برنامه سمت خدا
-حجت الاسلام والمسلمين عالي
-تکفير اعمال
90-11-23
با آمدن بهار برمي گرديم چون ميوه به شاخسار برمي گرديم، وقتي برسيم دستها مي چينند هر سال سر قرار برمي گرديم، مانند مسافران کشتي از بحر با رجعت روزگاربرمي گرديم، هر قدر که رود پر غروري باشيم با سيلي آبشار برمي گرديم، گر شانه به شانه بي نشان مي چرخيم چنگيم و به زلف يار برمي گرديم، اندازه دل سپردني ميهمانيم آنک همگي دچار برمي گرديم.
سوال – در مورد حبط و تکفير اعمال توضيحاتي بفرماييد.
پاسخ – يکي از بحث هايي که در مورد حسابرسي روز قيامت مطرح مي شود بحث حبط و تکفير اعمال است. اين دو واژه از قرآن گرفته شده است. در موقف حساب، بعضي از افراد در پرونده ي حساب شان، اعمال خوب و صالح شان را نمي بينند. آنها سوال مي کنند اعمال خوب ما کجاست؟ خدا مي فرمايد که تو عمل زشتي انجام داده اي که آن عمل زشت تو باعث شد که اعمال خوب تو از بين برود. به اين عمل حبط يا سوخت شدن عمل مي گويند. بعضي از اين گناهان به قدري زشت هستند که تمام اعمال خوب گذشته را از بين مي برد و بعضي از اين گناهان، بعضي از اعمال خوب را از بين مي برند که به نوع گناه و زشتي آن گناه بستگي دارد. پيامبر در جمعي از اصحاب فرمودند: هر کس که يک بار ذکر " سبحان الله والحمدلله و لا اله الاالله والله اکبر" بگويد به ازاي آن ده درخت در بهشت براي او کاشته مي شود. بعضي از اصحاب گفتند که ما باغ بزرگي از پيش براي خودمان در بهشت فراهم کرده ايم. زيرا اين ذکر را زياد گفته ايم. پيامبر فرمود : به شرط اينکه آنرا نسوزانده باشيد. بعضي از افراد در روز قيامت مي بينند که در پرونده شان هيچ گناهي نيست. آنها تعجب مي کنند که گناهان شان در پرونده نيست. به آنها مي گويند که شما کارهاي خوبي کرده ايد که بعضي از گناهان تان را از بين برده است. به اين کار تکفير ( پوشانيدن ) مي گويند.
سوال – اعمالي که باعث حبط و تکفير مي شوند کدامند؟
پاسخ – قانون اوليه در اعمال اين است که همه ي اعمال محفوظ باقي بماند و چيزي از آن از بين نرود. فمن يعمل مثقال ذرة خيره يره، فمن يعمل مثقال ذرة شره يره. اما بعضي از اعمال آنقدر زشت هستند که اعمال خوب ما را از بين مي برند و همچنين بعضي از اعمال خوب آنقدر خوب هستند که اعمال بد را از بين مي برند. پس قانون اوليه بقاي اعمال است ولي بعضي از اعمال مي توانند روي هم اثر بگذارند. بنابراين برايند کلي اعمال محاسبه مي شود. چيزي که باعث حبط و سوختن تمام اعمال مي شود کفر و ارتداد است. يعني اينکه انسان در مقابل خدا و دين بايستد. اين انسان اگر توبه نکند و از دنيا برود، تمام اعمال خوبش از بين مي رود. در سوره کهف آيه چهار داريم : کساني که به آيات الهي کافر شدند اعمال خوب شان از بين مي رود و در روز قيامت براي آنها ميزان نمي گذاريم. آنها بي حساب به جهنم مي روند. کار ديگر که باعث حبط اعمال مي شود بي ادبي و تمسخر در حد بي معرفتي است که در حدکفر نيست. در زمان پيامبر وقتي مي خواستند حضرت را صدا بزنند با صداي بلند و بي ادب ايشان را صدا مي زدند و صدايشان را در محضر پيامبر بالا مي بردند. سوره ي حجرات آيا دوم مي فرمايد : اي مومنين، صداي تان را بالاتر از صداي پيامبر نبريد و همانطور که خودتان را صدا مي زنيد پيامبر را صدا نزنيد، مبادا که اعمال شما حبط بشود در حاليکه نمي دانيد. الان ما بايد ادب را نسبت به اولياء خدا رعايت کنيم. حساب اولياء در نزد خدا حساب خاصي است. امام خميني وقتي معصومين را اسم مي بردند با القاب آنها را مي خواندند مثل حضرت امير يا سيدالشهدا. امام صادق (ع) وقتي اسم پيامبر را مي شنيدند بعلامت تعظيم نشسته سرشان را خم مي کردند و سر و صورت امام به زمين مي رسيد. خود معصومين هم ادب الهي را رعايت مي کردند. ما حتي در مورد روايات و اولاد معصومين هم بايد ادب را رعايت کنيم. مثلا ما نبايد به عزاداران سيد الشهدا و روايات معصومين بي احترامي بکنيم. بعضي ها کتب معصومين را با وضو مي خواندند و اگر روايتي را از معصوم مي ديدند، در مقابل آن نظر نداشتند. اين بي ادبي است که انسان فوري يک روايت را کنار بزند. بخاطر همين است که ما ضريح و ديوار حرم معصومين را مي بوسيم. در قرآن داريم که وقتي پيراهن يوسف را براي پدرش آوردند، او پيراهن رابه چشم هايش ماليد و بينا شد و شفا گرفت. وقتي پيراهن يوسف شفا مي دهد پس چيزهايي هم که متعلق به معصومين هست مي تواند شفا بدهد. مرحوم علامه اميني صاحب کتاب الغدير نسبت به اهل بيت و فرزندانشان محبت شديد داشت. فردي به ايشان گفت که اگر من تعبيرات بلندي نسبت به حضرت ابوالفضل نداشته باشم آيا اشکالي دارد ؟ ايشان با حالت تندي گفت : اگر شما حتي به من هم که فرزند او هستم بي احترامي بکني دچار عذاب الهي مي شوي. اگر شما به بچه اي بي احترامي بکنيد پدر او ناراحت مي شود و اين بي احترامي را نسبت به خودش تلقي مي کند. يکي ديگر از کارهايي که باعث حبط اعمال مي شود عُجب است. اگر انسان قدرت يا ثروتي دارد فوري به خودش مي نازد و غروري به او دست مي دهد و خودش ار بزرگ مي شمارد و ديگران را کوچک مي شمارد. کسي که خودش را بزرگ مي بيند وقتي کسي را مي بيند که داراي کمال است روي او عيب مي گذارد. کسي که دچار غرور است از خدا هم طلبکار است. اين صف يک کفر خفيف است زيرا انسان کمالات خودش را مي بيند نه خدا را. در روايت داريم : عجب اعمال صالح را فاسد مي کند. يکي از اصحاب امام رضا (ع) نزد امام رفت و شام در محضر ايشان بود و شب هم همانجا خوابيد، او پيش خودش دچار فخر و افتخار شد، امام رضا (ع) فرمود: اميرالمومنين به عيادت يک از اصحابش رفته بود و به او گفت که مبادا عيادت من را افتحاري براي خودت حساب بکني، تو مراقب خودت باشد، امام هم فرمود: پس تو هم مواظب خودت باشد. در دعا داريم : عبادات من را با عجب خراب نکن. محدث قمي به مساجد کم جمعيت مي رفت تا آنجا آباد بشود. وقتي ايشان در مسجدگوهرشاد نماز مي خواندند جمعيت زيادي در پشت سر ايشان نماز مي خواندند و صداي يا الله از دور به گوش مي رسيد. ايشان در يک لحظه گفتند که عجب جمعيتي. ايشان بلافاصله بعد از نماز مغرب از مسجد بيرون رفتند و نماز عشا را نخواندند. و گفتند که من صلاحيت خواندن اين نماز را ندارم. آنها در اعمال شان ريز بودند و نمي گذاشتند که چيزي وارد اعمال شان بشود. حسد هم باعث حبط عمل مي شود. حسد با غبطه فرق دارد. غبطه از صفات مومنين است. يعني وقتي شما خوبي در اعمال کسي مي بيند دوست داريد که مثل او بشويد، اين صفت بدي نيست و مقدمه ي تلاش است ولي حسد بد خواهي است و من دوست ندارم که آن صفت خوب از طرف گرفته بشود. امام باقر(ع): مواظب حسد باشيد که حسنات را از بين مي برد مثل آتشي که کم کم همه چيز را مي سوزاند و از بين مي برد. کار ديگر که باعث حبط اعمال مي شود غيبت کردن است. الان اين گناه رايج است و ما آنرا جدي نمي گيريم زيرا قبح آن ريخته شده است. اميرالمومنين مي فرمايد : بدترين گناه، گناهي است که انسان آنرا کوچک بشمارد. در بحارالانوار روايتي از پيامبر داريم که در قيامت وقتي نامه ي اعمال بعضي را بدست شان مي دهند، اعمال خوب خودشان را در آن نمي بينند. به خدا مي گويد : من اعمال خوبي داشته ام ولي آنرا درA پرونده ام نمي بينم. به او مي گويند: توغيبت فردي را کرده اي که به واسطه ي آن اعمال تو از بين رفته و به پرونده ي فرد غيبت شونده منتقل شده است. فرد غيبت شونده وقتي نامه ي اعمالش را مي بيند، فکر مي کند که پرونده ي خودش نيست ولي به او مي گويند : چون فرد غيبت کننده آبروي تو را برده، به مقداري که به تو ضربه زده، از اعمال او برداشته و به اعمال تو اضافه مي شود. يکي از بزرگان مي گفت که من غيبت فردي را کرده بودم. او نزد من آمد و گفت که من ديشب خواب ديدم که چند تا باربر از خانه ي شما براي من اثاثيه مي آورند و گفتند که اين اثاثيه را فلاني فرستاده است و من خوشحال شدم. اين بزرگ فهميد که اعمال صالح خودش به طرف او رفته است. چند روز بعد اين بزرگ از آن فرد حلاليت طلبيد. چند روز بعد آن فرد گفت که خواب ديدم چند تا باربر آن اثاثيه اي که آورده بودند برگرداندند. توبه کردن باعث مي شود که کارها جبران بشود. کسي که خودش را مي شکند و از کسي که غيبتش را کرده، حلاليت مي طلبد گناهش پاک مي شود البته بشرط اينکه با حلاليت طلبيدن کينه ي جديدي درست نشود. اگر انسان غيبت کسي را کرده و حلاليت طلبيدن باعث کدورت بشود لازم نيست که انسان حلاليت بطلبد و استغفار و انجام دادن اعمال خير به نيت آن فرد کافي است. توبه باعث تکفير همه ي اعمال بد مي شود. حتي اگر کسي که کافر است توبه بکند باعث مي شود که اعمال صالح فرد باقي بماند.عمل ديگر که باعث حبط اعمال مي شود ظلم به پدر و مادر است ( عاق والدين ). کسي که پدر و مادرش را آزرده و آنها را ناراحت کرده است، اعمالش به درد نمي خورد و به او مي گويند : هر کاري مي خواهي بکن. امام صادق (ع) مي فرمايد: کسي که نگاه خشمگينانه به پدر و مادرش مي کند نمازش قبول نيست. بحث حقوق والدين وعاق آنها فقط مربوط به زنده بودن پدر و مادر نيست. اگر ديني بر گردن پدر و مادر بوده و فرزندان به آن بي اعتنايي کرده اند، اين باعث عاق والدين مي شود. پس عاق والدين بعد از مرگ آنها هم امکان پذير است. آنها بعد از مرگ حيات ندارند ولي حق شان پابرجاست و هنوز پدر و مادر هستند. ما عاق اولاد هم داريم. همانطور که فرزند مي تواند مورد خشم پدر و مادر قرار بگيرد، پدر و مادر هم مي توانند موردخشم فرزندان قرار بگيرند، پدر و مادري که به بچه هايشان ظلم مي کنند يا تبعيض بيجا بين فرزندان شان مي گذارند، پدر و مادرهايي که دخالت هاي بيجا در زندگي فرزندان شان مي کنند مخصوصا وقتي که آنها متاهل هستند، پدر ومادري که سخت گير هستند و باعث مي شوند که بچه بي احترامي بکند، پدر و مادري که کارهاي سخت به بچه مي دهد و باعث مي شود که بچه زير کار سخت بماند، اين پدر و مادر عاق اولاد مي شوند. پيامبر فرمود : عاق والدين شدني که براي فرزندان بوجود مي آيد براي پدر و مادر هم بوجود مي آيد و آنها عاق فرزندانAA مي شوند. حقوق دو طرفه است البته حقوق پدر و مادر خيلي بالاتر است. مورد ديگر بداخلاقي و آزاردادن به ديگران است. اگر مسلماني بد اخلاق باشد باعث مي شود که اعمل خوبش از بين برود. به پيامبر گفتند : خانمي است که زياد عبادت مي کند اما بددهان است. با توهين و فحش اطرافيانش را آزار مي دهد. پيامبر فرمود : خيري در او نيست و او اهل آتش است. امام صادق (ع) فرمود : بداخلاقي اعمال خوب را از بين مي برد و ديگر چيزي نيست که اين فردرا به بهشت ببرد. مسلمان بودن فقط به نماز و روزه و... نيست. مهربان بودن و نرنجاندن هم جزو مسلماني است. پيامبر فرمود: مسلمان مثل گل است و ديگران از آن استفاده مي کنند. مسلمان مثل خار نيست که ديگران را آزار بدهد. بسياري از بي توفيقي ها در نماز و دعا و قرآن خواندن بخاطر سوء اخلاق ها ونيش زدن هاست. شخصي شبي ميهمان سيد بن طاوس شد. سيد ايشان را خيلي تحويل نگرفت. البته به او بي ادبي نکرد. وقتي ايشان براي نماز شب بلند شد، ديد که براي خواندن نماز شب حال ندارد. هنگام صبح ميهمان گفت: من را تحويل نگرفتي، آنها هم تو را تحويل نگرفتند. موارد ديگر ريا و منت گذاشتن است که در قرآن وجود دارد.
سوال – سوره احقاف آيات 15 تا 20 را توضيح بفرماييد.
پاسخ – آيه پانزده مي فرمايد : ما به انسان سفارش کرديم که به پدر و مادر نيکي و محبت کنيد. سه تا چيز مربوط به انسان است يکي وفاي بعهد است، برگرداندن امانت و احسان به والدين است. خيلي از افراد به پيامبر مي گفتند که پدر و مادر ما مسلمان نيستند ولي پيامبر مي فرمود که به آنها محبت بکند و احترام بگذار. احسان به والدين يکي از مواردي است که باعث تکفير مي شود. يعني باعث مي شود که گناهان انسان پوشانده بشود و از بين برود. در ادامه مي فرمايد : کساني که به پدر و مادر احسان مي کنند ما بهترين اعمال آنها را قبول مي کنيم و از گناهان آنها مي گذريم و آنها را به بهشت مي بريم.
خدا از باب رحمت اعمالي را گذاشته است که باعث از بين رفتن گناهان ما مي شود. امام رضا (ع): اگر انسان چيزي ندارد که باعث تکفير گناهان او بشود بر محمد و آل او صلوات بفرستد که اين باعث تکفير گناهان او مي شود.
هر مومني بايد اعمالي که باعث حبط مي شود ميل غبت وحسد و... را در خودش پيدا بکند و آنرا در ديگران جستجو نکند. ما بايد مراقب خودمان باشيم. هرکس بايد بازنگري در خودش بکند.