برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: يادي از امام عصر(عليهالسلام)
كارشناس:حجت الاسلام والمسلمين عالي
تاريخ پخش: 31/01/93
بسم الله الرحمن الرحيم
و صل الله علي محمدٍ و آله الطاهرين
اي شكوهت فراتر از باور، اي مقامت فراتر از ادراك
وصف تو درك ليلة القدر است، فهم ما از تبار ما ادراك
كوثري بيكرانه دريايي، ماه و ظرف حقير اين كلمات
بايد از تو نوشت با آيات، بايد از تو سرود با صلوات
آيه در آيه وصف تو جاري است، فتلقي، مباهله، كوثر
در دل انما يريد الله، در فصل لربك و انحر
از بهشت آمدي به هيأت نور، عطر سيبت وزيد در هستي
تو گل نه، تو نوبهار نه، تو بهشت دل پدر هستي
روز مادر شده، دلم با شوق پر زده در هواي تو مادر
منم و وسعت بهشت خدا، منم و خاك پاي تو مادر
روز مادر شده به محضر تو آمدم پا به پاي اين كلمات
هديهي من براي تو اشك است، هديهي من براي تو صلوات
آقاي شريعتي: سلام ميگويم به همهي بينندههاي خوبمان، خانمها و آقايان. عيد ميلاد با سعادت حضرت فاطمهي زهرا(س) به فرد فرد شما تبريك و شادباش ميگويم. مخصوصاً به همهي مادران سرزمينمان، همهي مادران عزيز و گرانقدر، انشاءالله حضرت زهرا(س) به همهي ما توجه و عنايت كند. حاج آقاي عالي سلام عليکم و رحمة الله. خيلي خوش آمديد. عيد ميلاد هم بر شما مبارك باشد.
حاج آقاي عالي: سلام عليكم و رحمة الله، بنده هم خدمت حضرتعالي و همهي بينندگان بزرگوار عرض سلام دارم و اين مناسبتهاي متعدد به خصوص در رأسشان ميلاد با سعادت صديقهي كبري حضرت زهرا(س) خدمت مولايمان امام زمان (ع) و همهي دوستان بيننده تبريك عرض ميكنيم. روز مادر را هم خدمت مادران بزرگواري كه زنده هستند تبريك ميگوييم و آنهايي هم كه از دنيا رفتند، رحمت خدا بر همهشان باد. انشاءالله كه سعادتمند باشند.
آقاي شريعتي: اين هفته برنامهي سمت خدا رنگ و بوي حضرت زهرا(س) را خواهد داشت و اين اتفاق بسيار مباركي است. آرزو ميكنم كه انشاءالله حضرت زهرا در دنيا و آخرت دست همهي ما را بگيرند. اتفاق خوبي كه امروز افتاد، قبلاً هم وعدهاش را به بينندههاي خوبمان داده بوديم. با استعانت از خداوند متعال به يمن نام مبارك حضرت زهرا(س) كتابخانهي مجازي سمت خدا امروز افتتاح خواهد شد و از آن رونمايي ميكنيم. دوستان ميتوانند به پايگاه اينترنتي ما مراجعه كنند، و اين كتابها را دريافت كنند. اولين كتاب كتابخانهي مجازي را هم حاج آقاي عالي اهداء كردند، از مجموعهي كتابهاي سرنوشت انسان به نام «ياد مرگ» كه مجموعه مباحث ايشان در برنامهي سمت خدا بود. اين كتاب از مجموعهي پنج جلدي سرنوشت انسان با عنوان «احتضار و عالم قبر» است. اين كتابها در كتابخانهي مجازي ما امروز قرار داده شده است. دوستان ميتوانند ايند فايلها را با نسخههاي اندرويد، جاوا و پيدي اف، دريافت كنند. اميدواريم كتابخانهي مجازي ما در طول هفته بسيار پربار باشد و همينطور انشاءالله دوستان بتوانند از كتاب استفاده كنند و من فكر ميكنم اگر اين فرهنگ جا بيفتد، اتفاق بسيار مباركي در عرصهِ كتابخواني است. حاج آقا در خدمت شما هستيم. بفرماييد.
حاج آقاي عالي: بسم الله الرحمن الرحيم. بنده هم به هر حال همين چيزي كه حضرتعالي فرموديد، توصيه ميكنم دوستان بزرگوار انشاءالله از اين كتابخانهي مجازي استفاده كنند. به هر حال فضاهاي مجازي ديگر الآن جزئي از زندگي شده و نميشود حذفش كرد. منتهي چيزي كه هست بايد متدينين به گونهاي وارد شوند تا انشاءالله بعد در نهايت اگر توفيق الهي يار شود و تلاش دوستان متدين ما چه در ايران، چه در جاهاي ديگر مديريت فاي مجازي را به عهده بگيرند. خداي نكرده اگر مديريت اين فضاها به دست كساني باشد كه تا حدي الآن هست و ابزارش را دارند كه فرهنگ شيطاني و آلودهاي را وارد ان فضاها كنند، طبيعتاً ما مورد هجوم واقع خواهيم شد، كه تا به حال هم شديم. لذا دوستان همت كنند به اين فضاها ورود پيدا كنند و استفاده كنند.
اگر اجازه بفرماييد به مناسبت مولود مباركي كه الگوي همهي اوليا از جمله وجود مقدس امام زمان(ع) است، كه خود حضرت وليعصر(ع) فرمود: فرزند رسول خدا، دختر رسول خدا، مادرم حضرت زهرا(س) اسوه و الگوي حسنهي من است. يعني كسي كه تمام انبياء و اوليا در تمام تاريخ چشمشان به او بود، يعني امام زمان چشمش به مادرش است. طبيعتاً رضايت دارد كه امروز از اين مولود مبارك و مطهر بيشتر گفته شود. من اجازه ميخواهم از يك دريچهاي كه يكي از بابهاي معرفت براي شناختن حضرت زهرا(س) است و از جهتي هم يك نكتهي كاربردي براي امروز زندگي ما دارد، يعني از دريچهي اسامي حضرت زهرا و القاب اين بزرگوار وارد ميشويم و امروز يك مقدار از اسامي و القاب حضرت را مطرح كنيم، و پيرامون آن به يكسري از معارف برسيم. اسامي و القاب معصومين از طرف خداي متعال، آنهايي كه در روايت و ادعيه وارد شده از طرف خداوند متعال انتخاب شده و هركدام روي حساب است. هر كدام از اين اسامي و القاب يكي از كمالات، يكي از شئون و يكي از مأموريتهاي اهلبيت را مطرح ميكند.
در روايتي هست كه شخصي خدمت امام صادق(ع) رسيد و گفت: آقا من اگر به امام مهدي(ع) سلام بدهم، ميتوانم اينطور سلام بدهم و بگويم «السلام عليك يا اميرالمؤمنين»؟ هركدام از ائمه در زمان امامت خودشان اميرالمؤمنين هستند. امام صادق فرمودند: اصلاً اينطور سلام نده! امام صادق فرمود: «ذَلِكَ اسْمٌ سَمَّاهُ اللَّهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُسَمَّى بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ إِلَّا كَافِر» (بحارالانوار/ج53/ص373) اين يك اسم مختص جدمان علي است كه هيچ كسي قبل از او و بعد از او اين اسم را بر روي خودش نگذاشت، مگر اينكه كافر است. در بعضي از خلفاي بني عباس داشتيم كه خودشان را اميرالمؤمنين ميناميدند و به كمتر از اين هم راضي نميشدند. آدمهاي حقهباز و مزدور و پستي كه همهي خباثتها را داشتند، آنوقت در عين حال اين اسم را و اين لقب را هم براي خودشان سرقت كرده بودند. امام صادق فرمودند: هيچكسي حق ندارد اين اسم را روي خودش بگذارد. چون او هست كه يك مأموريت ويژهاي در اين عالم داشت كه صاحب ولايت باشد و بعد از رسول خدا(ص) آن خط و جريان امامت و ولايت را رهبري كند. طرف گفت: اگر بخواهيم به او سلام بدهيم به چه عنوان سلام بدهيم؟ امام صادق(ع) فرمود: بگو «السلام عليك يا بقيية الله». خود بقية الله براي امام زمان(ع) با اينكه هركدام از ائمه بقيهي الهي و ذخيرهي الهي بودند، اما به خصوص به اين عنوان سلام بده كه او ذخيرهي الهي است كه در آخرالزمان از طرف پروردگار عالم ذخيره شده است و براي تحقق حاكميت و حكومت الهي در جهان ميآيد.
خود اين عناوين و القاب هركدام يك باري، يك مأموريتي، يك كمالي، يك شأني، يك كاري از كارهاي اهلبيت را يا در عالم دنيا، يا در عالم آخرت ظهور ميكند. داريم كه ظهور برخي از اسماء در عالم آخرت است. مثلاً يكي از القاب حضرت زهرا(س) منصوره است. اين در عالم بالا و آخرت است. چون خدا او را در شفاعت مؤمنين نصرت ميكند. منصوره يعني مورد نصرت خدا قرار ميگيرد. اين اسامي و القاب همينطوري گذاشته نشده است. از طرف خداوند متعال است، و هركدام يك خصوصيتي را بيان ميكند. از همين جهت است كه بسياري از اين القاب يك لايههايي دارد. يعني يك ظاهر و باطني دارد. گاهي مواقع يك باطن باطني دارد. ما مثلاً كنيهي پيغمبر را كه ابوالقاسم است، در ضمن مباحث گذشته چند معنا كرديم.
يك نفر خدمت امام رضا(ع) آمد، گفت: آقا براي چه به پيغمبر ابوالقاسم ميگويند؟ امام رضا ابتدا يك جوابي در خور فهم اين طرف داد. فرمود: چون پيغمبر فرزندي به نام قاسم داشت، به پيغمبر ابوالقاسم ميگويند. آن شخص به امام رضا گفت: آقا اگر من را اهل ميدانيد، يك مقدار بيشتر بفرماييد. امام رضا(ع) فرمود: مگر علي بن ابي طالب، قاسم نيست. «قَسِيمَ الْجَنَّةِ وَ النَّار» (كافي/ج4/ص570) كه با حب او و ولايت او هست كه بهشت و جهنم معلوم ميشود. معيار تقسيم بهشت و جهنم هست. مگر او قاسم نيست؟ گفت: بله. فرمود: پيغمبر، ابوالقاسم است! يعني علي كه قاسم است در دامن او تربيت شد. تا اينجا امام رضا يك لايهي ديگر از ابوالقاسم را گفت. در بعضي روايت يك لايهي ديگرش بيان شده است. جلسات قبل اشاره كرديم كه خدا به پيغمبر در معراج خطاب كرد كه «يَا أَبَا الْقَاسِمِ امْضِ هَادِياً مَهْدِيّا» (بحارالانوار/ج18/ص312) وقتي مكالمهي خدا با پيغمبر در آن خلوت انس تمام شد، با اين خطاب خدا به پغمبر فرمود: «يَا أَبَا الْقَاسِمِ امْضِ هَادِياً مَهْدِيّا» ديگر برو! بعد جبرئيل از پيغمبر سؤال كرد، براي چه خدا به شما فرمود: ابوالقاسم؟ پيغمبر فرمود: جلالت و بزرگي پروردگارم مانع شد كه بپرسم. خود خداوند متعال فرمود: رسول ما، به تو ابوالقاسم گفتيم، «أَبَا الْقَاسِمِ لِأَنَّكَ تَقْسِمُ الرَّحْمَةَ مِنِّي بَيْنَ عِبَادِي يَوْمَ الْقِيَامَة» (بحارالانوار/ج18/ص315) چون تو تقسيم كنندهي رحمت هستي. تو ابوالقاسم، صاحب قسمت هستي كه تقسيم ميكني. اينها لايههاي يك اسم است. كنيه يا لقب فرقي نميكند، اينها لايههايش است. «اُم ابيها» حضرت زهرا(س) اينگونه است. لايههاي متعدد دارد. كه بعضي از معاني عميقش ديگر از فهم ما خارج است. مقصود اين است كه ببينيد وقتي القاب و اسامي از طرف خداوند متعال گذاشته ميشود، در قرآن ديدهايد خداوند متعال براي فرزند زكريا، يحيي، اسم ميگذارد. «يا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ اسْمُهُ يَحْيى» (مريم/7) ما به تو يك فرزندي را بشارت ميدهيم كه اسم او يحيي است. خدا اسم اين را گذاشت. «لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا» (مريم/7) چنين نامي قبلاً نبوده است. وقتي خدا راجع به حضرت يحيي اسم ميگذارد، راجع به اهلبيت كه مقامشان فراتر از مقام انبياي اولوالعزم هم بوده، طبيعتاً اين اسامي را خدا ميگذارد و اينها جاي دقت و توجه دارد و دريچههاي معرفت است. از اين راه ميشود يك معارفي را كسب كرد.
يك درد و آسيبي كه الآن در جامعهي ما ديده ميشود وجود يكسري اسامي است كه با فرهنگ ديني و ملي ما سازگار نيست. اسم فقط يك لفظ براي شناسايي شخص نيست. بلكه يك شناسنامهي كوچك است كه هويت فرهنگي فرد را هم معلوم ميكند. اگر شما در يك كشور اروپايي باشيد كه مسلمان نشين نيست. از يك نفر بپرسيد: اسم شما چيست؟ ميگويد: رضا. تا گفت رضا، هويت مسلكي، عقيدتي خودش و پدر و مادري كه اين اسم را براي او گذاشتند، براي شما روشن ميشود. فقط يك لفظ براي اينكه صدا بزني، نيست. يك نشانه است. نشانهي يك فرهنگ است. علامت يك عقيده است. بنابراين چيز كوچكي نيست. در روايات ما هست كه اولين حقي كه فرزند بر پدر و مادر، به خصوص بر پدر دارد، «مِنْ حَقِّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدَيْنِ يُحَسِّنُ اسْمَهُ» (مستدرك/ج15/ص128) اولين حق انتخاب يك نام خوب است. يك مقدار كه بزرگتر شد، حق دومي فرزند بر پدر پيدا ميكند، «وَ يُعَلِّمُهُ» زمينهي تعليم و تعلم را براي او فراهم كند. يك مقدار كه بزرگتر شد حق سومي پيدا ميكند، «وَ يُزَوِّجُهُ» زمينهي ازدواج را برايش فراهم كند. اما آنها حقوق بعدي است. اولين حق و به تعبيري بعضي روايات، اولين هديهاي كه پدر و مادر به فرزندشان ميدهند يك اسم خوب است كه براي او گذاشتند. در روايات ما هست كه اهلبيت هم فرمودند: ما تا هفت روز، بچهاي را كه به دنيا آمده اگر پسر باشد، محمد صدا ميزنيم. اگر دختر باشد، فاطمه صدايش ميزنيم. استحباب نامگذاري قبل از تولد است. اگر قبل از تولد براي اين فرزندي كه بخواهد متولد شود، اسمي انتخاب كردند كه هيچ، اگر نه از روز هفتم مستحب است كه اسم بگذارند. اهلبيت فرمودند: فرزندي كه دنيا ميآيد، اگر پسر باشد هفت روز محمد صدايش ميزنيم. كه در اين خانه اين اسم صدا زده شود. اگر دختر است فاطمه صدايش ميزنيم كه در خانهي ما اين اسم صدا زده شود. روز هفتم اگر خواستيم عوضش ميكنيم. اگر نه همين اسامي مقدس باشد. امام كاظم فرمود: خانهاي كه در آن اسامي محمد، احمد، علي، فاطمه، حسن و حسين، اين خانهها با بركت است. اسم را چيز كوچكي ندانيم.
نامگذاري بار فرهنگي دارد. نشان اين است كه جبههي تو كدام جبهه است. جبههي علي و اولاد علي است، جبههي اسلام و مؤمنين است يا خداي نكرده نشاني از يك جبههي ديگر و فرهنگ ديگر است. شعار يك فرهنگ ديگر را ميدهم. و لذا شما در طول تاريخ ميبينيد كه دشمنان اهلبيت با اين اسامي مبارزه فرهنگي ميكردند. معاويه در تمام دوران حكومت خودش به بلاد مختلف، بخشنامه صادر كرده بود كه اگر در خانهاي فرزندي به دنيا بيايد، كه اسمش علي باشد، ميتوانيد آن خانه را روي سر اهلش خراب كنيد. از آن طرف اهلبيت با حفظ اين اسامي يك مبارزهي فرهنگي ميكردند.
در جلد 6 اصول كافي است كه امام سجاد(ع) با مروان حكم كه والي مدينه بود، يك ملاقاتي داشت. او از امام سجاد پرسيد اسم شما چيست؟ حضرت فرمود: علي! گفت: اسم برادر شما چيست؟ حضرت فرمود: علي! گفت: همه علي هستيد. پدر شما حسين، نمي توانست اسم ديگري بر بچههايش بگذارد؟ يك طعنه زد. امام سجاد بعداً اين گفتگوي خودش با مروان را به پدر بزرگوارشان امام حسين نقل كرد. اباعبدالله فرمود: اين مرد چه ميگويد؟ خدا اگر صد فرزند هم به من ميداد، دوست داشتم نام همهي آنها را علي بگذارم. بنابراين خيلي مراقب باشيم كه اگر خداي نكرده يك جايي اسم نامناسبي گذاشتيم، به بچههايمان جفا نكنيم.
امام صادق فرمود: در روز قيامت افراد را به اسم صدا ميزنند. يا فلاني بلند شو! آنوقت اگر اسم نامناسب داشته باشد، خجالت ميكشد. اگر اسمي كه آنجا خيلي ارزش نداشته باشد و در جبهه حق نباشد، آن بچه خجالت ميكشد. لذا پدر و مادرها به خصوص پدر و مادران جوان مراقب باشند در اسم گذاري نامي كه ميگذارند براي فرهنگ اهلبيت باشد. من نميگويم: حتماً اسامي اهلبيت باشد، اما اگر باشد خيلي بهتر است. ولي اگر هم نبود، اسم طوري باشد كه براي فرهنگ حق و حداقل براي فرهنگ ملي ما باشد. اگر براي فرهنگ دينيمان هم نبود به فرهنگ ملي ما بخورد. اين حداقل است كه عرض ميكنم.
حضرت زهرا(س) حدوداً 135 لقب و حدود بيست اسم و بيست كنيه داشت. چون اينها در زبان عربي كنيه و لقب و اسم و اينها از هم مجزا ميشود. در زبان فارسي همهي اينها را اسم ميگوييم. حضرت زهرا(س) حدود 170 اسم و عنوان داشتند. مرحوم محدث نوري در كتاب نجم الثاقب كه يكبار معرفي شد، 180 اسم و عنوان براي امام زمان(ع) آورده است. آن 180 عنوان هركدام بابي از ابواب معرفت امام زمان است. براي چه مهدي است؟ براي چه منتظر است؟ براي چه غائب است؟ براي چه بقية الله است؟ بعضيها هم مدعي شدند كه بيش از اين است. حضرت زهرا(س) حدود 170 اسم و لقب و كنيه دارند. دوستاني كه تمايل دارند، كتاب خيلي خوبي به نام «خصايص فاطمه» است كه مرحوم علامه كجوري مازندراني اين كتاب را نوشتهاند. كتاب مفصلي است. حضرت زهرا نه اسم مشهور داشتند. كه امام صادق(ع) در يك روايتي فرمود: «لِفَاطِمَةَ ع تِسْعَةُ أَسْمَاءَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» (بحارالانوار/ج43/ص10) حضرت زهرا(س) نه اسم نزد خداوند متعال داشتند. فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه، زهرا، اين نه اسم مبارك اسامي معروف حضرت زهرا(س) است. براي خانوادههايي كه ميخواهند اين نامها را روي فرزندانشان بگذارند. سي، چهل مورد از اسماء معروفتر و متداولتر حضرت زهرا(س) را فقط فهرستوار ميگوييم.
اسم اول كه فاطمه است، ما اين را به بزرگواران ديگر ميسپاريم چون خيلي گفته شده است. معناي فاطمه به معناي بريده شده و جدا شده است. چون هم خودش جدا شده از آتش است و هم شيعيان و دوستدارانش جدا شده هستند. چون معرفت حضرت زهرا جدا از ادراك ما است. در فهم ما نميگنجد. حقيقت ليلة القدر و خيلي از مباحثي كه راجع به اين وجود مقدس است. همانطور كه دوستان متدين ميدانند، اين اسم نزد اهلبيت خيلي عزيز بوده است. لذا اگر يكي از اصحابشان روي فرزندشان اين اسم را ميگذاشتند، ميگفتند: مراقب باش. او را اذيت نكني. دشمنانش ندهي. همه اسامي حضرت زهرا به بركت حضرت زهرا اگر روي بچهاي گذاشته شد بايد با احترام رفتار كرد. همه اسامي ايشان قابل احترام هستند. اما فاطمه كه اسم اختصاصي و اسم معروف است، حساسيت بيشتري دارد و ائمه روي آن خيلي حساس بودند.
دومين اسم صديقه است. صديقه يعني كسي كه سرتا پاي وجودش صدق است. راستي است. يك جايش كجي و كژي و نادرستي نيست. گفتارش، عقايدش، اخلاق و رفتارش همه درست است. علامه مجلسي فرمودهاند: صديقه به معني معصومه است. چون كسي كه همهي وجودش همه راستي و درستي باشد، و هيچ كجي در آن نباشد، معصومه است. به همين خاطر است كه در آيهي قرآن، در كنار «نبيين» آورده شده است. «فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ» (نساء/69) صديقين كنار نبيين آورده شده است. جايگاه آنجاست. اين جايگاه، جايگاه عصمت است.
در يك روايت خيلي زيبايي پيغمبر اكرم به اميرالمؤمنين فرمود: يا علي! خدا سه چيز به تو داده كه به احدي حتي من نداده است. «أُعْطِيتُ ثَلَاثاً لَمْ يُعْطَهُنَّ نَبِي» (مستدرك/ج2/ص532) به احدي حتي من داده نشده است. اميرالمؤمنين فرمود: آن سه چيز چيست؟ پيغمبر فرمود: خدا به تو يك پدر زني داد، كه به من آن پدر زن را نداده است. چون پدر زن تو خاتم الانبيا است. ولي پدر زن من اين نيست. دومين چيزي كه خدا به تو داده است و به من نداده است، اين است كه خدا به تو صديقه داده است. يك زوجه و همسري داده كه صديقه است. درست است كه همسر پيغمبر اكرم، حضرت خديجه ام المؤمنين بود. ولي حضرت زهرا(س) مقام ديگري دارد. سومين چيزي كه خدا به تو داده است، دو فرزند تو حسن و حسين هستند. اين دو فرزند براي تو هستند. مقصود من اشارهاي است كه پيامبر به صديقه كردهاند.
در يك روايت ديگري كه مفضّل شاگرد امام صادق(ع) از ايشان نقل كرده كه از آقا سؤال كرد: چه كسي حضرت زهرا(س) را غسل داد؟ امام صادق فرمود: اميرالمؤمنين(ع). شايد اين يك مقدار برايش سنگين بود كه اميرالمؤمنين چطور غسل داد. امام صادق(ع) فرمود: مگر نميداني كه پيكر صديقه را بايد صديق غسل بدهد. پيكر معصومه را بايد معصوم غسل بدهد. همانطور كه جسم مطهر حضرت مريم را فرزندش حضرت عيسي غسل داد. بنابراين اين صديقه بودن همان شأن معصومه بودن است كه يكي از اسامي حضرت زهرا(س) است.
سومين اسم حضرت زهرا مباركه است. به معني پر خير و بركت است. بركت يعني چيزي كه جوشش و افزوني داشته باشد. ميگوييم: مال كسي با بركت است، يعني اينطور نيست كه از ته آن برود. بعضيها هستند كه ممكن است اموال زيادي داشته باشند، اما از اين طرف و آن طرف از آنها ميرود. بركت ندارد، جوشش ندارد، نميماند. كار راه نمياندازد. خوشي وآسايش نميآورد. مال با بركت آن مالي است كه هم ميماند و هم كارآمد است. مالي هست كه كار راه انداز است. درونش خير وجود دارد. ما گاهي موقع پر خير و بركت ميگوييم، همين است. گاهي علم كسي با بركت است. اين علم، علم با فايدهاي است. ممكن است از جهت كمي زياد هم نباشد. مقدارش شايد خيلي نباشد، اما با بركت است. خيلي نافع است. بعضيها هستند كه كاسبي و كارشان با بركت است. بعضي هم هستند كه وجودشان با بركت است. همهي وجودشان بركت دارد. گفتارشان، نوشتنشان، خنديدنشان، گريه كردنشان، نشستنشان، برخاستنشان، هر چيزي كه از اين وجود ساطع ميشود با بركت است.
مرحوم شيخ صدوق يكي از بزرگان علماي اماميه بود. ابن بابويه كه قبر ايشان هم داخل تهران در شهر ري است. پدر ايشان كه علي ابن حسين بابويه هست كه در قم دفن است، در زمان غيبت صغري زندگي كرد، از امام زمان درخواست كرد كه شما دعا كنيد كه خداوند متعال يك فرزندي به ما بدهد. اين را پدر شيخ صدوق به واسطهي يكي از نواب اربعه از امام زمان خواست. امام زمان(ع) برايش دعا كرد كه خدا به شما مولود با بركتي بدهد. آن مولود مبارك همين شيخ صدوق شد. همين محمد بن علي ابن حسين بابويه شد كه مولود مبارك است. شما آثار و كتابهاي ايشان را ببينيد. همه مفيد و ارزشمند است. يكي از كتب ايشان جز ان كتب اربعه و منابع چهارگانه حديثي شيعه شد. كتاب من لا يحضر ايشان، جز منابع شد. مبارك يك چنين موجودي است.
حضرت زهرا(س) مباركه است كه پر خير و بركت است. ميدانيد فرزندان اين وجود مقدس در طول تاريخ خيلي مورد هجوم و شهادت و كشته شدن قرار گرفتند. حضرت زهرا چهار فرزند داشتند. دو پسر و دو دختر داشتند. امام حسين در كربلا خودش كه شهيد شد، همه فرزندانش جز امام سجاد شهيد شدند. امام حسن بسياري از بچههايش كه بعضي تا هفت فرزند نوشتهاند، در كربلا شهيد شدند. ولي آنچه معروف است شهادت قاسم بن الحسن و عبدالله بن الحسن است. دو نفر از پسران حضرت زينب(س) در كربلا شهيد شدند. يادگاري از ام كلثوم نماند. بسياري از فرزندان حضرت زهرا(س) در طول تاريخ به خاطر قيامها و انقلابهايي كه دست ميزدند، مثل زيد بن علي بن الحسين، پسر امام سجاد(ع)، بسياري به شهادت رسيدند، مورد حملهي بني عباس و بني اميه بودند و خيلي شهيد شدند. اما از آن نسل چقدر باقي ماند. از سادات چقدر باقي ماند. همه از نسل حضرت زهرا هستند. اين همه فرزند در طول تاريخ به شهادت رسيده، فرزندان خودشان هم چهار نفر بيشتر نبودند. ميليونها نفر سادات داريم. اين پر خير و بركت است. اين در واقع معناي كوثر است. خير كثير همان كوثر است. ميدانيد كه پيغمبر پسري داشتند كه از دنيا رفت. آن موقع عربها همه خير و بركت را از پسر مي دانستند كه نسل از پسر منتقل ميشود. متوجه ارزش زن نبودند كه از او و دامان او ميتواند نسلي به وجود آيد. به پيغمبر طعنه ميزدند و ابتر ميگفتند. كسي كه دنباله ندارد. كسي كه تمام شده است.خودش كه از دنيا برود، ديگر تمام شده است. خداوند اينجا آيهي سورهي كوثر را براي تسلي دل پيغمبر فرستاد. اي پيغمبر ما به تو كوثر ميدهيم. دشمن تو ابتر است. «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (كوثر/3) همان فرد از بني اميه، عاص بن وائل، كه به پيغمبر طعنه زد تو ابتر هستي، الآن كجاست!؟ بني اميه در تاريخ چه شدند؟ بني اميهاي كه آن هم دبدبه و كبكبه داشتند چه شدند؟ گم شدند، كسي از آنها نيست كه بتواند اثبات كند از بني اميه است. ممكن است بعضي خصلتهاي اموي داشته باشند، بعضي از تكويريها خصلتهاي اموي دارند، اما نسل حضرت زهرا(س)، نسل با بركتي است كه بسياري از بزرگان در آن بودند. علاوه بر خود امامان شيعه، كه از اين نسل بوده است، چقدر از علما و بزرگان و مراجع را داريم كه هر كدام بركات فراواني دارند. امام راحل عظيم الشأن خودمان، فرزند حضرت زهرا بودند كه اسلام را احيا كردند و بعد از او فرزند مطهر ديگر حضرت زهرا، مقام معظم رهبري هستند. اين همان مباركه بودن حضرت زهرا(س) است.
آقاي شريعتي: خيلي ممنون از شما و توجه بينندگان خوبمان. يكبار ديگر امروز و اين ميلاد پر خير و بركت را به همهي بينندههاي خوبمان مخصوصاً خواهران و مادران گرامي تبريك و شادباش ميگويم و مثل هميشه بهترينها را براي آنها آرزو ميكنم. صفحهي 66 مصحف شريف آيات 122 تا 132 سورهي مباركهي آل عمران در سمت خداي امروز تلاوت ميشود و چقدر خوب است كه ثواب تلاوت آيات نوراني را به روح بلند حضرت فاطمهي زهرا(س) هديه كنيم. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
«إِذْ هَمَّت طَّائفَتَانِ مِنكُمْ أَن تَفْشَلَا وَ اللَّهُ وَلِيهُُّمَا وَ عَلىَ اللَّهِ فَلْيَتَوَكلَِ الْمُؤْمِنُونَ(122) وَ لَقَدْ نَصرََكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(123) إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَ لَن يَكْفِيَكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلَاثَةِ ءَالَافٍ مِّنَ الْمَلَئكَةِ مُنزَلِينَ(124) بَلىَ إِن تَصْبرُِواْ وَ تَتَّقُواْ وَ يَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَاذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بخَِمْسَةِ ءَالَافٍ مِّنَ الْمَلَئكَةِ مُسَوِّمِينَ(125) وَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشرَْى لَكُمْ وَ لِتَطْمَئنَِّ قُلُوبُكُم بِهِ وَ مَا النَّصرُْ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الحَْكِيمِ(126) لِيَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْ يَكْبِتهَُمْ فَيَنقَلِبُواْ خَائبِينَ(127) لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شىَْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيهِْمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ(128) وَ لِلَّهِ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَن يَشَاءُ وَ يُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(129) يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَأْكُلُواْ الرِّبَواْ أَضْعَفًا مُّضَاعَفَةً وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(130) وَ اتَّقُواْ النَّارَ الَّتىِ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ(131) وَ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ(132)»
ترجمه آيات:
«دو گروه از شما آهنگ آن كردند كه در جنگ سستى ورزند و خدا ياورشان بود، پس مؤمنان بايد كه بر خداى توكل كنند. (122) هر آينه خدا شما را در بدر يارى كرد و حال آنكه ناتوان بوديد. پس، از خداى بترسيد، باشد كه سپاسگزار شويد. (123) آن گاه كه به مؤمنان مىگفتى كه اگر خدا سه هزار فرشته به ياريتان فروفرستد، آيا شما را كافى نخواهد بود؟ (124) بلى، اگر پايدارى كنيد و پرهيزگار باشيد چون دشمنان تاخت آورند، خدا با پنج هزار از فرشتگان صاحب علامت شما را يارى كند. (125) و خداوند اين كار را جز براى شادمانى و دلگرمى شما نكرد. و نيست ياريى مگر از سوى خداى پيروزمند و دانا، (126) تا گروهى از كافران را هلاك كند، يا خوار گرداند. آن گاه نوميد بازگردند. (127) يا ايشان را به توبه وادارد يا آن ستمكاران را عذاب كند و تو را در اين كارها دستى نيست. (128) از آن خداست هر چه در آسمانها و زمين است. هر كه را بخواهد مىآمرزد و هر كه را بخواهد عذاب مىكند، و خدا آمرزنده و مهربان است. (129) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، ربا مخوريد به افزودنهاى پى در پى. و از خداى بترسيد تا رستگار شويد. (130) و بترسيد از آتشى كه براى كافران مهيا شده است. (131) و از خدا و رسول اطاعت كنيد تا مگر مشمول رحمت شويد. (132)»
آقاي شريعتي: انشاءالله زندگي همه ما منور به نور اهلبيت(عليهمالسلام) و فاطمهي زهرا(س) باشد. من باز هم متذكر شوم و اين بشارت را بدهم كه امروز به يمن ميلاد با سعادت حضرت زهرا(س) كتابخانهي مجازي سمت خدا به آدرس samtekhoda3.ir در پايگاه اينترنتي ما افتتاحو رونمايي شد. ميتوانيد مراجعه كنيد، اولين كتاب اهدايي اين كتابخانه مجازي را هم حاج آقاي عالي زحمت كشيدند. از مجموعهي پنج جلدي سرنوشت انسان با عنوان «احتضار و عالم قبر» است. انشاءالله دوستان استفاده كنند و انشاءالله كتابهاي پربارتري به جمع كتابهاي كتابخانهي ما افزوده شود.
حاج آقاي عالي: چهارمين اسم حضرت زهرا(س) طاهره است كه معنايش مشخص است. آن كسي كه از همهي آلودگيهاي ظاهري و باطني پاك است. مصداق تام آيهي تطهير است. «إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً» (احزاب/33) قطعاً حضرت زهرا(س) جز اين است. مطهره هم گاهي مواقع گفته ميشود.
از ديگر اسماء حضرت زهرا زكيه است كه تقريباً به همين معنا است. آن كسي كه تزكيه شده است و از همهي آلودگيهاي ظاهري و باطني مزّكي است. به همان معناي طاهره است.
ششمين اسم حضرت زهرا، راضيه است و هفتمين اسم ايشان مرضيه است. راضيه يعني آن كسي كه راضي به تقديرات الهي است. راضي به حكم خداست. مقام بسيار بلندي از امام صادق(ع) پرسيدند: علامت مؤمن چيست؟ امام صادق فرمود: «بِالتَّسْلِيمِ لِلَّهِ وَ الرِّضَا فِيمَا وَرَدَ عَلَيْهِ مِنْ سُرُورٍ أَوْ سَخَطٍ» (كافي/ج2/ص63) اينكه به قضا و قدر الهي، چه در خوشي و چه در ناخوشي راضي باشد. البته همه ما ميدانيم قضا و قدر الهي معناي جبري ندارد. يكي از عوامل تقديرات خدا اعمال ما است. مجموعهاي از عوامل كه يكي از مهمترينش عمل ما است و عمل ديگري كه برآيند آن تقدير ما است. مثلاً فرض كنيد عملي كه من انجام ميدهم، دعايي كه پشت سر من هست، دعايي كه اجداد و نسل من داشتند يا خوبيها و بديهايشان، مجموعه برآيند اين ميشود آن تقديري كه براي من رقم ميخورد. اگر كسي اعمالش صاف باشد، پاك باشد، كارهايي كرده باشد، ولي در عين حال خداوند متعال صلاح ميبيند كه ناخوشيهايي براي او به وجود آورد، بلاهايي براي او به وجود آورد. حضرت زهرا(س) خيلي سختي داشتند ولي در عين حال راضي بودند. همهي اهلبيت اينطور بودند. اين خيلي مقام بلندي است.
مقام بالاتر از اين مرضي بودن است. مرضيه است، يعني او از خدا راضي نيست، خدا از او راضي است. در حدي كه آنوقت رضايت حضرت زهرا، ملاك رضايت خدا ميشود. «أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِهَا وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا» (بحارالانوار/ج27/ص62) آن كسي كه به كار خدا راضي باشد، يعني بايد براي او اسپند دود كرد. خيلي هنر كرده است. آن كسي كه رضايت او ملاك رضايت خدا باشد، كه اگر تو راضي بودي، من هم راضي هستم. اگر تو از كسي راضي بودي، من هم از او راضي هستم. يعني خدا رضايتش را طبق اين انجام ميدهد. اين مقام بسيار مقام بلندي است و حضرت زهرا(س) اين مقام را هم داشتهاند.
هشتمين اسم ايشان محدثه بوده است. محدثه يعني كسي كه با او صحبت ميكنند. ملائكه با او صحبت ميكردند. ملائكه مكرر خدمت حضرت زهرا(س) ميآمدند. امام راحل ما ميفرمودند: بالاترين فضيلتي كه من براي حضرت زهرا ميدانم، اين است كه در 75 روز بعد از رحلت پيغمبر كه در غم پدرشان سوگوار بودند، دائم جبرئيل ميآمد. جبرئيل ملك معمولي نيست. براي انبياي اولوالعزم ميآيد و دائمي هم نيست. شما پيغمبر اكرم را كنار بگذاريد، هيچ پيغمبر ديگري از اولوالعزم و غير اولوالعزم اين را ندارد ولي براي حضرت زهرا دارد كه جبرئيل پيوسته ميآمد و علومي را به حضرت زهرا ميگفت، كه حضرت زهرا آن علوم را ميگفت و اميرالمؤمنين مينوشت كه نتيجهي آن مصحف فاطمه شد. فضيلت مقام جسماني حضرت زهرا بسيار بالا بود. مقام نوري حضرت زهرا كه همه يكي است.
آخرين اسم حضرت، زهرا است. زهرا به معني نوراني و درخشان است. از نامهاي ديگر ايشان هم سيده، انسيه حورا، نوريه، حانيه، عذراء، کريمه، رحيمه، شهيده، عفيفه، قانعه، رشيده، شريفه، حبيبه، محرمه، صابره، سليمه، مکرمه، صفيه، عالمه، حليمه، معصومه، منصوره، جليله، جميله، محتشمه، معظمه، رکن الهدي، مطهره، حکيمه، فهيمه، عقيله، شفيقه، کوثر، ريحانه، محبوبه، بتول، حوريه، انسيه، قانته، وحيده است.
آقاي شريعتي: خيلي ممنون و متشكرم. باز هم اين روز را تبريك ميگويم. جاج آقاي دعا بفرمايند و همه ما آمين بگوييم.
حاج آقاي عالي: خدا را به آبروي حضرت زهرا قسم ميدهيم، فرج مولاي ما امام زمان را به گونهاي مُعجّل قرار بدهد كه همه ما بتوانيم درك كنيم.
آقاي شريعتي: والحمدلله رب العالمين و صلي الله علي محمدٍ و آله الطاهرين.
بخشي از بيانات مقام معظم رهبري، (ارزشهاي فاطمي)- 25/09/1371
جهاد آن بزرگوار در ميدانهاي مختلف، يك جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام، در دفاع از امامت و ولايت، در حمايت از پيغمبر، در نگهداري بزرگترين سردار اسلام يعني اميرالمؤمنين، همسر او كه اميرالمؤمنين يك وقتي دربارهِي فاطمهي زهرا فرمود: «ما اغضبني و لا خرج من امري» يكبار اين زن در طول دوران زناشويي مرا به خشم نياورد. يكبار از دستور من سرپيچي نكرد. فاطمهي زهرا با آن عظمت و جلالت در محيط خانه يك همسر است، يك زن است. آنگونه كه اسلام ميگويد.