اپلیکیشن شبکه سه
دریافت نسخه اندروید

مشاهده محتوا

91-07-30-حجت الاسلام والمسلمين عالي- معراج پيامبر(ص)

برنامه سمت خدا

-حجت الاسلام والمسلمين عالي

-معراج پيامبر(ص)

91-07-30

فواره وار سر به هوايي و سر بزير چون تلخي شراب دل آزار و دلپذير، ماهي تويي و آب من و توييم و روزگار من در حصار تو مي گويم و تو در مشت من اسير، مرداب زندگي همه را غرق کرده است اي عشق همتي بکن و دست مرا بگير، شيريني فراق کم از شور وصل نيست گر عشق مقصد است خوشا لذت مسير، چشم انتظار حادثه ي ناگهان مباش با مرگ زندگي کن و با زندگي بمير.

سوال – حقيقت معراج چيست؟

پاسخ – از مسلمات اعتقادي ما اين است که الان بهشت و جهنم برزخ و قيامت وجود دارد ولي ما شرايط درک آنرا نداريم. اگر کسي در دنيا برود برزخ را درک مي کند و وقتي نفخ صور دميده شود، بهشت و جهنم قيامتي درک مي شود. بهشت و جهنم در کجاست؟ جاي بهشت و جهنم در عالم ظاهر و ملک دنيا نيست بلکه جاي بهشت و جهنم در ملکوت اين عالم دنيا است.يعني پشت پرده ي و باطن اين دنياست. وقتي شما خواب مي بينيد در عالم ظاهر هيچ اتفاقي نيفتاده است بلکه در عالم باطن خودتان اتفاقاتي افتاده است. پس ما براي ديدن بهشت و جهنم ملکوتي، ابزار مي خواهيم. بزرگترين مشاهده ي ملکوت عالم تا الان و تا قيامت، مشاهده ي معراج پيامبر اکرم است. پيامبر ملکوت عالم را مشاهده کرد است که براي احدي رخ نداده است. حضرت ابراهيم ملکوت را ديد ولي پيامبر به فوق ملکوت رفت. پس معراج مشاهده از غيب عالم است. بخشي از مشاهده اي غيب، مشاهده ي بهشت و جهنم و بخشي مشاهده ي ملائک و بخشي مشاهده ي پيامبران بود. در سوره اسرا و نجم، بطور تصريح به معراج پيامبراشاره شده است. امام صادق (ع) مي فرمايد: اگر کسي سه چيز را انکار کند از شيعيان ما نيست، معراج، سوال و جواب در قبر و شفاعت. امام صادق(ع) مي فرمايد: براي پيامبر صد و بيست مرتبه معراج اتفاق افتاده است که يکي از معراج هاي پيامبر استثنائي است و در قرآن به اين معراج اشاره شده است.

خصوصيات معراج ايشان اين بود که علاوه بر اينکه روح پيامبر به معراج رفت بود جسم پيامبر هم همراه پيامبر بود. معراج هاي ديگر پيامبر روحي بوده است يعني جسم پيامبر در همين عالم بوده است و روح پيامبر به بالا مي رفته است، مثل خواب. ما با بدن مثالي مان خواب مي بينيم. اين معراج پيامبر در سال سوم نبوت اتفاق افتاده است. اين سير و سفر پيامبر( معراج) سه تا سفر بوده است: سفر زميني (پيامبر از مسجد الحرام تا مسجد الاقصي رفتند و در مسجد الاقصي نماز خواندند )،از مسجدالاقصي تا ملکوت(سير دوم از عالم دنيا خارج مي شود. پيامبر تا مرز عالم ملکوت رفتند که جبرئيل با او همسفر بود) و فوق ملکوت. ( در اين سفر احدي با پيامبر نبود و پيامبر با خدا تنها بود. حتي پيامبران هم تا قسمت دوم سفر را رفته اند. بخش سوم سفر پيامبر، عالم امکان بود و هيچ مخلوقي از آنجا بالاتر نرفته بود. اين از افتخارات ماست. امام سجاد (ع)مي فرمايد: من فرزند کسي هستم که آنقدر بالا رفت که از عالم ملکوت هم گذشت و خيلي به خداي خودش نزديک شد. اين سفر سوم فقط براي پيامبر اتفاق افتاده است. وقتي پيامبر با جبرئيل به مرزعالم ملکوت رسيدند،جبرئيل گفت که پيامبر قبلي از اينجا جلوتر نمي رفتند ولي تو از اينجا رد مي شوي ولي من نمي توانم با تو بيايم. )

اين سفر معراج پيامبر غيرعادي است ولي چيزهاي غير عادي مثل معجزات اتفاق مي افتد. پس انسان مي تواند مسيري بالاتر از فرشته ها را طي کند. تنها عامل سير براي پيامبر بندگي پيامبر بود. خالصانه بندگي کردن و تسليم بودن پيامبر در برابر خدا باعث اين سفر عجيب شد. در سوره اسرا داريم: منزه است خدايي که عبدش را به مسجدالاقصي برد. اين سير با قدم عبوديت بوده است و اين درس بزرگي براي ما است. اين معراج در توان پيامبر است ولي در مرتبه پايين تر، اين معراج براي انسانها امکان پذير است. قرآن مي فرمايد: آيا به ملکوت آسمانها و زمين نمي نگرند؟ اين معراج فقط با قدم بندگي امکان پذير است.

روايت داريم: کسي که متواضع است، خدا او را بالا مي برد ولي فرد متکبر به بالا نمي رود زيرا سنگين است و سقوط مي کند.علامه طباطبايي را در مسجد سهله به عالم ملکوت بردند (البته اين سفر روحي بوده است) تا جايي که جسم خودش را مي ديد و حقيقت ص را به او نشان دادند. ص نهري در بهشت است. آيت الله طباطبايي مي فرمودند که در تعقيبات نماز صبح ديدم که برادرم با حضرت ادريس آمدند يعني ايشان هم بهشت وهم بهشتي ها را مي ديد. حضرت ادريس معارفي را به من گفتند. آيت الله طباطبايي مي فرمودند که استادم مرحوم قاضي فرموده بودند که اگر در سحر چيزهايي را ديديد به آن توجه نکنيد. روزي من در سحر مشغول نماز بودم که حوريه بهشتي آمد و به من قدحي تعارف کرد ولي من توجهي نکردم. علامه طباطبايي فرد مهربان و با تقوايي بود و نسبت به اهل بيت محب بود، اهل عمل و فوق العاده متواضع بود. مرحوم ميرزا آقاي تهراني مرگ اختياري داشت. ايشان به اختيار خودشان روح را خارج مي کردند و بر مي گرداند. ايشان فوق العاده مراقب بود که به هيچ کس يا چيزي ظلم نکند. ايشان شبي دير به منزل رسيدند و تا صبح پشت در ايستادند ولي در نزدند که اهالي خانه را بيدار کنند. اين افراد بندگي خدا را کردند و به مقاماتي رسيدند.

پيامبر دراين معراج چيزهايي ديدند. خدا مي فرمايد: ما او را بالا برديم تا آيات الهي و اسرار را به او نشان بدهيم. در سوره نجم داريم:آيات بزرگ خدا را به پيامبر نشان داديم.

در روايت داريم که اين معراج يک سوم شب(سه ساعت) طول کشيده است. در سفر زميني پيامبر توسط جبرئيل با مرکب بهشتي به مسجدالاقصي رفتند. از مسجدالاقصي با مرکب ديگري رفت و از ملکوت به فوق ملکوت با امداد الهي پيش مي رفت. ما بسياري از جزئيات معراج را خبر نداريم. يکي از مشاهدات پيامبر در آسمانها، ديدن انبياء بود. پيامبر در آسمان اول حضرت آدم، در آسمان دوم حضرت عيسي، در آسمان ششم حضرت موسي و آسمان هفتم حضرت ابراهيم را ديد. وقتي پيامبر به هر کدام از پيامبران مي رسيد آنها اظهار ارادت مي کردند و خوش آمد مي گفتند. معصومين در برزخ نيستند و جايگاه بهشتي آنها بالاتر از برزخ است. برزخ در احاطه ي آنها است. يکي از هديه هايي که به پيامبر داده شده نماز است. پيامبر در معراج کيفيت نماز را گرفتند يعني نماز خواندن و وضو گرفتن را در معراج ياد گرفتند، و پيامبر خيلي از اسرار نماز را دريافت کردند. روايت نماز معراج پيامبر در علل الشرايع شيخ صدوق آورده شده است. کتاب اسرار الصلاة مرحوم ملکي تبريزي هم از همين نماز معراج پيامبر گرفته شده است. روايت داريم که خدا فرمود: يا احمد، همانطور که من بر پيامبر و امت هاي گذشته پنجاه بار نماز را واجب کردم، به تو و امت تو پنجاه بار نماز را واجب مي کنم. حضرت موسي به پيامبر گفت که امت تو ضعيف است، پس از خدا بخواه که در نماز تو تخفيف دهد. پيامبر از خدا اين را خواست و خدا پنجاه نماز را به اندازه ي پنج نماز تخفيف داد. منت خدا بر پيامبر، کم شدن بعضي فريضه هاست. انسان بايد خيلي تنبل باشد که اين پنج نوبت نماز را نخواند يا آنرا سبک بشمارد. يکي ديگر از مشاهدات پيامبر انواع ملائک بود. پيامبر يکي از فرشتگان را ديد که داراي تعداد زيادي انگشت است و در حال محاسبه است. پيامبر از جبرئيل سوال کرد که اين کيست؟ جبرئيل گفت: اين ملک، حساب تمام قطرات باراني که ريخته مي شود را دارد. پس يک قطره ي باران بي حساب نيست. پيامبر با آن ملک صحبت کرد و سوال کرد که شما حساب تمام قطرات باران را داريد؟ ملک گفت که من حساب تمام قطرات باراني که در روي درياها يا صحراها ريخته مي شود را هم دارم. ولي حساب يک چيز از دست من در رفته است و آن حساب کسي است که بر تو صلوات بفرستد. پيامبر ديد که يکي از ملائک حالت عبوس دارد و خيلي با ابهت بود. پيامبر پرسيد که او کيست که انسان از او مي ترسد؟ جبرئيل گفت: او مالک، نگهبان جهنم است. از وقتي خدا او را خلق کرده است و مالک جهنم کرده است اصلا يک لبخند هم نزده است. پيامبر به مالک نزديک شد و او بشارت بهشت را به پيامبر داد. اسم نگهبان جهنم مالک و اسم نگهبان بهشت رضوان است. بهشت مظهر رضايت خداست و بخاطر همين اسم نگهبان بهشت رضوان است. جهنم جاي افراد متکبر هستند و در آنجا خدا به آنها مي فهماند که مالک کيست و بخاطر همين اسم نگهبان جهنم مالک است. پيامبر مشاهدات ديگري هم داشتند.

سوال – صفحه 122 قرآن را توضيح بفرماييد.

پاسخ – آيه 87 سوره مائده مي فرمايد: چيزهايي که خدا بر شما حلال کرده است بر خودتان حرام نکنيد.به حدودي که خدا براي شما مقرر کرده است تجاز نکنيد. خدا اين افراد را دوست ندارد.

ما بايد از لذت هاي حلال استفاده کنيم تا بتوانيم جلوي لذت هاي حرام را بگيريم. روايت داريم که خدا دوست دارد از رخصت هاي خدا استفاده کنيد. اگر کسي حال کار مستحبي را ندارد بگويد: خدايا چون تو اجازه دادي من اين مستحب را ترک مي کنم، براي اين فرد ثواب مي نويسند. محدث بهرامي در کتاب سير به سوي خدا دارد که اگر کسي مي خواهد مستحبي را ترک کند، به نيت اين که خدا به او اجازه داده است، خدا به او ثواب مي دهد زيرا فرد اين کار را در چارچوب بندگي انجام مي دهد. از رخصت هاي خدا و محدوده ي هاي باز خدا استفاده کنيد.