواهند داد دعوت مي‌کنم بيننده‌ي برنامه‌ي هفته‌ي آينده هم باشيد خدمت شما هستيم وقت در اختيار شماست.

حاج آقا عالي: يکي ديگر از مصاديق وفاي به عهد نسبت به امام زمان عليه السلام اداي حقوق مالي حضرت است آن حقوقي که به هر حال چه واجب چه مستحب نسبت به امام زمان عليه السلام آدم بايد خرج بکند و هزينه بکند اين‌ها را در آن بخل نورزد حقوق واجب حضرت که در راسش همان خمس است مسئله‌ي خمس است که حق اهل بيت است يک پنجم درآمد کساني که کاسب هستند درآمدي دارند بعد از اين که در طول سال خرج‌هايشان را کردند هزينه‌هاي زندگيشان را کردند اگر اضافه آمد آن اضافه بر هزينه‌هايشان يک پنجمش را به عنوان سهم خدا و رسول و ذوي القربي که ما مي‌گوييم سهم امام که سهم امام نصفش سهم امام است نصفش سهم سادات فقير است که در سوره‌ي انفال آيه‌ي 41 آمده که «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّـهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ» که در واقع همان بحث خمس را که يک پنجم در آمد است اين را در اين آيه مطرح مي‌کند من روايتي را از امام رضا عليه السلام بخوانم در اصول کافي آمده اين روايت خيلي قابل توجه است من تقاضا مي‌کنم به خصوص دوستان بزرگواري که مخارج خانواده به عهده‌ي آن هاست رزق خانواده را آن‌ها مي‌دهند چون گاهي مواقع بعضي از بچه‌ها دانش آموز‌اند دانشجو‌اند در آمد ندارند در يک خانه سوال مي‌کنند ما چه کار بکنيم پدرمان خمس نمي‌دهد مي‌ خواهيم نماز بخوانيم مقيد نيست آدم دلش مي‌سوزد يا مادران نگران‌اند اين روايت را ببينيد از امام رضا عليه السلام چه برکاتي است اگر کسي حق امام يعني بحث خمس و سادات را بدهد اين در اصول کافي جلد يک است آخرين حديثش است که يکي از تجار فارس از شيعيان اهل بيت نامه‌اي به امام رضا عليه السلام نوشت که اگر مي‌شود ما را از خمس معاف کنيد حلال بکنيد که امسال خمس ندهيم امام رضا عليه السلام در جواب اين گونه نوشت بسم الله الرحمن الرحيم إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ کَرِيمٌ ضَمِنَ عَلَى الْعَمَلِ الثَّوَابَ ‌خداوند متعال کريم است رحمت وسيعي دارد ثواب هر عملي را ضامن است حالا جزئياتي دارد آن‌ها را نمي‌خوانم خمسي که شما مي‌دهيد اين کمکي است که ما بتوانيم دين را پيش ببريم پيش برد دين است و‌‌خانواده مان را با آن تامين بکنيم دريغ نکنيد خمستان را از ما، خودتان را محروم از دعاي ما نکنيد.

شريعتي: يعني وقتي خمس مي‌دهيد ما دعايتان مي‌کنيم.

حاج آقا عالي: بله دعايتان مي‌کنيم، اگر شما خمس را اخراج بکنيد از مالتان خارج بکنيد گشايش در رزقتان است برکت رزقتان است، گناهانتان پاک مي‌شود، در روز قيامت که دچار فقر و بيچارگي هستيد آن موقع دستتان را مي‌گيرد، مسلمان آن کسي است که پاي عهدش مي‌ايستد بحث خمس و پرداخت دين مالي به حضرت را جزء وفاي به عهد امام رضا عليه السلام دانستند در قرآن هم جايي دارد که اگر کسي اين انفاقات مالي را در راه خدا بکند خداوند متعال به پيغمبر مي‌گويد ‌»خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ» (توبه/103) پيغمبر من شما اموال مردم را که در راه خدا مي‌دهند بگيرد و خرج کن سه فايده برايشان دارد پاک مي‌شوند خودشان رشد مي‌کنند هم خودشان هم زندگيشان هم اموالشان برکت پيدا مي‌کند و تو دعا کن برايشان طلب رحمت کن برايشان ‌»إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ» ‌مايه آرامش مي‌شود عذاب برداشته مي‌شود هم در زندگي رنجشان کم مي‌شود هم در آخرت بنابراين اين بحث دين مالي حضرت را اداره کردن اين را کوچک نگيريم خدا رحمت کند مرحوم آيت الله شاه آبادي را اين عارف بزرگ استاد حضرت امام بود بسياري از کاسب‌ها و بازاري‌هاي تهران شاگردش بودند خيلي از شاگردانشان بازاري‌هاي متديني که در عين حال که کاسب بودند دنبال معرفت هم بودند اطراف اين عارف با عظمت که حضرت امام ايشان را انسان کامل تعبير قرار داده عارف کامل مي‌دانست دنبال ايشان بودند يک مرتبه ايشان با تشر آمد به بعضي از همين شاگردانش گفت چه است که ما هر چه مي‌گوييم گوش نمي‌دهيد کار خودتان را مي‌کنيد در‌جا مي‌زنيد يا عقب گرد مي‌کنيد همين طور عمرتان دارد مي‌گذرد بندگان خدا برق از چشمشان پريد گفتند چه مي‌فرماييد گفت ما هر چه مي‌گوييم شما گوش نمي‌دهيد که آمدند خدمت آقا گفتند هر چه بفرماييد ما گوش مي‌دهيم ايشان فرمودند که نمازهايتان اول وقت است بي بهانه و عذر هر روز يک زيارت عاشورا هم بخوانيد خمستان را همه سالي يک بار حساب مي‌کنند شما روزانه آخر روز حساب بکنيد طبق اين آيه هر کسي درآمدي پيدا کند همان موقع بايد خمسش را بدهد اهل بيت يک فرجه داده‌اند که يک سال بگذرد اگر کسي خواست روزانه هم حساب بکند اشکالي ندارد ايشان فرمود احتياط کنيد اين عمل را انجام بدهيد هر روز حساب بکنيد اين را نمي‌خواهم به عنوان يک دستورالعمل حساب بکنم ولي مقصودم اين است هم مسئله ماليشان هم عباديشان اين‌ها عمل کردند من وارد جزئيات نمي‌شوم بعضي‌هايشان صاحب کراماتي شدند از شاگردان آقاي شاه آبادي توجه به اين مسئله داشتند خمس حق اهل بيت است من قبلاً در آن قضيه‌ي حاج علي بغدادي قضايايي است که بعضي از فقهاي ما طبقش نظرات فقهي را استنباط کردند قضيه‌ي حاج علي بغدادي که مرحوم محدث نوري در کتاب نجم الثاقبش ايشان فرمود که اگر چيزي در کتاب من نبود جزء اين قضيه که خودم شنيدم خودم رفتم از حاج علي بغدادي که فرد بسيار صالح و با تقوايي است در خدمت مراجع نجف مرحوم کاظميني قضيه را از خودش شنيدم جزئياتش را قبلا گفته‌ايم اين آقاي حاج علي بغدادي وقتي خمسش را در نجف پيش مراجع نجف شيخ انصاري و بعضي از بزرگان حساب کرد داشت برمي‌گشت به بغداد حضرت ولي عصر عليه السلام را ابتدا به صورت ناشناس مي‌بيند حضرت اسم مي‌آورد که حاج علي کجا مي‌روي شب جمعه است برگرد که زيارت جد ما کربلا را داشته باشي او مي‌گويد شما از کجا من را مي‌شناسي حضرت فرمود من چطور نمي‌شناسم آن کسي که حق ما را به وکلاي ما مي‌دهد او گفت چه حقي؟ گفت خمسي که امروز دادي چطور من نمي‌شناسم کسي که حق ما را به وکلاي ما مي‌دهد شهادت مي‌دهم به اين که تو مومني خدا رحمت کند من از مرحوم آيت الله اراکي از استادشان شيخ عبدالکريم حائري شنيدم که آقاي حائري ايشان مي‌فرمودند که طبق همين قضيه دادن خمس به مراجع به عنوان وکيل حضرت امضا شده به عنوان وکلاي حضرت حضرت راضي‌اند که خمس داده شود بنابراين هم خمس به عنوان يکي از انفاقات واجب هم بعضي از انفاقات مستحب مجلس گرفتن براي اهل بيت به خصوص سيد الشهدا و فضايل را گفتن زيارت آن‌ها رفتن خرج آدم بکند هزينه بکند صدقه دادن روزانه هديه دادن براي آن‌ها اين‌ها همه خرج‌هايي است که در راه حضرت است ان شاء الله حساب مي‌شود.

شريعتي: ان شاء الله خيلي ممنونم فردا ان شاء الله با حضور حاج آقاي فرحزاد خدمت شما خواهيم رسيد صحن تو و ضريح تو و بارگاه تو هر حاجت نگفته گمانم روا شود.

اللهم صل علي علي بن موسي الرضا المرتضي