برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين عالي
-بهشت و جهنم
91-06-19
نه دِعبلم نه فَرَزدق که شاعرت شده مقبول خاطرتم باشم، نه آهوم نه کبوتر که ضامنم باشي و يا پرنده ي صحن مجاورت باشم، نه آن دلي که به معنا رسم نه آن چشمي که مثل آهوي حيران ظاهرت باشم، ولي زلطف مرا هم گداي خويش بخوان که با تو ساحر دنيا و آخرت باشم، هميشه سفره ي مهمانوازي ات باز است اجازه مي دهي ام آنگاه زائرت باشم ؟ اجازه مي دهي ام گاه از تو بنويسم به عمر چندغزل آه شاعرت باشم.
سوال – در مورد بهشت و جهنم توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – آخرين منزلگاه آخرت بهشت يا جهنم است. بعد از اينکه در قيامت همه ي انسانها محشور شدند و مراحل نشر و حشر را گذراندند و نامه ي عمل بدست شان آمد و مراحل حسابرسي را گذراندند و مواقف و ايستگاهها را طي کردند، حکم به بهشت يا جهنم داده مي شود.
درک ما از مفاهيم و حقايق مربوط به عالم آخرت مخصوصا قيامت ناقص است زيرا ذهن ما به مفاهيم و حقايق اين دنيا عادت کرده است و وقتي از بهشت و جهنم مي شنويم آنرا با دنيا مقايسه مي کنيم و حق مطلب را درک نمي کنيم البته چاره اي نيست. خدا هم در قرآن الفاط را در همين حد بيان کرده است.وقتي ما از بهشت مي شنويم که باغ هايي است که زير آن نهرهايي جاري است، باغ دنيايي بنظر ما مي آيد. در روايت داريم که اگر لباس اهل بهشت به دنيا بيايد کسي طاقت ديدن آنرا ندارد، آهنگي در بهشت نواخته مي شود که نوعي ذکر است و براي انسان تقرب مي آورد. يکي از ياران امام صادق (ع) سوال کرد که آيا در بهشت موسيقي است که براحتي بتوان آنرا گوش داد و حرام نباشد؟ امام فرمود: دربهشت درختي وجود دارد که وقتي از عرش الهي مي وزد و به آن مي خورد، آهنگي از آن بر مي آيد که اهل دنيا تحمل شنيدن آنرا ندارند. اهل ملک تحمل عالم ملکوت را ندارند. در مورد منازل بهشتي فراتر از چيزي است که به ذهن ما مي آيد. يکي از ملائک الهي براي اينکه وسعت بهشت را درک بکند هزاران سال با پرواز از بهشت عبور کرد و از خدا پرسيد که من نيمي از بهشت را طي کرده ام ؟ يکي از حوري هاي بهشتي گفت: اي ملک الهي خودت را خسته نکن مدتهاست که پرواز مي کني ولي هنوز از منزل يک مومن عبور نکرده اي. اينها طوري بيان شده است که ما ذهن را از مسائل دنيايي فراتر ببريم. بعضي از آيات قرآن لذت هاي بهشت را زيبا و مبهم تعريف کرده است. مي فرمايد: چشم روشني هايي براي شما پنهان کرده ام که کسي نمي فهمد يعني قابل درک و بيان نيست. در حديث قدسي داريم : براي بندگان صالح چيزهايي آماده کرده ام که نه چشمي ديده و نه گوشي شنيده و نه به ذهن کسي خطور کرده است. اگر شما بخواهيد به جنين مادر، در مورد دنيا توصيفي بکنيد، او تصوري ندارد. جنيني که تغذيه اش از خون است نمي تواند لذت خوردني هاي اين عالم را درک کند و تصوري ندارد. شيخ آقا بزرگ تهراني شاگرد سيد احمد کربلايي مي فرمود: وقتي استادم از دنيا رفت در خواب انگشت او را گرفتم و گفت: آن طرف چه خبر است؟ ايشان انگشت شان را کشيدند و فرمودند : تا به اينجا نيايي و نبيني، نمي تواني بفهمي. مومن بايد در خوف و رجا باشد، بنابراين بهشت و جهنم بايد با هم توصيف بشود. در توصيف بهشت و جهنم ما از کلمات خدا که سازنده ي بهشت است و اهل بيت که بهشت را ديده اند، استفاده مي کنيم و بهشت و جهنم را تصوير مي کنيم. عذاب هاي جهنم هم بالاتر از ادراک ماست. در روايت داريم : هفتاد مرتبه آتش جهنم تخفيف داده شده است و پايين آمده تا آتش هاي دنيايي شده است. نور خورشيد وقتي در ماه مي افتد اين همان نور ضعيف شده است، اگر در شب آئينه اي جلوي ماه بگذاريم اين هم خفيف تر از نور قبلي است يعني نور خورشيد مرتبه به مرتبه ضعيف مي شود. اگر فردي که در آتش جهنم است را به آتش دنيا بياورند، او از راحتي در آتش دنيا خوابش مي برد. يعني آتش دنيا براي او سرد است و سوزانده نيست. مرحوم شوشتري در کتاب موعظه هايش مي نويسد که اي مردم در قرآن وقتي وصف جهنم را مي گويد، مي فرمايد: جهنم آتشي است که داغ و گرم است. اي مردم مگر آتش سرد هم داريم ؟ بله، آتش دنيا در مقابل آتش آخرت سرد است.
وقتي پيامبر اوصاف جهنم را از جبرئيل مي شنيد يا خودشان نقل مي کردند، رنگ شان عوض مي شد. وقتي اين آيه آمد که جهنم هفت در دارد که هر در آن مخصوصا گروه مشخصي است، پيامبر گريه کردند و اصحاب هم گريه کردند و براي اينکه پيامبر خوشحال بشود حضرت زهرا را آوردند تا اندوه حضرت کم شود. حاج آقا فائق در تهران در اطراف ميدان شهدا زندگي مي کردند و اهل باور بودند. آيت الله بهجت نماز ميت ايشان را خواندند و مي فرمودند: که من از جواني ايشان را مي شناختم وعمل مکروهي از ايشان نديده بودم. اين فرد که اهل عمل بود وقتي اسم جهنم را مي آورد اشک مي ريخت. اين افراد جهنم را باور کرده بودند. براي اينکه انسان، فرد خوبي باشد نياز نيست که به بهشت و جهنم يقين داشته باشد، اگر ما احتمال بهشت و جهنم را هم بدهيم، باز تکان مي خوريم. خيلي از کساني که دنبال تجارت هاي دنيا مي روند يقين ندارند که سودي بدست مي آورند و با احتمال دنبال آن مي روند. اگر ما ده درصد احتمال بهشت و جهنم را بدهيم چه اتفاقي مي افتد؟ و اگر ما درست عمل بکنيم ضرر نمي کنيم. يکي از ياران امام صادق (ع) سوال کرد که اگر بعد از دنيا خبري نبود ما که اين قدر مراقب اعمال مان بوديم چه مي شود؟ امام فرمود: در اين صورت شما ضرري نمي کنيد ولي اگر خبري بود و شما عمل نکرده باشيد، ضرر بزرگي کرده ايد. پس اگر ما يقين و باور کامل هم نداشته باشيم بايد تکان بخوريم و اگر انسان حرکت کرد يقين هم بدست مي آورد.
بندگي اين است که انسان ناديده ها را باور بکند بخاطر همين امام حسين(ع) در ابتدا جاي يارانش را در بهشت به آنها نشان نداد و اِلا همه ياران با او مي ماندند. بعد از اينکه ياران خالص امام ماندند، امام جاي آنها را در بهشت نشان داد.پس آنها بندگي کردند تا به آنها نشان دادند. اگر انسان بندگي کند باور و يقين بدست مي آورد.
سوال - ماهيت و حقيقت بهشت و جهنم چيست ؟
پاخ - سير همه ي انسانها به سمت خداست. ما به سمت ملاقات خدا مي رويم. کساني که تسليم بوده اند، خدا را با چهره ي جمال و رحمت او مي بينند. در تمام لذت هاي بهشت جمال الهي ديده مي شود و به خاطر همين بهشت خستگي ندارد. البته دنيا هم اين طوري است ولي ما نمي بينيم مگر کساني که جلوه ي خدا را مي ديدند. و در همه چيز ذکر خدا را مي شنيدند ولي در بهشت، همه خدا را درشکل هاي مختلف ملاقات مي کنند. حضرت موسي، زمزمه ي من خدا هستم را از درخت شنيد.اين زمزمه در همه جا است ولي در دنيا براي همه قابل مشاهده نيست. اهل جهنم هم خدا را در چهره غضب مي بينند. خداي ارحم الراحمين، منتفم هم هست. پس بهشت و جهنم دو چهره ي رحمت وغضب خداست يعني ما خدا را با اين پوشش ها ملاقات مي کنيم. بهشت و جهنم ظهور ولايت حق و ولايت باطل است. کساني که در دنيا تحت سرپرستي خدا بوده اند و تسليم بوده اند، در بهشت اين ولايت براي آنها آشکار مي شود.ولايت حق سرتاسر نور و لطف و رحمت است. در بهشت، پذيرايي با حضرت علي (ع) است. در روايتي پيامبر فرمود: ريشه ي درخت طوبي در خانه ي من است و در روايت ديگري داريم که ريشه ي درخت طوبي در خانه علي است. در خانه ي همه ي بهشتي ها شاخه اي از آن درخت است که هر نعمت و لذتي که بخواهند از آن شاخه به آنها مي رسد. بر تمام سردرهاي بهشت نوشته شده است: لا اله الاالله محمد ولي الله و وقتي بهشتيان مي خواهند وارد بهشت بشوند کوبه اي را مي زنند که اين کوبه از ياقوت سرخ است که روي صفحه ي فلزي مي خورد. وقتي بهشتي کوبه را روي صفحه مي خورد صداي و طنين آن ياعلي است. علامه طباطبايي فرمودند: وقتي شما مي خواهيد وارد خانه اي بشويد صاحبخانه را صدا مي زنيد و ميزبان بهشت، علي و اولاد طاهرين است. پس بهشت ظهور اسرار ولايت است. جهنم ظهور ولايت باطل است. در قرآن داريم که جهنميان را به طرف ظلمات مي برند.
سوال – صفحه 80 قرآن را توضيح بفرماييد.
پاسخ – آيه 17 سوره نساء مي فرمايد :توبه اي که برعهده ي خداست براي کساني است که به ناداني کار زشتي انجام مي دهند و زود توبه مي کنند خدا توبه ي آنها را قبول مي کند. خدا هم علم دارد و هم حکمت دارد.
پس اگر انسان توبه را به تاخير نيندازد خدا آنرا زود قبول مي کند و اين توبه بر خداست. اين از باب فضل است. توبه اي که به تاخير مي افتد امکان دارد که قبول نشود ولي توبه اي که زود انجام مي شود حتما مورد پذيرش خدا قرار مي گيرد.
سوال – آيا بهشت و جهنم موجود است ؟
پاسخ – بعضي از اصحاب ائمه از آنها اين سوال را مي پرسيدند. اباصلت از امام رضا(ع) پرسيدند که بهشت و جهنم وجود دارد يا بعدا بوجود مي آيد ؟ امام فرمود: پيامبر در شب معراج وارد بهشت شد و جهنم را به حضرت نشان دادند. اباصلت پرسيد: عده اي مي گويند که بهشت و جهنم وجود ندارد و بعدا خلق مي شوند. امام فرمود : آنها از ما اهل بيت نيستند و ما هم از آنها نيستيم. پس اگر کسي وجود بهشت و جهنم را قبول نکند پيامبر را تکذيب کرده است. بدون ترديد بهشت و جهنم وجود دارد. حديث معراج بسيار عجيب و جالب است و گوياي بهشت و جهنم قيامتي است. پيامبر اين بهشت و جهنم را ديدند و پيامبر فرمود: من ميوه ي بهشت را خوردم که مايه بوجود آمد حضرت زهرا شد. من حضرت آدم را ديدم که سمت راستش دري بود که بسيار معطر بود و سمت چپش دري بود که بسيار متعفن بود. جبرئيل گفت که اين درهاي بهشت و جهنم است. پيامبر افرادي که در عذاب بودند، ديدند. در اصول کافي داريم که جواني خدمت پيامبر آمد و گفت که من اهل يقين شده ام و بهشت و جهنم را باور دارم. پيامبر فرمود: نشانه ي يقين تو چيست؟ جوان گفت: من بهشتيان و جهنميان را مي بينم. او از پيامبر خواست که برايش دعا کند که به شهادت برسد و او در يکي از جنگها به شهادت رسيد. در سوره تکاثر داريم که اگر شما يقين داشتيد بهشت و جهنم را مي ديديد. يکي از شاگردان سيدبحر العلوم خيلي گريه مي کرد و مي گفت که آقا در هنگام درس در حديثي فرمودند: احمدبن محمد و من گفتم که محمد بن احمد درست است ولي ايشان قبول نکردند. ايشان فرمودند که من او را مي شناسم و پدرش را هم مي شناسم و مي دانم که هر کدام از شما اهل بهشت هستيد يا جهنم. وقتي ايشان اين کلمه را گفتند به من اشاره اي کردند و من مي ترسم که عذاب شامل من هم بشود. پس اهل يقين مي بينند.
اگر انسان بتواند تعلقات دنيايي را بردارد مي تواند بهشت و جهنم را ببيند، اين مشاهدات مخصوص ائمه نيست. آقازاده آيت الله اراکي از قول پدرشان مي فرمودند: من در جواني آتشي را از بعضي از قبرها مي ديدم. آقا شيخ عباس قمي مي فرمودند که در وادي السلام، من صداي کساني را که در عذاب بودند مي شنيدم.
بهشت و جهنم برزخي و قيامت، تجسم اعمال ماست. لذتهاي بهشت و عذاب هاي جهنم را خود ما فراهم مي کنيم. داريم که زمين بهشت خالي است و بايد خودتان قصرها، نعمت و لذت ها را با اعمال تان بسازيد. آيت الله طباطبايي از يکي از عرفاي بزرگ نجف که از وادي السلام برمي گشت پرسيدند که از قبرستان چه خبر ؟ايشان فرمودند که مي گويند : قبر مار و مور دارد ولي من مار و موري نديدم، ما خودمان اينها را مي آوريم.